تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس چیست؟
در این مقاله با این دو و تفاوتهایشان آشنا میشویم.
تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس
عزت نفس چیست؟ تعریف دقیق و اصولی اعتماد به نفس چیست؟
هر کدام از ما بارها این کلمات را شنیدهایم؛ اما آیا تعریف دقیقی از آنها را بلدیم و تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس را میدانیم؟
این دو با وجود شباهت ظاهری با یکدیگر ما دارای تفاوتهایی ظریف نیز هستند. عزت نفس حسی است که انسان را از رد نکردن خط قرمزهای خود و رد نشدن از ارزشها و باورهای درونی کمک میکند؛ حسی که نمیگذارد در موقعیتهای خاص، به هر دلیل، خود را و چیزهایی را که در ذهن و روحمان باارزشند، از یاد ببریم و به اصطلاح به رنگ جماعت شویم.
اعتماد به نفس، وجود نیرویی در درون هر انسان است که او را به سوی توانستن هل میدهد؛ نیرویی که آنقدر نیرومند است که میتوان با تکیه بر آن، کارهای نشدنی به ظاهر را شدنی کرد؛ حسی که در صورت نداشتن آن، حتی مهارتهایی را که قادر به انجام آنها هستیم هم به مرور توانایی انجامشان را از دست میدهیم!
تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس در پیچیدگی مفهومی بین این دو هم هست. اعتماد به نفس ملموستر و قابلدرک تر از عزت نفس است. عزت نفس طبق گفته روانشناسان، به نوعی همان سلامت ذهن است. به مفهوم دقیقتر، عزت نفس یعنی باورداشتن توانمندیها و (احترام) به این توانمندیها و ارزشها. براساس تعریفی دیگر، عزت نفس همان احساس ارزشمندی نسبت به خود است.
اعتماد به نفس طبق تعریف همان کارشناسان، همان خودباوری است؛ یعنی براساس تجربهها و توانمندیهایی که از قبل از خود نشان دادهایم، اطمینان داشته باشیم که در انجام کارهای بعدی یا حتی مشکلات و درگیریها هم مثل قبل عمل کرده و با سربلندی آنها را به سرانجام خواهید رساند.
تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس، میتواند به همین مسئله نیز برگردد. عزت نفس باور ذهنی است که شاید در لحظه نمود بیرونی نداشته باشد، اما اعتماد به نفس باوری ذهنی است که در هر زمانی ممکن است ظهور و بروز خارجی داشته باشد.
شناخت تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس
شناخت تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس، میتواند به شناخت بیشتر از خودمان و در نتیجه تقویت در هر کدام از این دو که در آنها ضعف داریم، بینجامد. مادامی که خودمان را نشناسیم و تفاوت این دو مفهوم اساسی را نفهمیم، شاید به اشتباه فکر کنیم اعتماد به نفس بالایی داریم؛ در حالی که شاید اصلا اینطور نباشد! در مورد عزتمندی نفسمان هم به همین ترتیب. گاهی اوقات با شناخت مفهوم اصلی این دو، ریشه اصلی بعضی از اختلالات بهراحتی توسط درمانگر پیدا میشود.
عزت نفس از خود متشکر بودن نیست و با خودخواهی فرق دارد، عزت نفس به معنای داشتن یک تصویر خوب از خود است. عزت نفس یعنی به همان اندازه که برای خود احترام قائلید برای اطرافیان هم ارزش قائل هستید. اعتماد به نفس از عزت نفس سرچشمه می گیرد.
بهتر است بدانیم که نباید راجع به بحث اعتماد به نفس، میزان آن را در وجودمان به همه مهارتها تعمیم دهیم؛ به این معنی که اعتماد به نفس بالا یا پایین داشتن اینطور نیست که در همه زمینهها باشد. بنابراین اگر در یک زمینه احساس میکنیم اعتماد به نفس بالایی نداریم، دلیلی وجود ندارد که تصور کنیم راجع به همه مهارتها همین طور هستیم. بهتر است این مفهوم را با مصادیقش در ذهن داشته باشیم. مثلا «در رانندگی اعتماد به نفسم پایین است» و یا امثال این!
همچنین در رابطه با اعتماد به نفس کاذب نیز به همین قضیه برمیگردیم. اگر تصور اعتماد به نفس بالا در همه کارها را داشته باشیم، دراینصورت به مفهوم اعتماد به نفس کاذب خواهیم رسید که خود میتواند شروع بسیاری از مشکلات بعدی باشد.
– اعتماد به نفس میتواند عزت نفس را بسازد. اگر ما به مهارتها و تواناییهای خودمان در حد معقول نگاه کنیم و باور داشته باشیم، احساس ارزشمندی پیدا کرده و بابت همین احساس خوشایندی که از خودمان پیدا میکنیم، قطع به یقین اجازه از بین رفتنش را به هر دلیل نخواهیم داد و این همان عزتمندی نفس ماست.
پس اولین تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس، در همین جزء و کل بودن آنهاست؛ درحالی که مکمل یکدیگرند.
– تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس در این است که معمولا اعتماد به نفس سبب بروز اتفاق یا به عبارتی کارکرد بیرونی خواهد شد، اما معمولا عزت نفس حسی درونی است که کارکرد بیرونی خود را در احساس ارزشمندی و شادی نشان میدهد.
– تفاوت مهمبودن عزت نفس و اعتماد به نفس سومین تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس است؛ به این معنی که عزت نفس یک خاصیت پایه و مفهوم اصلی است و ارزشمندبودن را کلا بیان میکند، اما اعتماد به نفس میتواند در کاری وجود داشته باشد یا خیر.
مثلا فردی عزت نفس بالا را در همه شرایط دارا است، اما ممکن است اعتماد به نفس در انجام یک کار را داشته و یا نداشته باشد!
– ما به طور مختصر از حس اعتماد به نفس بیش از اندازه یا همان اعتماد به نفس کاذب سخن گفتهایم. تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس در این مورد هم وجود دارد. ما عزت نفس کاذب نداریم، اما اعتماد به نفس کاذب داریم. عزت نفس هر چه بیشتر باشد، نهتنها مشکل و توهمی ایجاد نمیکند که در سلامت ذهن و روح ما بیشتر اثرگذار خواهد بود، اما در رابطه با اعتماد به نفس کاذب، دقیقا عکس این قضیه اتفاق خواهد افتاد.
– عزت نفس در همه جنبهها وجود دارد و نمیتوانیم آن را فقط منحصر به یک یا چند موضوع بکنیم. اما در مورد اعتماد به نفس، اینطور نیست که در همه کارها دارای اعتماد به نفس بالا باشیم. تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس، دراین جنبه هم وجود دارد.
– یک مورد مهم در تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس این است که افزایش اعتماد به نفس با تمرین و روشهای محتلف ممکن هست، اما برای افزایش عزت نفس به همین راحتی نمیتوانیم راهکار تجویز کنیم.
البته این دو شباهت هایی هم با یکدیگر دارند از جمله در رابطه با داشتن یا نداشتن و کم داشتن هر کدام از این دو حس، باید بگوییم که هر دو از دنیای اطراف ما و آدمهای اطراف ما بسیار تاثیر میگیرند.
هر دو میتوانند در وجود افراد مختلف کم یا زیاد باشند و به نوعی با یکدیگر در ارتباط هستند و میتوانند مکمل یکدیگر باشند.
چرا باید تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس را بدانیم؟
با شناخت بهتر این دو مفهوم و شناخت تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس، دیگر این دو احساس و مفهوم روانشناختی را که تاثیر بهسزایی در پیشرفت یا عدم پیشرفت ما خواهند داشت، به جای هم به طور اشتباه استفاده نمیکنیم.
اگر بدانیم در چه موردی اعتماد به نفس پایینی داریم، سعی در بهتر شدن این حس خواهیم کرد و با تمرین و ممارست این اتفاق خواهد افتاد. اما اگر به اشتباه تصور این را داشته باشیم که عزت نفس ما پایین است، نهتنها بهراحتی نمیتوانیم آن را دچار تحول کنیم، بلکه عدم رضایتمندی از خویشتن خویش را جایگزین عدم مهارت میکنیم.
این جایگزینی، اثرات بد و غیرقابلجبرانی را به جا خواهد گذاشت. ناتوانی در انجام یک کار را میتوان به مرور جبران و تبدیل به توانایی کرد، اما عدم رضایت از خود را نمیتوان بهراحتی تبدیل به رضایتمندی کرد. در ضمن اینکه نداشتن مهارت در انجام کاری فقط باعث انجامنشدن همان کار خواهد شد، اما نداشتن عزت نفس در همه احوالات ما تاثیر خود را خواهد گذاشت.
در حقیقت با داشتن عزتنفس، از خودمان، به همان شکل که هستیم، راضی خواهیم بود و میتوانیم احساساتمان را بازگو کنیم. خودمان را دوست داریم و به آنچه که هستیم، میبالیم. حد و مرزی برای خود و افکارمان و عملکردمان قائلیم که بهراحتی دچار دگرگونی و تغییر نخواهد شد، مخصوصا در بزنگاهها.
البته عزت نفس را نباید با غرور اشتباه بگیریم. در عزت نفس واقعی به همان اندازه که خودمان را دوست داریم، برای عزت نفس اطرافیانمان هم احترام و ارزش قائل خواهیم بود.
تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس
وقتی اعتماد به نفس خوبی داشته باشیم، نشانههایش ارتباط برقرارکردن خوب و قوی با دیگران، اطمینان به خود در انجام کارها، عدم اتکا به خود، نترسیدن از خطرات احتمالی و قدرت ریسک بالا و… میتواند باشد.
تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس را مسلما به طور عملی بهتر میتوانیم بفهمیم و درک کنیم. اما تا همین جا، با وجود مفاهیم تئوریک هم تا اندازه زیادی توانستیم به مفهوم این تفاوت پی ببریم.
بهتر این است که تمرین کنیم در کنار اعتماد به نفس بالا، حس خوشایند دوست داشتن خودمان و ارزشمند دانستن داشتههای فکریمان، باورهایمان را هم بالاتر ببریم.
این دو مفهوم در کنار هم کاملتر خواهند بود و نتایج بهتری را هم در زندگی روزمره از خود به جای خواهند گذاشت.
امید که با مطالعه این مقاله توانسته باشیم در شناخت بهتر مفاهیمی چون عزت نفس و اعتماد به نفس و همچنین تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس، به شما کمک کرده باشیم.
هر کدام از ما بارها این کلمات را شنیدهایم؛ اما آیا تعریف دقیقی از آنها را بلدیم و تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس را میدانیم؟
این دو با وجود شباهت ظاهری با یکدیگر ما دارای تفاوتهایی ظریف نیز هستند. عزت نفس حسی است که انسان را از رد نکردن خط قرمزهای خود و رد نشدن از ارزشها و باورهای درونی کمک میکند؛ حسی که نمیگذارد در موقعیتهای خاص، به هر دلیل، خود را و چیزهایی را که در ذهن و روحمان باارزشند، از یاد ببریم و به اصطلاح به رنگ جماعت شویم.
اعتماد به نفس، وجود نیرویی در درون هر انسان است که او را به سوی توانستن هل میدهد؛ نیرویی که آنقدر نیرومند است که میتوان با تکیه بر آن، کارهای نشدنی به ظاهر را شدنی کرد؛ حسی که در صورت نداشتن آن، حتی مهارتهایی را که قادر به انجام آنها هستیم هم به مرور توانایی انجامشان را از دست میدهیم!
تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس در پیچیدگی مفهومی بین این دو هم هست. اعتماد به نفس ملموستر و قابلدرک تر از عزت نفس است. عزت نفس طبق گفته روانشناسان، به نوعی همان سلامت ذهن است. به مفهوم دقیقتر، عزت نفس یعنی باورداشتن توانمندیها و (احترام) به این توانمندیها و ارزشها. براساس تعریفی دیگر، عزت نفس همان احساس ارزشمندی نسبت به خود است.
اعتماد به نفس طبق تعریف همان کارشناسان، همان خودباوری است؛ یعنی براساس تجربهها و توانمندیهایی که از قبل از خود نشان دادهایم، اطمینان داشته باشیم که در انجام کارهای بعدی یا حتی مشکلات و درگیریها هم مثل قبل عمل کرده و با سربلندی آنها را به سرانجام خواهید رساند.
تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس، میتواند به همین مسئله نیز برگردد. عزت نفس باور ذهنی است که شاید در لحظه نمود بیرونی نداشته باشد، اما اعتماد به نفس باوری ذهنی است که در هر زمانی ممکن است ظهور و بروز خارجی داشته باشد.
شناخت تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس
شناخت تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس، میتواند به شناخت بیشتر از خودمان و در نتیجه تقویت در هر کدام از این دو که در آنها ضعف داریم، بینجامد. مادامی که خودمان را نشناسیم و تفاوت این دو مفهوم اساسی را نفهمیم، شاید به اشتباه فکر کنیم اعتماد به نفس بالایی داریم؛ در حالی که شاید اصلا اینطور نباشد! در مورد عزتمندی نفسمان هم به همین ترتیب. گاهی اوقات با شناخت مفهوم اصلی این دو، ریشه اصلی بعضی از اختلالات بهراحتی توسط درمانگر پیدا میشود.
عزت نفس از خود متشکر بودن نیست و با خودخواهی فرق دارد، عزت نفس به معنای داشتن یک تصویر خوب از خود است. عزت نفس یعنی به همان اندازه که برای خود احترام قائلید برای اطرافیان هم ارزش قائل هستید. اعتماد به نفس از عزت نفس سرچشمه می گیرد.
بهتر است بدانیم که نباید راجع به بحث اعتماد به نفس، میزان آن را در وجودمان به همه مهارتها تعمیم دهیم؛ به این معنی که اعتماد به نفس بالا یا پایین داشتن اینطور نیست که در همه زمینهها باشد. بنابراین اگر در یک زمینه احساس میکنیم اعتماد به نفس بالایی نداریم، دلیلی وجود ندارد که تصور کنیم راجع به همه مهارتها همین طور هستیم. بهتر است این مفهوم را با مصادیقش در ذهن داشته باشیم. مثلا «در رانندگی اعتماد به نفسم پایین است» و یا امثال این!
همچنین در رابطه با اعتماد به نفس کاذب نیز به همین قضیه برمیگردیم. اگر تصور اعتماد به نفس بالا در همه کارها را داشته باشیم، دراینصورت به مفهوم اعتماد به نفس کاذب خواهیم رسید که خود میتواند شروع بسیاری از مشکلات بعدی باشد.
– اعتماد به نفس میتواند عزت نفس را بسازد. اگر ما به مهارتها و تواناییهای خودمان در حد معقول نگاه کنیم و باور داشته باشیم، احساس ارزشمندی پیدا کرده و بابت همین احساس خوشایندی که از خودمان پیدا میکنیم، قطع به یقین اجازه از بین رفتنش را به هر دلیل نخواهیم داد و این همان عزتمندی نفس ماست.
پس اولین تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس، در همین جزء و کل بودن آنهاست؛ درحالی که مکمل یکدیگرند.
– تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس در این است که معمولا اعتماد به نفس سبب بروز اتفاق یا به عبارتی کارکرد بیرونی خواهد شد، اما معمولا عزت نفس حسی درونی است که کارکرد بیرونی خود را در احساس ارزشمندی و شادی نشان میدهد.
– تفاوت مهمبودن عزت نفس و اعتماد به نفس سومین تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس است؛ به این معنی که عزت نفس یک خاصیت پایه و مفهوم اصلی است و ارزشمندبودن را کلا بیان میکند، اما اعتماد به نفس میتواند در کاری وجود داشته باشد یا خیر.
مثلا فردی عزت نفس بالا را در همه شرایط دارا است، اما ممکن است اعتماد به نفس در انجام یک کار را داشته و یا نداشته باشد!
– ما به طور مختصر از حس اعتماد به نفس بیش از اندازه یا همان اعتماد به نفس کاذب سخن گفتهایم. تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس در این مورد هم وجود دارد. ما عزت نفس کاذب نداریم، اما اعتماد به نفس کاذب داریم. عزت نفس هر چه بیشتر باشد، نهتنها مشکل و توهمی ایجاد نمیکند که در سلامت ذهن و روح ما بیشتر اثرگذار خواهد بود، اما در رابطه با اعتماد به نفس کاذب، دقیقا عکس این قضیه اتفاق خواهد افتاد.
– عزت نفس در همه جنبهها وجود دارد و نمیتوانیم آن را فقط منحصر به یک یا چند موضوع بکنیم. اما در مورد اعتماد به نفس، اینطور نیست که در همه کارها دارای اعتماد به نفس بالا باشیم. تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس، دراین جنبه هم وجود دارد.
– یک مورد مهم در تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس این است که افزایش اعتماد به نفس با تمرین و روشهای محتلف ممکن هست، اما برای افزایش عزت نفس به همین راحتی نمیتوانیم راهکار تجویز کنیم.
البته این دو شباهت هایی هم با یکدیگر دارند از جمله در رابطه با داشتن یا نداشتن و کم داشتن هر کدام از این دو حس، باید بگوییم که هر دو از دنیای اطراف ما و آدمهای اطراف ما بسیار تاثیر میگیرند.
هر دو میتوانند در وجود افراد مختلف کم یا زیاد باشند و به نوعی با یکدیگر در ارتباط هستند و میتوانند مکمل یکدیگر باشند.
چرا باید تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس را بدانیم؟
با شناخت بهتر این دو مفهوم و شناخت تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس، دیگر این دو احساس و مفهوم روانشناختی را که تاثیر بهسزایی در پیشرفت یا عدم پیشرفت ما خواهند داشت، به جای هم به طور اشتباه استفاده نمیکنیم.
اگر بدانیم در چه موردی اعتماد به نفس پایینی داریم، سعی در بهتر شدن این حس خواهیم کرد و با تمرین و ممارست این اتفاق خواهد افتاد. اما اگر به اشتباه تصور این را داشته باشیم که عزت نفس ما پایین است، نهتنها بهراحتی نمیتوانیم آن را دچار تحول کنیم، بلکه عدم رضایتمندی از خویشتن خویش را جایگزین عدم مهارت میکنیم.
این جایگزینی، اثرات بد و غیرقابلجبرانی را به جا خواهد گذاشت. ناتوانی در انجام یک کار را میتوان به مرور جبران و تبدیل به توانایی کرد، اما عدم رضایت از خود را نمیتوان بهراحتی تبدیل به رضایتمندی کرد. در ضمن اینکه نداشتن مهارت در انجام کاری فقط باعث انجامنشدن همان کار خواهد شد، اما نداشتن عزت نفس در همه احوالات ما تاثیر خود را خواهد گذاشت.
در حقیقت با داشتن عزتنفس، از خودمان، به همان شکل که هستیم، راضی خواهیم بود و میتوانیم احساساتمان را بازگو کنیم. خودمان را دوست داریم و به آنچه که هستیم، میبالیم. حد و مرزی برای خود و افکارمان و عملکردمان قائلیم که بهراحتی دچار دگرگونی و تغییر نخواهد شد، مخصوصا در بزنگاهها.
البته عزت نفس را نباید با غرور اشتباه بگیریم. در عزت نفس واقعی به همان اندازه که خودمان را دوست داریم، برای عزت نفس اطرافیانمان هم احترام و ارزش قائل خواهیم بود.
تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس
وقتی اعتماد به نفس خوبی داشته باشیم، نشانههایش ارتباط برقرارکردن خوب و قوی با دیگران، اطمینان به خود در انجام کارها، عدم اتکا به خود، نترسیدن از خطرات احتمالی و قدرت ریسک بالا و… میتواند باشد.
تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس را مسلما به طور عملی بهتر میتوانیم بفهمیم و درک کنیم. اما تا همین جا، با وجود مفاهیم تئوریک هم تا اندازه زیادی توانستیم به مفهوم این تفاوت پی ببریم.
بهتر این است که تمرین کنیم در کنار اعتماد به نفس بالا، حس خوشایند دوست داشتن خودمان و ارزشمند دانستن داشتههای فکریمان، باورهایمان را هم بالاتر ببریم.
این دو مفهوم در کنار هم کاملتر خواهند بود و نتایج بهتری را هم در زندگی روزمره از خود به جای خواهند گذاشت.
امید که با مطالعه این مقاله توانسته باشیم در شناخت بهتر مفاهیمی چون عزت نفس و اعتماد به نفس و همچنین تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس، به شما کمک کرده باشیم.
یک راهکار عالی برای افزایش عزت نفس
بهترین راهکار برای بالا بردن عزت نفس یا حرمت نفس یک جامعه این است که در نظام باورهای جامعه ، این فرهنگ را به مهمترین عقیده و باور تبدیل کنیم که " من شایسته و خوبم همانطور که تو شایسته و خوبی" و این جمله مصداق بارز سلامت عزت نفس است پس هر روز صد بار و بلکه هزار بار تکرار کنید:
بهترین راهکار برای بالا بردن عزت نفس یا حرمت نفس یک جامعه این است که در نظام باورهای جامعه ، این فرهنگ را به مهمترین عقیده و باور تبدیل کنیم که " من شایسته و خوبم همانطور که تو شایسته و خوبی" و این جمله مصداق بارز سلامت عزت نفس است پس هر روز صد بار و بلکه هزار بار تکرار کنید:
من خوب ، صمیمی و دوست داشتنی هستم
تکرار همین یک جمله، یک راهکار عملی امتحان شده برای افزایش عزت نفس شماست. عزت نفس سالم یعنی من با تو و تو با دیگران برابر هستیم.
موضوع اصلی بودن من و تو است، و اینکه تو خود را نه خوب بدانی و نه بد، نه بالاتر و نه پایینتر از من یا دیگران . پس در ارتباط با دیگران، من که برابر با دیگران هستم حتما مورد علاقه دیگران هم خواهم بود چون نه برترم و نه بهتر و نه بدتر. در واقع به نظر من، پایه و اساس حرمت نفس یا همان عزت نفس، بر خوب بودن من و تو و ارتباط بین من و تو استوار است. من ممکن است کار بد هم بکنم، ولی خیلی کم و بیشتر اشتباه میکنم ولی حتی در زمان اشتباه کردن هم همچنان خوبم.
چهارچوب حرمت نفس هم در پذیرش این موضوع شکل و قوام می گیرد که در ارتباطات انسانها من و تو هر دو خوب و دوست داشتنی هستیم. پس در شرایط تعریف شده برای عزت نفس، ما تمایل به ارتباط با دیگران داریم و از آن لذت میبریم، نه صدمه میزنیم و نه صدمه میبینیم.
افزایش اعتماد به نفس یعنی ایجاد ویژگی هایی در شیوه تفکر و عملکرد، به گونه ای که فرد از عهده کارها به خوبی برآید و در شغل و ارتباطات خود نقش موثرتر و کارایی بهتری نسبت به سابق داشته باشد.
افزایش اعتماد به نفس یعنی کیفیت کارایی ذهنی و عملی او در مواجه با کارها افزایش پیدا کند و بهترین راهکار برای افزایش اعتماد به نفس این است که من کار خوب خودم را انجام بدهم و نظر دیگران هرگز برایم مهم نباشد.
افزایش اعتماد به نفس یعنی کیفیت کارایی ذهنی و عملی او در مواجه با کارها افزایش پیدا کند و بهترین راهکار برای افزایش اعتماد به نفس این است که من کار خوب خودم را انجام بدهم و نظر دیگران هرگز برایم مهم نباشد.
خودگویی مثبت
نکته حائز اهمیت این است که اعتماد بنفس بالا لزوما همراه با عزت نفس بالا نیست. به عنوان مثال، مریلین مونرو، بازیگر مشهور امریکایی، باوجود اینکه بازیگری توانا، جسور و با اعتماد بنفس بود، حتی در دوران شهرت نیز از مشکل عزت نفس ضعیف رنج میبرد. من همیشه در کلاس عزت نفسم این موضوع را مطرح می کنم که اعتماد به نفس شما با توجه به یکسری پارامترها از بیرون قابل سنجش است ولی آیا در مورد عزت نفس هم همینطور است ؟ یعنی از بیرون قابل سنجش است؟ پاسخ خیر ..چون عزت نفس یک حس درونی است ، حس ارزشمندی، حس خودباوری، دوست داشتن خود و …. اعتماد به نفس و عزت نفس همیشه دست به دست هم نمیدهند. اما گاهی عزت نفس و اعتماد به نفس در تعارض با یکدیگر قرار میگیرند. شما میتوانید با یک لیست طولانی از تواناییها و دستاوردها اعتماد به نفس خود را بالا ببرید و به جای اینکه با عیوب و نقصهای خود روبرو شوید، آنها را در پشت مدارک و مدارج خود پنهان کنید.
اما همانطور که هر کس که به دانشگاه رفته باشد، میداند داشتن مدرک یا کسب یک سری تواناییها برای رسیدن به یک عزت نفس سالم، نه تنها کافی نیست که شاید لازم هم نباشد.
در واقع بالا بردن اعتماد به نفس سادهتر است و اغب مردم امیدوارند با رسیدن به یک موقعیت اجتماعی، درآمد بالا، داشتن روابط اجتماعی و ... خلا درون خود را پر کنند.
به طور خاص، میتوان اعتماد به نفس بسیار بالا و در عین حال عمیقا عزت نفس پایینی داشت. به عنوان مثال بسیاری از خوانندگان و افراد مشهور هستند که میتوانند در مقابل هزاران تماشاگر اجرا کنند، اما چنان از درون احساس ضعف میکنند و آسیب پذیرند که به اشکال گوناگون مثل استفاده از مواد مخدر به خودشان آسیب میزنند.
نکته حائز اهمیت این است که اعتماد بنفس بالا لزوما همراه با عزت نفس بالا نیست. به عنوان مثال، مریلین مونرو، بازیگر مشهور امریکایی، باوجود اینکه بازیگری توانا، جسور و با اعتماد بنفس بود، حتی در دوران شهرت نیز از مشکل عزت نفس ضعیف رنج میبرد. من همیشه در کلاس عزت نفسم این موضوع را مطرح می کنم که اعتماد به نفس شما با توجه به یکسری پارامترها از بیرون قابل سنجش است ولی آیا در مورد عزت نفس هم همینطور است ؟ یعنی از بیرون قابل سنجش است؟ پاسخ خیر ..چون عزت نفس یک حس درونی است ، حس ارزشمندی، حس خودباوری، دوست داشتن خود و …. اعتماد به نفس و عزت نفس همیشه دست به دست هم نمیدهند. اما گاهی عزت نفس و اعتماد به نفس در تعارض با یکدیگر قرار میگیرند. شما میتوانید با یک لیست طولانی از تواناییها و دستاوردها اعتماد به نفس خود را بالا ببرید و به جای اینکه با عیوب و نقصهای خود روبرو شوید، آنها را در پشت مدارک و مدارج خود پنهان کنید.
اما همانطور که هر کس که به دانشگاه رفته باشد، میداند داشتن مدرک یا کسب یک سری تواناییها برای رسیدن به یک عزت نفس سالم، نه تنها کافی نیست که شاید لازم هم نباشد.
در واقع بالا بردن اعتماد به نفس سادهتر است و اغب مردم امیدوارند با رسیدن به یک موقعیت اجتماعی، درآمد بالا، داشتن روابط اجتماعی و ... خلا درون خود را پر کنند.
به طور خاص، میتوان اعتماد به نفس بسیار بالا و در عین حال عمیقا عزت نفس پایینی داشت. به عنوان مثال بسیاری از خوانندگان و افراد مشهور هستند که میتوانند در مقابل هزاران تماشاگر اجرا کنند، اما چنان از درون احساس ضعف میکنند و آسیب پذیرند که به اشکال گوناگون مثل استفاده از مواد مخدر به خودشان آسیب میزنند.
مرجع : موفقیت