جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 19 Apr 2024
تاریخ انتشار :
جمعه ۷ خرداد ۱۴۰۰ / ۲۰:۳۶
کد مطلب: 53473
۶

تفاوت انگیزه و انگیزش در روانشناسی

تفاوت انگیزه و انگیزش در روانشناسی
انگیزه و انگیزش غالباً به صورت مترادف به کار می روند. شما برای اینکه بتوانید هر کاری را شروع کنید، ابتدا باید انگیزه لازم برای انجام آن کار را داشته باشید تا از ادامه راه خسته نشده و کار را نیمه تمام رها نکنید. به طور حتم برای اینکه بتوانید به انگیزه لازم برسید، باید به سراغ منابع انگیزشی که در بالا به آن اشاره کردیم، بروید و از آن‌ها کمک بگیرید مانند کتاب، فیلم، سمینار و….

با این حال می توان انگیزه را دقیق تر از انگیزش دانست، به این صورت که انگیزش را عامل کلی رفتار اما انگیزه را علت اختصاصی یک رفتار خاص به حساب آورد (روسل ، 1971 ؛سیف، 1286).

باید بدانید که انگیزش فرآیندی است که انگیزه را در ما ایجاد می کند. به عبارت دیگر انگیزش همان جرقه ما برای شروع کارهاست که این جرقه می‌تواند با خواندن یک کتاب، دیدن یک فیلم، شرکت در سخنرانی ها و… به وجود بیاید. بنابراین به همین دلیل است که از عبارات سخنران انگیزشی، کتاب های انگیزشی و … استفاده می کنند. زیرا باعث می‌شوند تا ما انگیزه لازم برای اقدام و حرکت را به دست آوریم.  
 
اصطلاح انگیزش را می توان به عنوان عامل نیرو دهنده، هدایت کننده و نگهدارنده رفتار تعریف کرد (سیفرت ، 1992 به نقل از سیف 1386)

انگیزش یک تمایل یا گرایش به عمل کردن به طریق خاصی است. او هم چنین انگیزه را به صورت نیاز یا خواست ویژ ه ای که انگیزش را موجب می شود تعریف کرده است (لفرانسوا ، 1997؛ طاهری 1389) انگیزه را علت و دلیل رفتار می داند.  
 
اکثر روانشناسان انگیزش را به عنوان وضعیت یا عامل برانگیزاننده (نیرو دهنده)، هدایت کننده و نگهدارنده رفتار تعریف کرده اند (بال ، 73؛ پنتریج و شانک 1996؛ وولفولک ، 2004؛ ایگن و کارچک ،2001 ؛ سیف، 1386).

یانگ (1961) انگیزش را فرایند فعال کردن رفتار، حفظ فعالیت و هدایت الگوی رفتار تلقی می کند.
آلپورت (1970) انگیزه را وضعیت درونی ارگانیزم تلقی می کند که رفتار و تفکر فرد ناشی از آن است.

مورفی (1974) مفهوم انگیزش را گرایش موجود زنده به ارائه فعالیت منظم می داند که از پایین ترین سطح خواب تا بالاترین سطح بیداری و فعالیت موجود زنده تغییر می یابد، به طوری که نتیجه رفتار و نوع تحریک به طور متناوب بر ارگانیزم اثر می گذارد.

به بیان ساده‌تر: انگیزه به معنی گرایش ذهنی که به موقعیت بستگی ندارد: مانند انگیزه‌ پیشرفت یا علاقه به موفقیت که در وجود اغلب انسان‌ها مشترک است.

با توجه به تعاریف مذکور می توان مفهوم انگیزه و انگیزش را چنین تعریف کرد:
انگیزه گرایش ویژه با گرایش رفتار نسبتاً ثابت زمانی است که به موقعیت بستگی ندارد مانند انگیزه پیشرفت و انگیزه پیوندجویی،

انگیزش به معنی مجموع متغیرهای پیچیده رفتاری و محیطی که منجر به انجام فعالیت‌های جهت‌دار و هدفمند می‌شود که افراد کم‌تری این متغیرها را رعایت می‌کنند. (به نقل از خداپناهی، 1381).

پژوهش ها نشان داده اند که رابطه مثبتی بین پیشرفت و شاخص های انگیزشی از قبیل انتخاب، تلاش و پشتکار وجود دارد (پینتریج و شانک، 2002).

بیشتر مواقع، ما انگیزه‌ پیشرفت و کسب موفقیت داریم به این معنی که فقط در تصورات خود راه موفقیت را پشت سر می‌گذاریم و دوست داریم با همان شیوه‌های خودمان، بدون اقدام به اصلاح روش‌ها به موفقیت برسیم، در حالی که کلیدواژه‌ موفقیت، «انگیزش» است؛ یعنی اقدام عملی در مسیر موفقیت. این اقدام باید بر اصول موفقیت پایبند باشد؛ اصولی که باید آموخت و به آن‌ها تکیه کرد.

 

انگیزش فرایندی است که انگیزه را ایجاد می کند. به زبان ساده تر یعنی شما باید یک سری کار انجام دهید تا با انگیزه شوید، به آن کارها انگیزش می گویند. به همین دلیل است که نام سخنرانی هایی که به افراد انگیزه می دهند، سخنرانی انگیزشی است.

انگیزش علّت رفتار است. انگیزش به عوامل موجود در یک فرد اشاره دارد که رفتار را در جهت یک هدف فعال می‌سازند. پژوهش‌های انجام شده در زمینهٔ انگیزش در صدد پاسخ دادن به پرسش‌هایی دربارهٔ رفتار انسان‌ها هستند که با کلمه‌های سوالیِ "چراً و "به چه عللی" آغاز می‌شود. مثلاً: چرا شما ساعت‌های متمادی از وقت خود را صرف اینترنت می‌کنید؟


نگیزش به مجموعه عامل‌هایی گفته می‌شود که مردم را وا می‌دارد تا به روشی خاص رفتار و تلاش کنند و در نتیجه به هدف‌های مورد نظر دست یابند. نظریه‌های زیادی در مورد انگیزش ارائه شده‌است که بیشتر آن‌ها دربارهٔ شناسایی و ارضای نیاز است. مانند سلسله مراتب نیازهای مازلو و نظریهٔ دو عاملی هرزبرگ. نظریه‌های معاصر در مورد انگیزش، به دو دستهٔ محتوایی (چه چیز موجب انگیزش می‌شود) و فرایندی (چگونه انگیزش ایجاد می‌شود) تقسیم می‌گردند.

همیشه یک سؤال کلیدی برای موفقیت وجود دارد و آن این است که چرا با وجود داشتن انگیزه برای موفقیت باز هم نمی‌توانیم به آن دست پیدا کنیم. پاسخ را با دو تعریف شرح می‌دهم: منابع انگیزشی علاوه بر اینکه انگیزه ای که به آن نیاز دارید را در اختیارتان قرار میدهد، بلکه باعث می‌شود انگیزه شما افزایش پیدا کند تا برای رسیدن به اهداف خود سخت تلاش کنید.

بنابراین اگر احساس می کنید انگیزه خود را برای شروع هر کاری از دست داده اید و روزهای تان تکرای است، حتما به سراغ خواندن کتاب های انگیزشی، دیدن فیلم های انگیزشی، شرکت در سمینارهای انگیزشی، صحبت با افراد با انگیزه و … بروید.

 
انگیزاننده چیست؟
انگیزاننده عاملی است که انگیزه را به وجود می آورد. در واقع انگیزاننده، طی فرایندی که انگیزش نام دارد، انگیزه را در وجود شما می سازد. برای مثال در سمینارهایی که شرکت می کنید، به سخنران انگیزاننده گفته می‌شود و به صحبت ها و راهکارهایی که برای افزایش انگیزه بیان می کند، انگیزش گویند. کتاب ها و فیلم ها نیز می‌توانند به عنوان انگیزاننده برای ما عمل کنند. تنها باید راه انگیزه دادن به خود را بلد باشیم و در زمان مناسب از انگیزاننده های مناسب استفاده کنیم.


تفاوت انگیزه و انگیزش و انگیزاننده چیست؟
انگیزه مهم ترین نیرویی است که ما را به سمت موفقیت سوق می دهد و هل دهنده ما به سمت اهدافمان است.
انگیزش فرایندی است که انگیزه را ایجاد می کند و باعث می شود که آن به وجود بیاید.
انگیزاننده هم عاملی است که انگیزه را به وجود می آورد و طی فرایندی که همان انگیزش است هم این کار را انجام می دهد.
این نکته فراموش نشود که بهترین انگیزاننده ای که می‌تواند به شما کمک کند، خودتان هستید. شما بیش از هر چیز و هر کسی می‌توانید به خود انگیزه لازم برای حرکت و تلاش را بدهید. بنابراین برای انگیزه گرفتن لازم نیست به منابع بیرونی رجوع کنید، خودتان بهترین منبع برای خود هستید.

 
معنا و مفهوم سائق در روانشناسی
در هر رفتاری که بر اثر انگیزش پدید می آید نوعی نیاز احساس می شود. نیاز یک محرومیت فیزیولوژیکی مانند کمبود غذا و آب است و سبب می شود که موجود زنده بکوشد تا تشنگی و گرسنگی خود را برطرف سازد. در این رابطه حالت برانگیختگی یا فشار درونی را که بر موجود زنده وارد می شود سائق می نامند. هر چه این حالت برانگیختگی بیشتر باشد نیروی سایق آن بیشتر است. مشروط بر آن که تاب و توان از موجود زنده سلب نشده باشد. نیروی سائق موشی که 10 ساعت در گرسنگی به سر برده است بیشتر از زمانی است که به تازگی احساس گرسنگی می کند و برای رفع گرسنگی خود بیشتر به کوشش و فعالیت می پردازد. در چنین حالتی می گوییم سطح سائق حیوان افزایش یافته است.
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
سخت است حرفت را نفهمند سخت تر این است که حرفت را اشتباهی بفهمند حالا میفهمم که خدا چه زجری میکشد وقتی این همه آدم حرفش را که نفهمیده اند هیچ اشتباهی هم فهمیده اند. دکترعلی شریعتی