کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

ششمین مرحله سوگواری چیست؟ آیا این مراحل را درست فهمیده‌ایم؟

27 شهريور 1400 ساعت 23:46

پرسشی که خیلی از من پرسیده می‌شود، آن است که چه زمانی افراد از این غم بیرون می‌آیند؟ من در پاسخ به این پرسش با ملایمت می‌گویم:"فرد متوفا قرار است چه مدت متوفا باقی بماند؟ ".


وقتی که عزیزی را از دست می‌دهید، دنیا دیگر آن دنیایی که قبل‌ از‌ آن می‌شناختید، نیست. شرِی کورمیر، روان‌شناس می‌گوید، مردم تلاش می‌کنند با بازیابی قطعیت و اطمینان به طریقی با این وضعیت کنار بیایند.

دوید کسلر، بنیان گزار سایت «grief.com»، یکی از منابعی که به مردم کمک می‌کند با قلمرو‌های ناشناخته غم کنار بیایند، توضیح می‌دهد که احتمالاً نیاز به ساختار سبب شده تا آن «۵ مرحله معروفِ سوگواری»، با وجودِ گذشتِ ۵۰‌سال از زمان معرفی آن، هنوز بین مردم مشهور باشد.

کسلر فردی بود که در نوشتنِ کتاب «درباره غم و سوگواری» با دکتر الیزابت کوبلر-راس، نظریه‌پرداز ۵‌مرحله سوگواری، مشارکت داشت.
 
کوبلر-راس، روان‌پزشک و پیشرو در مطالعه درباره آدم‌های درحالِ مرگ بود. او در سال ۱۹۶۶ کتاب «مرگ و مردن» را نوشت و در این کتاب بود که الگوی «۵‌مرحله سوگواری» را معرفی کرد. او گفت که بازماندگان برای تسکین یافتن از مرگِ عزیزان‌شان این مراحل را طی می‌کنند که شامل انکار، خشم، چانه‌زنی، افسردگی و پذیرش است.

کسلر می‌گوید: «او در کتاب اصلی به بیشتر از ۵‌مرحله اشاره کرده است. توجه کنید که این کتاب در سال ۱۹۶۹ نوشته شده است، یعنی زمانی که کارکنان بیمارستان و پزشکان درباره مراحل پایانیِ زندگی حرف نمی‌زدند و الیزابت در کتابِ «درباره مرگ و مردن» این گفتگو‌ها را آغاز کرد.»

از آن زمان این ۵‌مرحله سوگواری به طروق مختلفی از جمله سریال‌هایی مانند «آناتومی گری» و «هاوس» مطرح شده و طرفداران و منتقدانی داشته است. کسلر می‌گوید: «مردم به ۵‌مرحله سوگواری پایبند مانده‌اند. کارشناسانِ غم و سوگواری و دانشگاهیان نسبت به این چارچوب انتقاداتی دارند و می‌گویند که هیچ راه درستی برای سوگواری وجود ندارد و غم مسیری سرراست را با طی کردنِ مراحلی مشخص طی نمی‌کند. اما هدفِ کوبلر-راس از مطرح کردن ۵ مرحله سوگواری القای چنین معنایی نبوده و در صفحات ابتدایی کتابش هم به این نکات اشاره کرده است.»

کسلر می‌گوید: «درحالی که کارشناسان سوگواری بر سر مراحل سوگواری با هم بحث و جدل می‌کنند، مردمی که به دلیلِ از دست دادن عزیزان‌شان رنج می‌کشند، فقط یک چیز می‌گویند: "کمکم کنید! "»

اینجا ۵‌مرحله از سوگواری را آورده‌ایم که ممکن است شما آن را با نظم و روندی متفاوت تجربه کرده باشید. در این نوشتار به ابعادی از این ۵‌ مرحله می‌پردازیم که ممکن است به آن توجه نکرده باشید و در نهایت ششمین مرحله را به نقل از کسلر معرفی می‌کنیم.


انکار
کسلر می‌گوید انکار برای فرد دارای مزیت است، زیرا درد سنگین از دست دادنِ یک عزیز را نمی‌توان یکباره تحمل کرد، بنابراین انکار مرگ باعث می‌شود که درد در طول زمان پخش شود. او می‌افزاید: «انکار در یک معنای مخرب به این معنی است که شما تلاش می‌کنید خودتان را متقاعد کنید که عزیز شما نمرده است، اما همین ناتوانی در پذیرشِ مرگِ عزیزان و عدم احساس نیاز برای خروج سریع از آن، برای سلامتی‌تان مفید است.»

کورمیر، متخصص و مشاور تروما، می‌گوید: «اگر با انکارِ زیان‌آور و آزاردهنده درگیر هستید، باید مبارزه با واقعیتی که با آن مواجه شده‌اید را متوقف کنید.»


 خشم
کسلر می‌گوید: «خشم یکی دیگر از واکنش‌های طبیعی ما به فقدان است. خشم، محافظِ بدن است. خشم طریقی برای ابراز درد است. این مرحله به افراد اجازه می‌دهد تا به طریقی سالم خشم خود را ابراز کنند و بدانند که خشمگین بودن، بد نیست.» برطبق وبسایت کسلر، خشم مانند یک لنگر عمل می‌کند و به طور موقتی به عدم و نیستیِ ناشی از فقدان، ساختار می‌بخشد. در ابتدا غم احساسی شبیه گم شدن در دریا ایجاد می‌کند: «جاییکه هیچ نقطه اتصال و پیوندی به هیچ‌چیزی ندارید.»

«بعد ممکن است خشم خودتان را نسبت به یک فرد، مثلاً فردی که در مراسم تشییع و ترحیم عزیزتان شرکت نکرده یا به نظر می‌رسد نسبت به مرگ عزیز شما بی‌تفاوت است، ابراز کنید. ناگهان شما یک ساختار پیدا می‌کنید، کسی را پیدا می‌کنید که خشم خودتان را بر سرش خالی کنید.»

کورمیر می‌گوید، در زیر لایه‌های خشم، احساسات ناامیدی یا ناتوانی و برخی اوقات احساس گناه و سرزنش وجود دارد که افراد برای حفظ توهمِ کنترل داشتن بر اوضاع یا بیان کلافگی خود به آن متوسل می‌شوند. کسلر می‌گوید: «ذهن ما بیشتر از احساس درماندگی به احساسِ گناه گرایش دارد.»

کسلر می‌گوید: «عزیزِ شما هر شکلی که از دست رفته باشد، یک روش برای فائق آمدن بر خشمِ ناشی از احساس سرزنش و گناه وجود دارد و آن وقوف یافتن به این مسئله است که فقدان و مرگ فقط برایِ شما رخ نداده است.»
او توضیح می‌دهد: «واقعیت این است که نرخ مرگ در خانواده‌ها ۱۰۰‌درصد است. همه در نهایت می‌میرند، اما ذهن نمی‌خواهد چنین چیزی را باور کند.»

کسلر توصیه می‌کند که به خودتان فرصت بدهید تا خشم‌تان را به شکلی سالم ابراز کنید. فریاد زدن در ماشین، استفاده از کیسه بوکس و دویدن روش‌هایی سالم برای ابراز خشم هستند.

چانه‌زنی
کسلر می‌گوید، چانه‌زنی هم ریشه در احساس گناه دارد و شامل گزاره‌هایی است که با «ای کاش ..» شروع می‌شوند و تمرکزشان روی پیشیمانی‌هایی است که فرد از کار‌های نکرده و کرده در قبل از مرگِ عزیزش دارد.
 
کسلر توضیح می‌دهد: «ما حتی ممکن است که چانه‌زنی را به همراه درد انجام دهیم. هر کاری می‌کنیم تا درد فقدان را احساس نکنیم. مردم اغلب فکر می‌کنند مراحل غم و سوگواری، هفته‌ها و ماه‌ها طول می‌کشد. آن‌ها نمی‌دانند که این مراحل، واکنش به احساساتی است که ممکن است چند لحظه یا چند ساعت طول بکشد؛ احساساتی که ما مدام به آن وارد و از آن خارج می‌شویم.»

کسلر می‌گوید: «به یاد داشته باشید که ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که هرچه‌قدر هم تلاش کنیم باز اتفاقات بد در آن رخ خواهند داد.»


افسردگی
افسردگی یا غمِ حاد زمانی است که یک فقدانِ بزرگ خیلی عمیق‌تر از حد معمول بر زندگی شما اثر می‌گذارد. ممکن است به نظر برسد که غم قرار است تا ابد طول بکشد یا شما جوری از زندگی ساقط شده‌اید که درباره ارزش زندگی بعد از این فقدان دچار تردید می‌شود.

کورمیر می‌گوید، غم در مقاطع زمانی متفاوت افراد را تحتِ تأثیر قرار می‌دهد. او افرادی را می‌شناسد که در سال‌های اولیه احساس غم نمی‌کنند؛ ولی ناگهان در سالگرد سوم غم بزرگی در قلب‌شان شکل می‌گیرد. چرا چنین است؟ علتش این است که برخی اوقات افراد این توهم را در خودشان شکل می‌دهند که عزیزشان به تعطیلات رفته و برمی‌گردد.

کورمیر می‌گوید، افراد در تجربه غم و دردِ عمیق اغلب می‌خواهند بیان کنند که «عزیزشان از دست رفته و دیگر برنمی‌گردد.» کسلر می‌گوید نباید همیشه به این احساسات برچسبِ اختلال افسردگی بزنیم. او توصیه می‌کند افرادی که احساس می‌کنند بر اثر مرگِ عزیزی دچار افسردگی شده‌اند برای ارزیابی وضعیت خود به روان‌پزشک مراجعه کنند.

کورمیر پیشنهاد می‌دهد افراد برای فائق آمدن بر غم خود از دوستان، اعضای خانواده و گروه‌های درمانی کمک بگیرند.
 

پذیرش
پذیرش به این معنی نیست که شما با مرگ عزیزی که از دست رفته است، مسئله‌ای ندارید. کورمیر می‌گوید: «پذیرش فقط به این معنی است که من اکنون واقعیت زندگی‌ام را قبول دارم. اکنون من یک زنِ شوهرازدست‌داده هستم که باید تنها زندگی کنم، یا دیگر خواهری ندارم که با او تلفنی صحبت کنم یا دیگر والدینی ندارم که بخواهم سرزده به خانه‌شان بروم.»

کسلر می‌گوید: «پذیرش به معنیِ پایان یافتنِ غم نیست. شما ممکن است در طی زمان بار‌ها پذیرش را تجربه کنید. برای مثال وقتی برای مراسم تشییع و ترحیم عزیزتان برنامه‌ریزی می‌کنید به این معنی است که مرگِ او را پذیرفته‌اید.

کسلر می‌افزاید: «پرسشی که خیلی از من پرسیده می‌شود، آن است که چه زمانی افراد از این غم بیرون می‌آیند؟ من در پاسخ به این پرسش با ملایمت می‌گویم:"فرد متوفا قرار است چه مدت متوفا باقی بماند؟ ". چون اگر فردی قرار است برای مدتِ طولانی متوفا باقی بماند، شما هم برای مدتِ طولانی باید برایش سوگواری کنید. این به این معنی نیست که شما همیشه باید با درد و غم برای او سوگواری کنید. از نظر من، هدف از سوگواری آن است که ما به تدریج بتوانیم عزیزِ ازدست‌رفته‌مان را با عشق به یادبیاوریم نه با درد.»

کورمیر می‌گوید، رسیدن به مرحله پذیرش به این معنی است که شما دارید درمان می‌شوید. اما اگر نمی‌توانید به مرحله پذیرش برسید باید کمک حرفه‌ای و تخصص بگیرید.

کورمیر فکر نمی‌کند که ما بتوانیم «برای همیشه بر غم فائق بیاییم». او می‌افزاید، وظیفه ما چیزی فراتر از رها کردن و کنار گذاشتنِ احساسات‌مان است. ما قرار است یاد بگیریم با احساس فقدان به زندگی ادامه دهیم و با واقعیتِ جدیدِ زندگی‌مان به جلو پیش برویم.»

او توضیح می‌دهد: «خیلی بد است که به کسی که عزیزی را ازدست‌داده بگوییم "می‌بینم که بالاخره توانستی این غم را رها کنی". نه ما فکر نمی‌کنیم که عزاداران غم را رها می‌کنند، ما می‌گوییم عزادارن به زندگی ادامه می‌دهند.»


یک مرحله جدید: یافتنِ معنا
بعد از آنکه پسر کسلر ۵ سال قبل در سن ۲۱ سالگی از دنیا رفت، کسلر به دنبال چیزی فراتر از پذیرش بود. او آثار ویکتور فرانکل، متخصص علوم اعصاب، روان‌پزشک و فیلسوف را درباره معنا مطالعه کرده بود و از اینکه غم و معنا تا چه‌اندازه می‌توانند با هم مرتبط باشند، شگفت‌زده شده بود.

او می‌گوید، معنا دردِ کسلر را از بین نبرد، اما آن را کاهش داد. کسلر می‌گوید معنا آن چیز‌هایی است که ما آدم‌های داغدیده بعد‌ها انجام می‌دهیم یا به تشخیصش می‌رسیم. شاید بعد از مرگِ یک عزیز به شکنندگی و سستی زندگی پی ببرید، شاید تلاش کنید یک قانون را تغییر دهید یا برای یک خیریه پول جمع کنید یا تلاش کنید تحقیقی در زمینه‌ای خاص انجام دهید تا از مرگِ مشابهِ فرد دیگری پیشگیری کنید یا هر تغییری را در زندگی خودتان ایجاد کنید.

منبع: CNN
ترجمه: سایت فرادید


کد مطلب: 55090

آدرس مطلب :
https://www.migna.ir/news/55090/ششمین-مرحله-سوگواری-چیست-آیا-این-مراحل-درست-فهمیده-ایم

میگنا
  https://www.migna.ir