برگرفته از کتاب روشهای نوین بهزیستی و تاب آوری جوانان
خود ارزیابی ، سنجش و تاب آوری / عفت حیدری
به گزارش میگنا خود ارزیابی و سنجش بخش مهمی از کار ما با جوانان است , خواه آنها به دلیل نگرانی های رفتاری – احساسی به دنبال کمک باشند یا جوانان در حال رشدی که جویای نیک زیستی هستند.
هدف به کار گیری فرایندی کل نگر است تا بتوانید هر آنچه برای رشد و به زیستی روانشناختی لازم است را درک کنید. سنجش در این معنا همکاری با جوانان است.
ضروری و آموزنده است که در این فرایند جوان تصویری از تعادل یا عدم تعادل خود داشته باشد. هدف دیگر سنحش در فرایند ذهن آگاهی آن است که جوانان برای استفاده از جنبه های آموزشی سنجش خود توانمند شوند. بنابراین این نوع سنجش شامل فرایند بالا – به پایین نیست که در آن درمانگر سوالات را مطرح و پاسخ های جوانان را می سنجد و بعد تصمیم می گیرد که جوان چه نوع درمانی لازم دارد.
پاراگرافهای ذیل به عنوان مثالی که چطور درمانگران یا مربیان این فرایندها را توصیف میکنند تا جوانان با مفاهیم آشنا شوند و از آنها برای خود ارزیابی توانمند استفاده کنند , آمده است.
وقتی این بخش سنجش را میخوانید شما را تشویق میکنیم که تصور کنید با صدای خود این کلمات را بیان می کنید تا به جوانان کمک کنید این فرایند خود ارزیابی را درک کنند.
استراتژی سنجشی که پیشنهاد میکنیم ؛ پایه و اساس عصب شناختی (Neuroscience base) دارد که از طریق آن جوانان در مورد چکونگی کار سیستم عصبی اتوماتیک ( سمپاتیک و پاراسمپاتیک ) مطالبی را میآموزند و متوجه میشوند که در مواجه با استرس و چالش ها آرام واکنش نشان دهند. بسیاری از جوانان این فرایند بدن محور و عینی را برای آنکه بدانند چگونه به زندگی واکنش نشان دهند را دوست دارند.
این فرایند به آنها کمک میکند تا ببینند چطور با مکانیسم طبیعی دفاعی بر علیه کشمکش های روزانه و بلند مدت روبرو شوند و تمرینات ذهن آگاهی میتواند آنها را برای این دفاع توانمند تر سازد. این استراتژی سنجش جزئیاتی در مورد سیستم عصبی اتوماتیک دارد. بسیاری از خوانندگان با مقوله واکنش بجنگ یا فرار کن که مکانیسم سیستم عصبی برای نجات ما از خطر است آشنا هستند.
این مکانیسمی است که وقتی شخص دچار تصادف با اتوموبیل میشود و ماشین را از روی شخصی که زیر آن است را بر میدارد ؛ عمل میکند واکنشی که جز در مواقع خطر عملی نیست. این واکنش اتوماتیکی است که بدن ما را وادار میکند وقتی در جنگل با یک خرس مواجه میشود ؛ دست به فرار بزند.
در مواقع خطر بدن شما بطور اتوماتیک وار هورمون های استرسی را تولید میکند طوری که همه چیز سریع حرکت می کند مثلا ضربان قلب و تنفس تان تندتر می شود یا فرایندهای دیگری در بدن کند می شود ؛ مثل فرایند گوارش غذا. برای آنکه این فرایند هنگام فرار در برابر خرس بدرد بخور نیست.
در این مرحله از توصیف واکنش جنگ یا گریز میتوانید به جوانان کمک کنید تا با تجربه خوداز این واکنش کنار بیایند یا از آنها بخواهید زمانی را که جنگ و گریز داشتند را به یاد بیاورند . شاید خیلی ساده این واکنش را زمانی داشتند که دوستی به شوخی با گفتن یک پخ آنها را از جا پرانده و ترسانده است.
یا وقتی که در تصادف ماشین گیر افتاده اند و یا زمانی که شخصی آنها را بیرحمانه به باد تمسخر گرفته است.نکته مهم این است که به جوانان کمک کنید واکنش های بدن خود را در این زمان به یاد بیاورند.برای مثال از او بپرسید با یادآوری ماجرا آیا نفسش را نگه میدارد یا احساس میکند که دست و پاهایش سفت و کرخت شده اند . بعد از این موارد به عنوان مثالهایی برای توضیح ایده های ذیل استفاده کنید.
وقتی در حال جنگ یا گریز هستیم ؛ این واکنش خوب است. برای آنکه این کار احازه می دهد که انشعابهای سمپاتیک و پاراسمپاتیک با هم همکاری کرده و ما آرام و متوازن شویم. و هورمونهایی که باعث واکنش جنگ یا گریز می شوند ؛ کاهش پیدا کنند. و ضربان قلب و تنفس آرام شوند و ما به هضم غذای ظهر مشغول میشویم. بهر حال در دنیای امروز ؛ استرس های ما آنقدر به اندازه دیدن خرس در جنگل یا دیدن یک قربانی تصادف زیر ماشین واضح باشند.
علیرغم این سیستم اتوماتیک عصبی به استرس ها طوری واکنش نشان میدهد که گویی مرگبار هستند. بهر حال نمیتوانیم واکنش جنگ یا گریز را نشان دهیم , چرا که هورمونهای استرس ترشح نمیشوند که برای اقدام عصب پاراسمپاتیک و متعادل شدن ما لازم است.
مثال رانندگی در یک ترافیک سنگین را در نظر بگیرید . وقتی در حال حرکت هستید؛ ماشین های دیگر قبل از آن که به خروجی برسید؛ جلوی شما را میگیرند. اگر توجه کنید متوجه میشوید که ضربان قلبتان تند میشود و اگر به آینه نگاه کنید، رنگ پریدگی صورتتان به چشم می آید , و اگر بتوانید فشار خون را اندازه بگیرید ؛ فشارتان هم بالا رفته است. این موارد واکنش های خوبی هستند، برای آنکه به شما کمک میکند تا سریعتر حرکت کرده تا با ماشین های دیگر برخورد نکنید.
بعد از آن اگر نفس عمیقی بکشید , عصب پاراسمپاتیک را وادار کرده اید تا بار دیگر واکنش های بدن تان را متعادل کند. بهر حال در زندگی های آشفته ما کمی به آرامش توجه کنید اگر این کار را نکنید احتمالا با راننده دیگرجر و بحث می کنید و باز هم ضربان قلبتان بالا می رود.
وقتی در طول بزرگراه حرکت می کنید ممکن است در مورد این که چطور وظایف متعدد خود را به محض رسیدن به مقصد انجام دهید فکر کنید و باز هم این کار باعث واکنش جنگ و گریز در بدن تان می شود. کابات – زین توضیح می دهد که حتی افکار و احساسات ما میتوانند به عنوان عوامل پرفشار اصلی عمل کنند , اگر آنها خارج از توان ما برای واکنش موثر باشند . حتی اگر این فکر و احساس هیچ ربطی هم به واقعیت نداشته باشد .
حالا به جوانان کمک کنید تا این عقاید را در مورد تجارب روز – به روز بررسی کنند . برای مثال جوانان به درک خود از آنچه باور دارند و این که دیگران در مورد آنها چه فکری می کنند و شبکه های اجتماعی که به لحاظ شناختی و احساسی به آنها واکنش نشان میدهند ؛ خیلی اهمیت میدهند . اگر جوانان بخواهند حقیقتا دست از این موارد بر دارند , آن وقت سیستم خود مختار عصبی آنها درگیر نخواهد شد. بهر حال اگر موقعیت برای جوان خیلی پر اهمیت یا تهدید کننده باشد, باز همان واکنش های اتوماتیک خطر را نشان میدهند. ( کابات – زین , 2013 میلادی ؛ صفحه 311 )
در این مرحله بهتر است جوان را درگیر خود ارزیابی دیگری کرد. مثلا زمانی که از دیدن مطلبی در شبکه های اجتماعی ناراحت شده اند یا وقتی که مجبورند چهره به چهره با همکلاسی های خود روبرو شوند ؛ تا ارزیابی و سنجش ذهن – بدن را انجام دهند تا بتوانند با واکنش های عصبی مرکزی خود به این تجارب هماهنگ شوند. مفید است که به جوانان یاد آوری کرد که در این مواقع چطور به خود واقعه واکنش نشان داده است.
به عبارتی نوعی پیش بینی که در آینده در برخورد با وقایع چه واکنشی نشان خواهد داد . بعد به آنها کمک کنید درک کنند که این ها شیوه هایی هستند که سیستم عصبی سمپاتیک ما هوشیار می شوند و خود این روی سلامتی ما تاثیری منفی میگذارد.
کار با نوجوان برای سنجش سطح توانش احساسی و شناختی و نحوه کار با سیستم عصبی خودکار میتواند بشدت دید آنها را باز کند. میتوان به جوانان یاد داد که میتوانند واکنش های خود را بسنجند و بعد عصب پاراسمپاتیک را برای آرام شدن فعال کنند. این کار میتواند به عنوان سلاحی علیه انواع تجربه های استرس آور به کار رود.
برگرفته از کتاب روشهای نوین بهزیستی و تاب آوری جوانان.
محمدرضا مقدسی،عفت حیدری. نشر ورجاوند 1397
هدف به کار گیری فرایندی کل نگر است تا بتوانید هر آنچه برای رشد و به زیستی روانشناختی لازم است را درک کنید. سنجش در این معنا همکاری با جوانان است.
ضروری و آموزنده است که در این فرایند جوان تصویری از تعادل یا عدم تعادل خود داشته باشد. هدف دیگر سنحش در فرایند ذهن آگاهی آن است که جوانان برای استفاده از جنبه های آموزشی سنجش خود توانمند شوند. بنابراین این نوع سنجش شامل فرایند بالا – به پایین نیست که در آن درمانگر سوالات را مطرح و پاسخ های جوانان را می سنجد و بعد تصمیم می گیرد که جوان چه نوع درمانی لازم دارد.
پاراگرافهای ذیل به عنوان مثالی که چطور درمانگران یا مربیان این فرایندها را توصیف میکنند تا جوانان با مفاهیم آشنا شوند و از آنها برای خود ارزیابی توانمند استفاده کنند , آمده است.
وقتی این بخش سنجش را میخوانید شما را تشویق میکنیم که تصور کنید با صدای خود این کلمات را بیان می کنید تا به جوانان کمک کنید این فرایند خود ارزیابی را درک کنند.
استراتژی سنجشی که پیشنهاد میکنیم ؛ پایه و اساس عصب شناختی (Neuroscience base) دارد که از طریق آن جوانان در مورد چکونگی کار سیستم عصبی اتوماتیک ( سمپاتیک و پاراسمپاتیک ) مطالبی را میآموزند و متوجه میشوند که در مواجه با استرس و چالش ها آرام واکنش نشان دهند. بسیاری از جوانان این فرایند بدن محور و عینی را برای آنکه بدانند چگونه به زندگی واکنش نشان دهند را دوست دارند.
این فرایند به آنها کمک میکند تا ببینند چطور با مکانیسم طبیعی دفاعی بر علیه کشمکش های روزانه و بلند مدت روبرو شوند و تمرینات ذهن آگاهی میتواند آنها را برای این دفاع توانمند تر سازد. این استراتژی سنجش جزئیاتی در مورد سیستم عصبی اتوماتیک دارد. بسیاری از خوانندگان با مقوله واکنش بجنگ یا فرار کن که مکانیسم سیستم عصبی برای نجات ما از خطر است آشنا هستند.
این مکانیسمی است که وقتی شخص دچار تصادف با اتوموبیل میشود و ماشین را از روی شخصی که زیر آن است را بر میدارد ؛ عمل میکند واکنشی که جز در مواقع خطر عملی نیست. این واکنش اتوماتیکی است که بدن ما را وادار میکند وقتی در جنگل با یک خرس مواجه میشود ؛ دست به فرار بزند.
در مواقع خطر بدن شما بطور اتوماتیک وار هورمون های استرسی را تولید میکند طوری که همه چیز سریع حرکت می کند مثلا ضربان قلب و تنفس تان تندتر می شود یا فرایندهای دیگری در بدن کند می شود ؛ مثل فرایند گوارش غذا. برای آنکه این فرایند هنگام فرار در برابر خرس بدرد بخور نیست.
در این مرحله از توصیف واکنش جنگ یا گریز میتوانید به جوانان کمک کنید تا با تجربه خوداز این واکنش کنار بیایند یا از آنها بخواهید زمانی را که جنگ و گریز داشتند را به یاد بیاورند . شاید خیلی ساده این واکنش را زمانی داشتند که دوستی به شوخی با گفتن یک پخ آنها را از جا پرانده و ترسانده است.
یا وقتی که در تصادف ماشین گیر افتاده اند و یا زمانی که شخصی آنها را بیرحمانه به باد تمسخر گرفته است.نکته مهم این است که به جوانان کمک کنید واکنش های بدن خود را در این زمان به یاد بیاورند.برای مثال از او بپرسید با یادآوری ماجرا آیا نفسش را نگه میدارد یا احساس میکند که دست و پاهایش سفت و کرخت شده اند . بعد از این موارد به عنوان مثالهایی برای توضیح ایده های ذیل استفاده کنید.
وقتی در حال جنگ یا گریز هستیم ؛ این واکنش خوب است. برای آنکه این کار احازه می دهد که انشعابهای سمپاتیک و پاراسمپاتیک با هم همکاری کرده و ما آرام و متوازن شویم. و هورمونهایی که باعث واکنش جنگ یا گریز می شوند ؛ کاهش پیدا کنند. و ضربان قلب و تنفس آرام شوند و ما به هضم غذای ظهر مشغول میشویم. بهر حال در دنیای امروز ؛ استرس های ما آنقدر به اندازه دیدن خرس در جنگل یا دیدن یک قربانی تصادف زیر ماشین واضح باشند.
علیرغم این سیستم اتوماتیک عصبی به استرس ها طوری واکنش نشان میدهد که گویی مرگبار هستند. بهر حال نمیتوانیم واکنش جنگ یا گریز را نشان دهیم , چرا که هورمونهای استرس ترشح نمیشوند که برای اقدام عصب پاراسمپاتیک و متعادل شدن ما لازم است.
مثال رانندگی در یک ترافیک سنگین را در نظر بگیرید . وقتی در حال حرکت هستید؛ ماشین های دیگر قبل از آن که به خروجی برسید؛ جلوی شما را میگیرند. اگر توجه کنید متوجه میشوید که ضربان قلبتان تند میشود و اگر به آینه نگاه کنید، رنگ پریدگی صورتتان به چشم می آید , و اگر بتوانید فشار خون را اندازه بگیرید ؛ فشارتان هم بالا رفته است. این موارد واکنش های خوبی هستند، برای آنکه به شما کمک میکند تا سریعتر حرکت کرده تا با ماشین های دیگر برخورد نکنید.
بعد از آن اگر نفس عمیقی بکشید , عصب پاراسمپاتیک را وادار کرده اید تا بار دیگر واکنش های بدن تان را متعادل کند. بهر حال در زندگی های آشفته ما کمی به آرامش توجه کنید اگر این کار را نکنید احتمالا با راننده دیگرجر و بحث می کنید و باز هم ضربان قلبتان بالا می رود.
وقتی در طول بزرگراه حرکت می کنید ممکن است در مورد این که چطور وظایف متعدد خود را به محض رسیدن به مقصد انجام دهید فکر کنید و باز هم این کار باعث واکنش جنگ و گریز در بدن تان می شود. کابات – زین توضیح می دهد که حتی افکار و احساسات ما میتوانند به عنوان عوامل پرفشار اصلی عمل کنند , اگر آنها خارج از توان ما برای واکنش موثر باشند . حتی اگر این فکر و احساس هیچ ربطی هم به واقعیت نداشته باشد .
حالا به جوانان کمک کنید تا این عقاید را در مورد تجارب روز – به روز بررسی کنند . برای مثال جوانان به درک خود از آنچه باور دارند و این که دیگران در مورد آنها چه فکری می کنند و شبکه های اجتماعی که به لحاظ شناختی و احساسی به آنها واکنش نشان میدهند ؛ خیلی اهمیت میدهند . اگر جوانان بخواهند حقیقتا دست از این موارد بر دارند , آن وقت سیستم خود مختار عصبی آنها درگیر نخواهد شد. بهر حال اگر موقعیت برای جوان خیلی پر اهمیت یا تهدید کننده باشد, باز همان واکنش های اتوماتیک خطر را نشان میدهند. ( کابات – زین , 2013 میلادی ؛ صفحه 311 )
در این مرحله بهتر است جوان را درگیر خود ارزیابی دیگری کرد. مثلا زمانی که از دیدن مطلبی در شبکه های اجتماعی ناراحت شده اند یا وقتی که مجبورند چهره به چهره با همکلاسی های خود روبرو شوند ؛ تا ارزیابی و سنجش ذهن – بدن را انجام دهند تا بتوانند با واکنش های عصبی مرکزی خود به این تجارب هماهنگ شوند. مفید است که به جوانان یاد آوری کرد که در این مواقع چطور به خود واقعه واکنش نشان داده است.
به عبارتی نوعی پیش بینی که در آینده در برخورد با وقایع چه واکنشی نشان خواهد داد . بعد به آنها کمک کنید درک کنند که این ها شیوه هایی هستند که سیستم عصبی سمپاتیک ما هوشیار می شوند و خود این روی سلامتی ما تاثیری منفی میگذارد.
کار با نوجوان برای سنجش سطح توانش احساسی و شناختی و نحوه کار با سیستم عصبی خودکار میتواند بشدت دید آنها را باز کند. میتوان به جوانان یاد داد که میتوانند واکنش های خود را بسنجند و بعد عصب پاراسمپاتیک را برای آرام شدن فعال کنند. این کار میتواند به عنوان سلاحی علیه انواع تجربه های استرس آور به کار رود.
برگرفته از کتاب روشهای نوین بهزیستی و تاب آوری جوانان.
محمدرضا مقدسی،عفت حیدری. نشر ورجاوند 1397