رهیاری متولی مثبتنگری است نه مثبت اندیشی / پندار فاضل
کوچینگ
فردی را در نظر بگیرید که پدرش را از دست داده است و هر لحظه تلفن همراهش را برمیدارد و شماره پدرش را میگیرد. اگر شما کنار این فرد باشید چه فکری میکنید؟ با اینکه بعید به نظر میرسد، شاید از دیدگاه مثبت گرایی که بیشتر در صدد رویافروشی به من و شما هستند این کار عاقلانه به نظر برسد ولی همه ما میدانیم که اگر فردی در این شرایط قرار گرفت نیاز به درمانگری دارد که او را کمک کند تا واقعیت مرگ عزیزش را بپذیرد.
مثال بالا به خوبی نشان میدهد که زمانیکه به طور افراطی به مثبت نگری میچسبیم واقعیت موجود را نادیده میگیریم و ممکن است تعادل ذهن و روانمان را بر هم بریزد.
از آنجایی که رهیاران در اغلب موارد اطلاعات اندکی از روانشناسی دارند، گاهی این دو را اشتباه میگیرند و ناخواسته مشکلات جبرانناپذیری را متوجه مراجعان خود میکنند.
پندارفاضل در ادامه این گفتگو به میگناگفت : از نظر من اهمیت زیادی دارد که رهیاران تفاوت بین مثبتنگری و مثبت اندیشی را بدانند. بسیاری از همکارانی که تفاوتی بین این دو قائل نیستند، و درکی از تفاوت بین این دو موضوع ندارند ممکن است مراجعان خود را به ورطه نابودی بکشانند. گرچه، دانستن این تفاوت میتواند کمک زیادی به تمام افراد بکند تا طرز فکر و نگرش مناسبی برای موفقیت ایجاد کنند.
دو نوع تفکر مثبت وجود دارد. میتوانید نسبت به آنچه فکر میکنید خوشبین باشید یا می توانید نگرش مثبتی را اتخاذ کنید. اولی خانمانبرانداز است و دیگری پیشبرنده است. متأسفانه، تفاوت بین این دو اغلب بهقدری ظریف است که به ندرت می بینیم که کسی مستقیماً به این موضوع بپردازد.
مثبتاندیشی
موارد زیر نمونههای از تفکر مثبت خطرناک است:
- به سیگار کشیدن ادامه دهید، زیرا باور ندارید به سرطان ریه مبتلا خواهید شد.
در یک رابطه ناسالم بمانید به این امید که به طرز جادویی همه چیز روبراه خواهد شد.
ماندن در کسبوکاری که به بنبست خورده است چون فکر میکنید ورق برخواهد گشت.
با امید به ترفیعی غیرمحتمل شغلی که آیندهای در آن حس نمیشود را ادامه میدهید.
برای بازنشستگی خود پس انداز نمی کنید زیرا معتقدید هیچوقت از کار افتاده نمیشوید.
بدیهی است که در این موارد، اعتقاد به اتفاقات خوب، شما را از پیشرفت در زندگی باز میدارد و این خوش بینی بیاساس خطرات جبرانناپذیری به همراه دارد.
با وجود مثالهایی از این دست، بسیاری از مردم (و بسیاری از نویسندگان) عنوان میکنند که فکر به اینکه اتفاقات خوبی خواهد افتاد، مزایایی دارد و زندگی شما را زیر و رو خواهد کرد. این امر سردرگمی زیادی را نسبت به مثبت اندیشی و به نظر من نسبت به جنبش خودیاری بدبینی بیشتری ایجاد کرده است.
مثبت اندیشی ریشه در خوشبینی دارد. خوشبینی این است که باور داشته باشید همه چیز به خوبی پیش خواهد رفت، حتی زمانی که شواهد خلاف آن را نشان میدهد. مشکل این نوع تفکر مثبت این است که شما را از حقیقت دور می کند. هر زمان که از حقیقت وضعیت خود دور شوید، تصمیمات نادرستی می گیرید و پیامدهای ناگواری نصیبتان میشود.
تعریف فرهنگ لغت از خوشبینی عبارت است از «امید و اعتماد به آینده یا موفقیت چیزی»
اگرچه اتخاذ یک ذهنیت مثبت می تواند به ما کمک کند تا از مشکلات عبور کنیم، تمرکز صرف بر موضوعات خوشایند که به صورت فکر کردن به افکار مثبت و حذف تمام افکار منفی است مخرب و آسیبزاست.
خوشبینی بر مبنای واقعیتهای موجود نیست، چراکه میخواهد هر چیزی را که منفی تلقی میشود، از بین ببرد. اگر فقط به مسائلی که به نظر مثبت میرسند توجه کنیم، فرصت شناسایی تلههای احتمالی که موجب است سد راه پیشرفت ما شود را نادیده میگیریم و ناگهان بدون اینکه به راههای جایگزین و راه برونرفت از مشکلات اندیشیده باشیم با دردسری مواجه میشویم که مصداق بارز مثل معروفی است که میگویند «یک دیوانه سنگی در چاه میاندازد که صد عاقل نمیتوانند در بیاورند»
اگر با این تفکر پیش برویم در جهت رفع تعارضاتی که با همسرمان، همکارمان و دوستان و آشنایان خود پیدا میکنیم وضوع اصلی را منکر میشویم و رد پای انفعال در تمام زندگیمان دیده میشود. در نهایت به نقطهای میرسیم که نه راه پس داریم نه پیش. ارتباط عاطفی ما به شکست منجر میشود، رقیب کسبوکار ما با داشتن برنامههای جایگزین بهگونهای بازار را قبضه میکند سرنوشت کار ما ورشکستگی جبرانناپذیر است، سوتفاهمهای حل نشده تمام ارتباطات ما را برهم میزند، فرصت نگاه به نقطه ضعفهایمان را از خود میگیریم و در چرخههای معیوب خود گیر میافتیم و در نهایت خسته و درمانده با نفرت از زمین و زمان از تنهایی داد سخن میدهیم.
اینجاست که سلامت روان ما هم برهم میریزد و داد سخن میدهیم که هیچگاه زندگی روی خوشش را به ما نشان نداد.
مثبتنگری موتور محرکه پیشرفت و موفقیت
پندارفاضل در این یادداشت اختصاصی برای میگنا نوشت : درمانگران شناختی بر این باورند که انگارههای منفی موجب افسردگی و نگرانی میشود. مثبتنگری روشی است که بطور سالم افراد را به سمت زندگی شادتر و سالمتری هدایت میکند. با این وجود این نگرش مثبت با فشار و انکار محقق نمیشود. اگر بهطور عمدی بخواهیم از افکار منفی دوری کنیم بیش از قبل به ما فشار میآورند و بهصورتی پنهانی سلامت روان ما را تحت تاثیر قرار میدهد و نه تنها کمکی به پیشرفت و شادکامی ما نمیکند بلکه زمینه افسردگی و اضطراب را برایمان فراهم میکند.
مثبت نگری «تمرین یا تمایل به مثبت یا خوشبین بودن در نگرش است.»
پندار فاضل دراین گفتگوی اختصاصی با میگنا تاکید کرد :برای دستیابی به نتایج موفقیتآمیز میتوان خوش بینی را با واقعگرایی متعادل کرد. توجه به این موضوع به قدری مفید است که اگر پیش از اینکه با چالشهای پیش رویمان مواجه شویم میتوانیم به راههای برون رفت از آن فکر کنیم. زیرا بسیاری از آنها در محیط فعلی هستند. این نام از نام جیمز استوکدیل، نامزد سابق معاونت رئیس جمهور ایالات متحده، افسر عالی رتبه نیروی دریایی و اسیر جنگی ویتنام به مدت هفت سال گرفته شده است.
در مثبتنگری با وضعیت کنونی و مشکلات موجود روبرو میشویم و میپذیریم که ممکن است پیشرفت کار برایمان دشوار باشد، در عین حال همچنان بر این باوریم که میتوانیم به نتیجه دلخواهمان برسیم. بنابراین وقتی خوش بینی را با واقعگرایی همراه میکنیم رویکردی را اتخاذ میکنیم که بر این فلسفه استوار است: «امید به بهترینها، برنامهریزی برای بدترینها».
این مثبتنگری که مبتنی بر ایجاد تعادل بین خوشبینی و واقع گرایی است یکی از ویژگی های بارز افراد موفق است. این رویکرد امکان پذیرش و انعطاف پذیری را برایمان فراهم میکند. این طرز تفکر میتواند ما را از سختترین زمانها عبور دهد و زمانی که نیاز به سازگاری با شرایط را داریم به سمتی ما را سوق میدهد که بتوانیم با بهرهگیری از خلاقیت روشهای جدیدی را در کار خود وارد کنیم.
برای گذراندن شرایط سختی که در زندگیمان ایجاد میشود هم به توانایی درک وضعیتی که در آن هستیم نیاز داریم، و هم به این فکر که در نهایت از مشکل عبور خواهیم کرد. در این صورت مزایای این نگرش بهگونهای بر ما اثر میگذارد که با رویکردی فعال در جهت بهبود شرایط قدم برمیداریم و نتیجه آن این است که کسبوکاری پویاتر ایجاد میکنیم، از روابط شخصی ارزشمندتر بهره میبریم، و درک جدیدی از آزادیهای مدنی خود خواهیم داشت و در نهایت شادی و نشاط اصیلی را بهخودمان و زندگیمان هدیه میدهیم.
بکارگیری مثبتنگری در فرایند رهیاری (کوچینگ)
بیشک در فرایند رهیاری (کوچینگ) گاهی غرولندهای مراجع ممکن است حوصله شما را سر ببرد و ترجیح بدهید با یک جمله مثبتفکر کن سر و ته قضایا را هم بیاورید ولی همانطور که در بالا هم اشاره شد این ره به ترکستان میرود و احتمال شکست مراجع شما بیش از موفقیت او خواهد بود. در ادامه به چند روشی که اشاره خواهم کرد که با آنها میتوانید مثبتنگری را به فرایند رهیاری (کوچینگ) خود وارد کنید.
- هیجانات مراجع را تصدیق کنید
به جای سوالات مشکل محور بر سوالات راهحل کحور متمرکز شوید
در پاسخ به گلایههای مراجع از او بپرسید این مساله را نمیخواهی میخواهی چه چیز دیگری به جای آن داشته باشی
منافع موجود در مشکل را بررسی کنید
تهدیدها را به عنوان سرمایهای ببینید که میتواند مراجع را به راهحلهای جایگزین برساند
در پی نقش فعالی که مراجع میتواند ایفا کند باشید و مسیر صحبت را به آن سمت هدایت کنید
کمی شوخ طبعی چاشنی کارتان کنید به گونهای که فضا برای تخلیه هیجان مراجع باز شود و در عین حال که هیجان او را در نظر میگیرید فضا را تلطیف کنید تا آمادگی خلاقیت در مراجع ایجاد شود
در نظر بگیرید که ممکن است در این دام بیفتید که بخواهید هر جلسه هدف خاصی را پیش ببرید و به تکلیفی برسید که در جهت هدف مراجع شماست، اما گاهی حتی میتواند موضوع جلسه رسیدگی به نگرانیهای مراجع است. پس هدف جلسه را لیست کردن مسائل پیش رو قرار دهید که ضمن اینکه فضایی برای مراجع خود ایجاد میکنید که هیجاناتش را تخلیه میکند، لیستی از موضوعاتی را بیابید که میتوانید در جلسات بعد به آنها بپردازید و برای هر یک با نگاهی واقعبینانه راهحلی بیابید.
توجه کنید ممکن است مراجع شما در چند جلسه در چرخه بدبینی و مشکلات گیر کرده باشد. در این صورت در فرایند رهیاری (کوچینگ) این مساله را مدنظر قرار دهید که ممکن است مراجع شما دچار افسردگی یا اضطرابهایی باشد که باید از درمانگر کمک بگیرد. در این شرایط هر مداخلهای ممکن است برای او خطرناک باشد. پس لیستی از همکاران روانشناس داشته باشید که در موقعیتهایی که به نظر میرسد پیشرفتی در مراجع دیده نمیشود او را به روانشناس ارجاع دهید.