انسانها همواره میتوانند ، رشد کنند و ارزشمندتر شوند/ ساراحق بین
اغلب ما بهتر از آن چیزی هستیم که فکر میکنیم
سارا حق بین
باشگاه تاب آوری
در ژاپن هنری به نام اتصال طلایی (Kintsukuroi) وجود دارد که به معنای «ترمیم با طلا» است. هنر ژاپنی و باستانی کینتسوگی استعارهای غنی از تابآوری است.
هنگامی که یک ظرف چینی یا سرامیکی شکسته میشود، صنعتگر به جای آنکه شکستگیها را پنهان کرده و بپوشاند، قطعات شکسته شده ظرف را دوباره با استفاده از پودر طلا یا نقره کنار هم قرار میدهد و ظرفی محکمتر و زیباتر از قبل خلق میکند. مهارت تابآوری نیز با فرد تروما دیده چنین کاری میکند. تابآوری فرد را محکمتر، مصممتر و منعطفتر و ارزشمندتر میکند.
اما هنر اتصال طلایی یا هنر بندزدن ظروف شکسته با پودر طلا، به اواخر قرن 15 بر میگردد که در ژاپن یکی از ظروف محبوب و با ارزش یوشیماسا شکسته میشود. یوشیماسا آن را به تعمیرکاران چینی میسپرد تا آنرا تعمیر کنند. تعمیرکاران ظرف شکسته را با فلزی زشت به هم وصل کردند که مورد پسند یوشیماسا قرار نگرفت.
یوشی ماسا ظرف چینی شکسته را برای مرمت به صنعتگران ژاپنی داد. چینی بندزنهای ژاپنی گرد هم آمده و به این نتیجه رسیدند که قطعات ظرف را با ظرافت زیاد به وسیله پودر طلا به هم بچسانند و مرمت کنند. آنها شکستگیهای قابل مشاهده را به جای پنهان کردن، با طلا تزئین نمودند. زمانی که ظرف بند زده شده با پودر طلا را برای یوشیماسا فرستادند، او با دیدن ظرف مرمت شده محبوبش، شادمان شد و مشاهده کرد که ظرف از قبل هم زیباتر شده است. به این ترتیب هنر Kintsukuroi رواج یافت و به سایر نقاط جهان گسترش پیدا کرد. این هنر ارزشمند تنها به بندزدن چینی ختم نمیشود بلکه امروزه فلسفهای ارشمند برای زندگی و شکستها و موفقیتهای انسانها در همه دنیاست.
در Kintsukuroi ترکهای طلایی روی ظرف، ارزش ظرف را نشان میدهند نه نقص آنرا، منحصر به فرد بودن و استحکام آنرا جلوهگر میشوند نه عیب آنرا. انسانها نیز همانند همان ظرف هستند که در سختیهای زندگی احتمال ترک خوردن و شکسته شدن دارند. فلسفه Kintsukuroi درسی برای پذیرش شکستها و تجربیاتی است که ما را به چالش کشانده اما با مهارت تابآوری نه تنها از ادامه راه باز نماندیم بلکه به رشد و شکوفایی دست یافتیم.
Kintsukuroi فلسفهای برای زندگی است که به ما میآموزد هر شکافی، بخشی از تاریخ شی است که آنرا زیباتر کرده است، دقیقاً به این دلیل که شکسته شده است. گاهی اوقات، وقتی همه چیزهایی که در طول سالها برایمان بسیار با ارزش بودهاند و با حساسیت زیاد از آن مراقبت میکردیم، تکه تکه میشود، آن زمان بهتر میتوانیم فرصتها و ارزشها را ببینیم. با ایستادن و خیره شدن در برابر وعدههای برآورده نشده و رویاهای به سرانجام نرسیده و مواجه شدن با شدیدترین ترسهایمان، متوجه میشویم که قویتر از آن چیزی بودیم که تصور میکردیم؛ اینکه میتوانیم بیشتر مقاومت کنیم و اینکه گاهی اوقات تروما ما را به خدا یا معنای زندگی یا به هدفمان در زندگی نزدیکتر میکند و یا بیشتر از قبل قدردانمان مینماید؛ قدردانتر و حتی خوشحالتر.
طبق این باور شکستها و ناکامیهای زندگی، ارزش و حرمت دارند. افراد نباید از شکست خوردن بترسند و یا از آن بیزار باشند. مشکلات و سختیها در مسیر موفقیت وجود دارند. برای موفقیت گاهی لازم است آنها را تجربه و لمس کنیم. کسی که شکست میخورد، شخص کم اهمیتی نیست. او درس شکست را یاد گرفته است.
فلسفه رنج و درد را درک کرده است. او اکنون توانمند و تابآور است. چرا که در کوره شکست و ناکامی روح و جسمش آب دیده شده است. از طرفی همه شکستها در خود درسی دارند. شخص شکست خورده از شکست موقتی خود رنجور نمیشود. شکست را محترم میشمارد. او از شکست پلی برای رسیدن به موفقیت میسازد. این پل در فلسفه ژاپنی همان اتصال طلایی است.
تابآوری. و رشد پس از سانحه به ما یادآوری میکنند که اغلب ما بهتر از آن چیزی هستیم که فکر میکنیم. ما قویتر و سازگارتر هستیم. هنگامی که همه چیز بد پیش میرود، اکثر مردم متوقف نمیشوند، خرد نمیشوند و تکهتکه نمیگردند؛ اگر چه برخی از مردم هرگز بهبود نمییابند.
با این حال، خبر خوب این است که تحقیقات نشان میدهد که اکثر مردم سختیها را به خوبی پشت سر میگذارند. آنها کسانی هستند که هر روز آنها را در محله و خیابان و محل کار میبینید. شاید آنها کمی آهستهتر حرکت میکنند، گویی که نوعی لنگی روانی دارند. اما پس از رنج و مبارزه، بیشتر آنها با این مشکلات کنار میآیند و دوباره به زندگی شاد و ساده بر خواهند گشت. اما حتی این هم تمام ماجرا نیست. وقتی سختیها پیش میآیند، وقتی زندگی، چهارپایه را از زیر پای ما میکشد ، هنوز هستند عدهای که راهی برای ساختن پایههای جدید و داستانی جدید پیدا میکنند. این که انسانهای تاب آور مقاوم هستند نه چوب پند و اندرز است و نه مرهمی که رنج را از بین میبرد. آنچه هست، نشانگر امید است. انسانها همواره میتوانند در مواجهه با شرایط وحشتناک، رشد کنند و ارزشمندتر شوند.
ترجمه سارا حق بین از اینجا
باشگاه تاب آوری
در ژاپن هنری به نام اتصال طلایی (Kintsukuroi) وجود دارد که به معنای «ترمیم با طلا» است. هنر ژاپنی و باستانی کینتسوگی استعارهای غنی از تابآوری است.
هنگامی که یک ظرف چینی یا سرامیکی شکسته میشود، صنعتگر به جای آنکه شکستگیها را پنهان کرده و بپوشاند، قطعات شکسته شده ظرف را دوباره با استفاده از پودر طلا یا نقره کنار هم قرار میدهد و ظرفی محکمتر و زیباتر از قبل خلق میکند. مهارت تابآوری نیز با فرد تروما دیده چنین کاری میکند. تابآوری فرد را محکمتر، مصممتر و منعطفتر و ارزشمندتر میکند.
اما هنر اتصال طلایی یا هنر بندزدن ظروف شکسته با پودر طلا، به اواخر قرن 15 بر میگردد که در ژاپن یکی از ظروف محبوب و با ارزش یوشیماسا شکسته میشود. یوشیماسا آن را به تعمیرکاران چینی میسپرد تا آنرا تعمیر کنند. تعمیرکاران ظرف شکسته را با فلزی زشت به هم وصل کردند که مورد پسند یوشیماسا قرار نگرفت.
یوشی ماسا ظرف چینی شکسته را برای مرمت به صنعتگران ژاپنی داد. چینی بندزنهای ژاپنی گرد هم آمده و به این نتیجه رسیدند که قطعات ظرف را با ظرافت زیاد به وسیله پودر طلا به هم بچسانند و مرمت کنند. آنها شکستگیهای قابل مشاهده را به جای پنهان کردن، با طلا تزئین نمودند. زمانی که ظرف بند زده شده با پودر طلا را برای یوشیماسا فرستادند، او با دیدن ظرف مرمت شده محبوبش، شادمان شد و مشاهده کرد که ظرف از قبل هم زیباتر شده است. به این ترتیب هنر Kintsukuroi رواج یافت و به سایر نقاط جهان گسترش پیدا کرد. این هنر ارزشمند تنها به بندزدن چینی ختم نمیشود بلکه امروزه فلسفهای ارشمند برای زندگی و شکستها و موفقیتهای انسانها در همه دنیاست.
در Kintsukuroi ترکهای طلایی روی ظرف، ارزش ظرف را نشان میدهند نه نقص آنرا، منحصر به فرد بودن و استحکام آنرا جلوهگر میشوند نه عیب آنرا. انسانها نیز همانند همان ظرف هستند که در سختیهای زندگی احتمال ترک خوردن و شکسته شدن دارند. فلسفه Kintsukuroi درسی برای پذیرش شکستها و تجربیاتی است که ما را به چالش کشانده اما با مهارت تابآوری نه تنها از ادامه راه باز نماندیم بلکه به رشد و شکوفایی دست یافتیم.
Kintsukuroi فلسفهای برای زندگی است که به ما میآموزد هر شکافی، بخشی از تاریخ شی است که آنرا زیباتر کرده است، دقیقاً به این دلیل که شکسته شده است. گاهی اوقات، وقتی همه چیزهایی که در طول سالها برایمان بسیار با ارزش بودهاند و با حساسیت زیاد از آن مراقبت میکردیم، تکه تکه میشود، آن زمان بهتر میتوانیم فرصتها و ارزشها را ببینیم. با ایستادن و خیره شدن در برابر وعدههای برآورده نشده و رویاهای به سرانجام نرسیده و مواجه شدن با شدیدترین ترسهایمان، متوجه میشویم که قویتر از آن چیزی بودیم که تصور میکردیم؛ اینکه میتوانیم بیشتر مقاومت کنیم و اینکه گاهی اوقات تروما ما را به خدا یا معنای زندگی یا به هدفمان در زندگی نزدیکتر میکند و یا بیشتر از قبل قدردانمان مینماید؛ قدردانتر و حتی خوشحالتر.
طبق این باور شکستها و ناکامیهای زندگی، ارزش و حرمت دارند. افراد نباید از شکست خوردن بترسند و یا از آن بیزار باشند. مشکلات و سختیها در مسیر موفقیت وجود دارند. برای موفقیت گاهی لازم است آنها را تجربه و لمس کنیم. کسی که شکست میخورد، شخص کم اهمیتی نیست. او درس شکست را یاد گرفته است.
فلسفه رنج و درد را درک کرده است. او اکنون توانمند و تابآور است. چرا که در کوره شکست و ناکامی روح و جسمش آب دیده شده است. از طرفی همه شکستها در خود درسی دارند. شخص شکست خورده از شکست موقتی خود رنجور نمیشود. شکست را محترم میشمارد. او از شکست پلی برای رسیدن به موفقیت میسازد. این پل در فلسفه ژاپنی همان اتصال طلایی است.
تابآوری. و رشد پس از سانحه به ما یادآوری میکنند که اغلب ما بهتر از آن چیزی هستیم که فکر میکنیم. ما قویتر و سازگارتر هستیم. هنگامی که همه چیز بد پیش میرود، اکثر مردم متوقف نمیشوند، خرد نمیشوند و تکهتکه نمیگردند؛ اگر چه برخی از مردم هرگز بهبود نمییابند.
با این حال، خبر خوب این است که تحقیقات نشان میدهد که اکثر مردم سختیها را به خوبی پشت سر میگذارند. آنها کسانی هستند که هر روز آنها را در محله و خیابان و محل کار میبینید. شاید آنها کمی آهستهتر حرکت میکنند، گویی که نوعی لنگی روانی دارند. اما پس از رنج و مبارزه، بیشتر آنها با این مشکلات کنار میآیند و دوباره به زندگی شاد و ساده بر خواهند گشت. اما حتی این هم تمام ماجرا نیست. وقتی سختیها پیش میآیند، وقتی زندگی، چهارپایه را از زیر پای ما میکشد ، هنوز هستند عدهای که راهی برای ساختن پایههای جدید و داستانی جدید پیدا میکنند. این که انسانهای تاب آور مقاوم هستند نه چوب پند و اندرز است و نه مرهمی که رنج را از بین میبرد. آنچه هست، نشانگر امید است. انسانها همواره میتوانند در مواجهه با شرایط وحشتناک، رشد کنند و ارزشمندتر شوند.
ترجمه سارا حق بین از اینجا