سه شنبه ۴ مهر ۱۴۰۲ - 26 Sep 2023
تاریخ انتشار :
يکشنبه ۱۰ فروردين ۱۳۹۹ / ۲۱:۴۶
کد مطلب: 50039
۲

چرا نباید فرزندمان را بیشتر از همسرمان دوست داشته باشیم؟

چرا نباید فرزندمان را بیشتر از همسرمان دوست داشته باشیم؟
میگنا: سیدشهرام علیزاده اظهار کرد: پدر و مادر شدن یکی از بزرگترین موهبت‌هایی است که در طول زندگی نصیب هر فرد می‌شود.
 
این روانشناس بالینی با بیان اینکه عشق به فرزند، عشقی وصف ناشدنی است که می‌تواند تمام وجود فرد را تسخیر کند؛ به گونه‌ای که توجه را از اطرافیان سلب کرده و به فرزند معطوف کند، گفت: عشق ورزی به فرزندان کاملا خوشایند و لازم است و یکی از عوامل اصلی در رشد شناختی و هیجانی کودکان به شمار می‌آید.

در این میان گاه برخی از والدین نمی‌توانند محبت خود به اعضای خانواده و اطرافیان را مدیریت کنند و زمانی این شرایط نگران کننده می‌شود که مادر یا پدر به قدری غرق در توجه و محبت به فرزند شوند که همسر خود را نادیده بگیرند و به طور ناخواسته محبت خود را از شریک زندگی خود دریغ کنند.

برخی از والدین گمان می‌کنند که با توجه هرچه بیشتر به کودکان خود موجب افزایش سلامت روان آنان خواهند شد؛ غافل از اینکه طبق تحقیقات انجام شده در حوزه خانواده مشخص شده است که فرزندانی سالم‌تر هستند که روابط میان پدر و مادر آن‌ها مطلوب است و به عبارت دیگر شاهد ابراز محبت و توجه والدین خود نسبت به یکدیگر هستند.

این روانشناس بالینی اظهار کرد: نکته حائز اهمیت این است که عشق ورزی بیش از حد به کودکان موجب افزایش توقع آن‌ها از دیگر افراد زندگی  خواهد شد و در آینده‌ای نه چندان دور، روابط اجتماعی آنان را با مشکلاتی قابل توجه مواجه خواهد کرد.

او با اشاره به اینکه امروزه شاهد افزایش موج صدمه زایی فرزندسالاری هستیم، گفت: تعداد بسیاری از والدین بر این باور اشتباه اصرار می‌ورزند که نباید هیچ کمبودی شامل حال فرزندشان شود و دلبند آن‌ها بایستی از همه لحاظ تامین باشد.

برخی از والدین معتقدند که با ارائه خدمات همه جانبه، فرزندی موفق را تربیت خواهند کرد و این مسئله افزایش انتظار آنان از کودک را در پی خواهد داشت و عدم برآورده شدن انتظارات این والدین موجب بروز اختلافات شدیدی در محیط خانواده می‌شود و بی شک روابط والدین را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد.

لازم به ذکر است که بخش قابل توجهی از مشکلات کودکانی که محبت بسیار زیاد والدین را دریافت می‌کنند در زندگی مشترک آن‌ها نمایان خواهد شد. چنین کودکانی را متوقع، لوس و نابالغ توصیف می‌کنند و معتقدند که نقش‌های مردانگی یا زنانگی آن‌ها رشد نکرده باقی مانده است.

چنین کودکانی، جوانان به ظاهر بالغی خواهند شد که با کوچکترین مشکل به مادر یا پدر خود پناه می‌آورند و عاجزانه از آن‌ها کمک می‌خواهند.

در نهایت کودکان دیر یا زود بزرگ خواهند شد و از خانه خواهند رفت و اینجاست که والد بی توجه به همسر، زندگی خود را با کسی ادامه خواهد داد که پس از تحمل سال‌ها بی توجهی، دلسرد شده است و میلی ندارد تا برای ایجاد مجدد روابط صمیمانه تلاش کند.
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

با این تمرین‌ها از شر آلزایمر خلاص شوید
روانشناسی شاد بودن چیست و چطور شاد باشیم؟
مواجهه درمانی: اصول، کاربردها و مزایا
اهمیت حضور مشفقانه درمانگر در روان‌درمانی
مدیریت مورد در آموزش و پرورش
افکار منفی از کجا می آیند؟ خودگویی چیست ؟
روان‌درد علت خودکشی است!
چطور اعتماد به نفسمان را تقویت کنیم؟
مصرف سیگار یا مواد توسط والدین چه پیامی به فرزندان منتقل می‌کند؟
نظریه دلبستگی جان بالبی
راه‌های کنترل خشم از دیدگاه روانشناسی
چرا اول مردان می‌گویند دوستت دارم؟!
هم اکنون که در حال نفس کشیدن هستید، کس دیگری دارد نفس های آخرش را می کشد. پس دست از گله و شکایت بردارید و بیاموزید چگونه با داشته هایتان زندگی کنید.