دکترمعصومه بیات متخصص علوم اعصاب و کارشناس توانبخشی دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان، دانشگاه علوم پزشکی ایران در یادداشتی اختصاصی برای میگنا نوشت: چه در حال تحصیل برای یک مدرک دانشگاهی باشید و چه برای یک کار خاص آموزش ببینید، دوره های آموزش عالی معمولاً شامل یادگیری مطالب زیادی است. ضربالاجلهای پیاپی و فشرده، امتحانات دوران تحصیل، و حتی درگیریها و تعارضات بینفردی از جمله وقایعی هستند که ممکن است باعث شوند گاهی احساس استرس کنید و یا حتی کمی تحت فشار قرار بگیرید.
با این حال، این استرس تا چه اندازه بر توانایی شما در یادگیری و به خاطر سپردن اطلاعات تأثیر میگذارد؟
به بیان ساده، استرس حاد میتواند بر نحوه پردازش و ذخیرهسازی خاطرات مغز تأثیر بگذارد، و این امر بهنوبه خود میتواند بر نحوه حفظ اطلاعات و یادگیری ما اثر منفی داشتهباشد. واگل و همکاران (2016) طی مروری بر تحقیقات گذشته به این نتیجه رسیدند که استرس میتواند مستقیماً بر تواناییهای ما برای ایجاد خاطرات کوتاهمدت تأثیر بگذارد، به این معنی که حفظ اطلاعات جدید و دردسترس نگهداشتن آنها را مشکلتر کند. این امرمانع شکلگیری فرآیندهای یادگیری طبیعی میشود.
چرا استرس مانع یادگیری می شود؟
هنگامی که در طول یک رویداد یا کار خاص استرس دارید - برای مثال، زمانی که سعی می کنید برای امتحان نهایی دانشگاه یا یک آزمون مهم آماده شوید - معمولاً بعدها در یادآوری دقیق جزئیات آن رویداد یا کار(task) مشکل بیشتری خواهید داشت. این حالت تا حدودی شبیه به حالتی است که شاهدان رویدادهای آسیب زا، مانند قتل، خشونت و حملات تروریستی تجربه میکنند.
آنها به دلیل استرس بعداً برای بهخاطر آوردن دقیق جزئیات رویداد باید خیلی تلاش کنند که منجر به غیرقابل اعتماد بودن شهادت های شاهدان عینی می شود. به همین شکل، اگر درحالی که دارید چیزی را از روی کتاب یا صفحه نمایش بهخاطر میسپارید احساس استرس داشتهباشید بعدا بیاد آوردن آن در موقع آزمون برایتان سخت خواهد بود.
بنا به همین گزارش از میگنا رسانه سلامت روان کشور اگرچه سطح معینی از استرس در حولوحوش زمان یادگیری ممکن است بتواند شکل گیری حافظه را تقویت کند - ادعایی که به آن خواهیم رسید - به طور کلی، استرس و اضطراب بهصورت قابل توجهی "بازیابی حافظه "را مختل می کند. این می تواند منجر به مشکلاتی در هنگام یادآوری مطالبی شود که تحت استرس -در طول امتحانات، آزمون ها و سایر اشکال ارزیابی- یادگرفته شدهاند.
تحقیقات نشان میدهند وضعیت ذهنی بهینه برای یادگیری، حالتی آرام و بدون استرس است. به این معنی که وقتی احساس امنیت میکنیم و در محیطی راحت هستیم، مغز ما میتواند از هدر دادن انرژی برای «حفظ خویش» که خود را به شکل احساس استرس نشان میدهد، دست بردارد و انرژی بیشتری را صرف شکلدهی خاطرات باکیفیت کند. در این فرایند اطلاعات طوری ذخیره میشوند که در صورت لزوم به راحتی قابل حفظ و بهیادآوردن باشند.
چرا مطالعه استرس مهم است؟
با اینکه دلایل تاثیر منفی استرس بر توانایی یادگیری را بررسی کردیم افرادی نیز هستند که معتقدند «دوزهای کوچک» استرس میتوانند شکلگیری حافظه را تقویت کرده و به یادگیری کمک کنند. آنها معتقدند در موقعیتهای خاص، استرسهای کوچک میتوانند ذهن را متمرکز کنند و کمک کنند تا وظایف به نحو احسن انجام شوند.
استرس اساساً یک سیستم هشدار داخلی است که با واکنش ذاتی جنگ یا گریز مرتبط است. مواد شیمیایی مانند اپی نفرین، نوراپی نفرین و کورتیزول که در هنگام استرس وارد بدن میشوند، در مدت زمان کوتاهی میتوانند به تیزتر شدن تمرکز کمک کنند و باعث شوند که خاطرات سریعتر از حد معمول شکل بگیرند.
همچنین برخی محققان براین باورند که بعضی از اشکال استرس کوتاه مدت حتی می توانند به تقویت سیستم ایمنی بدن ما کمک کنند. آنها باور دارند مقدار قابل کنترل استرس در یک دوره زمانی کوتاه – مثلاً چند روز قبل از امتحان یا مهلت مقرر – می تواند به یادگیری و پیشرفت ما کمک کند. با این حال، همچنان مهم است که تأکید کنیم، همانطور که در بالا توضیح داده شد، استرس بیش از حد - چه اضطراب فلج کننده باشد یا استرس منظمی که در یک دوره زمانی طولانی با آن دست و پنجه نرم میکنید – میتواند برای یادگیری مضر باشد.
دکتر معصومه بیات در این یادداشت اختصاصی برای میگنا در توضیح تفاوت میان استرس و اضطراب اضافه کرده است : مرز باریکی بین استرس و اضطراب وجود دارد. هر دو واکنشهایی هیجانی هستند، اما استرس معمولاً توسط یک محرک خارجی ایجاد میشود. محرک می تواند کوتاه مدت باشد، مانند ضرب الاجل کاری یا دعوا با یکی از عزیزان، و یا طولانی مدت باشد مانند ناتوانی در کار، تبعیض یا بیماری مزمن. افراد تحت استرس علائم روحی و جسمی مانند تحریک پذیری، عصبانیت، خستگی، درد عضلانی، مشکلات گوارشی و مشکلات خواب را تجربه می کنند.
از سوی دیگر، اضطراب با نگرانی های مداوم و بیش از حد تعریف می شود که حتی در غیاب عوامل استرس زا هم از بین نمی روند. اضطراب منجر به مجموعه ای از علائم می شود که تقریباً مشابه استرس هستند: بی خوابی، مشکل در تمرکز، خستگی، تنش عضلانی و تحریک پذیری.
استرس خفیف و اضطراب خفیف هر دو به مکانیسم های مقابله ای مشابه به خوبی پاسخ می دهند. فعالیت بدنی، رژیم غذایی مغذی و متنوع و بهداشت خواب خوب نقطه شروع خوبی هستند.
استرس و اضطراب در اختلال یادگیری
تأثیر تجارب آموزشی ناخوشایند بر سلامت روان کودکان کاملا ثابت شده است. از سوی دیگر استرس و اضطراب خود مانع یادگیری میشوند، بهویژه در مواردی که طولانیمدت باشند یا فرد مکررا در معرض آنها قرار بگیرد. وقتی استرس داریم یا به شدت مضطرب هستیم هورمونهایی که بدن تولید میکند، بهویژه کورتیزول، منابع ضروری را از مغز به ماهیچههای بزرگ بدن هدایت میکند تا فرد برای مبارزه و فرار آماده شود. بنابراین، به زبان ساده، بخشی از مغز که برای یادگیری لازم است، نمیتواند در دورههای استرس شدید و افزایش اضطراب به طور موثر کار کند.
علاوه براین، فکر کردن یا یادآوری موقعیت استرس زا هم می تواند این واکنش استرس را برانگیزد. بنابراین فرد حتی اگر واقعاً در موقعیت استرس زا قرار نگیرد، به خاطر آوردن آن، حتی در موقعیتی متفاوت یا بعداً در زندگی، به طور بالقوه همان تأثیر را خواهد داشت. به عنوان مثال، صِرف بودن در یک محیط آموزشی می تواند برای تحریک اضطراب و استرس مربوط به تجربیات آموزشی قبلی کافی باشد تا دوباره مانع یادگیری شود.
خجالت کشیدن از اختلال یادگیری چه تاثیری بر رفتار فرد دارد؟
یکی دیگر از ملاحظات جالبی که اخیرا مطرح شده این است که احساس شرم باعث ایجاد احساس خشم می شود. وقتی دیگران نمی دانند که فرد چه احساسی به یک مساله دارد بهطور خودکار خشم او را برمی انگیزند. در این موارد فرد از اینکه طرف مقابل مشکل او را بفهمد شرمگین می شود و در نتیجه نسبت به وی خشمگین می شود. بنابراین اگر نمیدانید فردی نارساخوان است و از او بخواهید کاری انجام دهد که باعث شرمندگی او شود، مانند خواندن یا نوشتن، ممکن است او را عصبانی کنید. همچنین شواهدی وجود دارد که نشان می دهد پاسخ فیزیولوژیکی به شرم بسیار شبیه پاسخ به درد است. بنابراین فرد از یادگیری مثل عاملی مضر برای سلامت خود، اجتناب می کند.
با این حال، وقتی دیگران احساس فرد را نسبت به یادگیری میدانند اما سعی می کنند آن را کم اهمیت جلوه بدهند(مثل اینکه : خجالت نداره! مگه فقط تو توی این دنیا مشکل داری! یه کم به خودت زحمت بدی می تونی!)، آنها خشم خود را نسبت به دیگران کنترل میکنند تا از جامعه طرد نشوند. هر دو حالت تأثیر نامطلوبی بر روی فرد دارد و منجر به یک چرخه باطل از آسیب پذیری و احساسات منفی می شود که مانع یادگیری می شود، عزت نفس فرد را تضعیف می کند و در نهایت تأثیر مخرب بلندمدتی بر سلامت روانی (و جسمی) دارد.
این موضوع برای افراد مبتلا به اختلال یادگیری چه معنایی دارد؟
به طور خلاصه، استرس و اضطراب مزمن یا مکرر و شدید از یادگیری جلوگیری می کند. صرفاً فکر کردن یا یادآوری تجربیات قبلی احتمالاً همان پاسخ فیزیولوژیکی را برمی انگیزد و از یادگیری جلوگیری می کند. احساس شرمندگی فرد نسبت به توانایی های خود در یک محیط آموزشی (یا محیط های دیگر) احتمالاً باعث خشم می شود یا برای جلوگیری از طرد اجتماعی درونی می شود و این امر خود باعث آسیب بیشتر به فرد می شود. بر این اساس لازم است که والدین و اولیای مدرسه مراقب واکنش های خود به مشکلات تحصیلی دانش اموزان باشند تا از برانگیختن حس شرمزدگی در آنان جلوگیری کنند، هم به جهت حفظ سلامت روان آنها و هم به دلیل تاثیر هیجان منفی شرم بر یادگیری.