جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 29 Mar 2024
تاریخ انتشار :
دوشنبه ۲۵ فروردين ۱۳۹۹ / ۲۲:۲۰
کد مطلب: 50176
۲
چالش‌های روانشناسی و اجتماعی کرونا و پساکرونا در گفت‌وگو با یک روانشناس اجتماعی

کووید ١٩ توهم قدرت را از ذهن بشر زدود

کووید ١٩ توهم قدرت را از ذهن بشر زدود
پس از قرارگرفتن در معرض رویدادهای بسیاری که همه زاینده عوامل جدی استرس‌زا ‏بوده‌اند، آن هم در بازه زمانی کمتر از یک سال، شیوع ویروسی ناشناخته و عجیب‌وغریب برای مردم کشور ما ‏شاید از بدترین رویدادهای استرس‌زا محسوب می‌شود. بدون‌شک تعطیلات نوروز از بهترین روزهای ‌سال ‏مردم بود که امسال در قرنطینه و تعطیلی کامل همه مراکز تفریحی، گردشگری و زیارتی همراه با استرس ‏احتمال مبتلاشدن به ویروس کرونا سپری شد. این چالش بزرگ سلامت که انگار قرار نیست به این زودی‌ها ‏دست از سر مردم کشور ما و دیگر مردم جهان بردارد، آستانه تاب‌آوری جامعه را به كمترین حد خود رسانده است؛ ‏مردم قطعا با تحمل‌کردن این حجم از استرس در دوران پساکرونا نیازمند طراحی برنامه‌ای برای بازسازی، ‏بازپروری و ترمیم جراحات روانی و عاطفی هستند.

دکتر منصوره نیكوگفتار، روانشناس اجتماعی ‏و عضو هیأت علمی دانشگاه پیام‌نور است. او در گفت‌وگو با «شهروند» از چالش‌های روانشناسی و اجتماعی ‏کرونا و پساکرونا می‌گوید.‏
 
عوامل اجتماعی بروز اضطراب اجتماعی‎ ‎در شرایط كرونازده حاضر به نظر شما چه مواردی ‏هستند؟
یكی از مهم‌ترین زمینه‌های بروز اضطراب، ابهام و دسترسی‌نداشتن صحیح مردم به اطلاعات قابل اعتماد و موثق ‏است. در کشور ما رسانه‌های رسمی كاركرد چندان قابل دفاعی در حوزه اطلاع‌رسانی نداشته‌اند، درحالی‌كه ‏رسانه‌ها مكمل و تقویت‌کننده امنیت عمومی و ملی هستند و برای پیشگیری و آگاهی‌بخشی درباره هر ‌گونه تهدیدی، رسانه‌ها در خط مقدم و در صف اول قرار دارند. متاسفانه حافظه جمعی ما هرازگاه درگیر ذخیره‌كردن اخبار نادرست و تحریف‌شده‌ای می‌شود كه در تریبون‌های رسمی كشور اعلام‌شده و ‏به این ترتیب اعتماد اجتماعی كه یكی از مهم‌ترین اركان سرمایه اجتماعی است، رفته‌رفته كاهش می‌یابد. ‏برای مثال در خبر نیمروزی شبكه یك مورخ بیست‌وپنجم اسفند 98 گزارشی از مكالمه كتی پورتر، نماینده كنگره ‏آمریكا با رابرت ردفیلد، رئیس مركز كنترل و پیشگیری بیماری آمریكا پخش شد مبنی بر اینكه هزینه آزمایش ‏كرونا در آمریكا 1331 دلار است و 33‌درصد مردم این كشور توان پرداخت چنین مبلغی را ندارند. گزارش در ‏همین‌جا خاتمه پیداکرد و ما بینندگان خبر نیمروزی را در بغض و اندوه آن 33‌درصد آمریكایی گذاشت كه ‏به طرز رقت‌انگیزی مبتلا به كرونا می‌شوند. غافل از آنكه در ادامه این مذاكرات، كتی پورتر با سماجت و ‏شهامت رئیس سی‌دی‌سی را متقاعد بلكه وادار كرد كه هزینه تست كرونای آن لایه 33 درصدی را بدون كم‌وكاست به عهده بگیرد و تا بله را از او نگرفت، غائله را ختم نكرد. ‏

رسانه‌های رسمی و غیررسمی (در عصر فعلی شبکه‌های اجتماعی نیز برای مردم حکم رسانه را دارند)، ‏می‌كوشند ما را به خرید كالا و خدمات یا پذیرش نوع نگرش مقبول خود متقاعد كنند و بر زاویه دید عموم ‏جامعه و نحوه‌ای كه در مواجهه با اتفاقات مهم پیرامون خود واكنش نشان می‌دهیم، تأثیر بگذارند؛ رسانه‌ها در ‏همه جای دنیا در صورتی که از رسالت خود دور شوند، می‌توانند با انتخاب و انعكاس گزینشی اخبار از رویدادها ‏و در اختیارگذاشتن بخشی از واقعیت و جعل یا سانسور بخش‌هایی دیگر رویكرد اجتماعی، گرایش سیاسی و ‏دیدگاه اعتقادی جامعه را تحت تأثیر قرار دهند. به عقیده من اعتماد به رسانه‌ها و شفافیت در اطلاع‌رسانی تا ‏حد قابل توجهی می‌تواند روان جامعه را در بحران‌ها از اضطراب فراگیر دور کند.‏

چه میزان از اضطراب و نگرانی در جامعه در زمان بحران می‌تواند منطقی باشد؟
دلایل زیادی برای اضطراب و نگرانی از بحران كرونا وجود دارد. ناكارآمدی دانش پزشكی در کل جهان در مقابل ‏ابعاد ناشناخته ویروس كووید-19، انتقال سریع، انتشار گسترده و كشورگشایی این ویروس، در كنار ‏ناشناختگی ماهیت بیماری، وجود نداشتن راه درمان مشخص و علاج قطعی ازجمله این دلایل است. ویروسی كه ‏قطار کشورها را حداقل برای مدتی از ریل خارج كرد، تبدیل به سرتیتر خبرها شده و در صدر گزارش‌های ‏خبری جا گرفته است. وقتی واقعیت مبهم است، شایعات بی‌اساس و اخبار كذب زیادی پیرامون آن شكل ‏گرفته، دیگران (كه اطلاعاتی هم‌سطح یا كمتر از ما دارند) به‌عنوان منبع اطلاعات به حساب می‌آیند. در این ‏شرایط برخی نیز با دامن‌زدن به اخبار جنجالی خالی از حقیقت  به دنبال دوختن كلاهی از این نمد برای ‏خود هستند، به طمع نام یا نان یا هر دو. در اول فروردین 1399  كودك سه ساله‌ای به دلیل خوراندن الكل ‏طبی با هدف پیشگیری از ابتلا به كرونا بینایی هر دو چشم خود را از دست داد. آمار قربانیان مصرف الكل ‏متانول یا الكل صنعتی بالا رفته است، به‌طوری‌كه در بعضی نقاط با آمار كشته‌شدگان كرونا رقابت می‌کند. به نظر ‏می‌رسد چنین رفتارهایی كه برای غلبه بر نگرانی ناشی از ابتلا به ویروس كرونا به صورت كنترل‌نشده، ‏بدون استناد به منابع ذی‌صلاح و پرس‌وجو از مراكز بهداشتی و درمانی صورت می‌گیرد، یك رفتار ‏تكانشی غیرمنطقی و بدون بررسی پیامدها و عواقب آن است.‏

‏‏به طور کلی می‌توانید کمی رابطه اختلالات روانی با بحران‌ها را برای ارتقای آگاهی مخاطبان ‏توضیح دهید؟
بحران‌های اجتماعی گاه به‌عنوان یك تریگر (محرك یا برانگیزاننده) عمل می‌كنند و به دلیل حجم بالای ‏تغییراتی كه در ابعاد فردی و اجتماعی طلب می‌کنند، افراد را در مقابل استرس بسیار بالایی قرار می‌دهند كه ‏برخی برای مقابله با آن از تجهیزات و آمادگی‌های شناختی، هیجانی و رفتاری لازم برخوردار نیستند و با توجه ‏به پیش‌زمینه‌های قبلی امكان ابتلا به انواع اختلالات روانی مانند حملات پانیك (وحشت‌زدگی)، انواع فوبیا ‏‏(ترس مرضی)، اختلالات خواب و اختلال وسواس- بی‌اختیاری وجود دارد. برای مثال مقابله با بحران كرونا ‏مستلزم تغییرات جدی در سبك زندگی است، از اشتغالات روزمره، رفت‌وآمد و مراودات اجتماعی گرفته تا ‏خرید و شست‌وشو و نحوه گذران اوقات فراغت و حتی روش‌های ابراز محبت و مودت نظیر دست دادن و ‏روبوسی. علاوه بر آن اطلاعات و پست‌های پایان‌ناپذیری در مقابله با این میهمان ناخوانده در شبكه‌های ‏اجتماعی دست‌به‌دست می‌شود، پست‌هایی كه اغلب حاوی مطالبی نگران‌كننده و گاه كاملا بی‌پایه و اساس‌اند و ‏با شایعات درهم‌آمیخته. یك روز روغن بنفشه تجویز می‌شود یك روز استفاده از سشوار توصیه می‌شود، ‏یك روز لیموترش سنگی با مقادیری عسل و... . هر دم از این باغ بری می‌رسد.
در چنین شرایطی می‌توان ‏انتظار داشت كه افراد براساس میزان برخورداری از سلامت روان نسبی، مها‌رت‌های تفكر‌نقاد و تاب‌آوری، ‏واكنش‌های متفاوتی در قبال بحران‌های اجتماعی و پیامدهای آن داشته باشند و در این میان كسانی كه درگیر &rlrlm;برخی مشكلات روانشناختی نیز باشند، نیازمند مراقبت و حمایت جدی‌تر و بیشتری هستند.‏

آیا بحران‌های جهانی مانند كرونا را می‌توان به نام پانیك اجتماعی یا وحشت‌زدگی همگانی ‏خطاب كرد؟
استفاده از اسامی و اصطلاحات اختلالات روانی مثل اضطراب اجتماعی و پانیك (حملات وحشت‌زدگی) كه ‏واجد ضوابط تشخیصی معین و تعریف شده‌ای هستند در كانتكس (زمینه یا ساختار) عمومی نارسا و غیرحرفه‌ای است و اغلب از سر تسامح و تساهل برای برجسته كردن موضوع و با توجه به معانی ضمنی آن مورد ‏استفاده قرار می‌گیرد. بر‌این‌اساس در بحران حاضر به دلیل ناتوانی نسبی در كنترل عوامل بیماری‌زا و فقدان ‏پروتكل درمانی عاجل و قاطع و همه‌گیر بودن و انتقال سریع بیماری، با شرایط غیر مترقبه‌ای روبه‌رو هستیم ‏كه قدرت پیش‌بینی و‌‌كنترل ما به كمترین حد خود تنزل پیدا كرده و طبیعی است كه در چنین شرایطی با ‏استرسی همگانی روبه‌رو باشیم. این د‌رحالی است كه در‌سال 98 اتفاقات ناگوار زیادی گریبانگیر ما شد، سیل ‏در تعداد زیادی از استان‌های كشور، زلزله در آذربایجان شرقی، گرانی بنزین و حوادث پس از آن، نوسانات بازار ‏ارز، تورم و كاهش قدرت خرید، ترور سردار شهید قاسم سلیمانی ‏از سوی آمریکا و حوادث ناگوار پس از آن. اگرچه تعداد افرادی كه درگیر این مصائب و حوادث شدند به عدد جمعیت كشور نبود ولی ‏تركش اخبار ناگوار و تهدیدات ضمنی و احساس ناامنی به عدد جمعیت كشور رسید و آحاد مردم را كم و ‏بیش تحت‌تأثیر قرار داد.‏
قرارگرفتن درمعرض تعداد زیادی از عوامل استرس‌زا در بازه كوتاهی از زمان بدون اینكه متولیان سلامت ‏درصدد رصد‌كردن سطح سلامت روان و طراحی مداخلاتی برای كاهش بار روانی این استرس‌ها با ایجاد امكانی ‏برای تخلیه هیجانی و امیدواركردن اقشار مختلف مردم باشند، آستانه تحمل مردم ما را به كمترین حد خود ‏رسانده است. مردمی كه در همه بحران‌ها در خط مقدم كمك‌رسانی و بذل توجه و عاطفه به آسیب‌دیدگان ‏بوده‌اند اینك نیازمند طراحی برنامه‌ای برای بازسازی، بازپروری و ترمیم جراحات روانی و عاطفی ناشی از این ‏حجم استرس خاصه در طول یك‌سال گذشته هستند؛ در این میان كودكان و نوجوانان به دلیل اقتضائات ‏تحولی رشد محتاج رسیدگی و مداخلات بیشترند.‏

در حال حاضر بحث فاصله‌گذاری هوشمند در جامعه برای جلوگیری از شیوع بیشتر ویروس ‏مطرح است. این محدودیت‌ها و اعمال قوانین برای مردم، تا چه میزان می‌تواند آرامش خاطر ‏و احساس امنیت نسبی را به بدنه جامعه بازگرداند؟
بعد از اجرای طرح فاصله‌گذاری اجتماعی یعنی به حداقل رساندن همه روابط اجتماعی و حفظ فاصله ‏فیزیكی دومتری با دیگران، ستاد ملی مقابله با کرونا به‌عنوان یک راهبرد جدید برای مدیریت موثر شیوع ‏ویروس کرونا،  طرح فاصله‌گذاری هوشمند را جایگزین طرح قبلی کرد. با این هدف كه افراد، مشاغل و گروه‌‏های جمعیتی کم‌خطر از نظر ابتلا (یا در صورت ابتلا از نظر بروز عوارض جدی و مرگ) شناسایی شوند و ‏فعالیت این گروه‌های اجتماعی به تدریج از سرگرفته شود و سایر افراد و گروه‌ها کماکان فاصله‌گذاری ‏فیزیکی را رعایت کنند‎. اما این راهكار شاید با هدف پاك كردن بخشی از صورت مسأله یعنی تأمین معیشت ‏دهک‌های پایین درآمدی جامعه اتخاذ شد مانند کارگران روزمزد، دستفروشان، کارکنان قراردادی، کارگران با ‏حقوق‌های نازل و‎...كه البته عدد قابل توجهی از جمعیت جامعه را به خود اختصاص می‌دهند و این در ‏شرایطی‌ است كه به توصیه مسئولان سازمان بهداشت جهانی، درحال حاضر كه هنوز به وضعیت باثباتی در ‏خصوص اپیدمی بیماری در كشور نرسیده‌ایم هر گونه تسامح و تساهل در زمینه فاصله‌گذاری فیزیكی ‏همگانی می‌تواند عوارض بهداشتی و اقتصادی سنگینی را به جامعه تحمیل كند كه كمترین پیامد آن احساس ‏ناامنی است.‏

گفته می‌شود شاید تا پاییز درگیری با ویروس كووید-19 در کشور ما باقی بماند. به نظر شما ‏روان جامعه در دوران پساكرونا با چه چالش‌هایی مواجه است؟ و چه حمایت‌هایی برای ‏گروه‌های مختلف مردم اولویت دارد؟
از دو زاویه می‌توان به این سوال پاسخ داد. نخست آنكه فشار روانی زیادی كه واقعیت مهارناشدنی این ‏بیماری همراه با حواشی و شایعات افسار گسیخته آن در شبكه‌های اجتماعی از جهات گوناگون به مردم ‏وارد كرد سبك زندگی متفاوتی را به ارمغان آورد كه زیر سایه اصطلاحات زمخت و ترسناكی نظیر فاصله‌گذاری اجتماعی به اوج خود رسید. از زمان شیوع این بیماری روزهای متوالی و هفته‌های متمادی از ‏تریبون مهم‌ترین و معتبرترین مسئولان نظام بهداشتی كشور و بلكه جهان در معرض پیام‌هایی قرار ‏گرفتیم كه ما را به فاصله گرفتن از دیگران فرا می‌خواند و تأكید می‌كرد كه حتی از دیدار والدین خود ‏نیز اجتناب كنید. در حالی‌كه استفاده از كلمات آن هم به‌طور مكرر و از رسانه‌ها و قاب‌های مختلف بار ‏روانی زیادی را به همراه دارد و ذهن آدمیزاد نیز در پی تداعی كلمات از اصطلاح فاصله‌گذاری اجتماعی ‏به انزوا می‌رساند و تداعی‌کننده گوشه‌گیری و دور شدن و تنهایی و دور افتادگی و افسردگی و ناامیدی ‏و ... است در حالی‌كه با چرخش ملایمی از اصطلاح فاصله‌گذاری اجتماعی به فاصله گرفتن فیزیكی این حجم ‏از بار روانی منفی به جوامع بی‌دفاع انسانی تحمیل نمی‌شد و دشنه معنای هولناك فاصله‌گذاری ‏اجتماعی را به جان مخاطب نمی‌زد.‏

همچنین به دلیل سرایت بسیار سریع و گسترده بیماری، مسئولان بهداشتی و متخصصان تأكید کردند ‏كه هر كسی حتی بدون داشتن علایم بیماری می‌تواند عامل انتقال ویروس كرونا باشد كه چنین ‏دیدگاهی اگر از چارچوب مراقبت‌های بهداشتی فراتر رود می‌تواند زمینه‌ساز افكار بدبینانه و شناخت‌های ‏تحریف شده قرار گیرد. زاویه دوم این پاسخ ناظر بر دستاوردهای مثبتی ا‌ست كه كرونا به همراه آورد كه ‏افزایش سواد سلامت و ارتقای بهداشت عمومی جامعه از آن جمله است و به این ترتیب فصل جدیدی در ‏فرهنگ بهداشتی ما گشوده شد كه می‌تواند نویدبخش بهبود كیفیت زندگی فردی و اجتماعی باشد. ‏

آیا می‌توان گفت ویروسی كه این روزها جهان را به زانو درآورده است می‌تواند تولید ‏كننده اقتضائات جدید در حوزه روانشناسی اجتماعی باشد؟
با عبور از آزمون سخت كرونا و كشتن غول فاصله‌های اجتماعی و پوست انداختن در قرنطینه خانگی به نظر ‏می‌رسد اغلب كسانی كه از این هفت خوان با كمترین تلفات به سلامت عبور كرده‌اند بیش از پیش مشتاق ‏همگرایی و مشاركت در اقدامات جمعی معنادار و نشاط برانگیزند كه دولت اگر اغتنام فرصت كند به این ‏موضوع اهتمام ویژه‌ای خواهد داشت و با استعانت از خرد جمعی و استمداد از متخصصان روانشناسی و ‏جامعه‌شناسی می‌تواند تهدیدی كه از انرژی سركوب شده ماه‌ها قرنطینه و زندگی تحت تدابیر شدید ‏بهداشتی و محرومیت‌های اقتصادی و فشار روانی ناشی از  آن  ایجاد شده به فرصت تبدیل كند.‏
 
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
چطور از فکر کردن بیش از حد به یک موضوع جلوگیری کنیم؟
نوجوانان آمریکایی بدون تلفن همراه احساس بهتری دارند
من با دروغ گفتن و آه وناله پول درمیارم
افراد کمال‌گرا چه ویژگی‌هایی دارند؟
كودكان را قرباني حرف مردم نكنيد
خودبیمارانگاری از خود بیماری مرگبارتر است!
راه‌ درمان تب بالای تمایل به عمل‌های زیبایی چیست؟
تونل هابه ما آموختند که حتی دردل سنگ هم راهی برای عبور هست، تونل ها راست میگویند ؛ راه است ، حتی از دلِ سنگ! " آنجا كه راه نیست ، خداوند راه را می گشاید... "