پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 25 Apr 2024
تاریخ انتشار :
يکشنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۱ / ۱۰:۱۰
کد مطلب: 58574
۵
۱
برگرفته از خبرنامه بهار 1401 انجمن روانشناسی ایران

سه نامه برای روانشناسی ایران / دکتر لادن فتی

سه نامه برای روانشناسی ایران / دکتر لادن فتی
 دکتر لادن فتی در ویژه نامه بهار 1401 انجمن روانشناسی ایران نوشت روان‌شناسی ايران درحال حاضر از يک بحران هويت جدي رنج مي­برد. در مقاله قبلی در همین زمینه، درباره مراحل تحولي روان‌شناسی در ايران صبحت شد (مراحل راه‌اندازي، تثبيت، رشد کمي، و بالندگي کيفي). آن مقاله با نگاه مسئله‌مدار نگارش شده بود و دغدغه‌اي که در آن نوشته مطرح بود، همچنان با همان قوت و شايد بيشتر برجاي خود باقي است.

جامعۀ ما شرايط ويژه‌اي دارد که قطعاً بر شکل‌گيري و تداوم اين بحران تأثير داشته است. برخي از اين شرايط عبارتند از:
در حال حاضر هشتاد ميليون نفر ايراني نيازمند خدمات سلامت روان در تمام سطوح هستند. بسياري نيازمند راهنمايي براي رشد رواني و توسعه فردي خود هستند. اين افراد اگر چه از اختلال رواني خاصي رنج نمي‌برند، اما آگاهند که در حوزه‌هاي مختلف زندگي مثل فرزندپروري، مديريت روابط بين‌فردي، خودنظم بخشي و بسياري حوزه‌هاي ديگر به آموزش و راهنمايي علمي و تخصصي نياز دارند. گروه ديگري از هموطنان ما به دليل آسيب‌پذيري و در معرض خطر بودن، به خدمات علمي پيشگيري نياز دارند و بخش ديگري بايد خدمات روان‌درماني دريافت کنند.

جان‌کلام، تقاضاي گسترده‌اي براي انواع خدمات روان‌شناسی اعم از آموزش، مشاوره و درمان در جامعه وجود دارد.

از سوي ديگر، دانش‌آموختگانی که وارد بازار کار مي‌شوند و تعدادشان نيز کم نيست، متوجه شکاف حيرت‌آور آموخته‌هاي دانشگاهي خود و نيازهاي بازار کار مي‌شوند. آنها خيلي زود در ميابند که در حوزۀ مهارتي بسيار ضعيف هستند و نمي‌توانند و پاسخگوي تقاضاهاي سلامت روان جامعه باشند. با کمال تأسف عليرغم سرمايه­ گذاري قابل ملاحظه منابع آموزش عالي، مجهز به ابزارهاي علمي، مهارتي و ارزشي/نگرشی لازم براي پاسخگو بودن نيستند.

عدم توازن عرضه و تقاضاي خدمات سلامت روان، منجر به فقر جدي در عرضه خدمات روان‌شناختي علمي و در نتيجه کثرت در ارائه خدمات زرد روان‌شناسی شده است. متأسفانه روان‌شناسان کم تجربه و کم دانش نيز با اين موج روان‌شناسی زرد همراه و همسو شده‌اند.

نتيجه اين روند تلخ، تقليل خدمت‌رساني در عرصه روان‌شناسی به ارائه پرکثرت و غيرمنسجم اطلاعات سطحي و پاره‌پاره غيرعلمي و حتي سليقه‌اي در شبکه‌هاي اجتماعي توسط افراد غير متخصص و غيرمتعهد بوده است.

تعدد مراکز تصميم‌گيري و سياست‌گذاري در زمينه ارائه خدمات روان‌شناسی و اختلاف نظر بين اين مراکز، درباره مفهوم روان‌درماني و ساير خدمات روان‌شناسی، چالش بزرگ اين روزهاي روان‌شناسی علمي ایران است.

چالش بزرگ ديگر در پيش روي روان‌شناسی علمي، نبود حمايت مالي از سوي نظام سلامت براي دريافت‌کنندگان و ارائه‌دهندگان خدمات روان‌شناسی است که باعث مي‌شود اين خدمات بدون بيمه و درنتيجه بدون نظارت و پايش ارائه شوند.
به نظر مي‌رسد هسته بسياري از چالش‌هاي فوق و ديگر مسايلي که در این نوشته به آنها اشاره نشد، نبود شاخص مناسب براي سنجش "صلاحيت" است. شاخصي که به کمک آن بتوان علمي بودن و حرفه‌اي بودن خدمت ارائه شده را ارزيابي و ارزشيابي کرد.

همانطور که در مقاله قبلي گفته شد، صلاحيت يعني "توانایی اداره کردن یک کار تخصصی پیچیده در شرایطی که دانش، نگرش و تجربه عملی (KAP) متناسب با آن کار وجود دارد؛ با لحاظ کردن تمام موازین قانونی، اخلاقی و علمی/روش شناختی". صلاحیت حرفه‌ای در روان‌شناسی استفاده ماهرانه و مبتنی بر قضاوت بالینی درست از مهارت ارتباط، دانش، مهارت‌های فنی، تصمیم‌گیری مبتنی بر شواهد، هیجان‌ها، ارزش‌ها و بازاندیشی در مسیر ارتقا و بهبود سلامت فرد بیمار و جامعه است.

بنابراين شاخص صلاحيت ما روان‌شناسان، 1) داشتن دانش گسترده در عرصه‌هاي مختلف علم روان‌شناسی، 2) داشتن مهارت و توانايي در کاربردي کردن اين دانش و نيز 3) ارزش و اهميت قايل شدن براي ارائه خدمات در چارچوب علم، اخلاق و تعهد حرفه‌ای است. اگرچه در نهایت، آموزش مبتنی بر صلاحيت‌ها برعهده نظام آموزش و پايش آن برعهده نظام سلامت/ نظام روان‌شناسی است، اما با توجه به چالش‌هایی که به برخی از آنها اشاره شد، به نظر می‌رسد تا زمانی که این تحول در سطح راهبردی اتفاق بیافتد، خود ما روان‌شناسان بایستی مراقب رفتار حرفه‌ای خودمان باشیم و علاوه برما، مخاطب روان‌شناسی نیز باید نسبت به کیفیت خدماتی که دریافت می‌کند حساس باشد.


بنابراین ادامه این نوشتار در قالب سه نامه به سه گروه مخاطب نگارش شده است:
افراد ارائه‌دهنده خدمات سلامت روان
دريافت‌کنندگان خدمات سلامت روان
نهادهاي آموزشي و نظارتي (سياست‌گذاري و مجري)
نامه اول: همکاران ارجمندم، ارائه‌دهندگان خدمات سلامت روان
همانگونه که همه ما می‌دانیم، مقرر است ارائه‌دهندگان خدمات سلامت روان، دانش و مهارت لازم براي انجام حرفه را مطابق با رسالت و مأموریت آن رشته داشته باشند. همچنین برای آنچه که انجام می‌دهند ارزش و اهمیت خاص قایل باشند. ارائه خدمات با کيفيت قابل قبول و متناسب با سطح رشدي و تجربه هر روان‌شناس، صلاحيت او را مي‌سازد.

متأسفانه در کشور ما هنوز صلاحيت‌های روان‌شناسی کاربردی متناسب با فرهنگ و نیازهایمان به طور رسمي توسط نهادهاي ذي‌صلاح تعريف نشده است. اما با توجه به ضرورت و حساسیت کنونی این موضوع شاید سریع‌ترین کار در حال حاضر، استفاده از مستندات آماده شده در ساير نقاط جهان برای خودارزیابی است. به نظر من هریک از ما روان‌شناسان می‌توانیم خودمان را برمبنای صلاحیت‌های هسته‌ای، بنیادین و کارکردی تعریف شده در مناطقی از جهان که روان‌شناسی در آن وجاهت و جایگاه علمی درشأن و درخور دارد، محک بزنیم و به طور منظم و مستمر پايش کنیم. این خودپایشی، اولین گام برای صیانت از وجاهت علمی‌مان در کوران فعالیت روان‌شناسی غیر علمی است. چگونه این کار را انجام دهیم؟

يکي از صلاحيت‌هاي اصليِ يک روان‌شناس، خودآگاهي و خود - بازانديشي است. صرف نظر از نهادهايي که ما را نظارت مي‌کنند، هريک از ما مسئوليم خودمان به طور مستقيم خود را پايش کنيم. درباره سطح علمي، مهارت باليني و نگرش‌مان نسبت به وظايف شغلي‌مان حساس باشيم گويي يک برج مراقبت يا يک داور، فراتر از دانش و مهارت در روان ما وجود دارد که همه چيز را به سوي علمي بودن و حرفه‌اي بودن هدايت مي‌کند و اجازه خارج شدن از مسير را نمي‌دهد.

اين مهارت به ما اين امکان را مي‌دهد که عملکردمان را خودمان وارسي کنيم، به ما اجازه بازخورد دادن به خودمان را مي‌دهد، کمک مي‌کند علمي و حرفه‌اي باقي بمانيم. به عنوان يک روان‌شناس لازم است فلسفه زیربنای کار علمی‌مان را بدانیم، به فلسفه علم و  نظریه‌پردازی اشراف داشته باشیم، روش‌های علمی، تفکر و تحلیل و نقد علمی را در یادگیری و استفاده از علم روان‌شناسی به کار بگیریم.

متناسب با سطح تحصیل‌مان، به آخرين يافته‌هاي علمي در حوزه‌های اصلی رشته نظیر رشد، نظريه‌هاي شخصيت، نظريه‌هاي رواندرماني، تشخیص، ارزیابی، مفهوم‌پردازی، سطوح مداخله و تفاوت آنها، ارتباط، اصول روش تحقيق، کدهاي اخلاقي و اصول رفتار حرفه‌ای کار تیمی، و تدریس، آگاهی داشته باشيم. اگر در سطوح بالای رشته فعالیت می‌کنیم، این آگاهی می‌بایست در مقیاس اشراف داشتن و مسلط بودن باشد.

علاوه بردانش پایه نظری، لازم است متناسب با سطح تحصیل و گرایش و تخصصمان در رشته، خط‌کش و مقیاسی داشته باشيم براي محک زدن مهارت خودمان در حوزه­هاي کاربردی. برای دستیابی به اهداف یاد شده، داشتن تفکر نقاد، بازاندیشانه، تحلیلی و خلاق برای هر روان‌شناس حرفه‌ای پیش‌نیاز به شمار می‌رود. براساس مستندات موجود، بسته به اين که در کدام سطح مهارت باليني هستيم، خط‌کشهاي مناسب براي آن سطح وجود دارد که آنها را بنچ‌مارک نامیده‌اند.

خود را با بنچ‌مارک متناسب خودتان مقايسه کنيد. اگر به سطح مورد نظر نرسيده‌ايد، لطفاً هدفمند بخوانيد، تمرين کنيد و تا جاي ممکن کمک بگيريد. همه ما نظریه رشد اخلاقی کولبرگ را از کتاب‌های درسی‌مان به‌خاطر داریم. این نظریه درمورد خود ما نیز صدق می‌کند. در سطوح بالاي رشد اخلاقي، هريک از ما بايد به خودمان پاسخگو باشيم. از فرايند و پيامد کارتان بازخورد بگيريد. اين بازخوردها را بنويسيد بر مبناي آن براي گام بعدي‌تان برنامه‌ريزي کنيد.

   به استفاده از اصول تمرين عامدانه، خودنظم‌بخشی، رشد شخصي، و همه آنچه خودمراقبتی نامیده شده است، در زندگي فردي و حرفه‌اي خود متعهد باشيد. یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های یک روان‌شناس پاسخگو بودن است. پاسخگویی به نیازهای جامعه، به علم و به رشته. خودمان را متناسب با تعهد حرفه‌ای مان محک بزنیم (وصیت‌نامه لویی پاستور را ببینید). یادمان باشد اگر خودمان از کیان روان‌شناسی صلاحیت‌محور دفاع نکنیم، کس دیگری این کار را انجام نخواهد داد!

 
نامه دوم: دریافت کنندگان خدمات سلامت روان
مخاطب روان‌شناسی علمی و حرفه‌ای، تمامی هموطنانی هستند که در سرتاسر جهان، به خدمات آموزشی، مشاوره‌ای و درمانی این حوزه نیاز دارند. اگر شما یکی از این مخاطبان هستید، در انتخاب روانشناس خود به این نکات توجه کنید: روان‌شناسی یک تخصص علمی است.

روان‌شناس شما باید هم تحصیلات عالی در رشته روان‌شناسی داشته باشد و هم مدرک و سندی که نشان دهد از سوی یک نهاد رسمی اجازه انجام خدمات روان‌شناسی را دارد و یا تحت نظر یک ارشد ذی‌صلاح به این فعالیت مشغول است. منظور از تحصیلات دانشگاهی صرفاً داشتن یک مدرک دانشگاهی با عنوان روان‌شناسی، مشاوره، تعلیم و تربیت یا نظایر آن نیست.

مدرک دانشگاهی صرفاً نشان می‌دهد فرد در یک دانشگاه مورد تأیید وزارتین، دروسی را با نمره قبولی در یک مقطع دانشگاهی گذرانیده است؛ همین! نداشتن این مدرک وانفسای بزرگی است که نشان می‌دهد همین حداقل هم وجود ندارد! روان‌شناس شما باید شواهدی از دانش، روش و منش علمی را به طور واضح نشان دهد. از روان‌شناسی که نمی‌تواند با استناد به شواهد علمی از روش و منش خود دفاع کند، پرهیز کنید. اصول اخلاقی که روانشناس "موظف" به تبعیت از آنهاست در وبسایت نظام روان‌شناسی موجود است.

از روان‌شناس خود و از نظام روان‌شناسی بخواهید "پاسخگو" باشند. خدمات تخصصی روان‌شناسی که توسط افراد با تجربه ارائه می‌شود، خدمات گرانی هستند؛ بسیار گران‌تر از تعرفه نظام روان‌شناسی. لطفاً مطالبه پوشش بیمه داشته باشید. در هیچ کجای دنیا این خدمت بسیار گران بدون حمایت بیمه ارائه نمی­شود، حتی در کشورهای بزرگ سرمایه‌داری!

برای رفتار، پوشش، و گویش ما روان‌شناسان در اتاق درمان چارچوب‌های سخت‌گیرانه‌ای وجود دارد. پروتکل­های دقیقی برای نحوه حضور روان‌شناس در اتاق درمان وجود دارد. هیچ روان‌شناسی حق ندارد از این پروتکل‌ها تخطی کند. به این شاخص‌ها حساس باشید.

روان‌شناسی دارای شاخه‌ها و گرایش‌های مختلفی است که هریک از ما در یکی از این حوزه‌ها تعلیم دیده و پرورش یافته‌ایم. ما نه می‌توانیم و نه اجازه داریم در حوزه‌هایی غیر از تخصص خودمان فعالیت کنیم. بنابراین توجه کنید که گرایش روان‌شناس شما چیست و غیر از آن را نه طلب کنید و نه بپذیرید.

به خاطر داشته باشید تا زمانی که شما با پست‌های شبکه‌های اجتماعی و با حرف‌های دهن پرکن خوشحال می‌شوید، امیدی به احیای روان‌شناسی علمی نیست. یادمان باشد تقاضا، عرضه را تنظیم می‌کند. از روان‌شناس خویش بخواهید همان ابتدای کار، اهداف مداخله، روش مداخله، و فرایند مداخله را واضح برایتان توضیح دهد و مطمئن شوید که در جلسات دستاوردهایی متناسب با اهداف پیش‌بینی شده را دارید.

رابطه با روان‌شناس یک رابطه کاملاً حرفه‌ای و اخلاق‌مدار است که شما برای آن هزینه مالی پرداخت می‌کنید. هیچ روان‌شناسی اجازه ندارد از شما درخواستی فراتر از چارچوب اتاق روان‌درمانی داشته باشد. حرف­های بیشتری برای گفتن هست ولی اگر تا همین اندازه هم حساس باشید، سرنوشت روان‌شناسی حرفه‌ای روشن‌تر می‌شود. یادمان باشد که خدمات روان‌شناسی از واجبات زندگی معاصر هستند. هیچ فردی نمی‌تواند بدون کمک گرفتن از متخصص گره مربوط به آن تخصص را باز کند. ولی این بدان معنا نیست که هرکسی پیشنهاد کمک داد، صلاحیت ارائه آن کمک را داشته باشد. به حقوق خود آگاه باشید و به رفتاری که با شما می‌شود حساس باشید.

 
نامه سوم: سیاست‌گذاران و استراتژیست‌های محترم
اول از همه عذرخواهی می‌کنم که پایم را از گلیمم درازتر می‌کنم و در کار بزرگان دخالت می‌کنم. من می‌دانم و آگاهم که اکثریت متولیان روان‌شناسی ایران در سطح آگاه و هوشیار، تلاش دارند بهترین‌ها را برای حرفه روان‌شناسی، هموطنان و همکاران روانشناس رقم بزنند، اما مرور حتی سطحی وضعیت موجود نشان می‌دهد آنچه در دانشگاه آموزش داده می‌شود، با نیاز جامعه منطبق نیست و درواقع رشته روان‌شناسی با شرایط کنونی‌اش پاسخگوی درخواست جامعه نیست! همچنین می‌دانم که نهادهای نظارتی نظیر نظام روان‌شناسی و مشاوره بهترین در بضاعت‌شان را برای نظارت بر ارائه خدمات انجام می‌دهند اما با این حال آشکارا می‌بینم که یک یا چند جای کار می‌لنگد.

همانطور که درابتدای این نامه گفتم من ذی‌صلاح نیستم که به بزرگان راه‌کار ارائه بدهم ولی به نظرم به عنوان یک عضو این رشته علمی و حرفه، اجازه دارم چند سوالی را که در ذهنم هست از متولیان آموزش و ارزیابی صلاحیت در روان‌شناسی ایران بپرسم.
چرا ما سالهاست داریم چرخ را از نوع اختراع می‌کنیم؟ چرا روال آموزش و ارزیابی مبتنی بر صلاحیت را که تمام دنیا از بیست سال پیش شروع کردند دنبال نمی‌کنیم؟
چرا خط‌کش‌ها و ابزارهای ارزیابی و ارزشیابی موجود در رشته که امتحان خود را در جاهای دیگر دنیا پس داده‌اند را جانشین سلیقه شخصی و قضاوت فردی درباره صلاحیت روان‌شناسان نمی‌کنیم؟ برای مثال چرا از روش‌هایی نظیر پورتفولیو، ارزیابی 360 درجه، آسکی، اوسلر، شرح‌نامه، داپس و نظایر آن برای سنجش و پایش صلاحیت روان‌شناسان استفاده نمی‌کنیم؟
چرا برنامه‌های کارورزی و کارآموزی مستقل توسط درمانگران حرفه‌ای برای فارغ‌التحصیلانی که دانشگاهشان به آنها فرصت کار عملی را نداده است، برنامه‌ریزی و اجرایی نمی‌شود؟

آیا ما نمی‌توانیم از روش‌های موجود تربیت و ارزیابی سوپروایزر روان‌شناس در کشور خودمان استفاده کنیم و رده بالاتر متخصص رشته را هماهنگ پرورش بدهیم؟

چه چالش‌هایی در استفاده از هرم میلر برای سنجش مهارت در پیش روی ماست؟

چرا مکعب صلاحیت را تا کنون عملیاتی نکرده‌ایم؟
آیا SWOT analysis آموزش و ارزشیابی مبتنی بر صلاحیت در ایران اصلا انجام نشده است، و یا انجام شده و امثال ما به گزارش آن دسترسی نداریم؟!
آیا نمی‌توان ابزار جانمایی در اختیار دانشجویان و دانش‌آموختگان حرفه روان‌شناسی قرار داد تا بتوانند قبل از ارزیابی توسط نهادهای ذی‌ربط خود را پایش کرده و حفره‌های آموزشی خویش را پر کنند؟
آشفتگی و گیجی و پرسش‌های ذهن من و افراد شبیه به من زیاد است ولی به نظرم پاسخ به این سوالات کمک می‌کند برخی از سایر سوالات ذهن افرادی که دغده روان‌شناسی حرفه‌ای را دارند، جواب بگیرد.
 
درپایان برای تمامی همکاران و هموطنان عزیزم سال خوبی را آرزو می‌کنم.


دکتر لادن فتی
 
مرجع : انجمن روانشناسی ایران
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

مشاورجوان
Iran, Islamic Republic of
بهتره اول اون سازمان نظام که معلوم نیست اینهمه مشاور و روانشناس را اسیر خودش کرده و حق عضویت میگیره، کارش رو مشخص کنه. بعد این نصایح مادرانه شاید به درد خورد.
چطور از مردها تعریف کنیم؟
ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
برای شنا کردن به سمت مخالف رودخانه قدرت و جرات لازم است وگرنه هر ماهی مرده ای هم می تواند از طرف موافق جریان آب حرکت کند.