تأثیرات روانی ناباروری بر زندگی زناشویی
میگنا: بـي شـك فرزنـددار شـدن زوجـين، نقـش مهمـي در شـادي زنـدگي زناشـويي دارد. (213: 2005, Cares (ولی آنگاه كه زوجين از به دسـت آوردن محصـول زيسـت شـناختي زندگي مشتركشان محروم باشند، نه تنها مفهوم زندگي، بلكه مفهوم روابط بين فردي آنان نيز مخدوش ميشود.
ناباروري را به عنوان ناتواني در باروري پس از يكسال آميزش جنسي منظم و بدون پيشگيري تعريف كرده اند. بيش از نيمي از دلايل ناباروري را مي توان به دليـل مشـكلات مـرد و يـا در ارتباط يك زن و مرد دانست. (367: 2004, Lipshultz & Brugh).
ناباروری یكی از بحرانهای زندگی به شمار میرود كه استرس زیادی بر زوجهای نابارور وارد میكند و میتواند از راههای مختلف، سلامت روانی آنها را تهدید نماید. ناباروری میتواند باعث اختلال در كیفیت زندگی زناشویی و كاهش صمیمت و ترس از پایان رابطه زناشویی، درماندگی و گاهی تظاهرات افسردگی بالینی و سایر اختلالهای روانی شود. پژوهشها نشان دادهاند كه تجربه استرسزای ناباروری با طیف گسترده آسیبهای روانشناختی از جمله كاهش سطوح عزت نفس، افزایش سطح تنش، اضطراب، افسردگی، عصبانیت، احساس حقارت، احساس ناكارآمدی، اختلال كاركرد جنسی و مشكلات زناشویی ارتباط دارد.
تاثیر روانشناختی ناباروری بر زندگی زناشویی زوجین نابارور اغلب با كشمكشها و درگیریهای خانوادگی همراه است. در بررسیهای بسیاری؛ افراد نابارور، نارضایتی بیشتری را نسبت به خود و ازدواجشان اظهار كردهاند. دیویس به بررسی اثرهای ناباروری بر روابط شخصی، بین فردی و اجتماعی پرداخته و كنارهگیری اجتماعی و استرس بیش از اندازه را در ارتباطهای زناشویی، بین فردی و اجتماعی پیامد آن میداند.
امروزه متخصصان ناباروری، روشهای گوناگونی را برای درمان زوجهای نابارور به كار میبرند. درمان با روشهای نوین باروری، پیچیده و با استرس فراوان همراه است بطوریكه استرس و پیامدهای روانی آن ممكن است عامل مزاحمی در موفقیت درمانی ناباروری به شمار رود.
مسترز و همكاران (1987) اقدامات و درمانهای پزشكی را برای دورهای كوتاه هر چند كه بسیار دشوار باشند، قابل تحمل میدانند ولی درمانهای پزشكی برای بیماریهای بلندمدت را بسیار طاقتفرسا میشمارند. از اینرو باید برای بیمارانی كه دارای بیماریهای مزمن هستند، خدماتی كه افزون بر درمان پزشكی به بهبود كیفیت زندگی آنان میانجامد، همچون خدمات مشاوره و رواندرمانی در كلینیكهای ناباروری، ارایه شود. پژوهشهای انجام شده در زمینه كیفیت زندگی زنان نابارور نیز مشاوره و مداخلههای روانی را لازمه كمك به این گونه زنان دانستهاند.
شناخت كیفیت زندگی و تاثیر مداخلات درمانی (روانپزشكی و روانشناسی) در افراد نابارور میتواند گام موثری در رسیدن به این اهداف و مقدمه پژوهشها و بررسیهای دقیقتر و كاملتری در این زمینه در كشور باشد. به نظر میرسد نارضایتی زناشویی در زنان بیش از مردان است كه شاید مربوط به علاقه زیاد زنان به داشتن فرزند در مقایسه با مردان باشد.
همچنین میزان رضایتمندی زناشویی در گروه تحصیلی دیپلم و بالاتر بیشتر است و درمانهای روانپزشكی و مشاورهای بیشترین تاثیر را در این گروه داشته و افزایش رضایتمندی از زناشویی را به دنبال داشته است. درمانهای روانپزشكی (دارویی – رواندرمانی) در زنان خانهدار بیش از زنان شاغل، در گروه سنی 25-19 سال بیش از سایر گروههای سنی و همچنین در كسانی كه طول مدت ناباروری آنان كمتر از پنج سال بوده، موثرتر واقع شده و افزایش بیشتر رضایتمندی زناشویی را در پی داشته است.
میان رضایتمندی زناشویی با علت ناباروری رابطه معناداری وجود ندارد، در صورتی كه درمانهای روانپزشكی (دارویی – رواندرمانی) بیشترین تاثیر را در رضایتمندی زناشویی در علت نامشخص و كمترین تاثیر را در هر دو علت نازایی زنانه و مردانه داشته است. لینك و دارلینگ (1986) نارضایتی زناشویی را در علت زنانه بیشتر گزارش نموده است. به نظر میرسد كه در علت زنانه، زنان بیشتر تحت درمانهای ناباروری قرار میگیرند، بنابراین استرس بیشتری را تحمل كرده، افسردگی و نارضایتی زناشویی بیشتری را در مقایسه با همسرانشان نشان میدهند.
لی، سان، چائو (2001) در زنان با هر دو علت زنانه و مردانه ناباروری، رضایت زناشویی و جنسی كمتری در مقایسه با همسرانشان گزارش نمودند، در صورتی كه از نظر رضایتمندی در مردان و زنان با علت ناشناخته تفاوتی دیده نمیشود. در علت زنانه در مقایسه با علت مردانه، زنان استرس بیشتر و عزتنفس و رضایتمندی كمتری دارند و این امر با یافتههای پژوهش لی و همكاران او، در ارتباط با رضایت زناشویی كمتر در هر دو علت ناباروری، هماهنگ است.
افراد با استرس بیشتر، رضایتمندی زناشویی كمتری دارند. درمانهای روانپزشكی (دارویی – رواندرمانی) رضایتمندی افراد با استرس را افزایش میدهند. بیشترین تاثیر این درمانها در راستای افزایش رضایت زناشویی در گروه بدون استرس و استرس خفیف و كمترین تاثیر در گروه با استرس شدید دیده میشود. نتایج یك بررسی علمی نشان میدهد كه استرس، تعارضات زناشویی را افزایش و عزت نفس (عملكرد جنسی، فراوانی این ارتباطات) را كاهش میدهد.
استرس در كاهش ارزیابی و رضایت از خود، صمیمیت و سلامتی موثر است و به ویژه در زنان، با هویت جنسی و خودبسندگی ارتباط دارد. زنان استرسهای بیشتری در هنگام درمان تجربه میكنند، در صورتی كه مردان آسیبهای روانشناختی كمتر و عزتنفس و رضایت زناشویی بیشتری دارند. پترسون، نیوتاون و روسن گزارش كردند كه زنان و همسرانشان كه استرسهای اجتماعی یكسانی را تحمل میكنند در مقایسه با زوجهایی كه استرسهای خفیف دارند، دارای سطح بالایی از رضایت و سازگاری زناشویی هستند. اگر هر دو زوج احساس مشابهی در والد شدن داشته باشند، رضایت از زندگی آنها افزایش مییابد. مردانی كه نیاز بیشتری برای پدر شدن دارند رضایت زناشویی آنان بیشتر كاهش مییابد، در حالی كه برخی از بررسیها رابطه میان استرس و ناباروری را تایید نمیكنند .
رضایتمندی زناشویی زوجهای نابارور كمتر از همسرانشان است. تفاوتهایی از لحاظ كنشهای جنسی میان زنان نابارور و بارور به دست نیامده است ولی در مردان نابارور مشكلات جنسی، كاهش رضایت و تحریك جنسی در مقایسه با مردان بارور وجود دارد. برخی بررسیها نیز عدم رضایت جنسی را در هر دو جنس نابارور گزارش نمودهاند. علایم روانشناختی به ویژه اضطراب در رضایت زناشویی موثر است و بهرهگیری از الگوی شناختی – رفتاری، افزایش و بهبود كنش و رضایت جنسی، كاهش افكار ناامیدی و افزایش مهارت و ارتباطات زناشویی را به دنبال دارد.

اثرات روانی ناباروری چیست؟
تجربه ثابت کرده است مشارکت زن و شوهر در پرورش کودکان و تلاش برای هدفی مشترک و دوست داشتنی اغلب بنیان زندگی آنان را محکمتر میکند. این چنین است که گاه میبینیم فقدان کودک در زندگی یک زوج به سست شدن پایههای خانواده میانجامد.
اثرات روحی ناباروری
تحمل نداشتن فرزند و ماندن در کنار همسر برای بسیاری از همسران کابوس است، اما خیلیها از این واقعه برای خود فرصت ساختهاند. مشکلات روانشناختی مانند اضطراب، افسردگی و فشار روانی مهمترین و بیشترین مشکلاتی است که خانوادههای نابارور با آن روبرو هستند.
۸۵ درصد زوجهای مورد بررسی با مشکلات روانشناختی ناشی از ناباروری روبرو هستند که مهمترین آسیب زوجهای نابارور ایرانی در بخش درون فردی شامل احساس خشم و عصبانیت، غم و اندوه، احساس حقارت و درماندگی، کاهش رضایت از زندگی، احساس گناه، کاهش امید به زندگی،حسادت به همسران صاحب فرزند و افسردگی و استرس است. افت شدید عزت نفس، احساس عدم زیبایی، خودسرزنش گری،ناامیدی و نبود هدف در زندگی از جمله آسیبهای موجود در این گونه خانوادههاست.
زوج ها بهتدریج درگیر مسائلی مانند مشاجره درباره هزینههای درمان ناباروری ، کاربرد شیوههای مقابله ناکارآمد و مشکلات مربوط به فرزندخواندگی و حتی مشکلات مربوط به ازدواج مجدد میشوند. این روند نشان میدهد که در ایران برای بسیاری از همسران بچهدار نشدن مساوی است با بن بست و این بن بست به بهای خراب کردن تمام پلهای پشت سر به پایان میرسد.
ناباروری در مردان
زوج ها بهتدریج درگیر مسائلی مانند مشاجره درباره هزینههای درمان ناباروری ، کاربرد شیوههای مقابله ناکارآمد و مشکلات مربوط به فرزندخواندگی و حتی مشکلات مربوط به ازدواج مجدد میشوند. این روند نشان میدهد که در ایران برای بسیاری از همسران بچهدار نشدن مساوی است با بن بست و این بن بست به بهای خراب کردن تمام پلهای پشت سر به پایان میرسد.
ناباروری در مردان
اثرات ناباروری برای مردان
مشکلات روانی که پس ازآگاهی به نابارور بودن برای مردان پیش می آید عبارت است از:
- اضطراب
نگرانی برای ازدست دادن قدرت جنسی و مردانگی
نداشتن لیاقت جنسی
ناباروری مردان هجومی براحساسات مردانه را تداعی می کند که شامل حس رقابت، آسیب روانی و اضطراب ساختگی است. میزان ناباروی شریک جنسی مرد ۴۹% است اما معمولاً همیشه زنان از نظر باروری مورد مطالعه قرار می گیرند. استرس، افسردگی، احساس گناه و یا اضطراب در مردان نابارور موجب ناتوانی جنسی روانی در مردان می شود که احساس بی لیاقتی همراه با ناباروری را تشدید می کند. احساس استرس روانی تحت تأثیر پارامترهای اسپرم، مشکلات نعوذ را تشدید می کند و واکنش های احساسی نسبت به ناباروری را تغییرمی دهد. این مشکل باعث بی ثباتی ذهنی و عدم تعادل روانی شده و منجربه ناتوانی جنسی می شود.
تشخیص ناباروری سؤالات زیادی درمورد مردانگی برای آقایان پیش می آورد و باعث احساس خجالت در آنها می شود. به عنوان مثال ناباروری مردان اغلب به مثابه اختلال درعملکرد جنسی محسوب شده و باعث شرم می شود. بسیاری ازمردم تصور می کنند مردان نابارور از عهده وظایف زناشویی خود برنمی آیند و این امر موجب افزایش احساس ناامنی در مردان نابارور می شود.
مشکلات روانی موجب تشدید ناباروری می شود
بررسیها نشان داده که اختلالات روحی و روانی در زنان ناباروری که با روشهای لقاح خارج رحمی تحت درمان قرار میگیرند، جدی است. از یک طرف مشکلات روانی باعث کاهش کارآیی جسمی و پاسخدهی بیمار به درمانهای طبی ناباروری میشود و از طرف دیگر ادامه تداوم ناباروری و شکستهای احتمالی در مراحل درمانی منجر به افزایش مشکلات روانی این بیماران میگردد.
با توجه به اهیمت موضوع سلامت روان و نقش آن در باروری، محققین پیشنهاد میکنند که برنامه درمان ناباروری با درمان روحی و روانی همراه باشد. باروری و تجربه حس مادری در زنان موجب احساس رضایت از خویش میشود و شادمانی و آستانه تحمل مشکلات را در آنان افزایش میدهد. ناباروری ضربه روانی شدیدی محسوب میشود که علاوه بر کاهش احساس ارزشمندی و اعتماد به نفس در زنان موجب بروز تنش در رابطه بین فردی، اجتماعی و زناشویی میشود.
این مشکل همچنین میتواند منجر به بروز اختلال در سلامت روانی فرد و مشکلات زناشویی شود و زمینهسازی جدایی زوجین را فراهم کند به همین دلیل درمان توام ناباروری و روانپزشکی در پیشگیری یا رفع مشکلات موجود بسیار موثر است.
تقویت سخت رویی
معمولا وقتی نتیجه مثبتی از درمانهای ناباروری حاصل نمیشود، زوجین و بویژه خانمها بشدت افسرده و ناامید میشوند. با توجه به اینکه درمانهای نازایی و ناباروری هزینه بر است و از لحاظ روحی فرد را بشدت تحت فشار قرار میدهد و زمانی که هنوز فرصتهای دیگری برای تکرار درمان ناباروری دارند، دیگر حاضر نیستند تن به انجام این کار بدهند.
مهمترین راه کار در چنین شرایطی، تقویت سخت رویی فرد است. چنانچه از ابتدای شروع درمانهای ناباروری درمانهای روانشناختی نیز برای افراد انجام شود و از روشهای واقعیت درمانی برای آنها استفاده شود در نتیجه افراد راحتتر پذیرای درمانهای مداوم میشوند.
بعضی افراد ناباروری را با هویت خود پیوند میدهند و آن را با باورهای منفی نسبت به خود تلفیق میکنند که خود باعث حس بیارزشی و بیکفایتی میشود، در نتیجه اگر بتوان این ارتباط را شکست مرز هویت فرد بهعنوان آن چیزی که هست و توانایی باروری را بهعنوان یک واقعه مستقل از آن جدا کرد، میتوان استرس و فشار روانی را به شکل موثری کاهش داد.
تقویت سخت رویی
معمولا وقتی نتیجه مثبتی از درمانهای ناباروری حاصل نمیشود، زوجین و بویژه خانمها بشدت افسرده و ناامید میشوند. با توجه به اینکه درمانهای نازایی و ناباروری هزینه بر است و از لحاظ روحی فرد را بشدت تحت فشار قرار میدهد و زمانی که هنوز فرصتهای دیگری برای تکرار درمان ناباروری دارند، دیگر حاضر نیستند تن به انجام این کار بدهند.
مهمترین راه کار در چنین شرایطی، تقویت سخت رویی فرد است. چنانچه از ابتدای شروع درمانهای ناباروری درمانهای روانشناختی نیز برای افراد انجام شود و از روشهای واقعیت درمانی برای آنها استفاده شود در نتیجه افراد راحتتر پذیرای درمانهای مداوم میشوند.
بعضی افراد ناباروری را با هویت خود پیوند میدهند و آن را با باورهای منفی نسبت به خود تلفیق میکنند که خود باعث حس بیارزشی و بیکفایتی میشود، در نتیجه اگر بتوان این ارتباط را شکست مرز هویت فرد بهعنوان آن چیزی که هست و توانایی باروری را بهعنوان یک واقعه مستقل از آن جدا کرد، میتوان استرس و فشار روانی را به شکل موثری کاهش داد.
با نازایی خود کنار بیایید
تحمل نداشتن فرزند و ماندن در کنار همسر برای بسیاری از همسران کابوس است، اما خیلیها از این واقعه برای خود فرصت ساختهاند. در ادامه توصیههایی برای این همسران بیان میشود که برخی از آنها قابل تامل است:
آسودگی خاطر داشته باشید، چون آرامش روند درمان شما را تسریع میبخشد.
رابطه عاطفیتان با همسرتان را ارتقا بدهید، قبول کنید که همسرتان اگر بارور نمیشود احساس خشم و گناه میکند برای آنان تسلی خاطر باشید.
بیشتر با هم بخندید و تفریح کنید. نازایی ممکن است یاس و ناامیدی را به همراه بیاورد، تفریح و با هم بودن میتواند فشار روانی را بکاهد.
به هم مهلت بدهید. بسیاری از مراحل درمان نازایی زمانبرند، شاید شکست بخورید، اما اگر به طرف مقابل مهلت بدهید، او را به ادامه راه دلگرم میکنید.
سراغ علاقه و هدفتان بروید، یادتان بیاید که همه راهها به فرزند ختم نمیشود و شما صاحب آرمانها و ایده الهای بزرگی بودهاید که پیش از ازدواج در حسرت آنها بودید، حالا زمان مناسبی برای برنامهریزی در راه رسیدن به اهداف بزرگ زندگیتان است.
بالاخره اینکه سرزنش همسرتان سرزنش و بی انصافی در حق خودتان است، پزشکان از زوجهایی که طرف مقابلشان باردار نمیشود یا عقیم است غالبا میپرسند، آیا تنها هدفتان برای ازدواج با او داشتن فرزنده بوده است؟ مسلما زناشویی ابعاد گستردهای دارد که تنها یک بعد آن فرزندآوری است.
در موارد بسیار زیادی نقش روانی به عنوان یکی از علتهای ناباروری نادیده گرفته میشود که اگر به آن پرداخته شود، میتوان جلوی بسیاری از هزینهها را گرفت. افراد برای باروری اقدام میکنند، اما به لحاظ روانشناختی افراد ناخودآگاه عملی را انجام میدهند که درمانشان را سرنگون میکنند.
نتایج برخی پژوهش ها:
پژوهشگران، بروز رفتارهاي تكانشي و خشم هـاي پراكنـده، افسـردگي، احساس درماندگي و احساس بي ارزشي و بي كفايتي، اضطراب و تشويش به ويژه همراه بـا درمان هاي درازمدت و بعضًا ناموفق و باورهاي منفي نسبت به خود را در مـورد ايـن افـراد گزارش كرده اند.
همچنين، نتايج پژوهش حاضر نشان داد كـه بـين همسـرآزاري جنسـي و اختلالات جنسي زنان نابارور رابطة معناداري وجود نداشت. نتيجة اين تحقيق بـا پـژوهش (895: 2006, al et Cobb همخواني نـدارد. براسـاس نظـر برخـي از صـاحبنظران، بنيـان بسياري اختلالات جنسي كه باعث ناباروري زنان ميشود نوعي دوگـانگي حـل نشـده در مورد احساس مادرشدن و عقدة اديپ است؛ هرچند كه برخي ديگر از محققان، تعارضـات هويت جنسي را در اين اختلالات دخيل دانسته اند و اعتقاد دارند كه ناباروري خود ميتواند روابط جنسي زوجين را تحتتأثير قرار دهد. (سرگلزايي، 1380 :432 - 437
در پژوهش های گوناگون اكثر متخصصان ميگوينـد كه ميان ناباروري و اختلالات جنسي رابطه وجـود دارد. ( lenzi et al;2003:72 (نابـاروري همچنين با كاهش فعاليت جنسي همراه است كه اين كاهش هرساله تعداد افـراد بـي فرزنـد را افزايش ميدهد. (234: 2005, al et Nene (همسر زنان نابارور بيشتر از زنان بارور، از كـاركرد جنسي و رضايت زناشويي پايينتر همراه با كاهش سطح آندروژن خـون شـكايت مـيكننـد.
به طور كلي، پاسـخ نـدادن بـه نيازهـاي جنسـي، نقـش مـؤثر و مهمـي در نرسـيدن بـه رضايتمندي مطلوب زوجين دارد. اين درحالي است كـه بـي تـوجهي بـه نيازهـاي جنسـي يكديگر كه به ناتواني، بي ميلي و يا سردمزاجي زوجين مربوط ميشود با صدمه به روابط آنها، همسران را دچار عصبانيت و دلسردي به يكديگر و زندگي ميكند؛ و به تدريج موجب بروز رفتارهاي پرخاشگرانه و درنهايت افسردگي ميشود.
ميـزان نابـارور همسـران زنـان درميان همچنين) O'Brien et al, 2005: 32) (Monga, 2004) بالايي از مشكلات جنسي و ارتباطي گزارش ميشود. (126: 2004, al et Monga (اختلالات جنسي ممكن است نقش سببي در ناباروري داشته و يا اينكه ممكن است خود پيامد اخـتلال ديگري از استرسهاي روانشناختي در يك يـا هـردو زوج باشـد. (179: 2008, al et Alen(
براساس تحقيقات انجام شده شايعترين علل شناخته شدة ناباروري عبارتاند از آنـدرومتريوز، نقــص در اســپرماتوژنز، آســيب بــه لولــه هــاي فــالوپ و عــدم تخمــك گــذاري. (سرگلزايي و ديگران، 1380 :45 (امروزه در بررسي عوامل مؤثر بر نابـاروري، نقـش مسـائل روانشناختي مورد مناقشه است ولي مسلماً متغيرهاي روانزاد و سبك زندگي، تأثير به سزايي در ايجاد آن دارند. (سرگلزايي و ديگران، 1380 :49
بررسي ها نشان داده اند كه جمعيت نابارور در مقايسه با جمعيت عمومي، عزت نفس پايينتـر و رضايت جنسي و زناشويي كمتري دارند؛ (سرگلزايي و ديگران، 1380 درحـالي كـه چنين تفاوتهايي در برخي پژوهشها تأييد نشده است. (بشارت، 1385 :153 (
به طور کلی نتایج برخی تحقیقات می گوید: ناباروري به عنوان يكي از عوامل استرس زا ميتواند زندگي زوجـين را از زوايـاي مختلـف تحت تأثير قرار دهد، به گونه اي كه باعث خشونت شوهران در مورد زنان نابارور خود شـود و آسيبهايي جدي را در روابط بين فردي آنان به وجود آورد؛ و اين مسئله نه تنها بر سلامتي افراد يا همسران، بلكه بر سلامت جامعه نيز تأثيري نامطلوب دارد.
به طور كلـي، ناباروري، معضلات رواني و اجتماعي فرهنگي گوناگوني را به دنبال دارد. با توجه به اين كـه تعدادي از افراد جامعه ايران نيز درمعرض اين پديده هستند و در زندگي خصوصي با مسائلي از قبيل بدرفتاري، بي توجهي، محروميت اجتماعي، طلاق و جدايي روبه رو ميشوند، شناخت مسائل و مشكلات اين افراد و توجه به آثار رواني ــ اجتمـاعي نابـاروري اهميـت ويـژه دارد.
همچنين، از آنجا كه تأمين امنيت جسمي، عاطفي و روانـي زنـان از عوامـل مهـم در ثبـات و پايداري خانواده و جامعه محسوب ميشود، بررسي ابعاد اين پديده ميتواند بـه برنامـه ريـزان سياستهاي بهداشتي در طراحي فرايندهاي ارتقاي رضايتمندي زناشويي كمك شاياني كند.
چالش موجود:
آرزوی بچهدار شدن برای زوجهای نابارور هنگام مطلع شدن آنها از هزینههای گزاف درمان این روزها به آرزویی محال تبدیل شده است. موانعی مانند هزینههای کمرشکن درمان ناباروری بر سر راه این افراد وجود دارد که سبب نرسیدن به این آرزو میشود. زوجهایی که برای محقق شدن این امر به مراکز درمان ناباروری مراجعه میکنند، به هنگام مطلع شدن از هزینههای هنگفت آن، متاسفانه از رسیدن به این آرزو صرف نظر میکنند.
برگرفته از:
-مقاله دكتر احمدعلی نوربالا؛ روانپزشك در زندگی آنلاین
-پژوهش نامة زنان، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي سال اول، شمارة دوم، پاييز و زمستان 1389 ،غلامرضا تبریزی- سحر تبریزی-مرضیه وطن خواه
- نبض ما