جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 29 Mar 2024
تاریخ انتشار :
دوشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۰ / ۱۴:۵۸
کد مطلب: 4524
۲
۷

مالتیپل اسکلروزیس Multiple sclerosis یا بیماری MS چیست؟

    مقدمه
به یک شهر بزرگ فکر کنید: در این شهر خیالی ما ، آدمهای زیادی زندگی می‌کنند که هر کدام وظیفه‌ای را انجام می‌دهد. یکی لباس مردم را تأمین می‌کند، دیگری عرضه کننده مواد غذایی است و سومین نفر هم جزء نیروهای انتظامی است و امنیت مردم شهر ما را برقرار می‌سازد. هیچ فکر کرده‌اید بدن هر یک از ما چقدر به همین شهر شباهت دارد؟ هر یک از سلولهایی که بدن ما را می‌سازند به مثابه یکی از شهروندان شهر خیالی ماست که وظیفه مشخصی دارد. نیروگاه برق و سیم کشی برق این شهر چیزی نیست جز سیستم اعصاب مرکزی که شامل مغز و نخاع می‌باشد به کمک رشته‌های ظریف اعصاب که تمام اجزای بدن را به مغز و نخاع ارتباط می‌دهند، در واقع سیم کشی ارتباطی بدن ماست. درون این سیم کشی ها هم جریان برق جاری است، البته با شدتی بسیار ضعیف‌تر از آنکه ما را دچار برق گرفتگی کند!! رشته عصبی درست مانند یک سیم برق بوسیله یک ماده پوششی محافظت می‌شود. این ماده پوششی سوسیس مانند که میلین نام دارد فقط یک عایق یا حفاظ برای خود رشته نیست بلکه کمک می‌کند پیام الکتریکی با سرعتی چندین برابر منتقل شود به زودی می‌بینیم که همین میلین یکی از بازیگران اصلی قصه ماست. در بدن ما وقتی که به دلایلی گلوبولهای سفید اشتباها به میلین به جای یک عامل بیگانه حمله کردند، بیماری ام اس آغاز شد. و هر بار که این گلوبولها به رشته‌های اعصاب مربوط به یکی از اندامهای بدنمان حمله می‌کنند، آن اندام دچار مشکل خواهد شد. مثلا زمانی ممکن است در راه رفتن ، دیدن یا حفظ تعادل دچار مشکل شویم.     مولتیپل اسکلروزیس چیست؟  (مولتی پل اسكلروزیس) یا بیماری ماه رویان حمله سیستم ایمنی بدن به خود بدن با علت ناشناخته است. این بیماری سلسله اعصاب مركزی (مغز و نخاع) را در قسمت های مختلف درگیر می كند. به نحوی كه میلین پوشش رشته های عصبی مورد حمله گلبول های سفید بدن فرد قرار می گیرد. البته تحقیقات جدید حمله گلبول های سفید به رشته های اكسونی را نیز نشان داده است. طبق آمارها در دنیا از جمله ایران بیماری MS در حال افزایش است به نحوی كه هم اكنون سی هزار بیمار مبتلا به MS در ایران وجود دارد. MS یکی از بیماریهای شایع سیستم عصبی مرکزی است که جوانان را گرفتار می‌کند. حدود پنجاه هزار نفر ازمردان و زنان در کانادا به این بیماری مبتلا هستند. دراین بیماری میلین که در انتقال پیام های عصبی در طول فیبرهای عصبی نقش دارد آسیب می‌بیند اگر آسیب میلین جزئی باشد پیامهای عصبی با اختلالات کمتری منتقل می‌شوند اگر آسیب میلین زیاد باشد بافت اسکار مانند (زخمی شکل) جایگزین میلین می‌شود و از اینرو انتقال پیامهای عصبی ممکن است بطور کامل قطع شوند. نام این بیماری به این علت مولتیپل اسکلروزیس انتخاب شده است که در مناطق زیادی از سیستم عصبی ضایعه ایجاد شود (مولتیپل) و اسکار که به معنی بافت سخت می‌باشد جانشین میلین آسیب دیده می شود. علائم MS ،‌ شدت بروز آنها و همینطور سیر بیماری از فردی به فرد دیگر متفاوت است. در بعضی افراد سیر بیماری همراه با حملات بیماری و تشدید ناگهانی علائم آن می‌باشد و یا همراه با دوره‌های کامل و یا نسبی بهبودی در تمام طول زندگی است . بعضی از افراد فقط یک یا دو حمله داشته و مابقی عمرشان بدون علامت هستند. دیگران ممکن است بیماری سیر پیشرونده آرامی داشته و تسکین موقتی نداشته باشد.  بیماری مالتیپل اسکلروزیس (Multiple sclerosis ) یا تصلب متعدد که به اختصار به آن ام اس (MS) گفته می شود یک بیماری مزمن دستگاه اعصاب مرکزی (یعنی مغز و نخاع)میباشد .  فرد مبتلا به ام اس باید خود را از نومیدی هراس و نگرانی محافظت کند. برای او فاجعه ای رخ نداده وحشت کردن همان و خود را باختن همان. شهامت و شجاعت در چنین مواقع به یاری مبتلایان می شتابد. استرس داشتن برای چنین مبتلایانی سم است. باید خود را محافظت کنند. اگر مدبرانه مدیریت بر رفتار خود داشته باشند. دیده شده مبتلایان مغرور و شجاع در چنین مواقع به روی مبارک نیاورده اند با دیگران متفاوتند و آرامش خویش را حفظ کرده اند و با تبعات بیماری خود مهربانانه کنار آمده اند و توانسته اند از افراد سالم بهتر زندگی کنند. بیماری ام اس از طریق سیستم ایمنی در بدن به وجود آمده است. گویا وقتی ویروس تبخال به مغز نفوذ می‌کند سیستم ایمنی بدون شناسایی صحیح ویروس بافت چربی را هدف تهاجم خود قرار داده است. قصه با مزه این است که بدن دارای گلبول سفید است که نقش تهاجمی به عوامل خارج را بر عهده دارند چه می شود که درس خود را فراموش می کنند و به جای ویروس بافت میلین را دشمن تلقی می کنند و علیه آن پادتن ترشح می کنند و آسیبش می رسانند.     نامگذاری بیماری ام اس
تعداد اندكی از پزشكان در خارج از كشور فرانسه به نوشته های دكتر كروویلیه دسترسی پیدا نمودند و بنابراین پزشكان معدودی می توانستند این مجموعه علایم بیماری را تحت عنوان یك بیماری خاص كه امروزه به نام بیماری ام اس معروف می باشد شناسایی نمایند. این بیماری تا سال ۱۸۶۸ میلادی كه دكتر ژان مارتین شاركو (Jean Martin Charcot) از بیمارستان سالپتریر پاریس، نام رسمی "اسكلروز آن پلاك"(Sclerose en Plaques) را به آن داد، هیچگونه نام رسمی نداشت. این نام كه هنوز هم در كشورهای فرانسوی زبان مورد استفاده قرار می گیرد به معنی لكه ها یا پلاكهای سفت شده می باشد كه دكتر ژان مارتین شاركو بعد از فوت این بیماران و كالبد شكافی آنها، چنین یافته هایی را پیدا نمود.دكتر شاركو كه امروزه بعنوان پدر عصب شناسی (نورولوژی) شناخته می شود، همچنین توصیفات دقیقی از آسیبهایی كه در سیستم عصبی این بیماران ایجاد می گردد بیان نمود. مقالاتی كه دكتر شاركو در مورد این بیماری ارائه داد باعث شد كه علاقه پزشكان در سراسر جهان به این بیماری جلب شود و در نتیجه آن را بعنوان یك بیماری مستقل همانند بیماری صرع یا فلج مغزی طبقه بندی نمایند.
هنگامی كه پزشكان در سراسر دنیا با این بیماری آشنا شدند، نامهای دیگری به غیر از نامی كه فرانسوی ها به این بیماری داده بودند انتخاب كردند. دكتر ویلیام هاموند، عصب شناس آمریكایی نام مالتیپل سربرال اسكلروز (Multiple Cerebral Sclerose) را برای این بیماری برگزید كه بعدها این نام، كوتاهتر شد و به مالتیپل اسكلروز تغییر یافت كه هنوز هم این نام در كشورهای انگلیسی زبان به كار می رود. معنی مالتیپل اسكلروز (ام اس) عبارتست از سخت شدگی یا تصلب متعدد.
تصلب در سیستم عصبی
پزشكان امروزی دارای اطلاعات خیلی بیشتری از تصلب بافتهای عصبی كه در بیماری ام اس دیده می شود هستند اما با این وجود، هنوز هم توصیفاتی كه دكتر شاركو در مورد این بیماری بیان نموده است، دقیق بوده و در كتب پزشكی از آن استفاده می شود.
هنگامی كه پزشكان با وسایل و تكنولوژی پیشرفته قادر به مشاهده سلولهای كوچكی كه باعث تصلب بافتهای عصبی می شوند شدند، فهمیدند كه آنها از لنفوسیتهای تی T، بی B و پلاسماسل ها و اولیگودندروسیتها تشكیل شده اند. لنفوسیتهای تی T و بی B و پلاسماسلها از انواع گلبولهای سفید خون هستند. همانند تمام انواع گلبولهای سفید خون، آنها نیز برای سیستم ایمنی و دفاعی بدن از اهمیت زیادی برخوردارند. اولیگودند روسیتها برای تغذیه و حفاظت از سلولهای عصبی (نورونها) كه در سرتاسر بدن منتشر هستند مورد استفاده قرار می گیرند.
نورون یا سلول عصبی عبارتست از یك بدنه سلول كه حاوی تمام چیزهایی كه برای حفظ و بقای یك سلول بدن لازم است می باشد. همچنین دارای یك شاخه بلند به نام آكسون (Axon) و یك یا چند شاخه نازكتر به نام دندریت (Dedrites) می باشد. گروههایی از بدنه های سلولهای عصبی بصورت دستجاتی به رنگ خاكستری در مغز وجود دارند كه اصطلاحاً به آنها "ماده خاكستری مغز" گفته می شود. گروهها یا دستجات رشته های آكسون یا دندریتها توسط یك محافظه چربی سفید رنگ پوشانده می شوند كه آنها را اصطلاحاً "ماده سفید مغز" می نامند.
تمام این مواد محافظ سفید رنگ توسط اولیگودندروسیتها (Oligodendrocyte) ساخته شده و در اطراف رشته های آكسون و دندریت بصورت پوشش یا غافی قرار می گیرند. این غلاف را اصطلاحاً "غلاف میلین" (Myelin) می نامند. صدمه دیدن این غلاف باعث بوجود آمدن علایم ویژه بیماری ام اس می گردد. التهاب مكرر غلاف میلین منجر به تخریب آن می گردد كه اصطلاحاً به آن "دمیلیناسیون" (Demyelination) گفته می شود. به همین دلیل، ام اس را جزو بیماریهای دمیلینه طبقه بندی می كنند.
از بین رفتن غلاف میلین در هر كجایی كه اتفاق بیفتد باعث بروز منطقه ای آسیب دیده می شود كه به آن منطقه اصطلاحاً "پلاك" گفته می شود. رنگ این پلاك ها همانگونه كه دكتر كروویلیه و دكتر شاركو سالها قبل عنوان نموده اند، خاكستری می باشد
پیغامهای مغشوش و نامفهوم
غلاف میلین بطور طبیعی همچون عایقی در اطراف یك سیم برق عمل می كند. وظیفه این غلاف، محافظت از پیامهای الكتریكی سلولهای عصبی می باشد كه در سرتاسر بدن حركت می كنند. بطور طبیعی این پیامهای عصبی با سرعت ۲۲۵ مایل در ساعت در سلولهای عصبی حركت می كنند وقتی كه غلاف میلین آسیب می بیند و از بین می رود، بافت آسیب دیده ای كه باقی می ماند، سرعت انتقال پیامهای عصبی را به ۱۱۰ مایل در ساعت كاهش می دهد. بنابراین سرعت پیامهای عصبی در مغز و در سراسر بدن به نصف كاهش می یابد و باعث می گردد كه این پیامهای عصبی، یا مغشوش و نامفهوم شوند و یا اینكه توسط سایر سلولهای عصبی نادیده گرفته شوند.
سلولهای عصبی به غیر از تكانه های الكتریكی، از مواد شیمیایی نیز برای انتقال پیامهای عصبی به سایر سلولهای عصبی استفاده می كنند. هنگامی كه یك سلول عصبی در پاسخ به بعضی از انواع محركها، شروع به ایجاد تكانه های الكتریكی می كند، این تكانه های الكتریكی در طول رشته آكسون حركت كرده و باعث می شود كه ماده شیمیایی به نام نوروترانسمیتر (Neurotransmitter) از آن آزاد شود. این ماده شیمیایی سپس از فضای كوچكی كه بین دو سلول عصبی وجود دارد و به آن اصطلاحاً "سیناپس" (Synapse) گفته می شود عبور كرده و توسط گیرنده های (رسپتورهای) دندریت های عصبی سلول بعدی گرفته می شوند.
هرسلول عصبی ممكن است صدها یا حتی هزاران دنریت داشته باشد كه بتوانند انواع نوروترانسمیترهایی كه از سایر سلولهای عصبی آزاد می شوند را دریافت نمایند. بعضی از نوروترانسمیترها باعث تحریك و برانگیختن سلول عصبی می شوند و بعضی دیگر موجب جلوگیری از آن می گردند. هنگامی كه مجموع مقادیر برانگیختگی ها به سطح مشخص برسد، خود سلول عصبی شروع به تولید تكانه های الكتریكی خواهد نمود كه آن هم به نوبه خود باعث ترشح نوروترانسمیتر شده و موجب انتقال پیام عصبی به سلول عصبی بعدی خواهد شد.
حدود صد میلیارد سلول عصبی در مغز انسان وجود دارد و متخصصین تخمین می زنند كه تعداد ارتباطهای عصبی در هر انسان حدود ۵۰۰ تریلیون می باشد. هریك از این ۵۰۰ تریلیون ارتباط عصبی می تواند پیامهای شیمیایی را در هرثانیه بین صد تا هزار بفرستد. با وجود این حجم زیاد فعالیتهایی كه در مغز وجود دارد، هرگونه اختلالی كه در سرعت یا نظم انتقال پیامهای عصبی ایجاد می شود، می تواند بروز عواقب شدیدی گردد.   تصلب در سیستم عصبی هنگامی که پزشکان با وسایل و تکنولوژی پیشرفته قادر به مشاهده سلولهای کوچکی که باعث تصلب بافتهای عصبی می شوند شدند، فهمیدند که آنها از لنفوسیتهای تی (T) و بی (B) و پلاسماسلها و اولیگودندروسیتها تشکیل شده اند. لنفوسیتهای تی و بی و پلاسموسل ها از انواع گلبول های سفید خون هستند. همانند تمام انواع گلبول های سفید خون آنها نیز برای سیستم ایمنی و دفاعی بدن از اهمیت زیادی برخوردارند. اولیگودندروسیتها برای تغذیه و حفاظت از سلول های عصبی که در سراسر بدن منتشر هستند مورد استفاده قرار می گیرند. نورون یا سلول عصبی عبارتست از یک بدنه سلول که حاوی تمام چیزهایی که برای حفظ و بقای یک سلول بدن لازم است، می باشد. همچنین دارای یک شاخه بلند به نام آکسون و یک یا چند شاخه نازکتر به نام دندریت می باشد. گروههایی از بدنه های سلول عصبی به صورت دسته جاتی به رنگ خاکستری در مغز وجود دارند که اصطلاحا" به آنها ماده خاکستری مغز گفته می شود. گروهها یا دسته جات رشته های آکسون یا دندریتها توسط یک محافظ چربی سفید رنگ پوشانده می شوند که آنها را اصطلاحا" ماده سفید مغز می نامند. تمام این مواد محافظ سفید رنگ توسط اولیگودندروسیت ها ساخته شده و در اطراف رشته های آکسون و دندریت بصورت پوشش یا غلافی قرار می گیرند. این غلاف را اصطلاحا" غلاف میلین می نامند. صدمه دیدن این غلاف باعث به وجود آمدن علائم ویژه بیماری ام اس می گردد. التهاب مکرر غلاف میلین منجر به تخریب آن می گردد که اصطلاحا" به آن دمیلیناسیون گفته می شود.   www.migna.ir از بین رفتن غلاف میلین در هر کجایی که اتفاق بیفتد باعث بروز منطقهای آسیب دیده می شود که به آن منطقه پلاک گفته می شود .رنگ این پلاکها خاکستری می باشد. اتیولوژی علل اولیه MS ناشناخته است اما بیماری زایی واضحا" شامل آسیب دمیلینه کننده التهابی و آسیب آکسونی با واسطه خود ایمنی است. بررسی های بافت شناختی MS در بافت مغزی، ارتشاح بافت اطراف عروقی لنفوسیت ها و مونوسیت ها را نشان داده اند. نخستین حادثه در ضایعات این بیماری از بین رفتن سدخونی - مغزی است که با ارتشاح اطراف بطنی تک هسته ای ها دنبال شده، سپس موجب ایجاد مناطقی از تخریب میلین می شود. ماکروفازها برای تخریب میلین ضروری هستند و لنفوسیت های B و پلاسماسل هادر اطراف کوچک خونیCNS  قرار می گیرند. لنفوسیت های T و مونوسیت ها در پارانشیم CNS ارتشاح می یابند. فراورده های پاسخ ایمنی از جمله ایمونوگلوبولین ها، اینتر لوکین ها،اینترفرون ها وفاکتور نکروز تومورباMS حاد همراه می شوند. در حال حاضر شواهدی به نفع این مسئله وجود ندارد که MS به آکسونهای نرونی آسیب می رساند. این آسیب ممکن است به عنوان مسئول آتروفی وآسیب پایداری که در طی روند بیماری ایجاد می شود، به حساب آید. اکثر متخصصین ام اس امروزه معتقدند که این عوامل شامل سیستم ایمنی بدن، وراثت و بعضی از عوامل محیطی مثل ابتلاء قبلی به عفونتهای ویروسی می باشند. موقعیت محل جغرافیایی که افراد در آن زندگی می کنند و اثرات بعضی از هورمونها ر بدن نیز بعنوان عواملی که می توانند باعث بروز بیماری شوند مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته اند. متخصصین معتقدند که در ایجاد بیماری ام اس، فرد از نظر ژنتیکی مستعد ابتلا به آن می باشد. یعنی افراد مبتلا به ام اس احتمالاً استعداد مبتلا شدن به بیماری را از بدو تولد به ارث برده اند. به نظر می رسد که افرادی که مستعد ابتلا به ام اس هستند فقط وقتی به این بیماری دچار خواهند شد که عوامل محیطی باعث روشن شدن و شروع این بیماری در آنها شوند. ژن این بیماری روی کروموزوم 6 انسانی قرار دارد. تحقیقات دانشمندان نشان می دهد که بعضی از عوامل محیطی سبب آسیب رساندن به DNA می شوند که این صدمه موجب می گردد که بعدها یک بیماری خود ایمنی در فرد ایجاد شده و به میلین آنها حمله کند. آسیب به ژن ها و کروموزومها بر اثر تغییراتی که در ماده شیمیایی که دی ان ای (DNA) را تشکیل می دهد را اصطلاحاً "موتاسیون" (Mutation) می نامند.. در مورد بیماری ام اس، دانشمندان عقیده دارند که صدمه به (DNA) که در طی سالهای اولیه زندگی ایجاد می شود و فرد را مستعد ابتلا به ام اس می کند باعث خواهد شد که چندین سال بعد بیماری ام اس بوجود آید. دکتر آلبرتو آشریو (Alberto Ascherio) و همکارانش از دانشگاه هاردوارد، ویروس را گزارش کردند که ممکن است در ایجاد بیماری ام اس نقش داشته باشد. محققین کشف نمودند که ویروسی به نام اپشتاین- بار (Epstein- Barr) که باعث بروز بیماری منونوکلئوز عفونی می شود در خون بسیاری از افراد مبتلا به بیماری ام اس یافت می شود. گرچه هنوز دانشمندان نتوانسته اند ثابت کنند که چه ویروسی در ایجاد این بیماری نقش دارد (البته اگر واقعاً ویروسها در این بیماری نقش داشته باشند) اما اخیراً تحقیقات بسیار زیادی روی این موضوع انجام مي شود که ابتلاء به چنین عفونتهایی چگونه می تواند همراه با سایر عوامل مثل استعداد ژنتیکی باعث بروز بیماری ام اس شود.  شاید ویروسی که در ایجاد این بیماری نقش دارد حاوی ماده شیمیایی مشابه میلین می باشد. به محض اینکه سیستم ایمنی بدن بر علیه این ویروسها تولید آنتی بادی (پادتن) می کند آنتی بادی ها اشتباهاً بجای ویروسها، میلین را به عنوان یک جسم خارجی شناسایی نموده و به آن حمله می کنند. نظریه دیگر این می باشد که عفونت ویروسی باعث ناتوان کردن سیستم ایمنی بدن می شود و در نتیجه این سیستم قادر به تشخیص تفاوتهای بین میلین خود بدن و اجسام خارجی نبوده و به آن حمله می کند.  یک نظریه مشابه دیگر نیز وجود دارد  که می گوید ویروس ممکن است به سیستم ایمنی بدن حمله کرده و آن را ناتوان سازد و در نتیجه  مشکلات بعدی را ایجاد کند.   علایم اولیه بیماری ام اس گرچه هر بيمار مبتلا به ام اس دچار علائم مختلفی می شود دو نفر را پیدا نمیکنید که یک سری علایم را نشان دهند. اما بیشتر بيماران یک یا چند علامت اولیه این بیماری را که در زیر می آید ، تجربه می کنند: اختلالات بینایی درد بی اختیاری ادراری ضعف لرزش خستگی گرفتگی عضلات(پاها به هم جمع شده زانو خم میشود مفصل باسن به هم نزدیک میشود بدن حالت قفل شدن در خود پیدا میکند. ناتواني ج ن س  ي  صحبت كردن به طور نامفهوم مشكل در بلع مشكل در تفكر و عملكرد حافظه سرگیجه اختلال در تعادل بدن التهاب اعصاب چشمي  بي حسي يا سوزش موضعي فلج مشکلات شناختی افسردگی تغییرات خلق حداقل 80 درصد مبتلایان به بیماری ام اس از عدم کنترل بر روی مثانه خود شاکی هستند که این امر به علت ایجاد پلاک در اعصاب کنترل کننده مثانه پدید می آید. این  عدم کنترل بر روی مثانه که اصطلاحاً به آن "بی اختیاری ادراری" گفته می شود، می تواند باعث افزایش تکرار ادرار شده و فرد نیاز داشته باشد که دائماً برای دفع ادرار به دستشویی برود. همچنین به علت نشت دائم ادرار، همیشه خیس هستند. در چنین مواردی احتمال عفونت در مثانه و دستگاه ادراری نیز افزایش می یابد. در موارد نادری، بعضی از بیماران به غیر از بی اختیاری ادراری، دچار بی اختیاری در دفع مدفوع نیز می شوند. وقتي بيماري پيشرفت كرده و شدت مي‌يابد، فرد كاملا فلج مي‌شود. بيمار توانايي راه رفتن را از دست داده و حتي نمي‌تواند از خود مراقبت كند از شايعترين عوامل مرگ اين بيماران مي‌توان به بروز زخم‌هاي بستري و در نتيجه بروز عفونت، ذات‌الريه، آمبولي ريوي، گرفتگي رگ‌هاي تغذيه كننده ريه‌ها توسط لخته‌هاي خوني اشاره كرد.
بيماري ام اس مسري نيست و خطري براي اطرافيان بيمار ندارد، اما مي‌تواند به طور ژنتيكي اعضاي يك خانواده را تهديد كند. حساسیت به گرما : گرما در بسیاری از موارد باعث تشدید علایم می شود روند تشخیص بیماری ام.اس  ●راه های تشخیص
در حال حاضر تشخیص بیماری مذكور از طریق MRI، معاینه فیزیكی و شرح حال بیمار صورت می گیرد. هم اكنون شناسایی بیماری MS از طریق خون نیز ممكن شده است.(البته آسیب MS به سیستم عصبی پلاك های سفیدرنگی را تولید می كند كه در MRI به صورت لكه های روشن مشاهده می شود.)
خطای تكنیكی در تشخیص این بیماری زیاد است چرا كه بیماری هایی هستند كه علائم بالینی و آزمایشگاهی شبیه MS ایجاد می كنند. در این راستا لطفی گفت: «افراد باید بدانند هر خواب رفتگی دست و پا یا دوبینی MS نیست. كودكانی كه در پاسخ به یك نوع واكسن التهاب مغز و نخاع پیدا می كنند MS ندارند. تاكید می كنم پزشكان باید دقت خود را در تشخیص این بیماری افزایش دهند تا بیماری های دیگر را به اشتباه MS تلقی نكنند.»
نحوه تشخیص در MRI بدین صورت است كه آسیب MS به سیستم عصبی منجر به ایجاد پلاك های سفیدرنگی شده كه در MRI به صورت لكه های روشن مشاهده می شود. همین مسئله منجر شده كه خطای تكنیكی در تشخیص این بیماری زیاد شود. چرا كه بیماری هایی هستند كه علائم بالینی و آزمایشگاهی شبیه MS ایجاد می كنند. در این راستا لطفی گفت: «افراد باید بدانند هر خواب رفتگی دست و پا یا دوبینی MS نیست. از طرفی گاهی با كودكانی روبه رو هستیم كه در پاسخ به یك نوع واكسن،التهاب مغز و نخاع پیدا می كنند.علاوه بر افراد عادی پزشكان نیز باید دقت خود را در تشخیص این بیماری افزایش دهند تا بیماری های دیگر را به اشتباه MS تلقی نكنند.» روشهاي مختلفي براي تشخیص بيماري MS وجود دارد ولي هيچكدام از اين روش ها نمي توانند به تنهايي تشخيص بيماري را مسجل نمايند بلكه اين روش ها تنها تائيد كننده علائم و نشانه هايي كه از طريق صحبت با بيمار و معاينه وي بدست مي آيد. اولین گام در روند تشخیص بیماری ام‌اس، آن است که پزشک از بیماری اش شرح کاملی را بگیرد و بفهمد که چه بیماری هایی در سایر افراد خانواده وجود دارد و اینکه علایم این بیماری از چه موقع شروع شده است. سپس پزشک اقدام به انجام معاینه می کند که این معاینه شامل بررسی قدرت عضلات، رفلکس ها، هماهنگی و حس بیمار می باشد. یکی از آزمایش هایی که به طور معمول در این بیماری انجام می شود آزمایشی است به نام ایوکد پوتنشال، در این آزمایش، انرژی الکتریکی که در بیمار ایجاد می شود را اندازه گیری می کنند. پزشکان ممکن است از تحریک الکتریکی بر روی پوست و یا تحریکات بینایی مثل روشن و خاموش کردن چراغ استفاده نمایند که آیا سلول عصبی علایم را به خوبی انتقال می دهد یا خیر. عصب بیماران مبتلا به ام‌اس اغلب انتقال پیام ها را آهسته تر انجام می دهد زیرا میلین آنها آسیب دیده است. بنابر این اگر در چنین آزمایش هایی مشاهده شد که سرعت انتقال پیام ها کمتر از حد طبیعی است، می توان به وجود بیماری ام‌اس مشکوک شد. در بیماران با سیر عود کننده-بهبود یابنده و نشانه های درگیری حد اقل دو منطقه از ماده سفید مرکزی تشخیص قطعی بیماری از نظر بالینی ممکن است. پزشکان اغلب وقتي موفق به تشخيص بيماري MS مي گردند که بيش از يک منطقه از بدن درگير شده باشد . غالباً هنگامي توجه به سمت MS جلب مي گردد که بيمار در مرحله فعاليت بيماري ، حداقل دو علامت يا نشانه از علائم و نشانه هاي شايع بيماري MS را بروز داده باشد . پزشکان همچنین برای بیمار در خواست آزمایش خون می کنند تا وجود بیماری هایی مثل دیابت (مرض قند) یا بیماری های تیروئید را رد نمایند. زیرا علایم عصبی این بیماری ها نیز می تواند شبیه بیماری ام‌اس باشد. همچنین از بیمار نوار قلبی (الکتروکاردیوگرام) گرفته می شود تا چگونگی کار قلب مشخص شود و نیز آزمایش هایی برای بررسی حافظه و قدرت تفکر بیمار انجام می شود تا تشخیص را بیشتر مسجل نماید. همینکه پزشک تقریبا" مطمئن شد که مشکل بیمار در سیستم عصبی مرکزی اش می باشد، با استفاده از ام آی آر می توان تشخیص را قطعی نمود. در تصاویری که از ام آي آر به دست می آید، پزشکان میتوانند ببینند که پلاک ها در کدام قسمت ایجاد شده و حتی می توانند تخمین بزنند که چه مدت است که آنها به وجود آمده اند. گر چه حدود پنج در صد بیماران مبتلا به ام‌اس در اوایل بروز بیماریشان دارای عکس های ام آي آر طبیعی هستند، اما در 95 درصد از موارد، پلاک های مشخص ام ‌اس دیده می شود. آزمایش دیگری که پزشکان اغلب برای تایید تشخیص بیماری ام‌اس ازآن کمک می گیرند، آزمایش مایع نخاع می باشد. برای کشیدن مایع نخاعی، ‌سوزن را بین مهره های ستون فقرات کمری فرو می کنند و سپس مقدار کمی از مایع آن را بیرون می کشند و به آزمایشگاه می فرستند تا بر روی پروتئین های سیستم ایمنی که اصطلاحا" به آن باند های اولیگوکلونال گفته می شود، آزمایش نمایند. وجود باندهای اولیگوکلونال در مایع نخاعی به این معنی است که التهابی در سیستم عصبی مرکزی وجود دارد. حدود 90 درصد بیماران مبتلا به ام اس در مایع نخاعی شان این پروتئین ها (باند های اولیگوکلونال) را دارا می باشند. بنابر پیدا کردن این پروتئین ها در مایع نخاعی و مشاهده علایم ویژه بیماری ام اس، می تواند پزشکان را به تشخیص قطعی این بیماری نزدیک تر نماید.   ●علل بیماری
عوامل موثر در ایجاد بیماری MS به طور كامل شناخته شده نیست. بنابر اظهارات رئیس انجمن MS ایران بررسی ها نقش پنج عامل را در بروز این بیماری موثر دانسته اند. ژنتیك، پراكندگی جغرافیایی و محیط (نظیر آلاینده های زندگی شهرنشینی)، استرس، عوامل ایمونولوژیكی، میكروب ها و ویروس (نظیر ویروس تبخال تیپ یك HSV۱) كه در میان عوامل ذكر شده نقش ژنتیك شناخته شده تر است. گفته می شود در هشتاد درصد مبتلایان به MS خویشاوندان نزدیك MS ندارند با این وجود در بعضی از خانواده ها بیشتر دیده می شود. وجود زمینه بیماری و استعداد خانوادگی به عنوان عواملی موثر در افزایش احتمال ابتلا در خویشاوندان نزدیك مطرح می شود. از طرفی طبق برخی تحقیقات در صورت درگیری یكی از قل ها در دوقلویی تك تخمكی (هموزیگوت) الزاماً قل دیگر درگیر نیست. بنابراین نمی توان صرفاً ژنتیك را در این مسئله دخیل دانست. لطفی می گوید: «با دور شدن از خط استوا این بیماری شیوع بیشتری پیدا می كند به نحوی كه در مناطق سردخیز با درصد بیشتری از بیماری روبه رو می شویم.
یكی از دلایل این مسئله را كمبود ویتامین D در مناطق سردخیز ذكر می كنند كه قطعیت آن به اثبات نرسیده است. مثلاً در شمال اروپا شایع تر از جنوب اروپا است. در كشورهای آسیایی نظیر ژاپن، هند و خاور دور بروز MS كمتر بوده و برعكس در ایران روبه افزایش است. هنوز پاسخی برای این پراكندگی های متفاوت داده نشده است.»
مبتلایان به MS به دلیل اختلالات سیستم ایمنی در برابر عفونت ها (میكروبی یا ویروسی) آسیب پذیرتر هستند. اما مشخص نیست در بروز این بیماری بین آلودگی های ویروسی و غیرویروسی كدام یك نقش مهم تری دارد. در این باره رئیس انجمن MS ایران افزود: «طبق یك مطالعه ای كه اخیراً انجام شده عدم تماس با ویروس تب خال تیپ یك (HSV۱) به عنوان عامل خطری در بروز بیماری MS مطرح شده است. اما به طور كلی هنوز نقش ویروس ها در بروز و سیر بیماری مشخص نیست و همچنان تحقیقات بر روی نقش عامل های ویروسی و غیرویروسی (نظیر كلامیریا) ادامه دارد.» برخی افراد در استفاده از واكسن تردید دارند و از آنجا كه واكسن ها را با عوامل ایجاد بیماری ها به صورت مرده، ضعیف شده و... تهیه می كنند بنابراین تحقیقاتی در رابطه با تاثیر یا عدم تاثیر واكسن بر روند بیماری MS در حال انجام است. هنوز نتایج قطعی به دست نیامده است. بنابراین تا مشخص شدن نتایج پیشنهاد می شود واكسیناسیون تحت نظر پزشك متخصص انجام شود.
●علائم بیماری
معیار های تشخیصی برای تعریف بالینی ام اس نیازمند اثبات دو یا بیشتر علائم حملات است و نیز 2 یا بیشتر علامتی است که نشانه یک آسیب در مسیر آناتومیک ماده سفید غیر مجاور در دستگاه مغز و اعصاب می باشد. نشانه ها باید بیش از 24 ساعت به طول بینجامد.
طبق بررسي هاي انجام شده در گروهي كه ضرورتا نسبت به انجام آزمايش آگاهي نداشتند، بعضي از پزشكان بيماري MSرا تشخيص نداده و علايم دوبيني و يا تاري ديد،احساس سوزن سوزن شدن، گيجي ،عدم تعادل يا كرختي را به بيماري ناشي از عفونت ويروسي يا تنها دربيماري اعصاب نسبت داده اند.
بعضي از بيماران جهت ارزيابي به روانپزشكان ارجاع شده اند.از آنجائي كه بسياري از علايم بالا در موقعيت هاي ديگر نيز بروز مي كند، بسياري از بيمارانيكه اين علايم را دارند مبتلا به بيماري MS نيستند. به هر حال داشتن يكي از اين علايم اگر چه ناخوشايند،دليل بر تشخيص قطعي نخواهد بود. در بیماری مذكور طیفی از علائم خفیف تا شدید بروز می كند. در اكثر موارد افراد با علائم ضعیف بیماری مواجه هستند. لطفی در این راستا تشریح كرد: « MS عموماً با این علائم بروز می كند: مشكلات بینایی (تاری دید، دوبینی و...)، اختلالات حسی (كرختی و بی حسی اندام ها و...)، گرفتگی عضلات، اختلالات مخچه ای (عدم تعادل، لرزش اندام و...) مشكلات ادراری، گفتاری، ناتوانی های جنسی و...
البته در افراد مختلف علائم متفاوتی بروز می كند حتی در كشورهای مختلف با علائم متفاوتی روبه رو هستیم ولی حدود شصت درصد افراد با اختلالات بینایی مراجعه می كنند.» وی در ادامه افزود: «از خصلت این بیماری راجعه بودن علائم است. شاهد فازهای بهبودی و عود بیماری هستیم، ممكن است فردی بعد از سی سال مشكلی نداشته فرد دیگری در مدت سه ماه وارد فازهای شدید بیماری شود. در دوسوم بیماران فاز بیماری و بهبودی به صورت دوره ای بروز می كند و در ده درصد موارد وضعیت بیمار بد و بدتر شده فاز بیداری و نهفته مشاهده نمی شود. ممكن است بین حمله اول بیماری تا حمله بعدی هفته ها یا حتی سال ها فاصله بیفتد و طی این مدت مریض هیچ گونه علائمی نداشته باشد. گاهی بیماری سال ها حتی ۳۰ سال علائمی ندارد و بیمار دیگری طی ۳ ماه وارد فازهای شدید بیماری می شود. پزشكان معتقدند افرادی كه فازهای فراز و نشیب دارند در نهایت وارد فاز بدتر شدن شده كه فراز و نشیب نداشته و فاز دوم نامیده می شود. بیماری MS مرگ و میر چندانی ندارد. علت فوت در بیشتر موارد به دلایل حاشیه ای نظیر عفونت، زخم بستر و... است. MS كشنده نیست محدودكننده است. در ایران ماهیت این بیماری اكثریت موارد خوش خیم بوده و شبیه نوعی است كه در اروپا وجود دارد.»         www.migna.ir نشانه هاي بيماري MS به 4 گروه تقسيم مي شود:
1- نشانه هاي جسمي
2- مشکلات در عملکرد مغز
3- نشانه هاي آسيب سيستم عصبي
4- نشانه هاي رواني مانند: وجود استرس، عصبانيت و ... از نشانه ها یا علایم اصلی این بیماری به موارد زیر میتوان اشاره کرد:
دوبيني و يا تاري ديد،احساس سوزن سوزن شدن، گيجي ،عدم تعادل يا كرختي، مشکلات در ایستادن ، عدم کنترل در تخلیه ادرار، یبوست و... چرا مدت زمان زيادي طول مي كشد تا بيماري تشخيص داده شود؟ همانطور که گفته شد؛ تست تشخيصي معيني براي مولتيپل اسكلروزيس وجود ندارد . علائم پراكنده اي كه شما ممكن است در طول ماهها يا سالها تجربه كنيد ممكن است به راحتي شبيه موقعيت هاي ديگر و بيماري هاي ديگر باشد و پزشك تا زمانيكه بيماريها و موقعيت هاي ديگر كنار گذاشته نشود نمي تواند تشخيص قطعي بدهد. تشخيص MS تنها بعد از ظهور علائم و نشانه هاي پراكنده سيستم عصبي كه بعد از چندين ماه يا چندين سال بروز مي كند ميسر است . جهت تشخيص مولتيپل اسكلروزيس پزشك متخصص اعصاب (نورولوژيست) يك تاريخچه پزشكي دقيق گرفته و معاينات سيستم عصبي را انجام خواهد داد. پزشك رفلكس ها و حس هاي مختلف را امتحان و به حركات چشم ها نگاه ميكند و گام برداشتن و هماهنگي شخص را نظاره ميكند. براساس يافته هاي او ، پزشك ممكن است دستور انجام بعضي از تستهاي اضافي را بدهد. اغلب اين آزمايشات انجام ميشود تا بيماريهاي ديگر را رد كند اگر چه بعضي از بيماريها بطور تقريبي در ظهور علائم دقيقاً شبيه MS بوده و مشكل ساز هستند ولي تمام بيماران جهت تشخيص MS نياز به اينگونه تستهاي تخصصي ندارند. بررسی ها بررسی ها در تائید تشخیص بالینی یا رد دیگر اختلالات مفید می باشد اما به تنهایی تشخیص قطعی MS را ممکن نمی سازد. بعضی بیماران مایع مغزی نخاعی آنها معمولا غیر طبیعی است.در صورتی که در معاینه بالینی نشانه های درگیری فقط یک منطقه از سیستم عصبی مرکزی یافت شود تشخیص MS منوط به اثبات درگیری بدون علامت دیگر مناطق با استفاده از آزمایش پتانسیل های بر انگیخته(EP) خواهد بود. MRI نیز در مشاهده ضایعات بدون علامت مفید بوده و امروزه به عنوان مهمترین روش در تایید تشخیص مورد استفاده قرار می گیرد. در بیماران مبتلا به نوع نخاعی و بدون درگیری دیگر مناطق انجام میلوگرافی یا MRI نخاع ممکن است جهت رد ضایعات منفرد مادرزادی یا اکتسابی قابل درمان با جراحی لازم شود. اشتباه نشود لطفا: از آنجا که علائم ام.اس با نشانه های سایر بیماری ها تشابه دارد ابتدا باید ابتلا به سایر بیماری ها مانند سکته مغزی ، الکلیسم، اختلالات هیجانی، بیماری لایم، سندرم خستگی مزمن ، فیبرومیالژیا ، ایدز و برخی بیماری های اتوایمیون خاص مانند لوپوس اریتماتوز) منتفی شود.
بیماری M.S به دلیل داشتن علائم متعدد و سیر متنوع با چندین بیماری دیگری ممکن است اشتباه شود. در تشخیص افتراقی M.S بایستی بیماریهایی که ضایعات متعدد در سیستم عصبی مرکزی دارند و یا بیماریهای سیستم عصبی مرکزی با سیر تشدید یابنده بهبود پذیر ، مدنظر باشد. از جمله بیماریهایی که با M.S اشتباه می‌شوند عبارتند از بیماری لوپوس سیستمیک ، سندرم آنتی فسفولیپید آنتی بادی ، بیماری بهجت ، بیماری لایم (در اثر نیش کنه رخ می‌دهد) ، سندرم نقص ایمنی اکتسابی (AIDS) ، بیماریهای نخاعی مخچه ای ، استحاله‌ای ارثی ، کمبود ویتامین B۱۲ ، آرتروز مهره‌های گردن ، و تومورهای گودال خلفی جمجمه.   آزمایش ها: بطور كل هيچ علامت باليني يا تست آزمايشگاهي خاصي به تنهايي تأييد يا رد كننده ام‌اس نمي‌باشد . جهت تشخيص ام‌اس پزشك معالج ممكن است از مجموعه اي از عوامل و روش‌هاي زير برای تشخیص استفاده کند : 1- شرح حال دقيق از بيماري فعلي ، علائم قبلي و بيماريهاي زمينه اي
2- معاينه دقيق عصبي
3- روش‌هاي تصوير برداري علي‌الخصوص( MRI )
4- آزمايشات هدايت الكتريكي اعصاب ( EP ) ونمونه‌گيري مايع مغزي- نخاعي( LP )
5- معاينات و شرح حال دقيق اعصاب و روان و مشاوره روانپزشكي در صورت وجود علائم شناختي – رواني
MRI: از حساس ترين روشهاي تشخيصي بيماري m s است و با تصويربرداري مغناطيسي از مغز و نخاع مي تواند نواحي تخريب شده را نشان دهد اما علت را نمي تواند مشخص كند. در برخی افراد مبتلا به ms این تصاویر کاملاً طبیعی بوده و هیچ گونه مشکلی را نشان نمی دهند. در 5% مواردی که ام اس وجود داشته و محرز شده است در MRI چیزی پیدا نشده است.
ام.آر.آی (MRI) ضایعات مربوط به آسیب میلین را در مغز ، ساقه مغز ، مخچه و یا نخاع که به صورت ضایعات گرد با حدود مشخص با اندازة از چند میلیمتر تا چند سانتیمتر می‌باشند را نشان می‌دهد.
این اسکن ها لزیون ها (یا قسمت های صدمه دیده بافت) که حاکی از وجود بیماری ام.اس است را تشخیص می دهند. تشخیص لزیون ها ی جدید یا افزایش آنها بوسیله MRI روشی است که برای پیگیری تاثیر درمان موثر است. تشخیص لزیون ها پیش از بروز نشانه های بعدی امکان شروع درمان زودهنگام را که می تواند سودمند باشد ، فراهم می سازد. بنابر این بسیاری از متخصصین اکنون طرفدار انجام ام.آر.آی مغز هستند.
اما بهرحال نه میزان و نه تعداد لزیون های در حال رشد، الزاما بیانگر شروع فوری یا بدتر شدن نشانه ها و یا پیشرفت ام.اس پیشرونده ثانویه نیست.
تشخیص حفره های سیاه بنام حفره های سیاه نشانگر پیشرفت بیماری است. این لزیون ها در مغز تشکیل می شوند و سیگنال هایی رابر اسکن MRI می فرستند. EP - پتانسيل هاي القايي (Evoked potential ) براي اندازه گيري ميزان انتقال عصبي در قسمتهاي مختلف سيستم عصبي مركزي . ازروشهاي ديگر،تشخيص پتانسيل هاي برانگيخته است كه هدايت امواج رادرمسيراعصاب بينايي نخاع ومغز اندازه گيري مي كند. « آزمایشات پتانسیل برانگیخته » را که می توان روی اعصاب و حواس مختلف مثل بینائی، شنوایی ، ... انجام داد، درخواست کنند. در این آزمایشات این اعصاب تحریک شده و سرعت انتقال پیام الکتریکی در آنها اندازه گیری می شود. یکی از مرسوم ترین آزمایش های پتانسیلهای فراخوانده بینایی (VEP)است. بیماران مبتلا به MS پاسخ کندتر و آهسته تری نسبت به تحریک اعصاب از خود نشان می دهند. LP - آزمايش مايع مغزي – نخاعي روش ديگري كه مي تواند به تشخيص كمك كند آزمايش مايع مغزي – نخاعي است . آزمایش بررسی مایع مغزی- نخاعی ( که از طریق کمر این مایع گرفته می شود و بر روی آن آزمایشاتی انجام می گیرد ) را درخواست نماید. مایع مغزی – نخاعی در افراد مبتلا به MS حاوی سطوح بالای پروتئین و WBC سفید بالاتر از حد معمول می باشد.
برای مثال سطوح بالای ایمونوگلوبولین جی، برای تشخیص حائز اهمیت است و می تواند شاخص پیشرفت بیماری باشد. (ایمونوگلوبولین ها زنجیره های پروتئینی هستند که بخشی از سیستم ایمنی محسوب می شوند).
از دیگر تست های آزمایشگاهی ، آزمایش ادرار است که می تواند افزایش سطوح ماده ای بنام ماده شبه پروتئینی پایه میلین را نشان دهد. این ماده با تخریب آکسون ها به هنگام پیشرفت بیماری افزایش می یابد.
همچنین انجام تست های خاصی برای کوررنگی نیز ممکن است در پیگیری اثر ام.اس بر چشم موثر باشد.   رابطه سن با بیماری ام اس
مولتیپل اسکلروزیس بیماری سنین جوانان می‌باشد و بیشتر در سنین بین 20 تا 40 سالگی تشخیص داده می‌شود اگر چه ممکن است در افراد جوانتر و یا مسن‌تر از این محدوده سنی ، هم پیدا شود. سن متوسط تشخیص این بیماری 30 سالگی است در مقابل 2 نفر مرد ، 3 نفر زن به این بیماری مبتلا می‌شوند. رابطه بیولوژیک بین فلزات و بیماری ام.اس
نتایج یک تحقیق جدید حاکی از آن است که احتمالا رابطه‌ای بین وجود فلزاتی نظیر آلومینیوم و آهن در خون و بیماری مالتیپل اسکلروزیس (MS) وجود دارد. به گزارش ایسنا به نقل از جامعه MS آمریکا ، دانشمندان دانشگاه Keele واقع در Staffordshire ، پس از بررسی نمونه‌های ادرار چند بیمار مبتلا به MS و مقایسه آن با نمونه‌های افراد سالم ، دریافتند مقادیر فلزات آلومینیوم و آهن در ادرار بیماران بطور واضحی بیش از افراد سالم بود. متخصصان مغز و اعصاب ضمن قابل توجه ارزیابی کردن نتیجه تحقیقات خود، معتقدند با این کشف می‌توان تا حدی پرده از راز بیماری هزار چهره و پیچیده MS برداشت. زیرا بررسیها نشان می‌داد مقادیر فلزات در بدن بیماران مبتلا به مراحل پیشرفته این بیماری تخریب کننده و پیشرونده سیستم اعصاب بالاتر است. پس می‌توان نتیجه گرفت بین پیشرفت بیماری و درصد فلز موجود در بدن رابطه مستقیمی برقرار است. خستگی در بیماری ام اس
بیماران مبتلا به ام اس از خستگی یا بی‌رمقی به عنوان یک از شایع‌ترین و ناتوان کنند‌ترین علایم بیماریشان یاد می‌کنند مطالعات نشان می‌دهند حدود 95 درصد بیماران با این نوع خستگی درگیر هستند. خستگی در ام اس همچنین به سست بودن نیز مشهور است و اینگونه تعریف می‌شود : فقدان انرژی فیزیکی یا ذهنی فرد که منجر به توقف فعالیتهای بیمار می‌شود. این خستگی ناشی از نوع ام اس ، شدت بیماری یا دوره بیماری نیست و مکانیسم آن هنوز کاملا روشن نشده است. داروهای ام اس
آمانتادین Amantadine
آمانتادین یک داروی ضد ویروسی است و از سال 1980 میلادی برای درمان خستگی در بیماران ام اس مورد استفاده قرار گرفته است. نحوه عمل این دارو در کاهش خستگی ناشناخته است. این دارو به عنوان اولین رویکرد برخورد با خستگی مطرح بوده و برای خستگی خفیف توصیه می‌شود. در مطالعات آمانتادین نشان داده است که حدودا برای یک سوم بیماران ام اس توانسته مفید باشد. اثر بخشی این دارو اغلب بعد از یک هفته استفاده از آن دیده می‌شود. آمانتادین نسبتا کم ضرر بوده و بوسیله بیماران خوب تحمل می‌شود ضمن اینکه ارزان نیز هست. آثار جانبی آن نیز اغلب خفیف بوده و شامل رویا دیدن – توهم – فعالیت زیاده از حد و تهوع می‌باشد. مودافیلن Modafinal
مودافیلن ارتقا دهنده هوشیاری است که در درمان خواب آلودگی مفرط روزانه بکار رفته است. مطالعات اخیر سودمندی این دارو را در کاهش خستگی ام اس در دو سوم بیماران طی دو هفته نشان داده است. استفاده از این دارو برای آنهایی که با خستگی شدید و نسبتا شدید و ملایم ام اس مواجهند و همچنین آنهائیکه از آمانتادین نتیجه نگرفته‌اند توصیه می‌شود. مودافیلن کم ضرر بوده و خوب تحمل می‌شود آثار جانبی آن نیز می‌تواند سر درد – تهوع و ضعف در دوزهای بالا باشد. پمولین Pemoline
پمولین یک داروی تحریک کننده سیستم اعصاب مرکزی است و برای درمان خستگی ام اس بکار گرفته شده است اما مطالعات سودمندی مشخصی را در مقیاسهای ارزیابی خستگی نشان نداده‌اند. پمولین به سختی بوسیله 25 درصد بیماران تحمل شد و دوز بالای آن منجر به ایجاد آسیب به کبد می‌شود. در صورت استفاده از این دارو ضمن اینکه مداوما باید تحت نظر باشید آزمایش خون مداوم نیز لازم است. این دارو به عنوان اولین رویکرد درمان دارویی خستگی ام اس توصیه نمی‌شود. سایر داروها
آمینوپرایدین‌ها ( aminopyridine-4 و aminopyridine-3,4 ) داروهایی هستند که محققان روی آنها در حال مطالعه‌اند. چرا من به آن دچار شدم چرا من؟
عوامل بسیار زیادی وجود دارند که باعث می‌شوند اشخاص معینی نسبت به مولتیپل اسکلروزیس حساستر از بقیه باشند اگر چه آنها در ایجاد و گسترش بیماری نقشی ندارند. افراد با گونه‌های خاص آنتی ژنهای ناسازگار (آنتی ژنهای H L A ) به M S بیشتر حساس هستند. آنتی ژنهای H L A می‌توانند در آزمایش مشابه به آزمایش طبقه بندی خون مشخص شوند. آنتی ژنهای H L A می‌توانند در آزمایشی مشابه به آزمایش طبقه بندی خون مشخص شوند. آنتی ژنهای H L A در جمعیتهای خاص براساس توزیع جغرافیایی M S پیدا شده‌اند. به عنوان مثال ، آنتی ژنهای H L A که اغلب با MS در ارتباطند شامل DW2-B7-A3 هستند. این آنتی ژنها دربین مردمان اروپای شرقی شایع بوده و در بین مردمان اروپای جنوبی کمتر شایع هستند و در ناحیه استوایی نادر می‌باشند. افرادی که به M S مبتلا هستند بیشتر از دیگران آنتی ژنهای H L A دارند اما در بسیاری از افراد که دارای این آنتی ژنها هستند M S در آنهاپیشرفت نمی‌کند. سن نیز در شروع علایم و پیشرفت M S نقش دارد. در حدود 3/2 بیماران مبتلا به M S اولین علایم را بین سنین 40-20 سالگی از خود نشان می‌دهند اگر چه گاهی اوقات تا زمانی که شخص به سن 45 تا 50 نرسیده تشخیص به آسانی امکان پذیر نمی‌باشد و یک تاریخچه پزشکی نشان می‌دهد که علایم در گذشته بروز کرده است با این حال علایم در نظر شخص آنقدر شدید یا طولانی مدت نیست که فرد در جستجوی توجهات پزشک برآید. در 3/1 باقیمانده علایم اولیه قبل از 20 سالگی یا بعد از 40 سالگی بروز و تشخیص داده می‌شوند. تشخیصهای افتراقی و یا بیماریهای تقلیدکننده M.S
بیماری M.S به دلیل داشتن علائم متعدد و سیر متنوع با چندین بیماری دیگری ممکن است اشتباه شود. در تشخیص افتراقی M.S بایستی بیماریهایی که ضایعات متعدد در سیستم عصبی مرکزی دارند و یا بیماریهای سیستم عصبی مرکزی با سیر تشدید یابنده بهبود پذیر ، مدنظر باشد. از جمله بیماریهایی که با M.S اشتباه می‌شوند عبارتند از بیماری لوپوس سیستمیک ، سندرم آنتی فسفولیپید آنتی بادی ، بیماری بهجت ، بیماری لایم (در اثر نیش کنه رخ می‌دهد) ، سندرم نقص ایمنی اکتسابی (AIDS) ، بیماریهای نخاعی%u2013 مخچه ای استحاله‌ای ارثی ، کمبود ویتامین B12 ، آرتروز مهره‌های گردن ، و تومورهای گودال خلفی جمجمه. چه کسانی بیشتر در معرض ام اس هستند؟
شیوع این بیماری در مناطق مختلف دنیا باهم متفاوت است. به عنوان مثال در کشورهای شمال اروپا و آمریکا و افرادی نیز که پوست ، مو و چشم روشن دارند شیوع آن بیشتر دیده می‌شود ولی در سیاه‌پوستان و ژاپنی‌ها کمیاب است. همچنین ام اس در خانم‌ها بیشتر از آقایان دیده می‌شود و شروع آن معمولا در سنین 20 تا 40 سالگی است. در مورد اثر مهاجرت به ابتلاء به ام اس دیده شده در افرادی که قبل از 15 سالگی به سرزمین دیگری مهاجرت کرده‌اند میزان شیوع بیماری مانند میزان شیوع آن در مردم سرزمین جدید است. این بیماری بیشتر در کسانی بروز می‌کند که شخصیت خاصی دارند چنین افرادی معمولا مسئولیت پذیر ولی حساس هستندکه هنگام بروز ناملایمات خیلی خودخوری می‌کنند.   ●تفاوت ج ن س  ی
تعداد زنان مبتلا بیشتر از مردان است اما بیماری در مردان با شدت بیشتری بروز می كند و این را به اثر هورمون هایی نظیر استروژن و پروژسترون نسبت می دهند. طبق آمارها در دنیا نسبت ابتلای زنان به مردان دو به یك است اما در ایران سه به یك است.
بیماران مبتلا به MS می توانند ازدواج كنند و در زنان حاملگی تداخلی با این بیماری ندارد. طبق برخی از تحقیقات گاهی بهبودی نسبی طی بارداری وجود دارد. البته در این افراد بارداری بیش از دو بار توصیه نشده است. دلیل آن مسئولیت های پرورش بچه نظیر خستگی، بی خوابی و... ذكر شده كه این استرس ها و فعالیت ها می تواند در روند بیماری تاثیرگذار باشد.
● ارتباط با بیماری های اتوایمیون
لطفی گفت: «یكی از عجیب ترین مسائل در رابطه با MS عدم ارتباط آن با بیماری های اتوایمیون دیگر است. اگر MS به بیماری های اتوایمیون دیگر نظیر لوپوس سوار شود منجر به تشدید بیماری نمی شود. در واقع MS سیستم ایمنی بدن را درگیر می كند، اما با دیگر بیماری های سیستم دفاعی بدن ارتباطی ندارد دلیل این مسئله مشخص نشده است.»
انواع بیماری ام اس    پنج نوع بیماری ام اس عبارتند از: 1)نوع عود کننده ـ فروکش کننده 2) نوع پیشرونده ـ اولیه 3) نوع پیشرونده ـ ثانویه 4) نوع پیشرونده ـ عود کننده 5)  ام اس خوش خیم   شایعترین بیماری ام اس نوع عود کننده - فروکش کننده می باشد حدود 75  درصد بیماران در ابتدای شروع بیماری شان در این نوع قرار می گیرند که در این نوع بیمار بطور ناگهانی دچار حملاتی می شود که یک یا چند قسمت از بدنش را درگیر می سازد سپس بیمار بطور کامل یا اینکه تا حدود زیادی بهبود می یابد و بیماری تا حمله بعدی که اتفاق بیفتد پیشرفت نمی کند حمله بعدی میتواند خیلی زود و یا اینکه سالها بعد اتفاق بیفتد. خطرناکترین نوع بیماری ام اس نوع پیشرونده ـ اولیه میباشد که حدود 15 درصد بیماران مبتلا به ام اس به این بیماری دچار هستند بیماران مبتلا به این نوع بطور پیوسته حالشان بدتر می شود و در بین حملات حالشان هیچگونه بهبودی نمی یابد و یا اینکه اندکی بهبودی دارند چنین بیمارانی اغلب در طی 5 سال اول بروز بیماری شان دچار ناتوانی های شدیدی می شوند.  بیماران دچار ام اس نوع پیشرونده - ثانویه ابتدا در نوع عود کننده - فروکش کننده قرار دارند و در آخر نیز به نوع پیشرونده تغییر خواهند کرد. بیمارانی که به چهارمین نوع ام اس یعنی نوع پیشرونده - عود کننده مبتلا هستند از ابتدا دچار ضایعات پیشرفته ای هستند اما در طی آن دچار حملات حاد نیز می شوند که علا ئم آن ظاهر شده و بعد از مدتی از بین می رود. حدود 6 تا 10 درصد بیماران به این بیماری دچار می شوند. درام اس خوش خیم ، یک یا دوحمله با بهبودی کامل دیده می شود باگذشت زمان در این نوع ام اس سیر  پیشرونده یا ناتوانی دائمی دیده نمی شود. بیماری ام اس زمانی در این دسته قرار می گیرد که بیمار بعد از ۱۰ تا ۱۵ سال از حمله اول ، ناتوانی بسیار اندکی داشته باشد. با توجه به حملات اولیه، ممکن است این نوع ام اس ابتدا در دسته عود کننده – فروکش کننده قرارگیرد. به غیر از این نوع پزشکان همچنین نوع خفیفی از این بیماری را شناسایی کردهاند که اصطلاحا" به آن نوع حسی خوش خیم گفته می شود. بیمارانی که به این نوع ام اس دچار هستند دچار حملاتی می شوند که فقط باعث از دست رفتن بینایی و یا حسهای دیگر آنها می شود.   درمان ام اس                                                                       ●درمان
در حال حاضر MS درمان قطعی ندارد و اكثر داروهای مصرفی در MS برای محدود كردن بیماری استفاده می شوند (نظیر اینترفرون). بیماری MS با شكل های مختلف و با علائم متفاوت در افراد ظاهر می شود بنابراین درمان های متفاوت موردنیاز بوده كه توسط پزشك تشخیص داده می شود به نحوی كه بیماران مبتلا به MS از لحاظ درمانی به سه دسته تقسیم می شوند. در افراد با درگیری كم نیاز به داروهای سرپایی بوده در حالی كه در درگیری های متوسط بیماری نیاز شدید به دارو وجود دارد و در صورت ابتلا به انواع شدید و پیشرفته بیماری داروها پاسخگو نبوده. بیمارها به طور مطلق بستری می شوند. قابل ذكر است حتی در درگیری خفیف انجام سونوگرافی از مثانه و مجاری ادراری و اندازه گیری باقی مانده ادرار توصیه می شود تا شیوع مشكلات ادراری كاهش یابد. در زمینه درمان قطعی MS صحبت از پیوند مغز استخوان یا تزریق سلول های بنیادی است كه تا حدی موفقیت داشته ولی به دلیل ریسك های احتمالی، این روش فقط در افراد با درگیری پیشرفته بیماری انجام می شود.
● سایر عوامل موثر
تحقیقات به طور مطلق رژیم غذایی خاصی برای بیماران مبتلا به MS مشخص نكرده اند اما تحقیقات استفاده از چربی های غیراشباع نظیر قرص روغن ماهی، روغن زیتون، امگا ۳ و امگا ۶ را مفید دانسته اند.
گرما به عنوان عامل ایجاد بیماری عنوان نشده است اما در بدتر شدن بیماری موثر است. به نحوی كه قرار گرفتن در هوای گرم و یا مكان هایی نظیر سونا برای این بیماران ممنوعیت دارد.برخی از ورزش های سبك نظیر آیروبیك یا یوگا كه باعث كاهش در سفتی عضلات و در نتیجه آرامش روحی می شوند در این بیماران توصیه می شود. اما تحقیقات جامعی در این راستا صورت نگرفته است.   درمان اختصاصی: شعله ور شدن حاد بیماری: متیل پردنیزولون وریدی 500 - 1000 به مدت 3 روز پیشگیری از حملات عود - خاموشی: اینترفرون - گلاتیرامزاستات درمان علامتی: عوامل ضداسپاسم: باکلوفن - بنزودیازپین ها تب برهاجهت عفونت های حال حاضر بیمار خستگی: آمانتادین، پمولین درد(غیرشایع): کاربامازپین استروئیدها (یا همان داروهای کرتون دار) باعث کوتاه شدن حملات حاد ام اس می شوند که این کار را با کاهش التهاب در سیستم عصبی انجام می دهند. اما این داروها قادر به پیشگیری از عود یا کند کردن روند کلی بیماری نیستند. داروهای کند کننده روند پیشرفت بیماری ام اس      داروهای حاوی اینترفرون که برای کند کردن روند پیشرفت بیماری ام اس استفاده می از انواع اینترفرون بتا و اینترفرون آلفا 1 می باشند. داروی بتاسرون و داروی بتافرون که نام های تجاری اینترفرون بتا می باشند، از سال 1994 میلادی به بازار داروئی وارد شده اند و چون هنوز مدت زمان زیادی از مصرف آنها نمی گذرد، پزشکان هنوز از اثرات طولانی مدت آنها اطلاعی ندارند. اما در تحقیقات بالینی نشان داده شده است که این داروها باعث کاهش تعداد و شدت حملات ام اس در حدود دو سوم بیماران می گردند. همچنین این داروها باعث کاهش تعداد مناطق جدید از بین رفتن میلین می شوند که با استفاده از ام آر آی مشاهده می گردد. تزریق اینترفرون بتا می تواند باعث قرمز شدن، تورم و درد در محل تزریق شود. همچنین میتواند باعث ایجاد علائم شبیه آنفلوآنزا و افسردگی شود. تزریق این دارو در هنگام حاملگی باعث بروز نواقصی در جنین می گردد. دومین داروئی که برای کند کردن روند پیشرفت بیماری از آن استفاده شد، داروی اینترفرون آلفا 1 بود که در سال 1997 میلادی با نام تجاری آوونکس به بازار آمد. این دارو از نظر شیمیائی خیلی شبیه به اینترفرونی است که بطور طبیعی در بدن ساخته می شود. مصرف داروی آوونکس برای بیماران بسیار راحت تر است زیرا بر خلاف اینترفرون بتا، این دارو را می توان هفته ای فقط یک بار تزریق نمود و در بسیاری از افراد باعث هیچگونه التهابی در محل تزریق نخواهد شد. با این حال همانند اینترفرون بتا، این دارو نیز می تواند علایم شبیه آنفلانزا و افسردگی ایجاد نماید و نباید آن را در هنگام حاملگی مصرف نمود. داروی آوونکس همانند دو داروئی که از اینترفرون بتا ساخته می شوند (یعنی بتاسرون و بتافرون) باعث کاهش شدت و تعداد حملات ام اس می شود و از تعداد پلاک های عصبی کم مینماید و به بیمار اجازه می دهد که عملکرد فعلی جسمی و روحی خود را به مدت طولانی تری حفظ نماید. در سال 2002 میلادی، سازمان دارو و غذای آمریکا (اف دی آ) نوع دیگری از اینترفرون بتا آ 1 را با  نام ریبیف مورد تایید قرار داد. داروی ریبیف شباهت زیادی به داروی آوونکس دارد و مزایای آن نیز شبیه آوونکس است اما در بعضی از بیماران بهتر کار می کند. با این حال همه بیماران قادر به تحمل داروی ریبیف نمی باشند زیرا دارای عوارض جانبی ای مثل بروز التهاب در محل تزریق، مشکلات کبدی و کاهش تعداد گلبولهای سفید می باشد. گلاتامیراستات با نام تجاری کوپاکسون داروی دیگری است که برای کند کردن پیشرفت بیماری ام اس در دسترس می باشد. این دارو با فریب سیستم ایمنی بدن باعث می شود که جلوی انهدام میلین گرفته شود. از آنجائی که داروی کوپاکسون خیلی جدید می باشد، پزشکان هنوز نمی دانند که در طولانی مدت این دارو چگونه اثر می کند، اما تا حالا به نظر می رسد که در افرادی که دچار ام اس نوع عود کننده–فروکش کننده هستند باعث کاهش تعداد و شدت حملات حاد می شود. با این حال، گرچه این دارو به آن اندازه که اینترفرون بتا به بیماران کمک می کند، اثر ندارد و باید بطور روزانه هم تزریق شود، اما داروی کوپاکسون دارای عوارض جانبی کمتری می باشد و بنابراین برای بیمارانی که نمی توانند اینترفرون بتا را تحمل نمایند، داروی مناسبی می باشد. به غیر از داروهائی که بطور معمول برای کند کردن روند پیشرفت بیماری ام اس استفاده می شود، پزشکان امروزه می توانند از داروی میتوگزانترون با نام تجاری نووانترون نیز برای بیماران خود تجویز نمایند. این دارو که در ابتدا برای درمان سرطان ساخته شده بود، اخیرا" توسط سازمان دارو و غذای آمریکا برای درمان ام اس هم تایید شده است. آزمایشهای بالینی نشان داده است که اگر این دارو هر سه ماه یک بار به صورت داخل وریدی تزریق شود باعث کند شدن روند پیشرفت بیماری ام اس در انواع عود کننده-فروکش کننده، پیشرونده – ثانویه و پیشرونده – عود کننده خواهد شد و از تعداد پلاک های عصبی جدید نیز خواهد کاست. با این حال این دارو دارای عوارض جانبی زیادی مثل تهوع و ریزش مو می باشد و میتواند به نارسائی قلبی و کبدی نیز منجر شود. بنابراین باید به مقدار کم مصرف شود و فقط برای بیمارانی که به سایر درمانها پاسخ نمی گویند تجویز شود. برای بیمارانی که دارای بیماری خیلی شدیدی هستند و از سایر درمانهای ام اس استفاده ای نمی برند، تجویز داروهای سرکوب کننده ایمنی مثل کلوسپورین که معمولاً در بیماران پیوندی برای جلوگیری از رد عضو پیوند شده استفاده می شود، می تواند راه چاره مناسبی باشد. این داروها را فقط باید در موارد خاص و نا امید کننده ام اس مصرف نمود. زیرا فقط گاهی اوقات کمک کننده هستند و گاهی اوقات نیز باعث بروز عوارض جانبی شدیدی می شوند که باعث بیمار تر شدن فرد می گردند.   درمان های مکمل بسیاری از بیماران به فیزیوتراپی، کار درمانی، گفتار درمانی و مشاوره روانپزشکی نیاز دارند. این انواع درمانها را همگی به عنوان درمان های مکمل نام می برند زیرا باعث تکمیل و یا تقویت درمانهای داروئی می گردند. از فیزیوتراپی برای بدست آوردن عملکرد اولیه عضلات استفاده می شود تا عضلات بتوانند دو باره مثل قبل از حمله، عمل خود را انجام دهند. انجام بعضی از تمرینات ورزشی و اغلب استفاده از تحریک الکتریکی برای افزایش قدرت و توانائی حرکات در این موارد توصیه می گردد. در کاردرمانی به بیماران کمک می شود مشکلاتی که در انجام کارهای روزمره خود دارند را به نحو مناسبی اصلاح نمایند. در کاردرمانی اغلب توصیه می شود که از وسایل خاصی مثل وسیله گرفتن مداد یا خودکار، شانه ها یا برس های مخصوص و ناخنگیرهای ویژه استفاده شود. گاهی اوقات افراد کار درمان توصیه می کنند که تغییراتی در خانه یا محل کار این بیماران ایجاد شود تا راحت تر بتوانند زندگی کنند. بسیاری از بیماران مبتلا به ام اس که دچار سرگیجه و یا ضعف هستند از استفاده از توالت های مخصوص، میله های مخصوص، میله های مخصوص گرفتن و ریل های محافظ در حمام بهره می برند. بسیاری از بیماران مبتلا به ام اس نیاز به گفتار درمانی دارند زیرا پلاک های عصبی آنها باعث اختلال در صحبت کردن طبیعی آنها شده و باعث می گردد کلماتی که به کار می برند نامفهوم بوده و یا اینکه فاصله بین کلمات آنها طولانی شده و بریده بریده حرف بزنند. روش های جدید نفس کشیدن و تلفظ کلمات اغلب باید آموخته شود. همچنین متخصصین گفتار درمانی می توانند به بیمارانی که مشکل بلع غذا دارند کمک نمایند.تمرینات ویژه و تغییر در رژیم غذائی معمولا برای برطرف شدن مشکل اینگونه بیماران کافی می باشد. با این حال اگر فرد بیمار قادر به بلع هیچگونه غذائی نباشد، با استفاده از یک لوله به او غذا رسانده می شود. اشکال در کنار آمدن با بیماریهائی مثل ام اس اغلب منجر به بروز افسردگی و سایر انواع اختلالات روانی می شود. بعلاوه، بسیاری از بیماران به علت از بین رفتن میلین در بعضی از قسمت های مغز، دچار مشکلات روحی و روانی خاصی می شوند. بنابراین بسیاری از بیماران مبتلا به ام اس نیاز دارند برای رفع این مشکل به روانپزشک مراجعه نموده و از داروهایی که برایشان در این مورد تجویز می شود استفاده نمایند.  بیماران با بیان نگرانی ها و اضطراب های خود به متخصصین روان درمانی، آنها را راهنمائی خواهند نمود تا توصیه هائی در مورد تغییر در نحوه فکر کردن و یا تغییر در رفتارشان طراحی کنند تا از دست مشکلات روحی و هیجانی مرتبط با این بیماری رهائی یابند. درمان های جایگزین (آلترناتیو) چنین درمانهایی ممکن است شامل تغییر در رژیم غذائی به همراه درمانهایی مثل یوگا، طب سوزنی، کایروپراکتیک، هیپنوتیزم، روماتراپی، هومیوپاتی، رفلکسولوژی و سایر موارد دیگر باشد. اکثر این درمان ها بی خطر بوده و آسیبی به بیمار نمیرسانند. اما بعضی از آنها در صورتی که توسط افراد نا وارد بکار روند ممکن است باعث بدتر شدن حال بیمار شود. به همین دلیل است که به اینگونه بیماران توصیه می شود که قبل از مراجعه به چنین درمانهایی، با پزشک خود مشورت نمایند. بعضی از انواع طب جایگزین (آلترناتیو) مثل طب سوزنی که از نظر علمی ثابت شده است که می تواند به تسکین درد کمک نماید و بعضی از علائم و مشکلات ام اس را از بین ببرد، از نظر پزشکان اشکالی ندارد که بیماران آنها را به درمان های معمول خود اضافه نمایند. متخصصین همچنین هشدار می دهند که بیماران مبتلا به ام اس نباید مصرف داروهای خود را به این خاطر که به اندازه کافی به آنها کمک نمیکند و یا اینکه از روش های جایگزین استفاده می کنند قطع نمایند. دکتر راجر سیکالا در کتاب اختلالات مغز چنین می نویسد: " اضافه کردن یک درمان جایگزین به درمان های داروئی ممکن است کمک کننده باشد و به ندرت نیز می تواند به بیمار صدمه بزند. توقف مصرف درمان های داروئی و انجام درمان های جایگزین (آلترناتیو) ممکن است باعث پیشرفت سریعتر بیماری و بدتر شدن حال بیمار گردد. درمان های در حال بررسی محققان ایتالیایی دریافتند با مهار هورمون لپنین می توان از تعداد حملات و عوارض بیماری ام اس کاست. لپتین" هورمونی است که در تنظیم  اشتها، سوخت و ساز و پاسخ های ایمنی بدن نقش دارد. دانشمندان دانشگاه "ناپولی فدریکو" بر این باورند که خنثی سازی هورمون لپتین می تواند در درمان و حتی پیشگیری از ابتلا به بیماری ام اس موثر باشد. پیش از این ثابت شده بود که این هورمون در ضایعات حاد التهابی درگیر کنننده سیستم اعصاب مرکزی مانند مالتیپل اسکلروزیس و  انسفالومیلیت خود ایمن وجود دارد. آسيب عصبي ناشي از بيماري مالتيپل‌اسكلروزيس به وسيله محققان كلينيك مايو در آمريكا قابل درمان ارزيابي شده است . اين محققان تحقيقات خود را بر روي موش‌هاي آزمايشگاهي آغاز نموده‌اند و اميدوارند اين پژوهش‌ها زمينه‌ساز درمان جديدي براي انسان‌هاي مبتلا به مالتبپل اسكلروزيس باشند. در آخرين آزمايش، دانشمندان به رشد مجدد ميلين در موش‌هاي مبتلا به MS پرداختند. آن‌ها در اين آزمايش براي رشد مجدد ميلين از آنتي بادي انساني استفاده نمودند. دانشمندان در نشست انجمن نورولوژي آمريكا اظهار كردند كه پس از آزمايشات گسترده‌تر قادر خواهند بود تجارب خود را در انسان‌ها نيز به كار گيرند. گروهی از محققان آمريكايی دريافته اند كه از فعاليت بازداشتن يك ماده شيميايی به نام ”چموكين“ مي تواند مانع صدماتی شود كه بيماری ام اس بر پوشش محافظ اعصاب مغز و نخاع وارد می كند. قیمت سرسام آور داروها مشکلی دیگر قابل توجه بسیار است که داروی آوونکس تا آبان‌ماه سال جاری با ارائه دفترچه بیمه به مبلغ 420000 ریال (مقدار مصرف دارو برای یک ماه هر بیمار) توزیع می گردید و پس از تولید داروی سیناوکس در داخل کشور که کیفیت نوع خارجی را هم ندارد مبلغ داروی آوونکس به 1100000 ریال (با احتساب دفترچه بیمه) یعنی نزدیک به سه برابر افزایش یافت.
حال خود می توانید قیمت آزاد این دارو‌ها را حدس بزنید و به فکر فرو روید.  چنان چه ما این گونه بیماران را قبل از رسیدن به مرحلة بحرانی و ناتوانی کامل حت مداوا با رژیم غذایی کم چربی قرار دبهیم 95 درصد آنان حدود 30 سال بدون گرفتار شدن در چنگال ناتوانی مطلق به زندگی خود ادامه خواهند داد. دکتر سوانک می گوید، کسانی که به خوردن غذاهای پرچربی ادامه دهند در سراشیبی زندگی قرار گرفته و در عرض 20 سال فوت می کنند. حالا او به این نتیجه رسیده است که با مصرف کمتر از 15 گرم چربی در روز چربی اشباع شده اثرات مفیدتری در امر بهبود بیماری ام- اس به دست می آید. چربی موجود در لبنیات روی بیماران مبتلا به ام- اس اثرات مخرب تری بر جای می گذارد. در این میان دشمن شماره 2 این بیماری چربی گوشت می باشد. دکتر هولمن عدم توازن اسیدهای چرب را به عنوان یک نقص در امر سوخت و ساز چربی ها مورد سرزنش قرار داده و پینشهاد می نماید که در جهت ترمیم قسمتی از این نقص می توان از وجود روغن های سرشار از اسیدهای چرب نوع امگا-3 استفاده نمود. او در این مورد ابتدا روغن ماهی(بدون جیوه) را توصیه نموده و سپس از روغن های نباتی عمدتاً روغن کانولا روغن تخم بذرک را مفید می داند. دکتر هولمن می گوید «مبادا برای جبران کمبود اسیدهای چرب نوع امگا-3 اقدام به مصرف بیش از حد این گونه روغن ها بنماید، بلکه ما در مورد مصرف چند قاشق معدود چایخوری در روز صحبت می نمایم نه بیشتر». رژیم غذایی کم چربی مورد توصیة دکتر سوانک در مورد بیماران مبتلا به ام-اس لیست و مشخصات رژیم غذایی دکتر سوانک در رابطه با بیماری ام-اس به شرح ذیل می باشد: ·  در سال اول قطع مصرف گوشت قرمز از جمله گوشت تیرة مرغ و بوقلمون. بعد از آن هفته ای حداکثر 90 گرم گوشت قرمز که در صورت امکان بدون چربی باشد. ·  عدم مصرف لبنیات حاوی بیش از یک ردصد چربی. می توانید هرچقدر که دلتان بخواهد از لبنیاتی نظیر شیر بدون چربی، شیر چربی گرفته شده، شیر کره گرفته شده، شیر سرشیر گرفته تبخیر شده، پودر شیر خشک بدون چربی، پنیر آبکش شده شیر سرشیر گرفته تبخیر شده، پودر شیرخشک بدون چربی، پنیر آبکش شده کم چرب، کشک خشک شده محلی، پنیرهای بدون چربی 99 درصد، ماست بدون چربی استفاده نمایید. ·    عدم مصرف غذاهای آماده که با روغن های اشباع شده تهیه گردیده باشد. ·  عدم مصرف بیش از 15 گرم یا سه قاشق چایخوری روغن اشباع شده در روز. یک لیوان شیر چربی گرفته نشده حاوی 5 گرم، یک قاشق غذاخوری کره حاوی 7 گرم، 30 گرم پنیر خامه یا پنیر چدار حاوی 6 گرم روغن اشباع شده می باشد. ·  مصرف حداقل 4 و حداکثر 10 قاشق چایخوری روغن اشباع شده در روز نظیر روغن آفتابگردان، روغن رت، روغن پنبه تخم، روغن سویا، روغن کنجد، روغن جوانه گندم، روغن تخم بذرک، روغن کبد ماهی و همچنین مصرف حداقل دو وعده غذای ماهی در هفته یا روزانه 30 گرم غذای دریایی به طور متوسط.   مواد غذایی مضر برای بیماران ام اس 1- غذاهای چرب خصوصا گوشت های چرب و تمام چربی های حیوانی 2- فرآورده های لبنی پرچرب 3- سس های مایونز و تمامی سس های دارای چربی زیاد 4- غذاهای حساسیت زا مثل تخم مرغ، گوجه فرنگی، بادمجان، مخمّر، نان گندم، مواد غذایی با رنگ های افزودنی مثل نوشابه ها - کنسرو ها 5- غذاهای بسیار شیرین، کیک، آبنبات و ... 6- قهوه، الکل، کولا و چای   مواد غذایی مفید برای بیماران ام اس  1- چربی های امگا-3 و امگا-6. منبع غذایی اصلی اسید های چرب امگا-3 انواع ماهی به خصوص ماهی ساردین و سالمون است و سایر منابع آن روغن کانولا، جوانه ی گندم، گردو، روغن تخم کتان، سبزیجات برگ سبز و روغن کبد ماهی می باشد. اسید های چرب امگا-6 نیز در روغن های غیر اشباع گیاهی مثل روغن ذرت، روغن کانولا، روغن سویا، روغن بادام زمینی و روغن آفتابگردان وجود دارد. 2- میوه ها و سبزی های تازه و تمیز (سبزی های دارای برگ سبز پر رنگ) 3- جوانه ها خصوصا جوانه ی یونجه که باید موقع شروع به جوانه زدن مصرف شود. 4- مایعات: آب تازه و تصفیه شده 2 لیتر در روز ،سایر چای های گیاهی به جای چای معمولی و آبمیوه ی رقیق.  با پزشک خود و متخصص تغذیه درباره رژیم غذایی خود حتما مشورت نمایید. توزیع کارت هوشمند ویژه بیماران ام اس دکتر هژیر سیگارودی، نایب رئیس انجمن ام اس ایران در گفتگو با ایسنا، با اعلام این خبر گفت: با اجرای این طرح که از سوی وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی انجام گرفت ؛مشخصات بیماران به شکل رایانه ای درآمده است و در اختیار داروخانه ها قرار داده شد؛ به این ترتیب با ارائه کارت هوشمند به این بیماران، مبتلایان به ام اس می توانند داروهای مورد نیاز خود را از نزدیک ترین داروخانه محل سکونت خود دریافت کنند. تهیه کارت هوشمند برای این بیماران به منظور جلوگیری از مصرف بیش از حد داروها به وسیله بیماران و جلوگیری از سوء استفاده دارویی از سوی سود جویان انجام گرفته است. بیماران ام اس می توانند با تهیه گواهی از پزشک معالج و انجمن ام اس ایران ، کارت هوشمند بیماران خاص را از وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی دریافت کنند. پرستارمن   با ام اس زندگی کنید محیط زندگیتان باید خنک باشد. هنگام ورزش مراقب افزایش دمای بدنتان باشید نگویید هرچی بیشتر ورزش کنم ورزشکارتر میشم چون افزایش دما باعث افزایش سرعت تخریب میلین میشه. حمام آب داغ،سونا نگیرید . وقتی خسته شدید به حالت درازکش دربیاید و استراحت کنید ورزش های کششی انجام بدید  مطالب مهم را ثبت یا ضبط کنید تا مشکل حافظه شما رو به مشکل نندازه. از توالت فرنگی با جایگاه بلند تر استفاده کنید. برای جلوگیری از عفونت ادراری مایعات فراوان به اضافه ویتامین سی استفاده کنید. مثانه خود را آموزش دهید هر دو ساعت یکبار مایعات بنوشید  هر سی دقیقه خود را وادار کنید که به توالت برید با این کار عضلات مثانه یاد میگیرند که باید منقبض یا منبسط بشن و از احتباس یا بی اختیاری ادرار به میزان زیادی جلوگیری میکنه. برای جلوگیری از دوبینی یا پتوز (افتادگی پلک) از عینک های منشوری استفاده کنید. مهم تر از همه اطلاعاتتون رو درباره بیماریتون زیاد کنید. کارهای روزانتون رو لیست وار بنویسید و اولویت بندی کنید تا صبح که توان بیشتری دارید کارهای مهمتر رو انجام بدید. دکوراسیون منزل را تغییر بدید اون رو امن تر کنید و وسایل مورد نیازتون رو در دسترس قرار بدید. قانون فرانکل: فرانکل اعتقاد داشت در هنگام نوزادی خیلی کارها را برای اولین بار یاد گرفتیم حالا هم میتونیم با تلاش و تمرین و استفاده از توانایی های باقی ماندمون اون کارها را یاد بگیریم.        www.migna.ir منابع : در تهیه مطالب این مقاله از مطالب و منابع زیادی استفاده شده است.
شامل این می شود و به آن محدود نیست:
مريم سجادپور- کارشناس تغذيه
دکتر حمید سجاد
ویکی پدیا
پایگاه الکترونیکی خدمات پزشکی ایران
رشد
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

نیکی
فوق العاده عالی بود
انسی
لطفا منابع مطالب ام اس رو برام کامل بفرستید.ممنون میشم... پایان نامه م راجع به ام اس از کجا مطلب بگیرم؟
masuome
Iran, Islamic Republic of
سلام اگه مطالبی پیدا کردین به منم بگید منم موضوع پایان نامه ام بیماری ام اس و طراحی محل درمانشون هست ممنون. khakestarsefid2013@gmail.com ممنون میشم به ایمیلم بفرستید با تشکر
نسیم
مرسی هرچند ناراحت کنندست یعنی آدم باید همه چیو تعطیل کنه تا با این بیماری بسازه !واینجوری زنده باشه ..به نظرمن نمی ارزه.درمانش رو پیدا کنید.
بصير
أيا اين بيماري چند فيصد علاج دارد
مسعود
Iran, Islamic Republic of
دوست عزیز، آوونکس "اینترفرون بتای نوع آ-1" هستش، نه اینترفرون بتا! کلا اینترفرون آلفا در ام اس موثر نیست و فقط از نوع بتا استفاده می شه!
ستاره
Iran, Islamic Republic of
ممنون
عالی بود
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
چطور از فکر کردن بیش از حد به یک موضوع جلوگیری کنیم؟
نوجوانان آمریکایی بدون تلفن همراه احساس بهتری دارند
من با دروغ گفتن و آه وناله پول درمیارم
افراد کمال‌گرا چه ویژگی‌هایی دارند؟
كودكان را قرباني حرف مردم نكنيد
خودبیمارانگاری از خود بیماری مرگبارتر است!
راه‌ درمان تب بالای تمایل به عمل‌های زیبایی چیست؟
صعود به اورست 13 روز به طول مي انجامد، اما سقوط از آن فقط « 8 ثانيه ». ساختن روابط مدتها به طول مي انجامد اما از بين رفتن آن فقط در چند ثانيه!