کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

علت ناراحتی‌های مداوم چیست؟

فرادید , 8 مرداد 1400 ساعت 16:06

چرا من ناراحتم؟ / علت ناراحتی‌های مداوم چیست؟ واقعا هیچ‌کس در دنیا وجود ندارد که بخواهد در غم و ناراحتی عمر خود را سپری کند، اما بسیاری از ما ممکن است از این واقعیت بی‌خبر باشیم که شادی واقعی زمانی میسر می‌شود که دانش‌مان را نسبت به خودمان افزایش دهیم. این بدان معنی است که در جهت بهبود رفاه و سلامت خود آگاهی بیشتری کسب کنید، مطالعه کنید و از همین الان به خودتان حق شاد بودن و شاد زیستن را بدهید.


آیا تا به حال از خود پرسیده‌اید که چرا همیشه ناراحت هستید و هرگز طعم شادی و رضایت از زندگی را نچشیده‌اید. همه ما در طول عمرمان برای شاد زیستن تلاش می‌کنیم و سعی داریم با دست زدن به کار‌های مختلف مثل انتخاب شغل خوب، افزایش سطح تحصیلات و حتی برنامه‌ریزی برای تفریحات و سرگرمی‌های گوناگون، شادی و رضایت را بیشتر در زندگی تجربه کنیم.

واقعا هیچ‌کس در دنیا وجود ندارد که بخواهد در غم و ناراحتی عمر خود را سپری کند، اما بسیاری از ما ممکن است از این واقعیت بی‌خبر باشیم که شادی واقعی زمانی میسر می‌شود که دانش‌مان را نسبت به خودمان افزایش دهیم. این بدان معنی است که در جهت بهبود رفاه و سلامت خود آگاهی بیشتری کسب کنید، مطالعه کنید و از همین الان به خودتان حق شاد بودن و شاد زیستن را بدهید.

خوشحالی هیچ ارتباطی با داشته‌ها و نداشته‌های ما ندارد بلکه یک حس درونی و مسلم برای شاد بودن است.

1. عدم وجود پشتیبان: 
زمانی که ما احساس می‌کنیم باید قهرمان خودمان باشیم و باید از دیگران مراقبت کنیم. وقتی چنین شرایطی وجود داشته باشد، غم و اندوه ما زیاد می‌شود. در این حالت افرادی را پیدا کنید که به آن‌ها اعتماد دارید. در این دوره می‌توانید با اتکا به خانواده و دوستان، احساس کنید تنها نیستید. احساس غم و اندوه یک ضعف نیست و دیگران می‌توانند به شما کمک کنند.
 
2. عدم توانایی برقراری ارتباط برای نیاز‌های خود:
غم و اندوه یک روزه به وجود نمی‌آید. ما انتظار داریم دیگران ذهن ما را بخوانند. ما به دیگران فرصت نمی‌دهیم که با مای واقعی آشنا شوند. زیرا ما از رد شدن می‌ترسیم. برای برقراری این ارتباط، لیستی از ارزش‌ها و اهداف خود بنویسید. سپس از دیگران کمک بخواهید. بگذارید دیگران لیست شما را ببینند و انتخاب کنند که چگونه می‌توانند به شما کمک کنند.
 
3. از دست دادن هویت: 
هویت ما زمانی که می‌خواهیم مردم در مورد ما فکر کنند، پیچیده می‌شود. به جای مخفی شدن در غم و اندوه، احساسات خود را به اشتراک بگذارید.   وقتی ماسک می‌زنید، نمی‌توانید معتبر باشید و در این حالت نیاز‌های زندگی خودتان را برآورده نمی‌کنید. در این حالت شما یخ می‌زنید و نسبت به رنج دیگران بی‌حس می‌شوید و خود را در انزوا قرار می‌دهید. این ماسک به نحوی است که دیگران را از درد شما دور کند، اما در دراز مدت کارایی ندارد و این ماسک شکسته خواهد شد. تظاهر کردن به بسیاری از چیز‌ها شما را از هویت واقعی خودتان دور می‌کند.
 
4. سختی: 
مردم برای همه چیز  راه‌حل‌هایی دارند. بزرگ‌ترین پاسخی که می‌توانید به خوتان بدهید این است که به غم و اندیشه خودتان احترام بگذارید و نگذارید تحت کنترل و سلطه آن درآیید. شما از سختی‌ها درس می‌گیرید. برای تحمل درد و رنج، خودتان را حفظ کنید و بهبود بخشید. با خودتان مهربان باشید که بهترین راه رفع غم و اندوه است.
 
5. گفتگوی درونی منفی: 
شما ارزش همه چیز را دارید. متاسفانه در حالت غم و اندوه، شما فکر می‌کنید که کم‌ارزش هستید. اما زمانی که شروع به داشتن دیدگاه مثبت نسبت به خودتان می‌کنید، شما خودتان را شایسته و مثبت‌تر می‌بینید. احساس می‌کنید که شایسته شاد بودن هستید.  

6. احساس عدم توانایی: 
در حالاتی که غمگین هستید و بحران‌زده، احساس کمبود نیرو می‌کنید. شما تجربه‌های ناعادلانه‌ای داشتید. هیچ سیستم حمایتی نداشتید. در شرایطی که مشکلات زیادی به شما حمله‌ور شده‌اند، احساس ناتوانی می‌کنید و یکی از دلایل ناراحتی و اندوه شما همین شرایط است.
 
7. عدم تمرکز:
شما ممکن است زندگی خوبی داشته باشید، اما نمی‌دانید راه بعدی شما چیست. تا حدی سرگردان می‌شوید که تمرکز خود را از دست می‌دهید و خودتان را در آینه نمی‌شناسید. راهکار جدی در این شرایط این است که انتخاب کنید. طرز فکر شما همه چیزی است که اهمیت دارد. دوباره در این نقطه هم متخصصان گفتگوی درونی مثبت را پیشنهاد می‌دهند که تمرکز شما را بیشتر می‌کند.

الیزابت اسکات: «اگر گفتگوی منفی درونی دارید، احتمالاً سطح استرس بالاتر و عزت نفس پایین‌تری دارید.»


8. سرکوب احساسات در مورد «تغییر» در خود:
فقر، درد و بی‌عدالتی؛ مسائلی که خارج از توان شخصی ما هستند و ممکن است احساس کنیم که ما در شرایط فعلی نمی‌توانیم کاری کنیم. اما باید تلاش کنیم.  می‌توانید بجنگید یا متوقف شوید. به جای سرزنش، ببینید چه کاری می‌توانید انجام دهید. همه چیز فوراً تغییر نخواهد کرد، اما می‌توانیم تغییر ایجاد کنیم.
 
9. افسردگی:
اگر این احساسات که در مورد آن نوشتیم شما را رها نمی‌کند، دروناً با خودتان درگیرید، احساس غیرمفیدی دارید و شرایطی دارید که در مورد آن توضیح دادیم گریبان شما را گرفته است، ممکن است دلیل آن افسردگی باشد. غم و اندوه ماندگار و احساس پوچ و خالی داشتن، نشانگر افسردگی است. آمادگی داشته باشید و نزد متخصص بروید و به خودتان برای درمان زمان بدهید.

 
 
منبع: ارگانیک

 


کد مطلب: 54216

آدرس مطلب :
https://www.migna.ir/news/54216/علت-ناراحتی-های-مداوم-چیست

میگنا
  https://www.migna.ir