چرا مردم نمیتوانند قیافه، شکل و بدن خود و دیگران را آنگونه که هستند بپذیرند؟ دادن یک پاسخ کلی به این پرسش ساده نیست، اما میتوان گفت:، زیرا این افراد بدن خود را قبول ندارند، چرا که از خود یک تصویر مخرب ساختهاند. به جای اینکه خود را از چشم خودشان ببینند، طوری خودشان را برانداز میکنند انگار داور مسابقۀ زیبایی هستند.
تمایل انسان به زیبا بودن و زیبا دیدن امری ذاتی و درونی است. ما انسان ها زیبایی را دوست داریم و بر همین اساس می خواهیم زیباتر باشیم تا دوست داشتنی تر شویم، اما معیار زیبایی چیست؟
آیا شما خود را زیبا میدانید و از بدن خود رضایت دارید یا جزءِ کسانی هستید که دچار خودْ زشتْ انگاری هستند و از شکل بینی، بازوشان رنج میبرند و بخش عمدهای از اوقات و افکارشان پیرامون این موضوع میچرخد.
شما اگر خودتان هم دچار اختلال خود زشت انگاری نباشید حتما در اطرافتان کسانی را میشناسید که از بدن خود راضی نیستند. برخی خود را به تیغ جراح میسپارند و برخی دیگر انواع مواد و محصولات عجیب و غریب آرایشی و زیباسازی را برای کسب رضایت از بدن خود به کار میگیرند.
اختلال بادی دیسمورفیک چیست؟
خودزشت انگاری
در این اختلال، فرد به صورت افراطی در مورد شکل ظاهری ناحیه ای از بدن خود حساسیت نشان می دهد و در مورد آن فاجعه انگاری می کند. این موضوع به طور مداوم فکر فرد را به خود مشغول و او را از زندگی عادی دور می کند. فرد مبتلا به اختلال به شدت نگران نقصی در بدن خود است، نقصی خیالی یا بسیار کوچک که بقیه افراد یا آن را نقص نمی دانند یا آنقدر که او فکر می کند بزرگ و مهم نمی بینند. نگرانی این افراد می تواند طیفی از مشغولیت های ذهنی شامل « جذاب و دوست داشتنی نبودن» تا «زشت و مانند هیولا بودن» را در برگیرد. آنها روی یک یا چند عضو بدن متمرکز می شوند و روزانه حدود 3 تا 8 ساعت از وقت شان را صرف خود می کنند. این افراد برای پوشاندن عیب و نقص مورد نظرشان اقدامات مختلفی انجام می دهند؛ از آرایش ها و پوشش های خاص و استفاده از مواد و محصولات آرایشی و دارویی مختلف گرفته تا اعمال جراحی سنگین.
دیسمورفی عضلانی، نارضایتی آقایان نسبت به هیکل و حجم ماهیچه موجب افراطی در تلاش و انجام اعمال خطرناک برای پرورش و زیبایی اندام خواهدشد. این اختلال در روان شناسی در گروه اختلال وسواسی- اجباری گروه بندی می شود که اشاره به رفتارهای وسواس گونه و تکراری افراد مبتلا دارد. رفتارهای تکراری و خسته کننده مانند نگاه کردن دائمی خود در آینه، به خود رسیدن و آراستن خود به طور افراطی، تلاش برای دلگرمی گرفتن و تعریف شنیدن از دیگران و مقایسه خود با دیگران، بخش مهمی از زندگی روزمره این افراد است. آنها معتقدند به دلیل وجود نقص ظاهری مورد نظرشان مورد توجه و تمسخر اطرافیان هستند. به همین دلیل گوشه گیر، بدخلق و افسرده می شوند. اغلب در جمع مضطرب و نگران هستند و خجالت می کشند درباره نگرانی شان با دیگران صحبت کنند.
این مساله می تواند فرد را در زمینه های مختلف زندگی خانوادگی، شغلی، تحصیلی و روابط اجتماعی دچار نابسامانی های عملکردی شدید کند و کار او را به افسردگی شدید، بروز اختلالات روانی و حتی خودزنی و خودکشی برساند. مطالعات، نرخ اقدام به خودکشی در مبتلایان به اختلال بدشکل انگاری بدن را تا 45 درصد تخمین زده اند. اغلب افراد مبتلا به این اختلال، به دلیل باور قوی به وجود نقص در بدن خود، در ترجیح می دهند برای مشاوره و حل مشکلشان نزد متخصصان داخلی، پوست و زیبایی بروند تا متخصصان و مشاوران روان. در نهایت مساله زمانی آشکار می شود که فرد مبتلا به باید دیسمورفیک بعد از انجام جراحی زیبایی نیز متوجه می شود مشکل او نه تنها حل نشده، بلکه در بعضی موارد بدتر هم شده است. در این زمان آن جراحی های بعدی و نارضایتی های بعدی و حتی بروز مسائلی که به شکایت و درگیری با پزشکان و... می انجامد، مواجه می شود. همان طور که براساس نتایج حاصل از پژوهش بیمارستان رازی، 17 درصد از افراد مراجعه کننده به کلینیک قبلا هم جراحی زیبایی انجام داده بودند و از میان آنها 20 درصد ناراضی و 80 درصد نسبتا راضی بودند و بین این افراد هیچ کدام رضایت کامل نداشتند.
دلیل اصلی اینکه مردم دچار اختلال خود زشت انگاری میشوند و از بدن خود راضی نیستند، به فشار اجتماعی مربوط میشود. همه فکر میکنند که باید استانداردهای زیبایی را که در تبلیغات رسانههای جریان ساز ارائه میشود، رعایت کنند. این رسانهها و تبلیغات به مردم القا میکنند که اگر اندامتان دارای این استانداردها نباشد دچار نقص هستید و باید از خودتان بدتان بیاید. راه حل هم البته استفاده از محصولاتی است که در واقع شما هیچ نیازی به آنها ندارید، اما برای رسیدن به استانداردهای کذایی آنها را میخرید.
یکی از تأثیرات وجود استاندارد خاص برای زیبایی این است که در نهایت افراد از بدن خود ناراضی شده و دچار اختلال خود زشت انگاری میشوند؛ این اختلال دقیقا زمانی اتفاق میافتد که فرد دیگر بدن خود را قبول ندارد. این عمدتا به این دلیل است که افراد به دام این ایدهی خطرناک میافتند که باید از نظر جسمی کامل باشند تا در مورد خود احساس ارزشمند بودن و امنیت کنند. اما متأسفانه تنها چیزی که از این نوع "احساس ارزشمند بودن" عاید میشود، رنج و عذاب است.
درست است که، امروزه، یک فرد زیبا در زندگی از امتیازات بیشتری برخوردار است: بیشتر مورد توجه قرار میگیرد، طرفدارهای بسیاری پیدا میکند، پیشنهادهای شغلی بهتری میگیرد و بسیاری از مردم به دیگران صرفا به دلیل هیکلشان ارزش میدهند؛ اما آیا در این دنیای بزرگ هیچ چیز دیگری وجود ندارد که چشم ما را به جهان بازتر کند؟
تصمیمی که هر یک از ما باید بگیریم انتخاب دو گزینه است: یا منفعلانه منطق تجارت زیباسازی را بپذیرید و با آن کنار بیایید یا حد و حدودی برای آن تعیین کنید.
همه افراد یک یا چند نقص جسمی دارند. مشکل زمانی شروع میشود که شما این نواقص و میزان اهمیت آنها را از منظر بازاریابی محک بزنید. به طور معمول، این همان نقطهای است که نارضایتی شما از خودتان، و بدنتان شروع میشود.
شاید با افرادی برخورد کرده اید که نقصی در ظاهر آنها به چشمتان نمی خورده ولی اصرار به زشت بودن خود داشته اند و برای زیباتر شدن سراغ درمان ها، تزریق ها و اعمال جراحی مختلف رفته اند و در این راه نه تنها زیبایی طبیعی شان از دست رفته، بلکه صورت و اندامشان به طور غیرطبیعی و شگفت انگیزی بدریخت شده است!
برای پیشگیری از پشیمانی و تحمل ضربه های روانی و جسمی ناشی از این کار، شاید بهتر باشد پیش از اقدام به انجام اعمال زیبایی غیرضروری، سلامت فکر و روانی خود را بسنجیم و با آگاهی و دیدی روشن از واقعیت ظاهری و درونی خود قدم در این مسیر بی پایان بگذاریم.
ایدۀ باستانی نیاز به کامل بودن
در واقع، شما نباید از اینکه چرا باید کامل باشید، تعجب کنید؛ بلکه، باید از خود بپرسید که چرا زیبایی شما باید همان مدل زیبایی باشد که دنیای بازاریابی و تبلیغات به شما تحمیل میکند. البته که رعایت چنین استانداردهایی مزایای بسیاری دارد، اما مشکل این جاست که تلاش برای رسیدن به این استانداردها صدمات زیادی به شما وارد کند.
این که افراد از بدن خود راضی نیستند یا اساسا از خودشان احساس عدم رضایت دارند، بسیار معمول است؛ دقیقاً به این دلیل که بدن خود را از روی مدل زیبایی و کمالی که دنیای بازاریابی به آنان تحمیل میکند، ارزیابی میکنند. امروزه مردم بسیار بصری شده اند به این معنی که در شبکههای اجتماعی بی وقفه در معرض تصاویر افرادی هستند که ایده آل زیبایی معرفی میشوند. بنابراین، غیر عادی نیست که فردی به آینه نگاه کند و از چهره و اندام خود احساس ناامیدی کند.
ایدهآلهای بدنی و زیبایی از بدو تولد به طور مداوم در مغز ما حک میشود. به همین دلیل است که نادیده گرفتن آن بسیار دشوار است. در نهایت اکثر مردم فکر میکنند که کامل بودن از نظر جسمی امری طبیعی است و هرکسی که این کار را نکند غیر طبیعی است؛ در حالی که واقعیت درست برعکس است. بیشتر مردم شبیه افراد روی جلد مجلهها یا تصاویر اینستاگرام و فیس بوک نیستند.
نشانههای ابتلا به اختلال خودْ زشتْ انگاری
وقتی بدن خود را قبول ندارید، عادت میکنید بی وقفه از خود انتقاد کنید. خصوصاً وقتی که جلوی آینه هستید. مردم عادت میکنند که به دنبال نقصهای خود بگردند و نسبت به آنها بسیار سختگیر باشند.
وقتی روبه روی آینه میایستند به خود میگویند، این صورت زیادی گرد است، گوشهای من چرا این ریختی از دو طرف بیرون زده اند، این پاها خیلی لاغرند، باسن من بیش از حد بد شکل است. یا اینکه اکثر قریب به اتفاق افراد میگویند این دیگه چه جور دماغی وسط صورت من است؟ و این گیر دادن به خود، هرگز تمامی ندارد و البته حاصلی هم جز ناامیدی و احساس عدم امنیت به بار نمیآورد.
گاهی ممکن است که فرد نقایص خود را بپذیرد، و با آنها کنار بیاید، البته تنها در صورتی که بتواند مخفی شان کند. به عنوان مثال، خانمها کفش پاشنه بلند میپوشند، تا بلندتر به نظر برسند؛ یا کمربند لاغری میبندند و سعی کنند تأثیر ده دسری را که در طول یک هفته خورده اند، مخفی نگه دارند. در این صورت وقتی جلوی آینه میایستند، این "مشکلات کوچولو" را نادیده میگیرند، البته تنها تا زمانی که بتوانند این طوری پنهانشان کنند.
بسیاری از اوقات، افرادی که جلوی آینه میایستند، از خود راضی نیستند، صرفا به این دلیل که نمیتوانند تصویری را که آینه از آنها منعکس میکند، ببینند. آنها چنان درگیر نقایص و مدل عرضه شده در مقام زیبایی ایده آل هستند که اساسا خود را نمیبینند و پر واضح است که هر اندازه فرد نقایص خود را بزرگ کند و به آنها بپردازد، آنها پر رنگتر و با اهمیتتر جلوه میکنند و عمیقا مهم میشوند. در حالی که واقعا آنچه مهم است، پذیرش و شناخت ویژگیهای زیبایی است که آینه از خودتان به شما نشان میدهد و نه آن معیارهایی که در خودتان نمیبینید. به همین سادگی.
چرا مردم نمیتوانند خود و دیگران را آنگونه که هستند بپذیرند؟
دادن یک پاسخ کلی به این پرسش ساده نیست، اما میتوان گفت، زیرا این افراد بدن خود را قبول ندارند، چرا که از خود یک تصویر مخرب ساخته اند. به جای اینکه خود را از چشم خودشان ببینند، طوری خودشان را برانداز میکنند انگار داور مسابقهی زیبایی هستند.
به لطف مبارزه شخصی شما با آینه، سالانه میلیونها دلار نصیب صنعت زیبایی و استانداردهایی میشود که عرضه میکنند. همچنین این صنعت پر سود باید بسیار ممنون کسانی باشد که به شما به چشم یک داور مسابقه نگاه میکنند، کسانی که در نهایت تصمیم میگیرند آیا شما را ردصلاحیت بکنند یا نکنند. جالب است بدانید کسانی که شما را قضاوت میکنند با آینه نیز برخوردهای متناقضی دارند. یادتان باشد آنها به شما متوسل میشوند تا از شر انتقاد از خود در امان بمانند.
اما شاید بدترین چیز ممکن در اینجا آن بی احترامی و به نوعی بی ادبیای است که فرد به خود روا میدارد؛ وقتی جلوی آینه میایستد و میگوید: " نگاه کن، مثل گاو شدم". " این دیگه چه هیولاییه "! و جملاتی از این دست که به صراحت وجود اختلال خود زشت انگاری را در فرد نشان میدهند.
این نوعی بد رفتاری است که عدم رضایت از خود در افراد مبتلا به اختلال خود زشت انگاری در آنها به وجود میآورد.
شما باید به جسمیت خود احترام بگذارید و آن را بپذیرید. چه فرقی میکند، واقعا، که از نظر دیگران زیبا باشید یا نباشید.
اختلال خود زشت انگاری: علل و درمان آن
خود زشت انگاری (BDD)، اختلالی روانشناختی است و زمانی پیدا میشود که فرد باور میکند بخشی از بدن یا ظاهر او از نظر فیزیکی به طرز غیر قابل تحملی نقص دارد. در واقع، این ایده در نهایت به نگرانی عمده آنها تبدیل شده و منجر به ایجاد اضطرابی میشود که تأثیرش در زندگی افراد غیر قابل اغماض است.
این اختلال در ردهی اختلالات وسواس فکری و عملی قرار میگیرد. زیرا به نوعی وسواس شدید در مورد شکل ظاهری بدن مربوط میشود.
این اختلال باعث میشود فرد باور کند نقص جسمی دارد؛ بنابراین، برای اینکه کمتر احساس اضطراب کنند، به طور روتین برخی کارها را انجام میدهد. مثلا ممکن است دائما جلوی آینه باشد و خودش را برانداز کند. یا سعی کند برخی به اصطلاح نواقص خود را مخفی کند. یا اینکه حتی تحت چندین درمان زیبایی یا جراحی قرار بگیرد.
این اختلال معمولاً در دوره نوجوانی اتفاق میافتد چرا که مسائل ظاهری در بین همسالان اهمیت بیشتری دارد و بسیار بر احساس اعتماد به نفس و خود باوری فرد اثر میگذارد. در اینجا مسأله جنسیت مطرح نیست، چرا که زنان و مردان به یکسان تحت تأثیر قرار میگیرند. با این حال، برخی مطالعات نشان میدهند که شیوع این اختلال در زنان کمی بیش از مردان است.
این علائم در افرادی که مرتباً به متخصصان پوست مراجعه میکنند، کاملاً شایع است. معمولترین "نقص" ممکن است آکنه، جوشهای پوستی، لکهای حاصل از بارداری یا آفتاب یا چین و چروک و ... باشد.
همچنین این اختلال در افرادی که بسیار به موهای خود میپردازند، یا وسواس دارند که روزانه چند تار مو از دست میدهند، یا اینکه نسبت به رنگ موهایشان بیش از حد حساسیت به خرج میدهند نیز شایع است.
روان پزشکان و روان شناسان روش های درمانی مختلف و معتبری برای اختلال بدشکل انگاری بدن به کار می برند که در نتیجه آنها افراد عزت نفس خود را بازیابند و باورهای ناکارآمد و شناخت های نادرست آنها جای خود را به افکاری سازنده و روحیه ای مطلوب و قدرتمند بدهد.
در حاضر رفتاردرمانی شناختی Rosen یکی از موثرترین شیوههای درمان این اختلال است. این درمان ترکیبی از استراتژیهایی است که با هدف تغییر مفروضات ناکارآمد در مورد شکل ظاهری، همراه با راهکارهایی برای اصلاح اجبارها، طراحی شده است.
دلایل اختلال خود زشت انگاری
مانند همه اختلالات روانشناختی، اختلال خود زشت انگاری نیز چند علتی است. شرایط خانوادگی معمولاً کاملاً دخیل است. به عنوان مثال، اگر فرد با این ایده بزرگ شده است که ظاهر فیزیکی بیش از حد مهم است، احتمال اینکه از این اختلال رنج ببرد بیشتر است.
یکی دیگر از مواردی که ممکن است باعث این وضعیت شود این است که فرد در کودکی در مدرسه یا حتی در دانشگاه در ارتباط با بدن خود مورد آزار و اذیت قرار گرفته باشد.
همچنین، اگر شخصی دچار یک نقص جسمی واقعی باشد، حتی اگر این نقص خفیف باشد، ممکن است تمایل به بزرگنمایی آن داشته باشد. بنابراین، این نقص ناخودآگاه محور زندگی فرد میشود و کل زندگی فرد حول آن میچرخد.
علائم اختلال خود زشت انگاری
علائم و نشانههای اختلال خود زشت انگاری عبارتند از:
* فرد به شدت درگیر نقصهایی است که از دید او بسیار بزرگ هستند در حالی که دیگران این عیوب را نمیبینند یا از نظرشان چندان اهمیتی ندارد.
* باور قوی دارد که این عیب یا عیوب به او ظاهری زشت و بد قواره بخشیده است.
* معتقد است دیگران نظر منفی نسبت به او دارند.
* اغلب کارهایی برای رفع یا پنهان کردن عیوب خود از جمله خود آرایی یا جراحی زیبایی انجام میدهد.
* مدام جلوی آینه میایستد.
* سعی میکند با آرایش و نوع لباس عیوب خود را پنهان کند و معمولا رضایت کامل به دست نمیآورد.
* دائما در حال مقایسه خودش با دیگران است.
* پیوسته به دنبال تایید ظاهرش از سوی دیگران است.
* حس کمال گرایی دارد.
* از موقعیتهای اجتماعی اجتناب میکند.
* به حدی درگیر ظاهر و عیوب خودش است که اضطراب ناشی از آن در زندگی اجتماعی، محیط کار، مدرسه و ... اختلال ایجاد میکند.
فرد مبتلا به خود زشت انگاری ممکن است به یک یا چند بخش بدن خود حساستر باشد و سعی کند به مرور زمان تغییراتی روی آنها اعمال کند، بعضی از مهمترین بخشهایی که افراد خود زشت انگار معمولا روی آنها تمرکز میکنند عبارتند از:
* اجزای صورت مانند بینی، رنگ پوست، چین و چروک ها، آکنه و سایر لکههای پوستی
* مو مانند ظاهر موها، نازک بودن آنها و کچلی
* پوست و عروق خونی زیر پوست
* سایز سینه
* حجم عضلانی
دیدگاه افراد مبتلا به خود زشت انگاری با هم تفاوت دارد. مثلا فردی ممکن است متوجه اشتباه بودن باورهایش درباره نقص و عیوب خود باشد، فرد دیگر این احتمال را میدهد که باورهایش واقعا حقیقت داشته باشد و دیگری ممکن است صد در صد از درست بودن باورهایش اطمینان داشته باشد.
برخی انواع خود زشت انگاری تنها به مردان یا زنان تعلق دارد مثلا وسواس درباره حجم بدن و توده عضلانی اغلب در مردان دیده میشود.
دلایل خود زشت انگاری
علت دقیق اختلال خود زشت انگاری مشخص نیست، اما این بیماری نیز مانند بسیاری از بیماریهای روحی ممکن است نتیجه چند عامل مختلف باشد از جمله:
۱. تفاوتهای مغزی؛ برخی موارد غیرطبیعی در ساختار یا نوروشیمی مغز ممکن است در ایجاد اختلال خود زشت انگاری سهم داشته باشد.
۲. ژنتیک؛ برخی مطالعات نشان داده اختلال خود زشت انگاری معمولا در افراد یک خانواده که دچار این اختلال یا اختلال وسواسی اجباری هستند بیشتر دیده میشود.
۳. محیط؛ محیط زندگی، فرهنگ و تجربههای فردی نیز تاثیر زیادی در بروز این اختلال دارد به ویژه اگر دیگران نظرات منفی نسبت به اندام یا ظاهر او داشته یا در کودکی به او بی توجهی یا تجاوز شده باشد.
عوامل موثر در بروز اختلال خود زشت انگاری
بعضی عوامل خطر ابتلا به اختلال خود زشت انگاری را افزایش میدهد. مانند:
* تجربیات بد در زندگی از جمله آزار و اذیت و تروما در دوران کودکی
* خصوصایت شخصیتی مانند کمال گرایی
* فشارهای اجتماعی درباره معیارهای زیبایی
* داشتن بیماریهای روانپزشکی دیگر مانند اضطراب یا افسردگی
عوارض خود زشت انگاری
برخی مضرات و عوارض احتمالی اختلال خود زشت انگاری عبارتند از:
* افسردگی یا دیگر اختلالات جدی روانی
* افکار خودکشی یا اقدام به آن
* اختلالات اضطرابی
* مشکلات سلامتی ناشی از رفتارهایی همچون کندن پوست
* اختلال وسواسی اجباری
* اختلالات خوردن
* سوءِ مصرف مواد مخدر
درمان خود زشت انگاری
اختلال خود زشت انگاری معمولا به خودی خود بهبود پیدا نمیکند و در صورت عدم درمان ممکن است به مرور زمان علائم آن بدتر شده و به افسردگی، اضطراب و مشکلات سلامتی شدید منجر شود. خود زشت انگاری در برخی افراد ممکن است به خودکشی بینجامد، به همین دلیل لازم است هرچه سریعتر نسبت به درمان آن اقدام شود.
درمان اختلال خود زشت انگاری اغلب به صورت ترکیبی از درمانهای رفتاری شناختی و داروها انجام میشود.
درمان رفتاری شناختی
این درمان معمولا شامل موارد زیر است:
* فرد مبتلا متوجه میشود که چطور افکار، واکنشهای احساسی و رفتار منفی او به مرور زمان باعث بروز مشکلات بیشتر خواهد شد.
* افکار منفی درباره ظاهر و تصویر بدنی که فرد نسبت به خود دارد به چالش کشیده شده و بیمار با روشهای منعطفتر و واقع گرایانهتر برای تفکر آشنا میشود.
* فرد مبتلا یاد میگیرد که چگونه رفتارهای وسواس گونه، چک کردن مرتب ظاهر خود مقابل آینه یا تمایل شدید به تایید شدن ظاهرش توسط دیگران را کاهش دهد.
دارو درمانی
اگرچه تاکنون هیچ داروی خاصی برای درمان اختلال خود زشت انگاری از سوی سازمان غذا و دارو تایید نشده، اما برخی داروها که برای درمان سایر بیماریهای روحی از جمله افسردگی تجویز میشود میتواند در کاهش علائم خود زشت انگاری نیز مفید باشد. از جمله:
۱. مهارکنندههای بازجذب سروتونین؛ از آن جا که به نظر میرسد یکی از عوامل موثر در بروز اختلال خود زشت انگاری به اختلال در سروتونین شیمیایی مغز مرتبط است مصرف این گروه دارویی اثر بهتری نسبت به داروهای ضد افسردگی داشته و به کنترل رفتارهای وسواسی اجباری کمک میکند.
۲. سایر داروها؛ پزشک در برخی موارد و با توجه به علائم ظاهر شده در بیمار ممکن است از داروهای دیگر به همراه مهارکنندههای بازجذب سروتونین انتخابی استفاده کند.
۳. بستری شدن در بیمارستان؛ در برخی موارد زمانی که علائم اختلال خود زشت انگاری بسیار شدید باشد فرد در بیمارستان بستری خواهد شد، این مورد معمولا زمانی که فرد از انجام امور روزمره خود ناتوان بوده یا خطر آسیب زدن به خود وجود دارد توصیه میشود.
پیشگیری از اختلال خود زشت انگاری
به طور کلی راهی برای پیشگیری از این اختلال وجود ندارد، اما از آن جا که علائم خود زشت انگاری اغلب از اوایل دوره نوجوانی آغاز میشود تشخیص به موقع میتواند تاثیر خوبی در کنترل علائم آن داشته و از عود آن پیشگیری کند.
توصیههای مهم برای درمان خود زشت انگاری
* نسبت به حضور در جلسات درمانی تعهد داشته باشید.
* حتی اگر احساس خوبی دارید از قطع ناگهانی دارو بدون مشورت با پزشک خودداری کنید.
* به نشانههای هشدار دهنده توجه کرده و با پزشک یا روانشناس درباره آنها صحبت کنید.
* از نوشیدن الکل و مصرف مواد مخدر اجتناب کنید.
* ورزش کنید، فعالیتهای ورزشی همچون پیاده روی، دویدن، شنا کردن و کارهایی همچون باغبانی و ... همگی به کاهش علائم افسردگی، اضطراب و استرس کمک میکند، اگرچه ورزشهای شدید برای رفع یا پنهان کردن عیوب در این بیماران توصیه نمیشود.
* به تغذیه و سلامتی خود اهمیت دهید و خواب کافی داشته باشید.
* انزواطلب نباشید، سعی کنید در موقعیتهای اجتماعی عادی حضور داشته و با خانواده و دوستان خود ارتباط داشته باشید.
* از روشهای مدیریت استرس استفاده کنید، تمریناتی همچون یوگا و مراقبه میتواند مفید باشد.