چه کسانی احساسات بهتری را در وجود شما بیدار میکنند؟با چه کسانی احساس امنیت میکنید و می توانید خودتان باشید؟ چه کسانی با تمام معایبی که دارید، شما را به همان گونه میپذیرند؟
برگرفته از کتاب :
چگونه میتوانیم انسان خوشبختی باشیم؟
عفت حیدری
16 آذر 1400 ساعت 16:03
چه کسانی احساسات بهتری را در وجود شما بیدار میکنند؟با چه کسانی احساس امنیت میکنید و می توانید خودتان باشید؟ چه کسانی با تمام معایبی که دارید، شما را به همان گونه میپذیرند؟
معتقدم که همه ما یک کودک درونی داریم که نماینده عقاید مهم ما در باره ارتباط ما با دیگران و همچنین رفتار دیگران با ما است. باور کودک درون ما تعیین می کند که فیلمنامه زندگی ما چیست، چگونه با دیگران ارتباط برقرار کنیم، خواستار چگونه عشقی باشیم و چه نوع عشقی به دیگران بدهیم.به کودک درون خود به عنوان هسته ی اصلی شخصیت، احساسات، امیدها و آرزوهای خود فکر کنید.
وقتی یاد بگیرید که با کودک درون خود با مهربانی و عشق رفتار کنید، به خودتان عشق بورزید و احترام بگذارید.بیشتر میتوانید اعتماد کنید و افرادی ارزشمند را به زندگی خود راه دهید.
به وجود خلاق خود تلنگر بزنید.دوست دارم که به کودک درون خودتان به عنوان کودکی گرانبها،آسیب پذیر و حساس فکر کنید که نیازمند مراقبت و عشق است تا به فردی قویتر تبدیل شود.
یک لحظه خود را مثل بچه ای کوچک تجسم کنید، آن زمان چه قیافه ای نداشتید؟چه کارهایی انجام میدادید؟ آیا یادتان میآید که چه احساسی در مورد دوستان،خواهر و برادرها و یا والدین خود داشتید؟
سعی کنید تصویری واقعی از کودک درون خود خلق کنید.شیطان کوچکی را که روی شانه ی شما مینشیند، به فرشته ای با صدایی آرام و مهربان تبدیل کنید.لازم است به کودک درون خود بگویید که مهم نیست با او چطور رفتار شده است، شما با او رفتار بهتری خواهید داشت.قول بدهید که از کودک درون تان غافل نشوید،به نیازهای او توجه کنید.بخشی از فرآیند توجه آن است که اجازه بدهید کسانی که برای شما مناسب هستند،به زندگی تان بیایند، و برای کسانی که باعث درد و رنج شما میشوند، محدودیت وضع کنید.
نسبت به چه کسانی حس خوبی دارید؟
همانطوری که روابط شادتر را رشد میدهید، بهتر است از خودتان بپرسید که چه احساسی دارید؟
به این دلیل این را سوال میکنم که برخی از افراد گمان می کنند که عشق به آنها صدمه میزند.البته، زمانی که ما با فردی که دوست داریم، اختلاف نظر داریم یا از او جدا میشویم، احساسات ما جریحه دار می شود.به هرحال عشق نباید به شکلی احساسات شما را جریحه دار کند و به شما بی احترامی شود.
مطمئنم که شما متوجه تفاوت بین افرادی که باعث خوشحالی شما میشوند و کسانی که باعث ناراحتی تان میشوند، هستید. به کسانی فکر کنید که بهترین ایام را با آنها داشته اید، آیا میتوانید آنها را بیشتر ببینید؟ به چه روشهایی میتوانید ارتباط خود را با آنها عمیقتر و بیشتر کنید؟ برداشتن گوشی تلفن روش بهتری نسبت به ارسال ایمیل یا اس ام اس است. صدای انسانی، قدرت بیشتری برای ارتباط احساسی دارد.با آنها قرار ملاقات بگذارید.اجازه بدهید که مردم وقتی با شما وقت میگذرانند، اوقات خوبی داشته باشند.
ممکن است به خودتان بگویید، من واقعا بیشتر از یکی دو نفر را نمی شناسم که باعث خوشحالیم میشوند.کمیت مطرح نیست! این کیفیت روابط شماست که باعث می شود حال تان خوب شود.من افرادی را میشناسم که در مورد زندگی خود نگران هستند و با دیگران بر سر این بحث دارند که چه کسانی دوستان بیشتری دارند.وقتی دوستی ها و روابط دیگر را میبنید، و روابط خود را با آنها مقایسه میکنید، اهمیت بودن در کنار یک دوست را از دست میدهید.در مورد روابط باید به کیفیت آنها توجه کرد نه کمیت.
تقویت ارتباط: چیزی که ما را به هم متصل میکند، مهارت ارتباطات است.مهارتهای ضعیف ارتباطی مانع از آن میشود که روابط و احساس شادی خود را افزایش دهید.شما میتوانید ارتباطات خود را به روشهای بسیار ساده تقویت کنید:
.از تماس چشمی استفاده کنید. ما آن قدر نگران وقت هستیم که وقتی با کسی حرف میزنیم، یک چشم به موبایلمان داریم و چشم دیگرمان به کارهای دیگر است.تماس چشمی مستقیما با روح مان سروکار دارد و ارتباطات ما را غنا میبخشد.
احساس مسئولیت: در روابط خود نسبت به آنچه می گویید احساس مسئولیت داشته باشید.حرفهای خود را با ذکر کلمه "من" شروع کنید.برای مثال شما، یک موضوع را با همسرتان در میان میگذارید و میگویید من فکر میکنم که اگر آخر هفته ها با هم بیشتر وقت بگذرانیم، احساس ارتباط بیشتری میکنیم.این حرف به مراتب بهتر از آن است که بگویید میدانی باید فکری در مورد آخر هفتهی خود کنیم.
واضح حرف بزنید: به ویژه وقتی در مورد موضوعی خاص حرف می زنید، واضح و صریح صحبت کنیدو در مورد آنچه که می گویید، به حاشیه نروید.نباید انتظار داشته باشید که دیگران نظر و عقیده شما را حدس بزنند.
مثبت باشید: اگر موضوع حساس یا مشکلی برای بررسی دارید، قبل از آن که با مشکل مواجه شوید، نکته ای مثبت در رابطه با آن پیدا کنید.
تمرین باعث مهارت می شود: اگر رودرو صحبت کردن یا درخواست کردن برای تان دشوار است، حرفهای خود را تمرین کنید. برای مثال اگر میخواهید با همکلاسی خود دوست شوید، یا از کسی بخواهید که ناهار را با شما صرف کند، یا از کسی دعوت کنید که با شما قهوه ای بنوشد، این کار را ابتدا در خلوت خود تمرین کنید.بعد زمانی که وقت آن میرسد، احساس راحتی خواهید کرد.
گوش دادن فعال: وقتی کسی با شما حرف می زند، با او تماس چشمی برقرار کنید، در مورد آنچه که منظورشان است، نظر بدهید.برای مثال اگر کسی احساسات خود را در مورد چیزی توصیف میکند و احساس میکنید که این کارش باعث ناراحتی شما میشود، احساس خود را بیان کنید.گوش کردن فعال باعث میشود که در مورد آنچه میگویند، احساس اعتماد کنید.
روابط شما با دیگران برای خوشبختی تان حیاتی است.به دیگران توجه کنید و از آنها نیز چنین توقعی داشته باشید.روابط شما قدرت آن را دارند که خوشبختی شما را افزایش دهند یا برای شما بدبختی و ناکامی به بار آورند.خوشبختی دو طرفه است و شما نیز باید به روش درستی با دیگران ارتباط برقرار کنید.
تفاوتهای جنسیتی: برای برخی از مردان صحبت راجع به احساسات شان سخت است. این ایده خوبی است که از یک مرد بپرسید چه فکری می کند یا چه احساسی دارد.انتخاب دقیق کلمات در مکالمات باعث میشود که گفت وگو در مسیر درست پیش برود.
عوامل کلیدی در حفظ روابط
تمام روابط نیازمند تفکر،مراقبت و حمایت هستند.اگر قرار است روابط تان موفق باشند و برای شما خوشبختی به ارمغان بیاورند، سعی کنید عوامل مهم و کلیدی ارتباط را در مورد همسرتان،خانواده، دوستان و همکاران خود رعایت کنید.
عوامل کلیدی برای تمام روابط
تعیین حدو حدود: در هر رابطه ای باید حدو حدود و حریمی را تعیین کرد.ممکن است بپرسید منظورتان از تعیین حدو حدود چیست؟
یعنی اگر رابطه ایی باعث ناراحتی و ناخرسندی و بی حرمتی به شما شود، یا هر گونه احساس منفی دیگری را در شما ایجاد کند، باید برای آن حدوحدود تعیین کنید تا مانع از بروز احساسات ناخوشایند در خودتان شوید.
.به کسی که چنین رفتاری با شما دارد، بگویید رفتار او را دوست ندارید و آنرا تحمل نمیکنید.
.بگویید حاضرید در مورد تفاوتهایتان صحبت کنید
.رفتار زهرآلود و غیرقابل پذیرش آن شخص را به صورت پررنگ برایش آشکار کنید.
.هروقت دوباره آن رفتار را تکرارکرد،پیام تان را تکرار کنید.
.اگرموقعیتی آزارتان میدهد، خودتان را از آن دور کنید.
شاید تعیین حدوحدود در روابط برای شما ترس آور باشد.به من اعتماد کنید، شما قدرت انجام آنرا دارید و میتوانید روابط تان را با آنچه میخواهید و آنچه نمیتوانید تحمل کنید، تغییر دهید.هرچه زودتر،بهتر! با دیگران همانگونه که انتظاردارید با شما رفتارشود،رفتار کنید.همانطور که مایلید رفتارهای خاصی را در دیگران متوقف کنید، خودتان نیز آگاه باشید که به خاطر رفتارهای مخرب مقصربوده و موجب ناراحتی کسی شده اید.همیشه وقتی احساس میکنید منصفانه رفتار نمیکنید،متوجه رفتارتان باشید.
برگرفته از کتاب : چگونه میتوانیم انسان خوشبختی باشیم؟
10 اصل اساسی برای ایجاد تحول در زندگی
.نوشته ی پام اسپور.برگردان عفت حیدری.نشر فراروان.1396
کد مطلب: 56327