جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 26 Apr 2024
تاریخ انتشار :
شنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۰ / ۱۳:۴۶
کد مطلب: 57673
۳

نقش رهبری آموزشی درمسئولیت پذیری دانش آموزان

مرضیه شاهسوندی
نقش رهبری آموزشی درمسئولیت پذیری دانش آموزان
چکیده
دانش آموزان به عنوان آینده سازان جامعه افرادی با ویژگی های منحصربه فرد هستند که قسمت عمده ی شخصیت آنان دررابطه با مسئولیت پذیری و اجتماعی شدن درمدرسه شکل می گیرد. هدف این پژوهش، تببین اهمیت موضوع نقش رهبری آموزشی درمسئولیت پذیری دانش آموزان، برای تربیت افراد مسئولیت پذیردرجامعه می باشد. قلمرو موضوعی این تجربه، دبیرستان 12 کلاسه دولتی دخترانه 12 بهمن دوره متوسطه دوم درشهرستان رامهرمز در استان خوزستان است که ساختمانی نوساز و سه طبقه دارد ودارای جامعه ی آماری 25 نفرپرسنل اداری و آموزشی و160نفر دانش آموزمی باشد.

روش کار: با این وصف، نگارنده برآن است تا دراین پژوهش با روشی توصیفی-تحلیلی وبا مشاهده و بررسی اسناد و ارائه راهکارهای کاربردی وکاملاً ابتکاری به اختصاربه بررسی برخی از ویژگی های مثبت ولازم درمسئولیت پذیری و با تأکید بیش تربرمسئولیت پذیری درامورات بهداشتی آموزشگاه به دنبال زمینه های موثرجهت رسیدن به این هدف است. برای بررسی این موضوع ابتدا مفهوم مسئولیت پذیری در دانش آموزان مورد بررسی قرار گرفته، سپس به نقش رهبری آموزشی، بیان تجریه واقدامات انجام گرفته اشاره شده است. درادامه، پيشنهادات و راهکارهایی جهت افزایش مسئولیت پذیری دانش آموزان ارائه گردیده است. نتیجه گیری: باتمام وجود ازنقش رهبری آموزشی خود و نه با مدیریت ودستور دادن که دراینجا به تنهایی کارساز نبود بهره گرفتم و با این فرضیه که اعتقاد داشتم رهبری آموزشی درایجاد احساس امنیت، احساس تعلق وعزت نفس برمسئولیت پذیری درمدرسه تاثیردارد وچنان چه دانش آموزان، مدیر،کارکنان ودبیران ومحیط مدرسه را ازعمق جان دوست داشته باشند وخود رامتعلق به آن بدانند مدرسه را با تمام وجودخانه دوم خود می دانند و همکاری صمیمانه ای با آموزشگاه برقرارمی کنند با این تفکرتوانستم باتوکل برخدا وتقسیم وظایف تلاش وهمکاری معاونان ودبیران ودانش آموزان براین مساله مهم وبزرگ دراین سال تحصیلی فائق آیم.

کلیدواژه ها : رهبری آموزشی، مسئولیت پذیری، امور بهداشتی


مقدمه
درجوامع امروزی نقش خانواده و مدرسه در تکوین شخصیت دانش آموزان، نقشی تعیین کننده و بنیادی است. یکی از مسایل تربیت که درعملکرد و روحیه افراد نقش تعیین کننده ای دارد، اصل مسئولیت پذیری است. مدرسه آینة جامعه و سلسله مراتب اجتماعی در چهارچوب نظام آموزش و پرورش است که درمحیط اجتماعیِ پیوسته درحال تغییروتحول، فعالیت می کند و مستقیم یا غیرمستقیم برجامعه اثر می گذارد(آگوستین، جوستین و مینکوت- هنریکسون،2015).

مسئولیت اجتماعی یک مدرسه، مسئولیت داوطلبانه ای است که اعضای مدرسه در برابر جامعه و محیط زیست با پذیرش اصول اخلاقی، توسعة ارزش های دموکراتیک و پایدار، رفتار شفاف و اخلاقی درمشارکت فعال داوطلبانه، خودآموزی رفتار مسئولیت پذیری اجتماعی و تعهد به درنظرگرفتن نیازهای ذینفعان در چارچوب قوانین و استانداردهای بین المللی انجام می دهند (آگوستین و همکاران،2015).

بدین منظور، مدرسه می تواند با بهره گیری از نیروهای متخصّص و اختصاص امکانات لازم و ایجاد برنامه های مناسب و متنوع علمی، ورزشی، فرهنگی ... برای کلیة دانش آموزان، گذشته از انتقال دانش و مهارت، بر رفتار و اجتماعی کردن افراد و همسازی با اخلاق اجتماعی از طریق انتقال ارزش ها، هنجارها و نگرش های اجتماعی مطلوب و مناسب تأثیرات شگرفی داشته باشد(کوهی وهمکاران، ۱۳۹۴).

آموزش و پرورش هرکشوری سهم مهم و اساسی در سرنوشت اجتماعی و سیاسی و فرهنگی آن کشور دارد. تقویت بنیة علمی و تربیتی کشور، انتقال فرهنگ به آیندگان و حفظ میراث گذشتگان، تقویت ارادة ملی، ایجاد بینش سیاسی صحیح، برقراری روابط اجتماعی، تقویت پایه های اقتصادی، همه ازجمله کارکردهای نظام تربیتی است که مدرسه می تواند در رسیدن به آن ها نقش مهمی داشته باشد؛ بنابراین، شکوفایی مدرسه ازجمله حساس ترین وحیاتی ترین رسالت نهادهای تربیتی است(عبدالحسینی، 1395).

مدرسه از جمله مهم ترین و اساسی ترین نهادهای اجتماعی درهر کشور محسوب می شود که نقش اساسی درهدایت، تربیت و کنترل افراد جامعه و کارکردهای مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی دارد و تنها هدف و کار آن آموزش و درس خواندن دانش آموزان نیست. همکاری و همیاری، نظم، رقابت سالم، هویت یابی، فراگیری اصول اخلاقی و ... از کارکردهای دیگرمدرسه است. نظام آموزشی با تربیت نسلی رو به روست که باید آنها را برای زندگی اجتماعی آماده کند. بی توجهی به شرایط و اقتضائات و ضروریات زندگی اجتماعی باعث می شود نوجوانان مهارت های لازم را در تطبیق خود با جامعه نیاموخته باشند و دچار آسیب جدی شوند(دهقانی وگواران، 1393).

درسند تحول بنیادین آموزش و پرورش مدرسه کانون تربیتی محله کانون اصلی تغییر و تحول و دارای قدرت تصمیم گیری و پاسخ گویی معرفی شده است که می تواند فعالیت های متنوعی از قبیل آموزشی،پرورشی،فراغتی و ... را در برگیرد. این امر امکان بالقوه ای را در پذیرش نقش های مختلف درجامعه به مدرسه خواهد داد ) غروی الخوانساری،1383).

اهمیت و ضرورت
مشارکت جویی در آموزشوپرورش یک اصل برای تربیت اجتماعی و سیاسی است و تشکّلهای دانشآموزی میتوانند در تحقق اصل مشارکت دانش آموزان در امور مدرسه همکاری کنند ارتباط وتعامل شایسته مناسب با دیگران، رعایت قانون، مسئولیت پذیری، بردباری، همدلی، درک و فهم اجتماعی، مسالمت جویی در نتیجه همکاری واحساس مسئولیت پذیری به دست می آید. با توجه به کمبود نیروی خدماتی و مسائل ومشکلات پیش آمده و به دلیل فقدان نیروی متولی امورات بهداشتی درآموزشگاه که شاید درابتدا مساله ای کوچک به نظرمی آمد ولی به واقع مساله ای بسیاربزرگ بود، یک ضرورتی احساس می شد و راهی جز مشارکت همه عوامل و ارکان مدرسه باقی نمی گذاشت. همچنین توجه به تاثیر نقش رهبری آموشی درمسئولیت پذیری دانش آموزان، اهمیت وضرورت انجام کارپروژه رادوچندان می کرد.

پیشینه تحقیق
مرور پژوهش های پیشین مشخص می سازد که حرکت مدارس و فعالیت های آموزشی و تربیتی آن ها در مسیر توسعه و پیشرفت جامعه و فرد، نقش مدرسه در تقویت مسئولیت پذیری اجتماعی دانش آموزان و توجه به مدرسه به عنوان محلی برای تمرین عملی مشارکت مدنی و ایجاد حس مسئولیت پذیری اجتماعی در افراد به لزوم توجه مدارس به مسئولیت پذیری اجتماعی است ( تورکاهارمان، 2015؛ اسماعیل، جوهر و الیاس، 2014؛ هوگ،2012؛ باقی، 2005 و متز، مک للان و یونس، 2003و مالکی، آشین و کبی،2010) گفته اند پذیرش مسئولیت پذیری اجتماعی نه تنها به معنی عملکرد خوب در مدرسه است، بلکه همکاری قوی بین مدرسه و جامعة پیرامون آن و تعامل و مشارکت با جامعه باعث موفقیت مدرسه و پیشرفت تحصیلی بیشتر دانش آموزان می شود.

در سندتحول بنیادین نیز به صراحت بر مسئولیت پذیری همه جانبه، مشارکت اجتماعی و داشتن روحیة جمعی و مهارت لازم برای جامعه و مسئولیت های اجتماعی، ارتقای آداب و آیین زندگی متعالی، بهداشتی و زیست محیطی، تقویت شایستگی های اعتقادی، اخلاقی وحرفه ای مدیران و معلمان و تحکیم نقش الگویی آنان و فراهم آوردن سازوکارهای اجرایی برای مشارکت فعال و مؤثر ایشان دربرنامه های تربیتی و فعالیت های پرورشی مدارس تأکید شده است.


گزارش تجربه
درسال تحصیلی 97-98 خدمتگزار دبیرستان 12بهمن که جزء نیروهای نهضت سوادآموزی بود مدرک فوق دیپلم گرفت و تا روند آماده شدن گواهی مدرکش، که مدتی طول کشید، مهرماه را در همین دبیرستان سپری کرد و با تلاش و پیگیری وضعیتش از نیروی خدماتی به آموزشی تبدیل شد و از آبان ماه از دبیرستان 12بهمن رفت و معلم مقطع ابتدایی شد. علاوه بر او چند نفر دیگر هم درمنطقه وضعیت شان مانند او بود و اداره آموزش و پرورش درآن سال با کمبود شدید نیروهای خدماتی روبه رو بود. البته من به عنوان مدیر دبیرستان، از قبل ازاین جریان، هم به صورت شفاهی و هم کتبی مکاتبه و درخواست نیرو کرده بودم و به جز آن با سرایداری مدرسه و خدمتگزار تایم مخالف هم صحبت کرده بودم ولی به جز نظافت سرویس های بهداشتی، آن هم با اصرار اداره، خیلی حاضر به همکاری نبود که البته او هم دلایل و مشکلات خاص خودش را بیان می کرد مانند کمبود حقوق، پرداخت نشدن اضافه کار و حقوق شیفت دوم و مسائلی از این قبیل.... از نیروهای آزاد هم چون مجوزی نداشتیم، نمی توانستم استفاده کنم.

خلاصه کلام این که علیرغم پیگیری هایی که انجام دادم متاسفانه دبیرستان ما با جمعیت آماری تعداد 25 نفرپرسنل اداری و آموزشی و 160 نفردانش آموز در آن سال بدون خدمتگزار ماند. پاسخ بخشنامه ها و بعضی ازکارهای اداری را خودم به اداره می بردم و انجام می دادم ولی بحث نظافت کل دبیرستان، کلاس ها، راهروها، راه پله ها، آبخوری، حیاط، دفاتر دبیران، معاونان، مدیر، درست کردن چای و شستن استکان ها و ... مساله کوچکی نبود که بتوان به سادگی و راحتی از کنار آن گذشت و واقعا فکر و ذهن من مدیر 25 سال سابقه خدمت و مدیریت را درگیر کرده بود و برای مرتفع شدن این حجم گسترده از مشکلات باید فکر چاره ای می کردم راهی به جز تقسیم وظایف و دادن مسئولیت به ذهنم نمی رسید. البته باتوجه به شرایط سنی دانش آموزان در دوره آموزشی متوسطه دوم اصلا کارساده ای نبود و سعی کردم با تمام وجود ازنقش رهبری آموزشی خود و نه با مدیریت و دستور دادن که در اینجا به تنهایی کارساز نبود بهره بگیرم و با این فرضیه که اعتقاد داشتم رهبری آموزشی در ایجاد احساس امنیت، احساس تعلق و عزت نفس بر مسئولیت پذیری درمدرسه تاثیر دارد و چنان چه دانش آموزان، مدیر،کارکنان و دبیران و محیط مدرسه را از عمق جان دوست داشته باشند و خود را متعلق به آن بدانند مدرسه را با تمام وجود خانه دوم خود می دانند و همکاری صمیمانه ای با آموزشگاه برقرارمی کنند با این تفکر توانستم باتوکل برخدا و همیاری همکاران ودانش آموزان براین مساله مهم دراین سال تحصیلی فائق آیم.

روش های پرداختن به تجربه: در این تجربه، از روش های کاملا ابتکاری و مطالعة موردی با رویکرد کیفی استفاده نمودم که از مهم ترین ابزارگردآوری اطلاعات، مشاهده مستقیم رفتار، مصاحبه و گفتگوی کاملا دوستانه، دادن فرم های نظرخواهی به دانش آموزان، اولیاء و همکاران، بررسی کلیة اسناد و مدارک موجود درمدرسه ازجمله صورتجلسات شورای مدرسه و شورای دبیران، شورای دانش آموزان، انجمن اولیا و مربیان، میثاق نامه های دانش آموزان، دبیران و اولیاء نیز استفاده کردم.

قلمرو موضوعی این تجربه، دبیرستان 12 کلاسه دولتی دخترانه 12 بهمن دوره متوسطه دوم در شهرستان رامهرمز در استان خوزستان است که ساختمانی نوساز و سه طبقه دارد و دارای جامعه آماری 25 نفر پرسنل اداری و آموزشی و 160 نفر دانش آموز می باشد. آموزشگاه دارای نمازخانه، آزمایشگاه، سایت کامپیوتر، حیاط و باغچه های نسبتا بزرگ و کلاس هایی که به استاندارد نزدیک است می باشد. برای آغاز گردآوری اطلاعات مصاحبه هایی اختصاصی با معاونان، دبیران، دانش آموزان و والدین مدرسه انجام دادم موضوعات محوری مصاحبه ها، حول مشکلات و مسائل پیش آمده درمدرسه، نقش مدرسه در پاسخگویی به نیازها و انتظارات اجتماعی دانش آموزان، مسئولیت اجتماعی مدرسه درجامعه، و انتظارات ارکان و عوامل در مدرسه تنظیم شد که البته طرح آن ها بسته به مصاحبه شوندگان و فرایند هدایت مصاحبه متفاوت بود. درطول مدت تجربه، درتمام روزهای کاری در کنار همکاران و دانش آموزان حضور داشتم و ضمن درگیرشدن در فعالیت های مدرسه به طور مستقیم انجام امور را مشاهده می کردم. و نکات و مولفه های کلیدی را یادداشت می کردم.

براساس نتایج به دست آمده از نظرسنجی ها، تحلیل مصاحبه، مشاهده و اسناد مطالعه شده در دبیرستان مقوله های کلیدی عنوان شده عبارتند از: احترام به دیگران، توسعة روحیة همکاری و مشارکت در مدرسه، صرفه جویی و پرهیز از اسراف، آگاهی اجتماعی، اعتمادسازی، تقسیم وظایف در مدرسه، بهداشت فردی و روانی، توجه به محیط زیست و بهداشت محیطی، اخلاق مداری، نظارت و کنترل بر رفتارهای دانش آموزان، زیباسازی فضای فیزیکی، حمایت و نوعدوستی، تصمیم گیری مشورتی، قانون مداری و ارتقای سلامت جسمانی دانش آموزان. همچنین مهارت های اجتماعی و موفقیت های علمی دانش آموز، شناسایی و نقش الگویی مدیر و معلم تصمیم گیری مشورتی، ایجاد آرامش و امنیت، تنوّع بخشی به محیط های یادگیری ، شاخص های مدیریتی، حمایت و نوع دوستی، نظارت و کنترل امور مدرسه به عنوان مهمترین مولفه ها بررسی شدند.


دلایل اهمیت پرداختن به تجربه
1- بررسی نقش رهبری آموزشی برمیزان مشارکت پذیری دانش آموز
2-تبیین نقش رهبری آموزشی در زمینه های موثر امنیت، عزت نفس و تعلق خاطردانش آموزان
3-تاکید بر مسئولیت پذیری به عنوان یکی ازکارکردهای پنهان موثربر رفتار آموزشی وتربیتی
4-تقویت روحیه مسئولیت پذیر و تربیت شهروند ممتاز اجتماعی در دانش آموزان
5-مرتفع شدن مسائل بهداشتی موجود درآموزشگاه و مشکلات مربوط به آن
6-ترسیم جلوه ای ازحیات طیبه براساس سند تحول بنیادین درمدرسه


اقدامات صورت گرفته
برای حل مسئله پیش آمده، باید به طور مستقیم وارد میدان عمل و پژوهش می شدم که با تشکیل جلسات مختلف با ارکان آموزشگاه و درمیان گذاشتن مسئله پیش آمده و درگیرکردن همه عوامل، درخواست کمک کردم و بهترین راهکارها و نظرات مثبت و سازنده آنان را به کار بستم. ازدانش آموزان خواستم با مطالعه دقیق شیوه نامه اجرایی شوراهای دانش آموزی درتصميم گيري ها و همکاری درامور انضباطی و بهداشتی مدرسه همکاری لازم را داشته و در پيشبرد اهداف مدرسه مؤثر باشند.

بیان اهمیت موضوع در صف صبحگاه و درخواست همکاری ازتمام دانش آموزان و در نظرگرفتن امتیازات تشویقی مانند برگزاری برنامه های اردویی برای دانش آموزان فعال دراین زمینه… بعد از اطلاع رسانی به همه ارکان و عوامل و دانش آموزان، وسایل مورد نیاز بهداشتی اعم از دستکش، ماسک، دستمال تنظیف، موادشوینده، جارو، خاک انداز،کیسه زباله و...را خریداری کردم و اقدام اولیه را از اتاق خودم آغازکردم. ماسک و دستکش پوشیدم جارو ودستمال کشیدم، روی کمد، فایل وسایل، میزو صندلی، کیس و کامپیوتر را گردگیری کردم و همه چیز تمیز و مرتب شد. از معاونین و دبیران نیز خواستم اتاقشان راخودشان مرتب و تمیز کنند. معاونان و دبیران نیز در این زمینه صمیمانه همکاری کردند. برنامه روزانه درست کردن چای و شستن استکان ها را نیز نوشتم و به دیوار چسباندم و هر روز یک نفر از همکاران را مسئول انجام آن کردم که البته اولین روز را خودم انجام دادم. کارها درحالی انجام می شد که دانش آموزان به طور مستقیم نظاره گر بودند. بعد از مرتب شدن اتاق های مدیر، معاونین و دبیران، نوبت نظافت کلاس های درسی دانش آموزان بود که البته دراین قسمت همکاری دانش آموان خیلی متفاوت بود. در ابتدا تعداد بسیار کمی از دانش آموزان حاضر به همراهی و همکاری برای نظافت کلاس خودشان شدند و البته تعداد بسیار دیگری اصلا حاضر به همکاری نبودند به صراحت می گفتند این کار به ما ربطی ندارد و وظیفه ما نیست و درست هم می گفتند ولی دغدغه نداشتن نیروی متولی این کار و شرایط پیش آمده راهی جز تقسیم وظایف و همکاری باقی نگذاشته بود. روزها وهفته ها طی می شد و انجام امورات بهداشتی را با تعدادی از دانش آموزان درکنار وظایف اداری انجام می دادم.

روزهای پنج شنبه روز شهرداری نام گرفت و این روز مخصوص نظافت و مرتب کردن مدرسه شده بود. دانش آموزان ماسک و دستکش می پوشیدند و من نیز همینطور و همراه با آن ها کلاس به کلاس می رفتم و نظارت و کمک می کردم و کارها را به اتفاق هم و به خوبی انجام می دادیم. تعدادی مسئول نظافت کلاس ها، سالن ها، راهروها و تعدادی هم مسئول جمع آوری پاکت های خوراکی مواد ریخته شده درحیاط، باغچه ها و راه پله ها بودند و مرتب این مسئولیت ها عوض می شد. درپایان کار همه جا بسیار سریع تمیز و مرتب می شد حتی بسیار تمیزتر از روزهایی که خدمتکار داشتیم. هرکدام از ما و دانش آموزان مسئول نظافت اتاق،کلاس و...مدرسه خودمان شده بودیم. روزهای اول پوشیدن لباس کار و گرفتن وسایل تنظیف در دستمان برای انجام کار به طور مستقیم برای من و دانش آموزان سخت بود و در ابتدا بعضی از آن ها احساس خجالت و کمرویی می کردند و معمولا شاگردان زرنگ هم از انجام این کار سرباز می زدند و فقط بعضی از آن هم از روی ناچاری همکاری می کردند ولی با پیگیری های مستمر و تلاش و اصرار من و همکاران بر ایجاد محیط کاری پاکیزه و مرتب و با رفتار و منشی کاملا دوستانه و بی ادعا و در کنار آن ها و هم رنگ شدن با آنان، به مرور همه دانش آموزان را ترغیب به کمک و همکاری کردیم به طوری که هر هفته تعداد دانش آموزان داوطلب و راغب برای انجام کار بیش تر می شد حتی بسیاری ازدانش آموزان که احساس مسئولیت بیش تری می کردند از خانه رومیزی و گل و گلدان های طبیعی می آوردند و درکلاس تمیزشان می گذاشتند تا محیطی بسیار زیبا و با نشاط ترخلق کنند. همه وظیفه شناس شده بودند دیگر دانش آموز زرنگ و تنبل مطرح نبود. یادم هست یک روز به محض این که دستکش پوشیدم و به طرف کلاس یازدهم تجربی رفتم الهه دانش آموز شاگرد اول کلاس که در راهرو مشغول خواندن امتحان فیزیک بود با عجله به طرف من دوید کتاب را کنار گذاشت وسایل را با اصرار از دست من گرفت و گفت خانم امروز نوبت من است و خیلی مصمم و جدی بلافاصله کار را شروع کرد و روزی که مبینا دانش آموز شاگرد دوم کلاس دهم تجربی که روزهای اول به هیچ عنوان حاضر به همکاری نبود و می گفت وظیفه من نیست، به دفتر آمد تا اعلام کند امروز که ورزش داریم می خواهم با اجازه دبیرمان کار نظافت و مرتب کردن کلاس را انجام بدهم. اشک در چشمانم حلقه زده بود حالا دیگر همه همکاران و دانش آموزان، مدرسه را به معنای واقعی خانه دوم خود می دانستند. معاونین اول وقت آب و چای درست می کردند و استکان ها را آماده می کردند. گاهی دفاتر را می شستند و گردگیری و دستمال می کشیدند. دانش آموزان دیگر بدون درخواست ما در طول هفته همکاری می کردند.
 

سفیران سلامت و بهداشت یاران درطول هفته مسئولیت نظارت بر کلاس ها را داشتند و در ضمن،گزارش کار تمیزترین و کثیف ترین کلاس را به دفتر اطلاع می دادند. تمیزترین کلاس ها هر هفته سرصف صبحگاه تشویق می شدند و برای افراد فعال برنامه اردویی درنظر گرفته می شد و رقابت دانش آموزان با هم در این مورد بسیار دیدنی بود. تعامل و ارتباط با همکاران و دانش آموزان در این زمینه زبانزد خاص وعام شده بود. یکی از بهترین شاهدان ماجرا دبیرانی بودند که علاوه بر مدرسه ما در مدارس دیگر نیز تدریس داشتند. ازتعامل، همکاری و احساس مسئولیت همکاران و دانش آموزان کاملا تعجب می کردند و بیان می کردند که این تعامل و همکاری در همکاران و دانش آموزان مدارس دیگر اصلا به چشم نمی خورد و قابل تحسین است. به واقع دراین آموزشگاه اقدامات انجام شده و مشارکت همه عوامل و ارکان مدرسه و همسویی خانه، مدرسه، مراکز بهداشتی درمانی و جامعه در ارتقای سطح آگاهی بهداشتی آن، به وضوح قابل مشاهده و نقش مهم درتغییر بینش و عملکرد جامعه آماری آن داشت هرگونه تلاش و کوشش تاثیر چشمگیری در آهنگ رشد و پیشرفت همه جانبه آموزشگاه داشته است.


پیشنهادها و راهکارها
می توان گفت زمان حاضر را عصر مدیریت و رهبری می نامند چون موفقیت نهادها و سازمان ها تا حد زیادی به کارآیی و اثربخشی مدیریت بستگی دارد. نقش مدیریت در بهره وری سازمان ها باعث پیدایش سبک های مختلف مدیریت شده است. پیشرفت و ترقی هرجامعه ای در گرو نوع و چگونگی فعالیتی است که در مدارس انجام می گیرد.

مهمترین هدف مدیریت آموزشی رسیدن به اهداف کلی تعلیم وتربیت است بهترین نوع مدیریت آموزشی، مدیریتی است که همراه با رهبری باشد. آنچه ما از مطالعات درباره انسان، مدیریت و رهبری دریافت می کنیم این است که موفقیت در رهبری علاوه برخصوصیات فردی رهبر، به ویژگی های زیردستان یا پیروان، محیط و درک عوامل موثر بر همه آن ها نیزمربوط می شود.

یکی از اهداف سند تحول بنیادین آموزش وپرورش رسیدن به حیات طیبه و تربیت افراد شهروند ممتاز اجتماعی است برای رسیدن به این مقصود پیشنهادهای ذیل بیان می گردد:

مدیران و رهبران آموزشی باید:
• زمینه های ایجاد احساس امنیت را فراهم نمایند به طوری که دانش آموز درجنبه های مختلف شامل اعتماد متقابل، تشویق فردی،گروهی و دریافت نمره برحسب تلاش احساس امنیت و آرامش نماید.
• زمینه های احساس تعلق را در مدارس فراهم سازند تا دانش آموز با دوست داشتن و دوست داشته شدن، و احترام متقابل و نیز احساس تعلق به محیط آموزشی این نیاز را به خوبی پشت سربگذارد.
• زمینه های عزت نفس دانش آموزان رافراهم نمایند. ازآن جایی که عزت نفس علاوه برجنبه های درونی با جنبه های بیرونی نیز مرتبط است، مدرسه بهترین نهاد برای افزایش اعتماد به نفس است
• زمینه های رشد و پرورش ابعاد جسمي، رواني و اجتماعي دانش آموزان از طريق جلب مشاركت فعال خود آنان، آماده نمودنشان برای پذیرش مسئولیت های بزرگ و مهم اجتماعی حال و آینده را فراهم نمایند. پس با آموزش صحیح به دانش آموزان، می توان جامعه آینده ایران اسلامی را تضمین کرد.

• درتامین ارتقای سلامت دانش آموزان از طریق جلب مشارکت آنان درامور بهداشتی مدرسه و بهینه سازی نظام سلامت در جامعه و ارتقای سطح بهداشت عمومي و مدارس و رسیدن به سلامتي به عنوان بهترين نعمت و سرمايه فردي و اجتماعی به جایگاه و اهميت واقعی خود در جامعه اهتمام ورزند. زیرا در عصر اطلاعات و ارتباطات، دانستنی ها و اطلاعات بهداشتی می توانند نقش مهمی در پیشرفت کشور داشته و موجب کاهش فاصله تکنولوژی ما با سایرکشورهای توسعه یافته شود.


نتیجه گیری
امروزه کارکرد مدرسه هم راستای پیشرفت جوامع نسبت به گذشته دستخوش تغییرات بسیاری شده است. دیگر نمی توان مدرسه را فقط یک چهاردیواری خشک و رسمی به شمار آورد که دانش آموزان صرفاً با هدف باسوادشدن وارد آن شوند، چنانکه دیویی معتقد است هدف مدرسه چیزی جز خدمت به زندگی اجتماعی نیست.کودکی که در مدرسه تعلیم می یابد، عضو جامعه است و باید باسواد شود. مدرسه و مدیرانش در برابر اجتماع مسئولند؛ زیرا مدرسه قبل از هر چیز، نهادی است که جامعه برای کاری ویژه به وجود آورده است که همانا حفظ و بهبود زندگی اجتماعی است. دانش آموزان در مدرسه آموزش می بینند تا دانشها و ارزشها را فراگیرند و ضمن ایجاد تغییر رفتار در آنان، مهارت های اجتماعی را نیز کسب کنند تا آن ها را در زندگی روزمرة خود به کار ببرند و با روحیة مسئولیت پذیری و تعالی خواهی و برخوردار از مهارتهای ارتباطی، درحیات خانوادگی و اجتماعی در سطوح محلی تا جهانی مشارکت مؤثر داشته باشد.

بر اساس نتایج نکات و مؤلفه های این تجربه و پژوهش، مهارت های اجتماعی، تقسیم وظایف در مدرسه، موفقیت علمی دانش آموز، توسعة روحیة همکاری و مشارکت، اعتمادسازی، شناسایی و جهت دهی استعدادهای دانش آموزان، تصمیم گیری مشورتی، ایجاد امنیت و آرامش، تنوّع بخشی به خدمات آموزشی، آسیب شناسی مشکلات آموزشی تربیتی، شاخص های مدیریتی از مؤلفه های ناظر بر بعد اجتماعی-سیاسی مسئولیت پذیری اجتماعی در دانش آموزان مدرسه می باشند.

همچنین نتایج این تجربه و پژوهش نشان می دهد مقوله ها و محورهای مسئولیت پذیری اجتماعی مدرسه به همه ذینفعان در مدرسه شامل مدیر، معلم، دانش آموزان و اولیاء آنان و به ویژه به ذینفع اصلی و محوری آن یعنی دانش آموز برمی گردد و مشاركت و همکاری دانش آموزان در فعاليت هاي جنبي مدرسه و اجتماع از يك سو به تكوين و اعتلاي شخصيت اجتماعي آنان كمك مي كند و از سوي ديگر اداره محيط آموزشي را دلپذيرتر مي گرداند و مهم تر ازهمه آنان را براي پذيرش مسئوليت هاي بزرگ و مهم اجتماعي آماده مي سازد.

همانطور که در آموزشگاه ما اجرای اقدامات و برنامه های مشارکتی فوق به مرور زمان تاثیر خود را برهمه همکاران و دانش آموزان مدرسه گذاشته بود و این تغییر رفتار اجتماعی به خوبی احساس می شد همه همکاران و دانش آموزان زرنگ و تنبل بدون هیچ گونه خجالت و کمرویی و با احساس امنیت و با افتخار و عزت نفس و احساس تعلق درانجام همه امورات آموزشگاه از هم پیشی می گرفتند و چون همه احساس مسئولیت می کردند تمام امورات در مدت زمان بسیار کوتاهی انجام می گرفت و با تعامل و همکاری صمیمانه، رضایت خاطر همه عوامل و ارکان مدرسه فراهم شده بود. حالا دیگر من دغدغه نداشتن نیروی خدماتی را نه برای یک روز و یک هفته که درطول سال تحصیلی نداشتم و توانستم به کمک نقش رهبری آموزشی خود و با احترام و دوست داشتن دیگران و ایجاد امنیت و آرامش و دادن عزت نفس و تعلق خاطر و با حمایت، تقویت، یاری، مساعدت و سرانجام همکاری کردن، هدایت کردن و نه مدیریت کردن و فقط دستور دادن که شاید نتیجه ای کاملا برعکس می داد، مشکل آموزشگاه خود را درطول سال تحصیلی حل کنم و جلوه ای ازحیات طیبه را در آموزشگاه خود ترسیم کنم و اعتقاد دارم رهبری آموزشی و مدیریت باید فرآیند مدار با نگرشی سیستمی و اقتضائی باشد، یعنی در هر شرایط و احوال، با مقتضای شرایط عمل نماید تا بتواند از پس همه مشکلات برآید.



نویسنده: مرضیه شاهسوندی ، دکترای تخصصی اقلیم شناسی
مدیر دبیرستان دوره دوم متوسطه نظری 12 بهمن شهرستان رامهرمز


منابع
-دهقانی، مرضیه و گوران، شیوا(1393). مسئولیت پذیری دردانش آموزان دورة متوسطه ابعاد و راهکارهای تقویت.نخستین همایش ملی علوم تربیتی و روان شناسی، مرودشت اندیشه‌سازان مبتکر جوان.
-عبدالحسینی، معصومه(1395). بررسی جایگاه نهاد مدرسه در سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر امور تربیتی، پایان‌نامة منتشرنشدة کارشناسی ارشد، دانشگاه باقرالعلوم ع قم.
-غروی الخوانساری، مریم(1383). مدرسة محلة کانون فرهنگی-اجتماعی سازمان دهندة محله. فصلنامة هنرهای زیبا. شمارة21، ص:76-67
-کوهی، الهام؛ یوسف پور، زینت و سجادی سرشت، علی‌اکبر (۱۳۹۴). بررسی نقش آموزش‌وپرورش در کاهش ناهنجاری های اخلاقی دانش آموزان در دوره های مختلف تحصیلی. دومین کنفرانس ملی توسعة پایدار در علوم تربیتی و روان شناسی، مطالعات اجتماعی و فرهنگی، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی سروش حکمت مرتضوی، مؤسسة آموزش عالی مهر اروند، مرکز راهکارهای دستیابی به توسعة پایدار .
 
Augustiniene, A. Jociene, J. & Minkute-Henrickson, R. (2015)

. Social responsibility of a Comprehensive school: Theoretical insights of Its Modelling. International Journal on Global Business Management & Research, 3(2), 23-41.
Turkkahraman, M. (2015). Education, teaching and School as a Social Organization. Procedia-Social and Behavioral Sciences, 186, 381-387



برگرفته از: کتاب افق تجربه 9(مجموعه آثار برگزیده نهمین جشنواره کشوری تجارب برتر تربیتی و مشاوره ای 1400)
اداره کل امور تربیتی،مشاوره و مراقبت در برابر آسیب های اجتماعی وزارت آموزش و پرورش
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

چطور از مردها تعریف کنیم؟
ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
نمی توانی به عقب برگردی و شروع را عوض کنی، ولی می توانی از جایی که هستی آغاز کنی و پایان را عوض کنی...