زبان ما نشان ‌دهنده تخصص ما در حالت ‌های احساسی است که با آن راحت ‌تر هستیم

یافته های پژوهشگران نشان می دهد، کلمات و واژگان با سلامت جسمانی بهتر مرتبط هستند. بر این اساس مشخص شد افرادی که کلمات مثبت بیشتری استفاده می کنند، احتمالاً از سلامت روانی بهتری برخوردار هستند.

افرادی که به طور طبیعی از کلماتی مانند خوشحالی، شادی، هیجان و ... استفاده می کنند، احتمالاً از سلامت جسمانی بهتری نیز برخوردار هستند. به باور روان شناسان، استفاده از طیف گسترده ‌تری از کلمات مثبت در شخصیت نیز منعکس می شود: افرادی که کلمات مثبت و شاد  استفاده می کنند برون ‌گرا، موفق ‌تر و وظیفه‌ شناس‌تر هستند.
برعکس، کسانی که کلمات بیشتری برای احساسات منفی استفاده می کنند، سطوح بالاتری از روان رنجورخویی و افسردگی را گزارش  داده و همچنین احتمالاً در وضعیت سلامت جسمانی بدتری قرار دارند.
دکتر ورا واین، نویسنده اول این مطالعه، در این رابطه گفت: به نظر می‌ رسد زبان ما نشان ‌دهنده تخصص ما در حالت ‌های احساسی است که با آن راحت ‌تر هستیم. به نظر می ‌رسد بین روش ‌های مختلفی که می ‌توانیم یک احساس را نامگذاری کنیم و تعداد دفعات و احتمال اینکه آن احساس را تجربه کنیم، همخوانی وجود دارد.
این یافته ها بر اساس تحلیل روانی ۱۵۶۷ فرد مختلف به دست آمد و نتایج نشان داد زبانی که مردم از آن استفاده می کنند به وضعیت ذهنی آنها بازخورد می دهد. در حین این پژوهش مشخص شد، افرادی که از کلمات بیشتری در ارتباط با اندوه استفاده می کردند غمگین تر بوده و افرادی که از ترس صحبت می کردند ترس بیشتری داشتند.

با این حال، افرادی که از کلمات مختلف برای احساسات مثبت استفاده می‌کنند، نشانگرهای زبانی بیشتری از رفاه ذهنی نشان می‌ دهند. آنها عموما در مورد دستاوردها، فعالیت های اوقات فراغت و عضویت در یک گروه صحبت کردند.
پروفسور جیمز دبلیو پنبیکر، یکی از نویسندگان همکار در مطالعه فوق، گفت: این احتمال وجود دارد افرادی که تجارب ناراحت کننده تری از زندگی داشته اند، واژگان احساسات منفی غنی تری را برای توصیف دنیای اطراف خود ایجاد کرده اند. به گزارش سیناپرس، شرح کامل این مطالعه در مجله Nature Communications منتشر شده است.

بنا بر همین گزارش از میگنا بار معنایی برای یک کلمه تعریف می‌شود و به این معناست که آن کلمه، در فضایی که گفته یا شنیده یا خوانده می‌شود، چه تداعی های فرهنگی و نیز چه تداعی های احساسی را ایجاد می‌کند.
اگر از مطالعات دقیق زبانشناسی بگذریم، در ادبیات روزمره و گفتگوهای درسی و دانشگاهی، همین که بار معنایی کلمات را به سه دسته‌ی مثبت و خنثی و منفی تقسیم کنیم، کافی است.
به عنوان مثال، بار معنایی واژه‌ی زیرک در مقایسه با واژه‌ی زرنگ برای بسیاری از فارسی زبانان، مثبت‌تر است.
و یا، واژه‌ی کُند دارای بار معنایی منفی است. در حالی که واژه‌ی آرام، دارای بار معنایی مثبت است.