پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 25 Apr 2024
تاریخ انتشار :
جمعه ۳۰ فروردين ۱۳۹۸ / ۰۰:۰۳
کد مطلب: 46992
۲

ابعاد فرهنگ «مرگ»

ابعاد فرهنگ «مرگ»
میگنا: دکتر محمد صنعتی در سومین کنگره روانکاوی و روان درمانی پویای ایران با بیان اینکه سال های سال است که تمرکز بر روی خشونت، فقدان تساهل و ظرفیت گفت و گو باعث شده توجهم به این موضوعات جلب شود افزود: به طور طبیعی انسان شوق زندگی و آرزوی زندگی دارد، این شوق همزاد با ترس از مرگ و اضطرلب نابودی است.

وقتی نوزاد در محیطی پر از خشونت و مرگ باشد، با ذهنیتی مرگ آگاه رشد می کند که مثال آن کودکان افغانستان، سوریه و ... است. این غریزه مرگ در فرهنگی اثر می گذارد که خاستگاه آن بوده و در آن بازتولید می شود.

وی با بیان اینکه فرهنگ مرگ، فرهنگی است که در آن هرچیزی مربوط به مرگ باشد، ادامه داد: این فرهنگ، مرگ را والا و جذاب می کند تا جایی که گفته فروید که هدف زندگی، مرگ است را توجیه می کند.

این روانکاو افزود: در این فرهنگ، فرهنگ زندگی هم کم رنگتر در مدرنیته با تمام انتقادات به آن، در کنارش جریان دارد.

به گفته وی جامعه مرگ آگاه، مرگ را به عنوان بخشی از زندگی و طبیعی تلقی می کند و آن را سفری ساده از این جهان به جهان دیگر می داند و خود را برای مرگ عاجل که هر لحظه ممکن است سر برسد آماده می کند. برای مثال قبر و کفن می خرد و برای آخرت توشه جمع می کند.

در فرهنگ مرگ نوعی باشکوه سازی مرگ و مراسم سوگواری و ... دیده می شود.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه فرهنگ مرگ نوعی مرده پرستی است و در آن به مردگان بیشتر از زندگان توجه می شود گفت: در این فرهنگ احساس رمانتیک سوگواری و اندوه پدیده ای متفکرانه تلقی می شود به طوریکه در آن هرکس متفکرتر است، غمگین تر است و شادی و خنده امری سبک تلقی می شود.

صنعتی با اشاره به اینکه سیمای دیگر فرهنگ مرگ هیچ انگاری و نهیلیسم است، تصریح کرد: در اشعار زیادی تاکید می شود این دنیا هیچ است.

پدیده دیگر فرهنگ مرگ نگاه آخرالزمانی و انتظار آمدن ناجی و پایان دادن به شر و فرمانروایی اهریمن است که نه تنها در فرهنگ ما بلکه در آیین زرتشت، یهودیت و مسیحیت نیز دیده می شود.

این اندیشه پاردوکسیکال شامل انتظار پایان جهان و در عین حال لذت و هیجان از تجربه مشاهده مرگ و دعوای مرگ آور مثل علاقه به تماشای اعدام،تصادف و سیل و....است، به طوریکه مردم برایشان جذاب است و به هیجان می آیند.

این استاد دانشگاه با اشاره به جایگاه پرخاشگری و خشونت ارزش اجتماعی این دو، ادامه داد: پرخاشگری و خشونت از ابتدای خلقت مهم ترین ابزار بقا بودند و حتی در موقعیت هایی مورد ستایش قرار می گرفتند.
صلح خواهی پدیده متاخر قرن بیستمی است اما در فرهنگ مرگ، خشونت محتمل ترین گزینه برای حل اختلافات شناخته می شود.

پرخاشگری و خشونت در ذهن انسان از دیرباز با مفهوم قدرت همراه بوده و افراد را در رسیدن به سلطه یاری رسانده و ارزشی اجتماعی پیدا کرده است.
 
مرجع : خبرگزاری ایسنا
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
اعتماد به نفس ضرورتاً تضمین کننده موفقیت نیست ولی عدم اعتماد به نفس مطمئناً باعث شکست می‌شود./ آلبرت بندورا