شقایق هاشمی شکفته
نظریه کنترل در روانشناسی مدرسه
ارزش هیجانات پیشرفت و ارتباطش با روانشناسی مدرسه
به گزارش میگنا منظور از کنترل یک پدیده، دخالت در رفتار آن است، به‌طوری‌که، نتایج مطلوب حاصل گردد. این عمل بدین صورت انجام می‌گردد مقدار مورد نظر برای یک سیستم یا همان مقدار مطلوب به عنوان مرجع در نظر گرفته میشود ابزار و روش‌های کنترلی که ابتدا از مهندسی و ریاضیات بدست آمدند، به‌مرور کاربردهای نوینی در عرصه‌های پیچیده‌تر مانند علوم اجتماعی و در زمینه‌هایی ازآن نظیر روانشناسی و جامعه‌شناسی هم پیدا کرده‌اند.
ارزش هیجانات پیشرفت، بنیاد نظری باسابقه ای است که رابطه ی پیش بینانه بین پیشایند دوربرد و تقریبی، احساسات دانشگاهی و مشارکت دانشجویی و پیشرفت را به تصویر می کشد.
اگرچه بیشتر پژوهش های حول نظریه کنترل-ارزش توسط روانشناسان تربیتی انجام می شوند، این نظریه مسلما به رشته ی روانشناسی مدرسه مربوط میشود.
در این مقاله ابتدا به صورت خلاصه این نظریه را مرور می کنیم و به طور خاص بر پیشایند تقریبی یعنی ارزیابی شناختی و هم چنین احساسات دانشگاهی و عملکرد تمرکز می کنیم. با این فرض که از روانشناسان تربیتی در مورد راهکارهای مربوط به چالش های احساسی دانش آموزان یا دانشجویان در کلاس درخواست مشاوره می شود، بعدا در مورد شواهد تجربی مداخلات برپایه کنترل-ارزش مثل بازآموزی اسنادی صحبت می کنیم که هردوی آن ها را می توان مفروض دانست تا به ارزیابی شناختی هیجانات پیشرفت بپردازیم. در آخر این که در مورد مفاهیم نظریه کنترل ارزش و مداخلات برپایه کنترل-ارزش برای تحقیقات روانشناسان تربیتی بحث می کنیم.
با افزایش روزافزون تأکید بر حمایت روانشناسان مدرسه مثل مداخله های جهانی در سلامت اجتماعی-عاطفی و مشاوره علاوه بر ارزشیابی سنتی، نظریه کنترل-ارزش می تواند چهارچوب نظری مفیدی باشد که به روانشناسان مدرسه یا تربیتی در حرفه خود کمک می کند.
دقیق‌تر این که نظریه کنترل-ارزش مطرح می کند که ارزیابی شناختی دانشجویان از نتیجه دستاورد یا فعالیتی، پیشایند تقریبی احساساتی هستند که در شرایط مربوط به پیشرفت تجربه می شوند( پکرون، 2000).
در حالی که دانشجویان احساسات بسیار مختلفی را احساس می کنند، احساساتی مثل احساس همدلی با هم کلاسی که حیوان خانگی اش را از دست داده است یا حس حسادت نسبت به موفقیت هم کلاسی بنابراین تمام احساسات، احساسات مربوط به پیشرفت نیستند.
به بیان دقیق‌تر، نظریه کنترل ارزش بر احساساتی که تجربه می شوند تمرکز می کند در حالی که دانشجویان درگیر فعالیتی مربوط به پیشرفت و دستاورد هستند مانند زمانی که هنگام انجام آزمایش علمی حوصله شان سر می رود و همین طور احساساتی که در نتیجه فعالیت مربوط به پیشرفت تجربه می شوند مانند موفقیت یا شکست( پکرون، 2000؛ پکرون و استفنز، 2010). ویژگی متمایز این است که نتیجه فعالیت یا عملکرد، ویژگی ذاتی دارند که بر صلاحیت تمرکز می کند( پکرون و استفنز، 2010).
روانشناسان مدرسه با آموزش این امر به کودکان دچار اختلالات یادگیری که تلاش آن ها در استفاده از راهکار در کنار خود راهکار، بهتر می توانند به دانش آموزان کمک کنند که یاد بگیرند و به بالاترین سطح از توانایی های خود دست یابند.
هرچه نقش روانشناسان مدرسه متنوع تر می شود، توجه بیشتری به مشاوره شغلی به عنوان راهی برای توانمندی معلمان در جهت به کار بردن راهکارهای شاهد محور در محیط کلاس می شود.
ما در این مقاله، نظریه کنترل-ارزش را ضمیمه ی رشته ی روانشناسی آموزشگاهی و تربیتی می دانیم؛ چون (1) دیدگاه نظری و تجربی برای حمایت از ارزیابی هیجانات پیشرفت ارائه می دهد و (2) راه هایی را تشخیص می دهد که پیشایندهای هیجانات مشترک را از طریق مداخلات کنترل و ارزش محور بررسی می کنند که در محیط های پیشرفت برانگیخته می شوند( مانند نگرانی، خشم، خستگی، نامیدی و سر رفتن حوصله و احساس کسلی).
همان طور که پکرون و لودرر (2020) مطرح می کنند، از آنجایی که بیشتر هیجانات تحصیلی در سطح نیمه بالینی استنباط می شوند و هیچتشخیص قبلی را ارائه نمی کنند، نظریه کنترل-ارزش، چهارچوب نظری قوی را در اختیار روانشناسان مدرسه یا تربیتی می گذارد تا به بهبود هیجانات و انگیزه دانش آموز یا دانشجو در یادگیری کمک کنند.
تلخیص و ترجمه از اینجا
ارزش هیجانات پیشرفت، بنیاد نظری باسابقه ای است که رابطه ی پیش بینانه بین پیشایند دوربرد و تقریبی، احساسات دانشگاهی و مشارکت دانشجویی و پیشرفت را به تصویر می کشد.
اگرچه بیشتر پژوهش های حول نظریه کنترل-ارزش توسط روانشناسان تربیتی انجام می شوند، این نظریه مسلما به رشته ی روانشناسی مدرسه مربوط میشود.
در این مقاله ابتدا به صورت خلاصه این نظریه را مرور می کنیم و به طور خاص بر پیشایند تقریبی یعنی ارزیابی شناختی و هم چنین احساسات دانشگاهی و عملکرد تمرکز می کنیم. با این فرض که از روانشناسان تربیتی در مورد راهکارهای مربوط به چالش های احساسی دانش آموزان یا دانشجویان در کلاس درخواست مشاوره می شود، بعدا در مورد شواهد تجربی مداخلات برپایه کنترل-ارزش مثل بازآموزی اسنادی صحبت می کنیم که هردوی آن ها را می توان مفروض دانست تا به ارزیابی شناختی هیجانات پیشرفت بپردازیم. در آخر این که در مورد مفاهیم نظریه کنترل ارزش و مداخلات برپایه کنترل-ارزش برای تحقیقات روانشناسان تربیتی بحث می کنیم.
با افزایش روزافزون تأکید بر حمایت روانشناسان مدرسه مثل مداخله های جهانی در سلامت اجتماعی-عاطفی و مشاوره علاوه بر ارزشیابی سنتی، نظریه کنترل-ارزش می تواند چهارچوب نظری مفیدی باشد که به روانشناسان مدرسه یا تربیتی در حرفه خود کمک می کند.
دقیق‌تر این که نظریه کنترل-ارزش مطرح می کند که ارزیابی شناختی دانشجویان از نتیجه دستاورد یا فعالیتی، پیشایند تقریبی احساساتی هستند که در شرایط مربوط به پیشرفت تجربه می شوند( پکرون، 2000).
در حالی که دانشجویان احساسات بسیار مختلفی را احساس می کنند، احساساتی مثل احساس همدلی با هم کلاسی که حیوان خانگی اش را از دست داده است یا حس حسادت نسبت به موفقیت هم کلاسی بنابراین تمام احساسات، احساسات مربوط به پیشرفت نیستند.
به بیان دقیق‌تر، نظریه کنترل ارزش بر احساساتی که تجربه می شوند تمرکز می کند در حالی که دانشجویان درگیر فعالیتی مربوط به پیشرفت و دستاورد هستند مانند زمانی که هنگام انجام آزمایش علمی حوصله شان سر می رود و همین طور احساساتی که در نتیجه فعالیت مربوط به پیشرفت تجربه می شوند مانند موفقیت یا شکست( پکرون، 2000؛ پکرون و استفنز، 2010). ویژگی متمایز این است که نتیجه فعالیت یا عملکرد، ویژگی ذاتی دارند که بر صلاحیت تمرکز می کند( پکرون و استفنز، 2010).
روانشناسان مدرسه با آموزش این امر به کودکان دچار اختلالات یادگیری که تلاش آن ها در استفاده از راهکار در کنار خود راهکار، بهتر می توانند به دانش آموزان کمک کنند که یاد بگیرند و به بالاترین سطح از توانایی های خود دست یابند.
هرچه نقش روانشناسان مدرسه متنوع تر می شود، توجه بیشتری به مشاوره شغلی به عنوان راهی برای توانمندی معلمان در جهت به کار بردن راهکارهای شاهد محور در محیط کلاس می شود.
ما در این مقاله، نظریه کنترل-ارزش را ضمیمه ی رشته ی روانشناسی آموزشگاهی و تربیتی می دانیم؛ چون (1) دیدگاه نظری و تجربی برای حمایت از ارزیابی هیجانات پیشرفت ارائه می دهد و (2) راه هایی را تشخیص می دهد که پیشایندهای هیجانات مشترک را از طریق مداخلات کنترل و ارزش محور بررسی می کنند که در محیط های پیشرفت برانگیخته می شوند( مانند نگرانی، خشم، خستگی، نامیدی و سر رفتن حوصله و احساس کسلی).
همان طور که پکرون و لودرر (2020) مطرح می کنند، از آنجایی که بیشتر هیجانات تحصیلی در سطح نیمه بالینی استنباط می شوند و هیچتشخیص قبلی را ارائه نمی کنند، نظریه کنترل-ارزش، چهارچوب نظری قوی را در اختیار روانشناسان مدرسه یا تربیتی می گذارد تا به بهبود هیجانات و انگیزه دانش آموز یا دانشجو در یادگیری کمک کنند.
تلخیص و ترجمه از اینجا
