کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

سالمندی و تغذیه

بهداشت و درمان پاکدشت , 27 دی 1400 ساعت 17:08

علل احتمالي سوء تغذيه در سالمندان میتواند افسردگي يا احساس بيهودگي و یا مصرف داروهاي متعدد كه بر روي اشتها، دريافت يا جذب مواد غذايي، جذب يا ترشح مواد مغذي اثر مي گذارند باشد
در آمد پايين ، فقرو
انزواي اجتماعي، از دست دادن عزيزان ، تنهايي
بيماري هايي كه اشتها را كاهش مي دهند نیز از سایر عوامل است


نيازهاي تغذيه اي سالمندان
سالمندی پديده‌ای طبيعيست كه با تغييرات فيزيولوژيك همراه است از مهم‌ترین مسائلی که در دوران سالمندی اهمیت دارد، تغذیه سالمندان و توجه به میزان غذای مصرفی آنهاست  روند اين تغييرات در افراد گوناگون، يكسان اما سرعت آن متفاوت است. پيری با كاهش قوای جسمی‌ و روحی همراه است دوران سالمندی به 60 سال و بالاتر اطلاق می گردد اما تغییرات سالمندی از سالها قبل از آن آغاز می شود لذا تغذیه در این دوران از زندگی به دلیل تغییر نیازهای تغذیه ای بدن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. نیاز سالمندان به مواد مغذي متاثر از داروها، بیماریها و پدیده هاي بیولوژیکی دوران میانسالی و سالمندي بوده و در افراد مختلف با یکدیگر متفاوت است.

انرژي
هر چند چاقي در انسان با كاهش اميد به زندگي همراه است ، اما وسعت اين اثر مورد بحث مي باشد. برخي داده ها بيانگر آن است كه مرگ ومير در افراد زير وزن ايده آل ، مشابه افرادي است كه اضافه وزن و چاقي متوسط دارند ، خصوصاً اگر بالاي 60 سال باشند. افزايش بافت چربي و به دنبال آن بروز چاقي در سالمندان با روند كاهش جذب مواد غذايي همراه است. همچنين سالمندان به شكل فيزيولوژيك و پاتولوژيك مي توانند دچار بي اشتهايي سالمندي شوند كه خطر سوء تغذيه ي پروتئين – انرژي را در آنها مي افزايد. با وجود شيوع اين نوع سوء تغذيه در سالمندان، اغلب در تشخيص و درمان آن غفلت مي شود ، ولي اخيراً بوسيله ابزارهاي غربالگري موجود، چنين مشكلاتي در جامعه سالمندي ، بهتر تشخيص داده مي شود (Morley ، 1997 ).

نياز به انرژي عموماً ، با افزايش سن كاهش مي يابد بدليل آنكه متابوليسم پايه و فعاليت فيزيكي فرد كاسته مي شود  R.D.A (جيره غذايي توصيه شده يا Recammanded Diatary Allowances ) منتشره سال 1989 مقدار اين كاهش را براي افراد بالاي 51 سال، تا 600 كيلوكالري در روز براي مردان و 300 كيلو كالري براي زنان مشخص نموده است (هيئت علمي غذا و تغذيه 1989) . تعيين نيازهاي غذايي سالمندان با چالش هايي همراه است زيرا با وجود اين كه نياز به انرژي در اين افراد كاهش مي يابد، نياز به پروتئين ، ويتامين ها و مواد معدني نه تنها كاسته نمي شود در واقع افزايش هم مي يابد.
ميانگين مصرف كالري در مردان بالاي 51 سال 2300 كيلو كالري در روز و براي زنان، 1900 كيلوكالري در روز است . مسايل مربوط به سلامت وقتي بروز مي كند كه اين مقادير به كمتر از 1500 كيلو كالري در روز برسد.

بررسي هاي مربوط به سلامت و تغذيه در امريكا (مثل  USDA و (I,II) HANES) بيانگر آن است كه افراد سالمند با خطر مسايل تغذيه اي روبرو هستند. سالمندان اغلب چندين ماده مغذي را در حد دو سوم آن چيزي كه RDA توصيه مي كند، مصرف مي نمايند بطوريكه اخيراً كمبود مصرف برخي مواد مغذي را در سالمندان عامل خطر تشخيص داده اند . اين مواد شامل : پروتئين ، ريبوفلاوين ، فولات ، ويتامين B12 و B6 ، ويتامين C ، روي (Zn) و كاروتينوئيدهايي مثل لوتئين و زيگزانتين هستند (Blumberg 1997).

پروتئين
 با افزايش سن انسان و كاهش توده ي اسكلتي ، ذخيره ي پروتئيني كه مربوط به عضلات اسكلتي بود كاسته مي شود و لذا فرد نيازمند ساخت پروتئين و جذب غذايي بيشتر پروتئين است . البته مقدار توصيه شده RDA مصرف 8/0 گرم پروتئين به ازاء هر كيلوگرم وزن بدن ، براي سنين مختلف افراد بالغ است(هيئت علمي غذا و تغذيه 1989) ولي تحقيقات بعدي نشان داد كه اين مقدار پروتئين براي حفظ موازنه نيتروژن بدن در افراد سالمند كافي نيست .
امروزه تصور مي گردد مصرف 1 گرم پروتئين براي هر كيلوگرم وزن بدن در افراد مسن توازن مثبت نيتروژن را برقرار مي كند ( Campbell -1996). مصرف 1 تا 25/1 گرم پروتئين به ازاء هر كيلوگرم وزن بدن در افراد سالمند، عموماً مشكل ساز نخواهد بود . سطح آلبومين سرم معتبرترين شاخص تغذيه پروتئيني است و ساير شاخص ها مثل ترانسفرين ، اوره و مقدار كل پروتئين شاخص هايي با اعتبار كمتر هستند . پايين بودن سطح سرمي آلبومين اغلب در ارتباط با وقوع زخم هاي فشاري (Pressure Ulcers) است (Gilmore و همكاران 1995).
نياز به پروتئين بر حسب شدت و مزمن بودن بيماري افراد تغيير مي كند. فشارهاي فيزيكي و محرك هاي رواني مي توانند تعادل منفي نيتروژن ايجاد كنند . عفونت، تغيير عملكرد دستگاه گوارشي و تغييرات متابوليك ناشي از بيماريهاي مزمن مي توانند بهره گيري از نيتروژن مصرفي را كاسته و دفع نيتروژن را افزايش دهند .

كربوهيدرات
اختلال تحمل گلوكز در سالمندان مي تواند منجر به كاهش و يا افزايش قند خون و ايجاد ديابت تيپ 2 شود . در شرايط دريافت انرژي متعادل، تناسب وزن و فعاليت بدني منظم ، حساسيت به انسولين تقويت مي گردد .
كاهش ترشح لاكتاز مي تواند منجر به عدم تحمل لاكتوز و شكايات گوارشي گردد. تعديل رژيم غذايي از جمله كنترل مصرف مواد حاوي لاكتوز و جانشين نمودن فراورده هاي لبني كه كمتر مشكل ايجاد مي كنند و يا استفاده از محصولات عمل آمده با لاكتاز (مثل ماست) مي تواند مشكلات درد شكمي ، نفخ و  اسهال ناشي از اين مسئله را تخفيف دهد . همچنين بايد مراقبت شود كه مصرف لبنيات غني از كلسيم در برنامه غذايي ادامه يابد

مقدار توصيه شده ي ثابتي براي مصرف كربوهيدرات ها موجود نيست . راهنماهاي جاري تغذيه اي توصيه مي كنند ، 50 تا 60 درصد كل كالري مورد نياز روزانه از كربوهيدرات ها تأمين شود همچنين تأكيد مي گردد سهم كربوهيدرات هاي پيچيده شامل فيبرهاي غذايي ، افزوده شده و مصرف قندهاي ساده مثل شكر كنترل شود .

چربي ها 
بيماري هاي عروق كرونر اولين علت مرگ و مير در ايالات متحده است، هر چند كه شواهدي بر كاهش خطر حوادث قلبي و عروقي در افراد سالمند بدليل رژيم غذايي مناسب، در دست نيست اما دليلي ندارد كه فاكتورهايي كه اين خطر را در افراد ميانسال كاهش مي دهند،در افراد سالمند مؤثر نباشند.كاهش سهم مصرف چربي به 30 درصد كل كالري مصرفي، براي كنترل وزن و پيشگيري از سرطان نيز مؤثر است. محدود سازي بيش از حد چربي و كاهش سهم تأمين كالري به كمتر از 20 درصد بركيفيت مناسب رژيم غذايي اثر مي گذارد . 
جانشيني مصرف چربي هاي اشباع نشده (نوع monounsaturated يا Polyunsaturated) به جاي چربي هاي اشباع شده، کما کان مورد تاکید است .

مواد معدني
سالمندي باعث تغييرات فيزيولوژيكي مي گردد كه بر چندين ماده ي مغذي اساسي اثر مي گذارد . تحقيقات غذايي در سالمندان بيانگر آنست كه شيوع سوء تغذيه نسبتاً پايين بوده ولي سوء تغذيه هاي تحت باليني (Subclinical) مي توانند عملكرد طبيعي فرد را تحت تأثير بگذارند . در سالمندان خطر كمبود مواد معدني خصوصاً در شرايط كمبودهاي غذايي وجود دارد و اين در حالي است كه هنوز اطلاعات كافي از مواد معدني غذايي و متابوليسم آنها در سنين مختلف در دسترس نيست .
راهنماهاي جديد تغذيه اي بر تغذيه با مواد غذايي با كيفيت بالا و مغذي تأكيد مي كنند .
از دست رفتن بافت استخواني كه موجب پوكي استخواني مي شود ، كاهش اسيديته معده و جذب ناكارآمد كليسم رژيم غذايي نياز به دريافت بيشتر كلسيم را مطرح مي نمايند . توصيه سال 1998 براي مصرف كلسيم ، افزايش مصرف كليسم روزانه تا 1200ميلي گرم براي مردان و زنان بالاي پنجاه ويك سال است . براي همين گروه ، كاهش مصرف فسفر روزانه تا 700 ميلي گرم توصيه شده است  .

با افزايش سن ، ذخيره سازي آهن در بدن افزايش مي يابد ، لذا آنمي ناشي از كمبود آهن در جمعيت سالمندان، مربوط به خونريزي هاي دستگاه گوارشي ناشي از بيماري هاي بدخيم و اولسرهاي پپتيك و يا مصرف گروه دارويي NSAIDS(ضد التهاب هاي غير استروئيدي ) است  .
جذب روي بدليل كاهش كلي دريافت انرژي ، كاهش يافته و به كمتر از سطح توصيه شده ي روزانه 15 ميلي گرم براي مردان و 12 ميلي گرم براي زنان مي رسد . شاخص هاي تعريف شده و مورد قبولي براي ارزيابي وضعيت روي در سالمندان در دسترس نيست و اين مسئله ارزيابي كمبود روي را مشكل مي سازد .

سالمنداني كه از مصرف غذاي گوشتي امتناع مي كنند بدليل پايين بودن فراهم زيستي (bioavailabilty) روي از ساير مواد غذايي، در خطر كمبود روي خواهند بود . كمبود روي توام با صدمه به فعاليت هاي ايمني، بي اشتهايي، كاهش حس چشايي، تأخير التيام زخم ها و افزايش زخم هاي فشاري است .
براي سديم نيز RDA ثابتي وجود ندارد . مصرف سديم اغلب همراه بيماري فشار خون بوده اما تعيين اينكه كداميك از افراد مبتلا به فشار خون به مصرف سديم حساس هستند كار مشكلي است . براي همين توصيه عمومي به همه ي افراد ، مصرف روزانه 2 تا 4 گرم سديم است. از طرفي كمبود سطح سرمي سديم يافته ي شايعي در سالمندان بستري در بيمارستان يا ساكن مراكز حمايتي بوده و بايد مورد توجه قرار گيرد .
اگر چه در سالمندان سطح سلنيوم تمايل به كاهش دارد اما توصيه RDA براي سلنيوم در افراد سالمند و ميانسال يكسان است 

ويتامين ها
بايد مطالب بيشتري در خصوص جذب موثر ، نياز به ويتامين ها ، نحوه استفاده و دفع ويتامين در افراد مسن بياموزيم. كمبود ويتامين A در سالمندان نادر است ولي بدليل مصرف دوزهاي بالاي ويتامين A ممكن است فرد سالمند دچار نوع مزمن هايپرويتامينوز A  شود چرا كه مصرف بيش از حد مكمل (supplement) ويتامين A همراه با افزايش سطح رتينيل استر در گردش بوده‌، مي تواند با مسموميت و يا صدمه به كبد همراه باشد .

نياز به ويتامين D وابسته به غلظت كلسيم و فسفر رژيم غذايي، سن فرد، جنسيت و ميزان قرار گرفتن در معرض اشعه آفتاب و ميزان رنگ دانه پوست فرد است. افراد مسن مستعد كمبود ويتامين D بدليل مصرف ناكافي هستند .تأثير سن در فرآيند جذب گوارشي ويتامين D معلوم نيست . كمبود ويتامين D در سالمندان خانه نشين و يا ساكن مراكز نگه داري ممكن است ناشي از كمبود تماس با اشعه آفتاب يا كاهش سنتز پوستي ويتامين D و يا كاهش توده ي كليوي سالمندان باشد( Ryan و همكاران 1995) كاهش ضخامت پوست، تا حدودي با سطح پايين 25 هيدروكسي ويتامين D كه در سالمندي مشاهده مي شود ارتباط دارد (Need و همكاران 1993)
تغييرات فصلي سطح ويتامين D در افراد لاغر بيش از افراد چاق ديده مي شود . در 1998 مقدار دريافت كافي براي ويتامين D روزانه 15 ميكروگرم براي افراد 51 تا 70 سال و بالاتر از آن اعلام گرديد.

قرار گرفتن پوست فرد سالمند در برابر نور آفتاب از عوامل مهم در حفظ سطح مناسب ويتامينD است . مكمل ويتامين D براي سالمندان خانه نشين و ساكن مراكز نگه داري بايد مورد توجه قرار گيرد .  
شواهد مبني بر آن است كه در افراد سالمند، سنتز ويتامين D از پيش سازهاي آن در كليه و كبد دچار اختلال مي شود كمبود ويتامين D و كلسيم با بيماري هاي پوكي و نرمي استخوان (استئوپوروز و استئومالاسي)همراه است .سوء تغذيه ويتامين D در بين سالمنداني كه به مدت طولاني در مراكز نگهداري مراقبت شده اند شايع است .

شكستگي استخوان ها با مصرف ويتامين D در سالمندان رابطه معكوس دارد . ساكنين مراكز نگه داري سالمندان از اين نظر بايد بدقت پايش شوند (Komar و همكاران 1993) . ويتامين D در التيام ضايعات پوستي خصوصاً پسوريازيس و برخي ضايعات سرطاني و بيماري كراتوز آستنيك موثر است (Holick 1994) . مصرف احتياط آميز ويتامين ِD و كلسيم در افراد سالمند باعث بهبود تراكم استخوان (Bone density) و پيشگيري از شكستگي استخوان در سالمندان سالم مي گردد(Dawson – Hughes و همكاران 1997) .
افراد سالمند اغلب سطح خوني و پلاسمايي پايين تري از ويتامينC به نسبت افراد جوان تر دارند. با اين وجود، تغييري در شيوه ي جذب و استفاده از ويتامين C در سنين بالاتر مشخص نشده است. استرس، مصرف دخانيات و برخي داروها مي توانند نياز به ويتامين C را افزايش دهند بنابراين در افراد در معرض خطر ، بررسي وضعيت رژيم غذايي از اين نظر مهم است. تشويق به مصرف غذاهاي غني از ويتامين C مي تواند وضعيت ويتامين‍C‍ را در افراد سالمند بهبود بخشد. توصيه جاري RDA ، 60 ميلي گرم براي مردان و زنان بالاي 51 سال غير سيگاري و 100 ميلي گرم براي افراد سيگاري است .

ويتامين هاي آنتي اكسيدان مثل ويتامين E ، كاروتينوئيدها و ويتامين C باعث تقويت سلامت سالمندان مي گردند. نقش اين مواد در كاهش خطر بروز كوري ناشي از ضايعات دژنراتيوماكولا در سالمندان آمريكا مطالعه شده و نتايج اميدوار كننده اي داشته است(گروه مطالعات مورد شاهدي بيماري هاي چشم 1993،  Seddonو Hennekens  1994 ،West و همكاران 1994) . ويتامين ‍ C در سطح مصرف 150 تا 250 ميلي گرم در روز مي تواند به تنهايي از منابع رژيم غذايي جذب شده و باعث پيشگيري از كاتاراكت شود (Jacques1997).
در يك مطالعه، افراد سالمندي كه مصرف كننده ي بالاترين سطح كاروتينوئيدها بوده اند، 43 درصد خطر كمتري براي ابتلا به ضايعات دژنراتيو ماكولا داشته اند،در اين مطالعه گروه مقايسه سالمنداني بوده اند كه كمترين درصدهاي مصرف كاروتينوئيدها را داشته اند(Seddon 1994).همچنين اثر حفاظتي ويتامين E در كاهش ايمني سلولي سالمندان مشخص شده است (Moriguchi 1998).

بسياري ازمطالعات جذب ناكافي ويتامين B6 در سالمندان را نشان داده اند. نياز به اين ويتامين در بسياري از سالمندان بدليل گاستريت آتروفيك كه مزاحم جذب ويتامين B6 است افزايش مي يابد. الكليسم و مشكلات كبدي هم خطر كمبود B6 را افزايش مي دهند . RDA 1998 مصرف مقدار 7/1 ميلي گرم روزانه براي مردان و 5/1 ميلي گرم  براي زنان در سنين بالاي 51 سال را توصيه نموده است .
نياز به فولات تحت تأثير تغييرات وابسته به سالمندي نيست اما الكيسم با خطر كمبود فولات، همراه است. كمبود شديد فوليك اسيد باعث كم خوني و بالا رفتن سطح سرمي هموسيستئين كه جزء عوامل خطر بيماري هاي قلبي است مي شود. فولات در بسياري از غذاها وجود ندارد؛ مگر اينكه غذا با فولات غني شده باشد(مثل برخي غلات و آردها) . همچنين برخي خوراكي ها مملو از فولات هستند(مثل جگر ، لوبياي خشك شده، كلم بروكلي، ميوه ي آوكادو ، اسفناج ، مارچوبه) و بايد مصرف آنها تشويق شود .  

علت رايج كمبود B12  بيماري گاستريت آتروفيك و بروز افزايش رشد باكتري ها است كه با كاهش جذب B12 همراه بوده و مي تواند منجر به بيماري آنمي بدخيم (Pernicious anemia)شود. افرادي كه اين شرايط را دارند، نيازمند مصرف مقادير بيشتري B12 به شكل خواركي يا تزريقي براي جبران كمبود ويتامين هستند. هر چند كه سطح سرمي پايين B12 مي تواند همراه اختلالات شناختي باشد، بررسي هاي اخير سالمندان غربالگري شده براي كمبود B12 نتوانسته رابطه عليتي در اين زمينه را نشان دهد(Bernard و همكاران 1998) .
برخي تحقيقات جديد نشان مي دهد كه افزايش سطح سرمي ويتامين B6 ، B12 و فولات اثر حفاظتي در برابر افزايش هموسيستئين (عامل خطر بيماري هاي قلبي و عروقي) و بروز برخي بيماري هاي عصبي و افسردگي دارد (Stampfer 1992 و Selhub 1993).در بسياري از افراد سالمند وضعيت اين مواد مغذي در حد ايده آل نبوده و نيازمند توجه خاص است(Joosten 1993).

اگر چه سوء تغذيه بارز در سالمندان سالم شايع نيست ولي يك سطح نگه دارنده از مولتي ويتامين و مكمل هاي مواد معدني مي تواند سيستم ايمني آنها را تقويت كند(Chandra 1997).همچنين مصرف اين مواد ممكن است نقصان هاي پنهان تغذيه اي را كه عامل مشكلات برخي سالمندان است، شفا بخشد.
از سوي ديگر برخي تحقيقات گزارش كرده اند كه در آمريكا 39 تا 69 درصد سالمندان خصوصاً زنان بيش از سطح توصيه شده از اين ويتامين ها و مكمل هاي مواد معدني مصرف كرده اند (Hartz 1998-Chandra 1991)و در بسياري از آنها با دوزهايي كه خطر بالقوه مسموميت را دارد مصرف مي شوند. سؤال در مورد مصرف مكمل هاي مواد مغذي هميشه بايد در چهار چوب ارزيابي وضعيت تغذيه اي افراد مورد توجه قرار گرفته و پاسخ آن اخذ شود .

آب
آب تقريباً 50 درصد وزن بدن سالمندان را تشكيل مي دهد . اين نشان دهنده ي يك كاهش ده درصدي به نسبت بالغين جوان است. اين كاهش با كاسته شدن بافت عضلاني مرتبط است .جايگزيني روزمره ي مايعات بدن امر مهمي است خصوصاً در كساني كه تمرينات بدني منظم دارند، پروتئين زيادي مصرف مي كنند، داروهاي ادرارآور يا ملين مصرف مي كنند يا در مناطق گرمسير زندگي مي نمايند.
همچنين در افراد دچار بي اختياري، وضعيت آب بدن بايد مورد پايش قرار گيرد .كم آبي (دهيدراتاسيون) شايع ترين علت اختلال آب و الكتروليت در افراد سالمند است (Chernoff 1994).كاهش احساس تشنگي و كاهش مصرف مايعات، مشكل دسترسي به آب و كاهش توان نگه داري آب بدن توسط كليه از عوامل مهم ايجاد دهيدراتاسيون شديد  هستند .
كمبود مصرف مايعات در زمان وقوع اسهال يا تب در سالمندان مي تواند باعث ايجاد علايم كمبود آب شديد شده و فرد نيازمند بستري در بيمارستان گردد. بررسي وضعيت مايعات و آب بدن جزء ارزيابي هاي اوليه و پيشرفته در سالمندان است. نياز به مايعات تحت تأثير فعاليت بدني و شرايط نامحسوس از دست دادن آب (مثل تعريق) و غلظت ادرار دفع شده است. در كل مصرف 30 تا 35 سي سي مايعات به ازاء هر كيلو وزن بدن و حداقل روزانه 1500 سي سي و يا 1 تا 5/1 ميلي ليتر به ازاء هر كيلو كالري مصرفي براي نيازهاي فرد كفايت مي نمايد .

وضعيت كلي تغذيه اي
در ميان سالمندان برخي زير گروه ها به چند دليل در خطر بيشتري براي سوء تغذيه قرار دارند. (جدول 4-13) اين  عوامل خطر شامل فقدان آموزش تغذيه اي ، تنگناي اقتصادي ، كاهش قابليت هاي فيزيكي و رواني، انزواي اجتماعي و دريافت درمان هاي متعدد به دليل بروز هم زمان چند بيماري است.

علل احتمالي سوء تغذيه در سالمندان:
افسردگي يا احساس بيهودگي
مصرف داروهاي متعدد كه بر روي اشتها، دريافت يا جذب مواد غذايي، جذب يا ترشح مواد مغذي اثر مي گذارد.
در آمد پايين ، فقر
انزواي اجتماعي، از دست دادن عزيزان ، تنهايي
بيماري هايي كه اشتها را كاهش مي دهند، جذب يا استفاده از مواد مغذي را كاهش يا نياز به مواد مغذي را افزايش مي دهند .
فقدان آموزش در مورد تغذيه مناسب
مشكلات دنداني و بيماري هاي لثه
مشكلات رواني يا دمانس
كاهش توانايي حركتي
مصرف مواد مخدر
 
 
علل ثانويه بروز سوء تغذيه شامل بي اشتهايي، سوء جذب ثانويه به كاركرد نامناسب دستگاه گوارش، افزايش نياز تغذيه اي بدليل بروز صدمات و بيماري ها ، تداخل اثر دارو با مواد غذايي در اثر مصرف داروهاي متعدد و سوء مصرف مواد از جمله الكليسم است. مصرف الكل با جذب مواد غذايي خصوصاً اسيد فوليك تداخل دارد.

يك بررسي مقطعي در 200 سالمند ساكن مراكز نگه داري سالمندان، سطح بالايي از وضعيت تغذيه اي نامناسب را نشان داد(Keller 1993) .كمبود تغذيه اي شديد در 18 درصد افراد ديده شده و همچنين 10 درصد ساكنين اين مراكز هم دچار مشكل بيش تغذيه اي(over nourished ) بودند . كمبود تغذيه اي ملايم تا متوسط در 5/27 درصد ساكنين مراكز يافت شد . شرايط تغذيه اي با وجود بيماري ها، مصرف داروهاي متعدد، مشكلات غذا خوردن، مصرف زياد پروتئين و شرايط رواني همراه بود در حاليكه كمبود تغذيه اي، با مشكل بلع (ديسفاژي) ، آرام غذا خوردن، رژيم كم پروتئين ، كمبود اشتها، تغذيه مصنوعي از راه لوله وافزايش سن همراه بود .

اغلب سالمندان امريكايي ، به شكل مستقل در خانه زندگي مي كنند (14 ميليون نفر) . اما حدود 6 ميليون نفر نيز علي رغم اينكه دچار مشكل هستند، به تنهايي زندگي مي نمايند . 3 تا 4 ميليون نفر به زندگي محصور در خانه يا مراكز نگهداري مي پردازند و 4/1 ميليون نفر در مراكز پرستاري سالمندان يا ساير مراكز مراقبت هاي تخصصي نگه داري مي شوند . از اين ميان سالمنداني كه در خانه خود  زندگي نمي كنند بيش از سايرين در معرض خطر سوء تغذيه قرار دارند (Kerestetter و همكاران 1992). شايد دليل اين مسئله آن باشد كه اين گروه از سالمندان ، بيمارتر از بقيه هستند . در مراكز نگه داري سالمندان ، لاغري مفرط(Cachexia) مرتبط با سرطان ، دليل 50 درصد سوء تغذيه ها شمرده مي شود .
زخم هاي بستر در افرادي كه قادر به راه رفتن نيستند باعث افزايش نيازهاي تغذيه اي مي گردد و مي تواند اين افراد را نيازمند درمان هاي جدي نمايد .

REF:L.kathleen Mahan,Sylvia Escott-stump(2000).،، FOOD ,NUTRITION & DLET THERAPY,, . saunders company.
 
 
  
 
 


کد مطلب: 57103

آدرس مطلب :
https://www.migna.ir/news/57103/سالمندی-تغذیه

میگنا
  https://www.migna.ir