تاریخ روانشناسی در ایران
روانشناسی با عنوان علم النفس در ایران
روانشناسی تحت عنوان علم النفس یا اخلاق، بیش از هزار سال به عنوان یکی از شاخههای اصلی فلسفه در مراکز علمی ایران تدریس شده است. از رازی و ابن سینا و ناصر خسرو تا ملاصدرا کمتر متفکری را سراغ داریم که در آثار خود به این علم نپرداخته است. در آثار این دانشمندان نه تنها مباحث اصلی روانشناسی مانند احساس، ادراک، عاطفه، تفکر، تخیل و تواناییهای ذهنی مورد بحث قرار گرفته، بلکه حتی با روشهای تمثیلی و شبه تجربی در مورد نظریههای معارض در زمینههای احساس و ادراک یا لذت و الم داوری شده است.
روانشناسی به عنوان یکی از علوم طبیعی ایران
غرب سنت ارسطویی روانشناسی را چند صد سال بعد با آغاز رنسانس پذیرا شد. اما تا اوایل سده نوزدهم روانشناسی مغرب زمین بخشی از فلسفه باقی ماند، با مباحثی کم و بیش شبیه آنچه در روانشناسی سنتی ایران مطرح بود. با این حال خیزش موج انقلاب صنعتی در اروپا ، روانشناسی آن سامان را به صورت یکی از علوم طبیعی در آورد، در حالی که در ایران کندی آهنگ رشد اجتماعی و علمی و فنی سبب شد که روانشناسی ایران در همان حد سنتی متوقف شود. تنها پس از تأسیس دارالمعلمین و دانشگاه تهران و بویژه دانشسراهای مقدماتی و دانشسرای عامی بود که روانشناسی به صورت یکی از علوم جدید ایران مطرح شد.
دکتر علی اکبر سیاسی و دکتر محمدباقر هوشیار را باید از نخستین پیشتازان روانشناسی در ایران دانست.
دكتر علي اكبر سياسي بنيانگذار دانشگاه تهران بود و كتابهاي ارزشمندي در قلمرو روانشناسی تاليف كرد. كتاب «نظريههاي شخصيت: مكاتب روانشناسی» وي هنوز هم از سوي انتشارات دانشگاه تهران چاپ ميشود و حتّي در برخي از دانشگاهها به عنوان يكي از منابع درس شخصيّت، تدريس ميشود.
دكتر محمدباقر هوشيار در سال 1317 كتاب «سنجش هوش: روانشناسی علمي» را تاليف كرد. با كوششهاي دكتر هوشيار بود كه مباحث سنجش هوش و روانسنجي در ايران مطرح گرديد. اصلاح «ارادة معطوف به قدرت» را دكتر هوشيار اولين بار به كاربرد و امروزه بسياري از افراد از آن براي واژهسازي استفاده ميكنند.
کتاب دکتر سیاسی تحت عنوان علم النفس یا روانشناسی از لحاظ تربیت و کتاب دکتر هوشیار تحت عنوان سنجش هوش یا روانشناسی عملی تقریبا بطور همزمان انتشار یافتند.
دكتر مهدي جلالي در سال 1332 كتاب «روانشناسی كودك» را تاليف كرد ومنتشر ساخت.
دكتر محمود صناعي، بنيانگذار موسسة روانشناسی دانشگاه تهران بود. دكتر سيمين رجالي در سال 1344 در مجلة سخن، نظرية آدلر را معرفي كرد و چند صباحي نيز رئيس مدرسه عالي شميران بود. دكتر مصطفي نجاحي، كتاب «فن روانشناسی تجربي» را سال 1353 در ايران منتشر ساخت. دكتر وليا... اخوت، MMPI (فرم كوتاه) را در ايران ترجمه و منتشر كرد. ايرج ايمن در مجلة سخن (فروردين ماه 1332، شماره پنجم، ص385 تا ص 392) مقالهاي نوشت تحت عنوان «تاثير وراثت و محيط بر هوش». وي در تيرماه همان سال در مجلة سخن (شماره هشتم ص 609تا 615) به «معرفي روش رورشاخ در تحقيقات روانشناسی» پرداخت. افرادي نظير خواجه نوري و صاحب الزماني نيز در شناساندن روانشناسي به عامه مردم تاثير گذار بودند. البته ذكر اين نكته ضروري است كه اشاره به نام و آثار اين افراد به معناي سنتپرستي و كهنهانديشي نيست. صد البته امروزه ميتوان به آثار و كارهاي آنها نقدهايي وارد كرد، امّا يادمان نرود كه با معيارهاي امروزين به نقد آثار گذشته نپردازيم، هر چند اگر همين كار صورت بگيرد و انصاف به خرج دهيم، برخي از آثار اين افراد ممكن است از اين داوري سربلند بيرون بيايند.
روانشناسی ایران از دهه 1340 به بعد
به رغم رونق و شکوه آغازین ، تا اوایل دهه 1340 فعالیت چشمگیری در روانشناسی وجود نداشت و این علم یا به عنوان بخشی از برنامههای رشته فلسفه و علوم تربیتی و یا به صورت بخشی از دورههای تربیت معلم تدریس میشد.
دهه 1340 را باید دهه گسترش سازمانی روانشناسی در ایران نامید، چون طی این ده سال، دوره لیسانس روانشناسی نخست در دانشگاه تهران و بعدها در سایر دانشگاههای ایران تأسیس گردید.
در دانشگاه تهران دوره فوق لیسانس روانشناسی بوجود آمد و مؤسسه روانشناسی بنیان گذارده شد. برخی از این تحولات حاصل کوششهای دکتر محمود صناعی بود که در همان دوره پا به صحنه روانشناسی ایران گذاشت. دكتر محمود صناعي، بنيانگذار موسسة روانشناسی دانشگاه تهران بود. خدمت بزرگ دکتر صناعی ترجمه کتاب اصول روانشناسی نوشته فرمان مان در سال 1342 بود.
دكتر سيمين رجالي در سال 1344 در مجلة سخن، نظرية آدلر را معرفي كرد و چند صباحي نيز رئيس مدرسه عالي شميران بود.
دكتر مصطفي نجاحي، كتاب «فن روانشناسی تجربي» را سال 1353 در ايران منتشر ساخت.
دكتر وليا... اخوت، MMPI (فرم كوتاه) را در ايران ترجمه و منتشر كرد. ايرج ايمن در مجلة سخن (فروردين ماه 1332، شماره پنجم، ص385 تا ص 392) مقالهاي نوشت تحت عنوان «تاثير وراثت و محيط بر هوش». وي در تيرماه همان سال در مجلة سخن (شماره هشتم ص 609تا 615) به «معرفي روش رورشاخ در تحقيقات روانشناسی» پرداخت.
افرادي نظير خواجه نوري و صاحب الزماني نيز در شناساندن روانشناسي به عامه مردم تاثير گذار بودند. البته ذكر اين نكته ضروري است كه اشاره به نام و آثار اين افراد به معناي سنتپرستي و كهنهانديشي نيست. صد البته امروزه ميتوان به آثار و كارهاي آنها نقدهايي وارد كرد، امّا يادمان نرود كه با معيارهاي امروزين به نقد آثار گذشته نپردازيم، هر چند اگر همين كار صورت بگيرد و انصاف به خرج دهيم، برخي از آثار اين افراد ممكن است از اين داوري سربلند بيرون بيايند.
در سال 1344 دکتر سعید شاملو بنیان گذار روانشناسی بالینی ایران اولین کلنیک روانشناسی و مرکز مشاوره در دانشگاه تهران را تأسیس کرد و بعدها بتدریج چنین مراکزی در دیگر دانشگاهها تأسیس شد.
با گسترش دورههای روانشناسی در دانشگاههای کشور کوشش های فراوانی در زمینه تألیف و ترجمه مکتب درسی در این رشته به عمل آمد. از آن جمله اصول روانشناسی عمومی (1348) تالیف دکتر سیروس عظیمی، کلیات روانشناسی علمی (1349) به ترجمه دکتر امیر هوشنگ مهریار و دکتر رضا شاپوریان. اصول روانشناسی (1352) به ترجمه و اقتباس دکتر محمد ساعتچی.
روانشناسی ایران و پژوهش
پژوهش در روانشناسی جایگاه ضعیفی داشته است. به شهادت کتب و مجلاتی که از بدو رواج روانشناسی نوین در ایران انتشار یافته ، صرفنظر از تحقیقات پراکنده در زمینه استعدادها و شخصیت در سایر زمینهها پژوهشهای جمعی صورت نمیگرفت. دکتر محمد قی براهنی علاوه بر انتشار کتابهایی در حوزه پژوهش و آزمونها همچون کتاب مبانی نظری آزمونهای روانی و کتاب روان آزمایی نخستین گامها را در راه فعالیتهای آزمایشی و تجربی یا به بیان دقیقتری ، علمی شدن مفهوم پژوهش و تحقیق در این شاخه از دانش بشری برداشت. نخستین اقدام برای تهیه هنجاریابی آزمونها بویژه آزمونهای شناختی در این مسیر قرار داشت. ضرورت وجود این قبیل آزمونها در وزارت علوم و نیز آموزش و پرورش و همچنین برای بسیاری از برنامه ریزیهای آموزشی کلان کشوری از دیر زمان احساس میشد.
روانشناسی ایران در دهههای اخیر
روانشناسی ایران در دهههای اخیر پیشرفت خوبی داشته است. در چند دانشگاه دیگر رشته روانشناسی در مقاطع مختلف تأسیس شده است. مهمترین رخدادهای روانشناسی در طول دهههای اخیر تجدید حیات نوین روانشناسی ایران توسط دکتر سعید شاملو بوده است. همچنین ایشان از پیشگامان طراحی سازمان نظام روانشناسی بودهاند.
از لحاظ کاربرد علم روانشناسی نیز ، در حیطههای مختلف گسترش خوبی مشاهده میشود، بطوری که در مراکز و مؤسسات و کارخانجات بزرگ حضور بخش روانشناسی احساس شده و برخی از این مراکز و ادارات و کارخانجات اقدام به تأسیس واحد روانشناسی کردهاند.
کلینیکهای روانشناسی و روان درمانی و مراکز مشاوره چه به صورت دولتی و خصوصی گسترش پیدا کرده و آگاهیهای عمومی در ارتباط با نقش روانشناسی در زندگی با انجام اطلاع رسانیهای مختلف افزایش یافته است.
نگرانی یک روانشناس
دکتر حسن حمیدپور، متخصص در روانشناسی بالینی طی مقاله ای در زمينة تاريخ روانشناسی در ايران نوشته است: اختلافنظرهاي اساسي وجود دارد. همانطور كه در ابتداي اين مطلب اشاره شد، حداقل ميتوان به دو روايت در اين مورد استناد كرد. اختلاف نظر خيلي اهميت ندارد، اما گاهي اوقات دامنة اين اختلافنظرها، كار را به انكار طرف مقابل ميكشاند. بنابراين يكي از مشكلات اشاره به تاريخ روانشناسی در درس تاريخچه ومكاتب، همين موضوع است.
ممكن است استاد اين درس از آثار و فعاليتهاي برخي از پيشگامان روانشناسی در ايران خوشش نيايد و به كارها فعاليتها و آثارشان اشاره نكند. در هر صورت به نظر ميرسد كه اگر اساتيد درس تاريخچه ومكاتب اشارههايي به تاريخ روانشناسی در ايران بكنند، حداقل به پايهريزي هويت علمي و حرفهاي دانشجويان رشته روانشناسی كمك كردهاند. البته اين وظيفه تنها بر عهدة اساتيد درس تاريخچه و مكاتب نيست، بلكه وظيفه همه ماست. اميدواريم با مطالعة آثار و سرگذشت افراد تاثير گذار در پايهريزي روانشناسی در ايران به شكل بخشي و استحكام هويت حرفهاي خودمان بپردازيم تا اين رشته را از دست اغيار حفظ كنيم و گرنه…
روانشناسی تحت عنوان علم النفس یا اخلاق، بیش از هزار سال به عنوان یکی از شاخههای اصلی فلسفه در مراکز علمی ایران تدریس شده است. از رازی و ابن سینا و ناصر خسرو تا ملاصدرا کمتر متفکری را سراغ داریم که در آثار خود به این علم نپرداخته است. در آثار این دانشمندان نه تنها مباحث اصلی روانشناسی مانند احساس، ادراک، عاطفه، تفکر، تخیل و تواناییهای ذهنی مورد بحث قرار گرفته، بلکه حتی با روشهای تمثیلی و شبه تجربی در مورد نظریههای معارض در زمینههای احساس و ادراک یا لذت و الم داوری شده است.
روانشناسی به عنوان یکی از علوم طبیعی ایران
غرب سنت ارسطویی روانشناسی را چند صد سال بعد با آغاز رنسانس پذیرا شد. اما تا اوایل سده نوزدهم روانشناسی مغرب زمین بخشی از فلسفه باقی ماند، با مباحثی کم و بیش شبیه آنچه در روانشناسی سنتی ایران مطرح بود. با این حال خیزش موج انقلاب صنعتی در اروپا ، روانشناسی آن سامان را به صورت یکی از علوم طبیعی در آورد، در حالی که در ایران کندی آهنگ رشد اجتماعی و علمی و فنی سبب شد که روانشناسی ایران در همان حد سنتی متوقف شود. تنها پس از تأسیس دارالمعلمین و دانشگاه تهران و بویژه دانشسراهای مقدماتی و دانشسرای عامی بود که روانشناسی به صورت یکی از علوم جدید ایران مطرح شد.
دکتر علی اکبر سیاسی و دکتر محمدباقر هوشیار را باید از نخستین پیشتازان روانشناسی در ایران دانست.
دكتر علي اكبر سياسي بنيانگذار دانشگاه تهران بود و كتابهاي ارزشمندي در قلمرو روانشناسی تاليف كرد. كتاب «نظريههاي شخصيت: مكاتب روانشناسی» وي هنوز هم از سوي انتشارات دانشگاه تهران چاپ ميشود و حتّي در برخي از دانشگاهها به عنوان يكي از منابع درس شخصيّت، تدريس ميشود.
دكتر محمدباقر هوشيار در سال 1317 كتاب «سنجش هوش: روانشناسی علمي» را تاليف كرد. با كوششهاي دكتر هوشيار بود كه مباحث سنجش هوش و روانسنجي در ايران مطرح گرديد. اصلاح «ارادة معطوف به قدرت» را دكتر هوشيار اولين بار به كاربرد و امروزه بسياري از افراد از آن براي واژهسازي استفاده ميكنند.
کتاب دکتر سیاسی تحت عنوان علم النفس یا روانشناسی از لحاظ تربیت و کتاب دکتر هوشیار تحت عنوان سنجش هوش یا روانشناسی عملی تقریبا بطور همزمان انتشار یافتند.
دكتر مهدي جلالي در سال 1332 كتاب «روانشناسی كودك» را تاليف كرد ومنتشر ساخت.
دكتر محمود صناعي، بنيانگذار موسسة روانشناسی دانشگاه تهران بود. دكتر سيمين رجالي در سال 1344 در مجلة سخن، نظرية آدلر را معرفي كرد و چند صباحي نيز رئيس مدرسه عالي شميران بود. دكتر مصطفي نجاحي، كتاب «فن روانشناسی تجربي» را سال 1353 در ايران منتشر ساخت. دكتر وليا... اخوت، MMPI (فرم كوتاه) را در ايران ترجمه و منتشر كرد. ايرج ايمن در مجلة سخن (فروردين ماه 1332، شماره پنجم، ص385 تا ص 392) مقالهاي نوشت تحت عنوان «تاثير وراثت و محيط بر هوش». وي در تيرماه همان سال در مجلة سخن (شماره هشتم ص 609تا 615) به «معرفي روش رورشاخ در تحقيقات روانشناسی» پرداخت. افرادي نظير خواجه نوري و صاحب الزماني نيز در شناساندن روانشناسي به عامه مردم تاثير گذار بودند. البته ذكر اين نكته ضروري است كه اشاره به نام و آثار اين افراد به معناي سنتپرستي و كهنهانديشي نيست. صد البته امروزه ميتوان به آثار و كارهاي آنها نقدهايي وارد كرد، امّا يادمان نرود كه با معيارهاي امروزين به نقد آثار گذشته نپردازيم، هر چند اگر همين كار صورت بگيرد و انصاف به خرج دهيم، برخي از آثار اين افراد ممكن است از اين داوري سربلند بيرون بيايند.
روانشناسی ایران از دهه 1340 به بعد
به رغم رونق و شکوه آغازین ، تا اوایل دهه 1340 فعالیت چشمگیری در روانشناسی وجود نداشت و این علم یا به عنوان بخشی از برنامههای رشته فلسفه و علوم تربیتی و یا به صورت بخشی از دورههای تربیت معلم تدریس میشد.
دهه 1340 را باید دهه گسترش سازمانی روانشناسی در ایران نامید، چون طی این ده سال، دوره لیسانس روانشناسی نخست در دانشگاه تهران و بعدها در سایر دانشگاههای ایران تأسیس گردید.
در دانشگاه تهران دوره فوق لیسانس روانشناسی بوجود آمد و مؤسسه روانشناسی بنیان گذارده شد. برخی از این تحولات حاصل کوششهای دکتر محمود صناعی بود که در همان دوره پا به صحنه روانشناسی ایران گذاشت. دكتر محمود صناعي، بنيانگذار موسسة روانشناسی دانشگاه تهران بود. خدمت بزرگ دکتر صناعی ترجمه کتاب اصول روانشناسی نوشته فرمان مان در سال 1342 بود.
دكتر سيمين رجالي در سال 1344 در مجلة سخن، نظرية آدلر را معرفي كرد و چند صباحي نيز رئيس مدرسه عالي شميران بود.
دكتر مصطفي نجاحي، كتاب «فن روانشناسی تجربي» را سال 1353 در ايران منتشر ساخت.
دكتر وليا... اخوت، MMPI (فرم كوتاه) را در ايران ترجمه و منتشر كرد. ايرج ايمن در مجلة سخن (فروردين ماه 1332، شماره پنجم، ص385 تا ص 392) مقالهاي نوشت تحت عنوان «تاثير وراثت و محيط بر هوش». وي در تيرماه همان سال در مجلة سخن (شماره هشتم ص 609تا 615) به «معرفي روش رورشاخ در تحقيقات روانشناسی» پرداخت.
افرادي نظير خواجه نوري و صاحب الزماني نيز در شناساندن روانشناسي به عامه مردم تاثير گذار بودند. البته ذكر اين نكته ضروري است كه اشاره به نام و آثار اين افراد به معناي سنتپرستي و كهنهانديشي نيست. صد البته امروزه ميتوان به آثار و كارهاي آنها نقدهايي وارد كرد، امّا يادمان نرود كه با معيارهاي امروزين به نقد آثار گذشته نپردازيم، هر چند اگر همين كار صورت بگيرد و انصاف به خرج دهيم، برخي از آثار اين افراد ممكن است از اين داوري سربلند بيرون بيايند.
در سال 1344 دکتر سعید شاملو بنیان گذار روانشناسی بالینی ایران اولین کلنیک روانشناسی و مرکز مشاوره در دانشگاه تهران را تأسیس کرد و بعدها بتدریج چنین مراکزی در دیگر دانشگاهها تأسیس شد.
با گسترش دورههای روانشناسی در دانشگاههای کشور کوشش های فراوانی در زمینه تألیف و ترجمه مکتب درسی در این رشته به عمل آمد. از آن جمله اصول روانشناسی عمومی (1348) تالیف دکتر سیروس عظیمی، کلیات روانشناسی علمی (1349) به ترجمه دکتر امیر هوشنگ مهریار و دکتر رضا شاپوریان. اصول روانشناسی (1352) به ترجمه و اقتباس دکتر محمد ساعتچی.
روانشناسی ایران و پژوهش
پژوهش در روانشناسی جایگاه ضعیفی داشته است. به شهادت کتب و مجلاتی که از بدو رواج روانشناسی نوین در ایران انتشار یافته ، صرفنظر از تحقیقات پراکنده در زمینه استعدادها و شخصیت در سایر زمینهها پژوهشهای جمعی صورت نمیگرفت. دکتر محمد قی براهنی علاوه بر انتشار کتابهایی در حوزه پژوهش و آزمونها همچون کتاب مبانی نظری آزمونهای روانی و کتاب روان آزمایی نخستین گامها را در راه فعالیتهای آزمایشی و تجربی یا به بیان دقیقتری ، علمی شدن مفهوم پژوهش و تحقیق در این شاخه از دانش بشری برداشت. نخستین اقدام برای تهیه هنجاریابی آزمونها بویژه آزمونهای شناختی در این مسیر قرار داشت. ضرورت وجود این قبیل آزمونها در وزارت علوم و نیز آموزش و پرورش و همچنین برای بسیاری از برنامه ریزیهای آموزشی کلان کشوری از دیر زمان احساس میشد.
روانشناسی ایران در دهههای اخیر
روانشناسی ایران در دهههای اخیر پیشرفت خوبی داشته است. در چند دانشگاه دیگر رشته روانشناسی در مقاطع مختلف تأسیس شده است. مهمترین رخدادهای روانشناسی در طول دهههای اخیر تجدید حیات نوین روانشناسی ایران توسط دکتر سعید شاملو بوده است. همچنین ایشان از پیشگامان طراحی سازمان نظام روانشناسی بودهاند.
از لحاظ کاربرد علم روانشناسی نیز ، در حیطههای مختلف گسترش خوبی مشاهده میشود، بطوری که در مراکز و مؤسسات و کارخانجات بزرگ حضور بخش روانشناسی احساس شده و برخی از این مراکز و ادارات و کارخانجات اقدام به تأسیس واحد روانشناسی کردهاند.
کلینیکهای روانشناسی و روان درمانی و مراکز مشاوره چه به صورت دولتی و خصوصی گسترش پیدا کرده و آگاهیهای عمومی در ارتباط با نقش روانشناسی در زندگی با انجام اطلاع رسانیهای مختلف افزایش یافته است.
نگرانی یک روانشناس
دکتر حسن حمیدپور، متخصص در روانشناسی بالینی طی مقاله ای در زمينة تاريخ روانشناسی در ايران نوشته است: اختلافنظرهاي اساسي وجود دارد. همانطور كه در ابتداي اين مطلب اشاره شد، حداقل ميتوان به دو روايت در اين مورد استناد كرد. اختلاف نظر خيلي اهميت ندارد، اما گاهي اوقات دامنة اين اختلافنظرها، كار را به انكار طرف مقابل ميكشاند. بنابراين يكي از مشكلات اشاره به تاريخ روانشناسی در درس تاريخچه ومكاتب، همين موضوع است.
ممكن است استاد اين درس از آثار و فعاليتهاي برخي از پيشگامان روانشناسی در ايران خوشش نيايد و به كارها فعاليتها و آثارشان اشاره نكند. در هر صورت به نظر ميرسد كه اگر اساتيد درس تاريخچه ومكاتب اشارههايي به تاريخ روانشناسی در ايران بكنند، حداقل به پايهريزي هويت علمي و حرفهاي دانشجويان رشته روانشناسی كمك كردهاند. البته اين وظيفه تنها بر عهدة اساتيد درس تاريخچه و مكاتب نيست، بلكه وظيفه همه ماست. اميدواريم با مطالعة آثار و سرگذشت افراد تاثير گذار در پايهريزي روانشناسی در ايران به شكل بخشي و استحكام هويت حرفهاي خودمان بپردازيم تا اين رشته را از دست اغيار حفظ كنيم و گرنه…
مرجع : شبکه رشد