کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

مرگ‌اندیشی در کلام ائمه معصومین

30 فروردين 1400 ساعت 19:52

شاید این یادداشت که مشغول خواندن آن هستید، آخرین مطلبی باشد که می‌خوانید و حتی ممکن است تا انتهای متن موفق به خواندن آن نشوید؛ آنچه به تعابیر جدید بزرگان دین و دانش مرگ‌اندیشی نام گرفته در کلام ائمه معصومین چطور توضیح داده می‌شود، فواید آن و حدودوثغورش چیست؟


این پیام را از لابلای آیات و روایات می توان پیدا کرد. باور ندارید، یک بار این روایت پیامبر اکرم (ص) را مرور کنید که فرمود طوری نماز بخوانید که گویی آخرین نماز شماست. یعنی ممکن است پس از آن زنده نباشید. حالا یک بار هم امتحان کنید وقتی می خواهید قامت ببندید، گویی قرار نیست بعد از این نماز زنده باشید. چه لذتی دارد این نماز، خود پیامبر هم در ادامه این حدیث فرمود چنین نمازی موجب نزدیک شدن به خداست. این مطلب بهانه ای بود تا از یاد مرگ و قیامت غافل نشویم. چون به قدری گرفتاری ها و مشکلات دنیایی ما را به خود مشغول کرده است که گاه فراموش می کنیم سفری به نام مرگ را پیش رو داریم و این ضرب المثل را هم فقط به حافظه سپرده ایم که «مرگ، شتری است که در هر خانه ای می خوابد» ولی ظاهرا به آن باور نداریم.
 
اگر مرگ را باور داشتیم کمی خود را برای آن آماده می کردیم. یعنی همانگونه که برای یک سفر چند روزه به یک شهرستان از مدت ها پیش وضعیت آب و هوایی منطقه موردنظر و امکانات آن را بررسی می کنیم تا با مشکلات کمتری روبرو باشیم و از سفرمان لذت بیشتری ببریم ولی گویی قرار نیست به این زودی ها از این دنیای فانی رخت بربندیم و حتی مرگ دیگران هم برای ما عبرت نمی شود و می گوییم «مرگ فقط برای همسایه است».

در حالی که مرگ هر یک از عزیزان، دوستان، همکاران و همسایگان در واقع یک یادآوری برای زندگان است تا مرگ را فراموش نکنند و کمی از غبار غفلت دل های آنان بکاهد. اعلامیه ها و مراسم ختم و یادبود نیز برای پررنگ تر کردن این یادآوری است ولی گویا عادت کرده ایم دیگران را تا کنار قبر همراهی و خود را برای سالن غذاخوری آماده کنیم که آن هم رسمی جدید است که طی دهه های اخیر باب شده و داغ بسیاری داغدیدگان میت را بیشتر از مرگ عزیزانشان فراهم می کند. سفارش کرده اند هنگام شنیدن خبر هر کسی آیه استرجاع را قرائت کنیم و بگوییم «انالله و انا الیه راجعون» و حضرت علی علیه السلام هنگام سلام به اهل قبور می فرمود «انا بکم لاحقون» یعنی ما هم به شما ملحق می شویم. در روایتی نقل شده حضرت امیر (ع) بعد از خواندن نماز عشا، مردم کوفه را سه بار سفارش می کرد خدا شما را بیامرزد، ابزار و وسایل لازم را برای کوچ کردن از این دنیا آماده کنید و کوتاهی و درنگ نکنید.

اما سخن از مرگ در قرآن این گونه آمده است هر کجا باشید مرگ، شما را فرا خواهد گرفت یا همان مرگی که شما از آن فرار می کنید، حتما شما را ملاقات خواهد کرد، حتی برای این که باور ما را نسبت به مرگ بیشتر کند در آیه ۴۲ سوره مبارکه زمر اینگونه می فرماید: خدا روح مردم را هنگام مرگشان به تمامی باز می‌ستاند، و [نیز] روحی را که در [موقع‌] خوابش نمرده است [قبض می‌کند]؛ پس آن [نفسی‌] را که مرگ را بر او واجب کرده نگاه می‌دارد، و آن دیگر [نفسها] را تا هنگامی معیّن [به سوی زندگی دنیا] بازپس می‌فرستد (ترجمه فولادوند).

به همین دلیل در برخی روایات از خواب به عنوان برادر مرگ یاد شده است. پس شب هنگام که به بستر می رویم، یک درصد احتمال بدهیم شامل این آیه شویم و شاید هرگز از خواب بیدار نشویم. در روایتی آمده است پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هر روز صبح که از خواب بر می ‌خاستند، ابتدا به سجده می‌رفتند و اینگونه از خدا سپاسگزاری می کردند: «شکر می‌کنم خدایی را که مرا بعد از این که میرانده بود، دوباره زنده کرد و شکر می‌کنم خدایی را که بازگشت به سوی اوست و خدایی که روح مرا به من بازگرداند تا او را عبادت کنم و شکر او را به جای آورم.»

طبیعی است کسی که صبح خود را با یاد مرگ آغاز کند، در طول روز حواسش را بیشتر جمع می کند و مواظب است حقی از مردم را ضایع نکند و حق الناسی به گردنش نباشد. چون نمی داند تا فردا زنده خواهد ماند که بدهی خود را بپردازد یا از دیگران حلالیت بطلبد. شاید در این وانفسای مشکلات اقتصادی کسی بگوید، مگر می توان به این راحتی بدهی طلبکاران را پرداخت یا از بعضی افراد سخت گیر حلالیت طلبید در حالی که وصیت را برای همین روزها گذاشته اند تا اگر مطمئن به زنده بودن خود تا سررسید بدهی هایمان نیستیم، به دیگران بسپاریم تا مبادا تسویه حساب را به قیامت واگذاریم که معلوم نیست در آن زمان بتوان رضایت صاحبان حق را مثل راضی کردن در دنیا گرفت.

اگر یاد مرگ در افکار همه مسئولان و مردم نهادینه می شد، امروز شاهد اشرافی گری و دنیازدگی برخی مدیران نبودیم که باعث شکاف بیشتر طبقاتی شده و پرونده های بسیاری از تخلفات و جرائم راهی دادگاه ها نمی شد، زیرا کوتاه شدن آرزوها و کم شدن دلبستگی ها از نتایج یاد مرگ است و انسان مرگ اندیش بیش از آن که به فکر ساختن دنیای دو روزه خود باشد به دنبال آباد کردن خانه آخرت خود است.


مرگ‌اندیشی به معنای نفی تفکر برای دنیا نیست
مرگ‌اندیشی و یادآوری مرگ به اندازه ای در روایات مهم است که امیرمومنان (ع) در بسیاری از خطبه ها و سخنان خود به آن اشاره کرده اند و امام سجاد (ع) نیز یک دعا از ۵۴ دعایی که در صحیفه سجادیه آمده را به آن اختصاص داده اند. حضرت زین العابدین در دعای چهلم صحیفه اینگونه با خدای خود راز و نیاز می کند؛ «روزی نباشد که ما از یاد مرگ غافل شویم» یا « خدایا! مرگ را دری از درهای آمرزش و کلیدی از کلیدهای رحمت خویش قرار ده.» 

آنگاه سیدالساجدین فرمود: ای خدا! در این جهان ما را آنچنان از عمل صالح بر خوردار کن که وعده دیدار تو را با همه نزدیکی ‏اش دیر شماریم و آتش اشتیاق ما در پیوستن به تو در دل زبانه کشد به گونه ای که مرگ، سرای انس ما شود که به آن دل ببندیم و آشیانه الفت ما، که به سوی آن پر گشاییم و خویشاوند ما که نزدیک شدن به او را دوست بداریم.

امروزه یاد کردن از قبر و قبرستان برای برخی افراد، بسیار تلخ است و همواره تلاش دارند از آن فرار کنند و هنگام سخن گفتن از مرگ، لب های خود را گاز بگیرند در حالی که این شتر روزی در خانه ما هم خواهد خوابید و به قول معروف دیر و زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد. یاد کردن از مرگ در روایات به اندازه ای مهم شمرده شده که پیامبر اکرم (ص) وعده دادند تا هر کسی که در شبانه روز ۲۰ بار به یاد مرگ باشد، با شهدای جنگ احد محشور خواهد شد.

شاید ۲۰ باری که رسول خدا به آن اشاره کردند به معنای یاد کردن فراوان از مرگ باشد ولی کسی که به روایات یاد مرگ عمل کند، به طور قطع بیش از ۲۰ بار به یاد آن خواهد افتاد. مثلا هنگام صبح به شکرانه بیدار شدن از خواب، به مرگ می اندیشیم یا هنگام خروج از منزل برای یک سفر بین شهری یا حتی درون شهری نمی دانیم آیا دوباره به منزل برمی گردیم یا بر اثر تصادف یا حادثه ای از دنیا خواهیم رفت. آمار تصادفات را ببینید. چند روز پیش مشاور وزیر راه و شهرسازی اعلام کرد که طی هفت ماه گذشته ۱۱هزار نفر جان خود را از دست داده اند.

برخی می گویند چرا با چنین احتمال هایی نفوس بد بزنیم در حالی که نفوس بد به معنای فال بد زدن و ناامید کردن دیگران است ولی در اینجا ما احتمالات را برای خودمان پیش بینی می کنیم. از طرف دیگر همین احتمالات را می توان با نگاهی امیدوارانه تحلیل کرد. مثلا کسی که احتمال بدهد این شب یلدا، آخرین شب یلدای اوست، قدر آن را بیشتر می داند و تلاش می کند تا بیشترین استفاده را داشته باشد.

درنظر گرفتن همین احتمالات برای مرگ اندیشی باعث می شود برخی افراد از فرصت های زندگی بیشتر استفاده کنند. چون همانگونه که ممکن است نبودن ما برای دیگران ناخوشایند و سخت باشد، مرگ دیگران نیز برای ما تلخ خواهد بود. شاید به همین دلیل است سعی می کنیم خاطرات خوش و باهم بودن ها را با دوربین های تلفن همراه ثبت کنیم تا اگر آخرین مهمانی خود را با حضور خانواده و فامیل سر کردیم، خاطره ای از خود را برای آنان به یادگار بگذاریم یا خاطره دیگران را برای همیشه داشته باشیم.

آخرین باری که با دوستانتان به کوهنوردی رفتید یا به پابوس حرم رضوی مشرف شدید یا در پیاده روی اربعین حضور پیدا کردید یا در مراسم عقد و عروسی نزدیکانتان شرکت کردید را به یاد دارید؟ ممکن است چنین فرصتی دوباره فراهم نشود و مرگ به ما چنین مهلتی ندهد. شاید به همین دلیل است که وقتی در مقابل حرم سیدالشهدا می ایستید و مشغول خواندن زیارت نامه یا زیارت عاشورا می شوید، اینگونه از خدا می خواهید که «ولاجعله الله آخر العهد منی لزیارتکم» این زیارت را آخرین زیارت قرار ندهد.

یکی از دلایلی که معمولا باعث می شود تا از یاد مرگ فرار می کنیم، توجه نکردن به معنای آن است. چون مرگ در فرهنگ بسیاری افراد مساوی با نیستی و نابودی است در حالی که مرگ عامل انتقال ما از دنیای مادی به جهان برزخ است.
روایتی از امام حسن مجتبی (ع) را نیز ذکر می کنیم تا فکر نکنید با مرگ اندیشی نباید به فکر دنیا بود. چون آن حضرت فرمود: برای دنیایت چنان باش که گویی جاویدان خواهی ماند و برای آخرتت چنان باش که گویی فردا می میری.

خدا رحمت کند یکی از اساتید حقوق دانشگاه تهران را که در کلاس حقوق جزای عمومی هر بار که سخن از ویژگی های قاضی به میان می آمد، با دست به پایین اشاره می کرد و می گفت قاضی هر تصمیمی که می گیرد باید پاسخی برای قبر خود آماده کند.
سخن بسیار است ولی چه در فکر مرگ باشیم چه نباشیم روزی ناگهان بانگی بر خواهد آمد که خواجه مرد.

 
چهل حدیث درباره مرگ و ميرچهل حدیث درباره مرگ و مير
 
1) «پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»:
القبرُ أَوّلُ مَنزلٍ مِن مَنازلِ الآخرةِ.
قبر آدمی اولین منزل از منازل آخرتی او است. (شهاب‌الاخبار، ص 79)
 
2) «مولی امیرالمؤمنین علیه‌السلام»:
عَجِبْتُ لِمَنْ نَسِیَ الْمَوْتَ وَ هُوَ یَرَی مَن یَموتَ!
در شگفتم از کسی که مرگ را فراموش می‌کند در حالی که دارد مردگان را می‌بیند! (نهج‌البلاغه، کلمة 121)
 
3) «مولی امیرالمؤمنین علیه‌السلام»:
نِسیانُ المَوتِ صُداءُ القُلوب.
از یاد بردن مرگ، در اثر زنگار گرفتن دلها است (گناهان زیاد، مرگ را از یاد انسان می‌برد) (مواعظ‌ عدیه، ص 24)
 
4) «امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»:
اَكثِرِالزّادَ فَإنَّ السَّفَر بَعیدٌ!
همراه خود توشه و ساز و برگ را زیاد بردار که سفر، طولانی و دور و دراز است! (بحار، ج 13، ص 432)
 
 
5) «امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»:
إِنْ كَانَ الْمَوْتُ حَقّاً فَالْفَرَحُ لِمَاذا؟!
اگر مردن حق است پس این همه طَرَب و مستی چرا؟! (بحار، ج 73، ص 157)
 
6) «مولی امیرالمؤمنین علیه‌السلام»:
اُذكُروا إِنْقطاعَ اللّذّاتِ وَ بقاءَ التَّبِعات!
آن ساعتی که دیگر خوشی‌ها برای همیشه پایان می‌یابد و تنها تبعات و اثرات شوم گناهان بر جای می‌ماند! همواره به یاد داشته باشید (هیچ وقت مرگ را فراموش نکنید). (نهج‌البلاغه، کلمة 425)
 
7) «پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»:
مَن تَرقَّبَ المَوتَ تَرَكَ اللّذّات.
کسی که همواره به یاد مرگ باشد از هوی و هوس‌ها چشم‌پوشی می‌کند. (شهاب‌الاخبار، ص 146)
 
8) «امام موسی بن‌جعفر(علیه‌السلام)»:
لَو رَأیتَ مَسیرَالأجَلِ لَأَلهاكَ عَنِ الأَمل.
تو اگر مسیر مرگ خود را می‌دیدی مسلماً از هر چه آرزو داشتی چشم‌پوشی می‌کردی. (تحف‌العقول، ص 421)
 
9) امام حسن مجتبی(ع):
إِسْتَعِدَّ لِسَفَرِكَ وَ حَصِّلْ زادَكَ قَبْلَ حُلُول أَجَلِكَ.
برای سفرت، خود را آماده کن و توشة راهت را پیش از فرا رسیدن ساعت مرگ خود فراهم نما. (منتهی‌الآمال، «علمیة اسلامیه»، ج 1، ص 233)
10) «امام محمدباقر(علیه‌السلام)»:
لَن یَنجُوَ عَنِ المَوتِ غَنِیٌّ بِمالِهِ وَ لا فَقیرٌ لِاِقلالِه.
نه آدم ثروتمند می‌تواند با مال خود از مرگ رهائی یابد و نه فقیر تنگدست به خاطر بی‌نوایی‌اش راه نجاتی از آن خواهد داشت. (مواعظ صدوق، ص 103)
 
11) امام هادی(ع):
اُذكُر مَصرَعَكَ بَینَ یَدَیْ اَهلِكَ وَ لاطَبیبَ یَمنَعُكَ ولاحَبیبَ یَنفَعُكَ!
به یاد ساعت جان دادن خود در میان خانواده‌ات باش که نه از طبیب دیگر کاری ساخته است و نه دوست و آشنائی است که به داد تو برسد! (بحار، ج 78، ص 370)
 
12) «مولی امیرالمؤمنین علیه‌السلام»:
وَاللهُ اِنَّهُ لَیَمنَعُنی مِنَ اللَعِبِ ذِكرُالمَوتِ.
به خدا سوگند یاد و خاطرة مرگ است که مرا از سرگرمی‌ها و بازی‌های دنیا باز می‌دارد. (نهج‌البلاغه، خطبة 83)
 
13) «امام محمدباقر(علیه‌السلام)»:
اَكثِر ذِكْرَ المَوتِ فَإِنَّهُ لَم یُكثرْ انسانٌ ذِكرَ المَوتِ اِلاّ زَهِدَ فی‌الدّنیا.
زیاد به یاد مردن باش، کسی که زیاد به یاد مردن باشد مسلّماً از دنیا قطع علاقه خواهد کرد. (بحار، ج 73، ص 64)
 
14) «امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»:
اِنَّ بَینَ الدّنیا وَ الآخرةِ الْفَ عَقَبَةٍ أَهوَنُها وَ أیسَرُها اَلموتُ!
میان دنیا و آخرت هزار گردنه است که کوچک‌ترین و آسان‌ترین آن‌ها مرگ است! (من لایحضر، ج 1، ص 134)
 
15) «مولی امیرالمؤمنین علیه‌السلام»:
النَّاسُ نِیَامٌ فَإِذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا!
مردم در خوابند، ‌همین که مُردند بیدار می‌شوند! (لئالی‌الاخبار، ج 4، ص 254)
 
16ـ «امام رضا(علیه‌السلام)»:
مَن ذَكَر المَوتَ وَ لَم یَسْتَعِدَّ لَهُ فَقَدِ استَهْزَأَ بِنَفسِه!
كسی كه از مردن یاد می‌کند ولی خود را برای آن آماده نمی‌کند در حقیقت خود را مسخره کرده است! (مواعظ عددیه، ص 200)
 
17ـ «مولی امیرالمؤمنین علیه‌السلام»:
اِنَّ لمَرْءَ إِذا هَلَكَ قالَ النّاسُ ماتَرَكَ؟ وَ قالَتِ المَلائِكَةُ ما قدَّم؟
زمانی‌كه انسانی می‌میرد مردم می‌گویند برای بعد از خود چه گذاشت؟ و ملائکه می‌گویند برای پیش از خود چه فرستاد؟ (نهج‌البلاغه، خطبة 94)
 
18ـ «پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»:
أقَلَّ الذُّنوبَ یَهِنْ عَلیكَ المَوْتُ.
کمتر گناه کن تا مردن بر تو آسان گردد. (شهاب‌الاخبار، ص 309)
 
19ـ «مولی امیرالمؤمنین علیه‌السلام»:
اِنَّ لِلّهِ مَلَكاً یُنادی كُلَّ یَومٍ: لِدوا لِلموَتِ وَاجْمَعوا لِلفَناءِ وَ ابْنُوا لِلخرابِ!
خداوند فرشته‌ای دارد که هر روز ندا می‌کند: برای مردن، بچه بزایید و برای فنا شدن، مال جمع کنید و برای ویرانی، عمارت بسازید! (در دنیا هیچ کس و هیچ چیز باقی نمی‌ماند.) (نهج‌البلاغه، کلمة 127)
 
20ـ «مولی امیرالمؤمنین علیه‌السلام»:
لِكُلِّ دارٍ بابٌ وَ بابُ الآخرةِ اَلمَوتُ.
هر خانه و سرائی درِ ورودی دارد، درِ ورودی آخرت، مرگ است. (شرح ابن ابی‌الحدید، ج 20، ص 345)
 
21ـ «امام محمدباقر(علیه‌السلام)»:
اَینَ الّذینَ كانوا أطولَ أعماراً مِنكُم وَ أَبْعَدَ آمالاً؟!
کجایند آن کسانی که عمرشان از شما بیشتر بود و آرزوهای دور و درازتری از شما داشتند؟! (تحف‌العقول، ص 309)
 
22ـ «مولی امیرالمؤمنین علیه‌السلام»:
عَجِبتُ لِمَن یَری اَنَّه یَنْقُصُ كُلَّ یومِ فی ‌نَفسِه وَ عُمرِهِ وَ هُوَ لایَتأَهَّبُ لِلموَتِ!
تعجب می‌کنم از کسی که کمبود و نقصان را هر روز در جان و عمر خود دارد می‌بیند ولی خود را برای مردن آماده نمی‌کند! (نهج‌البلاغه، کلمة 45)
 
23ـ «امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»:
اَلمَوتُ لِلمؤمِنِ كَأَطیَبِ ریحٍ یَشُمُّهُ فَیتَنَفَّسُ لِطیبه فَیَقَعُ التَّعَبُ وَ الأَلَمُ كُلُّهُ عَنهُ.
مرگ برای مؤمن همانند خوشبوترین رایحه‌ای است که به مشمام او می‌رسد. بوی عطرآگین آن را استشمام می‌کند و (برای همیشه) از هر گونه درد و محنت آسوده می‌گردد. (المحجَّة‌البَیضاء، ج 8، ص 256)
24ـ «امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»:
یَعیشُ الناسُ بِاِحسانِهِم اَكْثَرَ مِمّا یَعیشونَ بِأعمالِهم وَ یموتونَ بِذُنوبِهم اَكثَرَ مِمّا یَموتونَ بِآجالِهِم.
مردم با احسان و نیکوکاریشان بیش از عمر طبیعی خود زندگی می‌کنند و (نیز) با معصیت و گناهانشان بیش از کسانی که با مرگ طبیعی خود می‌میرند از دنیا خواهند رفت. (بحار، ج 5، ص 140)
 
25ـ «امام زین‌العابدین(علیه‌السلام)»:
اَلموَتُ لِلمؤمِنِ كنَزْعِ ثیابٍ وَ سِخَةٍ وَ فكِّ قُیودٍ و اَغلالٍ ثقیلةٍ وَ الاِستبدال بِأَفخَرِالثّیابِ وَ أَطیَبِها رَوائح.
مرگ برای مؤمن همانند بیرون آوردن لباس چرکین از تن و باز کردن غُل و زنجیرهای سنگین است و به جای آن فاخرترین لباس‌ها را با خوشبوترین رایحه‌ها بر تن کرده است. (المحجَّةالبیضاء، ج 8، ص 255)
 
26ـ «پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»:
شَیئانِ یَكرهُهُما اِبنُ آدَم: یَكَرَهُ المَوتَ وَ المَوتُ راحةٌ لِلمؤُمِنِ مِنَ الفِتنةِ وَ یَكَرَهُ قِلّةَ المالِ وَ قِلَّةُ المالِ اَقلُّ لِلحساب.
دو چیز است که آدمیزاد از آن متأثر و ناخوشایند است:‌ یکی مرگ، در حالی که مرگ برای مؤمن راحتی از بلاها و گرفتاری‌ها است و دیگر کمی مال و نقدینه، در حالی که مال کمتر، حسابش کمتر است. (بحار، ج 72، ص 39)
 
27ـ «امام محمدباقر(علیه‌السلام)»:
اَلمَوتُ هُوَ الَّذی یأتیكُم كُلَّ لَیلَةٍ اِلاّ اَنَّه طَویلٌ مُدَّتُهُ لایُنتَبَهُ مِنهُ اِلاّ یَومَ القیامة.
مرگ همان (خواب) است که هر شب به سراغ شما می‌آید الّا آن که زمانش طولانی و بیداری آن در روز قیامت خواهد بود. (معانی‌الاخبار، ج 2، ص 196)
 
28ـ «مولی امیرالمؤمنین علیه‌السلام»:
اِنَّ الَقَبر یُنادی كُلَّ یومٍ: اَنابَیْتُ الغُربَةِ اَنَابَیْتُ التُّرابِ، اَنَابَیْتُ الوَحشَةِ اَنَابَیْتُ الدُّودِ والهوامِّ!
قبر آدمی هر روز ندا می‌کند: منَم خانة غربت، منَم خانة تُربت، منَم خانة وحشت، منَم خانة کِرم و مور! (بحار، ج 77، ص 388)
 
29ـ «امام زین‌العابدین(علیه‌السلام)»:
إنَّ القَبْرَ رَوضَةٌ مِن ریاضِ الجَنَّةِ اَوحُفْرَةٌ مِن حُفَرِ النیّران.
قبر آدمی یا بوستانی از بوستان‌های بهشت است و یا گودالی از گودال‌های جهنم. (بحار قدیم ج 3، ص 151 ـ کتاب «الحدیث»، ج 3، ص 124)
 
30ـ «امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»:
اُذكُر تَقطُّعَ اَوصالِكَ فی‌قَبرِكَ وَ رُجوعَ أحبّائِك عَنكَ اِذا دَفَنوكَ فی حُفِرَتِكَ... فَاِنَّ ذلِكَ یُسلّی عَنْکَ ما أَنتَ فیه.
به یاد آن ساعتی باش که بندبند تو در قبر از هم جدا می‌شوند و دوستانت بعد از به خاک سپردن از سر خاکت برمی‌گردند. این تذکر، تو را از هم و غم روزگارت تسلّی می‌دهد. (المحجّة‌البیضاء، ج 8، ص 241)
 
31ـ «پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»:
لایَتَمنّی أحَدُكُمُ المَوتَ لِضُرٍّ نَزَلَ بِه.
هیچ یک از شما نباید به خاطر درد و محنت‌هایی که به او می‌رسد تمنّای مرگ کند. (شهاب‌الاخبار، ص 351)
 
32ـ «امام موسی‌بن‌جعفر(علیه‌السلام)»:
إنَّ المَوتَ هُوالمِصفاةُ یُصَفِّی المُؤمنینَ مِن ذُنوبِهم فَیكونُ آخِرَ اَلَمٍ یُصیبُهُم وَ كفّارةُ آخِرِ وِزرٍ عَلَیهم.
مرگ عبارت از پالایشگاهی است که مؤمنان را از گناهان پاک و تصفیه می‌کند و این آخرین دردی است که آن‌ها احساس خواهند کرد و کفّارة آخرین خطا و گناهانشان خواهد بود. (المحجّة‌البیضاء، ج 8، ص 256)
 
33ـ «امام محمدباقر(علیه‌السلام)»:
اذا بَلَغَ الرّجُلُ اَربَعینَ ناداهُ مُنادٍ مِن السَّماءِ: دَنا الرَّحیلُ فَاَعِدَّ لَهُ زاداً.
انسان ‌که به ‌چهل سالگی رسید مُنادی از آسمان او را ندا می‌کند: دیگر وقت رحلت کوچ کردن نزدیک شده، ساز و برگی برایش آماده کن. (احقاق‌الحق، ج 12، ص 188)
 
34ـ «امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»:
إنَّ المَیِّتَ لَیَفرَحُ بِالتّرَحُّمِ عَلَیهِ وَ اِلاستِغفارِ لَهُ كَما یَفرَحُ الحَیُّ بِهَدِتَّةٍ تُهدی اِلیه.
شخص مرده از ترحم و طلب مغفرت برای او خوشحال و مسرور می‌شود همان گونه که یک آدم زنده از دریافت یک هدیه شاد و خوشحال می‌گردد. (وسائل، ج 2، ص 655)
 
35ـ «پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»:
مُعتركُ المَنایا مابینَ السِّتِّینَ الی السَّبعین.
بیشترین مرگ و میرها، بین شصت تا هفتاد سالگی است. (شهاب‌الاخبار، ص 82)
 
36ـ «امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»:
مَن كان كَفَنُهُ مَعَهُ فی بَیتِهِ لَم یُكتَبْ مِنَ الغافِلین و كانَ مأجوراً كُلّما نَظَر اِلَیه.
کسی که کفنش در منزل به همراه خود دارد نام او در زمرة «غافلان» نوشته نمی‌شود و هر بار که به آن نظر می‌کند برایش اجر و حسنه ثبت می‌گردد. (المحجّة‌البیضاء، ج 8، ص 242)
 
37ـ «امام محمدباقر(علیه‌السلام)»:
إنَّ المُؤمِنَ یَبْتَلی بِكُلِّ بَلِیَّةٍ وَ یَموتُ بِكُلّ میتَةٍ اِلاّ اَنَّهُ لایَقتُلُ نَفسَه.
مؤمن به هر بلائی گرفتار می‌شود و به هر نوع مرگ و میری از دنیا می‌رود اما (هیچ وقت) دست به انتخار و خودکشی نمی‌زند. (فروع کافی، ج 3، ص 112)
 
38ـ «امام محمدباقر(علیه‌السلام)»:
لَقِّنوا مَوتاكُم عِندَ المَوتِ شَهادَةَ أن لاالهَ الاّ اللهُ وَ الِولایَة.
مردگان خود را در وقت احتضار، شهادت «لااله الا الله» و «ولایت اهل‌بیت» علیهم‌‌السلام را به آن‌ها تلقین کنید. (وسائل، ج 2، ص 665)
 
39ـ «مولی امیرالمؤمنین علیه‌السلام»:
زوروا مَوتاكُم فَاِنَّهم یَفرَحونَ بِزیارَتِكم.
مردگان (اهل قبور) خود را زیارت کنید، آن‌ها با دیدار شما خوشحال می‌شوند. (خصال، ج 2، ص 159)
 
 
40ـ «مولی امیرالمؤمنین علیه‌السلام»:
یا ابنَ آدم! كُنْ وَصِیَّ نَفسِك وَ اعمَلْ فی مالِكَ ماتُؤثِرُ أَن یُعمَل فیهِ مِن بَعدِك.
ای آدمیزاد! تو خود وَصیّ خود باش و هرچه دوست داری كه بعد از خودت در مال تو عمل كنند خودت امروز بدان عمل نما. (نهج‌البلاغه، كلمة 246)


 
منابع:
خبرگزاری ایرنا
شکوفه های حکمت
 


کد مطلب: 53096

آدرس مطلب :
https://www.migna.ir/news/53096/مرگ-اندیشی-کلام-ائمه-معصومین

میگنا
  https://www.migna.ir