پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 25 Apr 2024
تاریخ انتشار :
چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ / ۰۷:۴۰
کد مطلب: 55660
۱

چهار سوار برای نابودی زندگی مشترک!

چهار سوار برای نابودی زندگی مشترک!
پروفسور جان گاتمن، روان‌شناسی که بیش از چهل سال از عمر خود را صرف پژوهش درباره زوجین و مشکلات زندگی زناشویی کرده است، به این نتیجه رسیده است که اگر چهار ویژگی با یک رابطه زناشویی پیوند بخورد، می‌توان پیش‌بینی کرد که آن زندگی مشترک رو به سردی و فاصله خواهد رفت. او این چهار ویژگی را، چهار سوار می‌نامد؛ چهار سواری که معمولاً به ترتیب و در پی یکدیگر خواهند آمد.


این سوارها عبارت‌اند از: ۱. سرزنش کردن ۲. تحقیر ۳. حالت تدافعی ۴. بی‌اعتنایی و طفره رفتن از گفت‌وگوی معقولانه.



 سوار اول: سرزنش کردن


احتمالاً شما در زندگی مشترک، همیشه نوعی ناراحتی و گله‌مندی از طرف مقابل خودتان خواهید داشت، اما بین شکوه کردن و سرزنش، تفاوت هست. گله‌کردن فقط به کوتاهی خاصی از سوی همسر اشاره دارد، اما سرزنش کلی‌تر است و به معنای به کار بردن عبارات و تعابیر منفی درباره کل شخصیت طرف مقابل و تحقیر شخصیت اوست. به تفاوت این دو جمله توجه کنید:

 ۱. «ناراحتم از این‌که دیشب زباله‌هارو نبردی، قرار بود هر شب قبل از خواب این کار رو بکنی.»

۲. «طبق معمول یادت رفت که شب زباله‌ها رو بذاری بیرون! آخه چرا این‌قدر حواس‌پرتی؟!»

 سوار دوم: تحقیر و تمسخر

بیشتر وقت‌ها، زوجینی که اهل سرزنش کردن هستند، به سمت تحقیر و تمسخر هم می‌روند. وقتی سینا از نازنین می‌خواهد که بیرون بردن زباله‌ها را به او یادآوری کند، او جواب می‌دهد«همیشه همه‌چیز رو من باید یادت بندازم؟ یعنی این‌قدر گیجی؟».



همان‌طور که مشاهده می‌کنید، این جمله لحنی تحقیرآمیز دارد. بگذارید رازی را با شما در میان بگذاریم: «اگر می‌خواهید کسی را خیلی سریع از خودتان متنفر و بیزار کنید، با لحن تحقیر و تمسخر با او حرف بزنید!»

همه افراد، به حرمت و شخصیت خود تا حد بسیاری تعصب دارند و وقتی احساس کنند عزت‌نفس و غرور آن‌ها توسط شخص دیگری جریحه‌دار می‌شود، به‌مرور نسبت به او احساس نفرت می‌یابند و حتی از او فراری و گریزان می‌شوند. به کار بردن کلمات و جملات غیرمحترمانه، فحاشی کردن، فریاد زدن، مسخره کردن، کنایه زدن و جملات نیش‌دار، آفاتی هستند که می‌توانند به‌سرعت ریشه عشق را بخشکانند.

تحقیر به هر شکلی که باشد، بدترین نوع از این چهار سوار و بزرگ‌ترین سم برای همه روابط است، زیرا زاینده نفرت و کینه خواهد بود، اختلافات را تشدید می‌کند و فرصت آشتی را از میان می‌برد.

 سوار سوم: حالت تدافعی


حالت تدافعی یعنی وقتی اشتباهتان را به شما گوشزد کنند، از پذیرش آن سر باز بزنید. حالت شدیدتر این است که شما نه‌تنها اشتباه خود را نپذیرید بلکه اشتباه را به طرف مقابل نسبت بدهید؛ یعنی به عبارتی بگویید «مشکل من نیستم، تو هستی!».


حالت تدافعی باعث اوج گرفتن دعوا و اختلاف و کاهش عشق و صمیمیت می‌شود، اما نکته مهم این ماجرا این است که برخی اوقات، حالت تدافعی یکی از زوجین، به‌دلیل لحن انتقادی و تحقیرآمیز طرف مقابل است؛ یعنی اگر شما با زبان سرزنش و تحقیر و بی‌احترامی، یا با برخوردی تند و انفجاری دلخوری خود را بیان کنید، به‌احتمال بسیار همسرتان با حالت تدافعی پاسخ شما را خواهد داد و حتی اگر واقعاً اشتباه از او بوده باشد، اشتباهش را نخواهد پذیرفت، حتی اگر در درون خود بداند که واقعاً اشتباه کرده است.


دعوای سینا و نازنین را مرور کنید و وقتی را که سینا در پاسخ به حملات تندوتیز نازنین گفت: «دوباره می‌خوای گیر دادن‌های مسخره‌ات‌رو شروع کنی؟». بهتر است برای بی‌نتیجه نماندن بحث و شدت پیدا نکردن اختلاف، از حالت تدافعی بپرهیزیم و همچنین، دلخوری‌هایمان را با لحن محترمانه، با اشاره به موارد خاص و تأکید بر احساسات خودمان بیان کنیم تا طرف مقابل کمتر در حالت تدافعی قرار گیرد.


برای مثال، بهتر بود که نازنین با چنین جمله‌ای ناراحتی خود را بیان می‌کرد: «از این‌که آشپزخونه بوی زباله میده، واقعاً ناراحتم!» در این صورت به‌احتمال زیاد سینا کمتر وارد حالت تدافعی می‌شد؛ البته هستند افرادی که بی‌دلیل و اغلب اوقات در حالت تدافعی به سر می‌برند و به دنبال انداختن تقصیرها به گردن دیگران هستند، در چنین مواردی مراجعه به روان‌شناس و بررسی علل زیربنایی و درمان آن‌ها، ضروری است.


سوار چهارم: سکوت و بی‌اعتنایی


در زندگی‌های مشترکی مثل سینا و نازنین که جروبحث‌ها اغلب شروعی طوفانی دارند و انتقادها و تحقیرها به حالت تدافعی می‌انجامند، سرانجام یکی از طرفین از کوره در می‌رود و این راه را برای ورود سوار چهارم هموار می‌کند. شوهری را در نظر بگیرید که وقتی از محل کار به منزل می‌رسد، در معرض رگباری از انتقادها قرار می‌گیرد. او ابتدا در سکوت، خود را پشت روزنامه‌اش پنهان می‌کند، اما هرچه بیشتر کوتاه می‌آید، صدای همسرش بلندتر می‌شود. به ناچار برمی‌خیزد و اتاق را ترک می‌کند. مرد ترجیح می‌دهد به‌جای بحث با همسرش، خود را کنار بکشد.



او می‌خواهد از درگیری اجتناب کند، اما در واقع با این کار از زندگی زناشویی خود نیز اجتناب می‌کند. هرچند هم زن و هم مرد، ممکن است از خود بی‌اعتنایی نشان دهند، اما این واکنش در مردها بیشتر است. در یک گفت‌وگوی عادی، شنونده سعی می‌کند از خود نشانه‌هایی بروز دهد که به گوینده بفهماند سراپا گوش است. ممکن است سرش را تکان دهد، با چشمان خود تصدیق کند یا الفاظی همچون «صحیح» یا «اوهوم» به کار برد، اما فردی که بی‌اعتنایی می‌کند، این نشانه‌ها را بروز نمی‌دهد. او اغلب بدون هیچ صدایی، به پایین یا نقطه‌ای در دوردست خیره می‌شود. او منفعلانه و بی‌تفاوت، وانمود می‌کند که به سخنان شما اهمیت نمی‌دهد یا اصلاً چیزی نمی‌شنود.



این مرحله، دیرتر از سه سوار قبلی در زندگی مشترک ظاهر می‌شود. معمولاً افراد از «بی‌اعتنایی» به‌عنوان پوششی محافظ در برابر طغیان‌های طرف مقابل استفاده می‌کنند. هرچه بیشتر در معرض سیل حملات کنایه‌آمیز و انتقادی همسرتان قرار بگیرید، همان‌قدر گوش‌به‌زنگ و هشیار خواهید بود تا نشانه‌های شروع طغیان را قبل از وقوع شناسایی کنید. به این فکر می‌کنید که چگونه خود را از معرکه یورش جدید همسرتان خلاص کنید. ممکن است راه‌حل را در این بیابید که خودتان را به کلی از لحاظ رابطه عاطفی با همسرتان منزوی کنید. گاهی سکوت شما به این دلیل است که نمی‌توانید از پس خصومت طرف مقابل بربیایید.




در ۸۵ درصد از ازدواج‌ها، معمولاً این مرد است که نقش بی‌تفاوت و بی‌اعتنا را بازی می‌کند. دلیل این امر احتمالاً به تفاوت‌های زیستی زن و مرد برمی‌گردد. تحقیقات نشان داده‌اند که سیستم قلب و عروق مردان واکنش‌پذیرتر از زنان است که باعث می‌شود آن‌ها در برابر استرس آسیب‌پذیرتر باشند و دیرتر از زنان بر تنش چیره شوند. برای مثال، در واکنش به یک محرک استرس‌آور، مردان در مقایسه با زنان، به‌طورمعمول دچار افزایش فشارخون بیشتری می‌شوند و این افزایش فشارخون، مدت‌زمان طولانی‌تری باقی می‌ماند. در نتیجه در دعواهای زناشویی، فشار جسمانی بیشتری به مردان وارد می‌شود و تعجبی ندارد که مرد به شکل ناخودآگاه تلاش کند از رویارویی با این بگومگوها بیشتر اجتناب کند. معمولاً این زن‌ها هستند که هنگام بحث، موضوعات حساس را پیش می‌کشند، اما مردها که توان کمتری برای مقابله با استرس دارند، ترجیح می‌دهند از ورود به آن موضوع حساس خودداری کنند.




نکته نهایی: توجه داشته باشید که حتی در رضایت‌بخش‌ترین زندگی‌های زناشویی نیز ممکن است هرازگاهی ردپایی از این چهار سوار دیده شود، اما زوج‌های موفق همواره تلاش می‌کنند که هنگام بحث و بگومگو که امری طبیعی در زندگی مشترک است، حتی‌المقدور از این چهار شیوه برخورد اجتناب کنند.

وقتی عکس‌العمل نشان دادن به همسر به این چهار شیوه، به رویکردی معمول و متداول و همیشگی در زندگی مشترک تبدیل شود، آن زمان باید برای ایجاد فاصله عاطفی روزافزون نگران بود. اگر احساس می‌کنید خودتان به‌تنهایی قادر به کنترل این عوامل در زندگی خود نیستید، می‌توانید از یک زوج درمانگر یا یک مشاور خانواده کمک بگیرید.
مرجع : اندیشه معاصر
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
شايد شخصي آنقدر ميل به درك شدن دارد، ميل به دوست داشته شدن ندارد