کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

نارساخوانی یا دیسلکسیا

دکتر معصومه بیات

29 شهريور 1401 ساعت 16:51

نارساخوانی اختلالی است که با دشواری شدید در یادگیری خواندن علیرغم هوش طبیعی، تدریس متعارف و فرصت‌های اجتماعی-فرهنگی کافی مشخص می‌شود


معصومه بیات دکترای تخصصی علوم اعصاب و کارشناس توانبخشی دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان، دانشگاه علوم پزشکی ایران در یادداشتی اختصاصی برای میگنا نوشت:نارساخوانی یک اختلال یادگیری خاص است که به رشد خواندن مربوط می شود. اختلال در اکتساب خواندن که مانع موفقیت تحصیلی است، نوعی اختلال یادگیری است که موضوع تحقیقات و تعاریف زیادی بوده است. بر اساس تعریف انجمن جهانی نورولوژی نارساخوانی اختلالی است که با دشواری شدید در یادگیری خواندن علیرغم هوش طبیعی، تدریس متعارف و فرصت‌های اجتماعی-فرهنگی کافی مشخص می‌شود.
نارساخوانی و همچنین اختلالات مرتبط با آن (مانند املا) تا بزرگسالی ادامه می یابد، ، در پسران شیوع بیشتری دارد، خطاهای مختص به خود ایجاد میکند و در برخی خانواده‌ها بیشتر بروز می‌کند. این افراد در اکتساب مهارت‌های خواندن (و احتمالا نوشتن) و اتوماتیک شدن آن مشکل دارند. خواندن، با توجه به سن تقویمی، پتانسیل هوشی و تحصیل کافی ، به طور قابل توجهی کمتر از حد انتظار است. اختلال خواندن به طور قابل توجهی با موفقیت تحصیلی در جایی که فعالیت های روزانه شامل خواندن است، تداخل می کند.    
درمان موفق این اختلال مستلزم آگاهی از مبانی علت‌شناسی آن است. نظریات مختلفی در مورد دلایل احتمالی بروز نارساخوانی ارائه شده‌اند و هریک درمان‌هایی متناسب با این فرضیات سازمان داده‌اند. در اینجا به اختصار برخی نظریات مطرح را معرفی می‌کنیم.

نظریه‌های واجشناختی (فنولوژیک)
فرضیه نقص در بازنمایی واج شناختی در نارساخوانی، فرضیه ای است که توچه بسیاری از دانشمندان  این حوزه را به خود جلب کرده است. واجشناسی به بازنمایی ذهنی و پردازش صداهای گفتاری در حین درک و تولید کلامی می‌پردازد. اساس این نظریه این است که خواندن یک فعالیت زبانی است که در فرایند رشد کودک پس از شکل‌گیری زبان شفاهی کسب می‌شود. حتی اگر درک کلام نوشتاری به بینایی و درک شفاهی به شنوایی بستگی داشته باشد، خواننده همیشه می‌تواند به شکل صوتی کلماتی که می‌خواند دسترسی داشته باشد. این توضیحات به ما امکان می دهد بفهمیم چرا فعالیت خواندن عمدتاً شامل نورون های شبکه ای است که برای پردازش زبان شفاهی استفاده می شوند.

فراگیری خواندن از طریق یادگیری و استفاده از قوانین تبدیل گرافو-فونمیک در طی چندین مرحله انجام می شود. مشخصه اکثر افراد نارساخوان دشواری شدید در کارکردن با این قواعد و اتوماتیزه شدن این رمزگشایی است. بر اساس نظریه کلاسیک واج شناختی، نارساخوانی عمدتاً با نقص در تحلیل واجی و حافظه کوتاه مدت واجی یا حتی با مشکلاتی در دقت و سرعت دسترسی به واژگان شفاهی توضیح داده می شود.
سایر فرضیه‌های واج‌شناختی این کاستی‌ها را به کاهش شنوایی، ادراک نادرست واج‌ها یا ناتوانی در دستکاری چندین واج در زنجیره‌های طولانی نسبت می‌دهند. انواع مشکلاتی که در چهارچوب این نظریه مورد بررسی قرار گرفته‌اند عبارتند از:
ضعف در بازنمایی واجی: این نقص در تکالیف مربوط به شناسایی و تمیز واج‌ها بخصوص در شرایط وجود نویز یا در سرعت‌های بالای ارائه محرکات خود را نشان می‌دهد.
مشکل در نامیدن تصاویر: گفته شده است که کودکان دارای نارساخوانی در نامیدن تصاویر دقت کمتری دارند بخصوص اگر تصاویر مربوط به کلماتی باشند که فرکانس پایینی دارند و چند سیلابی هستند.
این امر به عنوان نشانه ای از مشکل در بازیابی کدهای واج شناختی تصاویر شناخته شده و مطابق با نظریه نقص واج شناختی نارساخوانی در نظر گرفته شده است. با این حال در بزرگسالان نارساخوان، اشکال در نامیدن به مطالب نوشتاری محدود می‌شود و به تکالیف غیرنوشتاری مانند نامیدن تصاویر تسری نمی یابد.
نامیدن سریع اتوماتیک  Rapid Automatized Naming (RAN): در این مورد، از کودک خواسته می شود تا چندین مورد (مانند رنگ‌ها، اشیاء یا اعداد) را به ترتیب نام ببرد. ثابت شده است که کودکان مبتلا به نارساخوانی در نامیدن پشت‌سرهم، در مقایسه با کودکان کنترل، کندتر هستند. برخی محققین معتقدند دلیل ضعف کودکان در تکالیف مربوط به RAN اختلال در دسترسی آنها به بازنمایی‌های واجی است.
آگاهی واجشناختی  Phonological Awareness: در تکالیف مربوط به آگاهی واجشناختی از فرد می‌خواهند کار‌هایی مانند حذف یا افزودن واج به یک کلمه یا یک کلمه شبه (کلمه بی‌معنی)، انجام دهد. کدگذاری واجی به عنوان توانایی استفاده از کدهای گفتاری برای ارائه اطلاعات در قالب کلمه و بخش‌هایی از کلمه. کاملا اثبات شده است که افراد نارساخوان به عنوان یک گروه، در این نوع تکالیف دچارمشکل می شوند  اما ممکن است بعضی افراد نارساخوان مشکل جدی در این مورد نداشته باشند.
نظریه‌های نقص بینایی
نقطه شروع این باور، نقش زمان بندی سیگنال های بصری در هدایت توجه و حرکت  از طریق دیدن است. این نظریه معتقد است خواندن با سیستم بینایی شروع می شود - حرکت چشمان برای دیدن حروف و کلمات به ترتیب درست. یادگیری این که کلمات از حروف متوالی تشکیل شده اند، اولین قدم در یادگیری خواندن است.
 هنگامی که کودکان برای اولین بار با یک کلمه چاپی روبرو می شوند، آن را به عنوان یک شیء کامل مانند یک حشره یا یک موش می بینند. شما موش را به عنوان یک سبیل، سپس بینی، سپس گوش، سپس بدن، سپس دم نمی بینید، بلکه یک موش کامل می‌بینید. از این رو اولین کاری که کودکان هنگام شروع یادگیری خواندن باید انجام دهند این است که بفهمند کلمات نوشته شده در واقع متشکل از دنباله ای از حروف هستند و باید یاد بگیرند که به ترتیب درست آنها را شناسایی کنند.

این توالی بصری شامل زمان‌بندی دو فعالیت است: تعیین مدت زمانی که چشم‌ها یا توجه بینایی روی حرف اول کلمه قرار می‌گیرد، آن را شناسایی می‌کند، سپس تعیین مدت زمانی که چشم‌ها به حرف بعدی می‌روند، آن را شناسایی می‌کنند و سپس بعدی.
بنابراین یادگیری دیدن یک کلمه به عنوان دنباله ای از حروف، به کودکان می‌آموزد که شکل گفتاری آن را به دنباله ای از واج ها تجزیه کنند. درست دیدن حروف در توالی بسیار مهم است.
بر اساس این نظریه توالی‌بندی دیداری (visual sequencing) گام اولیه در یادگیری خواندن است و تحلیل واج‌شناختی را آغاز می‌کند. این زمان‌بندی و توالی‌یابی به‌وسیله مجموعه‌ای تخصصی از نورون‌های سیستم پردازش بینایی انجام می‌شود، که به عنوان سیستم ماگنوسلولار بینایی شناخته می‌شود.

این سلول‌های گانگلیونی بزرگ در شبکیه (M)، به سرعت نور شناسایی شده توسط گیرنده های نوری میله ای و مخروطی را به ایمپالس‌های عصبی تبدیل می کنند که توسط الیاف بزرگ عصب بینایی به مغز فرستاده می شوند. این نورون های بزرگ تنها 10 درصد از تمام سلول های گانگلیونی چشم را تشکیل می دهند اما برای ادراک زمان‌بندی وقایعی که اتفاق می‌افتد، تخصصی هستند.
آنها تا 50 برابر بزرگتر از سلول‌های parvo (P)هستند و بنابراین نمی توانند جزئیات کوچک مانند تفاوت بین "a"  کوچک و یک "o" را تشخیص دهند.
در مقابل آنها تشخیص رویدادهای زمانی را بسیار سریع و دقیق انجام می دهند. به عنوان مثال، در کلمه سگ، زمانی که چشم ها بعد از "س" به "گ" نگاه می کنند، این سلول‌ها زمان را ثبت می‌کنند و ما را قادر می سازند به یاد بیاوریم که توالی حروف چگونه بوده است. سلول‌های M حرکات چشم را به مکان مناسب هدایت می‌کنند و به سلول‌های P دستور می‌دهند که حروف را در آن مکان تشخیص دهند. این دیدگاه بر این باور است که اختلال در رشد ماگنوسل‌های بینایی در نارساخوانی نقش دارد و درمان‌هایی که عملکرد این سلول‌ها را بهبود می‌بخشد بر پیشرفت در خواندن تاثیر دارد.

 دکتر معصومه بیات در پایان این یادداشت اختصاصی برای میگنا رسانه سلامت روان کشور اضافه میکند : یکی از راه‌های محبوب برای بهبود زمان‌بندی دیداری، تشویق کودکان به انجام بازی‌های ویدیویی اکشن است، به عنوان مثال بازی هایی که در آن کودک باید به طور فعال اهداف را ردیابی کند. گفته شده این گونه فعالیت‌ها باعث  می‌شوند هدایت توجه بینایی سریع‌تر و دقیق‌تر صورت گیرد.
 


کد مطلب: 59941

آدرس مطلب :
https://www.migna.ir/news/59941/نارساخوانی-یا-دیسلکسیا

میگنا
  https://www.migna.ir