با بازگشایی مدارس و رفتن کودکان به کلاسهای درس، پس از چند سال مجدداً شاهد افزایش اضطراب کودکان ناشی از رفتن به مدرسه بودیم. این اضطراب به دلیل وقفهای دوساله که در مدرسه رفتن کودکان ایجاد شده بود؛ امسال بیش از سالهای قبل گریبانگیر کودکان و خانوادههایشان شده بود.
کودکانی که خانوادههای همدلتری دارند با اضطراب کمتری مواجه خواهد شد. خانوادههایی که در آن والدین به راحتی با فرزند خود صحبت میکنند و کودک خیلی راحت تر از دیگر همسالان خود اضطراب و نگرانیهای خود را بازگو میکند.
در این گزارش قصد داریم به این موضوع بپردازیم که خانوادهها در صورت مشاهده نمودهای اضطراب کودکان خود باید چگونه رفتار کنند؟
سعید صادقی استاد دانشگاه و روانشناس کودک در گفتگو با خبرنگار مهر در خصوص اضطرابهایی که کودکان در زمان بازگشایی مدارس ممکن است متحمل شوند، گفت: مشکلاتی که دانش آموزان در زمان ورود به مدرسه پیدا میکنند و اضطرابی که تجربه میکنند در همه دانش آموزان به یک میزان و به یک شکل نیست. در دانش آموزانی که سن بالاتری دارند یا روابط دوستانه تری با والدین دارند یا بهتر است بگوییم والدین هم دل تری دارند؛ کودکان معمولاً اضطرابهای خود را با والدین در میان میگذارند. در حقیقت نمود اضطراب و عدم اشتیاق به مدرسه را به صورت کلامی و راحت با والدین خود در میان میگذارند.
استاد دانشگاه شهید بهشتی افزود: اما برای گروهی از دانشآموزان به ویژه کودکانی که سن کمتری دارند یا والدین غیره همدلتری دارند؛ طبیعی است که رابطه خوب برقرار نمیشود و کودکان نمیتوانند خیلی راحت با والدین خود صحبت کنند. والدینی که چندان همدل نیستند؛ در زمانی که کودک از اضطرابش میگوید ممکن است کودکشان را سرزنش کنند یا خوب به حرفهای کودکشان گوش نکنند و یا نگرانی فرزندشان را درک نکنند یا حتی فرزندشان را تحقیر یا مورد تمسخر قرار دهند که چرا میترسی؟ مدرسه که ترس ندارد و از این گونه صحبتها با فرزندشان داشته باشند. در چنین شرایطی معمولاً اضطراب در این فرزندان به صورت نمودهای بدنی خود را نشان میدهد.
صادقی در تشریح نمودهای بدنی اضطراب گفت: مثلاً ممکن است کودک در حین رفتن به مدرسه به سختی از خواب بیدار شود؛ اشتیاق کمتری برای مدرسه رفتن داشته باشد. یا هنگامی که قرار است به مدرسه برود علائمی مثل دل درد یا دل پیچه، افزایش ضربان قلب، حالت تهوع داشته باشد. به طور کلی علائم جسمانی از نمودهای اضطراب هستند. این علائم معمولاً زمانی در کودک رخ میدهد که او در حال آماده شدن برای رفتن به مدرسه است که در حقیقت امتناع از رفتن به مدرسه به این علائم ظاهری منجر میشود. علاوه بر این؛ کودک در حین ورود به مدرسه نیز ممکن است همین علائم را مجدداً از خود بروز دهد.
این روانشناس کودک در خصوص نقش خانوادهها در کاهش و از بین بردن اضطراب کودکان گفت: اگر بخواهیم در خصوص این مطلب صحبت کنیم که خانوادهها چه راهبردهایی را باید در پیش بگیرند؛ بدون شک اولین و مهمترین کاری که والدین باید انجام دهند این است که ترس و نگرانی کودک را بشنود و ببینند و در مورد آن با کودکشان صحبت کنند.
صادقی افزود: تصور کنید یک کودک از از رفتن به مدرسه امتناع میکند یا در حیاط مدرسه شروع به گریه کردن میکند؛ اگر مادر عصبی شده و پرخاشگری کند یا فرزندش را سرزنش کند یا حتی او را با بچههای دیگر و همسالان خود مقایسه کند؛ این موضوع نه تنها اضطراب فرزند را بهبود نمی بخشد بلکه آن را تشدید میکند؛ پس در گام اول، والدین باید خوب گوش بدهند و همدلی کنند؛ وقتی که والدین این فضا را آماده کردند یا حتی شب قبل از رفتن کودک به مدرسه در مورد نگرانی اش با او صحبت کنند؛ قطعاً کودک اضطراب کمتری خواهد داشت.
این روانشناس کودک با بیان اینکه گاهی لازم است از کودک بخواهیم خودش به راه برطرف شدن اضطرابش فکر کند؛ گفت: کودک لازم است اینجا حل مسئله انجام دهد؛ اینکه خودش فکر کند این ترس و اضطراب را چگونه میتواند حل یا نگرانی اش را کم کند.
صادقی با اشاره به اینکه در بسیاری از اوقات ترسها و اضطرابی که در کودک وجود دارد واقعاً با اقدامات اولیه برطرف میشود؛ اظهار کرد: به شرطی که آن نگرانی که کودک دارد؛ مادر پدر به عنوان دو بزرگسال با دیدگاه یک بزرگسال و با همدلی بتوانند خودشان را جای کودک بگذارند که چطور کودک در حال تجربه آن موقعیت است.
پرخاشگری از نمودهای اضطراب است
این روانشناس کودک با بیان اینکه تمنا کردن برای نرفتن به مدرسه یا گریه کردن از دیگر نمودهای اضطرابی کودکان است؛ گفت: یک بخشی هم ممکن است به پرخاشگری کودک منجر شود. دانش آموز نسبت به معلم و نسبت به همکلاسیهای خود خشم داشته و خشمگین شود و خشم خود را در محیط آموزشی تخلیه کند.
صادقی افزود: پس حالتهای مختلفی برای نمود بدنی اضطراب وجود دارد؛ بعضی از کودکان به صورت کلامی و بعضی از کودکان به صورت علائم فیزیولوژیک مثل بیماریهای جسمی اضطراب خود را نشان میدهند.
استاد دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه ممکن است حتی والدین به این اشتباه بیفتند که کودک واقعاً مریض شده است؛ گفت: اما یک تفاوت عمده در این زمینه وجود دارد و آن اینکه نمودهای بدنی و علائم فیزیولوژیک ناشی از اضطراب مثل دل درد یا حالت تهوع با نرفتن به مدرسه به سرعت برطرف میشود؛ یعنی اگر مادر قید بردن کودکش به مدرسه را بزند و به بچه بگوید که امروز میتوانی استراحت کنی، فرزندش به سرعت حالش خوب میشود و علائم برطرف میشوند؛ اینها نشان میدهد که این علائم، علائم اضطرابی است و والدین حتماً باید به این علائم توجه داشته باشند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا میتوان دستهبندی مشخصی در مورد بروز انواع نمودهای اضطراب در بین جنسیتهای مختلف داشت؛ گفت: نمودهای اضطراب کودکان تنوع زیادی دارد؛ حتی در فرهنگهای مختلف میتوان نمودهای گوناگونی را مشاهده کرد؛ در فرهنگهای مختلف نمودهای اضطرابی متفاوت است؛ ولی مطالعات نشان میدهد که در پسرها اضطراب بیشتر به صورت رفتارهای برون سازی شده، مثل پرخاشگری و خشم خود را نشان میدهد؛ اما در دخترها بیشتر، مشکلات درون ریزی شده مثل ناخن جویدن، مو کندن یا کندن پوست لب مشاهده میشود که در حقیقت نمودهایی هستند که بیشتر خود فرد را آزار میدهد و در خود فرد بروز داده میشود.
در مورد نگرانیهای کودک با او صحبت کنید
وی با بیان اینکه اقدامات به هنگام میتواند خیلی راحت اضطراب کودک را حل کند؛ گفت: مثلاً یک کودک نگران است که مبادا زمان پایان مدرسه؛ سرویسش نیاید؛ یا مادر و پدرش فراموش کنند که او را از مدرسه به خانه ببرند؛ یا مبادا در مدرسه گرسنه بماند؛ اینها از مواردی است که اضطراب و نگرانی ایجاد میکند و خیلی راحت میتوان با صحبت کردن در مورد این اتفاقات از اضطراب کودک جلوگیری کرد.
صادقی با بیان اینکه تور مدرسه گردی میتواند به دانش آموزان با آشنایی با فضای مدرسه محل تحصیلشان کمک زیادی کند؛ گفت: اگر کودک با فضای مدرسه چندان سازگار نشد؛ برای مثال اگر حیاط مدرسه شلوغ بود یا تراکم و دانش آموزان مانع از راحتی کودک میشد در ساعتهای غیر از ساعتهای اداری و کلاسهای درس پدر یا مادر دست فرزندشان را بگیرند کلاسها را به او نشان بدهند چند فضای مدرسه را به او نشان میدهند و کودکشان را به محیط مدرسه علاقه مند کند.
این روانشناس کودک با بیان اینکه ابهام همیشه تولید کننده اضطراب است، گفت: اگر به شما بگویم که قرار است به جایی بروید که نمیدانید آنجا کجاست حتماً برای شما ایجاد اضطراب خواهد کرد؛ اما اگر از قبل به آن محل رفته باشید؛ شرایط برای شما خیلی راحت تر خواهد بود. پس دومین نکته آشنایی کودک با فضای مدرسه است.
استاد دانشگاه شهید بهشتی افزود: راه چاره سوم تسهیل رابطه کودک با با معلمان است؛ هیچ اشکالی ندارد که اگر بچهای که اضطراب و استرس دارد والدینش یک زمانی را به این اختصاص بدهند که با معلم یا مدیر با تیم آموزشی یا با مشاوران مدرسه صحبت کنند و از معلم خواهش کند یک تایمهایی را بیشتر یا حمایت کننده تر با فرزندشان ارتباط برقرار کند این موضوع خیلی کمک میکند که کودک به معلم علاقه پیدا کند و همین ارتباطات ساده کودک با معلم مدرسه یا مدیر مدرسه یا ناظم مدرسه که برقرار میکند آرام آرام کودک را به محیط مدرسه علاقه مند میکند.
صادقی راه چهارم کاهش اضطراب کوک را ارتباط کودک با همسالان دانست و افزود: باید والدین تلاش کنند ارتباط کودکشان با همسالان تسهیل شود؛ مجدداً باید عرض کنیم که هیچ اشکالی ندارد که در تایمهای خارج از تایم مدرسه دو تا سه کودک که در یک کلاس درس هستند آخر هفته قراری بگذارند و کودکان را با خود به پارک ببرند؛ شاید این اتفاق ساده به نظر برسد اما همین اتفاق موجب پیوند عاطفی بین بچهها شده و منابع حمایتی لازم را برای کودک ایجاد و بچه را علاقمند میکند که صبح روز مدرسه با اشتیاق به مدرسه برود؛ چرا که دوستانش را آنجا می بیند. در حقیقت این پیوند عاطفی موجب از بین رفتن بخش زیادی از اضطراب و نگرانی کودک شده و مدرسه برای کودک جذاب میشود.
این روانشناس کودک افزود: یکی از موارد دیگری که والدین باید انجام دهند و ما در ادبیات پژوهشی در مورد آن بسیار صحبت میکنیم این است که پروسه انتقال کودک از منزل به مدرسه را راحت تر کنند؛ یعنی سعی کنند زمانی که کودک قرار است از کنارشان جدا شود یک نظم خاصی داشته باشد؛ یا کودک در مدرسه جای خاصی داشته باشد؛ یا یک رفتار خاص یا یک شوخی خاص برای خداحافظی فکر شود؛ برای زمانی که کودک از والدینش جدا شود با خلق و اخلاق خوب والدین، کودک را روانه مدرسه کنند. این خداحافظی دلنشین به کودک واقعاً احساس آرامش میدهد.
این روانشناس کودک افزود: این خیلی مفید است که والدین به کودک بگویند که منتظر او در آخر ساعت مدرسه هستند تا او را از مدرسه به خانه بیاورند؛ کودکان از نظر روانشناختی کاملاً آماده هستند که از والدین خود الگو بگیرند؛ والدینی که کودکشان را به مدرسه میبرند و کودک خود را تا درب مدرسه بدرقه میکنند؛ فرزند احساس آرامش خواهد داشت در حالی که اگر والیدن به مدرسه رفتن کودک بی توجه باشند؛ فرزند این حس را میکند که انگار مادر و پدرش هیچ توجهی به رفتن او ندارند؛ کودک احساس طرد شدگی میکند و این خودش میتواند یک منبع استرس زا برای کودک باشند.
استاد دانشگاه شهید بهشتی خاطر نشان کرد: ممکن است والدین با انجام تمام اقدامات فوق باز هم موفق به از بین بردن کامل اضطراب کودک خردسال خود نشوند. این موضوع نشان میدهد که کودک دچار اختلالات اضطرابی است وقتی که ما از اختلال صحبت میکنیم یعنی این دیگر یک الگوی پایدار رفتاری است؛ اختلالات رفتاری و هیجانی فرایند درمانی مشخصی دارد که کودک با مراجعه به متخصص به درمان معمولاً خوب جواب میدهد و کمک میکند که اضطراب خود را کاهش داده و راحتتر با محیط اطراف سازگار شود.