چهارشنبه ۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 24 Apr 2024
تاریخ انتشار :
چهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۹ / ۲۳:۴۸
کد مطلب: 52479
۱

ضرورت مراجعه اورژانسی افراد افسرده به روانشناس

ضرورت مراجعه اورژانسی افراد افسرده به روانشناس
دیبا مبین اظهار داشت: حرف زدن از کشتن خود و یا بی فایده بودن زندگی به معنای علائم خودکشی نیست ولی اگر فرد نقشه مفصلی از خودکشی را در سر دارد و یا آن را با کسی مطرح می‌کند باید به سرعت تحت روانکاوی و مشاوره قرار گیرد.
 
وی تصریح کرد: احساسات طاقت فرسا مانند ترس، ناامیدی، ناتوانی، سردرگمی و افسردگی از جمله عوامل پدید آورنده تفکر خودکشی است. در واقع وقتی فرد مشکلات خود را بزرگ‌تر از توانایی‌ها و باورهای خود می‌داند به جای مبارزه، خالی کردن میدان را راهکار رهایی می‌داند تا از رنجی که گرفتار آن است رهایی یابد.

مبین ادامه داد: خودکشی برای برخی افراد پیامد دوران افسردگی است اما برای برخی دیگر عملی تدافعی در برابر تجربه‌ای تلخ، مانند از دست دادن یکی از اطرافیان یا حتی حادثه‌ای نسبتاً بی اهمیت است این افراد اغلب تصور می‌کنند که با مشکلی بزرگ و غیر قابل تحمل رو به رو هستند که تنها چاره باقی مانده مرگ است.

این روانشناس بالینی اضافه کرد: خشم، استرس، افسردگی، حس بی ارزشی، ناامیدی و بی پناهی، تنهایی و استفاده از مواد مخدر و مشروبات الکلی از دیگر عوامل تشدید کننده انگیزه خودکشی است به همین دلیل باید توجه داشت که احساسات منفی نباید در افراد به یک بیماری روحی مزمن تبدیل شود.

وی با بیان اینکه انزوا و جدا کردن خود از دیگران یکی از نشانه‌های رفتاری افراد در معرض خودکشی است، افزود: قطع ارتباط با دوستان یا خانواده، دادن اموال به دیگران، رانندگی بی پروا، افزایش تجاوز، افزایش مصرف مواد مخدر و الکل، جستجو در مورد خودکشی در اینترنت، جمع آوری مواد (قرص یا سلاح) از جمله نشانه‌های هشدار دهنده رفتاری در این افراد است.

مبین، نشانگرهای کلامی را موضوعی با اهمیت دانست و افزود: دو نوع اظهارات خودکشی یا افکار خودکشی وجود دارد. یک بیانیه فعال ممکن است چیزی شبیه این باشد: «من قصد دارم خودم را بکشم.» بیانیه‌ای غیرمستقیم ممکن است شامل «من آرزو می‌کنم که بخوابم و از خواب بیدار نشوم» یا «من می‌خواهم با یک اتوبوس تصادف کنم» اکثر مردم اغلب بیانیه‌های منفعل را نادیده می‌گیرند، اما باید به طور جدی به آنها توجه شود.

این مشاوره خانواده تاکید کرد: اعتقادات ضعیف، نداشتن فلسفه‌ای قوی از زندگی، درک سطحی از حوادث و نداشتن هدف شخصی و هدف اجتماعی باعث می‌شود تا افراد در بزنگاه‌های دشوار زندگی بلغزند و نتوانند شرایط را تحمل و یا مدیریت کنند.

مبین خاطرنشان کرد: اگر فردی درباره تمایل خود به مردن یا خودکشی صحبت کرد، باید این صحبت را جدی گرفت. باید با این فرد همدلانه برخورد کرد و نباید درباره او قضاوت کرد. مثلاً نباید او را فردی ضعیف و شکست‌خورده دانست. بهتر است همیشه مراجعه به روانپزشک را در نظر داشت و اگر علائم خطر وجود داشت، در مراجعه تردید نکرد.
 
 
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
مردم هرگز خوشبختی خود را نمیشناسند اما خوشبختی دیگران همیشه جلو دیدگان آنهاست به داشته هاي خود عميق تَر نگاه كنيم