شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 20 Apr 2024
تاریخ انتشار :
شنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۹ / ۱۳:۴۷
کد مطلب: 52242
۲
مجموعه مقالات

«کرونا و جامعه ایران» ( سویه های فرهنگی و اجتماعی ) منتشر شد

«کرونا و جامعه ایران» ( سویه های فرهنگی و اجتماعی ) منتشر شد
این اثر، سی‌وشش مقاله را شامل می‌شود و شش بخش دارد؛ کرونا و امر اجتماعی، فرهنگ، هنر و رسانه در دوره کرونا، کرونا و سیاست‌گذاری، دین‌داری و ارزش‌های اجتماعی، نظام آموزش در دوره کرونا و سویه‌های روان‌شناختی کرونا. نوشتارهای کتاب را محمد سلگی، داریوش مطلبی و اسماعیل غلامی‌پور گردآوردی کرده‌اند و پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات به چاپ رسانده است.
 
ویروس کرونا و پاندمی آن در جهان، رویدادی است خطرناک که باعث بوجود آمدن وضعیتی شده که برای مقابله با آن اقدامات اساسی، جدی و نوین را می طلبد. کرونا در طی ماه های گذشته خیلی از اصول و سب کهای زندگی پیش از خود را بر هم زد ، اما با وجود تمامی آسیب ها و تهدیدهایی که با خود همراه کرده است در دل خود « فرصت» نیز دارد. کرونا در عین حال فرصتی برای رشد و یا افول زمانی برای آزمایش تاب آوری سیستم ها ،جوامع و دولت هاست.

ویروسی که در اولین گمانه زنی ها وجودش برای چندین ماه در نظر گرفته میشد هم اکنون به عاملی ماندگار در آمده و زمانی برای پایان آن نمیت وان متصور شد.کرونا طی ماه های گذشته تمام حوزه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جهان و ایران را متاثر کرده است. با توجه به گستردگی " تغییرات " متاثر از بحران کرونا که البته تاکنون" متحول کننده " نبوده است، این بحران در این مجموعه مقالات، از دریچه های مختلف اجتماعی، فرهنگی نگریسته شده است.

به نظر می رسد اوضاع تاریخی بی نظیری برای شکل گیری یک مسئلة اجتماعی ایجاد شده است، اوضاعی که می تواند اولین تجربه جامعة ایران در مواجهه متناسب با مسئله اجتماعی باشد و طی آن نظر نخبگان علمی سیاستمداران و مردم نسبت به واقعیت اجتماعی به یکدیگر نزدیک گردد و راهبردی اساسی برای مواجهه با این معضل بزرگ اتخاذ شود . کتاب کرونا و جامعه ایران سعی دارد کرونا و عوارض ناشی از آن را در عرصه فرهنگی و اجتماعی مورد بررسی و تحقیق قرار دهد، کتاب فوق توسط پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در خرداد ماه 1399، حاوی 36 مقاله از اندیشمندان حوزه فرهنگ، هنر و مسائل اجتماعی تهیه شده است . کتاب به شش بخش تقسیم شده است:

1-کرونا و امر اجتماعی
2- فرهنگ، هنر و رسانه در دورة کرونا
3- کرونا و سیاست گذاری
4- دینداری و ارزشهای اجتماعی
5- نظام آموزش در دورة کرونا
6- سویه های روان شناختی کرونا


1- کرونا و امر اجتماعی
کرونا، فرصتی برای ساخت مسئله اجتماعی

در زندگی روزمره، ما به امور مختلفی که در یک جامعه یا زندگی مرسوم در محل زندگی، کار و تفریح مان رخ میدهد، خواه تاثیر منفی، خواه مثبت داشته باشد، گاها مسئله اجتماعی اطلاق می کنیم. بسیاری اوقات کاری به ابعاد و تاثیر گستردة آن امور در جامعه نداریم و اموری را که من در آن زندگی میکنیم یا حشر و نشر داریم تحت تاثیر قرار میدهد، «مسئله اجتماعی» مینامیم. با توجه به تفاوت مشکلات بین اشخاص، بر سر آنچه مسئله اجتماعی نامیده میشود، اختلاف نظر جدی وجود دارد. اولویت های هر گروه، صنف یا قشر یا طبقة اجتماعی در تعیین مسائل اجتماعی با یکدیگر متفاوت و گاهی متضاد است. این امر در میان اندیشمندان، سیاستمداران و جامعه شناسان نیز مرسوم است. با این وصف، تقریباً در مورد هیچ مشکلی اتفاق نظر وجود ندارد. بنابراین آیا در چنین کشوری علیرغم وجود مشکلات متعدد و فراوان چیزی به عنوان مسئله اجتماعی نداریم ؟ با این اوصاف چند تعریف از مسئلة اجتماعی مرور شده است: «سی رایت»، مسئله اجتماعی را مشکلی میداند که بسیار شایع باشد و جمعیت کثیری از افراد یک جامعه با آن مواجه باشند. اگر در جامعه ای جمعیت بیشتری داشته باشد، تعداد بیکاری بیشتر است، پس ما با مسئله اجتماعی مواجه هستیم.

از مهم ترین تعاریف کارکردگرایانه مسئله اجتماعی تعریف" نیزبت" است. وی میگوید: مسئله اجتماعی شیو ه های از رفتار است که از سوی بخش زیادی از افراد یک جامعه، ناقص یک یا چند هنجار پذیرفته شده و عام جامعه، شناخته شود.

مسئلة اجتماعی یا به تعبیری بحران اجتماعی دو وجه دارد: وجه ذهنی و وجه عینی؛ آن، یک شیوه رفتاری است که از سوی عده ای از افراد یک جامعه انجام میشود و از این نظر عینیت دارد. اما از وجه ذهنی وقوع یک امر نابهنجار هر چند ناگوار باشد، زمانی به عنوان یک مسئله یا بحران اجتماعی شناخته میشود که در آگاهی و ذهنیت بخش وسیعی از افراد یک جامعه به عنوان یک معضل و ضد هنجار شناخته شود.

در دیدگاه سازه گرایی اجتماعی به چیزی مسئله اجتماعی گفته میشود که چهار ویژگی داشته باشد: مشکل زا باشد، شایع باشد، تغییر پذیر باشد و عزم برای تغییر آن وجود داشته باشد. از این نظر اگر چیزی مشکل زا باشد، تغییر پذیر هم باشد، اما عزمی برای تغییر آن در جامعه وجود نداشته باشد، طرح آن به عنوان یک مسئله اجتماعی دردی را دوا نمیکند و بهتر است به عنوان مسئله معرفی نشود.

با توجه به تعاریف گفته شده، نگرش نسبت به تعریف مسئله اجتماعی به سه دسته تقسیم میشود:
دسته اول: صرف وجود مشکل شایع در یک جامعه حاکی از وجود مسئله اجتماعی است.
دسته دوم: شایع بودن مشکلی شرط عینی مسئله اجتماعی است و بدون تحقق شرط ذهنی، یعنی مسئله دانستن آن مشکل از سوی مردم، مسئله اجتماعی شکل نمی گیرد. کما اینکه در گذشته، همیشه فقر، ظلم وستم، امر شایعی در اجتماعات بشری بود اما به عنوان مسئله اجتماعی شناخته نمیشد.
دستة سوم، نه تنها تحقق شرایط عینی و ذهنی برای مسئلة اجتماعی الزامی است، بلکه عزم جامعه برای اقدام و کنترل امر مشکل زا و شایع نیز در معرفی مشکلی به عنوان مسئله اجتماعی اجتناب ناپذیر است.

امتناع مسئله اجتماعی در ایران؛ موارد متعددی که در کشور و جامعه ما وجود دارد که برخی از آنها در ردة مسائل اجتماعی قرار گیرند. بی شک برخی مشکلات کشور مانند تورم یا اعتیاد آن قدر فراوانی دارند که با تعریف میلز، استحقاق نامیدن مسئله اجتماعی را داشته باشند. اما با توجه به آمارهای متناقض و کتمان آمارها این مشکلات به حد آسیب های اجتماعی فرو کاسته می شود. در کشوری مانند ایران که شفافیت آماری موجود نیست، بدون مداخله ذهن اندیشمندان و پذیرش آن از سوی مراجع سیاستگذار و برنامه ریز راجع به بدیهی ترین مشکلات کشور نیز نمی توان مسئله اجتماعی را تعریف کرد .

اما از زمان شیوع کرونا در کشور اتفاقاتی در حال وقوع است که به نظر میرسد به تدریج، لوازم تحقق مسئله اجتماعی در جامعه ایران فراهم می شود و زمینه را برای شیوع پدیده و اشتراک ذهنی میان سه قطب اندیشمندان، سیاستمداران و مردم در مواجهه با این پدیده فراهم می سازد.

ویروس کرونا یک پدیده همه گیر تبدیل شده و راه گریزی نیست و مانند دیگر موارد (سیل،زلزله و...) مشکل یک منطقه از کشور نیست ، بلکه پدیده ای فراگیر است که همگان را از هر قشر وطبقه ای در معرض خطر جانی و مالی قرار داده است. با این وصف، هم عینیت پدیده و هم ذهنیت آن در کشور موجبات تبدیل آن به مسئله اجتماعی را فراهم کرده است و به یقین با ورود به مراحل بحرانی تر این پدیده بر اساس نظر کارشناسان چنین امری تقویت می شود.

در عین حال به تدریج این پدیده از بخش صرفا سلامت و امنیت جانی به بخش های دیگر نیز سرایت کرده و می کند از جمله بخش های متاثر از این پدیده، اقتصاد کشور، افزایش شدید بیکاری، تورم، فقر و گرسنگی خشونت های خانگی ناشی از این موارد و فشار بیش از توان خانواده و وضعیت بحرانی دیده می شود و در عرصه های دیگر جامعه نیز می توان آثار این پدیده را پیش بینی کرد. ما با پدیده ای رو به رو هستیم که می تواند گسل های موجود در جامعه را فعال تر کند و آنها را در یک زمان به جنبش در آورد. با این اوصاف اگر لوازم تبدیل شدن این پدیده به یک مسئله اجتماعی پیش از خروج اوضاع از کنترل محقق شود و فرصتی فراهم آورد تا سه رکن اصلی کشور و جامعه به اشتراک ذهنی در پذیرش آن به عنوان مسئلة اجتماعی و ضرورت مشارکت همگانی برای مواجهه با آن برسند و با یکدیگر در مواجهه با این پدیده همکاری کنند، این امر می تواند فرصت مناسبی فراهم آورد تا هم در کاهش آثار و نتایج این پدیده موثر افتد و هم زمینه همکاری و مداخله اساسی برای حل سایر مشکلات تلنبار شده جامعه را فراهم آورد.

گامهای تبدیل کرونا به یک مسئله اجتماعی، اولین گام برای تبدیل بحران کرونا به مسئله اجتماعی بیان واقعیت های موجود درباره آن و شناخت اهمیت آن است. با توجه به تناقض های فراوان در سخنان مسئولان در شیوع، مرگ ومیر ناشی از آن و تاثیرات بر زندگی مردم و در مقابل آن اندیشه نخبگان، فضای مجازی وعامه مردم نظرات متفاوت هست که مانع تحقق واقعیت می شود و اعتماد متقابل را خدشه دار میکند.

در بیان راه حل های مواجهه با این پدیده اشتراک ذهنی میان سه رکن دیده نمی شود باید اختلافات ذهنی طب سنتی، تمسخر و موضع گیری ها را کنار گذاشت و تمرکز و اشتراک ذهنی ارکان جامعه و دولت در رویاویی با این پدیده صورت پذیرد.

گام بعدی پذیرش این است که کرونا یک پدیده حل شدنی است. امروز متاسفانه در هر سه رکن جامعه و کشور اندیشه ها و آدرسهای غلطی وجود دارد که مانع اشتراک آنها در به کار انداختن اراده های جمعی و همگانی برای کنترل و حل مسئله است. کافیست احساس مسئولیت اجتماعی در تمام افراد این کشور ایجاد شود و همگان در این سرنوشت مشترک سهیم شوند. که حاکمیت نیاز است به پر کردن این شکاف میان نخبگان سیاسی و اجتماعی از یک سو، نخبگان و مردم از سوی دیگر توجه جدی داشته باشد.


نتیجه گیری و پیشنهادهای سیاستی:
کشور ما در وضعیتی با ویروس کرونا روبرو شده که در فرایند توسعه اقتصادی، اجتماعی و آمد و رفت دولت های قبل و بعد از انقلاب و علیرغم بهبود وضعیت رفاهی در کشور نابرابری ها، شکافهای اقتصادی و اجتماعی بزرگ و آسیبهای اجتماعی فراوانی نیز ایجاد شده و بر اساس مطالعات و پیمایش های ملی متعدد میزان رضایت از زندگی در کشور رو به افول گذاشته است، سرمایه های فرهنگی و اجتماعی نیز در پایین ترین سطح خود قرار دارد. در عین حال یک فرصت برای خروج از بحران های پیوسته در جامعه ایجاد شده است. برای این منظور لازم است چهار گام اساسی برداشته شود:

گام اول: بیان واقعیتهای موجود برای مردم، نخبگان و خطرات جدی که کشور و جامعه را در اثر اشاعه کرونا در جهت ایجاد اعتماد اجتماعی فراگیر تهدید میکند.

گام دوم: ایجاد ذهنیت مشترک بین سیاستمداران، نخبگان و مردم و پرهیز از هر نوع انتساب به توطئه گروه یا کشورخارجی است و همچنین پرهیز از از ذهنیت مبتنی بر تفاسیر دینی و ضد دینی یا ذهنیت گروهی که موجب تفرقه می شود.

گام سوم: تلقی علمی و عقلی در مواجهه با کرونا و پرهیز از هر نوع نگاه تقدیرگرایانه و جبری مسلکی از آن.

عزم عمومی برای شروع مبارزه مشترک و همه جانبه و تمامی پتانسیل ها و سرمایه های اقتصادی و اجتماعی کشور با ایجاد احساس مسئولیت اجتماعی همگان در برابر هدف واحد یعنی سرکوب ویروس کرونا لازم است به کار گرفته شود تا گام آخر برای تبدیل شدن مشکل به مسئله اجتماعی محقق شود.


مردم نگاری کرونای ایرانی
از دیدگاه مردم نگاری، نگرانی از سرنوشت انسان و ایران بخشی از تجربیات و موقعیت بحرانی نگارنده است. شگفت آور است که بسیاری با خوشبینی این بحران را مانند بسیاری از بحران هایی که به زودی پایان می یابند و همه می بینندكه خوشبینی و سهل پنداری بحران ها اگر چه ظاهری خوشایند دارد، نتیجه آن بسیار تلخ است. بیماری های واگیردار جان میلیون ها نفر را در جهان گرفته و همچنان می گیرد. یکی از دلایل آن، این ست که ما بحران را جدی نگرفته ایم و مانند دیگر بحرانها (سیل، زلزله، طوفان، هجوم ملخها، بحرانهای زیست محیطی، فقر گسترده، نابرابریها و فرسایش سرمایه اجتماعی) میل به فراموش کردن آنها داریم. تا این لحظه هزاران قربانی کووید 19 رنج بیماری را تحمل کرده اند؛ اما همان میل به فراموشی ما، با اندکی فروکش کردن بحران کرونا، بعداز آن دیگر، اندیشة تغییر ساختارها، سیستم ها، سیاست ها و رفتارهایی که جهان را ویروسی کرده و میکند، از ذهن مان پاک میکنیم.


پیش پزشکی شدن جامعه در دوره پسا کرونا
در اوضاع پساکرونا، احتمالا با مطالبات جدیدی در حوزه پزشکی، بهداشتی مواجه خواهیم شد که به ویژه تحت تاثیر دو مسئله قرار دارند:
نخست نیروی قوی فردگرایی و اهمیت منزلت و موقعیت و سلامت افراد و دوم، افزایش سطح آگاهی ها و مطالبات بهداشتی به خصوص درخواست ها و مطالبات خانواده ها با هدف حفظ سلامت و بهداشت دقیق و کامل فردی و محیطی آنها، با توجه به مباحث مطرح شده در این نوشتار، مفهوم "پیش پزشکی شدن "با مفهوم پزشکی شدن متفاوت است.

پیش پزشکی شدن اشاره به سبک جدیدی از زندگی مردم ایران و البته سایر جوامع تحت تاثیر کرونا دارد که بیشتر از پزشکی شدن به " بهداشتی بودن " اهمیت قائل می شوند؛ پیش پزشکی شدن حداقل در دو سطح قابل مشاهده و بررسی خواهد بود: نخست در سطح فردی؛ دوم در سطح نهادی.

 "دور از هم و در کنار هم " تصویری از شبکه ای شدن ارتباطات کرونایی در وضعیتی که جهان و جامعه ما با آن روبه رو شده، پدیده ارتباطات کرونایی را مهم و معنیدار و در عین حال سرشار از ناشناختگی ها کرده است. مسئلة تنهایی و میل به ارتباط، دور از هم و در کنار هم، فرصت ها و تهدیدهای تغییر، اخبار جعلی و اینفودمی اپیدمی شایعات در مبحث مورد نظر، بررسی شده است .

منظور از اینفودمی پیش آمدن وضعیتی است که طی آن افراد فعال و کاربران فضاهای مجازی دوشادوش ویروس به تبادل اطلاعات درباره این بیماری می‌پردازند و جامعه قربانی ویروس کرونا، با یک شبه‌ویروس دیگری نیز روبه‌رو است. در این شرایط شفافیت اطلاعات پزشکی و سرعت انتشار اطلاعات دقیق و ثبات و پایداری آن‌ها اهمیت می‌یابد. واقعیت این است که جامعه پیشا کرونایی ما مراحل سختی را با گسست های ارتباطی و اختلال های گفت و گویی پشت سر نهاده است.

نهادهای علمی؛ تخصصی و سازمان های مردم نهاد میتوانند با رویکرد حل مسئله به مسائل خرد و کلان جامعه بپردازند و الگوهایی برای فهم بهتر و حل آسانتر و ارزان تر مسائل عرضه کنند. هدف اصلی در این کار برآوردن سه نیاز حیاتی برای ترمیم شکافها، تداوم انسجام اجتماعی، حل مسئله های روزآمد و کم کردن از بار جامعه و سیاست است. برآوردن نیازهاي با داوری و ارزیابی، ارائه بسته های سیاستی، مهارت افزایی و توزیع دانش به رفع یا تخفیف بحران مرجعیت علمی و رسمی کمک میکند . نگاهی جامعه شناختی به کرونایی شدن جامعه در این مبحث قدرت پیوندهای اجتماعی، ارتباط بیشتر در عصر اتصال، جامعة پسا کرونا بررسی شده و در نهایت مطرح می شود که در صورتی که ارتباط فیزیکی و نه صرفا ارتباط اجتماعی به زندگی ما باز نگردد؛ نه تنها همبستگی بیشتری را در جامعه شاهد نخواهیم بود، بلکه این امر می تواند به انزوای اجتماعی بیشتر منجر شود. آنچه روشن است، تغییر شکل روابط و در نتیجه، بازآفرینی جهان انسانی جدید خواهد بود و برای بر شمردن پیامدهای جزئی تر، به زمان بیشتری نیاز است.


منطق یونیورسال فاجعه؛ چرا باید کرونا را قدر بدانیم؟
ویروس لاعلاج که یونیورسال ترین همگانی، فراگیرترین وضعیت هستی است، فقط یک فاجعة فراگیر می توانست یکسانی سرنوشت ما را نشان دهد؛ از جنبه های منطق جهان شمول حادثه، عقلانیت و جسمانیت، کرونا نشان داد مرز و جغرافیای خاصی ندارد و بشریت ساکن یک سیاره هست و هیچ وضعیتی نتیجه صرف انتخاب های فردی یا گروهی ما نیست. امید می رود که رفته رفته دنیا را جور دیگری ببینیم و بفهمیم که معضلات مان مشترک هست.


جنبش های اجتماعی در عصر پسا کرونا
در عصر پسا کرونا نسل جدیدی از جنبش ها ظهور خواهند کرد و جهان پساکرونا آشفته بازاری مشابه جهان پیشا کرونا و بلکه پریشان تر است. ظهور طیف جدیدی از کنشگران به اقتضای بحران های دوران پساکرونا از فعالان درون بیمارستان ها هستند، برداشته شدن مرز بین نسل ها در دسترسی به فضای مجازی، ظهور گفتمان و نظام های معنایی، ظهور بحران های اقتصادی دامن گیر در سراسر جهان، ظهور جنبش های اجتماعی با ماهیت تلفیقی از کلاسیک، نوین و شبکه ای ترکیب جدیدی به نام جنبش های پسا کرونایی را خلق می کنند.


2- بخش دوم فرهنگ، هنر و رسانه در دوره کرونا
تاثیر ویروس کرونا بر حیات فرهنگی؛ با تاکید بر صنعت نشر

با توجه به ادعای مک لوهان در شکل گیری دهکدة جهانی، همه گیری کرونا تاثیر بسیاری داشته است. همه گیری کرونا نشان داد تفاوتی بین طبقات فرهنگی و اقتصادی، فقی، غنی، بیسواد و با سواد وجود ندارد و همه ممکن است مبتلا شوند. حتی مرزهای جغرافیایی، ایدئولوژیکی و سیاسی هم در گسترش آن تاثیری ندارد .یکی از حوزه هایی که با ورود کرونا، دچارتغییر و تحول اساسی شد فرهنگ بود که در بر گیرندة بسیاری از مراسم، مناسک، سنت های باستانی و ...بود ازجمله تعطیلی مراکز فرهنگی هنری و...( که به گفته بهداشت جهانی ممکن است این تاثیرات تا 5 سال دیگر هم به قوت خود باقی بماند. همه گیری کرونا بخش اعظمی از صنعت نشر کتاب ایران را به زانو درآورده است. نگارنده معتقد است ویروس کرونا تنها واقعیت ها را عریان تر کرده است وگرنه دیر یا زود بحران در صنعت نشر هویدا میشد. مشکلات نشر و کلاف سردرگم صنعت نشر عیان شده است. سالهاست که صنعت نشر دنیا در کنار نشر چاپی، نشر الکترونیکی، نشر ترکیبی، نشر وبی و نشر همراه را تجربه میکند. نگارنده معتقد است کرونا برای صنعت نشر ایران یک فرصت است تا تهدید و امید میرود بسیاری از غیر حرفه ای ها از این صحنه خارج شوند.


بحران کرونا و ایفای مسئولیت اجتماعی هنرمندان
هنر زبانی مشترک است که هنرمندان با آن سخن می گویند در پی این بحران هنرمندان به عنوان چهره های شناخته شده فعالیت هایی داشتند از خلق آثار هنری تا کنش گری اجتماعی، پویش های هنری مختلف در سراسر جهان نقش هنرمندان را در این بحران بی سابقه نشان داد. آنچه بسیار محتمل به نظر می رسد، این است که جهان جدیدی رقم خواهد خورد که همة مناسبات فرهنگی، اقتصادی و سیاسی در آن دگرگون خواهدشد .نگارنده تلاش نموده است که میزان اهمیت بخشی به گروهی متمایز در جامعه هنری کشور(هنرمندان چهره) که غالبا به دلیل جایگاه اجتماعی تاثیرگذارشان بر افکار عمومی، به نحو ویژه ای مد نظر سیاستمداران و برنامه ریزان کشور قرار دارند، را نشان دهد. مدیریت بحران مستلزم بهره مندی صحیح از منابع انسانی موثر و کارآمد در همة ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. با در نظر آوری شان حقیقی این هنرمندان، آنان را بزرگ بداریم تا نه فقط در بحران ها بلکه همواره برای رشد و توسعة کشور و ارتقای فرهنگی آن، از این سرمایه های اجتماعی ارزشمند بهره ببریم.


تاثیر کرونا بر صنعت نشر کتاب
ویروس کرونا، مسبب تغییراتی است که شاید تا همیشه در زندگی بشر پایدار باشد و البته لزوماً این تغییرات منفی نیست و می تواند سرآغازی برای بهبود رونده ا باشد. نگارنده از جنبه های مختلف مانند: عوامل تغییر و روندها، بررسی روندهای صنعت نشر، تحلیل تاثیر بر روند اقدامات دولت ها برای کمک به صنعت نشرو اقداماتی که در اروپا انجام شده و نهایت پیشنهادهای سیاست گذاری را مورد بررسی قرار داده است. در نهایت هابر ماس در خصوص ویروس کرونا میگوید: آگاهی انسان را نسبت به نادانی خود افزود. هیچ گاه بشر به این روشنی ندیده بود که تصمیم گیری سیاسی در شک و تردید و ندانستن انجام میشود.

تولید و عرضه آثار هنری در دوران کرونا
رشد تولید و گردش اطلاعات از طریق فناوری های ارتباطی جدید و پیشرفت های موجود در عرصة رسانه های مجازی از مدت ها پیش در عرصه آثار فرهنگی و هنری مهیا بود. پس از شیوع کرونا، نیاز به آن بیش از پیش احساس شد و سرعت وقوع و تجربة آن افزایش یافته است. برخی از این تجارب در این جستار بررسی شده است. 

(بازدید مجازی از موزه های مشهور جهان ،موسیقی و ارکسترهای مجازی، تجاربی متفاوت برای سینما، تئاتر و تجربة اجرای آنلاین) یک از مهم ترین این تغییرات، نحوه عرضة محصولات فرهنگی و هنری است که دلیل تعطیلی مراکز هنری در اوضاع قرنطینه و طرح فاصله گذاری فیزیکی، امکان عرضه آن از طریق ستی ناممکن شده است. پس از شیوع کرونا و تعطیلی مراکز فرهنگی، بسیاری از هنرمندان و مراکز هنری آثار خود را در فضای مجازی به طور رایگان منتشر کردند. موزه ها و گالری هایی که تا پیش از این بازدید از آثار خود با کیفیت بالا و شیوه هایی خلاقانه به صورت هم زمان و در ترکیب با موسیقی و نورپردازی در فضای مجازی نمودند. تمام این تغییرات، تاثیراتی ماندگار بر شیوه های عرضة محصولات فرهنگی و هنری داشته است که آیندة نوینی رابرای هنر و فرهنگ رقم خواهد زد.

خیال موسیقی و بحران کرونا
نگرانی ها و آشفتگی های فرهنگی و اقتصادی پس از شیوع کرونا، نگرانی در باب اقتصاد موسیقی و تاثیرات فرهنگی ناشی از آن، تنها به دغدغه اصحاب هنر و اهالی فرهنگ محدود شده است . این دغدغه ها اکنون چنان از واقعیت های سخت اجتماعی و اقتصادی ما دور است که به سخن گفتن از امری خیالی در زمانه واقعیت های سخت و دردناک می ماند. واز منظر وضعیت موسیقی جهان در دوره بحران کرونا و آسیب شناسی وضعیت موسیقی کشور را بر اساس گزارش مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری ترسیم می کند. شوک اقتصادی به صنعت موسیقی جهان، جولان موسیقی در برهه حساس کرونایی، وضعیت تولید و مصرف موسیقی در وضعیت کرونا، وضعیت آموزش موسیقی در دوره کرونا، وضعیت عرضه موسیقی، آسیب شناسی وضعیت موجود، نمای وضعیت در اوضاع کرونایی، مسائل و پیامدها مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. بی شک تاثیر نابودی این بُعد مهم فرهنگ کشور، پیامدهایی فراتر از ابعاد اقتصاد آن دارد.از طرفی شاید تنها حُسن کرونا این باشد که مسئولان متوجه شوند چقدر نبود موسیقی در کشور می تواند به جامعه ضربه بزند و این به همة تاثیراتی که آموختن موسیقی، نواختن و گوش دادن به موسیقی بر سبک زندگی جامعه دارد بسط داده میشود.

کرونا ،پادشاه خبرها؟،سایهً مرگ؛... : جستاری درباره خطر هژمونی خبر در دوران بحران
هدف نگارنده این ست که نشان دهد در مواقع بحرانی، مکانیسم خبر- چه رسمی و سازمانی )مانند خبر تلویزیون، خبرگزاری، روزنامه ها و...(و چه غیدر رسمی )عمددتاً توسط کاربران در شبکه های اجتماعی( چگونه عمل می کند، ملاک های آنها برای تبدیل یک رویداد به خبر قابل انتشار چیست و اینکه آیا این رسانه ها در مورد حوادث اثر گذار بر زندگی ما آگاهی ما " آگاهی مي دهد"یا نه. مسائلی از جمله افسانه ارزشهای خبری و بیگانگی خبر با جامعه، رسانه ها و جامعه خبر زده؛ خطرناک تر از کرونا بررسی شده است همچنین جدول تهیه شده (بر اساس مرکز نظر سنجی، جمعیت آماری ،مقوله و درصد) کرونا را به دلیل تهدید سلامت جسمی انسان ها، خوراک مناسبی را برای بنگاههای خبری و سازمان های رسانهای فراهم کرده است. از سوی دیگر، با توجه گستردگی کووید 19 در جهان و نوع پوشش رسانه ای آن و درگیری دولت ها در آن، به نظر میرسد کووید 19 همچنان سوژه اصلی خبری بشر باقی بماند. به هر حال حتی اگر آمار مبتلایان به این ویروس سیر نزولی در پیش گیرد، رسانه ها این سوژه را رها نخواهند کرد و تیتر بعدی را نیز یافته اند: «پس از بحران» پدیدهای که منجر میشد کرونا همچنان بر تخت پادشاهی اخبار جا خوش کند.


کرونا، فاصله گذاری اجتماعی و فرهنگ ویدیویی پلت فرمی
ویروس کرونا مردم را در چارچوب خانه ها محصور و مقید کرد تا از جهانگشایی مرگ و مير آن در امان باشیم و نیاز به اتصال ما را بیش از پیش از درون خانه هایمان به سمت پلت فرم ها یا آنلاین تصویری هدایت کرد. کرونا در اوج گیری شکلی از "فرهنگ ویدیویی پلتفرم - مبنا "نقشی اساسی ایفا کرد که شامل خانگی سازی مصرف ویدیو در صمیمانه ترین رواله ای زندگی خانوادگی است. در این مقاله تلاش شده تا با تمرکز بر سه محور ياد شده، ظهور یک جامعه جهانی بصری ویدیو محور ،کاوش و کنکاش شود.


عزاداری مجازی در دوران همه گیری کرونا
در دوران همه گیری کرونا، استفاده از رسانه های اجتماعی و نرم افزارهای مختلف به منظور عزاداری مجازی و گرامی داشت یاد و خاطره در گذشتگان گسترش یافته و بر تعداد عزاداران مجازی افزوده شده اسدت. مراسدم عزاداری به دلیل شیوع کرونا محدود شده و سوگواران به دلیل عدم حضور در میان اقوام و دوستان و عدم انجام کنش های آیینی با خلاء وجودی و آسیب های مختلف روانی و اجتماعی مواجه شده اند که این شیوه مجازی شاید بتواند به جبران گوش های از زخم های آن ها یاری رسانند. در اینجاست که احساسات جمعی به اشتراک گذاشته می شود.



3- کرونا و سیاست گذاری
کرونا، فضای مجازی و حکمرانی جدید

کرونا، فارغ از اینکه ناشی از دستکاری عامدانه بشری باشد یا نه، در جای خود قابل بررسی است. سامانۀ دانایی و گفتمان پزشکیِ ویژ های را پیرامون خود شکل داده و جوامع بشری را بیش ازپیش پزشکینه نموده و اوضاع را به گونه ای سامان داده است که استفادۀ روزافزون ازفضای مجازی و امکانات و فناور ی های آن، فراتر از یک امکان در کنار سایر امکانات و یا نشان های از تعلق به سبکی خاص از زندگی، در قامت تنها راه سلامت و نجات و بقای اصلح جلو ه گر شده است موضوعات خداحافظی با "عصر دیجیتال" و ورود به "عصر فضای مجازی"، پیامدهای عصر فضای مجازی، فضای مجازی و تحول مدل حکمرانی در این مقاله مورد توجه قرار گرفته است. در وضعیت کرونایی که کشور در فضای مجازی "استقرار " یافته و بر اساس شواهد و قرائن، گریزی از آن نیز نخواهد داشت، باید حکمرانی در عصر فضای مجازی و وضعیت کرونایی را در دستور کار قرار داد. در این موضوع باید میان نسبت های سه گانه فضای مجازی و حکمرانی تمایز قائل شد.

نسبت هایی که تقریباً یک سیر تاریخی و تکاملی را نیز طی کرده و در امتداد یکدیگرند. نسبت ها مشتمل بر:
• اول: حکمرانی با/ازطریق فضای مجازی و قلمداد کردن فضای مجازی به عنوان یک ابزار
• دوم: حکمرانی فضای مجازی: در این حالت، فضای مجازی فراتر از ابزار حکمرانی تلقی میشود و ابژه یا موضوع حکمرانی است
• سوم: حکمرانی در عصر فضای مجازی: در این حالت، هم فضای مجازی ابزار است و هم موضوع مطالعۀ حکمرانی و هم حکمرانی متأثر از فضای مجازی به مثابۀ یک عصر جدید روح کرونا زده فضای مجازی و تبعات حکم رانانه آن یک نظام ارجاع درونی است ، ویروس کرونا به گونه ای عمل می کند که معطوف به قدرت حاکمیت ها در اعمال حکمرانی خود است و آن را به چالش و پرسش میکشد. لذا کرونا که از یک سو با فضای مجازی گره خورده بود، از دگر سو با حکمرانی پیوند خورده است ودر نهایت مسئله این ست: تا چه حد باید از ظرفیت های سراسر بینی فضای مجازی برای مقابله با کرونا استفاده نمود؟


سیاست گذاری اجتماعی در دورة کرونا
جامعه سازمانی پیچیده است که تنها با همکاری و همیاری کنشگران، در هر بحرانی پیروز میشود، به نظر می رسد کنشگران متعددی (مردم عادی، مسئولان، متخصصان، کنشگران مدنی )در این بحران حضور دارند و اگر در این بحران، این گروه ها به هم فهمی، درک و تایید و تفسیر مشترک و نقش گیری اجتماعی برسند می توانند بر مشکلات فائق آیند و پیامدهای آن را مدیریت کنند. در این مبحث، همراه با تحلیل موقعیت و رصد دائمی تاثیرات و تغییرات، افزایش مدارا و تاب آوری اجتماعی، مدیریت صحنه زندگی روزمره، مدیریت عاطفه و نقش گیری که البته نقش سیاستگذاران برای رسیدن به اجماع یا هماهنگی، بسیار حائز اهمیت است.


کرونا و ضرورت گفتمان سیاست اجتماعی
نتایج عملکرد کشورهای مختلف در کنترل کرونا نشان دهندة موفقیت کشورهایی است که سیاست گذاری اجتماعی قوی دارند. بازسازی و انطباق سیستمی ضرورت دورة کروناست. ویروس کرونا مانند آنفولانزا، بعید است از صحنة گیتی محو شود. بنابراین، شکست کرونا به منزلة نابودی آن نیست، بلکه به منزلة ارتقاء سیستم های انسانی برای انطباق و تاب آوری جوامع در برابر آن است. تضعیف سیستم های خددمات عمومی به معنی تضعیف حیات انسانی و ایجاد شکاف های بزرگ در جوامع درسطوح مختلف است و پیامدهای خطرناکی دارد که ویروس کرونا یکی از آن پیامده است.


ظرفیت های سرمایة اجتماعی در مدیریت بحران؛بحثی پیرامون ویروس کووید 19
با توجه به رویکردهای گوناگون علل و عوامل فجایع، میتوان از جمله دلایل بروز بحران های طبیعی را افزایش جمعیت، صنعتی شدن، تغییر آب و هوا و توسعه دانست که در سراسر جهان، مردم دنیا را به سوی زندگی در نواحی پر خطر سوق داده و آنها را در معرض خطر قرار داده است. استفاده از پتانسیل مشارکت مردمی و گروههای مذهبی و جوان است که در راستای رفع نیازهای مناطق بحران زده وارد عرصه شدند و به جمع آوری کمک های مردمی پرداختند. دولت باید در راستای افزایش سرمایة اجتماعی، پیوندی با ممانعت از بروز هرگونه ناامیدی، دلزدگی و بی تفاوتی اجتماعی در میان مردم تلاش و اهتمام ویژه ای را اتخاذ نماید.

4-بخش چهارم : دینداری و ارزشهای اجتماعی
بحران کرونا و آیندة دینداری

یکی از ادعاهایی که طی این مدت مطرح شده، تاثیر بحران کرونا بر چهره دین و دگرگونی آن است. کرونا بیش از آنکه دین را به چالش بکشد، باعث به چالش کشیدن علم و تسلط انسان بر طبیعت شده است. نتایج یافته های نظرسنجی ها نشان می دهد در دهة اخیر برخی تغییرات در حوزة دینداری، مانند افول دینداری فقه مدارانه و کاهش میزان ابعادی مانند رعایت شرعیات و ترک محرمات در نسلهای جوان تر جامعه در حال رخ دادن است و این تغییرات ربطی به کرونا ندارد.


5-بخش پنجم: نظام آموزش در دورة کرونا
علم و آموزش نولیبرال در جهان پسا کرونا

به اذعان نظریه پردازان علم و آموزش از منظر جامعه شناسی علم، عمدتاً در خدمت نولیبرالیسم اقتصادی است. اما آیا در نتیجة ناکارآمدی های بهداشتی و مدیریتی و اخلاقی و انسانی اخیر، انقلابی علمی در راه است .جهان کنونی چنان در شوک است که هنوز نتوانسته به درستی دریابد چه اتفاقی افتاده است و علم و فناوری و آموزش باید کدامین موضع را اختیار کند. شاید قدرت اقتصاد بازار آزاد که شکل دهندة پارادایم علمی غالب فعلی است باز شود، شاید هم نولیبرالیسم اقتصادی و علمی بتواند زخم های خود را التیام بخشد. در هر صورت، چشم امید همة ما تنها به ظرفیت های درونی و رهایی بخش موجود در نظام علم و فناوری است.

آموزش مجازی در دورة کرونا
در این مقاله موارد مشکلات فنی و انسانی آموزش مجازی، مشکلات یادگیری و روشهای تدریس، فرتها ودستاوردها مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. با توجه به عصر ارتباطات و فناوری اطلاعات، نیاز به کلاس های آموزشی بر خط ضروری است؛ کلاس هایی با داشتن زیر ساخت های لازم و اپلیکیشن مناسب با محیط مطلوب و با امکانات ضروری که برطرف کنندة نیازهای معلمین و روش های تدریس علمی بر اساس نظریات و پژوهش های روان شناسان یادگیری باشد، امری که سایر کشورهای جهان از سالها قبل به آن توجه داشته و با بسترسازی مناسب نسبت به رفع نواقص و کمبودهای آن و طراحی اپلیکیشن های مناسب اقدام کرده اند. ساخت اپلیکیشن های ارتباط اجتماعی، ضروریات تدریس معلم و دانش آموزان را بر طرف نمی کند. اما پیش از ساخت این اپلیکیشن، افزایش پهنای باند اینترنت و پوشش سراسری سرعت اینترنت در کشور و ارائة یارانه اینترنت به خانواده های دانش آموزان کم درآمد جهت استفاده همه گیر در راستای تحقق عدالت آموزشی، الزامی است.


کرونا و ضرورت ارتقاء مسئولیت فردی و اجتماعی
بازنگری و باز اندیشی راجع به باورها، عقاید، نگرشها، بینش ها و اعمال و رفتار خود و دیگری، به پیرایش آنها از خطا، جهالت، تعصب و جزمیت، از یک سو وارتقای آنها به سمت عقلانیت و انسانیت، از سوی دیگرکمک یکند .با اینکه سوق دادن جامعه به این سمت، وظیفه ای همگانی است و نهادهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی هر یک در ایجاد آن نقش دارند، آموزش وپرورش، نقشی محوری در ارتقا یا عدم ارتقای عقلانیت در جامعه دارد. نقش مهم و کلیدی آموز شوپرورش در بلوغ فکری جامعه بر کسی پوشیده نیست. ازطریق یک نظام آموزشیِ مطلوب میتوان عقلانیت را در جامعه ارتقا داد. بنابراین برای اینکه افراد یک جامعه بتوانند به بلوغ فکری دست پیدا کنند، لازم است به آموزش مطلوب دسترسی داشته باشند. بنابراین نقش اصلی به عهدة نظام آموزشی است که می تواند با سرمایه گذاری بر روی رشد و تکامل بعد اخلاقی، عقلانی و انسانی افراد جامعه، نسلی مسئولیت پذیر و قانون مدار را تربیت کند و جامعه را به سمت مطلوب هدایت کند .

6-بخش ششم: سویه های روان شناختی کرونا
کرونا و جراحت روانی ؛تحلیلی روان شناختی از عارضة کرونا در ایران

پژوهشگر جنبة روان شناختی کرونا را مورد بررسی قرار داده است. جراحت روانی درسطح تعامل های میدان فردی و اجتماعی و میان گروهی پدید میآید. این جراحت، ناگهانی و در وضعیتی نابهنجار و پیش بینی نشده رقم می خورد. ویروس کرونا، آسیبی ساختاری و همه گیر و جهانی را در عالم سبب شد و وضعیت پرتعارض و پر شکافی را پدید آورد؛ تعارض و شکاف میان آنچه بر مبنای هنجارها بر گردن متصدیان امور است و بر مبنای آن از مردم و شهروندان که طرف دیگر توافق اند، رای و اختیار و امکانات دریافت می کنند و انتظارهایی که مردم و شهروندان در این توافق از متصدیان امور دارند. بنابراین چنین انتظارهایی نهادینه وهنجاری است جراحت روانی از زمینة تقاطع و تعارض طرفین قرارداد پدید میآید. ( تقابل میان ناکامی این سطوح انتظاری مردم و آن سطح ناکارآمدی دست اندرکاران در برآورده ساختن انتظارهای هنجاری ) این جراحت می تواند درون روانی و برون روانی باشد و درسطح برون روانی در سطوح جهانی گسترش یابد. ولی جراحت های درون گروهی نمود بیشتری دارند. اعتراضاتی که از سوی منتقدان در خصوص نحوة پوشش خبری گسترش ویروس، نبود برنامة مشخص مقابله ای، صورت تحقق نبستن محدودیت ها و قرنطینه ها، بازگشایی های پرتاوان ، کاستی های آزمایشی و تشخیصی و درمانی، فقدان هزینه گری های اقتصادی در چنین بحران هایی و ... مطرح می شود، به این شکاف و پیدایی این جراحت اشاره دارند.

اعتماد و ایمنی و امید در دو مقطع پیش و پسِ بروز کرونا، با تغییرات کاهشی همراه بوده است. در چنین وضعیتی،
وقتی مقابله ها اشکال فردی به خود می گیرد، از یک سو، بروز رخدادهای مرضی نظیر وسواس، ترس و اضطراب، افسردگی، نگرانی های کنترلی، از سوی دیگر، اهمال کاری بی توجهی و رفتارهای غیر محافظتی و غیر مراقبتی متصور است با خودداری از شتاب ناشی از شوک و نگرانی، می توان شیوه های مهارکننده تری در بازداری از بروز آسیب های روانی اجتماعی را اعمال نمود .
*علاقه مندان می‌توانند متن کامل کتاب را اینجا ببینند!


 
شناسنامه كتاب:
خلاصه کتاب کرونا و جامعه ایران (سویه های فرهنگی و اجتماعی)
تهران : انتشارات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات - خرداد1399
محمد سلگی، داریوش مطلبی و اسماعیل غلامی‌پور
 
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
موفقیت به سراغ کسانی می آید که آن قدر در تلاشند که وقت نمی کنند دنبال آن بروند.