جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 19 Apr 2024
تاریخ انتشار :
يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۰ / ۱۴:۱۵
کد مطلب: 54596
۲

وقتی که مسیر دلبستگی و وابستگی از هم جدا می‌شود!

وقتی که مسیر دلبستگی و وابستگی از هم جدا می‌شود!
 دلبستگی و وابستگی، احساسات درونی در وجود انسان ها هستند که بسیاری از آن ها، در روابط احساسی و عاطفی خود، مرز این دو را با یکدیگر اشتباه می گیرند. این در حالی است که این دو احساس با یکدیگر، تفاوت هایی دارند که افراد برای کاهش هرچه بیشتر این دو آسیب باید در این خصوص شناخت کافی و اطلاعات لازم را کسب کنند.
 
فاطمه کوهپایه زاده روانشناس در رابطه با تفاوت دلبستگی و وابستگی در افراد اظهار کرد:  دلبستگی همراه با آرامش است و وقتی افراد به فرد دیگری دلبسته  می شوند بدین معناست که با بودن این فرد،  حس می‌کنند که بهترین احساس را دارند و هنگامی که آن فرد حضور ندارد, در نبودنش و به یادش , لبخند بر لب‌های این افراد دلبسته، جاری می‌شود.

در دلبستگی، نیاز فیزیولوژیک، مالی و عاطفی حرف اول را نمی‌زند و این بدان معناست که وقتی افراد دلبسته می‌شوند، وجود طرف مقابلشان برای آن ها اولویت است حتی اگر آن فرد، حضور فیزیکی نداشته باشد.

وقتی افراد دلبسته می‌شوند تمایل دارند که فرد مقابلشان همواره در کنارشان باشد، اما با نبودن او پریشان نمی‌شوند و در حقیقت، خود را مالک او نمی‌دانند و از آزادی اش نیز لذت می‌برند و در واقع، این نشان می‌دهد که وقتی افراد دلبسته یکدیگر باشند حتی پس از فقدان او نیز، از حضورش در ذهن خود آرامش می‌گیرند.

کوهپایه زاده با اشاره به حس وابستگی گفت: وابستگی همراه با اضطراب، تنش، کنترل، ترس، حسادت و مالکیت و درحقیقت، تمام هیجان‌های ناشی از باور زیربنایی تنهایی و طرد شدن است؛ به طوری که فرد وابسته احساس می‌کند بدون وجود دیگری هیچ ندارد و با نبود او نمی‌تواند زندگی کند و تمام نیازهایش حتی اعتماد به نفس، عزت نفس و امنیتش در حضور دیگری خلاصه می‌شود.

فرد وابسته احساس می‌کند که با فقدان طرف مقابل خود، زندگی اش نیز تمام می‌شود و با زور و التماس می‌خواهد همیشه او را نزد خود نگاه دارد و این نشان می‌دهد که دلبستگی یک احساس عالی انسانی است، اما وابستگی یک نیاز نوروتیک و تباه کننده است.

این روانشناس افزود: در روابط عاطفی، آن چیزی که افراد را به سمت افسردگی سوق می‌دهد لزوما ازدست دادن معشوق و یا شکست عاطفی نیست چراکه گاهی اوقات، سرمایه گذاری بیش از حد روی دیگری، رابطه نامتعادل یک طرفه، اصرار بسیار برای نگاه داشتن رابطه‌ای که دیگری به طور قطعی در حال خروج از آن است، بت سازی کورکورانه و ندیدن عیوب فرد موردعلاقه، از دلایل افسرده شدن افراد وابسته است چراکه آن‌ها از لحاظ شخصیتی ضعیف و وابسته هستند و خطوط قرمزی را برای حفاظت از عزت نفس خویش ترسیم نمی‌کنند و در زندگی به دنبال ناجی می‌گردند و خشم درونی بسیار و حس انتقام به هنگام جدایی دارند و بیشترین آسیب را از اتمام ارتباط عاشقانه خویش دریافت می‌کنند.
 
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
صعود به اورست 13 روز به طول مي انجامد، اما سقوط از آن فقط « 8 ثانيه ». ساختن روابط مدتها به طول مي انجامد اما از بين رفتن آن فقط در چند ثانيه!