الكساندر جورجینیا اینکلمان:
روان شناسی موفقیت برای همه جواب میدهد/ ایرانیها سیستممحور نیستند
میگنا: الکساندر جورجینیا اینکلمان از مادری ایران و پدری آلمانی متولد شده است. او به جهت ریشههای ایرانی خود در این سالها تلاش بسیاری در راستای روابط ایران و آلمان داشته و با سیستم اینکلمان توانسته گامهای موثری جهت هدایت افراد به سمت و سوی موفقیت بردارد.
نويسنده کتاب "قطب نمای موفقیت" در ابتدای این مراسم صحبتهایی صمیمانه با حاضران داشت و گفت: امروز میخواهم رازی را با شما در میان بگذارم؛ در خانواده ما شعار این که غریبهها، همان دوستانی هستند که ما هنوز آنها را نمیشناسیم. همین لحظه اگر هر کدام از ما تنها به کنار دست خود نگاه کنیم و به ناشناسهای کنارمان سلام کنیم، قطعا اتمسفر اینجا دوستانهتر و قشنگتر خواهد شد. اما مهم اینجاست که چه کسی این اتمسفر زیبا را ایجاد کرده است. این خودمان هستیم که توانستهایم با نوع برخورد و رفتارمان چنین فضایی را برای خودمان ایجاد کنیم. همین امروز امکان این را داشتم که برای 10 دقیقه با اتومبیل با فردی که تا به حال نمیشناختم مسیری را طی کنم؛ مردی مسن که سر صحبت را با من باز کرده بود. او تمام این 10 دقیقه را با من از گناه صحبت کرد و هر بار هم نظر مرا جویا میشد.
نويسنده کتاب "قطب نمای موفقیت" در ابتدای این مراسم صحبتهایی صمیمانه با حاضران داشت و گفت: امروز میخواهم رازی را با شما در میان بگذارم؛ در خانواده ما شعار این که غریبهها، همان دوستانی هستند که ما هنوز آنها را نمیشناسیم. همین لحظه اگر هر کدام از ما تنها به کنار دست خود نگاه کنیم و به ناشناسهای کنارمان سلام کنیم، قطعا اتمسفر اینجا دوستانهتر و قشنگتر خواهد شد. اما مهم اینجاست که چه کسی این اتمسفر زیبا را ایجاد کرده است. این خودمان هستیم که توانستهایم با نوع برخورد و رفتارمان چنین فضایی را برای خودمان ایجاد کنیم. همین امروز امکان این را داشتم که برای 10 دقیقه با اتومبیل با فردی که تا به حال نمیشناختم مسیری را طی کنم؛ مردی مسن که سر صحبت را با من باز کرده بود. او تمام این 10 دقیقه را با من از گناه صحبت کرد و هر بار هم نظر مرا جویا میشد.
اینکلمان ادامه داد: اما به اعتقاد من بزرگترین گناه در زندگی ما انسانها این است که آینده خود را ببخشیم. موفقیت چیزی است انسان همواره به آن نیاز دارد. هیچگاه دنیا به مانند امروز نیاز به آدمهای موفق نداشته است که امروز دارد. با تمام پیشرفتهایی که بشر در موارد مختلف علمی داشته، مشکلات امروز همانهای هستند که در گذشته نیز با آنها دست به گریبان بودند. بگذارید برایتان قصه بگویم مردی از روبروی خانه زیبایی که پلکانی جلوی آن است، عبور میکند. چشمش به کودکی میخورد که به همراه سگی روی پلکان نشسته بود. از او میپرسد آیا سگ تو گاز میگیرد؟ و پسرک پاسخ می دهد نه! مرد با خوشحالی قصد نوازش سگ را دارد که در کمال تعجب سگ دست او را گاز میگیرد. اعتراض میکند که تو گفتی این سگ گاز نمیگیرد و پسرک پاسخ میدهد، خوب این سگ من نیست.
او افزود: در واقع آن مرد سوال خود را درست نپرسیده بود. ما نیز برای رسیدن به موفقیت بایستی سوال درست را بپرسیم. ما در زندگی به هدف نیاز داریم، اما اهدافی روشن. اگر شما امروز از من بپرسید که هدفم از آمدن به ایران چه بوده، پاسخ میدهم که من به ایران آمدهام چون مردم ایران برایم مهم هستند. میدانید چرا؟ چون تنها شمایید که میتوانید تاثیر مثبتی روی خود و اطرافتان داشته باشید. این نکته اهمیت دارد که چشمان شما تا چه حد میتواند خوب ببیند.
نویسنده کتاب قطبنمای موفقیت میگوید: آلمان یک کشور مهندسی است و تقریبا همه چیز حساب و کتاب خاص خودش را دارد. بنابراین میتوانم بگویم 30 درصد از موفقیتهای ما ناشی از فن و تکنولوژی ماست و هفتاد درصد از موفقیت هم، همواره به کاراکتر یک انسان بازمیگردد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، بیش از یک دهه است که کتابهای انگیزشی حوزه روانشناسی موفقیت در ایران، طرفداران فراوانی یافتهاند و در تمامی نمایشگاههای خیابانی، فروشگاههای بینراهی، کتابفروشیهای عمومی و نمایشگاههای فصلی با تخفیفهای فراوان به ارقام فروش بسیار بالایی میرسند. تالیفات پرطرفدار غولهای انگیزشی نظیر آنتونی رابینز، زیگ زیگلار، دونالد ترامپ، دیل کارنگی، برایان تریسی و الکساندر جورجیا اینکلمان، همواره در میان جویندگان موفقیت در شهروندان سرزمینهای مختلف و به ویژه ایران، هوادارن خاص خود را دارند.
کتب روانشناسی نظیر آیین دوستیابی، بهسوی کامیابی، سنگفرش خیابانها از طلاست و کتبی از این دست، در واقع پاسخهای تجربی و درآمیخته با روانشناسی موفقیت است که توسط کارآفرینان و اساتید بزرگ این حوزه به رشته تحریر درآمده و در تمام دنیا بسیار شناخته شده است.
در این میان اما، الکساندر جورجینيا اینکلمان، بهرغم آلمانی بودن، به دلیل زاده شدن از مادری ایرانی، دنیایی بسیار نزدیکتر به جهان ایرانی را ترسیم میکند و فحوای کلامش به تجربه زیسته ایرانیان، قرابت بیشتری دارد. کتاب «قطبنمای موفقیت»، تالیف مشترک او و برایان تریسی، نویسنده اثر مشهور «قورباغهات را قورت بده» است که توسط حمیدرضا عظیمی به فارسی ترجمه شده است. نویسنده همچنین رئیس کارگروه ایران در حزب دموکرات مسیحی آلمان، به رهبری آنگلا مرکل است. ریاست کارگروه شورای اقتصاد ایران در آلمان با 11500 عضو از دیگر مسئولیتهای اینکلمان است. اصولی به نام «فلسفه اینکلمان» در حوزه روانشناسی کاری در شرکتهای بزرگی نظیر بی.ام.و، آلیانس، لوفتانزا و دویچه بانک، به کارگران تدریس میشود.
در ادامه گفتگو با این نویسنده که در حاشیه مراسم رونمایی از کتاب مذکور انجام شد، را از نظر میگذرانید:
آیا میشود متدهای موفقیت را به عنوان نسخهای جهانی برای همگان عرضه کرد؟
ما باید بپذیریم که تمام انسانهای جهان، یک قلب و یک مغز و البته احساسات دارند. چیزی که مهم است، این است که در مغز آنها چه چیزی در حال اجراست! به نظر من این نسخههای موفقیت برای مردم ایران هم که خواهان موفقیت روزافزون هستند، قابل اجرا و پیادهسازی است. مردم ایران هم همانند سایر مردم جهان به دنبال زندگی بهتر و خودشکوفایی در استعدادهایشان هستند و به همین دلیل میتوان گفت که مردم جهان در طلب موفقیت به شکل یکسان عمل میکنند و میشود برای نوع بشر حرفهای یکسانی زد.
موفقیت در آلمان، تا چه اندازه متاثر از نظام آموزشی آلمان است و تا چه اندازه متاثر از متدهای موفقیت است؟
آلمان یک کشور مهندسی است و تقریبا همه چیز حساب و کتاب خاص خودش را دارد. بنابراین میتوانم بگویم 30 درصد از موفقیتهای ما ناشی از فن و تکنولوژی ماست و هفتاد درصد از موفقیت هم، همواره به کاراکتر یک انسان بازمیگردد. شما اگر نابغه باشید و به فنون زیادی هم مسلط باشید، بازهم اگر دیگران با شما همکاری و رفتارهای حمایتی نداشته باشند، هیچ توفیقی به دست نمیآورید. این موضوع در آلمان با کشورهای دیگر هیچگونه تفاوتی در اصل ماجرا نمیکند. این بیشتر به روحیه همکاری در کشورها بازمیگردد. در آلمان و یا هر کشور توسعهیافته دیگری، بعد از تقویت روحیه همکاری بود که کشورها توسعه یافتند و افراد موفق زیادی رشد کردند. نظام آموزشی آلمان در آموزش اصل طلایی همکاری بسیار خوب عمل کرده است.
همکاری انستیتو اینکلمان با برایان تریسی، نویدبخش شکلگیری متدهای جدید موفقیت خواهد بود؟ آیا مفهوم موفقیت در کالبدهای آلمانی و آمریکایی خود، به یک کالبد عمومیتر بدل خواهد شد؟
اینکلمان بزرگ (پدر) و همچنین برایان تریسی، استادان بسیار بزرگ و عالی همه ما بودهاند و درسهای زیادی از تجارب ارزشمند خود را برای همگان منتشر کردهاند و سیستمی که آنها برجای نهادهاند، همواره پا برجا میماند. آقای تریسی وقتی به آلمان آمد راهش را از طریق انیستیتو اینکلمان باز کرد و حالا تریسی دارد راه را در سرزمین مادری من (ایران) برای خود من بازمیکند. هر نابغهای که فردا به وجود میآید را امروز هیچکس نمیشناسند! بالاخره برایان تریسی بزرگ را در ایران بیشتر از تمام چهرههای فعال در حوزه موفقیت میشناسند. این یک قاعده میراثگذاری از گذشتگان برای آیندگان است.
آیا فکر میکنید که تمایزی میان انسان ایرانی و انسان آلمانی برای نیل به موفقیت وجود ندارد؟ از این جهت که بالاخره پارامترهای سیاسی، ثبات، فضای کسبوکار و نظام آموزشی که در نهایت شکلدهنده انگیزههای افراد است، در این دو کشور متفاوت است...
به انسان آلمانی از کودکی آموزش دادهاند که همواره یک پرنسیپ و دیسیپلین خاص خودش را داشته باشد: سر یک ساعت مشخص غذایش را بخورد، سر یک ساعت مشخص بخوابد و سر یک ساعت مشخص مطالعه و فعالیت کند! این اتفاق باعث میشود که آلمانیها از کودکی تا بزرگسالی مسیر موفقیت خود را ترسیم شده ببینند. از میان پارامترهای فردی و اجتماعی، نمیشود به فردگرایی وزن زیادی داد، درحالیکه سیستم حاصل جمعگرایی است و با فردگرایی سیستم ایجاد نمیشود. در ایران، فردگرایی بر کار تیمی غلبه دارد و به نظرم عمدهترین تفاوت میان انسان ایرانی و انسان آلمانی در رسیدن به قلههای موفقیت است. از مردم ایران که نسبت به این کتاب به گرمی استقبال کردند، تشکر میکنم و امیدوارم که همه خوانندگان این کتاب بتوانند، در رسیدن به موفقیت، پیشگام باشند و بتوانند که تجارب خلاقانه و جدید خود را نیز، با دیگران در میان بگذارند و مسیر آینده موفقیت و انگیزش در انسانهای مختلف را هموارتر از قبل کنند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، بیش از یک دهه است که کتابهای انگیزشی حوزه روانشناسی موفقیت در ایران، طرفداران فراوانی یافتهاند و در تمامی نمایشگاههای خیابانی، فروشگاههای بینراهی، کتابفروشیهای عمومی و نمایشگاههای فصلی با تخفیفهای فراوان به ارقام فروش بسیار بالایی میرسند. تالیفات پرطرفدار غولهای انگیزشی نظیر آنتونی رابینز، زیگ زیگلار، دونالد ترامپ، دیل کارنگی، برایان تریسی و الکساندر جورجیا اینکلمان، همواره در میان جویندگان موفقیت در شهروندان سرزمینهای مختلف و به ویژه ایران، هوادارن خاص خود را دارند.
کتب روانشناسی نظیر آیین دوستیابی، بهسوی کامیابی، سنگفرش خیابانها از طلاست و کتبی از این دست، در واقع پاسخهای تجربی و درآمیخته با روانشناسی موفقیت است که توسط کارآفرینان و اساتید بزرگ این حوزه به رشته تحریر درآمده و در تمام دنیا بسیار شناخته شده است.
در این میان اما، الکساندر جورجینيا اینکلمان، بهرغم آلمانی بودن، به دلیل زاده شدن از مادری ایرانی، دنیایی بسیار نزدیکتر به جهان ایرانی را ترسیم میکند و فحوای کلامش به تجربه زیسته ایرانیان، قرابت بیشتری دارد. کتاب «قطبنمای موفقیت»، تالیف مشترک او و برایان تریسی، نویسنده اثر مشهور «قورباغهات را قورت بده» است که توسط حمیدرضا عظیمی به فارسی ترجمه شده است. نویسنده همچنین رئیس کارگروه ایران در حزب دموکرات مسیحی آلمان، به رهبری آنگلا مرکل است. ریاست کارگروه شورای اقتصاد ایران در آلمان با 11500 عضو از دیگر مسئولیتهای اینکلمان است. اصولی به نام «فلسفه اینکلمان» در حوزه روانشناسی کاری در شرکتهای بزرگی نظیر بی.ام.و، آلیانس، لوفتانزا و دویچه بانک، به کارگران تدریس میشود.
در ادامه گفتگو با این نویسنده که در حاشیه مراسم رونمایی از کتاب مذکور انجام شد، را از نظر میگذرانید:
آیا میشود متدهای موفقیت را به عنوان نسخهای جهانی برای همگان عرضه کرد؟
ما باید بپذیریم که تمام انسانهای جهان، یک قلب و یک مغز و البته احساسات دارند. چیزی که مهم است، این است که در مغز آنها چه چیزی در حال اجراست! به نظر من این نسخههای موفقیت برای مردم ایران هم که خواهان موفقیت روزافزون هستند، قابل اجرا و پیادهسازی است. مردم ایران هم همانند سایر مردم جهان به دنبال زندگی بهتر و خودشکوفایی در استعدادهایشان هستند و به همین دلیل میتوان گفت که مردم جهان در طلب موفقیت به شکل یکسان عمل میکنند و میشود برای نوع بشر حرفهای یکسانی زد.
موفقیت در آلمان، تا چه اندازه متاثر از نظام آموزشی آلمان است و تا چه اندازه متاثر از متدهای موفقیت است؟
آلمان یک کشور مهندسی است و تقریبا همه چیز حساب و کتاب خاص خودش را دارد. بنابراین میتوانم بگویم 30 درصد از موفقیتهای ما ناشی از فن و تکنولوژی ماست و هفتاد درصد از موفقیت هم، همواره به کاراکتر یک انسان بازمیگردد. شما اگر نابغه باشید و به فنون زیادی هم مسلط باشید، بازهم اگر دیگران با شما همکاری و رفتارهای حمایتی نداشته باشند، هیچ توفیقی به دست نمیآورید. این موضوع در آلمان با کشورهای دیگر هیچگونه تفاوتی در اصل ماجرا نمیکند. این بیشتر به روحیه همکاری در کشورها بازمیگردد. در آلمان و یا هر کشور توسعهیافته دیگری، بعد از تقویت روحیه همکاری بود که کشورها توسعه یافتند و افراد موفق زیادی رشد کردند. نظام آموزشی آلمان در آموزش اصل طلایی همکاری بسیار خوب عمل کرده است.
همکاری انستیتو اینکلمان با برایان تریسی، نویدبخش شکلگیری متدهای جدید موفقیت خواهد بود؟ آیا مفهوم موفقیت در کالبدهای آلمانی و آمریکایی خود، به یک کالبد عمومیتر بدل خواهد شد؟
اینکلمان بزرگ (پدر) و همچنین برایان تریسی، استادان بسیار بزرگ و عالی همه ما بودهاند و درسهای زیادی از تجارب ارزشمند خود را برای همگان منتشر کردهاند و سیستمی که آنها برجای نهادهاند، همواره پا برجا میماند. آقای تریسی وقتی به آلمان آمد راهش را از طریق انیستیتو اینکلمان باز کرد و حالا تریسی دارد راه را در سرزمین مادری من (ایران) برای خود من بازمیکند. هر نابغهای که فردا به وجود میآید را امروز هیچکس نمیشناسند! بالاخره برایان تریسی بزرگ را در ایران بیشتر از تمام چهرههای فعال در حوزه موفقیت میشناسند. این یک قاعده میراثگذاری از گذشتگان برای آیندگان است.
آیا فکر میکنید که تمایزی میان انسان ایرانی و انسان آلمانی برای نیل به موفقیت وجود ندارد؟ از این جهت که بالاخره پارامترهای سیاسی، ثبات، فضای کسبوکار و نظام آموزشی که در نهایت شکلدهنده انگیزههای افراد است، در این دو کشور متفاوت است...
به انسان آلمانی از کودکی آموزش دادهاند که همواره یک پرنسیپ و دیسیپلین خاص خودش را داشته باشد: سر یک ساعت مشخص غذایش را بخورد، سر یک ساعت مشخص بخوابد و سر یک ساعت مشخص مطالعه و فعالیت کند! این اتفاق باعث میشود که آلمانیها از کودکی تا بزرگسالی مسیر موفقیت خود را ترسیم شده ببینند. از میان پارامترهای فردی و اجتماعی، نمیشود به فردگرایی وزن زیادی داد، درحالیکه سیستم حاصل جمعگرایی است و با فردگرایی سیستم ایجاد نمیشود. در ایران، فردگرایی بر کار تیمی غلبه دارد و به نظرم عمدهترین تفاوت میان انسان ایرانی و انسان آلمانی در رسیدن به قلههای موفقیت است. از مردم ایران که نسبت به این کتاب به گرمی استقبال کردند، تشکر میکنم و امیدوارم که همه خوانندگان این کتاب بتوانند، در رسیدن به موفقیت، پیشگام باشند و بتوانند که تجارب خلاقانه و جدید خود را نیز، با دیگران در میان بگذارند و مسیر آینده موفقیت و انگیزش در انسانهای مختلف را هموارتر از قبل کنند.

الکساندر جورجینیا اینکلمان، متولد ۱۹۶۹ از مادری ایرانی، در فرانکفورت بزرگ شده و زندگی می کند. او با جامعه شناس و مؤلف مشهور، دکتر کلادیا اینکلمان ازدواج کرده و از او صاحب دو فرزند دوقلو است.
مرجع : ايلنا-هنرآنلاين