جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 29 Mar 2024
تاریخ انتشار :
شنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۱ / ۱۸:۴۴
کد مطلب: 59146
۱۲
برگرفته از کتاب فرزندپروری با کفایت

فرزندپروری با رویکرد طرحواره درمانی

سارینا سعادتی
فرزندپروری با رویکرد طرحواره درمانی
سارینا سعادتی در یادداشتی اختصاصی برای میگنا نوشت:

نیاز عاطفی اساسی انتظارات واقع بینانه اینگونه تعریف میشود: به فرزندانمان کمک کنیم در عین حالی که آزادند که خودشان باشند انتظاراتی که از آنها می رود درک کنند. زمانی که والدین نیاز انتظارات واقع بینانه را در کودک خود تامین میکنند به دنبال آن تمام و یا تعدادی از صفات و باورها در کودک شکل می گیرد: استاندارد های واقع بینانه. لطف و بخشندگی.

از خود گذشتگی و باورهایی در مورد والدین خود دارند:
آنها نقاط ضعف و قدرت من را میدانند.
آنها به من کمک می کنند که بین کار و تفریح تعادل برقرار کنم.
عشق آنها به من به نتایج کاری که به دست می آورم بستگی ندارد.
وقتی چیزی اشتباه از کار در می اید انها جنبه ی مثبت کار را در نظر می گیرند.
و باورهای دیگر...


انتظارات بیش از حد راه حل نیستند
تمام ما انتظاراتی داریم. انتظار داریم فردا خورشید طلوع کند یا انتظار داریم همسرمان وفادار باشد و یا فرزندانمان وقتی بزرگ شوند یاد بگیرند از خودشان مراقبت کنند.

اگرچه در بعضی از خانواده ها انتظارات کم یا حتی هیچ انتظاری وجود ندارد این حالت باعث میشود بچه ها سرگردان و بدون انگیزه رها شوند و با آنها بدون درک درستی از توانایی ها و ظرفیت هایشان رفتار شود. در مقابل در خانواده های دیگر انتظارات فراوانی وجود دارد. انتظارات گفته و ناگفته. که این انتظارات بیش از حد میتوانند باعث فشار و اظطراب بی مورد شوند. بنابراین نام این نیاز عاطفی اساسی انتظارات واقع بینانه است.

ما در دنیایی زندگی می کنیم که هم بزرگسالان و هم کودکان استرس های رو به افزایشی را تجربه میکنند. خواسته ها و انتظارات در محیط کار و مدرسه افراد را در محدودیت های مختلف محصور میکند.
از کودکانی که در سنین پایین هستند انتظار می رود بیشتر فعال باشند و مفاهیم مشکل را بیشتر درک کنند فارغ از اینکه با سن انها تناسبی دارد یا نه. علاوه بر این رقابت های موجود در مدرسه " تفکر هرکسی برای خودش" را در ذهن انها جا می اندازد. وقتی والدین کودکان خود را با دیگران مقایسه میکنند آنها احساس حقارت میکنند.


    بی ثمری یک زندگی شلوغ
این روزها بسیاری از والدین حتی بدون سخت گیری های افراطی بیش از حد نگران اند و به فرزندان خود فشار می اورند و فرزندانشان در کلاس های مختلف ثبت نام میکنند. در نتیجه باعث میشود روزهای بسیار کمی خانواده ها میتوانند آزاد باشند و باهم رابطه برقرار کنند.
پزشکان تخمین میزنند 75 درصد از تمام مشکلات پزشکی با استرس شروع میشود. واضحا مشخص شده است که  استرس باعث اضطراب و افسردگی  میشود و به  طلاق: بسیاری از طلاق ها از عدم توجه به فقدان تعادل بین کار و زندگی. بحث و جدل در مورد این عدم تعادل و نبود انتظارات یکسان والدین از بچه ها شکل می گیرند.

از آنجایی که تعامل بین نیازهای عاطفی اساسی وجود دارد قابل توجه است که والدین نمیتوانند نیاز انتظارات واقع بینانه را بدون توجه به نیاز عاطفی اساسی رابطه و پذیرش براورده کنند.

انتظارات مبالغه امیز از خوشه های طرحواره می باشد. به طور کلی زمانی که والدین نیاز عاطفی اساسی انتظارات واقع بینانه را تامین نمی کنند فرزندان در جهت عکس انتظارات مبالغه آمیز را تجربه خواهند کرد. در این کودکان تمام یا تعدادی از تله های زندگی مربوط به انتظارات مبالغه آمیز شکل خواهد گرفت که عبارت اند از:
معیارهای سخت گیرانه. تنبیه و ایثارگری.
تله معیارهای سخت گیرانه. عیب جویی افراطی پیام اصلی تله معیارهای سخت گیرانه عبارت است از " من باید به سختی و خیلی زیاد کار کنم تا استاندارد های بسیار بالایی داشته باشم. وگرنه مورد انتقاد واقع خواهم شد. من وقتی برای استراحت و تفریح ندارم. من همیشه باید موثر باشم."
کلمات اصلی این تله " من باید..." است.

کودکانی این تله در آنها شکل می گیرد دائم در حال تحریک شدن هستند. آنها دائم در حال تلاش اند تا سخت کار کنند که جایگاه بهتری داشته باشند. هرگز از جایگاه خود راضی نیستند.

این تله به تله ی نقص و شرم مربوط میشود. باور درونی آنها این است که هیچ وقت به جایگاه مطلوب نمیرسند. وقتی بزرگ میشوند به یکسری از استانداردها اعتقاد دارند و افرادی که این استاندارد ها را رعایت نمیکنند مورد انتقاد آنها هستند.  این باعث میشود در هر شرایطی نسبت به دیگران حالت کنترل گری داشته باشند و به افرادی که مطابق با انتظارات آنها زندگی نمی کنند به چشم حقارت نگاه میکنند و اشتباهات دیگران را نمی پذیرند.

آنها کاملا از واکنش های خود ناآگاه اند. همانطور که به دیگران سخت می گیرند در مورد خود نیز سخت گیرند و احساس گناه میکنند شرایط محیطی خانواده که در سالهای ابتدایی کودکی میتواند باعث شکل گیری این تله شود:
یک یا هردو والدین مثلا درمورد نظافت. موفقیت تحصیلی و رفتار مناسب معیارهای بالایی داشته باشند.
عشق و محبت یکی یا هردو والدین وابسته به عملکرد کودک باشد.
گفت و گوی والدین بر سر این موضوع است که کودک باید چه موفقیت هایی بدست آورد. شخصیت کودک براساس دستاوردها تعریف میشود.

والدینی که در گفت و گوهایشان از دیگران زیاد انتقاد میکنند و کودک را تشویق نمی کنند وقتی کودک موفقیتی بدست نمی آورد مورد انتقاد والدین قرار می گیرد و تحقیر میشود کودک ممکن است به این استانداردهای بالا تن دهد تا رنج درونی خود را که ناشی از عدم توانایی برقراری رابطه ی مناسب با دیگران است تسکین دهد.
                تله تنبیه
تله اصلی تنبیه عبارت است از : " اشتباهات عواقبی دارند. من و هرکس دیگری که اشتباه میکند برای اشتباهاتی که مرتکب میشود باید تنبیه شوند.درست نیست اشتباهی رخ دهد. ما همیشه باید تلاش کنیم که کامل و بی نقص باشیم."

این والدین درمورد اشتباه کودکان خود و دیگران بخششی قائل نبودند. این بچه ها در بزرگسالی تمام اشتباهات را به دید فاجعه ای می بینند که باید افرادی که مرتکب آن شده اند مورد تنبیه قرار گیرند. با حسی بدون انعطاف در مورد مسائل دید سیاه یا سفید دارند. به طرز تفکر "عدالت در همه ی شرایط" اعتقاد دارند که از والدین به آنها القاء شده است.

شرایط محیطی خانواده که در سالهای ابتدایی کودکی می تواند باعث شکل گیری این تله شود :
والدین کودکی که مرتب دیگران را متهم میکنند. او و خواهر و برادرهایش را به خاطر اشتباهاتی که مرتکب میشوند سرزنش و تحقیر میکنند.

کودکی که درمدرسه ای درس می خواند که مرتب بچه های دیگر تنبیه میشوند.
والدین کودکی که خیلی کم درمورد بخشش صحبت میکنند. دید خوبی نسبت به افراد بخشنده ندارند.
والدین کودکی که همیشه حق با آنهایت و دیگران را متهم میکنند و از آنها کینه دارند.
والدین کودکی که در طول رشد زیاد آسیب دیده اند و خاطرات آسیب های دوران کودکی را مرتبا به یاد می آورند.


      تله ایثارگری
پیام اصلی تله ایثارگری عبارت است از : " من باید نیازهای دیگران را قبل از نیازهای خودم برآورده کنم. من نمیخوام خودخواه باشم یا کوچکترین آسیبی به کسی بزنم. " این نوع تفکر شاید نوع دوستانه و انسانی به نظر برسد ولی در طولانی مدت آسیب زاست و تعادل را در روابط برهم می زند و نیازهای برآورده نشده در فرد مشکل ایجاد خواهند کرد.

این بچه ها بیش از حد با درد و احساسات دیگران همراه اند. به شدت با دیگران همدلی میکنند چرا که خود را مسئول کاهش رنج و دردهای دیگران می دانند. وقتی در قبال دیگران ایثار نمی کنند احساس گناه دارند. در نهایت نیاز خود شخص برآورده نمیشود و شخص فرسوده شده و دچار مشکلات جسمی و روحی میشود.

شرایط محیطی خانواده که سالهای ابتدایی کودکی باعث شکل گیری این تله میشود.

والدین کودکی که به هر علتی ناتوان اند که از او و خواهر و برادر کوچکترش مراقبت کند. پس به ناچار کودک مسئولیت مراقبت از بچه های کوچکتر را به عهده می گیرد والدین کودکی که پدر و مادرش برای او الگوی ایثارگری اند. شاید شغل پدر یا مادر کمک به دیگران باشد.کودکی که مجبور است از سن پایین به والدین کمک کند کودکی که نقش والد را برای والدین دارد.
 
 
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
چطور از فکر کردن بیش از حد به یک موضوع جلوگیری کنیم؟
نوجوانان آمریکایی بدون تلفن همراه احساس بهتری دارند
من با دروغ گفتن و آه وناله پول درمیارم
افراد کمال‌گرا چه ویژگی‌هایی دارند؟
كودكان را قرباني حرف مردم نكنيد
خودبیمارانگاری از خود بیماری مرگبارتر است!
راه‌ درمان تب بالای تمایل به عمل‌های زیبایی چیست؟
کسانی که شما را دوست دارند حتی اگر هزار دلیل برای رفتن وجود داشته باشد هرگز رهایتان نخواهند کرد، آنها یک دلیل برای ماندن خواهند یافت.