دکتر معصومه بیات
اختلال یادگیری خاص ( specific learning disorder )
تاملی در اختلالات یادگیری در بزرگسالان
معصومه بیات دکترای تخصصی علوم اعصاب و کارشناس توانبخشی دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان، دانشگاه علوم پزشکی ایران در یادداشتی اختصاصی برای میگنا نوشت: بعضی گمان میکنند تفاوت های یادگیری و تفکر فقط بر کودکان تأثیر می گذارد اما این موضوع در بزرگسالان نیز وجود دارد زیرا تفاوت های یادگیری و تفکر مسائلی مادام العمر هستند. در این راستا، اختلالات یادگیری خاص (SLD) نیز بهعنوان گروه ناهمگنی از مشکلات شناختی، تا بزرگسالی ادامه پیدا میکنند.
علیرغم وجود منابع گستردهای که این امر را تایید و بررسی کردهاند SLD بزرگسالی هنوز تعریف مشخصی ندارد. تکالیف و موقعیت های خاصی که فرد از دوران کودکی با آنها دست و پنجه نرم کرده است ممکن است در بزرگسالی هم برای فرد همچنان دشوار باشند، چیزهایی مانند متمرکز و منظم ماندن، نوشتن اطلاعات، اجرای صحیح یا تغییردادن روتینها. حتی ممکن است افراد این موارد را در فرزند خود نیز ببینند و این امر آنان را دچار تشویش کند.
بزرگسالان باید بتوانند در زمینههای مختلف شغلی، روابط خانوادگی، اجتماعی و عاطفی، روتینهای روزمره زندگی، تفریح و اوقات فراغت به سازگاری مناسب دست یابند. این موارد باید هنگام ارزیابی و درمان بزرگسالانی که با مشکلات یادگیری مواجه هستند مورد توجه قرار بگیرد.
ویژگیهای مثبت بزرگسالان مبتلا به SLD ممکن است شامل مهارتهای حل مسئله، استراتژیهای جبرانی، پشتکار، همدلی و شخصیتهای برونگرا باشد. زمینههای مشکلمیتواند شامل این موارد باشد: مشکل در خواندن، نوشتن و/یا ریاضی، حافظه ضعیف، مشکل در پیروی از دستورالعمل ها، ناتوانی در تمایز قائل شدن بین حروف، اعداد و/ یا صداها، مشکلات هماهنگی چشم و دست، مشکل گذاشتن چیزها یا انجام دادن کارها با ترتیب درست، نداشتن سازماندهی و مشکل در تطبیق با تغییر.
هنگام بررسی ویژگی های بزرگسالان دارای SLD باید نکات مختلفی را در نظر داشت. اول اینکه تنوع زیادی در بین افراد این جمعیت وجود دارد زیرا اختلالات یادگیری یک ساختار واحد نیستند. ممکن است فرد یک مشکل خاص یا مجموعه ای از مشکلات را داشته باشد. علاوه بر این، ناتوانی های یادگیری خود را در همه افراد دقیقاً به یک شکل نشان نمی دهند. نکته دوم اینکه برخی از ناتوانی های یادگیری خفیف هستند، در حالی که برخی دیگر می توانند بسیار شدید باشند.
بدیهی است کسانی که دارای اختلال یادگیری شدید هستند بیشترین چالش را دارند.
نکته بعدی این است که طبق تعریف، یک بزرگسال دارای SLD از هوش متوسط یا بالاتر از حد متوسط برخوردار است. این گستره وسیع توانایی، به این معنی است که امکان دارد ضریب هوشی افراد از متوسط تا بالا یا حتی در حد بسیار با استعداد باشد. موضوع قابل توجه این است که گاهی توانایی آنها با میزان موفقیتشان مطابقت ندارد - چه در زمینه های تحصیلی و چه در رفتارهای عملکردی یا در مسائل شغلی. گاه به نظر می رسد شکاف قابل توجهی بین آنچه انتظار می رود، با توجه به توانایی فرد، و آنچه در واقع انجام می شود وجود دارد.
مهارتهای تحصیلی که در طول سالهای مدرسه برای این افراد دشوار بود، همچنان چالشبرانگیز هستند. مشکلات در زمینه هایی مانند خواندن، ریاضی، املا و نوشتن ادامه دارند. به عنوان مثال، در خواندن ممکن است استراتژیهای درک مطلب ضعیف باشند. این امر در کنار سرعت کم و دقت ناکافی میتواند باعث عدم تمایل فرد به خواندن شود. در رابطه با ریاضیات، مشکلات خود را در استفاده از مفاهیم ریاضی و تفکر درمورد مسائل ریاضی (چه برای استفاده روزانه یا برای کاربردهای پیچیده تر) نشان میدهند. در نوشتن نیز مشکلات املایی، دست خطی یا بیان نوشتاری همچنان دردسرآفرین هستند.
اشکال در فرآیندهای عصبی-شناختی (neurocognitive) بنیادی بهعنوان منبع اختلال یادگیری خود منجر به مشکلات فزایندهای میشوند. این فرآیندهای روانی شامل حافظه، سرعت پردازش، ادراک، زبان درکی و بیانی، توجه، توانایی های حرکتی و مهارت های اجتماعی هستند. این موارد بر همه زمینههای عملکرد بزرگسالان اثر دارند - چه در خانه، چه در محل کار، یا در جامعه.
همچنین ویژگی های ثانویه متعددی وجود دارد که مربوط به تجربههای یادگیری بزرگسالان است. این ویژگیها را میتوان بهعنوان «لایه بعدی» تظاهرات SLD در نظر گرفت که بهعنوان مجموعهای از مکانیسمهای مقابلهای یا مجموعهای از افکار و احساسات مثبت یا منفی بروز پیدا میکنند. به دلیل ماهیت پیچیده ناتوانی های یادگیری در بزرگسالی، نمیتوان ویژگی های ثانویه را به همه بزرگسالان تعمیم داد.
یعنی ویژگی هایی که در زیر مورد بحث قرار می گیرد ممکن است خود را به اشکال مختلف نشان دهند و در مورد موضوعات متفاوتی وجود داشته باشند. بنابراین، درک ویژگیهای ثانویه بزرگسالان مبتلا به SLD باید بر اساس دیدگاههای فرد به عنوان یک بزرگسال صورت گیرد.
مشخصههای اجتماعی و عاطفی بزرگسالان SLD بیشتر مورد بررسی قرار گرفته است. احساس کلی کمبود ارزش خود، عزت نفس پایین و خودپنداره ضعیف می تواند در بین این افراد شایع باشد. محققین معتقدند این افراد علیرغم ناهمگن بودن حیطه مشکلات یادگیریشان شباهت زیادی در این موارد دارند. بسیاری از این بزرگسالان تجربیات دردناکی را در طول سال های مدرسه خود داشته اند، چه در کلاس درس و چه خارج از آن. به نظر می رسد که آنها مرتبا با این مسائل دستوپنجه نرم میکنند، چه در زندگی بزرگسالی موفق باشند و چه ناموفق. در نتیجه، غیرمعمول نیست که آنها احساس خنگی و بی کفایتی کنند.
وجود نگرشها و رفتارهای مرتبط با درماندگی آموختهشده در این افراد نادر نیست. در نتیجه، برخی از بزرگسالان مبتلا به SLD خود را ناتوان یا بازنده می بینند. حتی بزرگسالانی که عمدتاً زندگیهای موفقی را تجربه کردهاند، گزارش کردهاند که گاهی اوقات احساس میکنند که «فریبکار» هستند. سندرم فریبکاربودن به آنها این احساس را می دهد که علیرغم دستاوردهای گذشته، هنوز شایستگی موفقیت را ندارند، و اینکه کسی "در خواهد یافت" که آنها واجد شرایط یا توانا نیستند. به این دلایل، قابل درک است که بزرگسالان دارای SLD بیشتر از جمعیت عادی احساس ناامیدی و عصبانیت را تجربه کنند.
برخی بزرگسالان SLD به دلیل انباشته شدن تجارب شکست در طول عمرشان، انگیزه کمی دارند. البته برخی دیگر به دلایل مختلف گاهی در طول سالهای بزرگسالی انگیزه بالایی دارند؛ به عنوان مثال، زمانی که فرد میخواهد مهارت جدیدی را برای پیشرفت شغلی بیاموزد یا در دورههای بازآموزی شرکت کند. علاوه بر این، انگیزه این افراد وقتی که در نقش یک بزرگسال میخواهند کنترل زندگی خود را دردستبگیرند، میتواند پویایی بسیار بالایی در آنها ایجاد کند و به منبع انگیزه درونی پایدار تبدیل شود.
مشخص شده است که برخی از ویژگیهای ثانویه برای کنترل زندگی فرد مؤثر هستند و به سازگاری موفق در زندگی بزرگسالی منجر میشوند. یکی از ویژگی ها ظرفیت برخی از این افراد برای انعطاف پذیری علیرغم شکستهای گذشته است. در واقع کسانی که توانستهاند بدون هیچ دلسردی بهخاطر شکست، به جلو حرکت کنند(و گاهی اوقات حتی با آن تقویت شدهاند)، احساس قدرت درونی و اعتماد به نفس بیشتری دارند و میدانند که زمانهای خوبی در پیش است. تاب آوری مجموعه ای از پویایی ها است که به طرق مختلف بر بخش های مختلف جمعیت بزرگسالان SLD تأثیر می گذارد.
یکی دیگر از ویژگی های مثبت برخی از این افراد استراتژی های یادگیری غیر متعارفی است که آنها برای تسلط بر یک کار یا یادگیری یک روال جدید طراحی می کنند. آنها روشهای منحصربهفردی برای انجام تکالیف و وظایف خود دارند و زمانی که زمان و فرصت در اختیارشان قرار میگیرد، میتوانند به سبک خودشان مشکل را حل کنند. این فرآیند «خلاقیت آموختهشده» نامیده میشود و منجر به کاربرد تکنیکهای انطباقی در اشتغال، کارهای روزمره زندگی و موقعیتهای اجتماعی میشود.
نتایج تحقیقاتی که به بررسی اثرات دراز مدت اختلالات یادگیری پرداختهاند طیف گستردهای دارد. درحالیکه بعضی مطالعات دستیابی به موفقیت در حوزههای اصلی زندگی را در این افراد همسطح افراد معمول دانستهاند، بعضی دیگر از مطالعات به اختلاف قابل ملاحظه بزرگسالان دارای SLD با جمعیت عادی در این حیطهها اشاره کردهاند. در یک پژوهش که برمبنای سیستم خودگزارشدهی طراحی شده بود محققین از بزرگسالان دارای SLD خواستند شدت مشکلات خود را با دوران مدرسه مقایسه کنند. شرکت کنندگان بر حسب میزان موفقیت شغلی به دو دسته بسیار موفق و نسبتا موفق تقسیم شده بودند.
هر دو گروه معتقد بودند مشکلات آنها در حیطههای گوش کردن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن، هجی کردن، ریاضی، ادراک بصری، ادراک شنوایی، هماهنگی، رفتارهای تکانهای، حواس پرتی، بیش فعالی و محدوده توجه در بزرگسالی نسبت به دوران مدرسه بدتر شده است.
البته این تحقیقات عموما در کشورهای پیشرفته صورت گرفتهاست. در اغلب این کشورها سیستم آموزشی کارامد با تشخیص بهموقع و ارائه خدمات مناسب درصد بالایی از این افراد را پوشش میدهد. گرچه ممکن است موفقیتهای شغلی و خانوادگی در این جوامع همبستگی بیشتری با توانایی یادگیری داشته باشد.
در نهایت این عقیده که اغلب دانشآموزان دارای ناتوانیهای یادگیری پتانسیل محدودی دارند و کنار گذاشته میشوند میتواند کاملا نادرست باشد. یک دانش آموز هفت ساله با اختلال یادگیری می تواند به یک دانش آموز 17 ساله دبیرستانی سخت کوش، یک والد خوب، یک کارمند 27 ساله متمرکز و یک عضو موفق خانواده تبدیل شود. ناتوانی های یادگیری لزوما مانع موفقیت افراد نمی شود. در طی مطالعات طولی که از دهه 70 شروع شده و تا اواخر دهه 90 ادامه یافته است ثابت شده که سه عامل همراهی مثبت و سازنده خانواده، تشخیص بهموقع و دریافت درمانهای فشرده و طولانیمدت در تعیین سرنوشت این افراد نقش اساسی بازی میکند.
علیرغم وجود منابع گستردهای که این امر را تایید و بررسی کردهاند SLD بزرگسالی هنوز تعریف مشخصی ندارد. تکالیف و موقعیت های خاصی که فرد از دوران کودکی با آنها دست و پنجه نرم کرده است ممکن است در بزرگسالی هم برای فرد همچنان دشوار باشند، چیزهایی مانند متمرکز و منظم ماندن، نوشتن اطلاعات، اجرای صحیح یا تغییردادن روتینها. حتی ممکن است افراد این موارد را در فرزند خود نیز ببینند و این امر آنان را دچار تشویش کند.
بزرگسالان باید بتوانند در زمینههای مختلف شغلی، روابط خانوادگی، اجتماعی و عاطفی، روتینهای روزمره زندگی، تفریح و اوقات فراغت به سازگاری مناسب دست یابند. این موارد باید هنگام ارزیابی و درمان بزرگسالانی که با مشکلات یادگیری مواجه هستند مورد توجه قرار بگیرد.
ویژگیهای مثبت بزرگسالان مبتلا به SLD ممکن است شامل مهارتهای حل مسئله، استراتژیهای جبرانی، پشتکار، همدلی و شخصیتهای برونگرا باشد. زمینههای مشکلمیتواند شامل این موارد باشد: مشکل در خواندن، نوشتن و/یا ریاضی، حافظه ضعیف، مشکل در پیروی از دستورالعمل ها، ناتوانی در تمایز قائل شدن بین حروف، اعداد و/ یا صداها، مشکلات هماهنگی چشم و دست، مشکل گذاشتن چیزها یا انجام دادن کارها با ترتیب درست، نداشتن سازماندهی و مشکل در تطبیق با تغییر.
هنگام بررسی ویژگی های بزرگسالان دارای SLD باید نکات مختلفی را در نظر داشت. اول اینکه تنوع زیادی در بین افراد این جمعیت وجود دارد زیرا اختلالات یادگیری یک ساختار واحد نیستند. ممکن است فرد یک مشکل خاص یا مجموعه ای از مشکلات را داشته باشد. علاوه بر این، ناتوانی های یادگیری خود را در همه افراد دقیقاً به یک شکل نشان نمی دهند. نکته دوم اینکه برخی از ناتوانی های یادگیری خفیف هستند، در حالی که برخی دیگر می توانند بسیار شدید باشند.
بدیهی است کسانی که دارای اختلال یادگیری شدید هستند بیشترین چالش را دارند.
نکته بعدی این است که طبق تعریف، یک بزرگسال دارای SLD از هوش متوسط یا بالاتر از حد متوسط برخوردار است. این گستره وسیع توانایی، به این معنی است که امکان دارد ضریب هوشی افراد از متوسط تا بالا یا حتی در حد بسیار با استعداد باشد. موضوع قابل توجه این است که گاهی توانایی آنها با میزان موفقیتشان مطابقت ندارد - چه در زمینه های تحصیلی و چه در رفتارهای عملکردی یا در مسائل شغلی. گاه به نظر می رسد شکاف قابل توجهی بین آنچه انتظار می رود، با توجه به توانایی فرد، و آنچه در واقع انجام می شود وجود دارد.
مهارتهای تحصیلی که در طول سالهای مدرسه برای این افراد دشوار بود، همچنان چالشبرانگیز هستند. مشکلات در زمینه هایی مانند خواندن، ریاضی، املا و نوشتن ادامه دارند. به عنوان مثال، در خواندن ممکن است استراتژیهای درک مطلب ضعیف باشند. این امر در کنار سرعت کم و دقت ناکافی میتواند باعث عدم تمایل فرد به خواندن شود. در رابطه با ریاضیات، مشکلات خود را در استفاده از مفاهیم ریاضی و تفکر درمورد مسائل ریاضی (چه برای استفاده روزانه یا برای کاربردهای پیچیده تر) نشان میدهند. در نوشتن نیز مشکلات املایی، دست خطی یا بیان نوشتاری همچنان دردسرآفرین هستند.
اشکال در فرآیندهای عصبی-شناختی (neurocognitive) بنیادی بهعنوان منبع اختلال یادگیری خود منجر به مشکلات فزایندهای میشوند. این فرآیندهای روانی شامل حافظه، سرعت پردازش، ادراک، زبان درکی و بیانی، توجه، توانایی های حرکتی و مهارت های اجتماعی هستند. این موارد بر همه زمینههای عملکرد بزرگسالان اثر دارند - چه در خانه، چه در محل کار، یا در جامعه.
همچنین ویژگی های ثانویه متعددی وجود دارد که مربوط به تجربههای یادگیری بزرگسالان است. این ویژگیها را میتوان بهعنوان «لایه بعدی» تظاهرات SLD در نظر گرفت که بهعنوان مجموعهای از مکانیسمهای مقابلهای یا مجموعهای از افکار و احساسات مثبت یا منفی بروز پیدا میکنند. به دلیل ماهیت پیچیده ناتوانی های یادگیری در بزرگسالی، نمیتوان ویژگی های ثانویه را به همه بزرگسالان تعمیم داد.
یعنی ویژگی هایی که در زیر مورد بحث قرار می گیرد ممکن است خود را به اشکال مختلف نشان دهند و در مورد موضوعات متفاوتی وجود داشته باشند. بنابراین، درک ویژگیهای ثانویه بزرگسالان مبتلا به SLD باید بر اساس دیدگاههای فرد به عنوان یک بزرگسال صورت گیرد.
مشخصههای اجتماعی و عاطفی بزرگسالان SLD بیشتر مورد بررسی قرار گرفته است. احساس کلی کمبود ارزش خود، عزت نفس پایین و خودپنداره ضعیف می تواند در بین این افراد شایع باشد. محققین معتقدند این افراد علیرغم ناهمگن بودن حیطه مشکلات یادگیریشان شباهت زیادی در این موارد دارند. بسیاری از این بزرگسالان تجربیات دردناکی را در طول سال های مدرسه خود داشته اند، چه در کلاس درس و چه خارج از آن. به نظر می رسد که آنها مرتبا با این مسائل دستوپنجه نرم میکنند، چه در زندگی بزرگسالی موفق باشند و چه ناموفق. در نتیجه، غیرمعمول نیست که آنها احساس خنگی و بی کفایتی کنند.
وجود نگرشها و رفتارهای مرتبط با درماندگی آموختهشده در این افراد نادر نیست. در نتیجه، برخی از بزرگسالان مبتلا به SLD خود را ناتوان یا بازنده می بینند. حتی بزرگسالانی که عمدتاً زندگیهای موفقی را تجربه کردهاند، گزارش کردهاند که گاهی اوقات احساس میکنند که «فریبکار» هستند. سندرم فریبکاربودن به آنها این احساس را می دهد که علیرغم دستاوردهای گذشته، هنوز شایستگی موفقیت را ندارند، و اینکه کسی "در خواهد یافت" که آنها واجد شرایط یا توانا نیستند. به این دلایل، قابل درک است که بزرگسالان دارای SLD بیشتر از جمعیت عادی احساس ناامیدی و عصبانیت را تجربه کنند.
برخی بزرگسالان SLD به دلیل انباشته شدن تجارب شکست در طول عمرشان، انگیزه کمی دارند. البته برخی دیگر به دلایل مختلف گاهی در طول سالهای بزرگسالی انگیزه بالایی دارند؛ به عنوان مثال، زمانی که فرد میخواهد مهارت جدیدی را برای پیشرفت شغلی بیاموزد یا در دورههای بازآموزی شرکت کند. علاوه بر این، انگیزه این افراد وقتی که در نقش یک بزرگسال میخواهند کنترل زندگی خود را دردستبگیرند، میتواند پویایی بسیار بالایی در آنها ایجاد کند و به منبع انگیزه درونی پایدار تبدیل شود.
مشخص شده است که برخی از ویژگیهای ثانویه برای کنترل زندگی فرد مؤثر هستند و به سازگاری موفق در زندگی بزرگسالی منجر میشوند. یکی از ویژگی ها ظرفیت برخی از این افراد برای انعطاف پذیری علیرغم شکستهای گذشته است. در واقع کسانی که توانستهاند بدون هیچ دلسردی بهخاطر شکست، به جلو حرکت کنند(و گاهی اوقات حتی با آن تقویت شدهاند)، احساس قدرت درونی و اعتماد به نفس بیشتری دارند و میدانند که زمانهای خوبی در پیش است. تاب آوری مجموعه ای از پویایی ها است که به طرق مختلف بر بخش های مختلف جمعیت بزرگسالان SLD تأثیر می گذارد.
یکی دیگر از ویژگی های مثبت برخی از این افراد استراتژی های یادگیری غیر متعارفی است که آنها برای تسلط بر یک کار یا یادگیری یک روال جدید طراحی می کنند. آنها روشهای منحصربهفردی برای انجام تکالیف و وظایف خود دارند و زمانی که زمان و فرصت در اختیارشان قرار میگیرد، میتوانند به سبک خودشان مشکل را حل کنند. این فرآیند «خلاقیت آموختهشده» نامیده میشود و منجر به کاربرد تکنیکهای انطباقی در اشتغال، کارهای روزمره زندگی و موقعیتهای اجتماعی میشود.
نتایج تحقیقاتی که به بررسی اثرات دراز مدت اختلالات یادگیری پرداختهاند طیف گستردهای دارد. درحالیکه بعضی مطالعات دستیابی به موفقیت در حوزههای اصلی زندگی را در این افراد همسطح افراد معمول دانستهاند، بعضی دیگر از مطالعات به اختلاف قابل ملاحظه بزرگسالان دارای SLD با جمعیت عادی در این حیطهها اشاره کردهاند. در یک پژوهش که برمبنای سیستم خودگزارشدهی طراحی شده بود محققین از بزرگسالان دارای SLD خواستند شدت مشکلات خود را با دوران مدرسه مقایسه کنند. شرکت کنندگان بر حسب میزان موفقیت شغلی به دو دسته بسیار موفق و نسبتا موفق تقسیم شده بودند.
هر دو گروه معتقد بودند مشکلات آنها در حیطههای گوش کردن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن، هجی کردن، ریاضی، ادراک بصری، ادراک شنوایی، هماهنگی، رفتارهای تکانهای، حواس پرتی، بیش فعالی و محدوده توجه در بزرگسالی نسبت به دوران مدرسه بدتر شده است.
البته این تحقیقات عموما در کشورهای پیشرفته صورت گرفتهاست. در اغلب این کشورها سیستم آموزشی کارامد با تشخیص بهموقع و ارائه خدمات مناسب درصد بالایی از این افراد را پوشش میدهد. گرچه ممکن است موفقیتهای شغلی و خانوادگی در این جوامع همبستگی بیشتری با توانایی یادگیری داشته باشد.
در نهایت این عقیده که اغلب دانشآموزان دارای ناتوانیهای یادگیری پتانسیل محدودی دارند و کنار گذاشته میشوند میتواند کاملا نادرست باشد. یک دانش آموز هفت ساله با اختلال یادگیری می تواند به یک دانش آموز 17 ساله دبیرستانی سخت کوش، یک والد خوب، یک کارمند 27 ساله متمرکز و یک عضو موفق خانواده تبدیل شود. ناتوانی های یادگیری لزوما مانع موفقیت افراد نمی شود. در طی مطالعات طولی که از دهه 70 شروع شده و تا اواخر دهه 90 ادامه یافته است ثابت شده که سه عامل همراهی مثبت و سازنده خانواده، تشخیص بهموقع و دریافت درمانهای فشرده و طولانیمدت در تعیین سرنوشت این افراد نقش اساسی بازی میکند.