پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 25 Apr 2024
تاریخ انتشار :
جمعه ۳ دی ۱۴۰۰ / ۰۷:۱۶
کد مطلب: 56611
۱

چرا ابراز "محبت" برای برخی زن و شوهرها سخت است؟

چرا ابراز "محبت" برای برخی زن و شوهرها سخت است؟
به گزارش میگنا دکتر علیرضا آقایوسفی در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان اینکه نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن پس از نیازهای فیزیولوژیک و نیاز به امنیت سومین نیاز انسان‌ها محسوب می‌شود، اظهار کرد: اگر هر کدام از ما پس از تولد مادری داشته باشیم که به ما محبت نکرده، احساس امنیت و آرامش را به ما منتقل نکرده، نوازشی به ما نشان نداده باشد و از این رو ما مطمئن نباشیم که مادرمان واقعا دوستمان دارد یا خیر؛ در واقع هیچگاه ابراز محبت را نخواهیم آموخت.


این بازرس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور همچنین این را هم گفت که اغلب مادران پس از تولد فرزند خود مراقب او هستند و سعی دارند امور مربوط به فرزند را به خوبی انجام دهند اما این به معنای ابراز علاقه و محبت درست به فرزند نیست.

وی معتقد است که‌ اگر مادری در انجام امور مورد نیاز فرزند به اصطلاح کم نگذارد و دائما مراقب فرزند باشد اما در عین حال نتواند علاقه و محبت خود را به فرزند نشان داده و او را مورد نوازش و مهر قرار دهد، به تدریج دلبستگی اضطرابی و عدم توانایی ابراز علاقه را در فرزند خود ایجاد می‌کند.

آقا یوسفی در ادامه سخنان خود با تاکید بر اهمیت ابراز علاقه والدین نسبت به فرزندان به ویژه ابراز علاقه پدر به فرزندان دختر، افزود: این ابراز محبت پدر به ویژه برای فرزندان دختر پس از دو سالگی بسیار مهم است. در واقع نقش پدران در ابراز علاقه به فرزندان و به خصوص فرزندان دختر پس از دو سالگی بسیار پررنگ می‌شود. اگر پدر نتواند به دختر خود ابراز احساس کند، او را در آغوش بکشد، ببوسد، با دخترش وقت بگذراند، با او بازی کند، به او لبخند بزند و او را نوازش کند به تدریج این دختر نیز ابراز احساسات را نیاموخته و در آینده نمی‌تواند نسبت به همسر خود ابراز علاقه کند.

به گفته این روانشناس، انسانها ابراز احساس و علاقه را در نخستین روزهای آغاز زندگی و در بدو کودکی، ابتدا از مادر و سپس از پدر به عنوان مهم ترین افراد زندگی می‌آموزند و در صورتی که این‌ ابراز احساسات در سال‌های نخستین زندگی آموخته نشود ممکن است این افراد بعدها نتوانند خودشان را دوست داشته و به همسر و فرزندانشان ابراز علاقه کنند و در نتیجه احساس ارزشمندی را به همسر و فرزندان خود منتقل نمی‌کنند.

وی همچنین جلوگیری از پیشرفت‌های فردی با تولد فرزند، ابتلا به بیماری‌های روانشناختی نظیر افسردگی، عدم مورد محبت قرار گرفتن در دوران کودکی توسط والدین را از جمله دلایلی عنوان کرد که ممکن است باعث شود مادران به فرزندان خود محبت نکنند.

این دانشیار دانشگاه پیام نور، با بیان اینکه بعضا افراد مطرح می‌کنند ابراز علاقه ربطی به بیان کلامی علاقه ندارد در حالی که این تصور اشتباه و نشان دهنده عدم آموختن محبت از والدین و مورد محبت والدین قرار نگرفتن این افراد در کودکی است، ادامه داد: عدم ابراز محبت و علاقه می‌تواند رابطه زناشویی را مختل کرده و رضایت از این رابطه را از بین ببرد. معمولا اگر در رابطه زناشویی زن و شوهر به یکدیگر حس عزت، احترام، ترغیب، تشویق، محبت و ارزشمندی را منتقل نکنند رضایت و سازگاری زناشویی کاهش یافته و هرچه این عدم ابراز احساسات مثبت و ارزشمند بیشتر، شدیدتر و طولانی‌تر شود به ناپایداری رابطه زناشویی بیشتر کمک می‌کند. به طوری که در چنین شرایطی به دلیل پر کردن خلاء‌های عاطفی زندگی زناشویی ممکن است بستری برای خیانت نیز شکل گیرد.


این بازرس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور، انتقال احساس ارزشمندی در روابط زناشویی را "دوسویه" دانست و این را هم گفت که اگر یکی از زوجین وظایف خود را به درستی انجام دهد و به همسرش این حس ارزشمندی را انتقال دهد اما در مقابل هیچ ابراز علاقه‌ای از همسر دریافت نکند، به تدریج احساس بی ارزشی، اضطراب و افسردگی در او شکل گرفته و ممکن است حتی این رابطه به طلاق عاطفی و جدایی کشیده شود چراکه به تدریج زوج یا زوجه از همسر خود سرد می‌شود.


آقایوسفی معتقد است که رابطه زناشویی رابطه‌ای "اجتماعی" است و از این رو در رابطه زناشویی مانند هر رابطه اجتماعی افراد در مقابل بیان احساسات و انجام نقش ها و وظایف خود توقع دارند دیگران نیز احساسات خود را بیان کرده و نقش‌ها و وظایف خود را به درستی انجام دهند. بنابراین در صورتی که شاهد بیان احساس و یا انجام درست نقش از سوی طرف مقابل نباشند دچار درماندگی آموخته شده می‌شوند.

این روانشناس با اشاره‌ به اهمیت مشاوره پیش از ازدواج در شناخت مشکلات افراد نظیر عدم توانایی ابراز احساسات، به زوجین توصیه کرد: توصیه ما این است که حتما پیش از ازدواج با مراجعه به مشاوران و روانشناسان متخصص این امر مشکلات را شناخته و در صدد رفع آن برآیند. مشاوره پیش از ازدواج در چنین زمینه‌هایی بسیار کمک کننده است و بعضا می‌توان برآورد کرد ممکن است زوجین در زندگی مشترک به یکدیگر خیانت کنند یا خیر، البته این امر قطعی نیست اما بسیار کمک کننده است.

آقایوسفی در پایان سخنان خود تصریح کرد: گاهی تصور می‌کنیم روابط دراز مدت قبل از ازدواج می‌تواند به ما کمک کند تا یکدیگر را بهتر بشناسیم اما این امر برعکس است. بعضا افراد در روابط دراز مدت پیش از ازدواج بدون اینکه یکدیگر را شناخته باشند وابسته می‌شوند به طوری که حتی اگر متوجه مشکلات نیز بشوند اما این اشکالات را کم ارزش تلقی می‌کنند. اینگونه پس از ازدواج افراد به سرعت از یکدیگر سرد شده و رابطه به طلاق می‌انجامد. بنابراین مشاوره پیش از ازدواج را باید جدی گرفت. از سوی دیگر زوجینی که هم اکنون دچار این چالش‌ها هستند باید هرچه سریع‌تر برای رفع این مشکلات به مشاوران مراجعه کنند تا این مسائل عمیق‌تر نشوند.
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
در نهان به آنان دل می بندیم ؛ که دوستمان ندارند و در آشکار از آنان که دوستمان دارند غافلیم شاید این است دلیل تنهایی ما... دکتر علی شریعتی