عفت حیدری
خلاقیت و ابتکار در درمانهای شناختی رفتاری /باشگاه تاب آوری
درمان های مبتکرانه و خلاقانه شناختی رفتاری
مغز نوجوان در حال تجربه راههای تازه تفکر و پردازش و ایده های ارتباطی است. عملیات رسمی به جوانان و بزرگسالان اجازه میدهد تا بصورت منطقی و انتزاعی و همچنین ایده آلیستی فکر کنند( پیاژه؛ 1952؛ 1970 میلادی ). بنابراین مداخلاتی که روی تفکر متمرکز هستند، یا اشتباهات و خطاهای شناختی را ریشه کن میکنند و دیدگاههایی را برای افکار و رفتارهای خود پیدا کرده و خود ایده الی را تجسم میکنند؛ فوق العاده برای جوانان موثر است. به دلیل تغییرات حیرت آور و رشد مغزی نوجوانان؛ درمان شناختی رفتاری CBT و دو فرایند شناختی مبتکرانه آنرا گسترده تر می سازند درمان پردازش شناختی CPT و درمان پذیرش و تعهد درمانی ACT از تاب آوری و رفاه در جوانان حمایت میکنند.
مداخلاتی از این دست به جوانان کمک میکند تحت تاثیر احساسات و رفتارهای خود قرار نگیرند و بتوانند خود را کنترل کرده و نسبت به کارها خود آگاهی داشته باشند, حمایت می کند و باعث میشود که آنها انتخابهای معقولانه تری داشته باشند.(لرنر؛ فیشر و وینبرگ؛ 2000 میلادی، پیت من؛ 1998 میلادی؛ روث و دیگران؛ 1997 میلادی) ما با مروری کلی و داشتن شواهدی برای CBT به عنوان یک اصل برای درک CPT و ACT شروع می کنیم.
بعد میتوانیم سنجش CBT و تکنیک های مداخله و استراتژی های CPT و فرایند ACT و کار آیی آنرا با جوانان توصیف کنیم.
CBT از قالب آرون بک ( 1995 میلادی ) برای درمان شناختی (CT) گرفته شده است. او فرض می کرد که برای مطالعه نفس فرد میتواند با خودش ارتباط درونی برقرار کند. ( بک ؛ 1995 میلادی ). بک ( 1995 میلادی ) از این ایده پشتیبانی کرد که باورها برای یک فرد معنای شخصی دارند , بنابراین او افراد را برای کشف معنا خارج از حوزه تخصصی درمانگر توانمند میدانست.
بنابراین بجای رفتن نزد یک کوچ یا درمانگر برای آموزش تکنیکهای کلینیکی مثل کاری که رفتار درمانگران انجام میدهند یا تفسیر و تعبیر انگیزه ها و سائق ها کاری که پیروان فروید انجام می دادند،درمانگران شناختی رفتاری به مراجعان خود کمک میکنند تا از عقاید خاص خود برای بدست آوردن دیدگاه هایی در مورد خودشان پرده بردارند.
در نتیجه یفرد میتواند با به دست آوردن دیدگاههایی برای حمایت از باورهای خود ؛ عوض شده و یا خود را اصلاح کند. (بک, 1995 میلادی) یک جنبه اصولی از CT آن است که هر فرد با تعبیر و تفسیر تجربیات زندگی عقاید خودش را خلق میکند، این تعابیر ممکن است عملا با خطاهایی در منطق نگران کننده باشند. خطا در منطق ممکن است رفتارها و اعمال و پیامدهایی را به دلیل واکنش به آنچه که رخ داده است، ایجاد کند.
گرچه هیچ اصلی در حقیقت برای حمایت از آن فکر وجود نداشته باشد. برای مثال اگر جوان وارد ساختمان مدرسه میشود و میبیند که دو نفر از همشاگردی هایش دارند با هم درگوشی حرف میزنند؛ ممکن است گمان کند آنها دارند در باره او حرف میزنند ؛ در حالی که اصلا اینطور نیست.
در نیتجه ممکن است وقتی آنها به او سلام می کنند وی حواب ندهد و حتی با گستاخی با آنها حرف بزند. بنابراین رفتارها و احساسات منفی ممکن است نتیجه تصورات منفی فرد باشد. وقتی که فرد به لحاظ اجتماعی و احساسی احساس آسیب پذیری میکند یا از قبل تجربه منفی در غیبت داشته است چنین چیزی رخ می دهد.
CBT به جوانان کمک میکند تا در مورد اشتباهات منطقی خود دیدگاه هایی به دست آورند و به آنها مهارتهایی میدهد تا هر وقت احساس میکنند؛ با رفتارافراد یا موقعیت ها و تجارب بر انگیخته شدند؛ از منطق استفاده کنند. تا بتوانند الگوهای سالم تری برای تفکر و رفتار و تعبیر و تفسیر مکالمات و گفتگوهای منفی درونی داشته باشند.
درمان شناختی رفتاری
CBT به مراجعان کمک میکند تا در مورد آنچه که در رخدادی یا مکالمه یا موقعیتی جمع آوری میکنند؛ دیدگاهی به دست بیاورند. با انجام این کار جوانان میتوانند برخی از شیوه ها و مسیرهایی را که از عقاید وی حمایت میکنند و مخرب بوده و حمایتگر نیست را دریابند. با درک این که وی چطور عقاید را جمع و از این عقاید اشتباه حمایت می کند؛ ولی میتواند از این رویداد بطرز متفاوتی بیاموزد.
وی میتواند از طریق CBT بیاموزد که چطور نتایج قبلی را درک و ببیند که به لحاظ منطقی چه اشتباهاتی داشته است (دوبسون؛ 2002 میلادی ). در نتیجه وی میتواند بیاموزد که احساسات دردناک همراه با این عقاید اشتباه دیگر ضروری نیستند. جوانان میتوانند بیاموزند که در مورد یک تصادف یا مکالمه بطرز متفاوتی فکر کنند و بنابراین احساسات و افکار خود را در مورد آن عوض کنند و در نتیجه رفتار خود را نیز تغییر دهند. تعامل بدست آمده با عقاید اشتباه دیگر قدرتی را که داشته است ندارد و جوانان میتوانند از شر افکار و احساسات یا کارهای پر دردسر نجات پیدا کنند.
بطور خلاصه، سه ایده اساسی در مورد CBT وجود دارد:
اول: آنکه فعالیت شناختی روی رفتار ما اثر می گذارد به دلیل چگونگی تفکر ؛ به شیوه های خاصی رفتار می کنیم.
دوم: فعالیت شناختی ممکن است کنترل و عوض شود.الگوهای تفکر از طریق افزایش آگاهی و تعمق و مدیریت , میتوانند عوض شوند
سوم: نهایتا تغییر رفتاری مطلوب میتواند از طریق تغییرات شناختی شکل بگیرد. . بنابراین تغییر الگوهای تفکر الگوهای رفتاری و احساسات در مورد این رفتار را تحت شعاع قرار میدهد.
برگرفته از کتاب روشهای نوین بهزیستی و تاب آوری جوانان.
مترجمین دکتر محمدرضا مقدسی.عفت حیدری.نشرورجاوند 1397
مغز نوجوان در حال تجربه راههای تازه تفکر و پردازش و ایده های ارتباطی است. عملیات رسمی به جوانان و بزرگسالان اجازه میدهد تا بصورت منطقی و انتزاعی و همچنین ایده آلیستی فکر کنند( پیاژه؛ 1952؛ 1970 میلادی ). بنابراین مداخلاتی که روی تفکر متمرکز هستند، یا اشتباهات و خطاهای شناختی را ریشه کن میکنند و دیدگاههایی را برای افکار و رفتارهای خود پیدا کرده و خود ایده الی را تجسم میکنند؛ فوق العاده برای جوانان موثر است. به دلیل تغییرات حیرت آور و رشد مغزی نوجوانان؛ درمان شناختی رفتاری CBT و دو فرایند شناختی مبتکرانه آنرا گسترده تر می سازند درمان پردازش شناختی CPT و درمان پذیرش و تعهد درمانی ACT از تاب آوری و رفاه در جوانان حمایت میکنند.
مداخلاتی از این دست به جوانان کمک میکند تحت تاثیر احساسات و رفتارهای خود قرار نگیرند و بتوانند خود را کنترل کرده و نسبت به کارها خود آگاهی داشته باشند, حمایت می کند و باعث میشود که آنها انتخابهای معقولانه تری داشته باشند.(لرنر؛ فیشر و وینبرگ؛ 2000 میلادی، پیت من؛ 1998 میلادی؛ روث و دیگران؛ 1997 میلادی) ما با مروری کلی و داشتن شواهدی برای CBT به عنوان یک اصل برای درک CPT و ACT شروع می کنیم.
بعد میتوانیم سنجش CBT و تکنیک های مداخله و استراتژی های CPT و فرایند ACT و کار آیی آنرا با جوانان توصیف کنیم.
CBT از قالب آرون بک ( 1995 میلادی ) برای درمان شناختی (CT) گرفته شده است. او فرض می کرد که برای مطالعه نفس فرد میتواند با خودش ارتباط درونی برقرار کند. ( بک ؛ 1995 میلادی ). بک ( 1995 میلادی ) از این ایده پشتیبانی کرد که باورها برای یک فرد معنای شخصی دارند , بنابراین او افراد را برای کشف معنا خارج از حوزه تخصصی درمانگر توانمند میدانست.
بنابراین بجای رفتن نزد یک کوچ یا درمانگر برای آموزش تکنیکهای کلینیکی مثل کاری که رفتار درمانگران انجام میدهند یا تفسیر و تعبیر انگیزه ها و سائق ها کاری که پیروان فروید انجام می دادند،درمانگران شناختی رفتاری به مراجعان خود کمک میکنند تا از عقاید خاص خود برای بدست آوردن دیدگاه هایی در مورد خودشان پرده بردارند.
در نتیجه یفرد میتواند با به دست آوردن دیدگاههایی برای حمایت از باورهای خود ؛ عوض شده و یا خود را اصلاح کند. (بک, 1995 میلادی) یک جنبه اصولی از CT آن است که هر فرد با تعبیر و تفسیر تجربیات زندگی عقاید خودش را خلق میکند، این تعابیر ممکن است عملا با خطاهایی در منطق نگران کننده باشند. خطا در منطق ممکن است رفتارها و اعمال و پیامدهایی را به دلیل واکنش به آنچه که رخ داده است، ایجاد کند.
گرچه هیچ اصلی در حقیقت برای حمایت از آن فکر وجود نداشته باشد. برای مثال اگر جوان وارد ساختمان مدرسه میشود و میبیند که دو نفر از همشاگردی هایش دارند با هم درگوشی حرف میزنند؛ ممکن است گمان کند آنها دارند در باره او حرف میزنند ؛ در حالی که اصلا اینطور نیست.
در نیتجه ممکن است وقتی آنها به او سلام می کنند وی حواب ندهد و حتی با گستاخی با آنها حرف بزند. بنابراین رفتارها و احساسات منفی ممکن است نتیجه تصورات منفی فرد باشد. وقتی که فرد به لحاظ اجتماعی و احساسی احساس آسیب پذیری میکند یا از قبل تجربه منفی در غیبت داشته است چنین چیزی رخ می دهد.
CBT به جوانان کمک میکند تا در مورد اشتباهات منطقی خود دیدگاه هایی به دست آورند و به آنها مهارتهایی میدهد تا هر وقت احساس میکنند؛ با رفتارافراد یا موقعیت ها و تجارب بر انگیخته شدند؛ از منطق استفاده کنند. تا بتوانند الگوهای سالم تری برای تفکر و رفتار و تعبیر و تفسیر مکالمات و گفتگوهای منفی درونی داشته باشند.
درمان شناختی رفتاری
CBT به مراجعان کمک میکند تا در مورد آنچه که در رخدادی یا مکالمه یا موقعیتی جمع آوری میکنند؛ دیدگاهی به دست بیاورند. با انجام این کار جوانان میتوانند برخی از شیوه ها و مسیرهایی را که از عقاید وی حمایت میکنند و مخرب بوده و حمایتگر نیست را دریابند. با درک این که وی چطور عقاید را جمع و از این عقاید اشتباه حمایت می کند؛ ولی میتواند از این رویداد بطرز متفاوتی بیاموزد.
وی میتواند از طریق CBT بیاموزد که چطور نتایج قبلی را درک و ببیند که به لحاظ منطقی چه اشتباهاتی داشته است (دوبسون؛ 2002 میلادی ). در نتیجه وی میتواند بیاموزد که احساسات دردناک همراه با این عقاید اشتباه دیگر ضروری نیستند. جوانان میتوانند بیاموزند که در مورد یک تصادف یا مکالمه بطرز متفاوتی فکر کنند و بنابراین احساسات و افکار خود را در مورد آن عوض کنند و در نتیجه رفتار خود را نیز تغییر دهند. تعامل بدست آمده با عقاید اشتباه دیگر قدرتی را که داشته است ندارد و جوانان میتوانند از شر افکار و احساسات یا کارهای پر دردسر نجات پیدا کنند.
بطور خلاصه، سه ایده اساسی در مورد CBT وجود دارد:
اول: آنکه فعالیت شناختی روی رفتار ما اثر می گذارد به دلیل چگونگی تفکر ؛ به شیوه های خاصی رفتار می کنیم.
دوم: فعالیت شناختی ممکن است کنترل و عوض شود.الگوهای تفکر از طریق افزایش آگاهی و تعمق و مدیریت , میتوانند عوض شوند
سوم: نهایتا تغییر رفتاری مطلوب میتواند از طریق تغییرات شناختی شکل بگیرد. . بنابراین تغییر الگوهای تفکر الگوهای رفتاری و احساسات در مورد این رفتار را تحت شعاع قرار میدهد.
برگرفته از کتاب روشهای نوین بهزیستی و تاب آوری جوانان.
مترجمین دکتر محمدرضا مقدسی.عفت حیدری.نشرورجاوند 1397
