گرانی و بیمه نبودن
خدمات روانشناسی و مشاوره باعث شده است که بسیاری از مردم، امکان دسترسی به
خدمات مشاوره روانشناسی را نداشته باشند. از سوی دیگر، در دوران کرونا نیز با افزایش چشمگیر اختلالات روانی مثل اضطراب و افسردگی مواجه بودیم که نیاز به خدمات مشاوره روانشناسی را دوچندان میکند. حال در این شرایط، خبرهای تازه حاکی از آن است که به دستور رئیس جمهور، بررسی
پوشش بیمهای خدمات روانشناسی در دستور کار کمیته اجتماعی پساکرونا قرار خواهد گرفت.
کمیته احیای اجتماعی پساکرونا در ستاد ملی مقابله با کرونا تشکیل میشود. این کمیته با هدف حل مشکلات روانی و اجتماعی دوران پساکرونا همچون تجدید روابط اجتماعی و تعاملات بین فردی راهاندازی میشود.
ولی اسماعیلی، رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی هم درباره جزئیات این خبر تازه توضیح داد: «بحث کاهش تعرفه
مشاورههای روانشناسی و تحت پوشش بیمه قرار گرفتن هزینههای آن را در کمیته اجتماعی پساکرونا مطرح کردیم و در حال بررسی است که موضوع اصلی آن به افزایش افسردگی با توجه به شرایط شیوع کرونا و تبعات پس از آن بر میگردد.»
وی در رابطه با
مشاورههای روانشناسی و هزینههای بالای آن که تحت پوشش بیمه نیز نیست، بیان کرد: «این یکی از مواردی است که در ستاد ملی مقابله با کرونا بحث شده است. با توجه به اینکه خودم پیشنهاد احیای کمیته اجتماعی پساکرونا را داده بودم، یکی از موضوعات مطرح بحث افسردگی افراد جامعه بود که با توجه به بیماری کرونا در حال افزایش است.» اسماعیلی تصریح کرد: «این موضوع مطرح شد که میزان تعرفهها را کاهش دهیم و هم اینکه بتوانیم به بحث بیمه هم کمک کنیم که آقای رئیس جمهور نیز دستور دادند که این موضوع در قالب کمیته اجتماعی پساکرونا پیگیری شود تا هم بتوانیم تعرفهها را کاهش دهیم و هم اینکه این موضوع مشمول بیمه شود.»
رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی گفت: «پیشنهاد ما مشخصا این بود که با توجه به فوت حدود 130 هزار نفر بر اثر بیماری کرونا و حدود یک میلیون نفر از کسانی که عضوی از خانواده آنها فوت کرده و افزایش آمار در بحث افسردگی، تعرفههای درمانی روانشناسی را پایینتر بیاوریم و مشمول بیمه شود تا مردم بتوانند از آن استفاده کنند.»
اسماعیلی در رابطه با اینکه آیا کمیسیون اجتماعی به طور خاص به موضوع بالا بودن تعرفه مشاورههای روانشناسی ورود کرده است یا خیر، به ایسنا یادآور شد: «گزارشاتی در خصوص افزایش افسردگی در جامعه با توجه به شرایط کرونا در کشور به کمیسیون اجتماعی داده شده بود که خواستیم جداگانه به این موضوع رسیدگی کنیم، اما در ستاد ملی آن را پیشنهاد دادیم که در حال پیگیری است تا ان شاءالله به نتیجه برسیم.»
وی گفت: «آسیبهای روانشناختی به دلیل شرایط شیوع بیماری کرونا مانند در خانه ماندن سالمندان، تعطیلی مدارس و دانشگاهها و... جمع آوری شده که کمیته اجتماعی پساکرونا بررسی میکند که این موضوعات به بحث افسردگی در شرایط کرونا بر میگردد.»
همچنین محمد حاتمی، رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور هم درباره ماهیت کمیته اجتماعی پساکرونا و دلایل تشکیل آن توضیح داد: «تاثیرات اجتماعی، اقتصادی و روانی کرونا در دوران پساکرونا متجلی خواهد شد. بنابراین از آغاز شیوع این بیماری تشکیل یک کمیته اجتماعی به منظور بررسی تاثیرات متعدد این پاندمی احساس میشد. هر نوع شرایط پرفشار واکنشهای روانشناختی به دنبال داشته و آثار و نتایج این واکنش میتواند در دوران پس از بحران، متجلی و جامعه را با موجی از مشکلات و اختلالات روانی نیز مواجه سازد.»
رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور ادامه داد: «این پاندمی سبک زندگی جامعه را متحول کرد. امروز اگر پایان همهگیری این بیماری باشد، تاثیرات همهجانبه واقعه تا سالها ادامه داشته و نتایج بحران و ترس روانی از بیماری میتواند ۲۰ سال هم با مردم ماندگار باشد.»
حاتمی همچنین با اشاره به همکاری ستاد ملی مقابله با کرونا در این زمینه اضافه کرد: «امروز دنیا در حال ورود به جهان پساکرونا است. در این جهان، همه ارتباطات، خلقیات و روش زندگی تغییر کرده و بر این اساس تشکیل کمیته احیای اجتماعی پساکرونا برای احیای روابط اجتماعی و... متناسب با دوران جدید ضرورت مییابد.»
قهر بیمهها با خدمات روانشناسی در حالی که بر اساس آمارهای وزارت بهداشت، حدود یک نفر از هر چهار نفر در کشور ما از یک اختلال روانی خفیف تا شدید رنج میبرد، اما آمار مراجعان به
مراکز روانشناسی و مشاوره اصلا تناسبی با وضعیت نامطلوب جامعه در حوزه سلامت روان ندارد.
بسیاری از روانپزشکان، روانشناسان و مشاوران از فقدان پوشش بیمهای موثر برای بسیاری از خدمات مشاوره و رواندرمانی گلایه دارند. کممحلی بیمهها برای پوشش خدمات روانشناسی موجب شده است که بازار کار نیروهای ارائه دهنده خدمات رواندرمانی نیز در حد مطلوبی نباشد.
در حالی که در طی یک دهه اخیر، تلاش زیادی شده است تا
فرهنگ مراجعه به روانپزشک و روانشناس در جامعه نهادینه شود، اما
فقدان پوشش بیمهای موثر موجب شده است که بسیاری از این تلاشها و فرهنگسازیها بینتیجه بماند. از سوی دیگر، افزایش قابل توجه اجارهبهای دفترها و مطبها نیز باعث شده است که بسیاری از فارغالتحصیلان جوان نتوانند در دفتر خود به ارائه خدمات مشاوره و رواندرمانی بپردازند.
اگرچه در برخی مراکز دولتی، برخی
خدمات محدود رواندرمانی تحت پوشش بیمه قرار دارد، اما در مراکز خصوصی ارائه دهنده خدمات رواندرمانی، خبری از پوشش بیمهای فراگیر وجود ندارد. بیشترین بار هزینهها در این حوزه درمانی بر دوش مردم است. این مساله هم فشار مالی زیادی به مراجعان وارد میکند و هم بازار کار روانپزشکان، مشاوران و روانشناسان را هم تحت تاثیر قرار داده است.
کارشناسان نظام سلامت تاکید دارند که پوشش بیمهای
خدمات رواندرمانی، در نهایت به نفع خود بیمهها تمام میشود، زیرا با افزایش سلامت روانی جامعه، آمار بسیاری از بیماریهای روانتنی، بستری و هزینههای نظام سلامت، کاهش پیدا خواهد کرد.
سامان توکلی، روانپزشک نیز در گفتگو با سپید به همین موضوع اشاره میکند و میگوید: «اگر از منظر اقتصادی به موضوع نگاه کنیم،
پوشش بیمهای خدمات رواندرمانی میتواند هزینههای کلی نظام سلامت را کاهش دهد. تحقیقات مختلف نشان میدهند که بخش بزرگی از مراجعات طبی به اورژانسها، تصویربرداریها و مداخلات تشخیصی مکرر و حتی بستریها، ناشی از مشکلات روانی و روانتنی است که بار مالی آن دیده نمی شود، در حالی که هزینه کردن برای درمان این اختلالات، میتواند جلوی هزینههای هنگفت دیگر را بگیرد.»
او یادآور میشود: «همکاران ما به طور روزمره بیماران زیادی را میبینند که به دلیل مسایل اضطرابی چندین سال با علایم قلبی یا تنفسی به پزشکان متخصص و اورژانس مراجعه کردهاند و بارها و بارها مداخلات تشخیصی مانند اکوکاردیوگرافی و مانند آن برای آنها انجام شده است. همچنین برخی بیماران دچار اختلال روده تحریکپذیر که سالها به متخصصان گوارش مراجعه میکنند، وقتی به روانپزشک مراجعه میکنند، با پروندهای میآیند که شامل حداقل چندین نوبت آندوسکوپی است؛ در حالی که مشکل اصلی آنها اختلال روانی یا مشکل روانتنی است. اینها همه هزینههایی است که به نظام سلامت تحمیل میشود و تازه در کنار آن باید هزینههای ناشی از کاهش بهرهوری شغلی و مرخصیهای استعلاجی و امثال آن را هم اضافه کنید که به جامعه تحمیل میشود. در واقع، میخواهم بگویم که پوشش بیمهای خدمات سلامت روان و رواندرمانیها در نهایت برای خود بیمهها نیز از نظر اقتصادی بهصرفه است. در واقع، این هزینه را باید نوعی سرمایهگذاری برای ارتقای سلامت عمومی و کاهش هزینههای دیگر در نظر گرفت.»
باید در نظر داشت که بر اساس پیمایش ملی، حدود 23 و شش دهم درصد از ایرانیان بین سنین 15 تا 64 سال، حداقل به یک اختلال روانی مبتلا هستند. یعنی تقریبا از هر چهار ایرانی، یک نفر به حداقل یک اختلال روانی مبتلا است. البته باید توجه داشت که تمام این افراد دچار اختلالات شدید روانی نیستند و طیفی از اختلالات خفیف تا شدید را در برمیگیرد.
در این بین، این نکته را هم باید در نظر بگیریم که این پیمایش همه اختلالات روانی تعریفشده در طبقهبندیهای رسمی اختلالات روان را دربرنمیگیرد. اگر اختلالات روانی مرتبط با مصرف مواد مخدر، اختلالات شخصیتی، اختلالات جنسی و اختلالات خواب و امثال آن هم در نظر بگیریم، قاعدتا این آمار بالاتر خواهد بود. در چنین اوضاعی که آمار ابتلا به اختلالات روانی تا این حد چشمگیر است،
پوشش بیمهای خدمات روانشناسی، یک ضرورت اجتنابناپذیر است. اینکه سلامت روان را رها کنیم و اهم بودجههای نظام سلامت را به درمان بیماریهای جسمی اختصاص دهیم، سیاست شکست خوردهای است که نمیتواند همه ابعاد سلامت جامعه را تامین کند.