تفاوت بین روان شناسی اجتماعی و جامعه شناسی چیست؟
شباهت های بسیاری بین روان شناسی اجتماعی و جامعه شناسی وجود دارد. برای مثال، هر دوی آن ها بر روی بهتر ساختن جامعه تمرکز می کنند، گر چه ممکن است روش های آنها کاملا متفاوت باشد.
برخى مفاهيم، مثل نگرش (Attitude)، ريشه در روانشناسى اجتماعى دارد، حال آنکه برخى ديگر مخصوص جامعهشناسى است، از جمله مفهوم تصوير اجتماعى (Social Representation).
در این مقاله به بیان تفاوت های موجود بین روان شناسی اجتماعی و جامعه شناسی میپردازیم.
روان شناسی اجتماعی:
روان شناسی اجتماعی شاخه ای از روان شناسی است که بر جامعه تمرکز دارد.
روانشناسى اجتماعي، رفتارهاى اجتماعى را مطالعه مىکند. اما همهٔ رفتارها اجتماعى نيست. روانشناسى اجتماعى نوعى تخصص در روانشناسى است و مىدانيم که روانشناسي، رفتارهاى غيراجتماعى را نيز مطالعه مىکند.
به گفته گوردن آلپورت - روانشناس، روانشناسی اجتماعی رشته ای است برای درک و چگونگی تاثیر گیری افکار، احساسات و رفتارهای اشخاص از دیگر انسان ها ، چه واقعی ، چه خیالی و چه ضمنی ، از روش های علمی استفاده می کند.
روانشناسی اجتماعی شامل زمینه هایی از قبیل درک اجتماعی، رفتار گروهی، پرخاشگری، تعصب، انطباق، رهبری و غیره می باشد.
اساس روانشناسی اجتماعی به زمان افلاطون باز می گردد که در آن زمان به عنوان “ذهن جمعیت” شناخته می شد. اما توجه اصلی به این رشته از جنگ جهانی دوم به بعد آغاز شد.
روانشناسی اجتماعی علمی و تجربی است
روانشناسان اجتماعی متغیرهای موقعیتی را بررسی کرده و سعی می کنند برای رفتارهای اجتماعی توضیحی ارائه دهند.آن ها به دنبال پیدا کردن ارتباطی بین محیط اجتماعی، رفتار ها و نگرش ها هستند.
همانطور که هر کتاب درسی استاندارد به ما خواهد گفت ، روانشناسی اجتماعی علمی است که تأثیر موقعیت های ما را مورد بررسی قرار می دهد ، با توجه ویژه به نحوه مشاهده و تأثیرگذاری بر یکدیگر.
برخى مفاهيم، مثل نگرش (Attitude)، ريشه در روانشناسى اجتماعى دارد، حال آنکه برخى ديگر مخصوص جامعهشناسى است، از جمله مفهوم تصوير اجتماعى (Social Representation).
در این مقاله به بیان تفاوت های موجود بین روان شناسی اجتماعی و جامعه شناسی میپردازیم.
روان شناسی اجتماعی:
روان شناسی اجتماعی شاخه ای از روان شناسی است که بر جامعه تمرکز دارد.
روانشناسى اجتماعي، رفتارهاى اجتماعى را مطالعه مىکند. اما همهٔ رفتارها اجتماعى نيست. روانشناسى اجتماعى نوعى تخصص در روانشناسى است و مىدانيم که روانشناسي، رفتارهاى غيراجتماعى را نيز مطالعه مىکند.
به گفته گوردن آلپورت - روانشناس، روانشناسی اجتماعی رشته ای است برای درک و چگونگی تاثیر گیری افکار، احساسات و رفتارهای اشخاص از دیگر انسان ها ، چه واقعی ، چه خیالی و چه ضمنی ، از روش های علمی استفاده می کند.
روانشناسی اجتماعی شامل زمینه هایی از قبیل درک اجتماعی، رفتار گروهی، پرخاشگری، تعصب، انطباق، رهبری و غیره می باشد.
اساس روانشناسی اجتماعی به زمان افلاطون باز می گردد که در آن زمان به عنوان “ذهن جمعیت” شناخته می شد. اما توجه اصلی به این رشته از جنگ جهانی دوم به بعد آغاز شد.
روانشناسی اجتماعی علمی و تجربی است
روانشناسان اجتماعی متغیرهای موقعیتی را بررسی کرده و سعی می کنند برای رفتارهای اجتماعی توضیحی ارائه دهند.آن ها به دنبال پیدا کردن ارتباطی بین محیط اجتماعی، رفتار ها و نگرش ها هستند.
همانطور که هر کتاب درسی استاندارد به ما خواهد گفت ، روانشناسی اجتماعی علمی است که تأثیر موقعیت های ما را مورد بررسی قرار می دهد ، با توجه ویژه به نحوه مشاهده و تأثیرگذاری بر یکدیگر.

به عبارت دیگر، روانشناسی اجتماعی با نحوه عمل، احساس و رفتار در حضور ضمنی، ادراک شده یا حضور واقعی دیگران سروکار دارد.
تصویر زیر برخی از "ایده های بزرگ" در روانشناسی اجتماعی را ارتباط برقرار می کند:
تصویر زیر برخی از "ایده های بزرگ" در روانشناسی اجتماعی را ارتباط برقرار می کند:

از آنجا که رفتار اغلب به عنوان محصول شرایط داخلی و خارجی تلقی می شود، روانشناسی اجتماعی اغلب با روانشناسی شخصیت نزدیک است.
جامعه شناسی:
جامعه شناسی نسبتا یک موضوع گسترده تر می باشد.
جامعه شناسی شامل مطالعه ی روابط و نهادهای بشری است. جامعه شناسی گسترده و متنوع است و تقریبا تمام جنبه هایی که بر روی جامعه تاثیر می گذارد را تحت بررسی قرار می دهد.
جامعه شناسان چگونگی تاثیر مذاهب، فرهنگ ها، نژادها، طبقات اجتماعی، وضعیت اقتصادی و غیره را بر روی عملکرد جامعه بررسی می کنند.
جامعه شناسان تمامی تغییرات جامعه را، چه جزئی و چه شدید، مورد بررسی قرار می دهند.حتی کوچکترین تغییری در جامعه ممکن است دلایل جالبی به همراه داشته باشد.
جامعه شناسان هر چیزی که یک انسان در طول زندگی خود تجربه می کند را مورد مطالعه قرار می دهند. از مسائل عشقی، هویت نژادی و جنسیتی، تعارض خانوادگی، رفتار منحرف، سال خوردگی و عقاید مذهبی گرفته، تا مسائلی مانند جرم و جنایت و قانون، فقر و ثروت، تعصب و تبعیض، مدارس و آموزش و پرورش، شرکت های کسب و کار، جامعه شهری و مسائلی در سطح جهانی مانند جنگ و صلح، هیچ چیز نمی تواند از نظر جامعه شناسان پنهان بماند.
آزمایش ها و روش های تحقیقاتی جامعه شناسی با روانشناسی اجتماعی متفاوت است.
جامعه شناسان از جمع آوری داده ها در دوره های طولانی تر، انجام بررسی هایی در مقیاس بزرگ تر، و انجام سرشماری و استفاده از آمار و ابزارهای دیگر برای تفسیر اطلاعاتی از جمله داده های تاریخی که در حال حاضر در دسترس است استفاده می کنند.
تفاوت عمدهٔ ديگرى که بين روانشناسى اجتماعى و جامعهشناسى وجود دارد، عبارت از تفاوت در روشهاى علمى مورد توجه آنها است. در واقع، روانشناسى اجتماعى بيشتر بر آزمايش تکيه دارد، حال آنکه جامعهشناسى معمولاً از روش مشاهده استفاده مىکند. با اين حال، اين تفاوت از سالها پيش در حال کاهش يافتن است، زيرا روانشناسان اجتماعي، بيش از پيش متوجه شدهاند که کارهاى آنها به اجبار بايد با اجتماع ارتباط داشته باشد و اين اجبار آنها را وادار مىکند تا از آزمايشگاههاى خود بيرون بيايند و در متن جامعه و در موقعيتهاى واقعى به مطالعه بپردازند.
چهار نکته:
اول، روانشناسی اجتماعی جایی است که دو رشته جامعه شناسی و روانشناسی در آن ملاقات می کنند. حتی ممکن است افراد دارای مدرک در جامعه شناسی یا روانشناسی نیز آگاه نباشند که رویکردهای روانشناختی به روانشناسی اجتماعی و رویکردهای جامعه شناختی در روانشناسی اجتماعی وجود دارد.
دوم ، یک تفاوت عمده واحد تحلیل است. روانشناسان غالباً درگیر پدیده هایی هستند که در سطح افراد فعالیت می کنند. جامعه شناسان غالباً از کل کشورها به عنوان واحد تحلیل استفاده می کنند. با این وجود ، به عنوان یک روانشناس کاملاً ممکن است که در تحقیقات خود از نمونه های بزرگ نماینده ملی استفاده کنید و برای جامعه شناسان این امکان وجود دارد که گروه های بسیار کمی از افراد ، یعنی دو یا سه نفر را مطالعه کنند.
تفاوت سوم در این است که روانشناسان غالباً از آزمایشات استفاده می کنند، در حالی که جامعه شناسان بیشتر از نظرسنجی ها استفاده می کنند.
چهارم و در آخر اینکه، روانشناسان به اندازه جامعه شناسان، از تحقیقات کیفی استفاده نمی کنند. چند تفاوت دیگر وجود دارد ، اما من خودم می دانم که چرا هیچ کس به نظر نمی رسد که بپرسد چه شباهت هایی بین این دو وجود دارد و نه اختلاف.
پس بطور خلاصه:
– روانشناسی اجتماعی زیر شاخه ای از روانشناسی است اما جامعه شناسی اینطور نیست.
- روانشناسى اجتماعى يکى از رشتههاى فرعى روانشناسى است، اما جامعهشناسى رشتهٔ جداگانهاى است. – روانشناسی اجتماعی جزئی تر است در حالی که جامعه شناسی گسترده و متنوع تر می باشد.
– روش ها و عملکرد های این رو با هم متفاوت هستند.
– روانشناسی اجتماعی با استفاده از متغیرهای موقعیتی و روش های علمی تحقیق می کند اما جامعه شناسی با استفاده از آمار، مشاهدات جمعیت، سرشماری، و روش های دیگر کار می کند.
جامعه شناسی:
جامعه شناسی نسبتا یک موضوع گسترده تر می باشد.
جامعه شناسی شامل مطالعه ی روابط و نهادهای بشری است. جامعه شناسی گسترده و متنوع است و تقریبا تمام جنبه هایی که بر روی جامعه تاثیر می گذارد را تحت بررسی قرار می دهد.
جامعه شناسان چگونگی تاثیر مذاهب، فرهنگ ها، نژادها، طبقات اجتماعی، وضعیت اقتصادی و غیره را بر روی عملکرد جامعه بررسی می کنند.
جامعه شناسان تمامی تغییرات جامعه را، چه جزئی و چه شدید، مورد بررسی قرار می دهند.حتی کوچکترین تغییری در جامعه ممکن است دلایل جالبی به همراه داشته باشد.
جامعه شناسان هر چیزی که یک انسان در طول زندگی خود تجربه می کند را مورد مطالعه قرار می دهند. از مسائل عشقی، هویت نژادی و جنسیتی، تعارض خانوادگی، رفتار منحرف، سال خوردگی و عقاید مذهبی گرفته، تا مسائلی مانند جرم و جنایت و قانون، فقر و ثروت، تعصب و تبعیض، مدارس و آموزش و پرورش، شرکت های کسب و کار، جامعه شهری و مسائلی در سطح جهانی مانند جنگ و صلح، هیچ چیز نمی تواند از نظر جامعه شناسان پنهان بماند.
آزمایش ها و روش های تحقیقاتی جامعه شناسی با روانشناسی اجتماعی متفاوت است.
جامعه شناسان از جمع آوری داده ها در دوره های طولانی تر، انجام بررسی هایی در مقیاس بزرگ تر، و انجام سرشماری و استفاده از آمار و ابزارهای دیگر برای تفسیر اطلاعاتی از جمله داده های تاریخی که در حال حاضر در دسترس است استفاده می کنند.
تفاوت عمدهٔ ديگرى که بين روانشناسى اجتماعى و جامعهشناسى وجود دارد، عبارت از تفاوت در روشهاى علمى مورد توجه آنها است. در واقع، روانشناسى اجتماعى بيشتر بر آزمايش تکيه دارد، حال آنکه جامعهشناسى معمولاً از روش مشاهده استفاده مىکند. با اين حال، اين تفاوت از سالها پيش در حال کاهش يافتن است، زيرا روانشناسان اجتماعي، بيش از پيش متوجه شدهاند که کارهاى آنها به اجبار بايد با اجتماع ارتباط داشته باشد و اين اجبار آنها را وادار مىکند تا از آزمايشگاههاى خود بيرون بيايند و در متن جامعه و در موقعيتهاى واقعى به مطالعه بپردازند.
چهار نکته:
اول، روانشناسی اجتماعی جایی است که دو رشته جامعه شناسی و روانشناسی در آن ملاقات می کنند. حتی ممکن است افراد دارای مدرک در جامعه شناسی یا روانشناسی نیز آگاه نباشند که رویکردهای روانشناختی به روانشناسی اجتماعی و رویکردهای جامعه شناختی در روانشناسی اجتماعی وجود دارد.
دوم ، یک تفاوت عمده واحد تحلیل است. روانشناسان غالباً درگیر پدیده هایی هستند که در سطح افراد فعالیت می کنند. جامعه شناسان غالباً از کل کشورها به عنوان واحد تحلیل استفاده می کنند. با این وجود ، به عنوان یک روانشناس کاملاً ممکن است که در تحقیقات خود از نمونه های بزرگ نماینده ملی استفاده کنید و برای جامعه شناسان این امکان وجود دارد که گروه های بسیار کمی از افراد ، یعنی دو یا سه نفر را مطالعه کنند.
تفاوت سوم در این است که روانشناسان غالباً از آزمایشات استفاده می کنند، در حالی که جامعه شناسان بیشتر از نظرسنجی ها استفاده می کنند.
چهارم و در آخر اینکه، روانشناسان به اندازه جامعه شناسان، از تحقیقات کیفی استفاده نمی کنند. چند تفاوت دیگر وجود دارد ، اما من خودم می دانم که چرا هیچ کس به نظر نمی رسد که بپرسد چه شباهت هایی بین این دو وجود دارد و نه اختلاف.
پس بطور خلاصه:
– روانشناسی اجتماعی زیر شاخه ای از روانشناسی است اما جامعه شناسی اینطور نیست.
- روانشناسى اجتماعى يکى از رشتههاى فرعى روانشناسى است، اما جامعهشناسى رشتهٔ جداگانهاى است. – روانشناسی اجتماعی جزئی تر است در حالی که جامعه شناسی گسترده و متنوع تر می باشد.
– روش ها و عملکرد های این رو با هم متفاوت هستند.
– روانشناسی اجتماعی با استفاده از متغیرهای موقعیتی و روش های علمی تحقیق می کند اما جامعه شناسی با استفاده از آمار، مشاهدات جمعیت، سرشماری، و روش های دیگر کار می کند.