سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - 19 Mar 2024
تاریخ انتشار :
شنبه ۹ مهر ۱۴۰۱ / ۱۴:۲۹
کد مطلب: 60030
۸
۱

دلبستگی و وابستگی کودک به والدین و حد طبیعی آن

سارا غلامی
دلبستگی و وابستگی کودک به والدین و حد طبیعی آن
به گزارش میگنا در این مقاله قصد داریم پیرامون دلبستگی و وابستگی کودک به والدین و حد طبیعی آن با هم گپ و گفتی داشته باشیم. پس لطفاً همراه ما باشید.

تعریف حدود طبیعی دلبستگی در کودکان
در دنیای مدرن امروزی متاسفانه شاهد این موضوع هستیم که کودکان و نوجوان زیادی وابستگی شدیدی به والدین به خصوص مادر دارند. به طوری که اختلالات رفتاری در آنها کاملاً مشهود است. اگر والدین آگاه باشند و دلبستگی غیر طبیعی را درک کنند و از مشاور برای حل آن کمک بگیریند؛ که لطف بزرگی به فرزندان خود داشته‌اند. اما اگر والدین آگاه نباشند و به این نوع اختلال دامن بزنند؛ بزرگترین اشتباه زندگی خود را مرتکب شده‌اند چرا که با دستان خود فرزندانی وابسته و به نوعی بیمار تحویل جامعه خواهند داد.

اگر بخواهیم تعریف علمی برای حدود طبیعی دلبستگی در کودکان داشته باشیم؛ باید بگوییم که سه نوع دلبستگی داریم که در این قسمت به مختصر تعریفی پیرامون آنها می‌پردازیم:

- دلبستگی ایمن بهترین نوع وابستگی است.
در این نوع دلبستگی والدین به حد و حدود محبت نسبت به کودک خود آگاه هستند. کودک محبت سالم والدین را دریافت می‌کند نه کمتر و نه بیشتر. در واقع والدین آگاه به هیچ عنوان در تربیت خود افراط و تفریط ندارند. فرزندانی که این گونه تربیت می‌شوند در کودکی چنانچه از والدین خود دور بمانند؛ کمی گریه می‌کنند اما خود را سرگرم می‌کنند چرا که این باور در ذهن آنها شکل گرفته است که رها نشده‌اند و والدین خیلی زود دوباره به خانه باز خواهند گشت. همچنین این فرزندان در بزرگسالی هم افرادی اجتماعی و متعهد خواهند بود.

- دلبستگی اجتنابی
در این نوع وابستگی کودک هیچ حس خاصی نسبت به والدین خود ندارد. در واقع اصلا توجهی به وجود والدین ندارد. برایش فرقی نمی‌کند که پدر و مادر در خانه باشند یا نه. این دسته از کودکان معمولاً محبت زیادی از والدین دریافت نکرده‌اند. در بیشتر مواقع تنها بوده اند و به تنهایی خود عادت کردند. در مدرسه این گونه کودکان گوشه گیر و کم صحبت خواهند بود و در زندگی اجتماعی خود افرادی کاملاً درون گرا. ممکن است این دسته از کودکان محبت لازم را از فرد سومی مانند مادربزرگ یا پدربزرگ دریافت کنند و با مرگ آنها ضربه شدیدی روحی را تجربه کنند.

- دلبستگی آشفته
در این نوع وابستگی رفتار کودک به شدت تناقض دارد. ممکن است در یک لحظه به والدین بچسبد و به آنها محبت کند ودر لحظه‌ای دیگر از والدین خود متنفر باشد. معمولاً کودکانی دچار این نوع دلبستگی می‌شوند که والدینشان با هم به شدت درگیر هستند و مشکل دارند. این دسته از کودکان ممکن است که به یکی از والد خود که نقش قربانی را دارد به شدت وابستگی عاطفی داشته باشد و به والد دیگر که نقش ظالم را ایفا می‌کند، حس تنفر داشته باشد. این دسته از کودکان در هنگام بزرگسالی صفر و صدی هستند. یعنی در روابط خود حالت دو شخصیتی خواهند داشت، گاهی مهربان و صمیمی رفتار می‌کنند و ممکن است پس از چند ساعت رفتاری کاملاً خشن و عصبی از آنها ببینید.

وابستگی کودک به والدین تا چه سنی طبیعی است؟
حد و حدود وابستگی کودک به والدین سوالی است که این روزها بسیاری از خانواده‌ها از مشاوران دارند. در پاسخ به این سوال باید بگوییم که کودکان زیر 3 سال معمولاً دلبستگی شدیدی به والدین خود دارند؛ چرا که قادر نیستند به تنهایی کارهای خود را انجام دهند و به والدین متکی هستند. اما این را هم بگوییم که دوران طلایی تربیت کودک بین سن 3 تا 4 سالگی است. والدین موظف هستند که تا 4 سالگی کودکی تربیت کنند که وقتی به سن 5 تا 7 سالگی رسید؛ خودش به تنهایی قادر باشد مسئولیت کارهای ساده مانند لباس پوشیدن، جمع کردن اسباب بازی، دستشویی رفتن، تنها خوابیدن و ... را به عهده بگیرد.

دلبستگی ناامنی که والدین برای کودک ایجاد می‌کنند
تا اینجای مقاله در مورد دلبستگی کودکان به والدین صحبت کردیم. در این قسمت می‌خواهیم به این مطلب بپردازیم که برخی والدین با رفتار اشتباه خود دلبستگی ناامن برای فرزندان خود ایجاد می‌کنند. والدینی که طرحواره‌های کودکی هنوز در وجود آنها نهفته است و با ایجاد وابستگی شدید بین خود و کودک، به این طرحواره‌ها دامن می‌زنند و اصطلاحاً حال درونی خود را ارضاء می‌کنند. کودک ناآگاه است و والد هم نسبت به تربیت نا آگاه. در نتیجه فرزندی تحویل جامعه می‌دهد که به شدت اختلالات رفتاری و روانی در وی قابل لمس است. این گونه والدین را، والدین سمی می‌نامیم.
 

تعریف والدین سمی
به والدینی گفته می‌شود که آگاهانه یا نا آگاهانه با انتخاب سبک‌های غلط تربیتی به فرزندان خود آسیب می‌زنند. این کودکان با انواع اختلال بزرگ می‌شوند و در هر مقطع از زندگی بحرانی را تجربه خواهند که نسبت به هم سن‌های خود که به صورت طبیعی تربیت شده‌اند؛ بسیار شدیدتر است. همچنین این کودکان به‌وقت بزرگسالی توان ایجاد ارتباط و نگهداری رابطه با دیگران را نخواهند داشت. افرادی هستند که به شدت در زندگی احساس گناه دارند و جالب اینجاست که اختلالات خود را نمی‌پذیرند؛ چرا که والدین سمی آنها، این اختلالات را به صورت کاملاً طبیعی جلوه داده‌اند. این گونه افراد حتی اگر به مشکلات خود پی ببرند و نسبت به حل آنها اقدام نمایند؛ در هر سن و سالی که هستند باید با والد سمی خود به مشاور مراجعه کنند؛ چرا که این اختلالات باید هم زمان هم برای والد سمی و هم برای فرزند درمان شود.

ویژگی‌های والد سمی
سوالی که شاید در این قسمت در ذهن شما ایجاد شود این است که، والدین سمی چه ویژگی‌هایی دارند؟

- تحقق رویای خود به واسطه‌ فرزندان
والدین سمی به هیچ عنوان به خواسته‌های درونی فرزندان اعتنایی نمی‌کنند. در ذهن آنها رویاها و آرزوهایی که خودشان به آنها نرسیدند باید به وسیله‌ی کودک خود تحقق یابد. در نتیجه تمایلات درونی کودک ذره ذره از بین خواهد رفت و در سن بزرگسالی وابستگی شدیدی به والدین خواهد داشت تا به او نشان دهند قدم بعدی چیست و چه کاری باید انجام دهد. این گونه افراد قدرت تصمیم گیری نخواهند داشت. درواقع از آنچه خودشان دوست داشتند؛ فرسنگ‌ها فاصله گرفتند و نسبت به آینده خود آگاهی ندارند.

- احساسات خود را اولویت قرار می‌دهند
در حالت طبیعی احساسات والدین و فرزند باید در یک کفه‌ی ترازو کاملاً برابر قرار گیرند هرچند برخی مواقع والدین کمی به احترام فرزند؛ اگر خواسته منطقی باشد، از احساسات خود کوتاه می‌آیند. اما والدین سمی احساسات خود را اولویت قرار می‌دهند و از فرزندان می‌خواهند که همواره آنها را تایید کنند. همیشه در تصمیم گیری‌های زندگی، تنها خود را در نظر می‌گیرند و خود را به نوعی مالک و صاحب فرزند می‌دانند.

- حد و مرز ارتباطی با فرزند خود حفظ نمی‌کنند
والدین سمی هیچ حد و مرزی در ارتباط با فرزند خود ندارند. در تمام مسائل دخالت می‌کنند و حریم خصوصی برای خود و کودکشان قائل نیستند. والدین سمی حتی در نوع لباس پوشیدن خود در مقابل فرزند کودک یا نوجوان هم ناهنجاری دارند و نتیجه این نوع تربیت اختلالات جنسی در بزرگسالی است که گریبان فرزند را می‌گیرد.

  - انتظارات غیر واقع بینانه
والدین سمی همواره انتظارات غیر منطقی از فرزندان خود دارند. همیشه توقع دارند که فرزند در کنارش باشد و اگر والدی با والد دیگر به مشکل خورد و دعوایی شد. فرزند همواره طرفداری او را کند حتی اگر حق با طرف دیگر باشد.

- از طریق پول و ایجاد حس گناه کودک خود را کنترل می‌کنند
برخی از والدین سمی با هدیه‌های گران بها فرزند را مدیون خود می‌کنند. این گونه فرزندان در کودکی یا حتی بزرگسالی به دلیل آنکه حس دین به والدین سمی دارند؛ هر وقت بر خلاف خواسته‌ی آنها عمل کنند، حس گناه و عذاب وجدان آنها را درگیر خواهد کرد.

  آیا درمان وابستگی فرزندان به والدین امکان پذیر است؟
درمان وابستگی فرزندان به والدین امکان پذیر است. بهتر است که این درمان از کودکی آغاز گردد. اما اگر بزرگسال هستید و این دلبستگی را دارید؛ نگران نباشید چرا که باز هم درمان انجام خواهد شد با این تفاوت که مدت درمان طولانی‌تر است؛ اما در عوض درمان آگاهانه‌ای را تجربه می‌کنید. فرزندانی که درگیر وابستگی والدین سمی هستند هم، امکان درمان دارند. البته بهتر است که با والد سمی خود برای درمان مراجعه کنند. سخن آخر سعی کنید قبل از آن که بچه دار شوید، تله‌های روانی خود را بشناسید و آنها را درمان کنید. درمورد تربیت کودک تحقیق کنید و در صورت نیاز از مشاور کمک بگیرید. اگر تربیت سالم و ایمن داشته باشید، کودکی آرام و فرزند بزرگسال اجتماعی، تحویل جامعه خواهید داد. چنانچه در حال مطالعه این مقاله هستید و مشکلات ذکر شده را در زندگی خود احساس می‌کنید؛ اصلاً نگران نباشید به قول معروف ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است. همین امروز درمان را آغاز کنید.










نویسنده: سارا غلامی
دکتری تخصصی روان شناسی عمومی


منابع:
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

Iran, Islamic Republic of
بسیار فوق العاده
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
چطور از فکر کردن بیش از حد به یک موضوع جلوگیری کنیم؟
نوجوانان آمریکایی بدون تلفن همراه احساس بهتری دارند
من با دروغ گفتن و آه وناله پول درمیارم
افراد کمال‌گرا چه ویژگی‌هایی دارند؟
كودكان را قرباني حرف مردم نكنيد
خودبیمارانگاری از خود بیماری مرگبارتر است!
راه‌ درمان تب بالای تمایل به عمل‌های زیبایی چیست؟
متوجه رابطه شوهرم با خواهرم شدم. چه کار کنم؟
بیمارستان روانپزشکی امین آباد تهران
سه گام مهم برای تقویت تاب آوری کودکان
شکست خوردن و زمین خوردن یک اتفاق است تسلیم‌شدن و بلندنشدن یک انتخاب است. نگذار انتخاب‌هایت اسیر اتفاق‌ها شود..!!!