پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - 18 Apr 2024
تاریخ انتشار :
سه شنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۱ / ۱۴:۳۴
کد مطلب: 59111
۳
برگرفته از کتاب تاب آوری کودکان

تاب آوری و توانایی تغییر / فاطمه آیین

باشگاه تاب آوری
تاب آوری و توانایی تغییر / فاطمه آیین
فاطمه آیین مربی کودک در یادداشتی اختصاصی برگرفته از کتاب تاب آوری کودکان برای میگنا نوشت آیا هیچ وقت پیش آمده به دلیل اینکه وقت کافی برای امتحان نداشتید یا انجام ندادن کاری استرس بگیرید؟ بیشتر مردم استرس داشته اند، خبرخوب این است که این موقعیت ها در کنترل ما هستند. شاید باعث نگرانیتان شوند اما شما توانایی هایی برای تغییر آنها دارید.
  اکنون شما راه های زیادی برای روبه رو شدن با استرس و موانع را آموخته اید، اکنون میدانیم چگونه باید با موقعیت های خاص روبه رو شویم.
اینجا به چگونگی مدیریت استرس و بازگشت از آن خواهیم پرداخت
شما این موارد را می آموزید
چگونگی مواجهه با ناامیدی؛
 چگونگی برنامه ریزی؛
 چگونگی تاب آوری در مواجهه با تغییر برنامه ها؛
چگونگی تعیین هدف و حرکت به سمت آن؛چگونگی مدیریت احساس رقابت؛
چگونگی مواجهه با شرایط وقتی آمادگی آن موقعیت را نداریم.

اما در ابتدا، یک لحظه فکر کنید با موقعیت پراسترسی که در کنترلتان  است چگونه روبه رو می شوید
 اگر خودم را ناامید کنم، من
آ) از خودگویی های زیانبار استفاده می کنم و ناراحت می شوم
 ب) تلاش می کنم از خودگویی سودمند استفاده کنم تا حس بهتری داشته باشم.
 پ) تلاش می کنم از خودگویی سودمند استفاده کنم و از وضعينت پیش آمده درس بیاموزم. وقتی در مدرسه تنش دارم،
 آ ) با وقت گذراندن با دوستانم حواسمرا پرت می کنم و تلاش می کنم تا تنش را فراموش کنم
. ب) عصبی یا ناراحت میشوم، اما نمی دانم در موردش چه کاری انجام دهم
پ) میفهمم تنش دارم و برای داشتن احساس بهتر از راهکار ها استفاده میکنم یا درخواست کمک میکنم تا از پس موقعیت بربیایم.
وقتی سرم خیلی شلوغ است.من:
آ) عصبی میشوم و سرانجام همه انرژی ام را برای هیچ از دست میدم
ب) تلاش میکنم برنامه ریزی کنم اما معمولا کارهایی که باید انجام بدهم فراموش میکنم.
. پ) به برنامه پایبندم، پس هر کاری که باید انجام بدهم را یادم هست.
 وقتی برنامه ام تغییر می کند، من :
آ) خیلی ناراحت می شوم و تلاش می کنم از تغییرات بپرهیزم.
 ب) تلاش می کنم آرام بمانم، اما تغییرات را دوست ندارم
پ)با داشتن راهکار کمکم می کند بدون استرس تغییرات را به درستی مدیریت کنم

اگر در رقابتی هستم.من:
،آ) من خیلی عصبی می شوم و از آن متنفرم می شوم.
 ب) کمی عصبی می شوم اما به خودم یادآوری می کنم که مجبورنیستم همیشه برنده شوم.
 پ) مجموعه ای از راهکارهای متفاوت دارم، مانند خودگویی تاکمکم کند که رقابتی بدون استرس داشته باشم.
 اگر پاسخ های شما بیشتر گزینه «آ بوده:
شما واقعا باید یاد بگیرید که چگونه موقعیت ها را مدیریت کنید، جاهایی که رفتارتان می تواند تفاوت اساسی ایجاد کند. چنانچه این فصل را بخوانید، می توانید برخی نکته ها را درک کنید.

اگر پاسخ های شما بیشتر گزینه «ب» بوده:
شما برخی راهکارها را دارید اما شاید بتوانید از داشتن ابزارهای بیشتر در جعبه خود سود ببرید.
اگر پاسخ های شما بیشتر گزینه «پ» بوده:شما راهکارهای زیادی دارید تا برای مواجهه با ناامیدی یا برنامه های متعدد یا در دیگر موقعیت هایی که در کنترلتان هستند، کمکتان کند؟

مهار ناامیدی پس از به عقب انداختن کارها
  در گذشته، درباره راه هایی برای مهار ناامیدی در مواقعی که باید بین دو گزینه، یکی را انتخاب می کردید یا وقتی کارها به گونه ای که انتظار داشتید پیش نمی رفت، خوانید. اما درباره نا امیدی که از ناکامی ناشی می شود یا ناراحتی ناشی از فعالیت هایتان چطور؟
شاید فکر کنید چرا می خواهم خودم را ناامید کنم؟ شاید منطقی  به نظر نرسد، هیچ کس شروع به ناامید کردن خودش نمی کند. شاید  اما این افراد زیادی این کار را می کنند. برای نمونه آیا ب کار مدرسه را برای لحظه آخر بگذارید، و بعد. زمان کافی نداشت تا کار را به خوبی انجام دهید؟ هیچ کس نمی خواهد خودش را ناامیدی اما وقتی انجام کاری را به لحظه آخر وامی گذارید، در واقع شاید هم تصمیمی نگرفته اید، شاید احساس کنید که قربانی زمان بوده اید؛ زیرا زمان برای انجام کار به اتمام رسیده است.
تاکنون قربانی زمان بوده اید؟ تاکنون کاری بوده که تا آخرین لحظه به عقب انداخته باشید؟ آیا پیش آمده کاری را تا دقایق آخر با عجله انجام داده باشید و سپس زمانتان برای انجامش به پایان رسیده باشد؟ آیا پیش آمده تصمیم گرفته باشید که به جای انجام کار اصلی، بر فعالیتهای دیگر تمرکز کنید تا وقتی زمان کمی برای خوب انجام دادن کارتان باقی مائده باشد؟ اینکه کاری را برای لحظه آخر بگذارید، وقتی متوجه می شوید وقتتان به پایان رسیده است منجر به ناامیدیتان می شود.
بنابراین پس از به عقب انداختن، برای اجتناب از ناامیدی می توانید چه کنید؟ شاید راهنمایی های زیر کمکتان کند
 به خودتان یادآوری کنید که به عقب انداختن کارتان با وظایفتان، آنهارا دور نمی کند و فقط تنش را به زندگیتان اضافه می کند.
 سامان دادن و برنامه ریزی به وظایف و کارهای روزمره می تواند به شما کمک کند تا بدون استرس و تنش با آنها مواجه شوید.
 اگر ترجیح می دهید فعالیت مورد علاقه تان را انجام دهید، زمانی را هم به انجام کارهایی که چندان مورد پسندتان نیست، اختصاص دهید.  سعی کنید بهانه نگیرید. برای نمونه: «من نمیدونستم امتحان این هفته بود.
اگر شما از نحوه مدیریت موقعیتی ناراحت هستید خوب است که اشتباهتان را بپذیرید و به دیگران اعتماد کنید و از آنها درخواست بود که مدیریت بهتر که بر اوضاع داشته باشید

بیش از حد برنامه داشتن
آیا می دانستید خیلی از بچه ها سرشان شلوغ است، به طوری که نمی توانند از کاری که انجام می دهند، لذت ببرند؛ زیرا آنها استرس و هیجان دارند؟ شاید باید برای فعالیت های زیادی ثبت نام کنید، آنقدر که همه کارها را از دست بدهید اما برای استراحت وقتی نداشته باشید. خیلی دشوار است که بدون استرس کارها را پشت سر هم انجام دهید شاید بیش از حد برنامه دارید.
برخی هم زمان با انجام فعالیت ها استراحت نیز می کند و با داشتن برنامه خیلی زیاد، استرسی را احساس نمی کنند. دیگران زمان مشخصی برای استراحت دارند. دربارهی خودتان فکر کنید. چگونه هر روز بعد از مدرسه و در تعطیلات آخر هفته، پرمشغله بودنتان را مدیریت می کنید؟ آیا به دلیل خستگی، بداخلاق و زودرنج می شوید؟ آیا برای تمرین بیسبال، تمرین پیانو بعد از درس یا کامل کردن تکلیف خانه تان وقت کم می آورید؟ اگر چنین است، شاید احتیاج داشته باشید به برنامه تان نگاه کنید، ایا کاری هست که بتوانید حذف کنید تا زمان بیشتری را آزاد کنید.
همچنین شاید بفهمید به دلیل برنامه شلوغی که دارید، خیلی سخت است که غذا خوردن و خوابتان مناسب و کافی باشد. اگر با خوردن عدای نامناسب و خواب ناکافی مراقب بدنتان نیستید و سعی می کنید در همه فعالیت ها فعال باشید، شاید هنگام روبه رو شدن با موقعیت پر استرس، زمان خیلی سختی برای تاب آوری داشته باشید.
فکر کنید که هر هفته چه کار می کنید، می توانید زمانی را برای خودتان بگذارید. زمانی که هیچ فعالیت خاصی انجام ندهید. این زمانی است که با خودتان وقت می گذرانید. شاید تصمیم بگیرید تلویزیون تماشا کنید، به پیاده روی بروید، از یک سرگرمی لذت ببرید یا بازی رایانه ای انجام بدهید. هیچ کس به شما نمی گوید که در این زمان جای دیگری باشید. شانسی برای آرام شدن و استراحت است. ما فرصتی برای خوابیدن است، البته اگر نیاز دارد.
روبرو شدن با تغییرات
 انعطاف پذیری یعنی شما می توانید تغییر در برنامه تان را بپذیرید، با هنگام به دست آوردن اطلاعات تازه می فهمید در نحوه روبه رو شدن با موقعیت، خیلی زود تجدید نظر کنید. درباره نوار پلاستیکی فکر کنید. نوار پلاستیکی انعطاف پذیر است: می تواند بچرخد، خم شود، کشیده شود، بدون اینکه از هم باز شود. افراد تاب آور هرگاه در یک موقعیت پر استرس باشند، می توانند عقایدشان را تغییر بدهند تا تجربه های تازه و غیر منتظره داشته باشند و پیشنهاد دیگران را بپذیرند.
مانند نوار پلاستیکی، هرکس نقطه شکسته خود را دارد. اگر نوار پلاستیکی را بیش از حد یکشید، شاید پاره شود؛ همانند محدودیت های فردی که می شود به آسانی با آنها سازگار با روبه رو شد. برخی تغییرات، پذیرفتنشان آسان است.
اگر امروز به کلاس ریاضی نروید چون مدیر مدرسه تان، کلاس فوق العاده دیگری برایتان در نظر گرفته است، بی شک می توانید این تغییر را بپذیرید؛ زیرا می دانید برایتان لذت بخش است. اما پذیرش مرگ کسی که دوستش دارید با تعطیلاتی که خیلی منتظرش بودید و به تعویق افتاد؛ خیلی سخت است. قابل درک است که گریه کنید یا ناراحت، عصبانی، مأیوس و ناامید شوید. منعطف و تاب آور بودن به معنای نداشتن این احساسات نیست. منظور اینست که با داشتن این احساسات، راهی هم برای بازگشت بیابید با رو به جلو حرکت کنید.
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
چطور از فکر کردن بیش از حد به یک موضوع جلوگیری کنیم؟
سخت است حرفت را نفهمند سخت تر این است که حرفت را اشتباهی بفهمند حالا میفهمم که خدا چه زجری میکشد وقتی این همه آدم حرفش را که نفهمیده اند هیچ اشتباهی هم فهمیده اند. دکترعلی شریعتی