به گزارش میگنا چنانچه معيارهاي تشخيصي وابستگي به مواد افيوني بر اساس طبقهبنديDSM-IV سه مورد (و بيشتر) از موارد زير در يك دورة 12 ماهه مشاهده گردد فرد مورد نظر تشخیص اعتیاد میگیرد :
بروز علائم ترك در صورت عدم مصرف مواد (مانند آبريزش بيني، پا درد يا اسهال)، يا لزوم مصرف مواد براي اجتناب از بروز علائم ترك.
تحمل، به معناي نياز به افزايش تدريجي مقدار مصرف براي دستيابي به اثر دلخواه، يا عدم برخورداري از اثر دلخواه در صورت ادامة مصرف مقدار قبلي.
مصرف به ميزان يا مدتي بيش از انتظار خود فرد.
تمايل دائمي يا كوششهاي ناموفق براي ترك يا كنترل مصرف.
صرف زمان زيادي در فعاليتهاي لازم براي تهيه، مصرف يا بهبود آثار ناشي از ماده.
قطع يا كاهش فعاليتهاي مهم شغلي، اجتماعي، و تفريحي به دليل مصرف مواد.
ادامه مصرف مواد عليرغم ايجاد مشكلات جسمي و رواني
خانواده درمانی
باتوجه به اينكه اختلالات رفتاري فرزندان با مشكلات رواني پدرو مادر ارتباط دارد ميتوان در اغلب موارد فرض را بر اين گذاشت كه اختلال رفتاري فرزندان از بافت زندگي خانواده او نشات ميگيرد تحليل هاي رواني حاكي از آن است كه سستي درانجام وظايف سرپرستي از جانب پدرو مادر معمولا پايه غير منطقي داشته واغلب ناشي از اختلال عصبي و بدور از كنترل آنها صورت ميگيرد دراغلب موارد قصد وعمدي در كار نيست بيشتر والدين ميخواهند پدر و مادر هاي خوبي باشند و كاري در جهت منافع فرزندان صورت دهند اما با كمال تعجب آنچه در عمل انجام ميدهند با تصويرايده آلي كه در ذهن خود دارند مطابقت نمي كند براي درمان كودكان بايد به والدين توجه نمود اما فقط با توجيه و آموزش نميتوان طرز تلقي هاي پدر و مادر را اصلاح كرد براي رسيدن به اين مهم بايستي به روشهاي روان درماني اقدام نمود و دراين بين يكي از شاخه هاي مهم روان درماني خانواده درماني است
اعتیاد وخانواده
اغلب اعضاي خانواده احساس درماندگي مي كنند.
اغلب اعضاي خانواده از اعتياد فرزندشان احساس گناه میکنند.
اغلب اعضاي خانواده از صحبت راجع به اعتیادشرم دارند.
ممكن است خانواده بيمار ناخواسته در تداوم اعتياد او نقش داشته باشند.
• به تجربه مشاهده شده كه بسياري از معتادان در رابطه نزديكي با خانوادة خود قرار دارند.
• معتاداني كه قادر به ترك مستمر شده اند اغلب از حمايت خانوادگي خوبي برخوردار بودهاند
( اظهار اينكه خانواده در معتاد شدن مراجع مقصرند كمكي به فرآيند درمان نخواهد كرد)
بايد تاكيد كرد كه بهبود اعتياد چقدر براي حيات خانواده مفيد است درگير كردن خانواده در فرآيند درمان براي موفقيت اهميت كليدي دارد شرط مهم براي ادامه درمان فرد معتاد وجود زمينه مناسب در خانواده است. که چنانچه اگر محيط آماده نباشد، رفتار اعتيادي نيز ادامه پيدا خواهد كرد.
سوءمصرف مواد بايد به عنوان مشكل كل خانواده و نه مشكل شخص او تعريف شود براي فهم مشكل اعتياد به عنوان بيماري مزمن مي توان از مدل بيماريهاي مزمن نظير ديابت و يا فشار خون بهره بردآموزش به خانواده بيماران مي تواند در راستاي جلب حمايت و همكاري آنها در فرآيند درمان نقش تعيين كننده اي در باقي ماندن بيمار در درمان ايفا كند.
در جلسات آموزش خانواده موضوعهاي زير قابل طرح هستند. (معمولاَ 6 تا 10 جلسه براي آموزش كافي است.)
1- تعريف و علل اعتياد
2- عوامل موثر بر اعتياد
3- سير اعتياد
4- اثر اعتياد بر خانواده
5- اهداف درمان و شيوه هاي درمان
6- عود و پيشگيري از آن
7- سازو كارهاي خانوادگي در فرآيند مصرف مواد
هر قدر تعداد بيشتري از اعضاي خانواده را بتوان براي حضور در كلاس تشويق نمود، نتيجه آموزش بهتر خواهد بود
مشكلات حاد ارتباطي بيمار و خانواده و نيز راهنمايي خانواده براي چگونگي برخورد با بيمار در طول فرآيند درمان به صورت مشاوره هاي چند جلسه اي انجام ميشوند.
برخي ويژگيهاي متمايزكننده خانوادة فرد معتاد از ساير خانواده ها عبارتند از:
احتمال بالاتر وجود رفتارهاي اعتيادي مانند قماربازي در اين خانوادهها
ارتباط بيش از حد نزديك فرد معتاد با مادر و وجود پدري غايب يا منفعل يا شديداً شماتتگر
ابراز مستقيمتر يا ابتداييتر تعارض در خانواده معتادان
تداعي نوعي استقلال كاذب با استفاده از مواد توسط فرد معتاد به خصوص در ارتباط با گروه همسالان
اشتغال ذهني بيشتر با مرگ در اين خانوادهها و سابقه مثبت وقوع مرگ هاي غير منتظره
مشكلات شايع انطباق فرهنگي و تغيير ناگهاني طبقه اجتماعي- اقتصادي در اين خانوادهها
بسياري از اوقات اعتياد نه تنها توسط فرد معتاد كه توسط خانواده وي نيز انكار شده يا كماهميتتر از آنچه كه هست تلقي مي شود.
اعضاي خانواده بسياري از اوقات به اعتياد به صورت يك بيماري طولاني مدت نمينگرند و تصور مي كنند كه مشكل اعتياد با يك سم زدايي به طور كامل حل ميشود.
بسياري از خانواده ها تصور مي كنند با صحبت نكردن در مورد ولع، خطر عود مجدد ( در واقع، پاككردن صورت مسئله) مشكل حل ميشود. در صورت عود مجدد بيارادگي فرد معتاد را مسبب مشكل ميدانند.
بهبود روابط درون خانواده به خودي خود بسياري از اوقات باعث كاهش مصرف مواد ميشود.
مشكلاتي كه به طور شايع انجام مشاوره روانشناسی را ضروري ميسازند:
1- برخورد كنترلگر خانواده با بيمار:( به علت هراس از مصرف مجدد) باعث پيدايش يا تشديد برخوردهاي سركشي در بيمار شده و احتمال عود را افزايش ميدهند.
2- تغيير تعادل خانواده بيمار: (تعريف جديد نقش هاي درون خانواده را الزامي ميكند.)
3- انتظار بيش از حد و زودتر از موقع افراد خانواده :(در فرآيند درمان بيمار بايستي به تدريج مسئوليتهاي مختلف را عهدهدار شود ) انتظار بيش از حد و زودتر از موقع افراد خانواده به دليل عدم توانايي انطباق باعث عود مجدد ميگردد.
4- بحران يا مسايل مطرح شده:( چند جلسه مشاوره)
درمان خانواده براي 5 تا 10 جلسه و با فاصلههاي منظم (مثلاً هر سه هفته يكبار)
براي طي فرآيند تغيير خانواده كمابيش از مراحل زير عبور ميكنند:
تعريف مسئله و مذاكره براي قرارداد درماني
ايجاد زمينه براي زندگي بدون مواد
قطع مصرف
ادامه بحران و پايدارسازي خانواده
مرحله بهبود
خاتمه درمان
گروه درمانی
روان درماني گروهي چيزي جز ارائه شناخت و تصحيح رفتار بيمار گونه نيست رفتاري كه باعث شده ديگران از فرد فاصله بگيرند واو تنها منزوي گردد شايد يكي ازعلل رشد درمان هاي رواني در جوامع بزرگ و پيشرفته مسئله تنهائي و بي همدمي افراد باشد بنابراين روان درماني گروهي زماني ضرورت پيدا مي كند كه نيازاجتماعي فرد در ارتباط با ديگران برآورده نشده و يا محيط به گونه اي است كه هر چند روابط انساني به حد كافي وجود دارد ولي روابط موجود غلط و ناسالم مي باشد.
دربررسي هاي كلينيكي به عمل آمده ازمعتادين مشخص شده است كه اغلب آنها قبل از اعتياد دچار بيماري افسردگي بوده و درروابط درون فردي و بين فردي داراي مشكل هستند معتادين معمولا با خانواده خود روابط سالمي ندارند. همچنين با گروه هاي طبيعي اجتماعي نيز دچار مشكل هستند بنابر اين پس از طي دوره سم زدايي و ترك جسمي بايستي شركت در جلسات گروه درماني با جديت دنيال شود تا خلاء روابط ناسالمي كه قبلا در گروه هاي طبيعي داشته است برطرف گردد و روابط بين فردي بتدريج بهبود يابد. ناگفته نماند كه بر اثر تعامل ايجاد شده در گروه علاوه بر بهبودي روابط بين فردي روابط درون فردي معتادان نيز دستخوش تحول گرديده و نگرش هاي فردي نسبت به خود مثبت شده و نهايتا درمان كامل دنبال مي شود.
گروه درماني از نظر بسياري از متخصصين بهترين روش براي درمان معتادان است، زيرا بحثهايي كه در رابطه با مصرف توسط گروه هم قطاران در گروه مطرح ميشود، اغلب تاثيري بسياركارآتر از بيان همان موارد توسط پرسنل درماني كه با چنين مشكلي روبرو نبودهاند، دارد.
تعداد اعضاي گروه معمولاً 8 تا 12 نفر است. بطور كلي تركيب گروه مي بايست نه خيلي همگون و نه خيلي ناهمگون باشد. گروه درماني اغلب زماني بهترين كاركرد خود را آشكار ميكند كه اعضاي گروه از نظر سن، جنس، وضعيت اجتماعي – اقتصادي، سطح تحصيلات و سبك دفاع متفاوت باشند. عدهاي گروههاي تك جنسي را ارجح دانسته اند. گروهها مي توانند باز يا بسته اداره شوند. در گروه بسته اعضاي گروه از ابتدا انتخاب شده، با هم وارد گروه مي شوند و اعضاي جديدي به گروه اضافه نميشوند. اين نوع گروه براي موضوعات از پيش مدون شده بسيار مفيد است.
در صورت هدايت درست، درمان در گروه به واسطه اين عوامل انجام ميشود: القاي اميد، عموميت، نشر اطلاعات، نوعدوستي، تكرار اصلاحي خانواده اوليه، رشد مهارتهاي اجتماعي، الگوبرداري از درمانگر و ساير اعضاي گروه، يادگيري روابط بينفردي، تخليه هيجاني و انسجام گروه. عامل اخير مهم ترين عامل در درمان بيماران محسوب ميشود.
محتوا و اهداف گروه درماني عبارتند از: شناسايي ويژگي هاي اعتياد، آموزش مهارتهاي اجتماعي، آموزش اثرات و خطرهاي مواد مخدر، آموزش جراتورزي و ابراز وجود، شناسايي هيجانها و مديريت آنها، روش هاي پيشگيري از عود، تقويت احساس خود ارزشمندي، آموزش مشكلگشايي و آموزش حل مناقشهها.
در درمان گروهي اعضاي گروه بايد فضاي امن و لازم براي ابراز مشكلات خويش را داشته باشند و نبايد توسط درمانگر از لحاظ ابراز نظرات و احساس هاي خويش و يا عدم رضايت از مسايل ( بدون ابراز پرخاشگري و تنها به صورت كلامي) سانسور شوند. درمانگر بايد ظرفيت تحمل خشم اعضاي گروه را داشته باشند.
در گروههاي بسته تعداد جلسات گروه ممكن است از قبل مشخص باشد. در گروههاي باز اغلب عضويت تا زماني ادامه مي يابد كه اعضاي گروه و درمانگر به اين نتيجه برسند كه خاتمه درمان فرا رسيده است. در بسياري از مواقع درمان گروهي مي تواند تا مدتها ادامه يابد.
اجتماع درمانی
اجتماع درماني به شكل كنوني آن اولين بار در سال 1958معرفي شد و به سرعت كارآرايي خود را در درمان و توانبخشي معتادان نشان داد.
هدف از ايجاد تغييرات كلي در سبك و شيوه زندگي معتادان پرهيز از مصرف مواد مخدر ايجاد صداقت فردي كسب مهارتهاي اجتماعي مفيد حذف عقايد ضد اجتماعي و رفتارهاي غير قانوني است به منظور دستيابي به اين اهداف معتادين بايست مدتي را كه بسته به نوع برنامه درماني مي تواند از سه ماه تا دو سال باشد دراجتماعات مبتني بر درمانهاي روانشناختي و اجتماعي زندگي كنند محل اين اجتماعات بسته به گروههاي تحت درمان مي تواند متغير باشد مثل بيمارستان شهرك هاي كوچك و..
کاردرمانی
كار درماني در اعتياد عبارت است از ارائه انواع فعاليتها و روشهاي درماني بمنظورپيشگيري از اعتياد تسريع روند بهبودي و رفع عوارض آن معمولا معتاد در روابط اجتماعي وسلوك ورفتار دچارمشكل ميگردد و در نتيجه قدرت كاري تمايل به كارحس تشريك مساعي و احساس مسئوليت وي مختل ميشود.
در برنامه هاي كاردرماني سعي در آمادگي فرد براي زندگي عادي و روزمره ،روابط سالم اجتماعي و روبرو شدن با واقعيات زندگي وجود دارد همچنين كاردرماني علائق انگيزه هاو تمايلات انساني را پرورش داده علائم وعوارض بيماري را بهبود مي بخشد و فرد را براي سازش با الگوهاي موجودوحاكم در زندگي اجتماعي آماده مي نمايد .