جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 26 Apr 2024
تاریخ انتشار :
يکشنبه ۱۲ دی ۱۴۰۰ / ۱۱:۰۳
کد مطلب: 56805
۱

اثرات فقر بر برانگیختگی روان

اثرات فقر بر برانگیختگی روان
در این گفتگو به سراغ دکتر فاطمه صالح، متخصص روان‌پزشکی و عضو کمیته روان‌پزشکی اجتماعی انجمن علمی روان‌پزشکان ایران رفتیم تا درباره پیامد‌های فقر سلامت بر روان افراد بپرسیم. اینکه فقر چگونه بر فرایند برانگیختگی انسان‌ها اثر می‌گذارد و به تصمیم‌گیری‌های آن‌ها در ساحت فردی و اجتماعی جهت می‌دهد. مؤلفه‌های محیطی و اجتماعی تا چه اندازه بر رفتار انسان‌ها اثر می‌گذارد؟

تأثیر مؤلفه‌های مختلف عوامل محیطی، اجتماعی- اقتصادی و ژن، بر ذهن و رفتار انسان بحث دیرینی است. هم‌اکنون، اثر کروناویروس بر دنیا و اقتصاد جهان، اختلال در چرخه اقتصادی، مفروضات و مناسبات فردی و اجتماعی، مشاغل و تغییر چشم‌انداز‌ها و در نتیجه، نحوه رفتار فردی و اجتماعی مشهود بوده و البته نیازمند تحقیقات و بررسی‌های آینده است.

پس تغییرات و بحران‌ها اثر مستقیمی بر عملکرد ما دارند؟
هر تغییر یا بحرانی در زندگی، موجب برانگیختن واکنش‌های دفاعی و پاسخ‌های هیجانی و تغییر در رفتار می‌شود. زمانی که این تغییرات، مزمن شود یا به درازا بینجامد، سیستم سازگاری در مغز نیز فعال می‌شود. بحران فقر مستقیما روی برانگیختگی‌های روانی اثر می‌گذارد. زمانی که از وضعیت بد اقتصادی فرد یا جامعه‌ای سخن گفته می‌شود، شرایط حاد و گذرا تأثیر متفاوتی از شرایط دائمی و مزمن در فرد یا اجتماع دارند. در شرایط ناگهانی و گذرای وخامت اقتصادی، فرد با احتیاط بیشتر در تلاش است تا جوانب مشکل را بسنجد و شاید در برخی مواقع در تصمیم‌گیری‌ها عاقلانه‌تر هم رفتار کند و کمتر به اقدامات پرریسک بپردازد. در حالی که وقتی شرایط بد اقتصادی به درازا کشیده و این استرس مزمن شود، با اثراتی که بر سیستم مغز و شناخت می‌گذارد قدرت تصمیم‌گیری و تحلیل مسائل مختل می‌شود.

آیا فقر را هم می‌توان در همین دسته‌بندی در نظر گرفت؟
شاید بتوان فقر را بیماری مزمنی دانست که بستر انواع ابتلاهاست. در یک نوع از نگاه، فقر تهدیدی برای رفع نیاز‌های اولیه مانند غذا و مسکن است. آستانه فقر نیز حداقل درآمد برای زندگی در نظر گرفته می‌شود.

این موضوعات از منظر فیزیولوژی و بیولوژیک هم ثابت شده است؟
بله در فقر مزمن، آسیب‌ها در نواحی مغزی گزارش شده است؛ از آن جمله می‌توان به کاهش رشد هیپوکامپ که در یادگیری و حافظه نقش داشته، کاهش حجم آمیگدال که در تنظیم و مدیریت هیجان دخالت دارد و کاهش ضخامت کورتکس و بخش پیش‌پیشانی که در ادراک و تصمیم‌گیری و مدیریت استرس نقش دارند، اشاره کرد. البته درمورد بیماری‌ها یا اختلالات روانی، از آنجا که هریک از عوامل زیستی، تأثیر ژن، هورمون‌ها، سیستم ایمنی، سیستم عصبی، روان‌شناختی و عوامل محیطی و اجتماعی نقش دارند، بنابراین صرفا فقر یا عوامل اقتصادی باعث یا مانع بروز بیماری یا اختلالات روانی نیست.

یعنی بین بدن و روان ما ارتباطی وجود دارد و عوامل محیطی بر این ارتباطات تأثیر می‌گذارند؟
اگر بخواهیم دقیق‌تر بگوییم، با نگاهی بر جوامعی که در سطوح بالا یا پایین اقتصادی قرار دارند، ارتباط میان سطح درآمد و بهره‌گیری از منابع آموزشی، بهداشتی، درمانی، رفاهی و تفریحی روشن است. کودکی که در وضعیت بد اقتصادی رشد می‌کند، از سطح طبیعی آموزش، تعامل با محیط و استفاده از امکانات رفاهی و تفریحی فاصله دارد و احتمالا محیط آرام و امنی را تجربه نمی‌کند و در معرض انواع آسیب‌ها و تروما‌ها نیز قرار می‌گیرد، احتمالا عملکرد شناختی، هوشی و هیجانی او ضعیف شده و اعتماد‌به‌نفسش تحت تأثیر قرار می‌گیرد. برای رشد هوش و عملکرد شناختی، بازی و تعامل کودک با محیط غنی و ارتباط مؤثر با والدین (والدینی که در سلامت هستند و از آرامش و امنیت اجتماعی و اقتصادی برخوردارند) لازم است.

پس مغز کودکی که محروم از ارتباط مؤثر با والدین است، در وضعیتی پایین‌تر از سطح بهینه آداپته یا سازگار می‌شود. ولی باید توجه داشت که عادت و فرم‌گرفتن زندگی با وضعیت بد اقتصادی و هماهنگی با فقر، خود به نوعی ممکن است موجب سرایت و انتقال فقر در طول زمان و انتقال به نسل‌های بعدی شود. همچنین، احتمال بروز اختلالات سلوک و رفتاری و بیش‌فعالی عدم تمرکز (ADHD) بالا می‌رود.


خطر این رخداد‌های روانی برای افراد چقدر است؟
در شرایط بد اقتصادی با حس عدم کفایت، کاهش توان پاسخ‌گویی به نیاز‌های خانواده، اشتغال و ساعات کاری بیشتر و اوقات دور از خانواده، نپرداختن به مسائل مهم‌تر تغذیه و بهداشت خواب، عدم توجه به روابط کیفی در خانواده و تنها با پرداختن به جبران ضعف مالی، گویی زندگی از کنترل خارج می‌شود. حتی به طور غیرمستقیم شرایط خاص اقتصادی، فرد را غافل از تحرک فیزیکی می‌کند و همین کم‌تحرکی، رخوت و رفتار‌هایی کسالت‌بار به دنبال دارد. بنابراین، نوعی درماندگی آموخته شده، خشم و حتی رفتار‌های ضد اجتماعی، جرم و جنایت و طلاق عارض شده، میزان بروز افسردگی و اضطراب بالاتر رفته و گاه، رفتار‌های خرافی هم شکل می‌گیرند!

فردی که مدام نگران آینده است و دچار ترس از اینکه قادر به محافظت و مراقبت از خود و خانواده خود نیست، امید به آینده را از دست داده و بدین ترتیب امکان بروز ژن‌های معیوب در زمینه بیماری‌های عصبی-روانی بالا می‌رود. چنین افرادی در شرایط بحرانی حتی ممکن است به رفتار‌های پرخطر به جهت فرار یا آرامش گذرا و لحظه‌ای دست بزنند، از مصرف سیگار تا مواد روان‌گردان. حتی شرایط بد اقتصادی با مشکلات تغذیه‌ای که به دنبال دارد، مانند کاهش مصرف ویتامین‌ها، پروتئین کافی، نقص آهن دریافتی، منابع روی، امگا ۳، B۱۲ به طور غیرمستقیم بر یادگیری، تمرکز و رفتار اثر می‌گذارد. از طرف دیگر، فردی که در بحران اقتصادی است، قادر به تهیه مسکن مناسب از نظر بهداشتی در مکان‌های امن نبوده و چه بسا در مکان‌هایی نزدیک کارخانجات و فضا‌های آلوده به سموم مانند سرب سکونت گزیند و این موجب بروز اختلالات رفتاری و یادگیری و کاهش بهره هوشی او شود.

وظیفه دولت و سیاست‌گذاران در این شرایط چیست؟
وظیفه دولت در شرایط بد اقتصادی، پوشش قوی بیمه درمانی، تأمین حداقل مفید برنامه غذایی برای قشر آسیب‌دیده در جهت جلوگیری از عوارض پیش‌رو است. ضمن توجه به این نکته که هر فرد و خانواده‌ای با درنظرداشتن اثرات درازمدت شرایط بد اقتصادی، می‌تواند راه‌های جانشین و اقدامات مؤثری برای حفظ قدرت سازگاری، صبر، امید و انگیزه و نوآوری اتخاذ کرده و به نوعی آن را در خود و خانواده خود تزریق کند.

در صورت ابتلا و درگیری به این اختلالات روان‌شناختی باید چه کرد؟
در این صورت نیاز به درمان و جلسات کاردرمانی متعدد وجود دارد که خود هزینه‌بر است و در نتیجه به افزایش نگرانی، ترس و اضطراب در فرد و خانواده دامن می‌زند. ضمن اینکه بعضی از روش‌های جدید و تکنولوژی‌های امروزه در کنترل اضطراب و این دسته از اختلالات مؤثرند؛ در شرایط بد اقتصادی که والدین به‌ناچار و ناگزیر از عدم بهره‌گیری از امکانات درمانی هستند بر رفتار ترس، اضطراب و نگرانی آن‌ها می‌افزاید. در صورت ابتلا به بیماری، متحمل پرداخت هزینه درمان و دارو خواهند بود که به‌ناچار از آن غفلت می‌کنند.

آگاهی، پیشگیری، مراقبت و برنامه‌ریزی در سطح فردی و اجتماعی، درمان و توان‌بخشی و بهره‌گیری از علم روز و واکاوی نتایج بررسی‌ها و تحقیقات در سطح بین‌المللی، لازمه پیشرفت هر جمعی است.



منبع: روزنامه شرق
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

چطور از مردها تعریف کنیم؟
ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
تونل هابه ما آموختند که حتی دردل سنگ هم راهی برای عبور هست، تونل ها راست میگویند ؛ راه است ، حتی از دلِ سنگ! " آنجا كه راه نیست ، خداوند راه را می گشاید... "