جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 29 Mar 2024
تاریخ انتشار :
شنبه ۶ ارديبهشت ۱۳۹۹ / ۰۹:۱۰
کد مطلب: 50282
۲

راهکارهای روانشناسی برای مدیریت اضطراب

راهکارهای روانشناسی برای مدیریت اضطراب
میگنا: دکتر انوشیروان خضری مقدم پنجشنبه شب (4 اردیبهشت) در پاسخ آنلاین به سوالات استرس و اضطراب ناشی از بیماری کرونا، در پاسخ به فردی که پرسید " در خصوص برخورد با بیمارانی که با حالت پنیک، به خاطر شرایط حاضر و استرس کرونا به ما پزشکان مراجعه می کنند توضیح دهید؟" اظهار داشت: اگر افرادی به ما مراجعه می کنند و آن ها دچار حملات پنیک هستند و یا اینکه اضطراب دارند، ابتدایی ترین کاری که می توانیم انجام دهیم این است آن ها را از عوامل استرس زا بیرونی و درونی آگاه کنیم و همین که افراد متوجه می شوند که در واقع منشاً استرس در درون و یا بیرون خودشان است، کمک بزرگی به آنها در مقابله با استرس و اضطراب می کند و دانش و آگاهی آن ها را افزایش می دهد.
 
 این دکترای روانشناسی سلامت ادامه داد: بنابراین اگر افراد بدانند که استرس های واقعی و بیرونی هشداردهنده هستند که باعث سلامت ما می شوند و استرس های درونی منجر به خودمراقبتی؛ اما اگر باز استرس ادامه پیدا کند اتفاقاً باعث به وجود آمدن بیماری و کاهش سیستم ایمنی بدن ما می شوند لذا تفکیک این دو نوع استرس برای افرادی که با مشکلات اینچنینی مواجه هستند کمک کننده و مفید است.
 
وی در پاسخ به اینکه من هم بی خواب شدم و هم از ترس کرونا 60 روز است که معده ام عصبی شده است و نمی توانم غذا بخورم و با اینکه همیشه در قرنطینه و خانه هستم باز استرس دارم، چکار کنم؟ گفت: اگر ما متوجه بشویم که دچار استرس هستیم اول باید دید این استرس چه پیامی به ما دارد؛ معمولاً پیام استرس مراقبت کردن است لذا اگر ما مراقبت کنیم؛ به عنوان مثال در خصوص بیماری کرونا نیاز است که توصیه های پزشکان(شستشوی مرتب دست، فاصله گذاری اجتماعی و کمتر از خانه بیرون رفتن) را جدی بگیریم بنابراین این مراقبت ها را که انجام می دهیم باید استرس ما را کم کنند.
 
خضری مقدم در ادامه بیان کرد: زمانی که ما مراقبت ها را انجام می دهیم اما باز  هم استرس کم نمی شود آن عوامل ذهنی هستند که دارند به ما هشدار می دهند؛ پس عوامل بیرونی به ما هشدار می دهند که اگر مراقبت نکنیم دچار مشکلات می شویم اما اگر مراقبت کردیم و مشکل ادامه پیدا کرد باید به یک هشدار روانشناختی توجه کنیم یعنی هشداری که در درون ما اتفاق می افتد.
 
 در قسمت دوم استرس، ذهن ما است که استرس را می سازد و در قسمت اول استرس محیط بیرون و واقعیت بیماری است که استرس را می سازد؛ پس به این نتیجه می رسیم آن چیزی که داخل ذهن ما است لزوماً واقعیت نیست بلکه افکاری هستند که در ذهن ما استرس ایجاد کرده و ممکن است نماینده واقعیت باشند یا نباشند.
 
اگر ما مراقبت های لازم را انجام می دهیم، آن ها دیگر نماینده واقعیت نیستند بلکه فقط فکر محض هستند اما اگر مراقبت های لازم را انجام ندهیم، آن افکاری که به ذهن ما می آیند طبیعی هستند و باید به آن ها پاسخ بدهیم.
 
حالا اگر مراقبت ها را انجام دهیم و باز افکار آمدند، پس نتیجه گیری می کنیم استرس ما درونی است و ربطی به بیماری ندارند که در چنین وضعیتی اگر متوجه افکاری که در ذهن ما ایجاد می شود، باشیم و آن ها را به عنوان فکر در نظر بگیریم و همچنین توجه به این افکار را به عنوان فکر حفظ کنیم، می تواند در کاهش استرس درونی ما بسیار موثر باشد لذا باید یادمان باشد زمانی که یک استرس درونی داریم(یعنی مراقبت می کنیم اما هنوز فکر ما مشغول است)؛ خود این افکار برای ما علامت هشداردهنده دیگری هستند که متوجه باشیم در حال حاضر داریم سیستم ایمنی بدن را کاهش می دهیم و اتفاقاً این نشان دهنده این موضوع است که از روان خود مراقبت نمی کنیم و در مقابل نیز روان هم جسم را درگیر خواهد کرد.
 
 بنابراین توجه به این موضوعات و افکار می تواند نشاندهنده علامت استرس بد باشد و توجه به واقعیت می تواند نشان دهنده علامت استرس خوب باشد؛ پس استرس خوب با مراقبت و استرس بد با توجه و فهم اینکه آن چیزی که در ذهن ما می گذرد واقعیت محض نیست برطرف می شوند.
 
  وی در پاسخ به سوال یک دانشجوی پزشکی که پرسید "خیلی استرس دارم (حتی زمانی که مطمئن هستم به طور مثال دستم مشکلی ندارد اما حتماً باید چندبار دست خود را بشویم) احساس می کنم همه چیز آلوده است، این بخاطر کرونا نیست بلکه قبل از کرونا هم حساس بودم اما نه به این شدت، نگران هستم که در آینده شغلی این وضعیت بدتر شود"، توضیح داد: وسواس در واقع علامت این است که ما بیش از اندازه درگیر، نگران هستیم و در نتیجه به دنبال این ها رفتارها یا افکار تکراری داریم، یعنی اینکه یک استرسی به ما وارد می شود باعث به وجود آمدن رفتار یا افکار نگران کننده و تکراری می شود که خود آن افکار نگران کننده و تکرار شونده یا افکار وسواسی هر دو می تواند دوباره شدت استرس را افزایش دهد بنابراین شما باید به این توجه داشته باشید که زمانی استرس وجود واقعی دارد فقط مراقبت کردن آن را کاهش می دهد اما اگر مراقبت کردن آن را کاهش نداد پس بنابراین وجود ذهنی دارد.
 
زمانی که استرس وجود ذهنی دارد مهم ترین کاری که می تواند آن را کاهش دهد این است که متوجه باشید افکار و احساساتی که تجربه می کنید فقط افکار شما هستند و توجه به این افکار به عنوان فکر و دوام این توجه می تواند میزان وسواس و اضطراب شما را کم کند و همچنین آن رفتارهای تکراری که شما برای کاهش استرس خود به کار می برید اگر هیچ کاری با آن ها نداشته باشید و بتوانید اضطراب ناشی از رفتار و افکار را بپذیرید و عکس العمل به آن ها نشان ندهید، به تدریج وسواس و اضطراب شما کاهش پیدا می کند اما اگر به افکار تکرارشونده و یا رفتارهای تکرارشونده و وسواسی که سراغ شما می آیند پاسخ دهید آن ها بیشتر تکرار می شوند.
 
وی در پاسخ به سوال فردی که پرسید " همسرم کارمند و همیشه بیرون از خانه است که خیلی استرس کرونا گرفته و از لحاظ روحی بهم ریخته و هر لحظه فکر می کند کرونا گرفته، به دکتر هم مراجعه کرده و دکتر به او آرامبخش کلرودیازپوکساید داده اما هنوز استرس دارد چه دستوری می دهید" خاطر نشان کرد: استرس همسر شما از نوع استرس بد است؛ استرس خوب زمانی است که به ما هشدار می دهد که باید کاری انجام دهیم و مراقبت از خود داشته باشیم؛ لذا اگر همسر شما مراقبت های لازم را انجام می دهد اما باز استرس ادامه دارد به معنای این است که بخش عمده استرس همسر شما به عوامل ذهنی و فکری او ربط دارد اما اگر ایشان از خود مراقبت نمی کنند قاعدتاً باید استرس داشته باشند.
  
خضری مقدم در ادامه گفت: اگر به استرس به عنوان یک دوست نگاه کنید فکر می کنم خیلی موفق تر می توانید عمل کنید لذا اگر همسر شما این هشدارها را جدی گرفته و مراقبت ها را انجام دادید قاعدتاً استرس ایشان کم می شود اما اگر مراقبت نداشته باشند باید برای کاهش استرس توصیه های پزشکی را رعایت کنند بنابراین اگر توصیه ها را رعایت کردند اما باز استرس ادامه پیدا کرد باید متوجه باشند که افکار او هستند که مشکل درست کردند.

یکی از راه هایی که همسر شما برای کاهش استرس می تواند استفاده کند این است که مراقب افکار خود باشد و آن ها را واقعیت تلقی نکند و بتواند فاصله خود را با افکارش حفظ کند که در این صورت به تدریج میزان افکار و استرس کاهش پیدا می کند.
 
وی در پاسخ به اینکه آدم استرسی هستم و زمانی که جایی از بدنم درد می کند، ذهنم درگیر می شود و به چیزهای بد فکر می کنم و به حدی استرس می گیرم که دست و پاهایم یخ می شود، اظهار داشت: باید دقت داشته باشیم که درد در واقع یک علامت هشداردهنده ای است که مشکلی در بدن وجود دارد لذا اگر درد ما شدید بود باید با مراجعه به افرادی که متخصص هستند به آن پاسخ دهیم اما اگر از افراد متخصص کمک گرفته و درد ادامه داشت پس استرس ما ناشی از درد واقعی نیست بلکه ناشی از فکری است که در مورد جسم و علائم طبیعی جسم می کنیم.
 
معمولاً افرادی که به علائم بدنی خود بیش از اندازه توجه می کنند و آن ها را در قالب نگرانی می آورند دچار اضطراب زیاد می شوند لذا کاری که باید انجام دهید تا این افکار نتوانند مانند بیماری روی شما تاثیر بگذارند این است که آن ها را به عنوان فکر بپذیرید.
 
وی در پاسخ به فردی که پرسید"وسواس فکری دارم و سال های قبل که روزه می گرفتم اعصابم ضعیف تر می شد اما روزه را می گرفتم الان باوجود کرونا، می ترسم روزه بگیرم دوباره وسواسم شدت پیدا کند" متذکر شد: خود این فکر شما در مورد وسواس و در مورد روزه گرفتن و ارتباط دادن آن ها به هم، می تواند باعث افزایش میزان اضطراب و وسواس شود پس گاهی اوقات فکر کردن در مورد افکار هم می تواند اضطراب را افزایش دهد؛ پس اگر شما همین استرسی که در مورد روزه گرفتن و در مورد برگشت وسواس دارید به آن دقت کنید می بینید که ربطی به وسواس و روزه گرفتن ندارد پس در حال حاضر استرس شما ناشی از فکری است که در مورد روزه گرفتن و در مورد اینکه اگر روزه بگیرید وسواستان افزایش پیدا می کند.
 
دکترای تخصصی روانشناسی سلامت در پاسخ به سوال پدری که گفت "پسر 16 ساله ای دارم که به مدت 9 سال از مادرش جدا شدم و او هم با من زندگی می کند و هم نزد مادرش می رود؛ اخیرا با یکی از بچه ها(خواهرزاده ام) مشکل پیدا کرده و به شدت ناراحت شده چگونه با او برخورد کنم؟ توضیح داد: مهمترین نکته ای که باید در برخورد با فرزندان در نظر بگیریم این است که آن ها را درک کنیم و احساسات و عواطف آن ها را به خصوص طوری که تجربه می شوند بفهمیم و درک کنیم و گاهی اوقات بپذیریم.
 
هرچقدر کیفیت رابطه ما با فرزندان بهتر باشد، میزان استرس آن ها را کمتر می کند و همچنین میزان مقابله موثر آن ها با مشکلات را افزایش می دهد؛ بنابراین در چنین وضعیت و شرایطی بهترین راه حل هم سو شدن و نزدیک شدن به او است لذا هر چقدر رابطه شما با فرزندتان بهتر باشد، میزان استرس او کمتر می شود اما اگر رابطه شما با او اشکال دارد و او دچار استرس است، در واقع یک استرس از بیرون و یک استرس از رابطه با شما به او وارد شده است و آن چیزی که بیشتر باید به آن تاکید کنید، استرسی است که شما خودتان به او وارد می کنید؛ بنابراین اگر شما استرس به او وارد نکرده و رابطه شما خوب است مطمئن باشید خیلی آسیب به او نخواهد رسید و اگر او دغدغه داشته و نگران باشد با شما مطرح می کند اما اگر مطرح نمی کند یک علامت هشداردهنده آن این است که رابطه معیوب است پس باید روی کیفیت رابطه با فرزندتان کار کنید.
 
مرجع : خبرگزاری شبستان
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
چطور از فکر کردن بیش از حد به یک موضوع جلوگیری کنیم؟
نوجوانان آمریکایی بدون تلفن همراه احساس بهتری دارند
من با دروغ گفتن و آه وناله پول درمیارم
افراد کمال‌گرا چه ویژگی‌هایی دارند؟
كودكان را قرباني حرف مردم نكنيد
خودبیمارانگاری از خود بیماری مرگبارتر است!
راه‌ درمان تب بالای تمایل به عمل‌های زیبایی چیست؟
یک رابطه خوب زمانی است که کسی پذیرای گذشته، پشتیبان امروز و مشوق فردایتان باشد.