پندار فاضل
تعریف و تفاوت کوچینگ با روان درمانی و مشاوره / پندار فاضل
پندارفاضل
به گزارش میگنا متون حوزه روانشناسی کوچینگ ، و رهیاری، در طول چند دهه گذشته با رشد سریعی مواجه شده است (گرنت،۲۰۱۱). روانشناسی کوچینگ از روانشناسی انسانگرا نشات گرفته است (گرنت، ۲۰۱۱).
پا به پای رشد این حوزه، چارچوب های نظری عملیاتی روانشناسان کوچینگ نیز رشد کرد. در حال حاضر رهیاری یا کوچینگ در میان رویکردهای دیگر شامل چارچوبهای شناختی رفتاری، راه حل محور، روانپویشی، عقلانی هیجانی و تحلیل رفتار متقابل است (وایبرو، و پالمر، ۲۰۰۶). حوزه کوچینگ برمبنای نظریه روانشناسی بنا شده است، اما زیرمجموعه های گوناگونی را در بر میگیرد.
تمرکز حوزه های رهیاری یا کوچینگ شامل رهیاری عملیاتی، رهیاری زندگی، رهیاری کسبوکار، رهیاری عملکرد، رهیاری رهبری، رهیاری شغلی، رهیاری تیمی، مربیگری رهیاری، رهیاری سلامت و رهیاری ورزشی است. همه رهیاران روانشناس نیستند. در واقع ۹۵ درصد رهیاران غیر روانشناس هستند (گرنت و زاکون، ۲۰۰۴).
با وجود اینکه استفاده از رهیاری در کار با افراد و گروهها جدید نیست، ولی حوزه روانشناسی رهیاری نوپا است (گرنت،۲۰۱۱). چندین دهه قبل، تکنیکهای رهیاری بر پایه اصول روانشناسی نوشته شد (فیلیپی، ۱۹۶۸)، اما تا همین اواخر بهندرت متونی در مورد روانشناسی رهیاری وجود داشته است (گرنت،۲۰۰۳). در حال حاضر پایه نظری و اشتیاق زیادی در پژوهشهای رهیاری وجود دارد که برپایه رویکردهای مبتنی بر علم در حال شکلدهی این حوزه است.
تعریف روانشناسی رهیاری یا کوچینگ به این صورت است: "افزایش بهزیستی و عملکرد در زندگی فردی و حوزههای شغلی است که توسط مدلهای رهیاری که ریشه در یادگیری بزرگسالان و یا رویکردهای روانشناسی دارد، پشتیبانی میشود" (گرنت و پالمر، ۲۰۰۲).
این فرایند از طریق مشارکت با مراجع پیش میرود و بر این فرض بنا شده است که در طول فرایند مراجع شریکی همسطح و برابر است و با تخصص، دانش و تواناییهایی برای ایجاد تغییراتی که میخواهد، پا به میدان میگذارد؛ رهیاران با مراجعان کار میکنند تا تغییراتی ایجاد کنند و هیچ سلسله مراتبی وجود ندارد.
برخی رهیاری را مشابه و یا همان درمان میدانند. با وجود اینکه شباهتهایی وجود دارد، اما تفاوتهایی وجود دارد که آنها را از هم متمایز میکند (هارت، بلاتنر، و لیپسیک،۲۰۰۱). درمان یا مشاوره اغلب برای مراجعانی استفاده میشود که مسائل روانی قابل توجهی دارند در حالی که مراجعان کوچینگ از نظر روانی سالماند و تمایل دارند هدف محورتر باشند (هارت و همکاران، ۲۰۰۱). رهیاری به منظور "افزایش تجربه زندگی، عملکرد شغلی و بهزیستی برای افراد، گروهها و سازمانهایی که از نظر بالینی مسائل روانی قابل توجهی ندارد بهکار گرفته میشود" (گرنت، ۲۰۰۶، ص. ۱۶).
این رویکرد برای مردمی که در کارشان بهخوبی عمل میکنند و اشتیاق دارند بهتر کار کنند، بهکار میرود. در دهه گذشته، حوزه رهیاری تا حدودی تغییر کرده است تا به چیزی بیش از حل مساله یا درمان تبدیل شود،. در حال حاضر رهیاری بر آمادهسازی افراد و سازمانها در مواجهه با نیازهای در حال ظهورشان متمرکز است.
اگرچه شیوه های رهیاری برای مدتی طولانی در حوزه های درمانی استفاده شدهاند (مک گولدریک و کارتر، ۲۰۰۱)، اما، در بسیاری از موارد، حرفهای جداگانه محسوب میشود که نسبت به رواندرمانی با تکنیکهای دیگری پیش میرود. برخلاف درمان، رهیاری با حال و آینده سروکار دارد، و هیجانات را طبیعی در نظر میگیرد (ویلیامز و منندز، ۲۰۰۷). اگر چه برخی از رهیاران حرفهای از تکنیکهای گوناگونی چون ارشادگری و مشاوره بهطور همزمان استفاده میکنند، تعداد زیادی رهیاری را جدا از مشاوره و ارشادگری فرض میکنند.
مانند رواندرمانی، ارشادگری و مشاوره هم بهعنوان مدلهای کارشناسمحور شناخته میشوند، در حالی که رهیاری در خلاقیت دوجانبه است، و هر دو طرف (رهیار و مراجع) با همکاری با هم پیش میروند. ویلیامز و منندز در ماتریسی ( جدول) تفاوت بین درمان، مشاوره، مربیگری، و رهیاری را نشان میدهند این تفاوتها منحصربهفرد بودن رهیاری در تعامل با سایر حرفه ها را نشان میدهد.
به گزارش میگنا متون حوزه روانشناسی کوچینگ ، و رهیاری، در طول چند دهه گذشته با رشد سریعی مواجه شده است (گرنت،۲۰۱۱). روانشناسی کوچینگ از روانشناسی انسانگرا نشات گرفته است (گرنت، ۲۰۱۱).
پا به پای رشد این حوزه، چارچوب های نظری عملیاتی روانشناسان کوچینگ نیز رشد کرد. در حال حاضر رهیاری یا کوچینگ در میان رویکردهای دیگر شامل چارچوبهای شناختی رفتاری، راه حل محور، روانپویشی، عقلانی هیجانی و تحلیل رفتار متقابل است (وایبرو، و پالمر، ۲۰۰۶). حوزه کوچینگ برمبنای نظریه روانشناسی بنا شده است، اما زیرمجموعه های گوناگونی را در بر میگیرد.
تمرکز حوزه های رهیاری یا کوچینگ شامل رهیاری عملیاتی، رهیاری زندگی، رهیاری کسبوکار، رهیاری عملکرد، رهیاری رهبری، رهیاری شغلی، رهیاری تیمی، مربیگری رهیاری، رهیاری سلامت و رهیاری ورزشی است. همه رهیاران روانشناس نیستند. در واقع ۹۵ درصد رهیاران غیر روانشناس هستند (گرنت و زاکون، ۲۰۰۴).
با وجود اینکه استفاده از رهیاری در کار با افراد و گروهها جدید نیست، ولی حوزه روانشناسی رهیاری نوپا است (گرنت،۲۰۱۱). چندین دهه قبل، تکنیکهای رهیاری بر پایه اصول روانشناسی نوشته شد (فیلیپی، ۱۹۶۸)، اما تا همین اواخر بهندرت متونی در مورد روانشناسی رهیاری وجود داشته است (گرنت،۲۰۰۳). در حال حاضر پایه نظری و اشتیاق زیادی در پژوهشهای رهیاری وجود دارد که برپایه رویکردهای مبتنی بر علم در حال شکلدهی این حوزه است.
تعریف روانشناسی رهیاری یا کوچینگ به این صورت است: "افزایش بهزیستی و عملکرد در زندگی فردی و حوزههای شغلی است که توسط مدلهای رهیاری که ریشه در یادگیری بزرگسالان و یا رویکردهای روانشناسی دارد، پشتیبانی میشود" (گرنت و پالمر، ۲۰۰۲).
این فرایند از طریق مشارکت با مراجع پیش میرود و بر این فرض بنا شده است که در طول فرایند مراجع شریکی همسطح و برابر است و با تخصص، دانش و تواناییهایی برای ایجاد تغییراتی که میخواهد، پا به میدان میگذارد؛ رهیاران با مراجعان کار میکنند تا تغییراتی ایجاد کنند و هیچ سلسله مراتبی وجود ندارد.
برخی رهیاری را مشابه و یا همان درمان میدانند. با وجود اینکه شباهتهایی وجود دارد، اما تفاوتهایی وجود دارد که آنها را از هم متمایز میکند (هارت، بلاتنر، و لیپسیک،۲۰۰۱). درمان یا مشاوره اغلب برای مراجعانی استفاده میشود که مسائل روانی قابل توجهی دارند در حالی که مراجعان کوچینگ از نظر روانی سالماند و تمایل دارند هدف محورتر باشند (هارت و همکاران، ۲۰۰۱). رهیاری به منظور "افزایش تجربه زندگی، عملکرد شغلی و بهزیستی برای افراد، گروهها و سازمانهایی که از نظر بالینی مسائل روانی قابل توجهی ندارد بهکار گرفته میشود" (گرنت، ۲۰۰۶، ص. ۱۶).
این رویکرد برای مردمی که در کارشان بهخوبی عمل میکنند و اشتیاق دارند بهتر کار کنند، بهکار میرود. در دهه گذشته، حوزه رهیاری تا حدودی تغییر کرده است تا به چیزی بیش از حل مساله یا درمان تبدیل شود،. در حال حاضر رهیاری بر آمادهسازی افراد و سازمانها در مواجهه با نیازهای در حال ظهورشان متمرکز است.
اگرچه شیوه های رهیاری برای مدتی طولانی در حوزه های درمانی استفاده شدهاند (مک گولدریک و کارتر، ۲۰۰۱)، اما، در بسیاری از موارد، حرفهای جداگانه محسوب میشود که نسبت به رواندرمانی با تکنیکهای دیگری پیش میرود. برخلاف درمان، رهیاری با حال و آینده سروکار دارد، و هیجانات را طبیعی در نظر میگیرد (ویلیامز و منندز، ۲۰۰۷). اگر چه برخی از رهیاران حرفهای از تکنیکهای گوناگونی چون ارشادگری و مشاوره بهطور همزمان استفاده میکنند، تعداد زیادی رهیاری را جدا از مشاوره و ارشادگری فرض میکنند.
مانند رواندرمانی، ارشادگری و مشاوره هم بهعنوان مدلهای کارشناسمحور شناخته میشوند، در حالی که رهیاری در خلاقیت دوجانبه است، و هر دو طرف (رهیار و مراجع) با همکاری با هم پیش میروند. ویلیامز و منندز در ماتریسی ( جدول) تفاوت بین درمان، مشاوره، مربیگری، و رهیاری را نشان میدهند این تفاوتها منحصربهفرد بودن رهیاری در تعامل با سایر حرفه ها را نشان میدهد.
تفاوت رهیاری با درمان،مشاوره، و ارشادگری

نقطه ضعف بزرگ حرفه ای مثل کوچینگ کمبودِ نهاد یکپارچه ی صلاحیت بخشی است. اگر چه در موسساتی چون فدراسیون بین المللی رهیاری تلاشهایی جهت ایجاد مجوزهای رسمی یکپارچه و یا فرایند صلاحیت بخشی آنجام شده است، اما هنوز مجوزی رسمی، استاندارد و دقیقی وجود ندارد (گرنت،۲۰۰۶). به این ترتیب، هر کسی صرف نظر از اینکه صلاحیت لازم را دارد یا نه، میتواند خود را رهیار یا کوچ بنامد.
از میان برنامه های آموزشی موجود، بسیاری از موسسات صلاحیتبخشی دورههای کوتاه مدت، پرهزینه ای را پیشنهاد میدهند که به ندرت اطلاعات و مهارتهای مورد نیاز رهیاران حرفه ای را تامین میکنند (گرنت، ۲۰۰۶، ص. ۱۴). علاوه بر این، در متون موجود چه در محتوای لازم برای آموزش باکیفیت در رهیاری حرفهای (گرنت، ۲۰۱۱)، و چه در یکپارچه سازی تکنیکهای رهیاری مبتنی بر شواهد کمبود قابلملاحظهای مشاهده میشود (مور وهایستین، ۲۰۰۴ a، ۲۰۰۴ b).
خبر خوب اینکه متون روانشناسی رهیاری در حال رشد است، و نسبت به ایده ها، چارچوب، و تکنیکهای جدید استقبال میکند، زمینه حرکت به سمت جلو و پیشرفت فراهم است در حال حاضر جهان در حال پیچیده ترشدن است، و مدلهای تمرینهای حرفه ای در حال ظهورند تا به مردم کمک کنند که به تغییرات به صورت مثبت پاسخ دهند. (کاواناگ و لین، ۲۰۱۲).
رهیاری روانشناسی بهعنوان یک نمونه برجسته از یک قیام حرفه ای برای تامین نیازهای منحصر به فرد است. به آرامی و با روشی مناسب، مسیر شکل گیری استانداردهای حرفه ای در حال هموار شدن است، پایه متون در حال رشد است، و تکنیکهای مبتنی بر شواهد روانشناسی رهیاری در حال مستند شدن میباشند. افرادی هستند که رهیاری را دوست دارند و میخواهند که رهیاری شوند. در واقع، اکثر افرادی که رهیاری شده اند از اثرات مثبت آن در زندگی خود میگویند (فیلری- تراویس و لین، ۲۰۰۶).
ترجمه و تنظیم : پندار فاضل