سیده فاطمه رضایی
واکنشهای روانی زنان مبتلا به سرطان سینه و همسران آنان
برای همسران، پریشانی آنها ممکن است بیشتر از بیماران باشد. نتایج نشان میدهد که میزان اضطراب حالت در میان همسران هنگام ارائه معاینه و عملیات و تصمیمگیری در بالاترین حد ممکن قرار میگیرد. بیشتر تحقیقات کنونی بر مشکلات و نیازهای روانی بیماران مبتلا به سرطان سینه متمرکز است که به ندرت به همسران مرد آنها توجه شده است. با این حال، حمایت اجتماعی و راهبردهای کمتری از طریق به حداقل رساندن پردازش برای مقابله با پریشانی روانی در میان همسران وجود دارد و بدین ترتیب واکنش روانی آنها و مقایسه با همسرانشان مستحق بررسی بیشتر است.
در انکولوژی روانی-اجتماعی مردان و زنان پس از تشخیص سرطان، واکنش متفاوتی نشان میدهند. زنان بیشتر از مردان احساسات خود را ابراز میکنند. آنها بیشتر تمایل دارند که از اعضای خانواده یا دوستان حمایت و کمک کنند، در حالی که مردان بیشتر به همسران سالم وابسته هستند.
بروز اضطراب و افسردگی در بیماران زن مبتلا به سرطان به طور کلی بیشتر از بیماران مرد مبتلا به سرطان است و بدین ترتیب تفاوتهای جنسی قابل توجهی پس از تشخیص سرطان در سیستم ارزش وجود دارد.
واکنش روانشناختی یکی از جنبههای مدل استرس روانی است .واکنش شناختی، واکنش عاطفی و روانحرکتی اجزای واکنش روانی هستند. سیستمهای پاسخ به استرس با تجربه تأثیر سرطان سینه در ریز محیط تومور تحریک میشوند. افراد در واکنشهای روانی خود نسبت به آسیبپذیری خود در برابر منابع استرس متفاوت هستند. میزان واکنش روانی در بیماران مبتلا به سرطان سینه با سلامت روان مرتبط است و منجر به مشکل در سازگاری روانی و عدم اطمینان در آینده آنها میشود.
واکنش روانشناختی فقط ناشی از تجربه بیماری و درمان نیست، بلکه میتواند تحت تأثیر ادراک زوجین از یکدیگر قرار گیرد. به دلایل خاص شیمی درمانی، استفاده هورمونی، و تغییرات ماستکتومی مرتبط با تصویر بدن، زوجهای مبتلا به سرطان سینه در معرض خطر بالایی برای ابتلا به اختلال عملکرد جنسی هستند.
سازگاری زناشویی زوجهای مبتلا به سرطان سینه با چالشهای شدیدی مواجه است. همچنین ثابت شده است که کیفیت زناشویی با بهزیستی روانشناختی و سازگاری روانی مرتبط است. در میان بیماران مبتلا به سرطان سینه و همسران آنها مطالعات نشان میدهد که کیفیت زندگی در زوجهای مبتلا به سرطان سینه با وضعیتهای روانشناختی، مانند ادراک ضعیف بیماری، امید، اضطراب، افسردگی و مکانیسمهای دفاعی مرتبط است.
تحقیقات کمی سیستماتیک در مورد تفاوت در واکنشهای روانی بین بیماران مبتلا به سرطان سینه و همسرانشان محدود است و مطالعات مختلف نتایج متناقضی را گزارش کردند. مطالعهای بر روی 150 زوج متشکل از زنان مبتلا به سرطان سینه پیشرفته و همسرانشان نشان داد که همسران نسبت به بیماران ناراحتی روانی عمومی، اضطراب و افسردگی را گزارش کردند که با مقیاس سیاهه علائم مختصر اندازهگیری شد.
در مقایسه با همسران، بیماران مبتلا به سرطان سینه بیشتر احتمال داشت که اضطراب و ترس، مشکل در مدیریت احساسات خود و ناراحتی مراقبت از خود را گزارش کنند.
هنگامی که صحبت از احساسات در میان بیماران مبتلا به سرطان سینه و همسران آنها میشود، زنان نسبت به مردان احساسات بیشتری را در مواجهه با سرطان سینه و بلافاصله پس از جراحی ابراز میکنند. این را میتوان از طریق تفاوت جنسیتی توضیح داد که مردان تمایلی به ابراز احساسات یا تضعیف بیان عاطفی در مقایسه با زنان ندارند.
در انکولوژی روانی-اجتماعی مردان و زنان پس از تشخیص سرطان، واکنش متفاوتی نشان میدهند. زنان بیشتر از مردان احساسات خود را ابراز میکنند. آنها بیشتر تمایل دارند که از اعضای خانواده یا دوستان حمایت و کمک کنند، در حالی که مردان بیشتر به همسران سالم وابسته هستند.
بروز اضطراب و افسردگی در بیماران زن مبتلا به سرطان به طور کلی بیشتر از بیماران مرد مبتلا به سرطان است و بدین ترتیب تفاوتهای جنسی قابل توجهی پس از تشخیص سرطان در سیستم ارزش وجود دارد.
واکنش روانشناختی یکی از جنبههای مدل استرس روانی است .واکنش شناختی، واکنش عاطفی و روانحرکتی اجزای واکنش روانی هستند. سیستمهای پاسخ به استرس با تجربه تأثیر سرطان سینه در ریز محیط تومور تحریک میشوند. افراد در واکنشهای روانی خود نسبت به آسیبپذیری خود در برابر منابع استرس متفاوت هستند. میزان واکنش روانی در بیماران مبتلا به سرطان سینه با سلامت روان مرتبط است و منجر به مشکل در سازگاری روانی و عدم اطمینان در آینده آنها میشود.
واکنش روانشناختی فقط ناشی از تجربه بیماری و درمان نیست، بلکه میتواند تحت تأثیر ادراک زوجین از یکدیگر قرار گیرد. به دلایل خاص شیمی درمانی، استفاده هورمونی، و تغییرات ماستکتومی مرتبط با تصویر بدن، زوجهای مبتلا به سرطان سینه در معرض خطر بالایی برای ابتلا به اختلال عملکرد جنسی هستند.
سازگاری زناشویی زوجهای مبتلا به سرطان سینه با چالشهای شدیدی مواجه است. همچنین ثابت شده است که کیفیت زناشویی با بهزیستی روانشناختی و سازگاری روانی مرتبط است. در میان بیماران مبتلا به سرطان سینه و همسران آنها مطالعات نشان میدهد که کیفیت زندگی در زوجهای مبتلا به سرطان سینه با وضعیتهای روانشناختی، مانند ادراک ضعیف بیماری، امید، اضطراب، افسردگی و مکانیسمهای دفاعی مرتبط است.
تحقیقات کمی سیستماتیک در مورد تفاوت در واکنشهای روانی بین بیماران مبتلا به سرطان سینه و همسرانشان محدود است و مطالعات مختلف نتایج متناقضی را گزارش کردند. مطالعهای بر روی 150 زوج متشکل از زنان مبتلا به سرطان سینه پیشرفته و همسرانشان نشان داد که همسران نسبت به بیماران ناراحتی روانی عمومی، اضطراب و افسردگی را گزارش کردند که با مقیاس سیاهه علائم مختصر اندازهگیری شد.
در مقایسه با همسران، بیماران مبتلا به سرطان سینه بیشتر احتمال داشت که اضطراب و ترس، مشکل در مدیریت احساسات خود و ناراحتی مراقبت از خود را گزارش کنند.
هنگامی که صحبت از احساسات در میان بیماران مبتلا به سرطان سینه و همسران آنها میشود، زنان نسبت به مردان احساسات بیشتری را در مواجهه با سرطان سینه و بلافاصله پس از جراحی ابراز میکنند. این را میتوان از طریق تفاوت جنسیتی توضیح داد که مردان تمایلی به ابراز احساسات یا تضعیف بیان عاطفی در مقایسه با زنان ندارند.