شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 20 Apr 2024
تاریخ انتشار :
سه شنبه ۴ بهمن ۱۴۰۱ / ۱۵:۴۴
کد مطلب: 61060
۲
زینب نادعلی

از نظر روانشناسی چرا پای نوجوانان به اغتشاشات باز شد؟!

وقتی با دروغ احساسات نوجوان را نشانه می‌گیرند
از نظر روانشناسی چرا پای نوجوانان به اغتشاشات باز شد؟!
 بین آشوب‌های اخیر و رخدادهای این روزها، بین صفحاتی که از اغتشاشات می‌گوید و از آن حمایت می‌کنند متاسفانه حضور نوجوانان و دهه هشتادی‌ها هم به چشم می‌خورد! گرچه تعدادشان آن‌قدر نیست که رسانه‌های آن‌طرف آبی با دروغ و بزرگ‌نمایی نشان می‌دهند اما حضورشان در این اتفاقات هم قابل انکار نیست. اما چرا؟! چرا نوجوانی که هنوز درک کاملی از سیاست ندارد بازیچه دست دشمن می‌شود و پا به خیایان‌ها می‌گذارد؟!
 
چرا پای نوجوانان به این اغتشاشات باز شد؟!
دکتر «زهرا طاهرنژاد» مشاور و روانشناس در پاسخ به این سوال که چرا پای نوجوانان به اغتشاشات باز شد می‌گوید:«‌نوجوانان معمولا سطح هیجانات شان بسیاربالا است و هنوز تفکر منطقی و انتزاعی آنها به طور کامل شکل نگرفته. به همین خاطر بسیار آسان تر از بقیه می توان توجه نوجوان را به خود جلب کرد و احساساتش را جریحه دار کرد. علاوه بر‌ این، یکی از ویژگی های سنین نوجوانی تمایل به خود مرکزبینی و جلب توجه است! نوجوانان دوست دارند سرمنشا باشند و توجه بقیه را به خود جلب کنند. فرقی هم ندارد این توجه مثبت باشد یا منفی؟! یعنی به دنبال این هستند که نگاه و توجه بقیه را به سمت خود جلب کنند چه با تنبیه و توبیخ چه با تشویق و تمجید!

پس نوجوانان چند فاکتور مهم دارند که دشمن به خوبی از آن مطلع است و برای رسیدن به اهدافش سعی می‌کند احساسات و هیجانات آنها را بازیچه قرار دهد. اولین فاکتور همانطور که گفتیم این است که تفکر منطقی آنها تقویت نشده و دوم اینکه نیاز به توجه و قهرمان بودن در آنها بسیار احساس می‌شود بنابراین دشمن با شناختی که از نوجوان دارد برای رسیدن به خواسته‌هایش او را تحریک می‌کند و افکار او را مورد حمله قرار می‌دهد!»‌

مختصات همدلی با نوجوان‌ها!
این که چه برخوردی با نوجوان داشته باشیم بسیار مهم است تا آنجا که برخورد اشتباه بیش از اینکه او را از راهی بازدارد نوعی انگیزه برایش ایجاد می‌کند که مسیرش را ادامه دهد. دکتر طاهرنژاد درباره نوع برخورد با نوجوان ها در این‌گونه مسائل می‌گوید :«‌تهدید و تنبیه سرکشی نوجوان را بیشتر می‌کند پس والدین، مدرسه نباید نوجوان را تنبیه و تهدید و یا توبیخ کند. باید با زبان نرم و خوش با نوجوان‌ هم صحبت شد طوری که احساس کند ما در موقعیت همدلی با او هستیم. باید به نوجوان‌ها فرصت دهیم و گوش‌شنوا حرف‌هایشان باشیم. مثلا بگوییم:« نظر تو چیه؟! تو چطور فکر‌ می‌کنی؟! چرا این طور فکر می‌کنی؟! فکر می‌کنی دلیل این اتفافات چیه؟! چیکار کنیم بهتره؟! چه برخوردی داشته باشیم خوبه؟! احساس می‌کنی این‌کارهایی که انجام می‌دهی درسته؟!»‌

این روانشناس در ادامه با اشاره به ویژگی نوجوانان می‌گوید:« نوجوان با فلسفه بافتن از خودش و رفتارش دفاع می‌کند اما وقتی با آن حرف می‌زنید در واقع آن را به چالش می‌کشید و نوجوان را دعوت می‌کنید به فکر کردن! وقتی نوجوان، ما را در تیم خودش ببیند کم‌کم آرام می‌شود و از حالت تدافعی خودش بیرون می‌آید و به این فکر می‌کند که ما بدون غرض‌ورزی برای شنیدن صحبت‌های او آمد‌ه‌ایم، اگر سرزنش‌اش نکردیم، حرف‌هایش را شنیدیم و برایش استدلال آوردیم. ما را به عنوان یک رفیق هم‌سو و هم‌‌دل می‌پذیرد. حرف‌های‌مان را راحت‌تر گوش می‌دهد و نسبت به ما و صحبت‌هایمان گارد نمی‌گیرند.»‌


چرا نوجوانان حرف‌هایمان را نمی‌شنوند؟!
گاهی با نوجوان صحبت می‌کنیم اما نتیجه‌ای ندارد. انگار حتی صحبت‌های ما نتیجه عکس دارد اما چرا؟! کجای راه را اشتباه می‌رویم که به نتیجه مطلوب نمی‌رسیم؟!
 

دکتر زهرا طاهرنژاد می‌گوید:‌ «‌یکی از معظلات ما این است که برخی والدین از فرزندان‌شان از لحاظ عاطفی دور هستند و فاصله دارند. ما باید با فرزندان‌مان و نوجوان‌ها رابطه خوبی داشته باشیم. اگر من از فرزندم دور باشم و با او فاصله عاطفی داشته باشم تحت‌تاثیر حرف‌های من قرار نمی‌گیرد و نسبت به حرف های من گارد دارد! باید ارتباط‌مان با بچه‌ها قوی باشد. احترام بگذاریم، تشویق‌شان کنیم، حمایت‌شان کنیم تا نوجوان ما را به عنوان یک رفیق، یک دوست خوب و خیرخواه قبول داشته باشد. نه اینکه یک ناظم بداخلاق که قرار است همه‌‍ رفتارهای او را کنترل کند. وقتی نوجوان ما را به عنوان دوست قبول داشته باشد حرف‌هایمان را هم می‌شنود، با ما صحبت می‌کند و...»‌

به نوجوان‌تان احساس امنیت بدهید!
این روانشناش ادامه می‌دهد «نکته بعدی این است که به عنوان والدین اجازه بدهیم بچه‌ها در کنار ما احساس امنیت داشته باشند. بتوانند راحت افکار و احساسات‌شان را با ما درمیان بگذارند و ترسی نداشته باشند! این احساس امنیت در امتداد رابطه خوب با بچه‌ها ایجاد می‌شود. نوجوان هم در خانه و هم مدرسه باید این احساس را داشته باشد.

دبیر و معاون‌های مدرسه هم باید به احساسات و هیجانات نوجوانان توجه داشته باشند. باید بدون هیچ جبهه‌گیری، بدون سرزنش با نوجوان صحبت کنند. دغدغه‌هایش را بشنوند و برایشان استدلال بیاورند! مثلا باید برای نوجوانی که احساساتش تحریک شده اهمیت قائل باشند و بگویند:« بچه‌ها بیایید حرف بزنیم و حرف‌های هم را بشنویم و راه‌حلی پیدا کنیم!»‌ گاهی برخی از نوجوان‌ها رابطه عاطفی خوبی با خانواده ندارند و از نظر عاطفی به دبیر مدرسه نزدیک تر هستند به همین خاطر حرف شنوی بیشتری از معلم‌شان نسبت به خانواده دارند و راحت‌تر صحبت‌های او را می‌پذیرند.»‌
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
بادها می وزند، عده ای در مقابل آن دیوار می سازند و تعدادی آسیاب به پا می کنند