پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 25 Apr 2024
تاریخ انتشار :
يکشنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۹ / ۰۷:۳۰
کد مطلب: 50161
۹

کرونا در میانسالی، بحران در بحران

کرونا در میانسالی، بحران در بحران
*دکتر علیرضا ملازاده
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی، نویسنده و روان درمانگر 
alimollazade@yahoo.com
 - بهروز امامی اردستانی، کارشناس ارشد روانشناسی


 
مقدمه
بحران کرونا و چگونگی تاثیرات ویروس کرونا بر طیف های مختلف جامعه از جمله سالمندان، کودکان، زنان باردار و بیماران زمینه‌ای هموز به طور کامل و از زوایای مختلف بررسی نشده و به خصوص ابعاد مختلف تاثیرات روانی و جسمی آن در ابهام است. به نظر می‌رسد میانسالان افرادی هستند که از آسیب‌پذیری‌های خاص خود برخورداربوده، کمتر مورد توجه قرار گرفته‌اند. هدف از این نوشتار پرداختن به برخی از جنبه‌های روانشناختی دوران میانسالی و تاثیراتی که بحران کرونا بر افراد میانسال می‌گذارد، خواهد بود.


ویژگی های میانسالی
معمولا میانسالی درحدود 40 سالگی آغاز می شود و تا 65 سالگی ادامه می یابد. این دوره با محدود شدن گزینه های زندگی و کوتاه شدن آینده به هنگامی که فرزندان خانه را ترک می کنند و مسیرهای شغلی قطعی تر می شوند، مشخص می شود. به سختی می توان میانسالی را به صورت دیگری توصیف کرد، زیرا تنوع زیادی در نگرش ها و رفتارها وجود دارد. برخی افراد در 65 سالگی از لحاظ جسمانی وذهنی جوان به نظر می رسند فعال و خوشبین، با احساس آرامش و ثبات، برخی دیگر در 35 یا 40 سالگی احساس پیری می کنند. انگار که عمر آنها سر آمده و روند نزولی را طی می کند . ویژگی دیگر میانسالی جدید بودن مطالعات و بررسی های پیرامون در دیدگاه‌های روانشناختی ومکاتب است. به گفته لورا برگ می‌توان آن را دوره‌ای جدید در زندگی و روند رشد آدمی به حساب آورد، زیرا پیش از آن مرز میان جوانی و پیری را دوره‌ای با عنوان میانسالی جدا نمی‌کرد. قبل از قرن بیستم، فاصله کوتاهی تکالیف اوایل بزرگسالی و تکالیف دوران پیری راجدا می کردند. زنان اغلب قبل از این که کوچک ترین فرزند آنها خانه را ترک کند، بین 50-تا 60 سالگی بیوه می شدند. همچنین شرایط زندگی دشوار باعث می شد که افراد بدن ناتوان شده خود را به عنوان بخش طبیعی عمر بپذیرند. وقتی امید زندگی و همراه با آن سلامتی وبنیه ظرف قرن گذشته افزایش یافتند، بزرگسالان از پیری و فناپذیر خود آگاه تر شدند (برک،2014، ترجمه سید محمدی، 1398).

فرایند میانسالی را می توان مجموعه ای از تغییرات نامطلوب ساختاری و عملکردی فرد خواند . این تغییرات نامطلوب مانع اجرای مهارت های حرکتی شده و سازگاری فرد با محیط را کاهش میدهند و همچنین سبب شروع تغییراتی در وضعیت روانی فرد می شوند .( کاندلورا و کارامانو ، 2010)

شروع میانسالی معمولا با بروز نشانگانی تا حدی متفاوت در زنان و مردان همراه است. میانسالی در زنان از آنجا که با نزدیک شدن به دوران یائسگی همراه است، می‌تواند علایم برجسته‌تری از نوسانات واختلالات هیجانی به خصوص افسردگی را نشان دهد. بنابراین علایم پیش یائسگی و یائسگی زودرس در زنان را نیز می توان جزیی از بحران میانسالی و تشدید کننده این بحران دانست. درسال های اخیر تاکیدات زیادی بر یائسسگی مردان و شرایط خاص و بحران‌های روانی ویژه‌ آنها شده است. میانسالان از دسته کسانی هستند که در یک برهه زمانی خاص با تغییراتی بنیادین در بدن و روان خود مواجه اند و عبور از این پارادایم مخاطرات، پیچیدگی‌ها و فراز و نشیب‌های خاص خود را دارد که انرژی روانی و جسمی زیادی را طلب می‌کند. میانسالی جدای از همراه بودن با تغییرات گسترده در ساختار فیزیولوژیک بدن، با تغییرات شگرف و بنیادینی در ساختار روانی آدمی همراه است. این تغییرات از نظر ماهیت و تاثیراتی که در روند زندگی انسان می‌گذارد آن چنان مهم و عمیق است که اگر آن را تولدی دوباره و شروعی برای یک زندگی تازه بنامیم حرف چندان دور از ذهنی نزده‌ایم. در کنار این تحولات خاص روانی میانسالی بروز پدیده‌ای استرس‌زا به نام اپیدمی کرونا می‌تواند بر این شرایط اثر گذاری خاص خود را داشته باشد و باعث تشدید یا تغییر چگونگی شکل‌گیری هر کدام شود که تلاش می‌کنیم با مشاهده الگوهای قالب و مشخصه‌های مشترک و بنیادین میانسالی چگونگی اثرگذاری موج روانی کرونا بر آنها را بررسی کنیم.


تطابق با مسایل میانسالی
تطابق با مسایل میانسالی یکی از مهمترین چالش‌های روانشناختی این دوران است. تجربه مواجهه با کاستی‌های جسمانی و پدیدارهای ویژه روانی میانسالی امری نیست که به صورتی ناگهانی رخ دهد و عبور از این دوران گذار فرآیندی تدریجی است اما آنچه به این سازگاری اهمیت می‌دهد آمادگی فرد برای پذیرش این دوره و تغییرات الزامی آن است. این پذیرش و شناخت از شرایط جدید می‌تواند یکی از دردناکترین تجربه‌های زندگی باشد چرا که امر این توام با پذیرش عبور از جوانی و پایان دوره‌ی اوج توانمندی‌های فیزیولوژیک و ذهنی است. همین جاست که میانسالی را تا رسیدن به سازگاری کامل با شرایط خاص خودش تبدیل به برهه‌ای از زندگی می‌کند که می‌تواند همراه با طیفی از هیجان‌های منفی همچون استرس و یاس باشد. تجربه این هیجان‌های منفی که جزء لاینفک روند طبیعی تطابق انسان با دوره میانسالی است و این فرآیند به خودی خود تاثیرات مخربی بر عملکرد سیستم ایمنی و بازنوازی احساس‌های مخرب ناشی از تعارض‌های درونی خواهد داشت. به طور قطع استرس‌ و فشار روانی ناشی از بحران کرونا به میزان زیادی می‌تواند بار این فشار روانی را بالا برده و در سلامت روانی و جسمانی ناشی از آن موثر باشد.

شاید بتوان گفت یکی از مهمترین چالش‌های روانشناختی در دوران میانسالی، افسردگی ناگزیر از مواجه شدن با پذیرش برخی از محدودیت‌ها و کاستی‌های جسمی است. آنچه در شکل‌گیری افسردگی‌های دوران میانسالی نقش مهمی ایفا می‌کند عدم شناخت و عدم آگاهی از فرآیندی است که در بدن به شکلی طبیعی در حال رخ دادن است.

فشار روانی ناشی از بحران کرونا برای انسان میانسالی که بحران خاص این دوره را طی می‌کند ،می‌تواند چاش برانگیز باشد: کرونا و خطر آن برای میانسال تداعی کننده مرگی زودرس تر از سالمندی است.کارهای باقی مانده، برنامه های اجرا نشده، لذات نچشیده، در کنار شرایط خطرناک کرونا و آسیب زایی بیشتر میانسالان، می‌تواند طیف زیادی از هیجانات و تفکرات مختلف را درکنار خودمراقبتی و تنظیم میزان ریسک‌پذیری و رفتارهای پر مخاطره او بشود.


میانسالی و کرونا، آگاهی افزایی یا آسیب افزایی
حالات متضادی در پاسخ میانسال به کرونا وجود دارد. در برخی که در طول زندگی سازنده و بوده و رگه های آسیب های روانی در آنها دیده نمی شود، این دو بحران کرونا و میانسالی را با مطالعه، تفکر درباره گذشته و برنامه ریزی درباره آینده سپری می کنند. این روال باعث تخفیف آسیب های مربوط به قرنطینه خانگی و انزوای فرد می شود. از سوی دیگر افرادی که رگه هایی از آسیب های روانی را دارند، روند تشدید شده ناامیدی و یاس حاصل از بحران کرونا، بحران میانسالی میانسالی آنها را چند برابر می سازد. در پاره‌ای از این افراد هیجانات منفی، ناسازگاری و دست کم عود یک افسردگی نهفته بروز می‌کند. هر چند بروز این شکل از هیجان‌های مخرب و ویرانگر به دلایل متعدد و عوامل گوناگونی جدای از خود میانسالی مرتبط است، اما نقش شرایط و ویژگی‌های محیطی کرونایی را در تشدید این افسردگی و ناامیدی نمی‌توان نادیده گرفت. میانسال افسرده‌ای که با شنیدن اخبار مرگ انسان ها در اقصا نقاط دنیا، همه چیز را برای خود تمام شده می‌بیند و انگیزه‌های مثبت و هیجان‌های سازنده‌اش به شکل بیمارگونی کاهش می یابد، در مواجهه با بحران کرونا در معرض آسیب‌ها و تهدیدهای متعدد قرار دارد. در صورت عدم تشخیص و درمان این هیجان ها وآسیب هایی که لااقل به صورت نهفته بوده، آسیب‌های روانی و جسمی به مراتب وسیع‌تری ایجاد شود.

استرس ناشی از تهدید کرونا و خودپنداره ناتوان و تمام شدنی میانسال افسرده، ترکیب خطرناکی است که به شکلی جدی می‌تواند باعث بازنوازی ضبط‌های والدی خودویرانگر و تشدید غیر طبیعی هیجان‌های مخرب میانسالی شود. تجربه و تاثیر این حالت‌های ذهنی و جسمی و تاثیر منفی بر عملکرد مکانیزیم‌های ایمنی بدن می‌تواند ریسک ابتلا به کرونا در یک فرد میانسال را به مراتب از آنچه که برآوردها و پارامترهای قابل مشاهده فیزیولوژیک بررسی می‌کنند، بالاتر برد.



میانسالی، کرونا و نیاز به پیشگیری ودرمان
با توجه به مطالب ذکر شده آنچه نمایان است بی‌توجهی جامعه به میانسالان در بحران کرونا است. میانسالی دوره‌ای فریب دهنده است که می‌تواند باعث دو تجربه متفاوت از آنچه در بیرون دیده می‌شود و آنچه در درون فرد می‌گذرد بشود. توقعات جامعه و خانواده از افراد میانسال در بیشتر مواقع تناسبی با واقعیت شرایط جسمی و روانی میانسالان ندارد. بی‌توجهی و عدم شناخت و آگاهی خود میانسال از خود نیز به این مساله دامن زده و باعث می‌شود در بسیاری از برهه‌های حساس زندگی دست به رفتارها مخاطره آمیز یا سبکی از زندگی بزند که سلامتی خود و افرادی که مسوول حمایت از آنان است را به خطر بیندازد. تلاش برای درک شرایط میانسالی در دوران پر مخاطره اپیدمی کرونا مهم‌تر از قبل به نظر می‌رسد و این وظیفه‌ای است که نه تنها بر دوش اطرافیان و خانواده فرد میانسال، که بر عهده جامعه درمانگران شامل روان شناس، مشاور، روانپزشک ، مددکار و سیاست‌گذاران کلان بهداشتی کشور و مسوولان ذیربط است.

 
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

چطور از مردها تعریف کنیم؟
ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
سخت است حرفت را نفهمند سخت تر این است که حرفت را اشتباهی بفهمند حالا میفهمم که خدا چه زجری میکشد وقتی این همه آدم حرفش را که نفهمیده اند هیچ اشتباهی هم فهمیده اند. دکترعلی شریعتی