علت تمایل تعدادی اندک از خانوادههای ایرانی به نگهداری سگ یا گربه؟
میگنا: نگهداری از حیوانات خانگی به عنوان یکی از نتایج سبک زندگی مدرن به ویژه در جوامع غربی امری شایع است. این اقدام که در جامعه ایران نیز در سالهای اخیر مشاهده میشود به اعتقاد بسیاری از کارشناسان روانشناسی به سبب خلاء عاطفی، آسیب های روحی (افسردگی، یاس و ناامیدی، عدم توانمندی برای برقراری ارتباطات اجتماعی)؛ دلسوزی، تظاهر و خودنمایی، روزمرگی، تقلید از فرهنگ غرب، طردشدگی، استغناء و بینیازی است.
چند سالی است، برخی برای عقب نماندن از غافله خودنمایی، سگ بازی و سگ گردانی را برای نشان دادن پولداری و رفاه در جامعه رواج میدهند. برخیها برای چشم و هم چشمی، برخیها برای اینکه مردم بگویند با کلاس و مرفه هستند و برخی از روی شبیه کردن خود به غربیها و البته مرفهین جامعه به هر قیمتی شده سگ می خرند که شاید برای خریدشان مجبورند وام بگیرند. حال چند سالی که به مدد شبکههای اجتماعی شکاف طبقات اجتماعی به طور سطحی کمتر شده و بسیاری از مردم با کپیبرداری از رفتارهای قشر مرفه، سعی در جا دادن خود در طبقات بالای جامعه دارند. دیگر پایین شهر و بالای شهر فرقی نمیکند.
به گفته شماری از متخصصان میکروب شناسی حضور این حیوانات خانگی در مجاورت آدمی سبب انتقال برخی از بیماری های انگلی و عفونی می شود؛ عفونت قارچی کرم حلقه ای، بارتونلا (ورم غدد لنفاوی)، برخی از عفونتهای پوستی و بیماری های رودهای از جمله این آسیب ها محسوب می شوند که گاه تب تیفوئید (حصبه) را نیز به همراه می آورند.
به اعتقاد متخصصان علوم پزشکی این آسیب ها برای بیماران (به ویژه بیماران سرطانی که در معرض شیمی درمانی قرار میگیرند؛) به دلیل ضعف سیستم ایمنی بدن پرمخاطره تر است.
هزینه کرد اقتصادی به منظور واکسیناسیون، درمان، آموزش، تربیت و آذوقه نیز در شرایط کنونی شاید یکی دیگر از هزینه های نگهداشت این حیوانات خانگی محسوب شوند؛ وابستگی روحی - روانی به این حیوانات و کاهش ارتباطات اجتماعی هم از تبعات روانشناختی این اقدام عنوان می شوند.
بی تردید فطرت بشر با آزار و اذیت هر یک از موجودات الهی در تضاد قرار می گیرد؛ اما نگهداشت این حیوانات به اسم حیوانات خانگی نیز به عنوان عضوی از خانواده بی شک موجب برخی از آسیب های زیستی و اجتماعی است.
تحکیم ارتباطات خانوادگی، توسعه تعاملات اجتماعی، غنی سازی اوقات فراغت، خودشناسی فردی و خودباوری، تعیین اهداف و برنامه ریزی به منظور دستیابی به ارزش ها میتواند از جمله عوامل موثر به منظور جلوگیری از نگهداشت این حیوانات باشد.
همچنین این حقیقت را نباید فراموش کرد که حیوانات به طور بیولوژیک متعلق به طبیعت و خواستار زندگی در یک محیط طبیعی و آزاد هستند؛ حقی که باید بدان احترام گذاشته شود.
سگگردانی رهآورد غفلت فرهنگی
یک جامعهشناس گفت: از قدیمالایام بین انسان و طبیعت انس و الفتی است و حیوانات در طول تاریخ در قالب دام، نگهبان و وسیله حمل و نقل در کنار انسان بودند و هنوز هم ما در مناطق روستایی، در بین عشایر سگ را به عنوان نگهبان خانه و گله به همراه خانواده میبینیم که مجموعهای از زندگی این مناطق را تشکیل میدهند.
امامعلی دادخواه در گفتگو با خبرنگار مهر، با بیان اینکه در محیط شهری با توجه به ساختار و ترکیب شهر و اینکه کارکرد شهر با کارکرد روستا متفاوت است و حیوانات در این محیط کارکرد خود را از دست دادهاند، افزود: توسعه آپارتماننشینی، رعایت بهداشت در کنار مسائل شرعی و … به هر حال محدودیتهای مختلفی را ایجاد کرده و مانع از این میشود که ما حیوانات را در این مجموعه نگهداری کنیم.
وی با اشاره به اینکه متأسفانه شیوع سگگردانی در سالهای اخیر در شهرهای بزرگ دلایل مختلف و متعددی میتواند داشته باشد، ادامه داد: یکی از دلایل این کار، ضعف در فراهم کردن سرگرمی و کمبود برنامههای اوقات فراغت شهری است و این بدان معنی است که ما نمیتوانیم تفریحات مردم را تأمین کنیم.
عضو کمیسیون اجتماعی شورای اسلامی شهر زنجان با یادآوری اینکه یکی دیگر از دلایل این کار میتواند ناشی از احساس تنهایی و فاصله بین انسانها باشد، تصریح کرد: در برهه کنونی حس خویشاوندی، همسایگی و دوستی کاهش پیدا کرده و برخی از انسانها دوباره به نگهداری از حیوانات روی آوردهاند.
این جامعهشناس اظهار کرد: علاوه بر همه این موارد، متأسفانه مقوله سگگردانی نوعی الگوبرداری سطحی از زندگی غربی همراه با نوعی احساس تفاخر به دیگران است. این موضوع بهویژه در مورد سگهایی که قیمتهای بسیار بالایی داشته و هزینه نگهداریشان نیز سرسامآور است، بیشتر صدق میکند و شاید این هزینهها از هزینههای ازدواج بسیاری از جوانان مناطق محروم نیز بالاتر باشد.
وی یادآور شد: متأسفانه وجود مقولههایی چون سگ گردانی ناشی از وجود نوعی فاصله طبقاتی در جامعه ما است، بدین معنی که برخی از طبقات بالای جامعه که دارای پولهای بادآورده هستند، با این اقدام قصد دارند برتری و تفاخر خود را به طبقات پایینتر نشان دهند که بیتردید این موضوع با فرهنگ جامعه ما سازگاری چندانی ندارد.
خلاء عاطفی؛ مهم ترین دلیل نگهداری از حیوانات خانگی
"اعظم امامی" کارشناس روانشناسی در این باره اظهار داشت: یکی از مهم ترین دلایل علاقهمندی جامعه به حیوانات خانگی رشد قابل توجه برخی از این جانوران (نظیر گربه) در سطح شهر است.
وی افزود: حضور این حیوانات در سطح شهر ارتباط آدمی را با آنها تقویت و علاقهمندی بدانها را افزایش می دهد. به عبارت دیگر برقراری ارتباط سبب ایجاد پیوند عاطفی می شود و این امر تمایل به نگهداری از حیوانات را افزایش می دهد.
یکی دیگر از مهم ترین دلایل نگهداری از حیوانات خانگی تقلید از فرهنگ غربی است؛ نگهداری از این حیوانات در جوامع اروپایی رایج است و امروزه تبعیت از فرهنگ اروپا به عقیده شماری از جوانان به منزله تجدد است.
این روانشناس ادامه داد: امروزه ارتباطات خانوادگی و تعاملات اجتماعی نیز به مانند گذشته مستحکم نیست و این امر در درازمدت موجب خلاء عاطفی در انسان می شود؛ بنابراین به منظور رفع نیازهای عاطفی و احساسی از حیوانات خانگی بهره برداری می شود.
وی یادآور شد: یکی از مهم ترین دلایل نگهداری از حیوانات خانگی در جوامع اروپایی نیز کاهش ارتباطات اجتماعی و رفع نیازهای عاطفی - احساسی است.
امامی با بیان این که تظاهر و خودنمایی نیز از دیگر عوامل موثر در نگهداری از حیوانات خانگی محسوب می شود؛ افزود: نگهداری از سگ و گربه و برخی دیگر از حیوان ها نظیر روباه که در سال های اخیر با رشد قابل توجهی نیز روبه رو بوده است؛ گاه به مثابه فرهیختگی تلقی می شود.
وی در ادامه در خصوص این مطلب که آیا استفاده از حیوانات خانگی به منظور رفع نیازهای عاطفی آسیب زا می شود نیز گفت: نگهداری از سگ، گربه و... به منظور رفع نیازهای عاطفی و احساسی در بسیاری از مواقع ارتباطات اجتماعی را کاهش می دهد و این امر در درازمدت آسیب زا می شود؛ چراکه خلاء عاطفی باید از طریق توسعه روابط اجتماعی برطرف شود.
این روانشناس هزینه های اقتصادی جهت واکسیناسیون، درمان، تغذیه و همچنین بروز برخی از بیماری های میکروبی را از دیگر آسیب های این نگهداری عنوان کرد و گفت: این مساله نیازمند توسعه روابط اجتماعی؛ فرهنگ سازی و آگاهی بخشی در رابطه با آسیب های زیستی و اجتماعی این اقدام از طریق تبلیغات است.
تلاش افراد برای بالا بردن کلاس با سگ گردانی علیرضا کاظملو در گفتگو با خبرنگار مهر، با بیان اینکه سگگردانی را نمیتوان صرفاً یک اختلال دانست، افزود: در برخی از کشورها به دلیل کمبود توجه و علاقه، سگگردانی وجود دارد اما در کشورهایی چون ایران این اقدام یک عمل تقلیدی است که به صورتهای مختلف در جامعه آن را میبینیم. این روانشناس بالینی تصریح کرد: شاید همان فردی که اقدام به سگگردانی میکند، مشکلی هم به لحاظ عاطفی نداشته باشد اما وقتی وابستگی به یک موجود از جمله سگ شکل میگیرد، بعدها ممکن است مشکلاتی برای این فرد از جمله ناتوانی در برقراری ارتباط با همنوعان و خانواده خود داشته باشد.
تلاش افراد برای بالا بردن کلاس با سگ گردانی
علیرضا کاظملو با بیان اینکه سگگردانی را نمیتوان صرفاً یک اختلال دانست، افزود: در برخی از کشورها به دلیل کمبود توجه و علاقه، سگگردانی وجود دارد اما در کشورهایی چون ایران این اقدام یک عمل تقلیدی است که به صورتهای مختلف در جامعه آن را میبینیم.
این روانشناس بالینی تصریح کرد: شاید همان فردی که اقدام به سگگردانی میکند، مشکلی هم به لحاظ عاطفی نداشته باشد اما وقتی وابستگی به یک موجود از جمله سگ شکل میگیرد، بعدها ممکن است مشکلاتی برای این فرد از جمله ناتوانی در برقراری ارتباط با همنوعان و خانواده خود داشته باشد.
کاظملو با یادآوری اینکه سگ موجودی است که تابع صاحب خود بوده و این خود یک نوع احساس قدرت و مالکیت را در افراد به وجود میآورد و شاید این فرد نتواند چنین قدرت و مالکیتی را در جای دیگر بروز دهد، ادامه داد: در برخی موارد نیز که افراد نمیتوانند ارتباط عاطفی با دیگران برقرار کنند، این موضوع به نگهداری حیواناتی از جمله سگ ختم میشود.
این روانشناس بالینی با بیان اینکه عموماً افرادی که این وضعیت را دارند، احساس کمبود عاطفی کرده و یا قادر نیستند ابراز وجود کنند و در برقرار کردن ارتباط کلامی با دیگران نیز ناتوان هستند، اظهار کرد: این افراد برای پوشاندن همه این ناتوانیها، همه این کاستیها را به موجودی ضعیفتر تعمیم میدهند.
وی با اشاره به اینکه بخشی از سگگردانی نیز به این موضوع برمیگردد که افراد احساس میکنند با این کار کلاس کاری خود را بالا میبرند، افزود: در واقع این یک تقلید کورکورانه است و بیتردید بعدها تبعات خود را خواهد داشت.
وی در خصوص راهکارهایی که میتوان برای این موضوع اتخاذ کرد، افزود: معتقدیم وقتی نتوانیم برای یک مشکل دلیل منطقی بیاوریم، اوضاع بدتر خواهد شد و امروز خیلی از دغدغهها را در پدیدههای اجتماعی میبینیم. زمانی که میخواهیم جلوی چیزی را بگیریم باید برای آن دلیل منطقی بیاوریم و زمانی که بخواهیم در این مورد برخورد قهری داشته باشیم، مشکل حل نخواهد شد.
این روانشناس بالینی خاطرنشان کرد: بخشی از کارکرد این موضوع فرهنگی است که متولیان امور فرهنگی باید در این زمینه آموزشهای لازم را ارائه دهند و میتوان بسیاری از این مشکلات و ناهنجاریها را به کمکاری در عرصه فرهنگ سوق داد.