زن و ازدواج موفق
آیا ازدواج موفق از نگاه همه یکسان است؟ همه به دنبال یک زندگی با معیارهای مشخص هستند؟ به نظر شما جنسیت تا چه حد میتواند موثر در این امر باشد. هر فرد با توجه به روحیات، ویژگیهایش، خواستهها و دید متفاوتی دارد. پس دیدگاه یک زن ممکن است با دیدگاه یک مرد نسبت به ازدواج موفق بسیار متمایز باشد. در این مقاله اول به روحیات و خصوصیات تیپ شخصیتی زنان میپردازیم و در ادامه ازدواج موفق را از نگاه و باور یک زن بررسی میکنیم. حتی هر زنی تعریف متفاوتی از ازدواج موفق دارد.
تعریف تیپ شخصیت
اگرچه جنسیت در بسیاری از مواقع تعیینکننده یکسری صفات کلی برای افراد است ولی باید توجه داشت که هر فرد علاوه بر خصوصیات کلی که ناشی از جنسیت او میشود. دارای یک تیپ شخصیتی خاص و مخصوص به خود است.
بنابراین هیچ گاه نباید از افراد مختلف را با هم مقایسه کرد. زنان از نظر شخصیتی گاه تفاوتهای بسیار آشکاری با یکدیگر دارند. ولی متاسفانه تصور اکثر مردان در جامعه ما از زن یکسان است و برداشتشان از شخصیت زنها را تنها بر مبنای خصوصیات جنسی آنها میباشد.
در حالی که چنین نیست. امکان آن که واکنش یک زن به یک رویداد با زن دیگر کاملاً متفاوت باشد، بسیار است. بنابراین مردان هیچ گاه نباید همسر خود را با مادر و خواهر خود مقایسه کنند، از نظر زنان مردی ایده آل است که او را با کس دیگری مقایسه نکند او را همانطور که هست بپذیرد.
به عنوان مثال برخی از زنان ازدواج و داشتن فرزند را عامل رضایت از زندگی تلقی میکنند و اگر به این خواسته خود نرسند ممکن است دچار افسردگی و ناراحتیهای روانی میشوند و واکنشهای نابهنجار از خود نشان میدهند در حالی که برای عدهای دیگر ازدواج و داشتن فرزند چندان در اولویت قرار ندارد و بیشتر کار و فعالیت اجتماعی و تلاش برای رسیدن به اهداف زندگی اهمیت بیشتری دارد. این زنان حتی اگر ازدواج هم بکنند باز هم برای شغل و حرفه خود تلاش خواهند کرد و داشتن درآمد و استقلال مالی برای شان بسیار حائز اهمیت است.
برای گروهی دیگر قرارگرفتن در فضاهای معنوی و عرفانی بسیار رضایت بخش بوده و همیشه دوست دارند ساعاتی را در خلوت و تنهایی به سر ببرند و با راز و نیاز و عبادت آرامش مییابند پس ممکن است آنچه که رضایت و خشنودی برخی از زنان را فراهم میکند برای عدهای دیگر کاملاً بیمعنی باشد.
برخی از زنان شخصیتی بسیار پر جنب و جوش و فعال دارند و بعضی دیگر بسیار آرام هستند برخی از زنان شخصیتی بسیار قدرتمند و مستقل دارند. در حالی که گروهی دیگر ممکن است بسیار حمایت طلب و وابسته باشند.
هر مرد قبل از ازدواج باید ببیند چه تیپ شخصیتی از زنان را میپسندد و بر اساس آن همسر مناسب را برای خود انتخاب کند برای همین تاکید زیادی بر شناخت خود قبل از ازدواج شده است و برای تشکیل یک زندگی موفق شناخت خود همواره باید در اولویت باشد برای عدهای از زنان ثروت و تامین بودن از لحاظ مالی یکی از معیارهای اصلی ازدواج است. درحالی که برای دیگر این مقوله مانند گروه اول از اهمیت زیادی برخوردار نیست و بیشتر جنبه عاطفی و احساسی ازدواج را مد نظر قرار میدهند و در صورت ابراز عشق و علاقه کافی از طرف همسر میتوانند حتی در شرایط مالی نه چندان رضایت بخش هم زندگی مشترک خود ادامه دهند.
این درحالی است که برای گروه اول احساس و عاطفه به تنهایی کافی نیست. زندگی باید از ابعاد مالی و رفاه نسبی مد نظر آنها، دارای برخورداری باشد.
احساس رضایت از زندگی با توجه به شخصیت های متفاوت زنان کاملاً متغیر بوده و برای هر کس با فرد دیگر متفاوت است ناگفته نماند که برخی از انتظارات زنان از همسرانشان کاملا مشترک است ولی در این موارد هم شدت و ضعف آن کاملا بستگی به شخصیت آنها دارد.
بنابراین تصمیم گیری در ازدواج همواره باید بر مبنای الگوهای شخصیتی و شناخت کافی و آشنایی با انتظارات هر فرد از ازدواج صورت گیرد. زیرا اگر چنین نباشد گاه بر مبنای مقایسههای نابجا در زندگی مشترک تنشهایی به وجود میآید و ممکن است برای ادامه راه مشکلاتی برای هر دو طرف ایجاد شود.
دانستن تفاوتها و ویژگیهای منحصر به فرد باعث میشود. آگاهیمان نسبت به فرد مقابل بیشتر شود. زمانی که تیپ شخصیتها را بدانیم، سوتفاهمهایی که از سر تمایز و تفاوت در تیپهای شخصیتی ایجاد میشود، را میتوان برطرف کرد.
به فرض مثال، موارد بسیاری یاد میشود که خانمها در رابطهی زناشویی خود گلایهمند از همسرانشان هستند و نحوهی ابزار محبت را یا نیاموختند یا اطلاعات کافی در این زمینه ندارند. گاهی فکر میکنند اگر حتما آن هدیه گران قیمت را تهیه کنند میتوانند همسر خود را شاد کنند یا در صورت نبودن شرایط برای تهیه این هدایا نمیدانند که زنها هم لزوماً در چنین شرایطی منتظر این گونه هدایا نیستند و بسیار سادهتر میتوانند موجب شادی آنان شوند.
یا در برخی موارد هدایایی را تهیه میکنند که خودشان علاقه دارند نه همسرشان. این بیتوجهی ها نمونههایی است که شاید مسائل اول جزئی و سادهای باشد اما گاه خود باعث مشکلاتی در رابطه زوجین میشود.
اگر بخواهیم از دریچه نگاه یک زن، ازدواج موفق را تعریف کنیم تا حدودی میتوان به این سرفصلها مراجعه کرد.
داشتن گوهر گفتگو در زندگی زناشویی
همه مشکلات به قول قدیمیها “با زبان خوش حل میشود”،داشتن مهارت گفتگو به عنوان حلال مشکلات مسئلهی بسیار مهمی در یک رابطه است. در یک رابطه موفق مرد و زن به راحتی میتوانند در مورد مسائل، برنامهها و آینده بدون ترس یا جبههگیری به گفتگو بپردازند.
در مواردی رساندن مفهوم و بیان کلام به حدی دشوار و سخت میشود که در ادامه نداشتن این گوهر، باعث بیشتر شدن مشکلات و سرد شدن رابطه زناشویی میشود. داشتن گفتگو مناسب با شریک زندگی قادر خواهد بود مشکلات را تا درصد بالایی کاهش دهد.
عامل بسیاری از سوتفاهمها از عدم صحبت کردن در مورد موضوع پیش آمده و پیش داوریها است. باید گفتگو میان زوجین گفتگویی سازنده و روشن باشد. اگر زن نتواند بدون محافظهکاری و ترس صحبتهای خود را بیان کند، همواره این رابطه با مشکل مواجه خواهد بود. این موضوع را باید توجه داشت با همه نمیتوان یکسان گفتگو کرد، برخی زنها شاکی از آنند که همسرشان همانطور که به فرض با شاگردش، همکارش صحبت میکند با من هم به همان شیوه به گفتگو میپردازد و یا رفتار میکند.
زنها روحیه حساسی دارند و این به معنای ضعف آنها نیست. ویژگی یک زن حساس بودن اوست و این حساس بودن را نباید سرکوب کرد. گرچه متاسفانه گاهی با زنانی مواجه میشویم که خودشان میخواهند احساسات خود را سرکوب کنند.
بیشتر زنان عاشق صحبت و تعریف هستند
شاید از نگاه مردان صحبتهای بیپایه و اساس زنها بسیار بیارزش و وقت تلف کردن باشد. اما نمیدانید گوش کردن به همین حرفها چقدر برایشان اهمیت دارد. یکی از لذتهای زنها، صحبت کردن است هر چند که این صحبت عاری از بار علمی یا حرف مهمی باشند.
آنها دوست دارند هنگام صحبت به آنان توجه کنید و خوب گوش دهید. یک سری ویژگی ها را نمیتوان نادیده گرفت. برای مثال به همان میزان که مردان علاقه بسیاری به وسایل ارتباطی و تکنولوژی دارند و ممکن است برای بیشتر شدن اینچ صفحهی تلویزیون خود هزینههای بالایی صرف کنند به همان میزان هم زنان علاقه به صحبت و گفتگوهای تلفنی دارند. ولیکن زن و شوهر میتوانند میان همه اینها تعادل برقرار کنند و همچنین آنچه در فوق ذکر شد همه زنان این گونه نیستند و بسته به تیپ شخصیتشان، به فرض زنان درونگرایی هم هستند که سرگرمیشان صحبت کردن نیست.
صمیمیت در زندگی مشترک
صمیمت به معنای نزدیک بودن زن و مرد است هر چه صمیمت بیشتر شود احساس اعتماد و امنیت هم به مرتب بیشتر میشود. گفتگو دلنشین و راحتی باهم دارند و مشکلات یکدیگر را با آغوش باز میپذیرند و از خطاهای هم گذشت میکنند. این صمیمت باعث میشود. مثل دو دوست صمیمی کنار هم باشند در غم و شادیها یکدیگر را تنها نمیگذارند.
تعریف صمیمیت ابعاد گستردهای دارد. این تعریف میان زوجین مختلف، متفاوت است. صمیمیت عنصر سازندهای در روابط زناشویی است. طبق تحقیقات صمیمیت در زوجهای ایرانی دارای 4 بعد فیزیکی، اجتماعی، جنسی و اشتراک مالی است.
دوست داشته شدن
نه تنها زن بلکه همه افراد دوست دارند همانطور که هستند دوستشان داشته باشند، چه زشت چه زیبا. دوست داشتن اساس زندگی زناشویی است. نبود علاقه و عشق، از ازدواج موفق دور میشویم. نشان دادن دوست داشتن یک مسئله فوق جدی برای زن است. بسیاری از زنان به دلیل آن که فکر میکنند. همسرشان دوسشان ندارد، غمگین و ناراحت میشوند.
ابزار و بروز عشق به صورت آشکار برای زنان مسئله جدی هست. آنان به شدت به جملهی دوست دارم نیاز دارند. حتی اگر هر چیزی برایشان فراهم کرده باشید. برخی از مردان با وجود آن که همسر خود را خیلی دوست دارند ولیکن بسیار برایشان ابراز این جمله سخت هست، برای بیان آن میتوانید از مشاور هم کمک بگیرید.
صداقت
آیا زندگی موفق بدون صداقت هم میشود؟ شاید زندگی بر مبنای دروغ بتوان تشکیل داد اما پایدار و موفق نخواهد بود. صداقت و پرهیز از دروغ زوجین، باعث صمیمیت بیشتر در بین آنها میشود. چنین رابطهای روز به روز رشد میکنند و عشق میانشان عمیقتر میگردد. چون دروغ و پنهانکاری در رابطه جایی ندارد، همیشه به هم اطمینان دارند و کاری نمیکنند که باعث سلب اعتماد همدیگر شوند. لذا دروغ، دروغ میآورد، هر روز بیشتر در زندگی دورغین خود پیش میروند. تا رابطه به جایی میرسد که کوچکترین اعتمادی به یکدیگر نداشته و در زندگی آرامش خود را از دست میدهند.
آزادی نسبی
در نظر زن امروز داشتن آزادی نسبی در ازدواج موفقیتی بزرگ به حساب میآید. شاید اگر از برخی خانم های مجرد علت عدم اقدام به ازدواج را بپرسید فکر می کنند که با ازدواج محدود میشوند.
ازدواج پیوند میان زن و مرد است نه اسارت. ابتدا باید نوع نگاه به این قضیه را درست کرد. قرار نیست همدیگر کاملا محدود به هم باشند که نارضایتی پیش آید. ولی زندگی زناشویی هم به این معنا نیست هر کاری بخواهیم انجام بدیم بدون توجه تعهد و پیمان. هر کس باید آزادی نسبی خودش را داشته باشد و به بیان دیگر اصطلاحاً “به یکدیگر فضا دهیم”. هر چه قدر زن و مرد بیشتر علایق و ویژگیهای مشترک باشد. هر چه این اشتراک بیشتر باشد، این حس محدود و لجاجت کمتر پیش میآید و تجربیات مشترک بیشتری در فضا و مکان مختلف دارند و میزان همکاری بالاتری در اکثریت موارد خواهند داشت.
رشد در رابطه زناشویی
انسان در هر لحظه از زندگیاش دوست دارد به سمت جلو حرکت کند، انسان نیاز به پیشرفت دارد و روحیات او بر این مبناست که انگیزه وی را برای تلاش مستمر در زندگی موجب میشود یک زن ازدواجی را موفق میداند که مانع از پیشرفتهای شخصی او در هر عرصهای نشود، مگر در اولویت های زندگی مسائلی چون همسر داری و فرزندآوری در درجه اول است.
این پیشرفت میتواند در هر بعدی باشد در نگاه اول پیشرفت کاری به ذهن میآید اما پیشرفت در تعاملات اجتماعی هم میتوان اشاره داشت. در ازدواج نمیخواهیم گامهایی که برداشته و برای رسیدن به هر مرحله بسیار تلاش و کوشش کردهایم بی نتیجه و ناکام بماند. در ازدواج موفق در نگاه زن تکمیل کننده و تکامل در کنار فعالیتها و کارهای خویش است و زن امروز میخواهد در اجتماع جایگاه داشته باشد و زندگی متاهلی چنین فرصتهای پیش رو امکان میسر نباشد چندان احساس رضایتمندی هم مشاهده نمیشود.
البته مجدد اینجا تکرار میشود هر زنی با توجه به اولویتهایش به این موضوع نگاه میکنند شاید زنی رشد خود را در ایجاد فرزند بیشتر و ارائه و تحویل یک فرزندان سالم و مناسب به جامعه بدانند در پس نگاهها متفاوت است و نمیتوان معنای رشد را یکسان در نظر گرفت.
موضوعی به نام اختلاف سنی
اکثر زنان باور دارند که اختلاف سنی و تمرکز بر اعداد، معیار ازدواج موفق نیست. آنان داشتن معیار های مشترک و درک کردن یکدیگر را مهم میشمارند و اظهار میکنند خیلی اوقات فکر میکنید اگر اختلاف سنی کم باشد، پس حتما بیشتر یکدیگر را میشناسید و درک میکنید. در صورتی که این طور نیست حتی در بسیاری موارد با وجود اختلاف سنی بالا، بسیار رابطه خوب و موفقی دارند. هم فکر بودن نزدیک بودن باورها، عقاید عوامل اصلی در ازدواج موفق است.
جایگاه مشورت در ازدواج موفق
در هر کار گروهی و تیمی مشورت حرف اول را میزند و زمانی میتوانند رابطه کاری موفقی داشته باشند که مشورتپذیر باشند. حال در یک رابطه زناشویی که کل زندگی در گرو آن است داشتن روحیه مشورت در پیش از انجام کارها امر اساسی است. در بسیاری از روابط زناشویی، مردان با حس داشتن روحیهی برتری در افکار در برخی خیلی امور، با همسر خود مشورت نمیکنند و خود سرانه در امور مهم زندگی تصمیم میگیرند. زمانی که در همه امور با همسر خود مشورت کنید، در حقیقت شان و منزلتشان حفظ شده و احساس سرخوردگی و یا بیارزشی نخواهند داشت.
توجه به نیازها و خواستههای یکدیگر
شناخت و آگاهی زن و مرد از یکدیگر بر طرف کننده بیشتر مسائل و مشکلات است. اگر از روحیات، نیازها و احساسات هم بیخبر باشید، صمیمیت و عشق میانتان عمیق نمیشود. به خواستهها و نیازهای یکدیگر احترام بگذارید.
گاهی ممکن است به عادتهای شخصی هم شاکی شوید و آنها را نپذیرید. یادمان باشد همه خواستهها و برنامهها نمیشود قابل کنترل یا هماهنگ تنها با نظر شما باشد! چه قدر زندگی آسان و زیبا میشود بدانیم هر کدام بدانیم چه میخواهیم و چه برنامههایی داریم و یکدیگر را برای رسیدن به خواستهها یاری کنیم. نادیده گرفتن و عدم توجه باعث سرد شدن رابطه و بعضاً موجب طلاقهای عاطفی میشود.
همکاری عامل افزایش حس رضایتمندی از یکدیگر
در یک رابطه زناشویی اولین کلمهای که تداعی میشود، زندگی مشترک است، این کلمه، به وضوح بسیاری مسائل را روشن میکند. در یک زندگی اگر همکاری نباشد، یک نفر قربانی میشود. همه کارها را به تنهایی باید به دوش بکشد و کمکم شادمانی و نشاط در زندگی کمرنگ میشود. همکاری زن و مرد در زندگی باعث احساس رضایت از همدیگر شده و وقتی میتوان کارها را عاشقانه با هم انجام داد هم از خستگی کار کم میشود به علاوه این حس همراهی در تقسیم کارها، احساس مسئولیتپذیری در زوجها بیشتر میشود.
کنترل یا توجه همسر
برخی از زنان مجرد باور دارند که ممکن است در زندگی زناشویی مدام کنترل شوند، اما این باور درست است؟ در یک ازدواج موفق، افراد در حقیقت همسران خود را چک نمیکنند، آنان از حال و احوال یکدیگر خبر دارند، زن و مرد مرکز توجه یکدیگراند و از همه مهمتر به هم اعتماد دارند. زمانی افراد همسر خود را کنترل میکنند که اعتمادشان را نسبت به او از دست دادهاند و شک دارند. باید قضایایی که سبب شک و تردید وی شده برطرف شود. چراکه در یک رابطه موفق و پایدار توجه و اهمیت دادن جایگاه ویژهای دارد. ولی کنترل کردن از دید عدم اعتماد، از عشق و علاقه میکاهد.
رفاه نسبی
مسائل اقتصادی امروزه بسیار پررنگ تر از گذشته به چشم میآید. شرایط کنونی، تورم، چشم و همچشمی و دنیای مجازی از عواملی است که داشتن زندگی در حد رفاه نسبی را شرط لازم کرده است. قیمت بالای مسکن، تهیه دشوار آن از مسائلی که بسیار بر رابطه و پیوند آنان تاثیر میگذارد. خاطر جمع بودن از مسائل مادی از عواملی است که در باور امروزی بسیار بر ازدواج موفق تاثیرگذار است. در گذشته تنوع کالا و اقلام مختلف به این میزان امروز نبود و از آن جا که پیشرفت تکنولوزی و فناوری انجام امور را بسیار سادهتر کرده است، اهمیت این موضوع بیشتر میشود.
زنان انتظار دارند همسرانشان متعصب نباشند.
داشتن تعصب در هیچ کاری مناسب نیست. چه بسا در امور کاری، داشتن دقت بالا و نظارت کفایت میکند اما در بحث رابطه زناشویی بین زن و مرد فاصله ایجاد میشود. محیط خانه جدا از محیط کار و روند کارهای اداری است. داشتن تعصب و حساسیت برروی زن و سلطهگری بر او باعث احساس اسارت در زنان شده و از صمیمیت میان زوجین را کم میکند.
اگرچه جنسیت در بسیاری از مواقع تعیینکننده یکسری صفات کلی برای افراد است ولی باید توجه داشت که هر فرد علاوه بر خصوصیات کلی که ناشی از جنسیت او میشود. دارای یک تیپ شخصیتی خاص و مخصوص به خود است.
بنابراین هیچ گاه نباید از افراد مختلف را با هم مقایسه کرد. زنان از نظر شخصیتی گاه تفاوتهای بسیار آشکاری با یکدیگر دارند. ولی متاسفانه تصور اکثر مردان در جامعه ما از زن یکسان است و برداشتشان از شخصیت زنها را تنها بر مبنای خصوصیات جنسی آنها میباشد.
در حالی که چنین نیست. امکان آن که واکنش یک زن به یک رویداد با زن دیگر کاملاً متفاوت باشد، بسیار است. بنابراین مردان هیچ گاه نباید همسر خود را با مادر و خواهر خود مقایسه کنند، از نظر زنان مردی ایده آل است که او را با کس دیگری مقایسه نکند او را همانطور که هست بپذیرد.
به عنوان مثال برخی از زنان ازدواج و داشتن فرزند را عامل رضایت از زندگی تلقی میکنند و اگر به این خواسته خود نرسند ممکن است دچار افسردگی و ناراحتیهای روانی میشوند و واکنشهای نابهنجار از خود نشان میدهند در حالی که برای عدهای دیگر ازدواج و داشتن فرزند چندان در اولویت قرار ندارد و بیشتر کار و فعالیت اجتماعی و تلاش برای رسیدن به اهداف زندگی اهمیت بیشتری دارد. این زنان حتی اگر ازدواج هم بکنند باز هم برای شغل و حرفه خود تلاش خواهند کرد و داشتن درآمد و استقلال مالی برای شان بسیار حائز اهمیت است.
برای گروهی دیگر قرارگرفتن در فضاهای معنوی و عرفانی بسیار رضایت بخش بوده و همیشه دوست دارند ساعاتی را در خلوت و تنهایی به سر ببرند و با راز و نیاز و عبادت آرامش مییابند پس ممکن است آنچه که رضایت و خشنودی برخی از زنان را فراهم میکند برای عدهای دیگر کاملاً بیمعنی باشد.
برخی از زنان شخصیتی بسیار پر جنب و جوش و فعال دارند و بعضی دیگر بسیار آرام هستند برخی از زنان شخصیتی بسیار قدرتمند و مستقل دارند. در حالی که گروهی دیگر ممکن است بسیار حمایت طلب و وابسته باشند.
هر مرد قبل از ازدواج باید ببیند چه تیپ شخصیتی از زنان را میپسندد و بر اساس آن همسر مناسب را برای خود انتخاب کند برای همین تاکید زیادی بر شناخت خود قبل از ازدواج شده است و برای تشکیل یک زندگی موفق شناخت خود همواره باید در اولویت باشد برای عدهای از زنان ثروت و تامین بودن از لحاظ مالی یکی از معیارهای اصلی ازدواج است. درحالی که برای دیگر این مقوله مانند گروه اول از اهمیت زیادی برخوردار نیست و بیشتر جنبه عاطفی و احساسی ازدواج را مد نظر قرار میدهند و در صورت ابراز عشق و علاقه کافی از طرف همسر میتوانند حتی در شرایط مالی نه چندان رضایت بخش هم زندگی مشترک خود ادامه دهند.
این درحالی است که برای گروه اول احساس و عاطفه به تنهایی کافی نیست. زندگی باید از ابعاد مالی و رفاه نسبی مد نظر آنها، دارای برخورداری باشد.
احساس رضایت از زندگی با توجه به شخصیت های متفاوت زنان کاملاً متغیر بوده و برای هر کس با فرد دیگر متفاوت است ناگفته نماند که برخی از انتظارات زنان از همسرانشان کاملا مشترک است ولی در این موارد هم شدت و ضعف آن کاملا بستگی به شخصیت آنها دارد.
بنابراین تصمیم گیری در ازدواج همواره باید بر مبنای الگوهای شخصیتی و شناخت کافی و آشنایی با انتظارات هر فرد از ازدواج صورت گیرد. زیرا اگر چنین نباشد گاه بر مبنای مقایسههای نابجا در زندگی مشترک تنشهایی به وجود میآید و ممکن است برای ادامه راه مشکلاتی برای هر دو طرف ایجاد شود.
دانستن تفاوتها و ویژگیهای منحصر به فرد باعث میشود. آگاهیمان نسبت به فرد مقابل بیشتر شود. زمانی که تیپ شخصیتها را بدانیم، سوتفاهمهایی که از سر تمایز و تفاوت در تیپهای شخصیتی ایجاد میشود، را میتوان برطرف کرد.
به فرض مثال، موارد بسیاری یاد میشود که خانمها در رابطهی زناشویی خود گلایهمند از همسرانشان هستند و نحوهی ابزار محبت را یا نیاموختند یا اطلاعات کافی در این زمینه ندارند. گاهی فکر میکنند اگر حتما آن هدیه گران قیمت را تهیه کنند میتوانند همسر خود را شاد کنند یا در صورت نبودن شرایط برای تهیه این هدایا نمیدانند که زنها هم لزوماً در چنین شرایطی منتظر این گونه هدایا نیستند و بسیار سادهتر میتوانند موجب شادی آنان شوند.
یا در برخی موارد هدایایی را تهیه میکنند که خودشان علاقه دارند نه همسرشان. این بیتوجهی ها نمونههایی است که شاید مسائل اول جزئی و سادهای باشد اما گاه خود باعث مشکلاتی در رابطه زوجین میشود.
اگر بخواهیم از دریچه نگاه یک زن، ازدواج موفق را تعریف کنیم تا حدودی میتوان به این سرفصلها مراجعه کرد.
داشتن گوهر گفتگو در زندگی زناشویی
همه مشکلات به قول قدیمیها “با زبان خوش حل میشود”،داشتن مهارت گفتگو به عنوان حلال مشکلات مسئلهی بسیار مهمی در یک رابطه است. در یک رابطه موفق مرد و زن به راحتی میتوانند در مورد مسائل، برنامهها و آینده بدون ترس یا جبههگیری به گفتگو بپردازند.
در مواردی رساندن مفهوم و بیان کلام به حدی دشوار و سخت میشود که در ادامه نداشتن این گوهر، باعث بیشتر شدن مشکلات و سرد شدن رابطه زناشویی میشود. داشتن گفتگو مناسب با شریک زندگی قادر خواهد بود مشکلات را تا درصد بالایی کاهش دهد.
عامل بسیاری از سوتفاهمها از عدم صحبت کردن در مورد موضوع پیش آمده و پیش داوریها است. باید گفتگو میان زوجین گفتگویی سازنده و روشن باشد. اگر زن نتواند بدون محافظهکاری و ترس صحبتهای خود را بیان کند، همواره این رابطه با مشکل مواجه خواهد بود. این موضوع را باید توجه داشت با همه نمیتوان یکسان گفتگو کرد، برخی زنها شاکی از آنند که همسرشان همانطور که به فرض با شاگردش، همکارش صحبت میکند با من هم به همان شیوه به گفتگو میپردازد و یا رفتار میکند.
زنها روحیه حساسی دارند و این به معنای ضعف آنها نیست. ویژگی یک زن حساس بودن اوست و این حساس بودن را نباید سرکوب کرد. گرچه متاسفانه گاهی با زنانی مواجه میشویم که خودشان میخواهند احساسات خود را سرکوب کنند.
بیشتر زنان عاشق صحبت و تعریف هستند
شاید از نگاه مردان صحبتهای بیپایه و اساس زنها بسیار بیارزش و وقت تلف کردن باشد. اما نمیدانید گوش کردن به همین حرفها چقدر برایشان اهمیت دارد. یکی از لذتهای زنها، صحبت کردن است هر چند که این صحبت عاری از بار علمی یا حرف مهمی باشند.
آنها دوست دارند هنگام صحبت به آنان توجه کنید و خوب گوش دهید. یک سری ویژگی ها را نمیتوان نادیده گرفت. برای مثال به همان میزان که مردان علاقه بسیاری به وسایل ارتباطی و تکنولوژی دارند و ممکن است برای بیشتر شدن اینچ صفحهی تلویزیون خود هزینههای بالایی صرف کنند به همان میزان هم زنان علاقه به صحبت و گفتگوهای تلفنی دارند. ولیکن زن و شوهر میتوانند میان همه اینها تعادل برقرار کنند و همچنین آنچه در فوق ذکر شد همه زنان این گونه نیستند و بسته به تیپ شخصیتشان، به فرض زنان درونگرایی هم هستند که سرگرمیشان صحبت کردن نیست.
صمیمیت در زندگی مشترک
صمیمت به معنای نزدیک بودن زن و مرد است هر چه صمیمت بیشتر شود احساس اعتماد و امنیت هم به مرتب بیشتر میشود. گفتگو دلنشین و راحتی باهم دارند و مشکلات یکدیگر را با آغوش باز میپذیرند و از خطاهای هم گذشت میکنند. این صمیمت باعث میشود. مثل دو دوست صمیمی کنار هم باشند در غم و شادیها یکدیگر را تنها نمیگذارند.
تعریف صمیمیت ابعاد گستردهای دارد. این تعریف میان زوجین مختلف، متفاوت است. صمیمیت عنصر سازندهای در روابط زناشویی است. طبق تحقیقات صمیمیت در زوجهای ایرانی دارای 4 بعد فیزیکی، اجتماعی، جنسی و اشتراک مالی است.
دوست داشته شدن
نه تنها زن بلکه همه افراد دوست دارند همانطور که هستند دوستشان داشته باشند، چه زشت چه زیبا. دوست داشتن اساس زندگی زناشویی است. نبود علاقه و عشق، از ازدواج موفق دور میشویم. نشان دادن دوست داشتن یک مسئله فوق جدی برای زن است. بسیاری از زنان به دلیل آن که فکر میکنند. همسرشان دوسشان ندارد، غمگین و ناراحت میشوند.
ابزار و بروز عشق به صورت آشکار برای زنان مسئله جدی هست. آنان به شدت به جملهی دوست دارم نیاز دارند. حتی اگر هر چیزی برایشان فراهم کرده باشید. برخی از مردان با وجود آن که همسر خود را خیلی دوست دارند ولیکن بسیار برایشان ابراز این جمله سخت هست، برای بیان آن میتوانید از مشاور هم کمک بگیرید.
صداقت
آیا زندگی موفق بدون صداقت هم میشود؟ شاید زندگی بر مبنای دروغ بتوان تشکیل داد اما پایدار و موفق نخواهد بود. صداقت و پرهیز از دروغ زوجین، باعث صمیمیت بیشتر در بین آنها میشود. چنین رابطهای روز به روز رشد میکنند و عشق میانشان عمیقتر میگردد. چون دروغ و پنهانکاری در رابطه جایی ندارد، همیشه به هم اطمینان دارند و کاری نمیکنند که باعث سلب اعتماد همدیگر شوند. لذا دروغ، دروغ میآورد، هر روز بیشتر در زندگی دورغین خود پیش میروند. تا رابطه به جایی میرسد که کوچکترین اعتمادی به یکدیگر نداشته و در زندگی آرامش خود را از دست میدهند.
آزادی نسبی
در نظر زن امروز داشتن آزادی نسبی در ازدواج موفقیتی بزرگ به حساب میآید. شاید اگر از برخی خانم های مجرد علت عدم اقدام به ازدواج را بپرسید فکر می کنند که با ازدواج محدود میشوند.
ازدواج پیوند میان زن و مرد است نه اسارت. ابتدا باید نوع نگاه به این قضیه را درست کرد. قرار نیست همدیگر کاملا محدود به هم باشند که نارضایتی پیش آید. ولی زندگی زناشویی هم به این معنا نیست هر کاری بخواهیم انجام بدیم بدون توجه تعهد و پیمان. هر کس باید آزادی نسبی خودش را داشته باشد و به بیان دیگر اصطلاحاً “به یکدیگر فضا دهیم”. هر چه قدر زن و مرد بیشتر علایق و ویژگیهای مشترک باشد. هر چه این اشتراک بیشتر باشد، این حس محدود و لجاجت کمتر پیش میآید و تجربیات مشترک بیشتری در فضا و مکان مختلف دارند و میزان همکاری بالاتری در اکثریت موارد خواهند داشت.
رشد در رابطه زناشویی
انسان در هر لحظه از زندگیاش دوست دارد به سمت جلو حرکت کند، انسان نیاز به پیشرفت دارد و روحیات او بر این مبناست که انگیزه وی را برای تلاش مستمر در زندگی موجب میشود یک زن ازدواجی را موفق میداند که مانع از پیشرفتهای شخصی او در هر عرصهای نشود، مگر در اولویت های زندگی مسائلی چون همسر داری و فرزندآوری در درجه اول است.
این پیشرفت میتواند در هر بعدی باشد در نگاه اول پیشرفت کاری به ذهن میآید اما پیشرفت در تعاملات اجتماعی هم میتوان اشاره داشت. در ازدواج نمیخواهیم گامهایی که برداشته و برای رسیدن به هر مرحله بسیار تلاش و کوشش کردهایم بی نتیجه و ناکام بماند. در ازدواج موفق در نگاه زن تکمیل کننده و تکامل در کنار فعالیتها و کارهای خویش است و زن امروز میخواهد در اجتماع جایگاه داشته باشد و زندگی متاهلی چنین فرصتهای پیش رو امکان میسر نباشد چندان احساس رضایتمندی هم مشاهده نمیشود.
البته مجدد اینجا تکرار میشود هر زنی با توجه به اولویتهایش به این موضوع نگاه میکنند شاید زنی رشد خود را در ایجاد فرزند بیشتر و ارائه و تحویل یک فرزندان سالم و مناسب به جامعه بدانند در پس نگاهها متفاوت است و نمیتوان معنای رشد را یکسان در نظر گرفت.
موضوعی به نام اختلاف سنی
اکثر زنان باور دارند که اختلاف سنی و تمرکز بر اعداد، معیار ازدواج موفق نیست. آنان داشتن معیار های مشترک و درک کردن یکدیگر را مهم میشمارند و اظهار میکنند خیلی اوقات فکر میکنید اگر اختلاف سنی کم باشد، پس حتما بیشتر یکدیگر را میشناسید و درک میکنید. در صورتی که این طور نیست حتی در بسیاری موارد با وجود اختلاف سنی بالا، بسیار رابطه خوب و موفقی دارند. هم فکر بودن نزدیک بودن باورها، عقاید عوامل اصلی در ازدواج موفق است.
جایگاه مشورت در ازدواج موفق
در هر کار گروهی و تیمی مشورت حرف اول را میزند و زمانی میتوانند رابطه کاری موفقی داشته باشند که مشورتپذیر باشند. حال در یک رابطه زناشویی که کل زندگی در گرو آن است داشتن روحیه مشورت در پیش از انجام کارها امر اساسی است. در بسیاری از روابط زناشویی، مردان با حس داشتن روحیهی برتری در افکار در برخی خیلی امور، با همسر خود مشورت نمیکنند و خود سرانه در امور مهم زندگی تصمیم میگیرند. زمانی که در همه امور با همسر خود مشورت کنید، در حقیقت شان و منزلتشان حفظ شده و احساس سرخوردگی و یا بیارزشی نخواهند داشت.
توجه به نیازها و خواستههای یکدیگر
شناخت و آگاهی زن و مرد از یکدیگر بر طرف کننده بیشتر مسائل و مشکلات است. اگر از روحیات، نیازها و احساسات هم بیخبر باشید، صمیمیت و عشق میانتان عمیق نمیشود. به خواستهها و نیازهای یکدیگر احترام بگذارید.
گاهی ممکن است به عادتهای شخصی هم شاکی شوید و آنها را نپذیرید. یادمان باشد همه خواستهها و برنامهها نمیشود قابل کنترل یا هماهنگ تنها با نظر شما باشد! چه قدر زندگی آسان و زیبا میشود بدانیم هر کدام بدانیم چه میخواهیم و چه برنامههایی داریم و یکدیگر را برای رسیدن به خواستهها یاری کنیم. نادیده گرفتن و عدم توجه باعث سرد شدن رابطه و بعضاً موجب طلاقهای عاطفی میشود.
همکاری عامل افزایش حس رضایتمندی از یکدیگر
در یک رابطه زناشویی اولین کلمهای که تداعی میشود، زندگی مشترک است، این کلمه، به وضوح بسیاری مسائل را روشن میکند. در یک زندگی اگر همکاری نباشد، یک نفر قربانی میشود. همه کارها را به تنهایی باید به دوش بکشد و کمکم شادمانی و نشاط در زندگی کمرنگ میشود. همکاری زن و مرد در زندگی باعث احساس رضایت از همدیگر شده و وقتی میتوان کارها را عاشقانه با هم انجام داد هم از خستگی کار کم میشود به علاوه این حس همراهی در تقسیم کارها، احساس مسئولیتپذیری در زوجها بیشتر میشود.
کنترل یا توجه همسر
برخی از زنان مجرد باور دارند که ممکن است در زندگی زناشویی مدام کنترل شوند، اما این باور درست است؟ در یک ازدواج موفق، افراد در حقیقت همسران خود را چک نمیکنند، آنان از حال و احوال یکدیگر خبر دارند، زن و مرد مرکز توجه یکدیگراند و از همه مهمتر به هم اعتماد دارند. زمانی افراد همسر خود را کنترل میکنند که اعتمادشان را نسبت به او از دست دادهاند و شک دارند. باید قضایایی که سبب شک و تردید وی شده برطرف شود. چراکه در یک رابطه موفق و پایدار توجه و اهمیت دادن جایگاه ویژهای دارد. ولی کنترل کردن از دید عدم اعتماد، از عشق و علاقه میکاهد.
رفاه نسبی
مسائل اقتصادی امروزه بسیار پررنگ تر از گذشته به چشم میآید. شرایط کنونی، تورم، چشم و همچشمی و دنیای مجازی از عواملی است که داشتن زندگی در حد رفاه نسبی را شرط لازم کرده است. قیمت بالای مسکن، تهیه دشوار آن از مسائلی که بسیار بر رابطه و پیوند آنان تاثیر میگذارد. خاطر جمع بودن از مسائل مادی از عواملی است که در باور امروزی بسیار بر ازدواج موفق تاثیرگذار است. در گذشته تنوع کالا و اقلام مختلف به این میزان امروز نبود و از آن جا که پیشرفت تکنولوزی و فناوری انجام امور را بسیار سادهتر کرده است، اهمیت این موضوع بیشتر میشود.
زنان انتظار دارند همسرانشان متعصب نباشند.
داشتن تعصب در هیچ کاری مناسب نیست. چه بسا در امور کاری، داشتن دقت بالا و نظارت کفایت میکند اما در بحث رابطه زناشویی بین زن و مرد فاصله ایجاد میشود. محیط خانه جدا از محیط کار و روند کارهای اداری است. داشتن تعصب و حساسیت برروی زن و سلطهگری بر او باعث احساس اسارت در زنان شده و از صمیمیت میان زوجین را کم میکند.
مرجع : مجله موفقیت