کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

زنان اثرگذار در تاریخ روانشناسی

فرادید , 29 تير 1401 ساعت 17:07

زنان بسیاری در رشد و توسعه‌ روان‌شناسی به عنوان یک علم نقش‌های برجسته داشتند. در حالی که زنان در گذشته در این حوزه در اقلیت بودند، اما با گذشت زمان اوضاع به شدت تغییر کرد. بنا به گزارشی که سال ۲۰۱۷ منتشر شد، زنان بیش از نیمی از اعضای انجمن روان‌شناسی آمریکا را تشکیل می‌دادند و ۷۵ درصدِ فارغ‌التحصیلان روان‌شناسی زنان بودند


روان‌شناسی مدت‌ها بر دستاورد‌های روان‌شناسان مردی مانند سیگمِند فروید، بی. اِف. اِسکینِر، جان بی. واتسون و متفکران دیگر تاکید داشت، اما متاسفانه کمک‌های باارزش روان‌شناسانِ زن معمولاً در کتب روانشناسی نادیده گرفته می‌شود. با این حال، زنان بسیاری در دنیای روان‌شناسی بوده‌اند که در پیشرفت این رشته نقش مهمی داشته‌اند.

زنان کجایِ تاریخ روانشناسی هستند؟
شاید شما هم حین مطالعه و بررسی تاریخ روان‌شناسی به این بیندیشید که آیا واقعاً تمام روان‌شناسانِ این حوزه از ابتدا مرد بوده‌اند. تسلط متفکران مرد در فهرست پیشگامانِ مهم در حوزه‌ی روان‌شناسی قطعاً ما را به این نتیجه می‌رساند، اما واقعیت اینست که زنان از نخستین روز‌های پیدایش این علم در تکوین آن نقش داشته‌اند. برآورد‌ها نشان می‌دهد در اوایل دهه‌ ۱۹۰۰، تقریباً ۱۲ درصدِ روان‌شناسانِ ایالات متحده زنان بودند.

با وجود این، بسیاری از این زنانِ پیشگام در روان‌شناسی با تبعیض، موانع و دشواری‌های فراوانی مواجه شدند. بسیاری از آن‌ها اجازه نداشتند با مردان درس بخوانند، مدرک روان‌شناسی که به حق شایسته‌ی دریافت آن بودند از آن‌ها دریغ می‌شد یا کسب موقعیت‌های آکادمیک که اجازه‌ی پژوهش و انتشار را به آن‌ها می‌داد برای آن‌ها دشوار بود. زنان به رغم رویارویی با تبعیض‌های فراوانِ جنسیتی به حوزه‌ی روان‌شناسی کمک‌های مهم و پیشگامانه‌ی زیادی کردند. شایسته است از این زنان به واسطه‌ نقش پیشگامانه‌شان در این عرصه تقدیر کرد.

در مطلب پیش‌رو با ۱۰ نمونه از این زنان و نقش اثرگذارشان در تکوین علم روان‌شناسی آشنا می‌شوید.

۱. آنا فروید
ببیشتر مردم با شنیدنِ نام فروید احتمالاً نخستین کسی که به ذهن‌شان خطور می‌کند سیگموند فروید است. با وجود این، دخترِ این روان‌شناسِ معروف یعنی آنا فروید هم در نوع خود یک روانشناس مشهور و تاثیرگذار بود. آنا فروید نه تنها ایده‌های پدرش را توسعه داد بلکه به تکوین رشته‌ی روان‌درمانی کودک کمک کرد و بر متفکران دیگری، چون اِریک اِریکسون اثر گذاشت.

از جمله دستاورد‌های مهم او می‌توان به معرفیِ مفهوم مکانیسم‌های دفاعی و گسترش علاقه به حوزه‌ی روان‌شناسی کودک اشاره کرد.


دستاورد‌های عمده‌ آنا فروید:
- گسترش حوزه‌ی روان‌شناسی کودک
- گسترش مفهوم مکانیسم‌های دفاعی

۲. ماری ویتون کالکینز
ماری ویتون کالکینز دانش‌آموخته‌ی دانشگاه هاروارد بود، اگرچه هیچ‌وقت پذیرش رسمی به او داده نشد. او با عده‌ای از برجسته‌ترین متفکران آن زمان از جمله ویلیام جِیمز و هیوگوُ مانستِربِرگ تحصیل کرد و تمام ملزومات اخذ دکترا را تکمیل کرد. با این حال، دانشگاه هاروارد از اعطای مدرک به او به واسطه‌ی زن بودنش امتناع کرد.

به رغم این بی‌عدالتی کالکینز نخستین رئیس زنِ انجمن روان‌شناسی آمریکا شد. او در طول زندگی حرفه‌ای خود بیش از صد مقاله‌ حرفه‌ای درباره‌ی موضوعات روان‌شناسی نوشت، تکنیک جفت‌های متداعی را به وجود آورد و به واسطه‌ی آثارش در حوزه‌ی خود-روان‌شناسی معروف شد. هاروارد از اعطای مدرکی که او به حق شایسته‌ دریافت آن بود امتناع کرد، اما این بی‌انصافی جلوی تبدیل شدن او به یک روان‌شناس تاثیرگذار را نگرفت.

دستاورد‌های عمده‌ ماری ویتون کالکینز:
- نخستین رئیس زن انجمن روان‌شناسی آمریکا
- توسعه‌ تکنیک جفت‌های متداعی
 

۳. مِری اِینزوُرث
مِری اِینزوُرث روان‌شناس تکوینی اثرگذاری بود. تحقیقات او اهمیت وابستگی‌های سالم کودکی را اثبات کرد و او پیشگامِ استفاده از تکنیکی به نام ارزیابیِ «وضعیت عجیب» بود. اِینزوُرث در تحقیقات خود درباره‌ وابستگی‌ها و تعاملات مادر و فرزند از یک مادر می‌خواست همراه فرزندش در یک اتاق ناآشنا بنشیند. سپس محققان واکنش‌های فرزند به موقعیت‌های مختلف از جمله ورود یک غریبه به اتاق، تنها ماندن در اتاق با غریبه و بازگشت مادر به اتاق را مشاهده می‌کردند.
اثر پیشگامانه‌ اِینزوُرث تاثیر مهمی بر درک ما از سبک‌های وابستگی و نحوه‌ی تاثیر این سبک‌ها بر رفتار‌های آتی ما در زندگی داشت.
دستاورد‌های عمده‌ مِری اِینزوُرث:
- کمک به درک سبک‌های وابستگی
 

۴. لِتا اِستِتِر هالینگ‌وُرث
هالینگ‌وُرث از پیشگامانِ نخستِ روان‌شناسی در ایالات متحده بود. او در کنار اِدوارد ثورن‌دایک تحصیل کرد و با پژوهش درباره‌ی هوش و کودکان بااستعداد مشهور شد. کمک دیگر او به علم روان‌شناسی به واسطه‌ تحقیقاتش پیرامون روان‌شناسی زنان بود.
عقیده‌ رایج آن زمان این بود که زنان هم از نظر هوش از مردان پایین‌ترند و هم اینکه هنگام قاعدگی ناتوان و رنجورند. هالینگ‌وُرث این فرضیات را به چالش کشید و تحقیقات او ثابت کرد زنان به اندازه‌ی مردان باهوش و توانا هستند صرف‌نظر از اینکه چه زمانی از ماه باشد.
دستاورد‌های زیاد او با در نظر گرفتن این حقیقت که او نه تنها با موانع قابل‌توجهی به خاطر تبعیض جنسیتی مواجه بود بلکه در سن ۵۳ سالگی درگذشت، شاید شایان توجه بیشتری هم باشد. کمک‌ها و تاثیر او در حوزه‌ روان‌شناسی به رغم عمر کوتاهی که داشت تحسین‌بر‌انگیز بود.
دستاورد‌های عمده‌ی لِتا اِستِتِر هالینگ‌وُرث:
- اثباتِ برابری زنان در تحقیقاتش در حوزه‌ روان‌شناسی زنان
 

۵. کارِن هوُرنی
کارِن هوُرنی یک روان‌شناس بانفوذِ نئو-فرویدی بود که بخاطر دیدگاهش در روان‌شناسی زنان شهرت داشت. وقتی سیگموند فروید نظر معروف خود درباره‌ تجربه‌زنان از حسادت به آلت تناسلی مرد را مطرح کرد، هوُرنی در پاسخ مسئله‌ حسادتِ مردان به رحم زنان را مطرح کرد و اینکه تمام اَعمال مردان نشات‌گرفته از نیاز به جبرانِ افراطیِ این حقیقت است که آن‌ها قادر به بچه‌دار شدن نیستند. تکذیبِ صریحِ ایده‌های فروید توسط هوُرنی به جلب توجهات به روان‌شناسی زنان کمک کرد.

نظریه‌ او درباره‌ نیاز‌های روان‌رنجوری و باور او مبنی بر اینکه مردم قادر به پذیرفتن نقش فردی در سلامت روان خودشان هستند از جمله کمک‌های فراوان او به حوزه‌ روان‌شناسی بود.

دستاورد‌های عمده‌ کارِن هوُرنی:
- توسعه‌ نظریه‌ی نیاز‌های روان‌رنجوری
- توسعه‌ مفهوم «حسادت به رحم»
- کمک به شناخت این ایده که مردم می‌توانند بر سلامت روان خودشان اثر بگذارند


۶. ملانی کلاین
بازی‌درمانی تکنیک رایجِ کمک به بچه‌ها برای ابرازِ احساسات و تجربیات‌شان به یک روش طبیعی و مفید است. روان‌شناسی به نام ملانی کلاین نقش موثری در توسعه‌ی این تکنیک که امروزه به صورت گسترده از آن استفاده می‌شود داشت. او از طریق مطالعه روی کودکان مشاهده کرد آن‌ها معمولاً از بازی به عنوان وسیله‌ی اصلی ارتباط استفاده می‌کنند.

از آنجا که کودکان قادر به انجام برخی از تکنیک‌های فرویدیِ رایج‌تر از قبیل تداعی آزاد نبودند، کلاین شروع به بهره‌گیری از بازی به عنوان راهی برای بررسیِ احساسات، نگرانی‌ها و تجربیاتِ ناخودآگاهِ کودکان کرد.

تحقیقات کلاین منجر به بروز اختلاف‌نظر‌های مهمی با آنا فروید شد، کسی که باور داشت کودکان را نمی‌توان روان‌کاوی کرد. پیشنهادِ کلاین این بود که بررسی رفتار‌های کودک حین بازی به درمانگر اجازه‌ی این آگاهی و اکتشاف را می‌دهد که اضطراب‌های گوناگون چگونه بر رشدِ خود (ایگو) و فراخود (سوپرایگو) اثر می‌گذارد. امروزه روان‌کاویِ کلاینی یکی از مکاتبِ فکریِ مهم در حوزه‌ی روان‌کاوی در نظر گرفته می‌شود.
دستاورد‌های عمده‌ ملانی کلاین:
- سهم عمده‌ی او در رشد و پیشرفت شاخه‌ی بازی‌درمانی
- کشف این که کودکان از طریق بازی ارتباط برقرار می‌کنند


۷. مِیمی فیپس کلارک
نامِ مِیمی فیپس کلارک فقط به صورت سطحی در کتب درسی آمده است و این مایه‌ی تاسف است، چون کلارک کمک‌های زیادی به علم روان‌شناسی کرد از جمله توسعه‌ آزمون کلارک دال که حاصل پژوهش‌های او درباره‌ نژاد و نقش او در پرونده‌ مشهور براون علیه هیئت آموزش در سال ۱۹۵۴ بود.
کلارک نخستین زن سیاه‌پوستی بود که از دانشگاه کلمبیا مدرک گرفت. او به رغم وجود تعصبات جنسیتی و نژادی به یک روان‌شناس اثرگذار تبدیل شد. تحقیقات او در باب هویت نژادی و عزت نفس مسیر تحقیقات آینده پیرامون خودانگاره میان اقلیت‌ها را هموار کرد.
دستاورد‌های عمده‌ مِیمی فیپس کلارک:
- نخستین زن سیاه‌پوستی که از دانشگاه کلمبیا مدرک گرفت
- تحقیق درباره‌ تاثیر نژادپرستی بر کودکان سیاه‌پوست در آزمایش معروف «تست دال» (آزمایش عروسک)


۸. کریستین لاد فرانکلین
نقش کریستین لاد فرانکلین به عنوان یک رهبر زن در روان‌شناسی از اوایل زندگی‌اش آغاز شد، چرا که مادر و عمه‌ی او حامیان سرسخت حقوق زنان بودند. این تاثیرِ اولیه نه تنها به موفقیت او در رشته‌اش به رغم مخالفت‌های جدی کمک کرد بلکه الهام‌بخشِ تلاش‌های آتی او در دفاع از حقوق زنان در دانشگاه شد.

لاد فرانکلین علایق مختلفی داشت از جمله روان‌شناسی، منطق، ریاضیات، فیزیک و نجوم. او یکی از روان‌شناسان مردِ پیشروی آن زمان یعنی ادوارد تیچِنِر را بخاطرِ راه ندادنِ زنان به گروه تجربه‌گرایانش به چالش کشید. از دیگر فعالیت‌های او توسعه‌ی نظریه‌ تاثیرگذارِ بینایی رنگ بود.

او دانش‌آموخته‌ دانشگاه جان هاپکینز بود و «جبرِ منطق» عنوان پایان‌نامه اش بود. با این حال، آن زمان دانشگاه از ارائه‌ مدرک دکترا به زنان امتناع می‌کرد. او پس از اتمام تحصیل در آلمان به همراه هِرمان وُن هِلم‌هوُلتس و آرتور کُونیگ به مطالعه‌ بینایی رنگ مشغول شد. او در نهایت نظریه‌ بینایی رنگِ هِلم‌هُولتس را رد کرد تا نظریه‌ی خودش را ثابت کند. بالاخره در سال ۱۹۲۶ تقریباً ۴۴ سال پس از اتمام پایان‌نامه‌اش، درجه‌ی دکترایی که به حق شایسته‌ دریافتش بود از سوی دانشگاه جان هاپکینز به او اعطا شد.

امروزه از او هم به واسطه‌ فعالیت‌هایش در این حوزه و هم به واسطه‌ی تاثیرش به عنوان یک زن پیشرو در حوزه‌ای که زمانی فقط زیر سلطه‌ی مردان بود یاد می‌کنند.
دستاورد‌های عمده‌ کریستین لاد فرانکلین:
- دفاع از حقوق زنان در عرصه‌ دانشگاه
- توسعه‌ی نظریه‌ بینایی رنگ
 

۹. مارگارت فلوُی واش‌بِرن
مارگارت فلوُی واش‌بِرن نخستین زنی بود که در رشته‌ی روان‌شناسی مدرک دکترا گرفت. او تحصیلات تکمیلی خود را زیر نظر اِدوارد بی. تیچِنِر انجام داد و نخستین دانشجوی فارغ التحصیل او بود. آثار او در روان‌شناسی مانند زنان بسیاری در این فهرست متعلق به زمانی بود که زنان به واسطه‌ جنسیت‌شان از دسترسی به موقعیت‌های دانشگاهی محروم بودند.

او به رغم این محرومیت‌ها به یک محقق، نویسنده و سخنران معتبر تبدیل شد. علایق پژوهشی اولیه‌ی او مربوط به حوزه‌های شناخت حیوانات و فرایند‌های فیزیولوژیکی پایه بود. او به شدت بر روان‌شناسی تطبیقی اثر گذاشت و نظریه‌ حرکتی شناخت را تدوین کرد که نشان می‌داد حرکات بدن بر افکار اثر می‌گذارند.
دستاورد‌های عمده‌ مارگارت فلوُی واش‌بِرن:
- نخستین زنی که در رشته‌ روان‌شناسی مدرک دکترا دریافت کرد
- در حوزه‌های شناخت حیوانات و نظریه‌ی حرکتی گام‌های مهمی برداشت


۱۰. اِلِنوُر مَکِ‌بی
نام اِلِنُور مَکِ‌بی احتمالاً برای هرکسی که روان‌شناسی رشد را مطالعه کرده باشد آشناست. مطالعات پیشگامانه‌ی او در روان‌شناسیِ تفاوت‌های جنسی نقش مهمی در درکِ کنونی ما از مسائلی نظیر اجتماعی شدن، تاثیراتِ بیولوژیکی بر تفاوت‌های جنسی و نقش‌های جنسیتی ایفا کرد. او نخستین زنی بود که به مقام ریاستِ دپارتمان روان‌شناسیِ دانشگاه استنفورد رسید و به گفته‌ خودش نخستین زنی بود که در استنفورد با کت و شلوار سخنرانی کرد.

او در مقام استاد پیشکسوتِ استنفورد فعالیت کرد و جوایز متعددی را به واسطه‌ آثار پیشگامانه‌اش دریافت کرد. جایزه‌ی کتابِ مَکِبی را به افتخار او نامگذاری کرده‌اند.


دستاورد‌های عمده‌ اِلِنُور مَکِ‌بی:
- نخستین رئیس دپارتمان روان‌شناسی دانشگاه استنفورد
- تاثیر گذاشتن بر نحوه‌ نگاه مردم به نقش‌های جنسیتی و روان‌شناسی جنسیت


همان‌طور که می‌بینید زنان بسیاری در رشد و توسعه‌ی روان‌شناسی به عنوان یک علم نقش‌های برجسته داشتند. در حالی که زنان در گذشته در این حوزه در اقلیت بودند، اما با گذشت زمان اوضاع به شدت تغییر کرد. بنا به گزارشی که سال ۲۰۱۷ منتشر شد، زنان بیش از نیمی از اعضای انجمن روان‌شناسی آمریکا را تشکیل می‌دادند و ۷۵ درصدِ فارغ‌التحصیلان روان‌شناسی زنان بودند.
 


کد مطلب: 59453

آدرس مطلب :
https://www.migna.ir/news/59453/زنان-اثرگذار-تاریخ-روانشناسی

میگنا
  https://www.migna.ir