کمبودهای عاطفی و تلاش برای جلب توجه؛ مهمترین دلایل معاشرت با حیوانات خانگی
میگنا: محبوبه وفائیان درباره چرایی میل برخی از افراد برای نگهداری از حیوانات خانگی گفت: همزیستی بشر با حیوانات در تاریخ زندگی بشر سابقه خیلی طولانی دارد، در دورههای خیلی دور مرسوم بوده که مردم حیوانات خانگی را نگهداری میکردند، الان هم در مناطق روستایی در خانههای بزرگ و ویلایی معمول است که از حیوانات خانگی نگهداری شود.
وی اضافه کرد: پدیده نگهداری از حیوانات که عموما هم نوعشان برای نگهداری و همزیستی با بشر نوع نامتعارفی است مثلا نگهداری از مار، کرکودیل، بچهببر، آفتابپرست و امثالهم آن هم در آپارتمانها و فضای زندگی شهری، علل اجتماعی و روانشناختی متعددی دارد.
این روانشناس اظهار داشت: ابتدا باید اعلام کنم که نگهداری حیوانات خانگی برای پیشگیری از افسردگی و حتی درمان افسردگی مفید است و در بسیاری از نقاط دنیا به افرادی که درگیر افسردگی هستند و یا مشکلاتی در ارتباطات بین فردی دارند پیشنهاد میشود که برای نگهداری و پرورش گل و گیاه خانگی و یا حتی نگهداری از حیوانات خانگی وقت بگذارند.
وفائیان ادامه داد: منتها پدیدهای که ما در حال حاضر در جامعه با آن روبرو هستیم این است که نگهداری از حیوانات تبدیل به یک پز اجتماعی شده است و مخصوصا در بین جوانانی که مربوط به خانوادههایی با سطح زندگی اقتصادی بالاتر هستند یک نوع نمایش سطح اجتماعی محسوب میشود؛ که از این طریق سعی میکنند با به نمایش گذاشتن و وقت گذراندن با این حیوانات، متفاوت بودن خودشان را نمایش دهند، به همین دلیل آن چیزی که ما در جامعهمان مشاهده میکنیم بیشتر از اینکه جنبه مفیدی برای افراد داشته باشد برایشان مضر است.
وی عنوان کرد: لذا باید گفت اولین دلیل برای نگهداری از این حیوانات، تمایل به خاص و متفاوت بودن است که باعث گرایش به نگهداری از این حیوانات میشود و همزیستی با این حیوانات را در شبکههای اجتماعی در معرض دید میگذارند و حتی آنها را به خیابان میبرند، لذا هدف نگهداری از این حیوانات نیست بلکه هدف متفاوت جلوه دادن خود است.
این روانشناس یادآور شد: نکته بعدی خلاءهای عاطفی و ارتباطی است، بهطوریکه متأسفانه شاهد هستیم که گرایش به نگهداری حیوانات خانگی در نوجوانهایی که مشکلات ارتباطی با خانواده خودشان دارند بیشتر دیده میشود و حتی گاهی اوقات بچهها به شدت به این حیوانات وابسته میشوند و اتفافا این وابستگی زمینه آسیب به خود آن حیوان را هم فراهم میکند چون خیلی از این افراد شرایط استاندارد نگهداری از این حیوانات را نمیدانند، لذا یک آسیب دوسویه اتفاق میافتد.
وفائیان خاطرنشان کرد: همچنین معمولا در کشورهای خارجی سالمندان برای اینکه تنهایی و انزوای خودشان را کم کنند، به سمت نگهداری از یک حیوان خانگی میروند که در کشور ما هم میتواند این یکی از دلایل نگهداری باشد.
وی بیان کرد: سنتی بودن جامعه، ما را در برابر آسیبهای اجتماعی ایمن نمیکند و به صرف اینکه مثلا شهر یزد یک شهر سنتی است، نمیتوانیم این انتظار را داشته باشیم که آسیبهای اجتماعی در آن رشد و نموی نداشته باشیم؛ به ویژه آنکه نقش شبکههای ماهوارهای و فضای مجازی در رواج آسیبهای اجتماعی را نمیتوانیم نادیده بگیریم و این شبکهها در حال حاضر همه مرزها را رد کردهاند و محدود به شهر و جامعه خاصی نیستند.
این روانشناس تصریح کرد: دلایلی که برای همزیستی با حیوانات خانگی ذکر شد، برای تمایل برخی شهروندان در یزد جهت همزیستی با حیوانات هم صدق میکند؛ یعنی تلاش برای متفاوت جلوه کردن و خلاءهای عاطفی و ارتباطی، عواملی هستند که موجب میشوند عدهای در شهری چون یزد هم به دنبال همزیستی با حیوانات خانگی باشند.
وفائیان تأکید کرد: ما در فرهنگ مذهبی و باورهای دینیمان در مورد نگهداری حیوانات یکسری ممنوعیتها و محدودیتهایی را داریم، مثلا ما اعتقاد داریم سگ نجس است، به همین دلیل پدیده همزیستی با حیوانات خانگی و معاشرت نامتعارف با آنها و نوع ارتباط با حیوانات که به نوعی جایگزینی برای روابط انسانی شدهاند، چه در یزد و چه در جاهای دیگر میتواند هشدار دهنده باشد.
وی گفت: وقتی ترجیح انسانها این باشد که بخواهند با یک حیوان بجای یک انسان مأنوس شوند این میتواند از نظر تحلیل روانشناسی خیلی معنی داشته باشد، چون معمولا حیوانات ما را طرد نمیکنند و وقتی ما به آنها رسیدگی میکنیم، خیلی سیپاسگذارترند و تمایلشان به اینکه با ما باقی بمانند بیشتر است.
این روانشناس بیان کرد: لذا خیلی از افرادی که تمایل به نگهداری از سگ و گربه دارند از روابطشان تجربههای ناخوشایندی دارند و در زندگی مشترکشان با مشکل مواجه شدهاند، مثلا از همسرشان جدا شدهاند، آسیب روحی دیدهاند و یا شکست عاطفی خورهاند و ترجیح میدهند بجای انسان با یک حیوان وارد رابطه شوند که احتمال اینکه طردشان کند و دلشان را بشکند کمتر است.
وفائیان افزود: البته این معنایش این نیست که هرکسی سک و گربه نگه دارد حتما قبلا دلش شکسته است، اما واقعیت این است که این طرز و شکل معاشرت و همزیستی با حیوانان هیچ وقت در جامعه ما مرسوم نبوده است.
این روانشناس اظهار داشت: نهادهایی مثل دانشگاه علوم پزشکی در مورد اطلاعرسانی پیرامون بیماریهایی که از طریق این حیوانات میتواند منتشر شود، وظیفه زیادی دارند و باید بیماریهای بین انسان و حیوانات را به مردم اطلاعرسانی کنند، چرا که خیلی از جوانها و نوجوانها ممکن است واقعا خبر نداشته باشند که با چنین همزیستی چقدر ممکن است سلامتیشان تهدید شود.
وفائیان خاطرنشان کرد: کار دیگری که باید بشود این است که فضاهایی برای تفریح و وقت گذاشتن مردم فراهم شود، یعنی باید امکاناتی ایجاد شود که مردم بتوانند سطح سلامت بالاتری در اجتماع تجربه کنند که البته انصافا هم دارد کارهایی در این زمینه انجام میشود و نباید آن را نایده گرفت.
وی عنوان کرد: باید سطح نشاط اجتماعی و سلامت روانی در مردم اندازهای باشد که با شیوههای غیرمتعارف به سمت شادی و نشاط نروند؛ از نگاه من به عنوان یک روانشاسن تلاشی که یک نوجوان برای نگهداری سگ یا گربه در خانهاش و وقت گذراندن با این حیوان میکند، دقیقا مثل تلاشی است که یک نوجوان برای به دست آوردن قرص روانگردان میکند تا مثلا در یک پارتی از آن استفاده کند و یا مثلا یک نوجوان به سمت مصرف حشیش و مواد مخدر برود؛ اینها همه از یک منشاء نشأت میگیرد و فقط انتخاب آدمها و روشهایشان متفاوت است.
این روانشناس اظهار داشت: ابتدا باید اعلام کنم که نگهداری حیوانات خانگی برای پیشگیری از افسردگی و حتی درمان افسردگی مفید است و در بسیاری از نقاط دنیا به افرادی که درگیر افسردگی هستند و یا مشکلاتی در ارتباطات بین فردی دارند پیشنهاد میشود که برای نگهداری و پرورش گل و گیاه خانگی و یا حتی نگهداری از حیوانات خانگی وقت بگذارند.
وفائیان ادامه داد: منتها پدیدهای که ما در حال حاضر در جامعه با آن روبرو هستیم این است که نگهداری از حیوانات تبدیل به یک پز اجتماعی شده است و مخصوصا در بین جوانانی که مربوط به خانوادههایی با سطح زندگی اقتصادی بالاتر هستند یک نوع نمایش سطح اجتماعی محسوب میشود؛ که از این طریق سعی میکنند با به نمایش گذاشتن و وقت گذراندن با این حیوانات، متفاوت بودن خودشان را نمایش دهند، به همین دلیل آن چیزی که ما در جامعهمان مشاهده میکنیم بیشتر از اینکه جنبه مفیدی برای افراد داشته باشد برایشان مضر است.
وی عنوان کرد: لذا باید گفت اولین دلیل برای نگهداری از این حیوانات، تمایل به خاص و متفاوت بودن است که باعث گرایش به نگهداری از این حیوانات میشود و همزیستی با این حیوانات را در شبکههای اجتماعی در معرض دید میگذارند و حتی آنها را به خیابان میبرند، لذا هدف نگهداری از این حیوانات نیست بلکه هدف متفاوت جلوه دادن خود است.
این روانشناس یادآور شد: نکته بعدی خلاءهای عاطفی و ارتباطی است، بهطوریکه متأسفانه شاهد هستیم که گرایش به نگهداری حیوانات خانگی در نوجوانهایی که مشکلات ارتباطی با خانواده خودشان دارند بیشتر دیده میشود و حتی گاهی اوقات بچهها به شدت به این حیوانات وابسته میشوند و اتفافا این وابستگی زمینه آسیب به خود آن حیوان را هم فراهم میکند چون خیلی از این افراد شرایط استاندارد نگهداری از این حیوانات را نمیدانند، لذا یک آسیب دوسویه اتفاق میافتد.
وفائیان خاطرنشان کرد: همچنین معمولا در کشورهای خارجی سالمندان برای اینکه تنهایی و انزوای خودشان را کم کنند، به سمت نگهداری از یک حیوان خانگی میروند که در کشور ما هم میتواند این یکی از دلایل نگهداری باشد.
وی بیان کرد: سنتی بودن جامعه، ما را در برابر آسیبهای اجتماعی ایمن نمیکند و به صرف اینکه مثلا شهر یزد یک شهر سنتی است، نمیتوانیم این انتظار را داشته باشیم که آسیبهای اجتماعی در آن رشد و نموی نداشته باشیم؛ به ویژه آنکه نقش شبکههای ماهوارهای و فضای مجازی در رواج آسیبهای اجتماعی را نمیتوانیم نادیده بگیریم و این شبکهها در حال حاضر همه مرزها را رد کردهاند و محدود به شهر و جامعه خاصی نیستند.
این روانشناس تصریح کرد: دلایلی که برای همزیستی با حیوانات خانگی ذکر شد، برای تمایل برخی شهروندان در یزد جهت همزیستی با حیوانات هم صدق میکند؛ یعنی تلاش برای متفاوت جلوه کردن و خلاءهای عاطفی و ارتباطی، عواملی هستند که موجب میشوند عدهای در شهری چون یزد هم به دنبال همزیستی با حیوانات خانگی باشند.
وفائیان تأکید کرد: ما در فرهنگ مذهبی و باورهای دینیمان در مورد نگهداری حیوانات یکسری ممنوعیتها و محدودیتهایی را داریم، مثلا ما اعتقاد داریم سگ نجس است، به همین دلیل پدیده همزیستی با حیوانات خانگی و معاشرت نامتعارف با آنها و نوع ارتباط با حیوانات که به نوعی جایگزینی برای روابط انسانی شدهاند، چه در یزد و چه در جاهای دیگر میتواند هشدار دهنده باشد.
وی گفت: وقتی ترجیح انسانها این باشد که بخواهند با یک حیوان بجای یک انسان مأنوس شوند این میتواند از نظر تحلیل روانشناسی خیلی معنی داشته باشد، چون معمولا حیوانات ما را طرد نمیکنند و وقتی ما به آنها رسیدگی میکنیم، خیلی سیپاسگذارترند و تمایلشان به اینکه با ما باقی بمانند بیشتر است.
این روانشناس بیان کرد: لذا خیلی از افرادی که تمایل به نگهداری از سگ و گربه دارند از روابطشان تجربههای ناخوشایندی دارند و در زندگی مشترکشان با مشکل مواجه شدهاند، مثلا از همسرشان جدا شدهاند، آسیب روحی دیدهاند و یا شکست عاطفی خورهاند و ترجیح میدهند بجای انسان با یک حیوان وارد رابطه شوند که احتمال اینکه طردشان کند و دلشان را بشکند کمتر است.
وفائیان افزود: البته این معنایش این نیست که هرکسی سک و گربه نگه دارد حتما قبلا دلش شکسته است، اما واقعیت این است که این طرز و شکل معاشرت و همزیستی با حیوانان هیچ وقت در جامعه ما مرسوم نبوده است.
این روانشناس اظهار داشت: نهادهایی مثل دانشگاه علوم پزشکی در مورد اطلاعرسانی پیرامون بیماریهایی که از طریق این حیوانات میتواند منتشر شود، وظیفه زیادی دارند و باید بیماریهای بین انسان و حیوانات را به مردم اطلاعرسانی کنند، چرا که خیلی از جوانها و نوجوانها ممکن است واقعا خبر نداشته باشند که با چنین همزیستی چقدر ممکن است سلامتیشان تهدید شود.
وفائیان خاطرنشان کرد: کار دیگری که باید بشود این است که فضاهایی برای تفریح و وقت گذاشتن مردم فراهم شود، یعنی باید امکاناتی ایجاد شود که مردم بتوانند سطح سلامت بالاتری در اجتماع تجربه کنند که البته انصافا هم دارد کارهایی در این زمینه انجام میشود و نباید آن را نایده گرفت.
وی عنوان کرد: باید سطح نشاط اجتماعی و سلامت روانی در مردم اندازهای باشد که با شیوههای غیرمتعارف به سمت شادی و نشاط نروند؛ از نگاه من به عنوان یک روانشاسن تلاشی که یک نوجوان برای نگهداری سگ یا گربه در خانهاش و وقت گذراندن با این حیوان میکند، دقیقا مثل تلاشی است که یک نوجوان برای به دست آوردن قرص روانگردان میکند تا مثلا در یک پارتی از آن استفاده کند و یا مثلا یک نوجوان به سمت مصرف حشیش و مواد مخدر برود؛ اینها همه از یک منشاء نشأت میگیرد و فقط انتخاب آدمها و روشهایشان متفاوت است.
مرجع : راه دانا