برگرفته از خبرنامه بهار 1401 انجمن روانشناسی ایران
روز جهانی آگاهی از اتیسم / دکتر سیدامیرامین یزدی
به گزارش میگنا دکتر سید امیرامین یزدی در خبرنامه بهار 1401 انجمن روانشناسی ایران نوشت : مجمع سازمان ملل متحد روز دوم آوریل را بعنوان روز اتیسم معرفی نموده است و درخواست دارد تا جوامع و سازمانها نسبت به آگاهسازی جامعه از واقعیتهای اتیسم و ایفای حقوق آنها اقدام نمایند. هر ساله در چنین روزی اتیسم گرامی داشته میشود با این هدف که جامعه و خانوادهها با این اختلال مرموز آشنا شوند و تلاش شود تا شرایط مناسبتر آموزشی و درمانی جهت این کودکان فراهم شود.
در نوشتار حاضر تلاش میشود تا اتیسم به طور مختصر معرفی شود و در ادامه از دیدگاه تحول یکپارچه انسان یا DIR در مورد آسیبشناسی و درمان این اختلال مطالبی تقدیم شود:
اتیسم اختلالی تحولی است که در آن کودک به دلایلی عصبشناختی قادر به یادگیری مناسب مهارتهای پایه شناختی، زبانی و اجتماعی نیست و در نتیجه بازی، رفتار اجتماعی و روابط انسانی متناسب با کودکان همسن خود را ندارد. مثلا پاسخگویی ندارد، با کودکان بازی نمیکند، زبان معنادار متناسب با سن ندارد، خواستههایش را نمیتواند به شکل کلامی و مناسب به دیگران منتقل کند، رفتارهایش کمتر هدفمند و سازمان یافته است و نمیتواند متناسب با شرایط محیطی و اجتماعی رفتارنماید. چون این مهارتها به میزانهای مختلفی دارای چالش است، در نتیجه نشانههای اتیسم هم میتواند در طیفی از خفیف تا شدید بروز نماید.
در مورد آسیبشناسی و درمان اختلال اتیسم رویکردهای مختلفی ارایه شده است که هر کدام از آنها بر اساس فرضهای زیرین خود تحلیلها و مداخلههای مختلفی ارایه میدهند. در ذیل بر اساس رویکرد تحول یکپارچه انسان یا DIR تصویری از دنیای کودکان اتیسم ارایه میشود:
در نوشتار حاضر تلاش میشود تا اتیسم به طور مختصر معرفی شود و در ادامه از دیدگاه تحول یکپارچه انسان یا DIR در مورد آسیبشناسی و درمان این اختلال مطالبی تقدیم شود:
اتیسم اختلالی تحولی است که در آن کودک به دلایلی عصبشناختی قادر به یادگیری مناسب مهارتهای پایه شناختی، زبانی و اجتماعی نیست و در نتیجه بازی، رفتار اجتماعی و روابط انسانی متناسب با کودکان همسن خود را ندارد. مثلا پاسخگویی ندارد، با کودکان بازی نمیکند، زبان معنادار متناسب با سن ندارد، خواستههایش را نمیتواند به شکل کلامی و مناسب به دیگران منتقل کند، رفتارهایش کمتر هدفمند و سازمان یافته است و نمیتواند متناسب با شرایط محیطی و اجتماعی رفتارنماید. چون این مهارتها به میزانهای مختلفی دارای چالش است، در نتیجه نشانههای اتیسم هم میتواند در طیفی از خفیف تا شدید بروز نماید.
در مورد آسیبشناسی و درمان اختلال اتیسم رویکردهای مختلفی ارایه شده است که هر کدام از آنها بر اساس فرضهای زیرین خود تحلیلها و مداخلههای مختلفی ارایه میدهند. در ذیل بر اساس رویکرد تحول یکپارچه انسان یا DIR تصویری از دنیای کودکان اتیسم ارایه میشود:
بر خلاف بعضی از رویکردها که کودکان اتیستیک را به دلیل نقصی مفهومی قادر به ارتباط صمیمی، درک نیات و تفکر نمیدانند، دیدگاه تحول یکپارچه معتقد است این کودکان "قادر" به برقراری روابط صمیمی، درک انسانها و تفکر میباشند.
مشکل اصلی کودکان اتیستیک، دشواری آنان در مبادله نیات، خواستهها، نیازها واحساسات خود میباشد. بنابراین، رفتار ماشینی و سرد آنها نه به خاطر نقص مفهومی در درک و تجربه صمیمیت بلکه ناشی از دشواری مبادله احساس گرما و صمیمیت خود با لبخند، آغوش و کلام عاشقانه است. این دشواری شامل دشواری در مبادله نیات، خواسته ها، احساسات و افکار خود نیز میباشد.
علت دشواری کودکان اتیستیک، نقایصی عصبشناختی است که اجازه یادگیری مهارتهای پایه شناختی، زبانی و اجتماعی و از جمله توانایی مبادله (communication)را نمیدهد. کودکان بهنجار به خاطر داشتن سیستم عصبی سالم و نیز تجربههای اولیه و طبیعی ارتباط با والدین و دیگر انسان ها قادر میشوند تا قابلیتهای پایه توجه مشترک، درک دیگران ومبادله را فرا بگیرند.
یعنی بدون اینکه والدین یا مربیان تلاشی جهت آموزش ویژه این مهارتها داشته باشند، این مهارتها در درون روابط طبیعی اولیه نوزاد-مادر فراگرفته میشوند. اما در کودکان اتیستیک، به دلیل نقایص عصبشناسی، محیط اولیه ارتباطی کفایت یادگیری مهارتهای پایه شناختی، زبانی و اجتماعی را ندارد. لذاست که اهمیت دارد محیط ارتباطی غنی شده برای این کودکان فراهم شود تا یادگیری مهارتهای پایه تحولی را امکانپذیر سازد.
کودکان اوتیستیک هر چه زودترشناسایی و تحت درمان مداخلات اجتماعی غنی شده قرار بگیرند امکان یادگیری مهارتهای پایه بیشتر میگردد یعنی کودک درمان میشود چون همانند دیگر کودکان قادر میشود تا توجه مشترک داشته باشد، دیگران را درک نماید، خواستههایش را علامتدهی اشارهای و کلامی نماید، فکر نماید و با دیگران تعامل نماید. در نتیجه این مداخلات اولیه در بافت محیط اجتماعی غنی، نشانههای اتیسم که در بالا بدان اشاره شد کاهش پیدا خواهد کرد.
بنابراین کودکان اتیستیک بیشتر و فراتر از یادگیری رفتارهای سطحی که بعضی رویکردها بر آن تمرکز میکنند، قادر به یادگیری مهارتهای پایه ارتباط، مبادله و تفکر هستند و ضروری است که والدین، مربیان و درمانگران با آگاهی از اهمیت این موضوع به فراهم ساختن محیط درمانی مناسب این کودکان اقدام کنند. متأسفانه بسیاری از والدین دارای کودک اتیستیک، نقش درمان را در صرف دادن دارو میبینند و از امکان تغییرات اساسی و درمان در کودک ناامید میباشند.
در نتیجه نقش فعالی در فرایند درمان کودک خود ایفا نمیکنند. والدین و مربیان میتوانند آموزش ببیینند تا از طریق بازی و درطی تعاملات اجتماعی روزمره مثل تغذیه، استحمام، خرید و....محیط اجتماعی غنی از تحریکات لازم، ایجاد کنند تا علیرغم نقایص عصبشناسی این کودکان، یادگیری قابلیتهای تحولی این کودکان را تسهیل نمایند. هر چه شناسایی اختلال زودتر و محیط غنی اجتماعی مناسبتر فراهم شود شانس درمان اختلال اتیسم افزایش پیدا میکند.
مشکل اصلی کودکان اتیستیک، دشواری آنان در مبادله نیات، خواستهها، نیازها واحساسات خود میباشد. بنابراین، رفتار ماشینی و سرد آنها نه به خاطر نقص مفهومی در درک و تجربه صمیمیت بلکه ناشی از دشواری مبادله احساس گرما و صمیمیت خود با لبخند، آغوش و کلام عاشقانه است. این دشواری شامل دشواری در مبادله نیات، خواسته ها، احساسات و افکار خود نیز میباشد.
علت دشواری کودکان اتیستیک، نقایصی عصبشناختی است که اجازه یادگیری مهارتهای پایه شناختی، زبانی و اجتماعی و از جمله توانایی مبادله (communication)را نمیدهد. کودکان بهنجار به خاطر داشتن سیستم عصبی سالم و نیز تجربههای اولیه و طبیعی ارتباط با والدین و دیگر انسان ها قادر میشوند تا قابلیتهای پایه توجه مشترک، درک دیگران ومبادله را فرا بگیرند.
یعنی بدون اینکه والدین یا مربیان تلاشی جهت آموزش ویژه این مهارتها داشته باشند، این مهارتها در درون روابط طبیعی اولیه نوزاد-مادر فراگرفته میشوند. اما در کودکان اتیستیک، به دلیل نقایص عصبشناسی، محیط اولیه ارتباطی کفایت یادگیری مهارتهای پایه شناختی، زبانی و اجتماعی را ندارد. لذاست که اهمیت دارد محیط ارتباطی غنی شده برای این کودکان فراهم شود تا یادگیری مهارتهای پایه تحولی را امکانپذیر سازد.
کودکان اوتیستیک هر چه زودترشناسایی و تحت درمان مداخلات اجتماعی غنی شده قرار بگیرند امکان یادگیری مهارتهای پایه بیشتر میگردد یعنی کودک درمان میشود چون همانند دیگر کودکان قادر میشود تا توجه مشترک داشته باشد، دیگران را درک نماید، خواستههایش را علامتدهی اشارهای و کلامی نماید، فکر نماید و با دیگران تعامل نماید. در نتیجه این مداخلات اولیه در بافت محیط اجتماعی غنی، نشانههای اتیسم که در بالا بدان اشاره شد کاهش پیدا خواهد کرد.
بنابراین کودکان اتیستیک بیشتر و فراتر از یادگیری رفتارهای سطحی که بعضی رویکردها بر آن تمرکز میکنند، قادر به یادگیری مهارتهای پایه ارتباط، مبادله و تفکر هستند و ضروری است که والدین، مربیان و درمانگران با آگاهی از اهمیت این موضوع به فراهم ساختن محیط درمانی مناسب این کودکان اقدام کنند. متأسفانه بسیاری از والدین دارای کودک اتیستیک، نقش درمان را در صرف دادن دارو میبینند و از امکان تغییرات اساسی و درمان در کودک ناامید میباشند.
در نتیجه نقش فعالی در فرایند درمان کودک خود ایفا نمیکنند. والدین و مربیان میتوانند آموزش ببیینند تا از طریق بازی و درطی تعاملات اجتماعی روزمره مثل تغذیه، استحمام، خرید و....محیط اجتماعی غنی از تحریکات لازم، ایجاد کنند تا علیرغم نقایص عصبشناسی این کودکان، یادگیری قابلیتهای تحولی این کودکان را تسهیل نمایند. هر چه شناسایی اختلال زودتر و محیط غنی اجتماعی مناسبتر فراهم شود شانس درمان اختلال اتیسم افزایش پیدا میکند.
مرجع : انجمن روانشناسی ایران