هر آنچه هستیم، همان است که اندیشیده ایم. ذهن همه چیز است. هر آنچه را باور کنیم، همان میشویم.
شاید هزاران بار این واژه را شنیده باشید. از هر سخنران انگیزشی گرفته تا مدرس حوزه بازاریابی نیز از این کلمه استفاده کرده است. چرا اینقدر زیاد این کلمه به کار میرود؟ آیا تاثیر آن هم زیاد است؟ یا خرافات؟
این کلمه مفید قدرت غیرقابل تصوری دارد! به هیچ وجه خرافات نیست؛ زیرا دانشمندان بزرگی همچون انیشتین، نیوتن یا روانشناسان بزرگی مثل فروید در نوشته هایشان به قدرت باور و تلقین اشاره کرده اند و البته تمامی پیامبران با شیوه تدریس خودشان یکی از اصولی که به انسان ها آموختند این بود : “باور کنید تا ببینید…”
شاید بپرسید «اصلا تلقین چیه؟» خب… سخت نیست چون تلقین فقط یک جمله است ! به همین سادگی. اما این جمله ساده میتواند آینده یک کودک را بسازد (و یا آنرا ویران کند) یک جمله ساده چنان تاثیری ژرفی در ناخودآگاه انسان دارد که زبده ترین روانشناسان هم (تقریبا) نمیتواند آنرا از ضمیر ناخودآگاه بیرون کنند…
مترادف تلقین در فارسی عبارتست از: القا، فهماندن، آموختن، فرازبان دادن، یاد دادن،وادار نمودن،در دهان نهادن
معنی تلقین در زبان فارسی:
منظور از تلقین؛ باوراندن اندیشه و طرزفکری خاص به دیگری، فهماندن و یاددادن کلامی به کسی،القای سخن به مخاطب به قصد تفهیم، یادآوری و یا تکرار آن توسط مخاطب، کسی را وادار به گفتن، کلامی کردن، زبانی مطلبی راگفتن، تعلیم و آموختن و.... است.
تلقین درس اهل نظر یک اشارت است
گفتم حکایتی و مکرر نمی کنم.
تلقین (وانمود) فرآیندی روانشناختی است که به کمک آن یک شخص افکار، احساسات، رفتار و نگرش خود یا فرد دیگر را هدایت میکند. تلقین به بیانی ساده نوعی گول زدن خودمان است. با تکرار خواسته ذهن خودآگاه، می توانیم یک باور جدید را در ذهن ناخودآگاه ایجاد کنبم. هرآنچه را که در مرکز توجه تان قرار دهید و چندین بار در چند ساعت مختلف تکرار کنید در ضمیر ناخودآگاهتان ریشه خواهد گذاشت.
نویسندگان قرن نوزدهم در زمینهٔ روانشناسی، همچون ویلیام جیمز، کلمات «وانمود کردن» (به انگلیسی: suggest) و «وانمود» (به انگلیسی: suggestion) در معنایی نزدیک به اینها در بیانهای رایجشان استفاده میکردند.
اما وانمود به فرایندی گفته میشود که از طریق آن پاسخی غیرانتقادی بر اثر محرکی برانگیخته شود.در روانشناسی اجتماعی این اصطلاح معمولاً این فرایند را به رابطهای نسبت میدهد که در آن فرد یا گروه، از نمادها بهعنوان محرک استفاده میکند تا پاسخهای غیرانتقادی را در افراد یا گروههای دیگر، یا در حالت وانمود به خود، در خود بیدار کند. وانمود (تلقین) عبارت است از فرایند ارتباط که به پذیرش راسخ قضیهٔ مورد ارتباط در غیاب زمینههایی که منطقاً برای پذیرش آن کافی باشند منجر میشود.
تلقین درمانی [suggestion therapy]
در روان شناسی هیپنوتیزم تکنیکی از رواندرمانی است که در آن علائم رنج آور را با تلقین مستقیم و اطمینان بخشی برطرف می کنند
شما در طول روز هزاران هزار از این جملات را خودتان به خودتان میگویید و چند صد تا هم از دیگران میشونید؛ این یعنی اگر کنترلی بر آنها نداشته باشید به راحتی میتوانند مسیر زندگی شما را تغییر بدهند! بیهوده نیست که در هر درسِ موفقیت زندگی از روانشناسان یا مدرسان و افراد موفق (از جمله وارن بافِت) یکی از درس های مهم، «انتخاب دوست صحیحِ» است.مثلا چرا باید دوستان ناموفق و بازنده تان را ترک کنید!
شما اگر زمان تان را با فردی که تماما در حال گفتنِ جملاتِ منفی و مخرب است، سپری کنید این جملات در ضمیر ناخودآگاه شما مینشیند و به سختی قادر خواهید بود آنرا عوض کنید. یک مثال ساده این است : شما در طول روز بی وقفه به خودتان بگویید «امروز روز خوبی است.» حتی اگر روز خوبی هم نباشد کم کم آنرا احساس خواهید کرد که نکند «روز خوبی است» و شما خبر ندارید؟ به همین راحتی!
تاریخچه و نحوه کشف تلقین
تلقین توسط داروساز و روانشناس فرانسوی به نام امیل کوئه کشف شد. او معتقد بود که هر باور و عقیده ای که تمام فضای ذهنی را در بر گیرد، بتدریج برای ان فرد بصورت حقیقت در می آید.
داستان كشف تلقين:
يك روزپسر 13 ساله او دير از خواب بيدار مي شود و بدين جهت مورد سرزنشو برخورد شديد پدر قرار مي گيرد . عصر آن روز وقتي پسر كوئه از مدرسه به خانه بر مي گردد اميل متوجه مي شود كه هنوز اثر صحبت هاي صبح در چهره پسر مشخص است. مدتي بعد مجدد اين ماجرا تكرار شد تا اين كه جرقه اي در ذهن كوئه پديد امد. او از خود اين سئوال را پرسيد كه چرا اثر تنبيه يا تشويق از صبح تا عصر همان روز باقي مي ماند. وی پس از تحقيق و آزمايش بسيار در اين خصوص به اين نتيجه رسيد كه انسان ها 10 الي 15 دقيقه بعد از خواب و به همين مقدار قبل از خواب رفتن در شرايطي قرار ميگيرند كه هر نوع فكر حرف و تصويري را كه در رويا يا واقعيت با آن مواجه شوند در طول روز عينا براي خود شبيه سازي مي كنند.
همه افراد نوع بشر قبل و بعد از خواب به حالت رخوت و خواب الودگي هيپنوتيزمي وارد مي شوند در اين وضعيت پذيرش افزايش مي يابد. كوئه توضيح مي دهد كه شخص در حالت هيپنوز نبايد بخوابد بلكه بايد تنها خواب الود باشد. رمز هيپنوتيزم اين است كه فرد فقط و فقط خواب الودگي داشته باشد از انجا كه نسل بشر هنگام صبح كه از خواب بر مي خيزند دچار رخوت و خواب آلودگي اند پس بهترين زمان ارائه تلقين هاي صبح زود مي باشد.
اولين اصل در تلقين امیل كوئه خواب الودگي است
دومين اصل در تلقين اميل كوئه شلي وانادگي و ارامش عضلاني است
سومين و مهمترين اصل تلقين اميل كوئه تمركز فكري و خلا ذهني است كه در اصل كانوني كردن ذهن است فقط و فقط بر روي يك موضوع ويژه اميل كوئه پس از تحقيق و ازمايش ير روي افراد و حالات گوناگون انان به اين نتيج رسيد كه اين سه حالت پيش از بيدار شدن از خواب به انسان دست ميدهد چرا كه در صبح هنگام انسان هم خواب الود هم رلكس و هم در حالتي است از تمركز فكري و ذهني مي باشد پس از اعلام اين نتيجه روز به روز به مشتريان و بيماران اميل كوئه اضافه شد او هر روز بيماران را در سالني جمع مي كردوبه انها اموزش ميداد كه چگونه در ضمير ناخوداگاه خود نفوذ كنند و تلقين هاي عملي و كاربردي لازم را بر لوح ضمير نفس يا خويشتن خويش نقش زنند او مي گويد: مهم اين است كه تلقين ها وارد ناخوداگاه شوند بعد از ان ديگر كاري نكنيد بلكه منتظر معجزات درماني باشيد.
هم اکنون او را پدر علم تلقین و مبتکر این علم می دانند. یکی از جملات معروف امیل کوئه درباره تلقین این است که هر روز حال من از هر جهت بهتر و بهتر می شود.
داستانی دیگر از قدرت تلقین
کاشف تلقین دکتر امیل کوئه داروساز و روان شناس فرانسوی است که قوانین این فرایند را پایه گذاری کرده است. امیل کوئه روزی در داروخانه مشغول به کار بود که یکی از بیمارانش با شکایت از اینکه داروهایش اثری نداشته و باعث بهبودی مریضی اش نشده است وارد شد. در آن لحظه به ذهن دکتر کوئه رسید که قرص های قبلی را بگیرد و همان قرص را با رنگ و کپسول جدید به بیمار بدهد.
در زمان ارائه به او گفت که این قرص تازه به دست او رسیده و بیماران زیادی را بهبود بخشیده و مطمئن باش که برای تو هم موثر است. بعد از چند روز بیمارش نتیجه مثبتش را به او می گوید. کوئه از این قضیه متعجب می شود، هر دو دارو را آزمایش میکند که نتیجه می گیرد هیچ تفاوتی ندارند. در نهایت چیزی به نام تلقین را کشف می کند.
روش هاي كوئه در دهه 1920 شهرتي جهاني پيدا كرد مخصوصا جمله ابدايي او:
من هر روز از هر جهت بهتر و بهتر مي شوم
اميل كوئه پرده از بزرگترين راز قرن در خصوص هيپنوتيزم برداشته و بيان كرد كه قدرت عامل باعث ايجاد يك حالت هيپنوتيزمي نيست بلكه مهم تر از ان مشاركت همكاري و پذيرش بي چون و چراي تلقين هاي از طرف ازمودني مي باشد و همچنين عقيده دارد كه هيپنوتيزم چيزي نيست جز مجموعه اي از تلقين به نفس و تلقين به نفس نيز در اصل همان هيپنوتيزم مي باشد.
اگر انديشه اي براي مدت مديد در ذهن باقي بماند فرد ان را واقعي فرض كرده و حاضر نيست هيچ گونه مطلبي بر خلاف ان را قبول نمايد از ديد روان شناسي هر گاه افراد نوع بشر تمام ظرفيت فكري خود را بر روي عقيده اي متمركز سازند و هر روز بر وسعت دامنه ان بيافزايند اين اعتقاد ان شخص در جهان بيرون جنبه واقعي پيدا خواهد كرد.
انواع تلقین
تلقین می تواند به شکل های زیر باشد:
1.دیداری
در اینجا شخص با چیزهایی که میبیند به خود یا دیگری تلقین میکند که او هم میتواند آن کار را انجام دهد یا این که نمیتواند انجام دهد.
2. شنیداری
تلقین شنیداری نوعی است که با شنیدن حرف دیگران اتفاق میافتد. در این تلقین وقتی کسی حرفی را میزند سمت و سوی انگیزه فرد را جهت میدهد و آن را تبدیل به محرک میکند.
3. فکری
تلقین فکری به طوری است که فرد چیزی را که میخواهد در ذهنش نگه میدارد و به آن توجه میکند. در این حالت قدرت ذهنی او همراه تلقینش میشود و آن را به واقعیت تبدیل میکند.
4. کلامی
در این نوع تلقین فرد با خودش با صدای بلند صحبت میکند و چیزی را که به آن باور دارد را به صورت کلامی ادا میکند یا این که به طور مداوم در مکالمات روزانهاش خود را نشان میدهد.
5.نوشتاری
در تلقین نوشتاری فرد چیزی را که میخواهد به خودش یا دیگران تلقین کند را روی یک کاغد مینویسد و این کار را بارها انجام میدهد تا انگیزش او با تلقینش همسو شود.
براساس تمایل خود می توانید از انواع آن استفاده کنید. برای تاثیری پذیری، جملات تلقینی باید مثبت و کوتاه باشند، در عین حال جملات باید با باوری عمیق و بسیار جدی و محکم تکرار شوند.
قوانين كوئه: كوئه پس از گذشت حدود 20 سال تحقيق در خصوص تلقين هاي هيپنوتيزمي به قوانين سه گانه زير دست يافت:
1- قانون توجه و تمركز: زماني كه ذهن در مدت مديدي بر روي موضوعي متمركز شود ان موضوع بتدريج جنبه واقعي پيدا مي كند.
2- قانون اثر متضاد: مادامي كه در خيال خود ببينيد كه قادر به انجام كاري نيستيد با تلاش بيشتر موفقيت كمتري كسب ميكنيد. به عبارت ديگر تفكر منفي + كوشش بيشتر = موفقيت كمتر.
3- قانون اثر احساسي عاطفي: پندار قويتر از تلقين است . به عبارت ديگر زماني كه يك تلقين از روي اشتياق و احساسهاي عاطفي درون باشد و همراه با تصاوير ذهني باشد اين تلقين قوي تر از ساير افكار و القائات ظاهر شده و بر ديگر افكار غلبه پيدا مي كند.
تلقين چيست؟
تلقين همانند بذري است كه در خاك وجود انسان ها كاشته مي شود اگر به موقع به آبياري و باغباني آن بپردازيم از آن دانه كوچك كم وزن درخت قطور و تنومندي ايجاد خواهيم كرد كه با بالا رفتن از آن درخت از فراز قله هاي موفقيت خواهيم گذشت. تلقين همانند تيغ جراحي است كه تنها افراد متخصص بهترين بهره برداري را از ان به عمل مي آورند.
اگر تلقين به نفس در مدت زماني طولاني مثلا چند ماه (3 الي4) ادامه داشته باشد بعد از تاثير گذاري بر ضمير ناخودآگاه بصورت خودكار ناخودآگاه در پي بدست اوردن موارد ذكر شده در تلقينات بر مي آيد در ان موقع زماني است كه اعجاز ناخوداگاه را مي بينيم.
حال باید بدانیم که تلقین به چه شکلی صورت گیرد. شما همیشه باید تمرکزتان روی جملاتی باشد که روزانه استفاده می کنید، مراقب باشید به اشتباه از تلقینات و جملات اشتباه استفاده نکنید. شما همیشه باید از کلمات مثبت استفاده کنید. با اینکه مفهوم کلی (من بیمار نیستم) مثبت است اما کلمه بیمار واژه ای منفی است !
ضمیر ناخود آگاه به منظور و مفهوم کاری ندارد بلکه روی کلمات متمرکز می شود! مثلا با گفتن جمله (فراموش نکنی موقع بر گشتن نان بخری) احتمال فراموشی بیشتر است از زمانی که می گوید (یادت باشد موقع برگشتن نان بخری) و یا برای آرام شدن یک نفر جمله(آرام باش) بیشتر از جمله (داد نزن) اثر دارد. بکار بردن جملاتی مانند (خسته نباشید، دستت درد نکند و…) در ناخود اگاه تاثیر منفی می گذارد و باعث خستگی، درد و… می گردد پس در گفتگو و عبارات تاکیدی از کلمات و افعال مثبت استفاده کنید..
بنابراین هنگامی که میخواهید به خود تلقین کنید که آدم خوشحال و شادی هستید بگویید من همیشه شاد و خوش حالم، نه اینکه بگویید من غمگین و ناراحت نیستم.
بدن انسان شامل میلیون ها میلیون سلول زنده و هوشمند است که کار سازمان یافته، ساختن، پرورش و حفظ بدن را انجام می دهد.
اما شما باید یادتان باشد:
«هرآنچه را که در مرکز توجه تان قرار دهید و چندین بار در چند ساعت مختلف تکرار کنید در ضمیر ناخودآگاهتان ریشه خواهد گذاشت…»
افرادی که به سختی وزن کم میکنند ابتدا باید باور کنند که میتوانند لاغر باشند
افرادی که همیشه در امتحانات نمرات بدی داشته اند باید باور کنند که لیاقت نمره بالاتر را دارند
افرادی که باهوش هستند قبلا باور کرده اند که میتوانند سریع تر و بهتر مسائل را درک کنند
خب یک سوال چالش برانگیز از شما داریم: این افراد چاق بودند و بعد باور چاق بودن را پذیرفتند؟ یا باور چاق بودن را پذیرفتند و بعد چاق شدند و چاق ماندند؟
در تفکر سیستمی: «اگر A علت B باشد… احتمالا B هم باعث تقویت علت A است.» یعنی این افراد بعد از اینکه باور را پذیرفته اند که چاق هستند، بعد از آن با گفتن این جمله که من چاق هستم و به سختی وزن کم میکنم باورشان را تقویت کرده اند طوری که هر دارو، رژیم، عمل و … هم انجام دهند تا مادامی که باورشان عوض نشده باشد، هیچ تاثیری بر بدنشان نخواهد گذاشت (هر تاثیری هم موقتی خواهد بود)
باور ما و جملاتی که در ضمیر ناخودآگاه ما وجود دارد مادام در حال تصحیح زندگی و افکار ما با آن جملات است. طوری که آنرا ملاک اصلی قرار داده است و به ندرت خلاف آنرا قبول میکند.
ضمیر ناخودآگاه یا عملکرد خودکار ذهن، سلولها را برای انجام وظایف خاصی هدایت می نماید. در نظریه های روانکاوی شخصیت فروید از ضمیر ناخودآگاه یا ضمیر ناهوشیار به عنوان مخزن احساسات، افکار، اسرار و خاطراتی که خارج از اطلاعات آگاهانه ماست یاد شده است.
فروید می گوید: قبل از اینکه به خود شک کنید که شاید به افسردگی و عدم اعتماد به نفس کافی دچار شده اید، بهتر است مطمئن شوید که اطرافتان را آدم های احمق پر نکرده باشند. یکی از بهترین روش های برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه هیپنوتیزم است، ضمیر ناخودآگاه با وجود اینکه بسیار قدرتمند است اما فرق بین واقعیت و خیال را نمی داند.
از مزایای قدرت ضمیر ناخودآگاه می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- بروز توانایی ها و استعداد های نهفته درونی
- افزایش احساس همدلی و درک
- به خاطر آوردن جزئیات بیشتری از پدیده های گوناگون
- یافتن راه حل های بسیار عالی در مراحل مختلف زندگی
- افزایش میزان یادگیری
- کشف ریشه های ترس و هراس
قدرت تلقین
همانطور که در ميدانيد انسان برای کسب موفقیت و آرامش در طول زندگی می تواند از یک سیستم به شدت هوشمند به نام ضمیر ناخودآگاه استفاده کند. تحقیقات نشان می دهد اگر انسانی آموزش ندیده باشد به صورت پیش فرض فکرهای منفی در ذهن او ساخته می شود. همچنین تلقین هایی که در ذهن اتفاق می افتد از جنس تلقین های منفی می باشد.
اما برای اینکه بتوانیم این افکار منفی را در ضمیر ناخودآگاه تغییر دهیم نیازمند آن هستیم که از ابزارهای جدید و متفاوتی استفاده کنیم. یکی از بهترین و سریعترین راههای برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه استفاده از تلقین است. قدرت تلقین باعث می شود که یک شخص خیلی ساده تر و خیلی سریع تر به نتایج خود برسد. پس نتیجه میگیریم برای آنکه بتوانیم ضمیر ناخودآگاهمان را برنامه ریزی کنیم باید از قدرت تلقین استفاده کنیم.
تکنیک تلقین
برای آنکه شما بخواهید از قدرت تلقین و تکنیک تلقین استفاده کنید باید ابتدا با کلیات این سیستم آشنا شوید. برای اینکه ما یک باور را در ذهنمان با کمک تلقین به ناخودآگاه مان بسپاریم نیازمند آن هستیم که ابتدا یک جمله طراحی کنیم. در روانشناسی موفقیت این جمله را عبارت تاکیدی و در مباحث دینی آن را ذکر می گویند.پس در نتیجه ما باید یک عبارت تاکیدی طراحی کنیم تا به کمک آن بتوانیم از قدرت تلقین استفاده کنیم و با کمک آن بتوانیم به ضمیر ناخودآگاهمان نفوذ پیدا کنیم.
9 تکنیک استفاده از تلقین
1.جملاتی که شما به عنوان تلقین از آن استفاده می کنید باید در حال به عینیت رسیدن باشد
مثلا فردی اضافه وزن دارد و علاقهمند است که خوش هیکل باشد، اگر هر روز تلقین کاهش وزن را تکرار کند اما نتیجه ای نبیند دچار افسردگی می شود. اما اگر همین فرد در باشگاه ثبت نام کند این بار استفاده از قدرت تلقین بیشتر به جان و دل او می نشیند و احساس پژمردگی نمی کند.
2.باور پذیری تلقین
اگر تازه شروع به استفاده از قوانین موفقیت کرده اید سعی کنید ابتدا از باور های کوچک استفاده کنید. این باور کوچک به شما کمک می کند که وقتی قدرت حیرت آمیز قانون تلقین را متوجه شدید شروع به ساخت باور های جدید و از بین بردن سقف کاذب ذهنی خود کنید.
3.جملات ساده و کوتاهی را برای تلقین استفاده کنید. برای تاثیر پذیری لزوما تاکیدی
مثلا من عالی هستم.
من باهوش هستم.
4.حتما حتما حتما باید بعد استفاده از آن جمله یا عبارت تلقین پذیر شما احساس خوبی داشته باشید.
اگر به هر دلیلی جمله ای را برای خود طراحی کرده اید که بعد از استفاده از آن احساس افسردگی یا ناراحتی حقارت به شما دست می دهد به هیچ عنوان به آن مسیر ادامه ندهید. تلقین شما باید در دل شما بنشیند و احساس رضایتمندی و خوشحالی به شما بدهد.
5.تکرار تکرار تکرار
عبارتی که برای تلقین خود استفاده کردید را در طول روز تکرار کنید. یکی از بهترین زمان های تکرار این عبارات 20 دقیقه قبل از خوابیدن و 20 دقیقه بعد از بیدار شدن می باشد. به آن حالت حالت
آلفا می گویند. در حالت آلفا (محصول ریلکسیشن) شما دسترسی خیلی بیشتری به ضمیر ناخودآگاه تان دارید.
6.با صدای بلند تکرار کنید
صدای بلند باعث می شود گوش شما و زبان شما هم درگیر شود و تاثیرپذیری این تلقی را در شما افزایش دهد.
7. جمله را تا رسیدن به هدف عوض نکنید
در مسیری که شما شروع به استفاده از تلقی می کنید متوجه می شوید که اتفاق های جدیدی در حال رخداد می باشد. این ها همه نشانه هایی هستند که برای شما فرستاده میشوند تا بدانید که در مسیر درست هستید. به هیچ وجه با دیدن آن نشانه ها خوشحالی و ذوق شما را بر ندارد که دست از طلب بردارید و فکر کنید که به آن رسیده اید. حتما حتما تا رسیدن به آن هدف دست از این جملات و این تلقین ها برندارید.
8.فهرستي از جملات تلقین پذیر درست نکنید
لیستی از خواسته ها و اهداف درست نکنید و نهایتا در طول روز از 5 جمله استفاده کنید.
9.بدون اذن خدا برگی از درخت نمی افتد
تلاش کنید در جملات تان یاد خدا را به جا آورید این کار باعث گارانتی و امنیت هدف و خواسته شما می شود وقتی خدا بنده اش را ببیند که در حال تلاش است و با توکل به او می خواهد به خواسته اش برسد لطفش را شامل حال او می کند.
معرفی فیلم تلقین (inception)
دام کاب (لئوناردو دیکاپریو) یک دزد ماهر در استخراج اسرار ارزشمند مورد نیاز سازمانهای جاسوسی و شرکتهای تجاری و چندملیتی است. توانایی او در این است که هنگامی که دیگران در خواب هستند و ذهنشان در آسیبپذیرترین وضعیت است، اسرار کلیدی آنان را از درون رویاهایشان ربوده و در دنیای بیرون از خواب، این اسرار را به خریداران متقاضی عرضه میکند.
او یک گروه چیره دست از روانکاوان و معماران زبردست دارد که همراه او مخفیانه وارد خوابهای دیگران شده و سعی در کشف و ربودن اطلاعات دارند.
تلقین مثبت
یک تحقیق درباره تلقین مثبت در مجله Frontiers in Psychology منتشر شد که در آن محققان بر روی ۴۴ هزار و ۷۴۲ نفر از داوطلبان که در بازه سنی ۱۶ تا ۹۲ سال بودند کارکردند و نشان داد که قدرت تلقین مثبت بیشتر از تخیل است. آنها از داوطلبان خواستند که به سه دسته تخیل تلقین برنامه ریزی تقسیم شود. و هر کدام در ذهن خودشان از یکی از این سه تکنیک استفاده کند. نتیجه ای که به دست آمد این بود که کسانی که از قدرت تلقین مثبت یعنی گفتگوی درونی مثبت یعنی از جمله من می توانم استفاده کرده بودن نتیجه بالاتری نسبت به کسانی که از تخیل و برنامه ریزی استفاده کردند داشتند.دلیل آن هم این است که زمانی که شما جمله ای را به زبان می آورید و زیاد آن را تکرار میکنید در ناخودآگاه شما احساس رضایت و حس خوب را تولید میکند در غیر این صورت شما این جملات را با تکرار زیاد به زبان نمیآورد اید. به بیان ساده تر شما ایمان دارید که آن اتفاق می افتد. و قانون زندگی قانون اثبات باورهای شما به شماست.
تلقین منفی
در تلقین منفی معمولا شما به دنبال جمله مثبت میگردید اما آن را اشتباه بیان می کنید.به عنوان مثال می گویید من ضرر را دوست ندارم.من بیماری را دوست ندارم. اگر در این شرایط هستید خیلی راحت تر می توانید این جملات را به جملات مثبت تغییر دهید به عنوان مثال من عاشق سود و پیشرفت هستم یا من عاشق سلامتی هستم. اما در مواردی بعضی از افراد از عبارات تلقینی منفی و مخرب استفاده می کنند. مثل خیلی تلاش می کنم اما به جایی نمی رسم. کارم شب و روز دعا کردن است اما فایده ای نداره.همانند قوانین بالا این جملات هم چون با احساس همراه هستند نتیجه های منفی را با خود به همراه دارد.
تلقینهای پنهانی
وانمودهای پنهانی، وانمودها یا پیشنهادهایی هستند که در یک مجموعهٔ وسیعتر جاسازی شده، بی آنکه از ظواهر امر مشخص باشد، گوینده نقطهنظری را به صورت غیرعلنی به مخاطب خود وانمود میکند.
شرایط تاثیر تلقین در انسان
- تلقین ها باید به صورت مستمر تکرار شوند
همانطور که در داستان بالا خواندید چند دانش اموز با هم تصمیم گرفتند تلقین کنند و با تلقین اول نفر ،آموزگار باور نکرد و در نتیجه تلقین روی او اثر نگرد با تکرار تلقینات معلم باور کرد که مریض است پس تداوم در تلقین شرط تاثیر گذاریست.
-ضمیر ناخودآگاه هر چیزی را که به زبان اورید یا در فکر به آنها توجه کنید قبول می کند مثلا من مریض نیستم تلقینی است برای جذب مریضی در نتیجه روش درست تلقین این است که بگویید من سالم و شاداب هستم.
- مواظب باشید حرف ها و تلقینات دیگران روی ما تاثیر زیادی دارند اگر تلقینی منفی شندیدید فورا به فکر فرو بروید و با تلقینات مثبت با مقابله با آن تلقینات منفی بپردازید
-هر روز صبح تلقینات مثبت را به خود شروع کنید تا روزتان را با تلقینات و کلام مثبت آغاز کنید
تلقین چطور روی سلامتی ما اثر میگذارد
برای اینکه به قدرت اثرگذاری تلقین بر سلامتی پی ببرید، خاطرهای از یک دوست که روانپزشک است، نقل میکنیم. مادر این روانپزشک همیشه از درد پا ناله میکرد. البته وضعیت جسمی بدی نداشت اما همیشه نالان بود و مدام میگفت پاهایم درد میکند. او هر روز به دنبال یک پزشک جدید بود و بیشتر وقت خود را صرف درمان درد پایش میکرد. دیگر اینقدر این موضوع تکرار شده بود که حتی همه فامیل هم فکر می کردند او یک مشکل جدی دارد و باید به پزشک مراجعه کند. تا اینکه یک روز پسر او که یک روانپزشک بود با استفاده از یک تکنیک روانشناسی، جمله من سالم هستم را در ضمیر ناخودآگاه مادرش ثبت کرد. پس از مدتی، او به طور ناخودآگاه دیگر درد نداشت و کمتر دیده میشد که از درد پا در حال ناله کردن باشد. پس از مدتها میتوانست به راحتی کارهایش را ایستاده انجام دهد. در حالی که تا پیش از آن از سرپا ایستادن ناله میکرد. حالا مدت یک سال است که مادر آن روانپزشک به هیچ دکتری برای درد پا مراجعه نکرده است!
یک لحظه با خود فکر کنید که یک نفر صرفا با تلقین چطور میتواند سالها درد و رنج را برای خود به همراه بیاورد و چطور با تلقین میتواند درد را از خود دور کند. بله این قدرت تلقین است. نمونه این داستان در زندگی همه ما وجود دارد. اکثر کارهایی که روزانه انجام میدهیم به طور ناخودآگاه است. یعنی بر اثر تکرار در ضمیر ناخودآگاه ما ثبت شدهاند. بیشتر کارها یا باورهایی که امروز در خودمان میبینیم و به طور ناخودآگاه بر اساس آنها عمل میکنیم، در زمان کودکی در ذهنمان ثبت شدهاند.
تلقین چطور عمل میکند؟
وقتی شما این جمله که: «حتما امتحان فردا را خراب میکنم، هیچ چیز یادم نیست» را در درون خود تکرار میکنید، این جمله ملکه ذهن شما میشود. یعنی این جمله در سطح ضمیر ناخودآگاه شما ثبت میشود. از آن جایی که ضمیر ناخودآگاه قدرت تجزیه و تحلیل ندارد، سر جلسه امتحان، چیزی که درونش ثبت شده را اجرایی میکند. یعنی کاری میکند که واقعا چیزی به یاد شما نیاید.
در واقع ضمیر ناخودآگاه فقط اجرا کننده چیزی است که در آن ثبت میشود. همانطور که گفتیم، از یک سو ضمیر ناخودآگاه قدرت تجزیه و تحلیل ندارد و از سوی دیگر، در اجرای چیزی که در آن ثبت شده بسیار قدرتمند است. بنابراین شما با تکرار اینکه امتحان را خراب میکنید و هیچ چیز یادتان نیست، فراموش کردن آموختهها سر جلسه امتحان را به خود تلقین کرده و آن را در ضمیر ناخودآگاه خود ثبت میکنید. حتی وقتی دوست شما میگوید حتما در امتحان موفق میشوید، چون این جمله خلاف باوری است که با تلقین در ضمیر ناخودآگاه خود ثبت کردهاید، ذهن شما آن را نمیپذیرد و استرس شما بیشتر میشود.
بنابراین تلقین به دلیل اینکه باوری را در ضمیر ناخودآگاه شما ثبت میکند بسیار قدرتمند عمل میکند. تلقین در بسیار از ابعاد مختلف زندگی، مثل سلامتی نیز اثرگذار است.
یک تکنیک ساده
اما برای شروعِ شخم زدنِ ضمیرناخودآگاه بهتر است کارهای زیر را انجام دهید:
از امروز به دقت بر روی جملاتی که روزانه با خودتان در حال صحبت هستید تمرکز کنید و آنها را شناسایی کنید. آگاه باشید در حال چه گفتگوی درونی هستید. اگر جملات شما منفی بود (مهم نیست درست است یا غلط) آنرا 1- یادداشت کنید 2- فعل آنرا تغییر دهید تا مثبت شود، بعد دوباره آنرا چندین بار بخوانید.
برای مثال : «من چقدر دست و پا چلفتی ام» -> «من چقدر زرنگ و تیز هستم.»
بعد از انجام این کار، روزانه به صورت آگاهانه چندین بار این جملات را تکرار کنید. امکان دارد اوایل احساس بدی به شما دست بدهد که عالی است، زیرا نشان میدهد واقعا این جملات ریشه در تفکرات قدیم ضمیرناخودآگاه تان دوانده و شما در حال تغییر آن هستید. در روز صبح هنگام بیدار شدن، عصر و شب قبل از خواب جملاتِ مثبتی را با خود تکرار کنید. جملاتی از قبیل:
من می توانم
من عالی هستم
زندگی من فوق العاده است
چقدر زندگی ام رو دوست دارم
من عاشق خودم هستم
من زیبا هستم
من توانایی های فوق العاده زیادی دارم.
من در کنکور موفق خواهم شد
من هوش فوق العاده خوبی دارم و …
مواظب باشیم چه چیزی را به کودکان تلقین میکنیم
هنگامی که به کودکی گفته میشود: این کار را نکن، تو نمیتوانی، تو نمیفهمی، تو بلد نیستی، تو خنگی، تو سر به هوایی، بی دقتی و… از همان موقع با تکرار این جملات ضمیر ناخودآگاه او یاد میگیرد که باید این باورها را داشته باشد و همیشه این گونه رفتار کند. حتی دیده شده اکثر افرادی که در زمان کودکی پدری فقیری داشتند و پدر دائما در حال گفتن جملههایی بوده مانند: «ما پول نداریم، نمیتوانیم، باید قناعت کنیم و فقیر هستیم»، در بزرگسالی خود دقیقا به همین حال افتادهاند. حتی با وجود اینکه تلاش زیادی هم میکنند، اما باور فقیر بودن در ذهن و ضمیر ناخودآگاه آنها بوجود آمده و نمیگذارد که موفق شوند.
حالا که به اهمیت تلقین در زندگی پی بردید، لطفا کمی به جملاتی که روزانه به خود میگویید دقت کنید. مخصوصا اگر کودکی در خانه شما زندگی میکند. جملاتی مثبت به او بگویید. حتی اگر اشتباهی می کند او را با جملات منفی تنبیه نکنید. برای اینکه به مرور استفاده از جملات مثبت را بیاموزید این تمرین را انجام دهید. هر وقت که از جملات منفی استفاده کردید، آنها را یادداشت کنید. در مقابل هر کدام از جملات منفی، مثبت همان جمله را بنویسید و چند بار آن را تکرار کنید. حتما قبل از خواب جملات مثبتی را که نوشتید با خود تکرار کنید، تا این جملات مثبت در ضمیر ناخودآگاه شما، جایگزین جملات منفی که سالها به خود گفتهاید بشوند و بتوانید روند زندگی خود را تغییر دهید.
سخن آخر
من هر روز از هر جهت بهتر و بهتر مي شوم. اين را مطمئن باشيد كه تلقين قدرتي دارد كه ميتواند از شما انسان ديگري بسازد. ميتواند شخصيت وجودتون را كه سالهاي دراز شكل گرفته را در مدتي كم چنان تغيير بدهد كه باعث تعجب همگان بشود و ميتواند شما را به جائي از قله هاي موفقيت برساند که براي ديگران غیرقابل تصور و باور نكردني باشد و اين را بدانید که: "تلقين يكي از مهمترين، اثرگذارترین،انرژی بخش ترین و کارآمدترین رموز موفقيت است."
- ويكي پديا